اکبر هاشمی رفسنجانی
اکبر هاشمی رفسنجانی، (متولد ۳ شهریور ۱۳۱۳-درگذشتهی ۱۹ دی ۱۳۹۵) با نام کامل علیاکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی در روستای بهرمان از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد. پدرش از تاجران پسته روستای بهرمان بود. در ۱۴ سالگی به حوزهی علمیهی قم رفت. از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم هواداری از خمینی یا سازمان مجاهدین خلق ایران به زندان افتاد. پس از تحولات درونی سال ۱۳۵۴ در مجاهدین، رفسنجانی به ضدیت با مجاهدین خلق روی آورد و پس از خروج از زندان در کار املاک وارد شد. هاشمی رفسنجانی پس از پیروزی انقلاب یکی از اعضای شورای انقلاب شد. و مدتی سرپرستی وزارت کشور را بر عهدهگرفت. او یکی از ۲۸ عضو اولیه و مؤسس جامعه بهاصطلاح روحانیت مبارز (یک تشکل راست سنتی) و همچنین یکی از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی در سال اول پس از انقلاب بود. راهاندازی این جریانها توسط رفسنجانی و بهشتی با اشاره و موافقت خمینی بود که به منظور مقابله با گسترش روزافزون سازمان مجاهدین خلق ایران صورت گرفت. در آن دوره او نزدیکترین فرد به خمینی بود و نقش «چشم و گوش» او را ایفا میکرد. به کمک او سپاه پاسداران در سال ۱۳۵۷ شکل گرفت. سرکوبهای خونین هموطنان عرب، کرد، ترکمن و بلوچ از اولین مأموریتهای آن بود که هاشمی رفسنجانی پیوسته از مدافعان آن بود. در سالهای پایان جنگ ایران و عراق جانشین خمینی در امور جنگ شد و پس از مرگ خمینی در همراهی با سیداحمد خمینی در طرحی علی خامنهای را به مقام رهبری موقت رساند. پس از قبضهی قدرت توسط خامنهای، مرحله به مرحله رفسنجانی حذف شد و آخرین آنها حذف توسط شورای نگهبان از لیست انتخابات ریاست جمهوری بود. در سال ۱۳۸۸ در جریان انتخابات از موسوی و کروبی عملا حمایت کرد که همین امر در نهایت روز ۱۹ دی ۱۳۹۵ به قیمت جانش در استخر سلطنتی فرح تمام شد.
تولد و دوران جوانی
اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ۱۳۱۳ در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانوادهای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. پدرش با نام میرزاعلی با اندکی تحصیلات حوزوی از باغداران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود و ۹ فرزند داشت. اکبر هاشمی در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت.
هاشمی رفسنجانی از اواخر دهه سی خورشیدی که برای طلبگی به قم رفته بود با خمینی آشنا شد. با تبعید خمینی، رفسنجانی در ایران به زندگیاش ادامه داد. عمده فعالیت وی پیش از انقلاب علاوه بر روضهخوانی، کارهای انتشاراتی بود. هاشمی رفسنجانی در مجموع از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم هواداری از خمینی یا سازمان مجاهدین خلق ایران به زندان افتاد. هاشمی رفسنجانی همچنین پیوندهای عمیقی با حزب مؤتلفه اسلامی داشت. حزب مؤتلفه علاوه بر ترور حسنعلی منصور نخستوزیر شاه، به ترور رجال ملی و نویسندگان نیز شهرت داشت. از جمله ترور ناموفق شهید دکتر حسین فاطمی یار مصدق و ترور احمد کسروی نویسنده کتاب ارجمند تاریخ مشروطه ایران و تاریخ ۱۸ساله آذربایجان.[۱]
هاشمی رفسنجانی و سازمان مجاهدین خلق ایران
هاشمی رفسنجانی در آغاز دهه پنجاه در زندان با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران شد، اما ضربه درونی که در سال۵۴ سازمان مجاهدین را در آن مقطع متلاشی کرد سرآغاز پیدایش جریان راستی شد که به سرعت به مهمترین تهدید جنبش تبدیل و نهایتاً به همسویی و نزدیکی با ساواک شاه کشیدهشد. زندانیان سیاسی زمان شاه بهیاد دارند که رفسنجانی در جلسات هفتگی با رسولی، سربازجوی ساواک شرکت میکرد و بقیه نیز برای خلاصی از زندان هیچ ابایی از دست شستن از مواضع مبارزاتی پیشین نداشتند. رفسنجانی بعد از خروج از زندان و تا شروع انقلاب به فعالیت اقتصادی بساز و بفروشی آپارتمان در تهران روی آورد. هاشمی رفسنجانی: فرزندان رفسنجانی ۵ فرزند دارد به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نماینده مجلس رژیم شد. فاطمه هاشمی نیز در بنیاد امور بیماریهای خاص فعالیت دارد و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بود. مهدی هاشمی نیز مسئولیتهایی مانند ریاست سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشت.
