کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| content1 = | | content1 = | ||
* [[طرح اتحاد برای پیشرفت]] | * [[طرح اتحاد برای پیشرفت]] | ||
* [[ملی کردن جنگلها]] | * [[ملی کردن جنگلها]] | ||
* [[فروش سهام کارخانجات دولتی]] | * [[فروش سهام کارخانجات دولتی]] | ||
خط ۱۸: | خط ۱۶: | ||
* [[اصلاح قانون انتخابات]] | * [[اصلاح قانون انتخابات]] | ||
* [[ایجاد سپاه دانش]] | * [[ایجاد سپاه دانش]] | ||
* [[ | * [[صلاحات ارضی]] | ||
{{پایان فهرست یکدست}} | {{پایان فهرست یکدست}} | ||
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۹
بخشی از سلسله مقالههای سیاسی | |||
پایهها | |||
---|---|---|---|
موضوعها | |||
نمودها | |||
|
|||
افراد | |||
نوشتارهای کلیدی | |||
درگاه سیاست (en) | |||
انقلاب سفید، به طرح شش مادهای گفته میشود که محمدرضا پهلوی پس از سفر به آمریکا و ملاقات با کندی رئیس جمهور آمریکا برای انجام رفرمهایی در ۶ بهمن سال ۱۳۴۱ به رفراندوم گذاشت.
تاریخچهی انقلاب سفید
پس از پیروزی انقلاب کوبا و سلسله قیامهایی که در کشورهای آمریکای لاتین سر گرفت و همچنین جنبشهای آزادیبخش در کشورهای جهان سوم دستگاه سیاسی غرب و آمریکا به این نتیجه رسیدند که برای جلوگیری از چنین قیامهایی باید در کشورهای جهان سوم رفرمهایی صورت بگیرد.
در سال ۱۹۶۰ دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی رسیدند و در ژانویه ۱۹۶۱ جان. اف. کندی به کاخ سفید راه یافت. کندی و اعضای دولتش معتقد بودند که تنها راه حفظ دولتهای طرفدار غرب در جهانسوم، اجرای یک برنامه اصلاحات است که در آن اصلاحات ارضی اهمیت ویژهای دارد. هدف از طرح رفرمها جلوگیری از انقلابها بود. این سیاست، در قالب یک طرح بنام اتحاد برای پیشرفت از جانب امریکا به این کشورها پیشنهاد میشد. محمدرضا پهلوی هم که زمینه اجرای این طرح را توسط علی امینی نخستوزیر خود میدید در یک سفر ۴۰ روزه به آمریکا خود تعهد اجرای آن را بعهده گرفت.
شاه در ۱۹ دی ۱۳۴۱ در اولین کنگره شرکتهای تعاونی روستایی، طی نطقی از مردم خواست برای تصویب ملی این اصلاحات حرکت کنند و آراء مثبت خود را بدهند.
هرم تشکیلاتی نهضت آزادی
دبیرکل
دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران: مهمترین مرکز تصمیمگیریهای سیاسی نهضت آزادی است. مهندس محمد توسلی در حال حاضر مسئولیت این دفتر را بر عهده دارد.
هیئت اجرایی نهضت آزادی ایران: مسئول هماهنگیهای اجرایی نهضت آزادی است. مهندس ابوالفضل بازرگان در حال حاضر مسئولیت این هیئت را بر عهده دارد.
شورای مرکزی، شورای مرکزی نهضت آزادی ایران: از نمایندههای شاخههای شهرستانها و تهران تشکیل میشود. مهمترین وظیفه این شورا انتخاب دبیرکل و مسئولان دفتر سیاسی و هیئت اجرایی است. شورای مرکزی به صورت ماهانه تشکیل جلسه میدهد.
مجمع عمومی سالانه که تا به حال متوسط هر چهار سال برگزار شدهاست که کنگره دوازدهم، یادبود دکتر یدالله سحابی، در سال ۱۳۸۲ برگزار شد و وزارت اطلاعات از برگزاری سیزدهمین کنگره تا به حال دو بار جلوگیری کردهاست. مهمترین وظیفه کنگره سالانه بررسی گزارشهای شاخههای شهرستانها و انتخاب اعضای شورای مرکزی است.
شاخه جوانان نهضت آزادی ایران: یکی از ارکان نهضت آزادی ایران است. در سال ۱۳۸۲ به سرپرستی مهندس امیر خرم دوباره راهاندازی شد و در حال حاضر عماد بهاور سرپرستی آن را بر عهده دارد.
حوزه(ها): هر حوزه کوچکترین رکن سیاسی نهضت آزادی ایران شمرده میشود.
