علیرضا گلیپور
علیرضا گلیپور، (متولد ۲۲ فروردین ۱۳۶۵، تهران – درگذشته ۱۷ شهریور ۱۴۰۳، تهران) دانشجوی نخبه دورهی دکترا در رشتهی مهندسی برق در آلمان بود. او در سال ۱۳۸۳، در وزارت ارتباطات در بخش معاونت آزمایش و تحویل، مشغول به کار شد و در سال ۱۳۸۴، مدرک لیسانس خود را دریافت کرد. علیرضا گلیپور در سال ۱۳۸۵، در رشتهی مخابرات در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد. وی پیش از دستگیری در وزارت ارتباطات و فناوری مشغول به کار بود. علیرضا گلیپور بار اول در سال ۱۳۸۸، به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی بازداشت و زندانی شد. او پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۹، بهعنوان مشاور شرکتهای مخابراتی همانند اریکسون و نوکیا مشغول به کار شد و به کشورهای آلمان، ایرلند، پاکستان، عراق و چندین کشور دیگر جهت آموزش سفر کرد. علیرضا گلیپور بار دوم در مهرماه سال ۱۳۹۱، توسط هفت مأمور وزارت اطلاعات در محوطهی دانشگاه پیام نور تهران بازداشت شد و در تیرماه سال ۱۳۹۴، به اتهام هواداری از مجاهدین خلق و افشاگری برنامه هستهای رژیم ایران، توسط شعبهی پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ۳۹ سال و ۹ ماه حبس و ۱۷۰ ضربه شلاق محکوم شد. این حکم با وارد کردن ماده ۱۳۴، به ۱۲ سال حبس تعزیری تقلیل یافت. یکی از موارد اتهامات آقای گلیپور افشای فساد مالی مقامات حکومتی بود. او بهمدت ۲ ماه در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین بود و یک سال نیز در سلول انفرادی ۲۰۹ گذراند و سپس به قرنطینه بند ۸ زندان اوین منتقل شد. با وجود اینکه برای علیرضا گلیپور وکیل معرفی شده بود، اما وزارت اطلاعات از ورود وکیل به پرونده ممانعت کرد و بازجوی پرونده نیز خانوادهی او را تهدید کرده بود که نباید وکیل بگیرند، وگرنه حکم او تشدید خواهد شد. علیرضا گلیپور از زمان بازداشت تا اردیبهشتماه ۱۳۹۴، از حق داشتن وکیل محروم بوده است. علیرضا گلیپور در دوران بازجویی و شکنجه و محبوس بودن در سلولهای انفرادی، مبتلا به بیماریهای متعددی از جمله سرطان غدد لنفاوی، تومور در ناحیه سینه، بیماری قلبی، خونریزیهای مکرر بینی، کنفرانس روده به صرع شدید و تشنج گردید که بارها نیز مورد عمل جراحی قرار گرفت. او در روز ۱۸ دیماه سال ۱۴۰۰، بهدلیل بیماری شدید از زندان آزاد شد. علیرضا گلیپور سرانجام در روز شنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۳، در تهران بر اثر بیماری قلبی درگذشت و پیکر او در آرامستان فیروزآباد شهر ری بهخاک سپرده شد. پس از درگذشت او، سخنگوی مجاهدین او را در مرتبت یک مجاهد خلق خطاب کرده و از او تجلیل کرد.
