ترور زهرا رجبی
ترور زهرا رجبی (فائزه)، از اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران و عضو شورای ملی مقاومت ایران، زهرا رجبی به همراه علی مرادی در روز سه شنبهشب اول اسفند ۱۳۷۴، در طبقه پنجم یک آپارتمان در منطقهی فاتح در استامبول مورد حمله تروریستهای اعزامی رژیم ایران قرار گرفته و کشته شدند.[۱] زهرا رجبی که از اعضاء سازمان مجاهدین خلق بود؛ طی سال ۱۳۷۴ چندین بار به ترکیه سفر کرده بود. زهرا رجبی در ترکیه فعالیتهایی را جهت رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی انجام میداد. زهرا رجبی آخرین بار در ۸ بهمن ۱۳۷۴، به ترکیه رفته بود. بازپرس منطقهی فاتح با نام سلیم اولوش با دیدن صحنهی به قتل رسیدن زهرا رجبی و علی مرادی اعلام کرده بود که این یک جنایت تروریستی است و احتمالاً توسط سرویسهای مخفی ایران انجام شده است.[۲]
زندگی مبارزاتی زهرا رجبی
زهرا رجبی در سال ۱۳۳۶ در تهران به دنیا آمد. زهرا رجبی در سال ۱۳۵۶، وارد دانشکده معماری دانشگاه ملی تهران گشت؛ و از همان زمان فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. وی در همان سالها در ارتباط با مجاهدین قرار گرفت. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز جنگ مسلحانه میان رژیم ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران، زهرا رجبی فرمانده یکی از پایگاههای عملیات مجاهدین بود. او در سال ۱۳۶۳ به عضویت مرکزیت مجاهدین درآمد و پس از تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران در عراق از فرماندهان آن بود.
زهرا رجبی در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹، فرمانده یکی از لشکرهای ارتش آزادیبخش ملی ایران بود. او در عملیات فروغ جاویدان نیز شرکت داشت. با آغاز بحران خلیج فارس زهرا رجبی در بخش مهندسی رزمی کار میکرد. زهرا رجبی در سال ۱۳۷۰ به بخش سیاسی سازمان مجاهدین خلق در اروپا منتقل شد. زهرا رجبی در سال ۱۳۷۲ به عنوان کاندید و سپس به عنوان عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب شد. وی در این سالها همچنین بهعنوان یکی از مسئولان دفتر مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران فعالیت میکرد. آخرین مسئولیت زهرا رجبی پیش از مرگ، رسیدگی به امور پناهندگان ایران مقیم ترکیه بود.[۳]
طرح ترور زهرا رجبی در شورایعالی امنیت
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود؛ در جلسه شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. بر اساس اطلاعات سازمان مجاهدین خلق در روز شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۷۴، شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی جلسهای برای ترور زهرا رجبی ترتیب داده بود. در این جلسه اعضای اصلی به اضافه سعید امامی معاونت امنیت وزارت اطلاعات و احمد وحیدی، فرمانده نیروی قدس، تصمیم گرفته شد که وزارت اطلاعات با همکاری نیروی قدس طرح آدمربایی زهرا رجبی را اجرا نماید. در صورتی که اجرای طرح آدمربایی زهرا رجبی امکان پذیر نبود طرح ترور او به اجرا گذاشته شود.
در همین راستا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پس از اطلاع از ترددات زهرا رجبی به ترکیه، همزمان دو طرح تروریستی را در دستور کار خود قرار میدهد. طرح اول ربودن زهرا رجبی و طرح دوم ترور خانم زهرا رجبی.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای بهدست آوردن اطلاعات حضور و ترددهای زهرا رجبی در ترکیه، نفوذیهای خود را در میان پناهندگان و پناهجویان ایرانی و ایرانیان مقیم ترکیه فعال نمود. بهویژه بنا بر مأموریتی که زهرا رجبی در ترکیه دنبال میکرد، ارتباطات گستردهای با پناهجویان ایرانی داشت.[۴]
استخدام رضا معصومیبرزگر برای ترور زهرا رجبی
در ادامه این تلاشها برای نزدیک شدن به زهرا رجبی فردی به نام رضا معصومیبرزگر، یک عامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که در بین پناهندگان خود را بهعنوان مخالف سرسخت جمهوری اسلامی و از هواداران مجاهدین معرفی میکرد، تحت عنوان کمک به پناهندگان ایرانی موفق شد در ارتباط با زهرا رجبی قرار گیرد. او توانست در آخرین سفر، اطلاعات بیشتری از ترددها و محل اقامت زهرا رجبی به دست آورد. رضا معصومی که متولد ۱۳۴۱ در ارومیه است، در ترکیه به کارهای بهظاهر تجاری و ارسال کالاهای قاچاق به ایران، اشتغال داشت؛ و آنطور که بعد معلوم شد، به طور مستمر در رفت و آمد به ایران بود. همسرش در ارومیه زندگی