اعضا و بنیانگذاران نهضت آزادی ایران
مهدی بازرگان عضو مؤسس و نخستین دبیرکل (متوفی به سال ۱۳۷۳)
یدالله سحابی عضو مؤسس
سیدمحمود طالقانی عضو مؤسس
محمدرحیم عطایی عضو مؤسس
عباس رادنیا عضو مؤسس
منصور عطائی عضو مؤسس
عباس سمیعی عضو مؤسس
حسن نزیه عضو مؤسس
احمد صدر حاجسیدجوادی عضو مؤسس
مصطفی چمران مؤسس نهضت آزادی در خارج از ایران
علی شریعتی مؤسس نهضت آزادی در خارج از ایران
صادق قطبزاده مؤسس نهضت آزادی در خارج از ایران
شهریار روحانی مؤسس نهضت آزادی در خارج از ایران
ابراهیم یزدی دومین دبیرکل و مؤسس نهضت آزادی در خارج از ایران (متوفی به سال ۱۳۹۶)
اعضای فعال فعلی
عبدالعلی بازرگان خارج از کشور
هاشم صباغیان عضو شورای مرکزی
محمد توسلی دبیرکل کنونی
ابوالفضل بازرگان عضو شورای مرکزی
محمدحسین بنیاسدی عضو شورای مرکری
ابوالفضل حکیمی عضو شورای مرکزی
سید علیاصغر غروی رئیس شاخه اصفهان نهضت آزادی و عضو شورای مرکزی
احد میرمحمد رضایی رئیس شاخه زنجان نهضت آزادی و عضو شورای مرکزی
غفار فرزدی رئیس شاخه آذربایجان نهضت آزادی و عضو شورای مرکزی
مهدی معتمدی مهر عضو شورای مرکزی
خسرو منصوریان عضو شورای مرکزی
عماد بهاور عضو شورای مرکزی
محمد(فرید) طاهری عضو شورای مرکزی
محسن محققی عضو شورای مرکزی
صفا بیطرف عضو شورای مرکزی
محمد هادی هادی زاده یزدی رئیس شاخه خراسان نهضت آزادی و عضو شورای مرکزی
علی گرجی عضو شورای مرکزی
تاریخچه نهضت آزادی ایران
نهضت آزادی ایران در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۰ تأسیس شد. یک روز پیش از برگزاری میتینگ جبهه ملّی درمیدان جلالیه تهران، جلسه افتتاحیه و اعلام موجودیت نهضت آزادی دربعد از ظهر چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت با حضور حدودپانصد تن ازمدعوین درمنزل صادق فیروزآبادی، فرزند آیتالله سیدرضا فیروزآبادی، تشکیل گردید.
مهندس بازرگان، اولین سخنران جلسه افتتاحیه، چنین گفت:
جبهه ملّی یک اتحادیه و ترکیبی از احزاب و جمعیتهای حزبی و احیاناً از افرادی میباشد که هنوز در اجتماعی متشکل نشدهاند... نهضت آزادی ایران به هیچوجه منالوجوه درصدد ایجاد دکانی در مقابل جبهه ملّی ایران و در عرض آن نیست. بلکه در طول آن و در حکم یکی از عناصر تشکیل دهنده و تکمیل کننده آن است.
مهندس بازرگان،که مؤسس اصلی این جمعیت تازه تأسیس محسوب میشد و نامه دعوت در مقام اولین دبیرکل نهضت، در مصاحبه برای شرکت در جلسه افتتاحیه را امضا کرده بود، میگوید که:
«اعضای هیأت مؤسس نهضت در حدود ۴۲ نفر بودهاند که تشکیلات و پایه اصلی نهضت را با کسب نظر از آقای دکتر مصدق ریختهاند. آقایان سیدمحمود طالقانی، دکتر یدالله سحابی، مهندس منصورعطایی وزیر کشاورزی کابینه آقای دکتر مصدق، آیهالله سید رضا زنجانی، حسن نزیه، رحیم عطایی، عباس سمیعی و اینجانب جزء هیأتی هستیم که از طرف هیأت مؤسس مأمورتهیه مرامنامه و اصول کارنهضت شدیم»
حسن نزیه، عضو مؤسس و هیأت اجرائیه و کمیته سیاسی و تبلیغات، در جلسه اعلام تأسیس چنین گفت:
ده ماه قبل در همین خانه و در محفلی نظیر این مجلس بود که به اینجانب مأموریت داده شد تا خبر تجدید فعالیت جبهه ملّی را اعلام کنم... شاید مقدر بود که تأسیس نهضت آزادی ایران هم در این خانه اعلام شود تا انشاءالله به سهم خویش پیروزیهای جبهه ملّی را تکمیل و تقویت نماید.
در ارديبهشت سال ۱۳۴۰، شماری از اعضای جبهه ملی ايران كه جناح مذهبی بودند، از جبهه شاخه زدند و نهضت آزادی ايران را تشكيل دادند. بنيانگذاران نهضت آزادی ۲۵ نفر از جمله مهدی بازرگان، يدالله سحابی، محمد رحيم عطايی، عباس سميعی، احمد صدر حاج سيد جوادی، عباس رادنيا و حسن نزيه و آيت الله طالقانی بودند. نهضت آزادی خود دارای دو جناح بود، جناح مذهبي شامل طالقانی، يدالله سحابی و عباس شيبانی، و جناح سياسی شامل حسن نزيه و عطايی. مهندس بازرگان به هر دو جناح نزديك بود و میتوان او را سياسی – مذهبی خواند. این آقایان همه عضو جبهه ملی ایران بودند، ولی ریشه اعتقادات سیاسی آنها در مذهب بود. آنان میگفتند كه جبهه ملی به جدایی مذهب از حكومت عقیده دارد، در صورتیكه مذهب یك ایدئولوژی است و می تواند راهنمای ما در سیاست باشد. افزون بر این، باور داشتند كه جبهه ملی در مبارزه برای آزادی كند عمل میكند و پویایی لازم را ندارد، ولی آنها میتوانند در قالب یك حزب مذهبگرا بهتر و فعالتر مبارزه كنند. حسن نزیه و محمد رحیم عطایی، با وجود اینكه جنبه سیاسی آنان بر جنبه مذهبی میچربید، به عنوان ایدئولوگ نهضت عمل میكردند كه چگونه میتوان با كاربرد مذهب در سیاست موفقتر بود.