زندگی و تحصیلات
علیرضا گلیپور در ۲۲ فروردینماه ۱۳۶۵، در محلهی نیروی هوایی تهران به دنیا آمد. او تحصیلات دوران ابتدایی را در مدرسه احمد معینی و دورهی متوسطه و دبیرستان را بهصورت جهشی در مدرسهی تیزهوشان گذراند. علیرضا گلیپور همزمان با درگذشت پدرش در سال ۱۳۸۰، دیپلم گرفت و از سوی کانون نخبگان در دانشکده مخابرات در رشتهی رادیو به تحصیلش ادامه داد. او در سال ۱۳۸۳، در وزارت ارتباطات در بخش معاونت آزمایش و تحویل، مشغول به کار شد و در سال ۱۳۸۴، مدرک لیسانس خود را دریافت کرد. علیرضا گلیپور در سال ۱۳۸۵، در رشتهی مخابرات در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد.[۱]
دستگیری اول
علیرضا گلیپور بار اول در سال ۱۳۸۸، به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی بازداشت و زندانی شد. یکی از اتهامات علیرضا گلیپور این بود که در جریان اعتراضات سراسری پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، بسیاری از افراد و معترضانی که تحتپیگرد و شنود نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بودهاند را در جریان گذاشته و اطلاعرسانی کرده و باعث متواری شدن آنها شده است. او پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۹، بهعنوان مشاور شرکتهای مخابراتی همانند اریکسون و نوکیا مشغول به کار شد و به کشورهای آلمان، ایرلند، پاکستان، عراق و چندین کشور دیگر جهت آموزش سفر کرد.[۱]
دستگیری دوم
علیرضا گلیپور در مهرماه سال ۱۳۹۱، برای بار دوم توسط هفت مأمور وزارت اطلاعات در محوطهی دانشگاه پیام نور تهران بازداشت شد.[۲]
اتهامات
اتهامات علیرضا گلیپور شامل: افشاگری فساد مالی مقامات حکومتی مانند آخوند علی یونسی (وزیر اطلاعات)، علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی)، سرهنگ علیرضا محرابی (رئیس پلیس امنیت تهران بزرگ)، خروج اطلاعات شرکت ارتباطات سیار بین سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷، از شرکت زیمنس و همچنین انتشار اطلاعات زندانیان سیاسی در سال ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، توهین به خامنهای، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، تشویش اذهان عمومی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است.[۳]
دادگاه و محکومیت
علیرضا گلیپور در تیرماه سال ۱۳۹۴، به اتهام جاسوسی به نفع اجانب، بهخصوص آمریکا، توسط شعبهی پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ۳۹ سال و ۹ ماه حبس و ۱۷۰ ضربه شلاق محکوم شد.[۴]
موارد محکومیت زندانی سیاسی علیرضا گلیپور از این قرار بوده است: ۱۵ سال حبس به اتهام جاسوسی به نفع اجانب، ۱۰ سال حبس به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران، ۷ سال شش ماه حبس به اتهام اجتماع و تبانی، ۴ سال شش ماه حبس به اتهام خروج غیرقانونی از مرز، یک سال حبس و ۹۰ ضربه شلاق به اتهام توهین به علی خامنهای و مقامات نظام جمهوری اسلامی و همچنین یک سال و ۹ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق به اتهام حمل غیرقانونی بیسیم[۱]
اتهام توهین به سید علی خامنهای نیز بهخاطر شعارهای است که آقای گلیپور در طول مدت حبس خود، در محوطه زندان داده که بابت آن به ۱۷۳ ضربه شلاق محکوم شده بود.[۵]
البته حکم ۳۹ سال حبس آقای گلیپور با وارد کردن ماده ۱۳۴، به ۱۲ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.[۴]
اطلاعیه شورای ملی مقاومت
پس صدور و اعلام حکم حبس علیرضا گلیپور، شورای ملی مقاومت ایران اطلاعیهای در محکومیت این حکم و فراخوان بینالمللی به آزادی وی به شرح زیر صادر کرد:
«دژخیمان قضاییه آخوندی علیرضا گلیپور، زندانی سیاسی ۳۰ساله را به اتهام توهین به ولی فقیه رژیم و هواداری از سازمان مجاهدین خلق و اتهام واهی جاسوسی به ۳۹ سال حبس محکوم کردهاند. وی که دانشجوی مخابرات و كارمند وزارت ارتباطات و از بازداشت شدگان قیام ۸۸ بود، بار دیگر در مهر ۹۱ بازداشت شد. دژخیمان او را پس از ماهها شکنجه و نگهداری در سلولهای انفرادی، به بند مجرمان عادی در زندان اوین منتقل کرده و توسط باندهای مافیایی رژیم مورد اذیت و آزار قرار میدهند. علیرضا گلیپور به رغم ابتلا به تومور سرطانی و عفونت شدید ریه، بیماری قلبی و خونریزی شدید بینی و با وجود گواهی پزشکان مبنی بر «عدم تحمل کیفر» از مراقبتهای پزشکی ضروری محروم است و از نظر جسمی در وضعیت وخیمی قرار دارد. زجرکش کردن زندانیان سیاسی روش شناخته شده این رژیم است. مقاومت ایران عموم مراجع بینالمللی مدافع حقوق بشر بهویژه کمیسر عالی حقوق بشر، گزارشگر شکنجه و سایر مجازاتهای وحشیانه و غیرانسانی، گزارشگر حقوق انسانها در بهرهگیری از بالاترین استانداردهای سلامت جسمی و روانی، گروه كار بازداشتهای خودسرانه و گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران را به محکوم کردن این حکم ظالمانه و اقدامی فوری برای آزادی بیقید و شرط او فرا میخواند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۳۰اردیبهشت ۱۳۹۵ (۱۹ مه ۲۰۱۶)»[۶]
محرومیت از وکیل
با وجود اینکه برای علیرضا گلیپور وکیل معرفی شده بود، اما وزارت اطلاعات از ورود وکیل به پرونده ممانعت کرد و بازجوی پرونده نیز خانوادهی او را تهدید کرده بود که نباید وکیل بگیرند، وگرنه حکم او تشدید خواهد شد.[۲] علیرضا گلیپور از زمان بازداشت تا اردیبهشتماه ۱۳۹۴، از حق داشتن وکیل محروم بوده است.[۵]
سلول انفرادی و شکنجه
او بهمدت ۲ ماه در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین بود و یک سال نیز در سلول انفرادی ۲۰۹ گذراند و سپس به قرنطینه بند ۸ زندان اوین منتقل شد.