هاشمی رفسنجانی از پیروزی انقلاب تا مرگ خمینی
هاشمی رفسنجانی پس از پیروزی انقلاب یکی از اعضای شورای انقلاب شد. همچنین او مدتی سرپرستی وزارت کشور را برعهدهگرفت. او یکی از ۲۸ عضو اولیه و مؤسس جامعه به اصطلاح روحانیت مبارز (یک تشکل راستگرای سنتی) و همچنین یکی از اعضای مؤسس حزب جمهوری در سال اول پس از انقلاب بود. راهاندازی این جریانها توسط رفسنجانی و بهشتی با اشاره و موافقت خمینی بود که بهمنظور مقابله با محبوبیت روزافزون نیروهای مترقی و سازمان مجاهدین خلق ایران صورت میگرفت. در آن دوره او نزدیکترین فرد به خمینی بود و نقش «چشم و گوش» او را ایفا میکرد. به کمک او سپاه پاسداران در سال ۱۳۵۷ شکل گرفت. سرکوبهای خونین هموطنان عرب، کرد، ترکمن و بلوچ از اولین مأموریتهای آن بود. هاشمی رفسنجانی پیوسته از مدافعان این سرکوبها بود.
هاشمی رفسنجانی و بحران گروگانگیری
هاشمی رفسنجانی از بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا بهعنوان «یکی از بزرگترین اقدامات سازنده در تاریخ کشور» یاد کرد و این در حالی بود که در نتیجه مذاکراتی (که بهعنوان قرارداد الجزایر معروف است) جمهوری اسلامی امتیازات زیادی به آمریکا داد. منجمله از بسیاری دعاوی مالی خود علیه آمریکا صرفنظر کرد. بههمین خاطر، خیلیها قرارداد الجزائر را بهعنوان یک قرارداد استعماری میشناسند که به منافع ملی ایران لطمات زیادی زد. هاشمی رفسنجانی بعد از مرگ خمینی و شکست سیاست جنگطلبی، در دهمین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی، در یک مصاحبه گفت که با توجه به تجارب این سالها گروگانگیری اشتباه بود.
هاشمی و سرفصلهای نظام جمهوری اسلامی
با آغاز کار مجلس در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولین رئیس مجلس شد. مجلسی که جمهوری اسلامی با تقلبات بسیار اجازه نداد حتی یک نیروی مخالف واقعی پایش به این مجلس برسد. هاشمی رفسنجانی در بهار سال ۱۳۶۰ در عزل ابوالحسن بنیصدر از فرماندهی کل قوا و سپس تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او نقشی تعیینکننده داشت. هاشمی رفسنجانی نقش فعالی در ماجرای ایران-کنترا در بهار ۱۳۶۵ داشت؛ ولی این مذاکرات با افشاگری سیدمهدی هاشمی با شکست مواجه شد. افشای این روابط پنهانی که به «ایرانگیت» معروف شد رسوایی جمهوری اسلامی باز هم بیشتر شد. سیدمهدی هاشمی مدتی بعد اعدام شد. هاشمی در دوره جنگ، علاوه بر ریاست مجلس از جمله ائمه جمعه موقت تهران، نماینده (خمینی) در شورای عالی دفاع (بعد از کشته شدن مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰)، و جانشین فرمانده کل قوا در ماههای پایانی جنگ ایران و عراق بود. سه ماه بعد از آنکه هاشمی رفسنجانی در خرداد ۱۳۶۷ از سوی خمینی به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب شد، خمینی به قول خودش جام زهر آتشبس را سرکشید و آبرویش را با خدا معامله کرد و قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.