نهضت آزادی خود را عضو جبهه ملی میدانست و حتی از جبهه درخواست كرده بود كه به عنوان یك سازمان وابسته به عضویت جبهه در آید. در كنگره ۱۳۴۱، اعضای نهضت آزادی، مانند طالقانی، بازرگان، نزیه و دیگران، در حالیكه درخواست عضویت حزب نهضت آزادی ایران در دست بررسی بود، به عنوان اعضای جبهه ملی ایران حضور داشتند. در آنجا حسن نزیه در هیئت رئیسه كنگره انتخاب شد. مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی جزو ۳۵ نفر شورای مركزی جبهه ملی ایران انتخاب شدند، ولی یدالله سحابی و حسن نزیه نفر ۳۶ و ۳۸ شدند. بنابراین، كل عضویت نهضت آزادی نسبت به جبهه ملی ایران وفادار بود. پس از تشكیل نهضت آزادی، مهندس بازرگان نامهای به مصدق در احمدآباد نوشت كه در آن تشكیل نهضت آزادی و وفاداری آن را به اصول نهضت ملی و شخص مصدق اعلام نموده درخواست تایید كرده بود. بنابراین، تفاوت چندانی میان جبهه و نهضت بجز جنبه مذهبی آن نبود. البته در اواخر دهه چهل، جنبه مذهبگرایی نهضت آزادی كمی تعدیل شد. باید توجه كرد كه در مرامنامه نهضت آزادی پیروی از بیانیه جهانی حقوق بشر و منشور سازمان ملل متحد آمده بود؛ بنابراین، در اصول سیاسی فاصله بسیار زیادی با روحانیت سنتی و محافظه كار داشتند. افزون بر آن، پس از كودتای ۲۸ امرداد ۳۲، و پشت كردن جامعه روحانی به دولت ملی مصدق و پشتیبانی قدرتمند آنها از كودتا و حكومت محمدرضا شاه، روابط جبهه ملی با جامعه روحانیت تیره شده بود و بی اعتمادی ژرفی در جبهه ملی نسبت به روحانیان سنتی حكمفرما بود. نهضت آزادی كه جنبشهایی در میان روحانیان، سربازگیری و سازماندهی بخش رادیکال مذهبیون را میدید، میخواست فاصله خود را با آنان كمتر كند و بدون اینكه همراه شود، در جادهای كه آنان صاف میكنند گام بردارد. نهضت آزادی معتقد به مبارزه سیاسی با رژیم شاه بود تا مبارزه خشونت آمیز.
مهدی بازرگان، معروف به مهندس بازرگان، که فرزند یک بازاری متمول و بسیار مذهبی بود، پس از تحصیل در پاریس، برای تدریس در دانشکده فنی به ایران بازگشت. او نظریه جدایی امور معنوی و دنیوی را رد میکرد و بر این باور بود که سیاست باید توسط مذهب، هدایت شود. بازرگان در ابتدا مخالف دخالت در سیاست بود اما با تشکیل دولت محمد مصدق وارد فعالیت سیاسی شد. او در ابتدا به عنوان معاون وزیر فرهنگ کابینه اول مصدق برگزیده شد و سپس از طرف دکتر محمدمصدق به عنوان رئیس هیئت خلع ید از شرکت نفت انگلیس انتخاب شد. وی سپس به ریاست سازمان آب تهران منصوب و اولین شبکه آبرسانی تهران را راهاندازی کرد. پس از سقوط دولت محمد مصدق در جریان کودتای ۲۸ مرداد، فعالیتهای سیاسی مهدی بازرگان گسترش بیشتری یافت. در نهضت مقاومت ملی به رهبری سید رضا زنجانی بازرگان نیز پس از عزل از سمت ریاست سازمان اب اقدام به فعالیت کرد. در آن سازمان بسیاری از طرفداران محمد مصدق برای مبارزه سیاسی سازماندهی شده بودند. بعد از شکست نهضت مقاومت ملی، بازرگان به همراه الهیار صالح، باقر کاظمی، غلامحسین صدیقی و کریم سنجابی، از مؤسسان جبهه ملی دوم بود.
سیدمحمود طالقانی، معروف به آیتالله طالقانی، به خاطر مخالفت با حکومت رضاشاه پهلوی، سابقه زندانی شدن داشت، پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، بر خلاف دیگر روحانیون، به عنوان روحانی سرشناس پشتیبان جبهه ملی در تهران شناخته میشد. او به عنوان رابط و حلقه ارتباطی دو گروه مخالف متفاوت، یعنی روحانیون و جبهه ملی نقش مهمی ایفا کرد و شاید به دلیل همبند بودن با انقلابیون غیرمذهبی در دوران حبسهای طولانیش، قادر به درک آنان بود. سیدمحمود طالقانی در آثارش بر این هدف بود تا نشان دهد که تشیع اساساً با استبداد مغایر و با دموکراسی و همچنین سوسیالیسم موافق و سازگار است. وی در دوران نهضت ملی شدن نفت به همراه سید رضا زنجانی به حمایت از محمد مصدق برخاست و پس از کودتای ۲۸ مرداد که در نتیجه آن، دولت مصدق سقوط کرد، به نهضت مقاومت ملی پیوست. وی به همراه مهدی بازرگان، شاپور بختیار و دیگر سیاستمداران ملیگرا، در تشکیل جبهه ملی دوم نقش مهمی داشت.[۱]
نهضت آزادی همواره با پا فشاری بر اعتقادات ملی و مذهبی خود طرفدار دموکراسی بودهاست و خود را پیرو اندیشههای مصدق میداند. مهندس بازرگان در میهمانی تأسیس نهضت آزادی در معرفی مرامنامه نهضت آزادی گفت:
ما مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم
در مرامنامه این حزب آمدهاست:
مسلمانیم نه به این معنی که یگانه وظیفه خود را روزه و نماز بدانیم. بلکه ورود ما به سیاست و فعالیت اجتماعی منباب وظیفه ملی و فریضه دینی بوده دین را از سیاست جدا نمیدانیم و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت میشماریم. آزادی را به عنوان موهبت اولیه الهی و کسب و حفظ آن را از سنن اسلامی و امتیازات تشیع میشناسیم. مسلمانیم باین معنی که به اصول عدالت و مساوات و صمیمیت و سایر وظایف اجتماعی و انسانی قبل از آنکه انقلاب کبیر فرانسه و منشور ملل متحد اعلام نماید معتقد بودهایم…
ایرانی هستیم ولی نمیگوییم که هنر نزد ایرانیان است و بس. ایران دوستی و ملی بودن ما ملازم با تعصب نژادی نیست و بالعکس مبتنی بر قبول نواقص و معایب خود و احترام به فضائل و حقوق دیگران است. نسبت به حیثیت و استقلال و تعالی کشورمان فوقالعاده پافشاری میکنیم ولی مخالف ارتباط و تعادل با سایر ملل و زندگی در جهانی که روز بروز پیوندها و احتیاجات متقابله شدیدتر میشود نیستیم.