او درباره بازجویی و وضعیت خانوادهاش در دوران انفرادی گفته بود:
«کتک زدن، تهدید به تجاوز، تهدید به آبروریزی مادر و خواهر و همسر، بازداشت خانواده و…، تنها بخشی از شکنجههای دوران بازجویی در انفرادی بوده است. حدود یکسال و نیم پس از بازداشت، خانواده هیچ اطلاعی از وضعیت من نداشتند و هیچ تماسی با خارج از زندان و خانواده نداشتم. بعدها پس از انتقال به بند هشت، متوجه آزار و فشارهای مأموران وزارت اطلاعات به خانوادهام شدم. ارائه اطلاعات از طرف وزارت اطلاعات و شکنجههای روانی مادرم به حدی بود که طی آن دوران، مادرم که ناراحتی قلبی دارد، سه بار در بیمارستان بستری شد. در حالی که بیش از یکسال از تماس با دنیای خارج از سلول انفرادی محروم بودم، به همسرم اعلام کرده بودند که من با خانمی ارتباط داشته و همراه او از کشور فرار کردهام!.»
در واقع هنگامی که علیرضا گلیپور در سلول انفرادی بود و با دنیای بیرون هیچ تماس و ارتباطی نداشت، همسر او که از اقوام نزدیک آخوند یوسف صانعی بود، با فریبکاری و خبرهای دروغین وزارت اطلاعات و تحتفشار قرار دادن خانواده، مجبور به طلاق شد.[۲]
بیماریهای شدید
علیرضا گلیپور در دوران بازجویی و شکنجه و محبوس بودن در سلولهای انفرادی، مبتلا به بیماریهای متعددی از جمله سرطان غدد لنفاوی، تومور در ناحیه سینه، بیماری قلبی، خونریزیهای مکرر بینی، کنفرانس روده به صرع شدید و تشنج گردید که بارها نیز مورد عمل جراحی قرار گرفت.[۷]
بازگشت به زندان
در تاریخ ۲۸ شهریورماه ۱۳۹۹، علیرضا گلیپور هنگامی که در مرخصی استعلاجی به سر میبرد و برای تمدید مرخصی به دادسرای زندان اوین مراجعه کرده بود، با دستور امین وزیری (دادیار ویژه زندانیان سیاسی) بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او درحالی که دست راستش شکسته و در گچ بود و بهخاطر بیماری گوارشی هم نیاز به انجام عمل جراحی داشت، دوباره روانهی زندان شد و در بهداری زندان بستری گردید.[۳]
او در روز ۱۸ دیماه سال ۱۴۰۰، بهدلیل بیماری شدید از زندان آزاد شد.
درگذشت و خاکسپاری
علیرضا گلیپور زندانی سیاسی هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران، سرانجام در روز شنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۳، در تهران بر اثر بیماری قلبی درگذشت.[۷]
روز دوشنبه ۱۹ شهریورماه ۱۴۰۳، پیکر زندانی سیاسی علیرضا گلیپور با شرکت و حضور شماری از دوستان و زندانیان همبندی سابق او، تشییع و در آرامستان فیروزآباد شهر ری بهخاک سپرده شد.