هاشمی رفسنجانی در ریاست جمهوری
هاشمی رفسنجانی بعد از مرگ خمینی با این هدف بر کرسی ریاستجمهوری نشست که چهرهٴ جمهوری اسلامی را تصحیح کند تا برای کشورهای غربی قابل تحملتر شود. با اینکه این انتخابات از سوی مردم ایران با سردی و بیاعتنایی روبهرو شد، برخی محافل غربی بهآن امید بسیار بستند و در این پندار بودند که در پی انتخابات تحولات چشمگیر و تعیینکنندهیی روی خواهد داد. هاشمی رفسنجانی برای دامن زدن به توهّم «استحاله» برای منتظران «گشایش سیاسی» پیامها روانه کرد و فرستادگان او با بنیصدر، مدنی، بختیار و… دیدار و گفتگو کردند»[۲]
ابوالحسن بنیصدر بدون پردهپوشی اعلام کرد که «بهطور مرتّب با او تماس گرفته شدهاست». [۳]
رشد قدرت هاشمی رفسنجانی در سالهای پس از مرگ خمینی حداقل تا سال ۱۳۷۴ ادامهیافت قدرت اجرایی کشور منحصراً در دست او بود و خامنهای ضعیفتر از آن بود تا بتواند نقشی که پیش از او خمینی بازی میکرد را ایفا کند و در واقع این هاشمی بود که در آن دوره سیاستهای کلی رژیم را تعیین میکرد.
دوره اول ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی یکی از دورههای تاریک از نظر نقض حقوقبشر است.
رفسنجانی و برکشیدن خامنهای
هاشمی رفسنجانی با کمک خامنهای، تغییرات لازم در قانون اساسی را بهگونهیی اعمال کرد تا با شرایط علی خامنهای تطابق داشته باشد. برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد. همزمان با آغاز دوران رهبری علی خامنهای، هاشمی رفسنجانی نیز بهریاست مجمع تشخیص مصحلت نظام منصوب شد.
اختلاف رفسنجانی و خامنهای
خامنهای در جهتگیریهای سیاست خارجی با هاشمی اختلاف پیداکرد. چرا که او نگران فروپاشی نظام ولایت در اثر عادیسازی روابط با غرب بود. در چنین شرایطی بود که گروه شبهنظامی انصار حزبالله بهتدریج شکل گرفت گروهی که با جناح راست و سیدعلی خامنهای ارتباط داشت. خامنهای که از تابستان ۱۳۷۱ و همزمان با طرح بحث تهاجم فرهنگی، در تلاش بود تا از قدرت هاشمی به نفع خود بکاهد در اختلافات میان هاشمی با محافظهکاران، طرف محافظهکاران را گرفت و مهرههای نزدیک به هاشمی را یکییکی برکنار کرد. هاشمی رفسنجانی با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوریاش، تلاش کرد موانع قانونی باقیماندنش در پست ریاستجمهوری را کنار بزند، کمسیون فرهنگ و ارشاد مجلس، به اشارهٴ او تلاش کرد تا اصلاحیهای را به تصویب برساند که بر اساس آن، هاشمی بتواند برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. این اقدام بیدرنگ مورد اعتراض هواداران خامنهای قرار گرفت. او دو سال پس از اتمام دوران ریاستجمهوری خود و در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم خیز ریاست مجلس را برداشت اما خامنهای، با حرکتی تحقیرآمیز او را بهعنوان نفر سیام تهران، از صندوق درآورد و به او لقب «آقاسی» دادند. هاشمی رفسنجانی قبل از تحلیف بهعنوان نماینده از این پست استعفا داد. قدرت اکبر هاشمی رفسنجانی در دوره ریاستجمهوری محمد خاتمی کاملاً رو به افول بود و هدف حمله تندروهای هر دو جناح قرار داشت در جریان قتلهای زنجیرهای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتلها پرداخت. غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد. با اینحال بهرغم کاهش چشمگیر قدرت وی، همچنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهدهداشت.