تابع قانون اساسی ایران هستیم ولی منافی (نؤمن ببعض و نکفر ببعض) نبوده از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری میکنیم و اجازه نمیدهیم اصول و اساس آن که آزادی عقاید و مطبوعات و اجتماعات، استقلال قضات، تفکیک قوا و بالاخره انتخابات صحیح است فراموش و فدا شود و اما فروع و تشریفات قانون با سوء تعبیر آن مقام اصلی را احراز نماید و بالنتیجه حکومت ملی و حاکمیت قانون پایمال شود.
مصدقی هستیم و مصدق را از خادمین بزرگ افتخارات ایران و شرق میدانیم ولی نه به آن معنی و مقصدی که از روی جهل و غرض تهمت زده مکتب او را مترادف با هرج و مرج و تقویت کمونیسم و تعصب ضد خارجی و جدائی ایران از جهان معرفی کردهاند. ما مصدق را به عنوان یگانه رئیس دولتی که در طول تاریخ ایران محبوب و منتخب اکثریت مردم بود و قدم در راه خواستههای ملت برداشته، توانست پیوند بین دولت و ملت را برقرار سازد و مفهوم واقعی دولت را بفهماند و به بزرگترین موفقیت تاریخ اخیر ایران یعنی شکست استعمار نائل گردد تجلیل میکنیم و به این سبب از تز و راه مصدق پیروی میکنیم. از خدا میخواهیم پیمان ما با او و با شما پیوسته برقرار بوده در راه حق و خدمت به ایران همگام و مقضی المرام باشیم.[۲]
با توجه به اختناق شدید بعد از رخداد ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و ممانعت و سرکوب فعالیتهای سیاسی در داخل کشور و بازداشت و زندانی شدن رهبران و فعالان نهضت آزادی به تدریج اعضای نهضت که برای ادامه تحصیل به خارج رفته بودند فعالیت نهضت آزادی را در خارج از کشور ادامه میدهند. از این رو وضعیت و فعالیتهای نهضت در سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۷ به دو بخش تقسیم میگردد.
گروهی از جوانان كه در كلاسهای آموزش اسلام انقلابی كه آنروزها معمول شده بود، شركت میكردند و اسلام انقلابی را با اندیشههای ماركسیستی و مبارزه مسلحانه همساز میدیدند، روش مبارزه مسالمتآمیز نهضت را نمیپسندیدند. بهمین دلیل، پنج نفر از این جوانان، از جمله محمد حنیف نژاد، علی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن، از نهضت آزادی جدا شدند و سازمان مجاهدین خلق را برای انجام مبارزه مسلحانه تشكیل دادند.[۳]
فعالیتهای نهضت آزادی در داخل ایران
شهربانی کل کشورنیز دراردیبهشت ۱۳۴۲ درباره نهضت آزادی به دادرسی ارتش چنین اطلاع میدهد:
...جمعیت نهضت آزادی ایران در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ وسیله آقایان مهندس مهدی بازرگان- حسن نزیه- مهندس عباس روافیان- رحیم عطایی- مهندس منصور عطایی- سیدمحمود طالقانی- دکتر یدالله سحابی- عباس سمیعی، تأسیس شد...[۴]
درآخرین تغییر، سایت رسمی نهضت آزادی، چهارنفر از امضا کنندگان اعلامیه تأسیس را، به اضافه فرد دیگری که نامش درذیل اعلامیه تأسیس نبود، به عنوان بنیانگذاران، معرفی کرده است؛که به ترتیب عبارتاند ازبازرگان، یدالله سحابی، آیتالله طالقانی، محمدرحیم عطایی،
یکی ازگزارشهای ساواک درمورد جلسه اعلام تأسیس نهضت آزادی به شرح ذیل میباشد: شماره: ۷۹۱/س ت تاریخ: ۱۳۴۰/۲/۲۸
موضوع: جلسه عمومی انجمن مرکزی نهضت آزادی ایران روز چهارشنبه ۴۰/۲/۲۷ ساعت ۱۷۳۰ جلسه عمومی انجمن مرکزی نهضت آزادی ایران در منزل آقای فیروزآبادی واقع در دروازه شمیران خیابان هدایت خیابان خیام کوچه درویش دست چپ در دوم تشکیل گردید.