پیامهای تسلیت
سخنگوی سازمان مجاهدین خلق، در رابطه با درگذشت علیرضا گلیپور در پیامی گفت:
«با درود به مجاهدت و پایداری علیرضا گلیپور که با تحمل شکنجهها و مرارتهای ناشی از بیماری به مرتبت حقیقی یک مجاهد خلق دست یافت، او سرمشقی برای دانشجویان و دانشپژوهان انقلابی و بهویژه نخبههای علمی و فنی میهن اسیر شد.»[۸]
جعفر عظیمزاده (دبیر هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران) زندانی سیاسی سابق در پی درگذشت علیرضا گلیپور نوشت که او با وجود بیماریهای طاقتفرسایش، تن به همکاری با نیروهای امنیتی رژیم ایران نداد. ما عهد میبندیم تا دگرگونی بنیادین لحظهای از پا ننشینیم. سهیل عربی زندانی سیاسی سابق نیز در سوگ درگذشت علیرضا گلیپور پیامی منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است:
«نه! باور نمیکنم! تو علیرضایی، تا کابوس شکنجهگران، تو کابوس مافیاهای زندان، تو یک لبخند سرشار از آرامش در نبرد با بیماریها و شکنجهها… نه! سرطان تنها عامل جوانمرگ شدنت نیست! بلکه خنجرها! خنجرهایی که از بهظاهر خودیها خوردی… سمت بینوایان ایستادن، سمت حق ایستادن چنین تاوانی دارد و تو میدانستی و ایستادی، با آنهمه درد و بیماری، حامی زندانیان بیپناه بودی، برای حق ملاقات زندانیان جنگیدی، برای حق درمان، تلفن، هواخوری، خوراک، بهداشت… جنگیدی جنگیدی جنگیدی و خود را فدا کردی. فراموشت نمیکنیم. تو دادخواه بودی، با اینکه خودت نیاز به حمایت داشتی و فراموش شده بودی که اگر رقصیدن به ساز ابرقدرتها را میپذیرفتی، حالا در اوج رفاه بودی. یادت گرامی و راهت ادامه دارد.»[۹]
پیامهای علیرضا گلیپور از زندان
علیرضا گلیپور در تاریخ دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، با انتشار پیامی از بند هفت زندان اوین خطاب به مردم نسبت به ایستادن بر مواضع خود در برابر نظام جمهوری اسلامی دفاع و تأکید کرده و نوشته بود:
«با وجود اعتراف هاشمی رفسنجانی که ایران در زمان ریاستجمهوری ایشان بهدنبال سلاح اتمی بوده این سؤال پیش میآید چرا مسئولان ارشد کشور پا فشاری بر آن دارند که هیچگاه دنبال قدرت اتمی نبودهاند؛ و سؤال مهمتر آن که چرا افرادی که ثابت کردهاند بهدنیا، که سخنان اینان دروغ است، باید بازداشت شوند و تحت بدترین نوع شکنجه قرار بگیرند و فقط تنها جرمشان بیان حقیقت باشد و افشای اعمال بد و فساد اخلاقی این روباهصفتان است. من که بهعنوان یک شهروند ایرانی در مقامی بودم که میتوانستم بهجای بیان حقیقت مانند خیلی از فعالان بهاصطلاح سیاسی که خودشان را اصلاحطلب میدانند بهدنبال مصلحت باشم و با چاپلوسی و چپاول بیتالمال بهجای مردم، بهفکر نگهداشتن میز و پر کردن جیب خود باشم و بهجای زندگی با عزت و ایستاده، زندگی روی زانو و با خفت را انتخاب کنم. اما خداوند را شاکرم که چنین نشد و هنوز بعد از گذشت سه سال شکنجه بلند فریاد میزنم که این حکومت دیکتاتور است و بزرگترین ظلم را در تاریخ به مردم کشورش کرده است و حاکمان با پا گذاشتن بروی خون جوانان و نخبگان، حکومت میکنند و به مردم عزیز ایران با افتخار میگویم که بر سر مواضعام ایستادهام و از جوامع جهانی خواستار رسیدگی به حقوق از دسترفته مردمم از این دیکتاتوران هستم.»[۱۰]
علیرضا گلیپور در سال ۱۳۹۵، طی پیامی از زندان اوین به گردهمایی سالانه مقاومت ایران، خطاب به مجاهدین خلق نوشته بود:
«با دلی سرشار از دلتنگی برایتان و قلبی بشاش از همراهیتان و قامتی استوار بهخاطر راهتان با صدایی بلند فریاد میزنم: بهعنوان یک برادر کوچک تا پای جان بر سر مواضع خود ایستادهام و به تفکر و ایدئولوژی خود میبالم. به امید ایرانی آزاد»[۸]
علیرضا گلیپور در روز سشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، دلنوشتهای از وضعیت خود و سایر زندانیان منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است:
«آنگاه که از درد به خود میپیچی و پس از مورد ضرب و شتم قرار گرفتن و تحمل شکنجه کنترل ادرار خود را از دست دادهای، اگر کنار هماندیش و همراه خود باشی میتواند حتی با چند جمله چنان تسکین دردهایت باشد که فراموش کنی در مخوفترین شکنجهگاه محبوس و محروم از تمام معشوقها و محبوبانت ماندهای… دوشنبه شب ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه بود، من و سهیل عربی خیلی درد میکشیدیم، از بیماری، از دلتنگی، از تنهایی، از ددمنشیهایی که به ما شد، از اجحاف و بیعدالتی، از رنجی که تبدیل به اشک شده بود و از گوشه چشممان بیرون میآمد. از حالت غمانگیزی با دیدنش در چشمانمان خندهای سخت و تلخ زدیم و از هم سؤال کردیم حال آرش الان چگونه است و واقعاً ستمگری تا به کی؟... صرفاً به این دلیل که حاضر به انجام اعمالی جنایتکارانه نشدهاید، همدست با سرکوبگران و ویرانگران نشدهاید، حکومت شما را بهعنوان معاند شناخته و محکوم به تحمل حبش شدهاید. نه هفت روز، نه هفت ماه، نه در منزل خود با تمام امکانات، که هفت سال در مخوفترین شکنجهگاه و محروم از حقوق بدیهی خود محبوس بودن را با واژهها نمیتوان شرح داد. زندانی سیاسی، شخصی که ندای وجدان خویش را شنید و برخاست تا ظلم و نابرابری و خفقان را براندازد و شادی، امنیت، آزادی، عدالت و برابری را برای مردم زادگاهش به ارمغان آورد، توسط نیروها و نهادهای سرکوبگر دستگیر شد تا صدایش شنیده نشود، تا آزادی و عزیزانش را بگیرند و مجبور به همدستی با جنایتکاران شود، اما نشد. مقاومت کرد و تن به ذلت نداد و دردا که تنها ماند. آری، این راهی است که خود ما با آگاهی کامل از دشواریها آن را انتخاب کردیم: راه دشوار آزادی… امروز میگوییم خوش به سعادت آنان که جان باختند و این روزها را ندیدند که هر روز به قتل رسیده و زندهبهگورانیم. آنگاه که آن سوی دیوارها بودیم طاقت محبوس بودن آزادیخواهی را نداشتیم. حال توقع زیادی نیست اگر بخواهیم آزادیخواهان به جای شعار مبارزه کنند. تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد ملتی را که در برابر ظلم واکنشی درخور نشان ندادند. امروز صدها نابغه، نخبه، اندیشمند، فلسفهدان، روزنامهنگار، اقتصاددان، فعال سیاسی و فرهیخته در زندانهای ضحاک زمان محبوس هستند و همرهان ما خاموش، افسوس! افسوس که همیشه منتظر یک منجی ماندند و ندانستند که هیچ کسانی جز خودشان منجی نخواهد بود. علیرضا گلی پور / مرداد ۱۳۹۸ / زندان اوین»[۱۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ فایل صوتی علیرضا گلیپور از زندان اوین - سایت عصر آنارشیسم
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ علیرضا گلی پور، زندان اوین: برای تعیین وکیل تهدید میشوم - سایت کمپین صلح فعالان در تبعید
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ علیرضا گلیپو رزندانی بیمار، برخلاف نظر پزشک معالج به زندان بازگردانده شد - سایت اطلس زندانهای ایران
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ شکایت علیرضا گلی پور از مأمورین زندان - سایت کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ وکیل علیرضا گلیپور، محکوم به ۳۹ سال و ۹ ماه حبس: قاضی اشد مجازات را صادر کرد، اعتراض می کنیم - سایت کمپین حقوق بشر ایران
- ↑ فراخوان مقاومت ایران به آزادی فوری علیرضا گلی پور زندانی سیاسی بیمار - سایت شورای ملی مقاومت
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ درگذشت علیرضا گلیپور زندانی سیاسی هوادار مجاهدین از افشاگران فعالیتهای اتمی رژیم آخوندی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ درگذشت علیرضا گلیپور زندانی سیاسی هوادار مجاهدین - سایت سیمای آزادی
- ↑ پیامهای جعفر عظیمزاده و سهیل عربی به مناسبت درگذشت علیرضا گلیپور در زندان - سایت اخبار روز
- ↑ زندانی سیاسی سابق علیرضا گلیپور بعد از سالها شکنجه در گذشت - سایت صدای بازداشتشدگان
- ↑ دلنوشته علیرضا گلی پور؛ زندانی بودن را با واژه ها نمی توان شرح داد - سایت هرانا