هاشمی رفسنجانی بار دیگر در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴ بهزورآزمایی با خامنهای و کاندید مطلوبش پاسدار احمدینژاد پرداخت. اما خامنهای، احمدینژاد را از صندوقهای انتخابات ریاستجمهوری درآورد و هاشمی رفسنجانی پس از انتخابات با صدور بیانیهیی اعلام کرد پارهای اقدامات و دخالتهای سازمانیافته، انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴ را آلوده کردهاست. تنش بین هاشمی و احمدینژاد در جریان بهاصطلاح انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ بهصورت علنی خود را نشان داد، در مناظره تلویزیونی احمدینژاد و میرحسین موسوی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، احمدینژاد اتهاماتی را به خانواده رفسنجانی وارد ساخت. هاشمی رفسنجانی نیز تنها سه روز قبل از انتخابات و در یک نامه سرگشاده به خامنهای، ادعاهای احمدینژاد را «دروغ، تهمت و خلافگویی» خواند. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند. هاشمی پس از آن در مناسبت دیگری گفت: حکومت پول دارد. نیرو دارد میتواند در خیابان آدم جمع کند ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو، کارگر، مدیر، صنعتگر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار دادهشوند… چطور میشود میلیونها نفر در خیابان بیانند و بگویند در انتخابات تقلب شدهاست و به انتخابات تردید نکرد؟ هاشمی رفسنجانی از آن پس از سوی باند خامنهای همسو با سران فتنه خواندهشد نزدیکانش بهویژه فائزه هاشمی و مهدی هاشمی دستگیر و یا تهدید به دستگیری شدند و کنترل او بر دانشگاه آزاد اسلامی به چالش کشیدهشد از سوی دیگر با اعلام کاندیداتوری مهدوی کنی برای ریاست خبرگان در سال ۱۳۸۹، هاشمی از کاندیداتوری برای این سمت نیز استعفا داد و ریاست مجلس خبرگان را به مهدوی کنی واگذارکرد.[۴]
رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی
اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ و در واپسین دقایق ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد و به فاصله کوتاهی صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان رد شد. هاشمی رفسنجانی در مورد عدم احراز صلاحیتش گفت: یک مقام ارشد امنیتی، برخلاف عرف و قانون، شخصاً در جلسه بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان حضور یافت که ابتدا مورد اعتراض برخی از اعضای شورای نگهبان نیز قرارگرفت و نهایتاً به اعضای شورای نگهبان گفت: که حضور هاشمی در انتخابات میتواند موجب پیروزی قاطع و با رأی بالای مردم شود که با راه و رسم آنها سازگار نیست و لذا این شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط جسمی رأی به عدم احراز صلاحیت بنده دهند. مقام امنیتی مورد اشاره هاشمی حیدر مصلحی وزیر اطلاعات است.
رفسنجانی و قتلهای زنجیرهای
هاشمی رفسنجانی که در تمام دوران ریاست جمهوریاش قتلهای زنجیرهای بیوقفه ادامهداشت تا جایی که توانست حتی از اشاعهٴ اخبار این قتلها جلوگیریکرد. عصر روز اول آذر ماه ۱۳۷۷ در خانهای در محله فخرآباد تهران داریوش فروهر و همسرش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. با این ترور وحشیانه پروندهیی گشودهشد که به پرونده قتلهای زنجیرهای معروف شد.
بخشی از کارنامه قتلهای زنجیرهای هاشمی رفسنجانی:
۱-سید خسرو بشارتی که در پاییز ۱۳۶۹ بهخاطر دیدگاههای خاص مذهبی به قتل رسید.
۲-دکتر تفتی و فرزندش که در سال ۱۳۷۲ کشتهشدند.
۳-مهندس برازنده که در سال ۱۳۷۳ کشتهشد.
۴-انفجار بمب در حرم امام رضا که موجب شهادت ۲۶تن و مجروح شدن ۲۹۰تن دیگر شد. این انفجار در طرح مشترک هاشمی رفسنجانی و خامنهای در اساس برای بدنام کردن مجاهدین ترتیب داده شد؛ که مدتی بعد در دعواهای باندی بهزاد نبوی به نقش وزارت اطلاعات در این جنایت اعتراف کرد.