جلسه در ساعت ۱۸۱۰ رسمیت یافت. ابتدا مهندس بازرگان پس از فرستادن درود و ثنا به دکتر مصدق رشته سخن را به دست گرفته و پیرامون اتحاد و همبستگی و یگانگی و ایجاد انجمنهای مفید و تشکیل احزاب ملّی و تشویق مردم به این احزاب صحبت کرد و برای مثال تعویض دولت شریف امامی و همچنین نیل بسوی هدفهای خود از خدمات و انجمنها قبل از جبهه ملّی بیان نمود و مدت یک ساعت روی این موضوع صحبت کرد.
سپس حسن نزیه عضو انجمن نهضت آزادی شروع به صحبت نمود و اظهار داشت که در ده ماه پیش توسط اعضای منتخب جبهه ملّی در این محل طی یک جلسه به اینجانب مأموریت داده شد تا تشکیالت جبهه ملّی را تقویت نموده و به طور محرمانه انجمن را تشکیل دهم و این کار را کردم و شعباتی نیز در دانشگاه و سایر مناطق شروع به فعالیت نمود و در نتیجه یک دولت نیمانقلابی بوجود آمد. سپس مظفریان شروع به صحبت نموده و درباره انجمن نهضت آزادی صحبت نمود و مرامنامه انجمن را برای مدعوین که در حدود ۵۰۰ نفر بودند قرائت نمود و یک نسخه اعلامیه نیز بین حضار توزیع نمود. بعد علی خالقی دانشجوی سال دوم پزشکی پیام آقای آیتالله زنجانی و آیتالله طالقانی را که به مناسبت تشکیل انجمن مزبور فرستاده بودند قرائت کرد و در خاتمه آقای فیروزآبادی ضمن تشکر از حضار از آنها دعوت نمود که در میتینگ پنجشنبه ۴۰/۲/۲۸ در میدان جلالیه شرکت نمایند و در ضمن همبستگی انجمن مزبور را به جبهه ملّی اعلام داشت و اظهار نمود که در صورت موافقت جبهه ملّی انجمن مزبور با جبهه همکاری خواهد کرد و در غیر اینصورت بطور آزاد خود دست به فعالیت خواهد زد. و در ضمن در آخر جلسه از حضار مبلغ یکصد ریال جهت تشکیل حزب نهضت آزادی دریافت شد و جلسه در ساعت ۲۰۱۵ با ابراز احساسات و کف زدن حضار و درود به دکتر مصدق پایان پذیرفت و در ضمن تراکتها و اعلامیههایی پخش گردید.
بازرگان درهمان زمان تأسیس نهضت درمصاحبه با هفتهنامه روشنفکر تأکید کرد:
نهضت آزادی ایران در مبارزات سیاسی آینده خط مشی و روش جبهه ملّی را دنبال خواهد کرد... ما در اصول، هیچگونه اختلاف نظر و عقیده با جبهه ملّی نداریم. البته بازرگان درابتدای دهه هفتاد،درباره وجود عناصری بسیارمحافظهکار و فرصتطلب دررهبری جبهه ملّی دوم چنین اذعان کرده است: دستگاه رهبری جبهه ملی دربرگیرنده عناصری بود که در مجموع دچار تضاد و تناقض میشد، در نهایت عناصری بسیار محافظهکار و فرصتطلب توانستند در سطوح بالای رهبری جبهه قرار گیرند. با این حال، بازرگان نهضت آزادی را برآمده ازدرون جبهه ملی میداند.
در مهر و آبان ۱۳۴۶، همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، مهندس بازرگان و عده دیگری از اعضای نهضت از زندان آزاد شدند. چون محدودیتها و فضای سیاسی- امنیتی جامعه اجازه فعالیت مجدد و علنی را نمیداد، فعالیتهای آن به طور غیر علنی و یا در قالب فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ادامه یافت. عدهای از اعضای جوان نهضت که ادامه فعالیت سیاسی در جهت اهداف نهضت را میسر نمیدانستند به فعالیتهای مخفی و مسلحانه روی آوردند و سازمان مجاهدین خلق را بنیان نهادند. عده دیگری از مبارزین و یا اعضا و علاقهمندان نهضت روی به فعالیتهای فرهنگی آوردند. با وجودی که نهضت آزادی هنوز فعالیت رسمی خود را آغاز نکرده بود، «جمعی از اعضای نهضت همراه با چند تن از برادران همفکر که در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی – فرهنگی سالها همکاری داشتند. از اوائل تابستان سال ۱۳۵۶ با ایجاد هسته مخفی دست به اقداماتی در جهت روشنگری مردم زدند. یکی از اقدامات آنان انتشار نشریات تحلیلی با عنوان «جنبش مسلمانان ایران» بود. با اوج گیری جنبش انقلابی مردم و تشدید فشار و اعتصاب مطبوعات و رسانهها از یک سو و ضرورت آگاهسازی مردم از اخبار تحولات سریع جامعه، نهضت دست به انتشار نشریهای خبری با عنوان «اخبار جنبش اسلامی» زد. این نشریه از ۲۶ آبان ۵۷ تا ۱۸ دی ۵۷ جمعاً یازده شماره منتشر شد. این نشریات تنها منبع اخبار انقلاب در این دوره است. در تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» در سال ۱۳۵۵ که نقش اساسی ایفا کردند. مهندس بازرگان ریاست هیات اعزامی به تاسیسات نفت جنوب جهت مصرف داخلی را عهدهدار گردید. دکتر سحابی مسئولیت کمیته اعتصابات را بر عهده داشت. اعضای نهضت در خارج سرپرستی سفارت و کنسولگریهای ایران در آمریکا را بعهده گرفتند و در تهران نیز نقش فعال در ستاد برگزاری نمازهای عید فطر و راهپیمایی میلیونی (تاسوعا و عاشورا) را به عهده داشتند.