۵-سعیدی سیرجانی در سال ۱۳۷۳ با تزریق شیافی پتاسیم به قتل رسید.
۶-کشیشهای مسیحی دیباج و میکائیلیان و هوسپیان مهر در [مردادماه] سال ۱۳۷۳ کشتهشدند.
۷-احمد میرعلایی نویسنده و مترجم در سال ۷۴ ربوده شد و به قتل رسید.
۸-دکتر احمد صیاد یکی از متفکران اهل سنت که در سال ۱۳۷۴ مدتی پس از دستگیری در فرودگاه بندرعباس کشتهشد.
۹-ماموستا محمد ربیعی امام جمعه اهل سنت کرمانشاه که با تزریق هوا یا پتاسیم که منجر به سکته میشود کشتهشد.
۱۰-ماموستا فاروق فرساد که در تبعیدگاه خود با همان روش کشته شد.
۱۱-دکتر تفضلی که در سال ۱۳۷۵ در تهران کشته شد.
۱۲-دکتر عبدالعزیز بهجد استاد اهل سنت دانشگاه زاهدان که پس از یک سخنرانی انتقادی از سریال امام علی در سال ۱۳۷۵ به قتل رسید.
هاشمی رفسنجانی و تروریسم
بخش عمده ترورهای برون مرزی رژیم در همین دوران بهوقوع پیوسته است.
ترور دکتر کاظم رجوی
در نیمروز سهشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۶۹ (۲۴آوریل ۱۹۹۰)، دفتر مجاهدین خلق در اطلاعیهیی اعلام کرد: «دکتر کاظم رجوی برادر رهبر مقاومت ایران آقای مسعود رجوی و نماینده مقاومت ایران در سوئیس توسط مزدوران تروریست رژیم خمینی بهشهادت رسید.»..
ترور محمدحسین نقدی
پیش از ظهر روز ۲۵ اسفند۱۳۷۱ (۱۶مارس۱۹۹۳) آقای محمدحسین نقدی نمایندهٴ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در رم هنگامی که عازم دفتر کارش بود توسط مزدوران آدمکش رژیم مورد هدف اصابت گلوله از ناحیه سر و گردن قرار گرفت و بهشهادت رسید.
ترور شاهپور بختیار
تروریستهای اعزامی جمهوری اسلامی شاپور بختیار را در اوت۱۹۹۱ در منزلش در پاریس، ترور کردند.
ترور قاسملو
ترور رهبران کرد ایران توسط مأموران دولت هاشمی رفسنجانی، عبدالرحمان قاسملو دبیر اول حزب دموکرات کردستان ایران را در سال۱۹۸۹ در وین بر سر میز مذاکره با رژیم کشانده و به قتل رساندند.
ترور میکونوس
چهار مخالف کرد ایرانی را در رستوران میکونوس برلین در سپتامبر ۱۹۹۲ به رگبار بستند. دادگاه آلمان بر نقش هاشمی رفسنجانی، خامنهای، علی اکبر ولایتی و فلاحیان در ترورها انگشت گذاشت.
طرح ترور مسعود رجوی و مریم رجوی
بر اساس تحقیقات پلیس بلژیک بعد از کشف سه خمپارهانداز عظیم ۳۲۰میلیمتری در داخل یک کشتی ایرانی در بندر آنتورپ بلژیک در سال۱۹۹۶ وزارت اطلاعات رژیم طبق طرح مصوب در شورای امنیت رژیم بهریاست رفسنجانی، قصد داشت محل اقامت خانم مریم رجوی را در شمال پاریس هدف قرار دهد. در بغداد هم خمپارههای شلیک شده به مقر شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران محل اقامت آقای مسعود رجوی را هدف گرفتهبودند که خسارتهای سنگینی به شهروندان عراقی وارد کردند.