شروع فعالیت گسترده پس از انقلاب
در تیرماه ۱۳۵۹ نهضت آزادی با توجه به شرایط جدید و ضرورت فعالیت گسترده سیاسی برای جلوگیری از انحراف انقلاب از اهداف آن، اولین کنگره خود پس از پیروزی انقلاب را با جمع کثیری از اعضاء و علاقهمندان تشکیل داد و مرامنامه و اصول برنامه و خطمشی خود برای فعالیت در دوران پس از انقلاب را مطرح ساخت و اصول و رئوس آن را به تصویب رساند.
درخواست فعالیت رسمی
پس از اولین کنگره نهضت آزادی بعد از انقلاب و تصویب اصول و رئوس فعالیت، نهضت آزادی در سال ۱۳۶۰ برای اخذ پروانه رسمی از کمیسیون ماده ۱۰ قانون احزاب اقدام کرد و مدارک لازم را برای کمیسیون ارسال داشت. کمیسیون ماده ۱۰ قانون احزاب بدون ارائه هرگونه توضیح قانونی، از صدور پروانه رسمی برای نهضت آزادی ایران امتناع کرد.علیرغم استمرار فشارها و محروم ساختن از پروانه رسمی، نهضت آزادی همچنان به فعالیتهای خویش ادامه داد و بر اساس اصل ۲۶ قانون اساسی که فعالیت احزاب را آزاد اعلام میدارد، دارای دفتر مرکزی و روزنامهی ارگان خود به نام «روزنامه میزان» بود. نهضت در این دوره علیرغم فشارهای مستقیم بر نمایندگان خود در مجلس، به نقد حاکمیت و سیاستهای آن پرداخت.
نقش نهضت آزادی در دوران خمینی از زبان بازرگان
در سال ۶۷ آقای مهندس بازرگان، رهبر «نهضت آزادی ایران» که در اذهان، «استحالهطلب» تلقی میشد، در نامة سرگشادة مفصلی به خمینی، برای شکایت از فشارهایی که بر او و همکارانش وارد میآمد، نوشت که «مدعیان [یعنی همان اوباش هوادار خمینی] او را مخیر کردهاند که میان حیات خفیف خائنانه یا توقف داوطلبانه و تعطیل شرافتمندانة فعالیت سیاسی، یکی را انتخاب کند». او انگیزة «مدعیان» را چنین بیان کرده بود که «اولاً نهضت آزادی با فلجشدن از داخل و لکهدار شدن در خارج اسماً در صحنه سیاست و خدمت باقی بماند ولی عملاً منشأ اثر مثبتی نبوده حیات و حرکت چندانی جز در زیر ذرهبین اطلاعاتی آنها نداشته باشد، ثانیاً با تظاهر به این که در جمهوری اسلامی ایران، حزب قانونی مخالف... حضور و فعالیت و امنیت دارد، بتوانند به تبلیغات نادرست سیاسی و انتخاباتی و خلافکاریهای اقتصادی و سیاسی خود جامة حق بهجانب بپوشانند و نهضت آزادی وسیلهیی برای فریبهای سیاسی و خیانت بشود». او هشدار داده بود که اگر این وضع ادامه یابد، نهضت آزادی فعالیتش را متوقف خواهد کرد؛ اما در عمل چنین نکرد و به همان حیات خفیف خائنانه تن داد. بعدها شایع شد که او در ایام آخر عمر، با نتیجهگیری از تجربة شخصی خود، بهفکر جدایی دین از دولت تمایل پیدا کرده بود.[۵]
نامه محرمانهی خمینی
در انتخابات مجلس دوم اغلب چهرههای منتسب به نهضت آزادی رد صلاحیت شدند اما با این وجود نهضت به فعالیت سیاسی خود ادامه میداد و این موضوع باعث ایجاد تناقض شده بود. به همین خاطر وزیر کشور وقت در آستانه انتخابات مجلس سوم در نامهای به خمینی نظر وی را دربارهٔ این موضوع جویا شد. وی در جواب سید علی اکبر محتشمیپور نوشت:
«نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.» نهضت آزادی این نامه را قابل خدشه و نوشته شده توسط اعضای دفتر رهبر ایران دانست.
فعالیتهای نهضت آزادی در خارج کشور
شاخه نهضت آزادی ایران در خارج از کشور در اوائل سال ۱۳۴۱، حدود یکسال پس از تاسیس نهضت در ایران، تشکیل گردید. شاخه مذکور فعالیت خود را از اوائل سال ۱۳۴۲ در سه زمینه آغاز کرد.
اول تقویت انجمنهای اسلامی در خارج بویژه در آمریکا و کانادا
دوم توسعه تشکیلاتی نهضت
سوم سازماندهی مبارزه مسلحانه بود. بُعد سوم (مبارزه مسلحانه) که با آموزشهای نظامی در مصر آغاز شده بود به علت انتظارات خلاف منافع ملی ایران از سوی مقامات مصری در سال ۱۳۴۵ متوقف گردید و فعالیتهای نهضت در خارج از کشور در دو زمینهی دیگر ادامه یافت.
صدور اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تحلیلهای سیاسی بود که به مناسبتهای مختلف منتشر گردیده و ۳۸ مورد آن در اسناد منعکس است. از مهمترین اسنادی که بین سالهای ۴۱ تا ۵۷ منتشر شده است میتوان اطلاعیه مربوط به دستگیری کادر رهبری و فعالان مجاهدین خلق در مهرماه ۱۳۵۰ و آگاهسازی و بسیج مردم و سازمانهای بینالمللی برای دفاع از آنان اشاره کرد.
انتشار ماهنامه «پیام مجاهد» بود که انتشار آن از سال ۱۳۵۱ آغاز گردید و تا آستانه پیروزی انقلاب ادامه یافت. انتشار منظم این نشریه در ۶۲ شماره از مهمترین فعالیتهای نهضت خارج از کشور به شمار میآید. انتشار خبرنامهای از اروپا به نام «آخرین اخبار جنبش بوده که رویدادهای سیاسی کشور را در ماههای قبل از انقلاب به آگاهی دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور میرساند. چاپ و انتشار حدود ۷۰ جلد کتاب و جزوه برای آموزش اعضا و دانشجویان و ارتقاء آگاهی آنان از تاریخ و تحولات ایران و سایر آگاهیهای اجتماعی بود.
فعالیتهایی در دفاع از زندانیان سیاسی داخل کشور که شامل اعزام ناظرین بینالمللی و دریافت و انتشار گزارش مشاهدات و اقدامات آنان در ایران از آن جمله بود
شمهای از مواضع نهضت آزادی
رد ولایت مطلقهی فقیه
نهضت آزادی با انتشار تحقیقی دربارهٔ ولایت مطلقهی فقیه، «ضعف مبانی اسلامی، سیاسی و اجتماعی ولایت (مطلقه) فقیه» را مبتنی بر «اصول اسلامی و علمی» نشان داد و «آثار سوء حاکمیت ولایت فقیه» را پیشبینی کرد. این اقدام نهضت آزادی عامل جدیدی برای «افزایش فشارها و سرکوب بیشتر» آن گردید.
مخالفت با ادامه جنگ و عواقب آن
پس از فتح خرمشهر و آمادگی عراق و کشورهای حامی آن، برای مذاکره و گفتگوی صلح و پرداخت غرامت به ایران، نهضت آزادی با سیاست ادامه جنگ تا فتح عراق و قدس از طریق کربلا موافق نبود و آن را مشروع و عملی نمیدانست. رهبران نهضت آزادی در بیانیهای با عنوان “پایان عادلانه جنگ بیپایان” که در تاریخ ۱ دیماه ۱۳۶۴ صادر شد، در مورد ادامه جنگ عراق و ایران اعلام کردند که :”آیا هر ناظر بیطرف به این جمعبندی نمیرسد که جنگ میان عراق و ایران، که بنا به قول و قبول خود آقایان جنگی است تحمیلی، چون از هر جهت به سود ابرقدرتهای غرب و شرق و اسرائیل جریان داشتهاست، همگی با میل و رغبت تمام آتش بیار معرکه و خواهان سرسخت ادامه آن شدهاند؟” در نتیجه این مخالفتها «فشارهای سنگینی» به نهضت آزادی وارد شد و به «بازداشت و محاکمه غیرقانونی و زندانی» ساختن گسترده تعدادی از اعضای آن در سال ۱۳۶۹ انجامید. در این سالها «گروههای فشار» بارها به «دفتر مرکزی نهضت حمله» کردند و «وسائل و تجهیزات را تخریب و دفتر را پلمپ» کردند. نمایندگان عضو و علاقهمند به نهضت در مجلس مورد فشار دائم بودند و سخنرانیهای پیش از دستور آنها با «ممانعت یا مزاحمت و در مواردی به ضرب و شتم» آنان منتهی میشد «از جمله مضروب شدن مهندس هاشم صباغیان و مهندس معین فر». مراسم اجتماعی و مذهبی نهضت نیز مانند «دعای کمیل» و «مراسم شبهای احیاء ماه رمضان» به کرّات مورد تهاجم بود و به تعطیل کشانده میشد.
در اردیبهشتماه سال ۱۳۶۷ نهضت آزادی با صدور بیانیهٔ مبسوطی تحت عنوان «هشدار»، دربارهٔ خسارات ناشی از جنگ و عدم پذیرش قطعنامه شورای امنیت، مستقیماً رهبری انقلاب را مورد سؤال و انتقاد قرار داد و در نتیجه عدهای از اعضای شورای مرکزی آن در خردادماه بازداشت شدند.
دوران خاتمی
در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری سه نامزد نزدیک به این حزب عزتالله سحابی، علیاکبر معینفر و ابراهیم یزدی رد صلاحیت شدند و نهضت آزادی در این انتخابات، که به روی کار آمدن سیدمحمد خاتمی منجر شد رای سفید داد. اما پس از انتخاب شدن سیدمحمد خاتمی به ریاست جمهوری در ۲ خرداد ۱۳۷۶ و شروع جنبش اصلاحطلبی در ایران، نهضت آزادی همواره از طرفداران این جنبش بودهاست؛ و همچون سایر گروهها و احزاب سعی کرد فعالیت خود را در این دوره گسترش دهد، ولی همچنان با تهدیدات و حملات گروههای فشار مواجه میگردید.