هاشمی رفسنجانی در تابستان سال ۷۲ زمانی که برای دومین بار موفق به تصاحب کرسی ریاستجمهوری ایران شد هنگام معرفی کابینه دوم خود به مجلس در دفاع از علی فلاحیان وزیر اطلاعات که در کابینه قبلی هم عهدهدار همین سمت بود تنها به یک جمله اکتفا کرد: «آقای فلاحیان هم که کسی جرأت ندارد به ایشان رأی اعتماد ندهد»! فلاحیان که در جلسه مزبور حاضر بود ظاهراً از این شیوه معرفی خشنود شد و عکسالعمل خود را تنها با تبسمی مقتدرانه به هاشمی نشان داد. اما پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶و با قتلهای زنجیرهیی روشنفکران و مخالفان جمهوری اسلامی در پاییز ۱۳۷۷ مشخص شد «شاه کلید» قتلهای زنجیرهیی (علی فلاحیان) از دست پروردگان مدرسه حقّانی قم که بهشتی از بنیانگذاران آن بود میباشد. سران جمهوری اسلامی قتلهای زنجیرهای را به سعید امامی نسبت دادند و بهطرز مشکوکی در زندان وزارت اطلاعات او را به قتل رساندند.
هاشمی رفسنجانی و تامین مالی تروریسم
روزنامه سوئیسی «تریبون دو ژنو» در شمارهٴ ۱۷ژوئن ۲۰۰۴ نوشت: «یک حساب بانکی بهمبلغ دویست میلیون دلار افشا شد که ممکن است هزینهٴ ۴۰۰ عملیات تروریستی در اروپا را تأمین کردهباشد… این حساب بانکی که چند تن از سران ایران حق برداشت از آن را دارند با کارلوس منم، رئیسجمهور پیشین آرژانتین هم ارتباط پیدا میکند. تحقیقات نشانمیدهد که از این حساب دویست میلیون دلاری برای تأمین چهارصد عملیات تروریستی در اروپا استفاده شدهاست. سرویسهای مخفی رژیم ایران فرمان این عملیات را صادر کردهاند…. از این حساب ده میلیون دلار به حساب کارلوس منم، رئیسجمهور پیشین آرژانتین واریز شده تا او در برابر آن از ادامه تحقیقات پیرامون انفجار مرکز آمیا متعلق به یهودیان در بوئنوسآیرس که در آن ۸۶تن کشته و ۲۰۰تن مجروح شدند جلوگیریکند.
هاشمی رفسنجانی و قتل عام سال ۱۳۶۷
خمینی پس از سرکشیدن جام زهر قطعنامه ۵۹۸ فتوای کشتار فجیع و بیسابقه زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را داد. آمران و عاملان این کشتار بهطور عمده: رفسنجانی، خامنهای، ری شهری (وزیر اطلاعات رژیم) علی فلاحیان (قائم مقام وزیر اطلاعات) موسوی اردبیلی (رئیس شورای عالی قضایی) و اعضای «کمیسیون موسوم به مرگ» بودند.
داراییهای هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی از بنیانگذاران و رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد بود. این دانشگاه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار دارایی دارد. بر اساس یک گزارش کنگره آمریکا، تنها تجارت پسته تعاونی پستهکاران رفسنجان که باغهای پسته او را زیر نظر پسرعموی او اداره میکند، سالانه بالغ بر ۷۴۶ میلیون دلار است. امروزه او و خانوادهاش، کنترل میلیاردها دلار دارایی را در دست دارند. مجلهٴ آمریکایی «فوربز» که «از معتبرترین نشریات اقتصادی جهان» بهشمار میرود و هر ساله فهرستی از میلیاردهای جهان را منتشر میکند هاشمی رفسنجانی را به اعتبار سرمایههای قابل محاسبهاش در میان صد میلیاردر تراز اول جهان قرار داد.
خاطرات هاشمی رفسنجانی
علیاکبر هاشمی رفسنجانی خاطرات خود را از سالهای فعالیتش در چند جلد به چاپ رساند که هر کدام دارای عنوانی خاص است.
منابع
- ↑ علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی
- ↑ خبرگزاری فرانسه، ۱۵شهریور ۶۷
- ↑ تلویزیون فرانسه کانال ۵، ۶مهر ۶۷
- ↑ سایت صدای آمریکا مقاله هاشمی رفسنجانی از اداره جنگ خونین تا سکوت در برابر کشتار مخالفان