در انتخابات مجلس ششم (۱۳۷۸) پنج کاندیدای نزدیک این حزب تأیید صلاحیت شدند و نهضت آزادی با فهرستی ۱۶ نفره (به همراه ۱۱ نامزد دوم خردادی) در این انتخابات شرکت کرد. علیرضا رجایی کاندیدای نیروهای ملی-مذهبی که با ۷۷۱ هزار رأی به مجلس راه یافته بود، پس از بازشماری آراء و ابطال برخی از صندوقها توسط شورای نگهبان جای خود را به غلامعلی حداد عادل داد. در انتخابات ریاستجمهوری هشتم (۱۳۸۰) از سیدمحمد خاتمی حمایت کرد و در انتخابات شوراهای شهر و روستای دوم (۱۳۸۱) با فهرست مستقلی در شهر تهران شرکت کرد. در این انتخابات آبادگران پیروز شدند.
نهضت آزادی به منظور حمایت از نامزدی خاتمی برای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، تصمیم به ائتلاف با برخی گروههای همفکر ملی- مذهبی گرفت. این تصمیم حاکمیت را برآن داشت تا دست به گستردهترین دستگیری اعضای نهضت و گروههای ملی- مذهبی بزند. به این ترتیب بیش از۵۰ نفر از اعضای نهضت و گروههای ملی- مذهبی در تهران و شهرستانها در اسفند ۱۳۷۹ و فروردین ۱۳۸۰ دستگیر شدند و دفتر مرکزی نهضت مورد تهاجم واقع شد و به وسیله دادگاه انقلاب لاک و مُهر گردید. محاکمه اعضای نهضت در دادگاه انقلاب و پشت درهای بسته و بدون حضور مردم و خبرنگاران انجام شد و اغلب اعضاء به محکومیتهای بلند مدت تا ۱۱ سال محکوم گردیدند. دادگاه انقلاب رأی بر غیرقانونی بودن نهضت داد و آن را از همه حقوق خود محروم ساخت.
پس از اصلاح طلبان
ابراهیم یزدی دبیرکل حزب برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ نامزد شد ولی صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان مورد تأیید قرار نگرفت و این حزب از مصطفی معین، کاندیدای طیف اصلاح طلبان حمایت کرد اما او موفق به کسب آرای لازم نشد.
با روی کار آمدن دولت اصولگرا محمود احمدینژاد، نهضت آزادی با فشارهای زیادی روبرو بودهاست که جلوگیری از برگزاری مراسم نمازهای عید فطر و عید قربان سال ۱۳۸۶، جلوگیری از برگزاری مراسم چهلوششمین سالگرد تأسیس، جلوگیری از برگزاری دوازدهمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان، جلوگیری از برگزاری ششمین سالگرد درگذشت دکتر یدالله سحابی، دستور لغو اردوی آموزشی برای اعضای جوان حزب و جلوگیری از برگزاری کنگره سالانه، از جمله آنهاست.
در سال ۱۳۸۸ اعضای جوان نهضت آزادی برای استعفا از نهضت، تحت فشار وزارت اطلاعات قرار گرفتند و عدهای از آنها زندانی شدند. علاوه بر آن، رئیس دفتر سیاسی نهضت (محمد توسلی) را بازداشت کرده و در زندان انفرادی، توقف و انحلال نهضت را از وی مطالبه کردند. همچنین از طریق فشار به اعضاء و مسئولین نهضت سعی کردند دفتر سیاسی، هیئت اجرائیه، شورای مرکزی و حوزههای نهضت را تعطیل و فعالیت آن را متوقف سازند و از هرگونه فعالیت عادی و جاری نهضت جلوگیری کنند.
توقف فعالیت در دیماه سال ۱۳۸۸
در پی فشار دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و احضار پنج تن از اعضای رهبری نهضت توسط وزارت اطلاعات و تهدید آنها به برخورد، شورای مرکزی نهضت آزادی تصمیم به توقف موقتی فعالیتهای سیاسی این گروه گرفت. امیر خرم از اعضای رهبری نهضت آزادی در مصاحبهای، زندانی شدن ابراهیم یزدی با وجود کهولت سن، مناسب ندانستن فضای موجود و وارد شدن فشارهایی به نهضت آزادی و اعضای آن را دلایل توقف فعالیت نهضت آزادی اعلام کرد.
علاوه بر ابراهیم یزدی (دبیرکل)، چندین نفر از اعضای دیگر نهضت آزادی و بستگان آنها از جمله، امیر خرم، محمدفرید طاهری، محسن محققی، غفار فرزدی همگی از اعضای شورای مرکزی، محمود نعیمپور، معتمدی مهر، مهدی قلیزاده، کیوان مهرگان و عبدالرضا تاجیک از روزنامهنگاران نزدیک به نهضت آزادی وسارا توسلی و لیلا توسلی فرزندان محمد توسلی (رئیس دفتر سیاسی) بازداشت شدند.
در پی این اقدام جامعه بزرگ اسلامی هیوستون که شامل سیصد هزار نفر از مسلمانان است، در نامهای به سید علی خامنهای، محمود احمدینژاد، علی لاریجانی و محمد خزاعی (نمایندهُ ایران در سازمان ملل متحد)، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط دکتر ابراهیم یزدی و دیگر مخالفان مسلمان شد.[۶]
منابع
- ↑ ایسنا تاریخ شفاهی نهضت آزادی
- ↑ سایت نهضت آزادی - سخنرانی بازرگان در روز تاسیس نهضت آزادی ایران
- ↑ سایت کوروش زعیم مصاحبه با تلویزیون رسا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۰
- ↑ نامه شهربانی کل کشور شماره ۱۰۶۳۱/۵ مورخ ۱۳۴۲/۲/۱۱ آرشیو موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
- ↑ منوچهر هزار خانی: مقاومت و انواع گوناگون حیات خفیف خائنانه
- ↑ یوتیوب افشاگری حسن داعی در ارتباط با پایان فعالیت نهضت آزادی
==