میکرد و گاهی برای دیدار وی به استانبول میرفت. وزارت اطلاعات، رضا معصومی برزگر را در سال ۱۳۷۳، به استخدام خود درآورده بود. یک عنصر وزارت اطلاعات بهنام سعید چوبتراش با نام مستعار اصغر آذری بههمراه دو فرد دیگر پس از ۷ ساعت مصاحبه با رضا معصومی در اطلاعات ارومیه، او را به عضویت وزارت اطلاعات درمیآورند؛ و متعاقباً چند دورهی آموزشی از جمله در مورد ارتباطات و نفوذ جاسوسی برای او میگذارند. پس از آموزشهای لازم و تأمین ارتباطات ضروری وی را مجدداً روانهی ترکیه میکنند و شماره تلفن ۶۴۸۸۹۹ ارومیه را بهعنوان سرپل به وی میدهند تا در ارتباط مستقیم با اصغر آذری (سعید چوب تراش) قرار بگیرد.[۲]
تیم شناسایی و نفوذ برای ترور زهرا رجبی
یک عنصر مشترک در هر دو طرحی که برای آدمربایی یا کشتن زهرا رجبی آماده شده بود، استفاده از رضا معصومیبرزگر بود، بههمین منظور سعید چوبتراش، همان که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی بهخوبی آشنا بود، همراه با یکی از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران بهنام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی طرح به ترکیه رفتند. سعید چوبتراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسنزاده و شماره پاسپورت ۱۴۴۴۱۳۸، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و با شماره پاسپورت ۱۴۴۴۴۴۵، در ۲۰بهمن ۱۳۷۴، وارد ترکیه شدند. رحیم افشار و سعید چوبتراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و سعید چوبتراش که در هتل پَر در استانبول مستقر شدند از ۲۲ بهمن ۱۳۷۴، تا اول اسفند هر روز با رضا معصومیبرزگر دیدار و مراحل مختلف عملیات ترور زهرا رجبی را هماهنگ میکردند.[۴]
تیم ترور زهرا رجبی
تیم ترور زهرا رجبی را دیپلوماتهای مستقر در سفارت رژیم ایران در آنکارا و در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول تشکیل میدادند؛ و از کمکهای مزدوران ترک رژیم ایران برخوردار بودند. دیپلوماتهایی که مستقیماً در ترور زهرا رجبی شرکت داشتند عبارت بودند از:
- محسن کارگر آزاد معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول که بالاترین نفر وزارت اطلاعات در ترکیه بود و از سال ۱۳۷۰ اهداف وزارت اطلاعات در ترکیه را پیش میبرد.
- مجید شادکار، وابستهی سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا، که از سال ۱۳۷۱ وارد ترکیه شده و چند فقره عملیات تروریستی را هدایت کرده بود.
- رضا بهروزمنش معاون کنسولی جمهوری اسلامی در استانبول در سال ۱۳۷۴، چند ماه قبل از ترور به ترکیه آمده بود.
- علیاشرفی، وابستهی مطبوعاتی سفارت رژیم ایران که در آبان۱۳۷۲، با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهی ۰۱۱۶۲۶ وارد ترکیه شده بود.
بعداز تصویب طرح ترور زهرا رجبی در شورای عالی امنیت، وزارت اطلاعات به محسن کارگرآزاد ابلاغ کرد که بهسرعت امکانات طرح ربودن زهرا رجبی را با استفاده از تجربیات ربودن و ترور علیاکبر قربانی فراهم کند و در صورتیکه امکان ربودن فراهم نشد برای ترور آماده باشند؛ و برای هماهنگی در ارتباط با رحیم افشار قرار بگیرند.[۲]
شکست طرح ربودن زهرا رجبی
تیم نفوذ در ۲۲ بهمن به وزارت اطلاعات خبر میدهد که مریم جاودان (زهرا رجبی) آپارتمان جدیدی در منطقه فاتح استانبول گرفتهاست. در دیداری که سعید چوبتراش و رحیم افشار و رضا معصومی در این روز داشتند، رحیم افشار طرح ربودن زهرا رجبی را با معصومی در میان گذاشته و به او میگوید باید همکاری کامل بکند. در ملاقاتهای بعدی آنها به ارزیابی جزئیات محل استقرار و نفرات همراه زهرا رجبی و نحوه ترددهای او میپردازند.
در طرح اولیه، قرار میشود روز ۲۷ بهمن، طرح آدمربایی صورت گیرد. بههمین منظور رحیم افشار تلفنی به محسن کارگرآزاد اعلام آمادگی میکند؛ و در ساعت ۹ شب ۲۷ بهمن، محسن کارگرآزاد بههمراه تیم ترورش و رحیم افشار با سعید چوبتراش و رضا معصومی به آپارتمان زهرا رجبی میروند. طبق طرح رضا معصومی بایستی درب ساختمان را بزند تا دیگر تروریستها به همراه وی با آسانسور به طبقهی پنجم بروند. مزودران در حالیکه درب آسانسور را باز نگاه میدارند، در آسانسور میمانند تا درب آپارتمان را برای رضا معصومیبرزگر باز کنند. اگر تروریستها شرایط را مساعد دیدند، وارد شوند. وگرنه، طرح را به وقت دیگری موکول میکنند. معصومی در طبقهی پنجم زنگ را فشار میدهد. علی مرادی درب را باز میکند. در این موقع زهرا رجبی هم پشت سر او بودهاست و علاوه بر آنها سه نفر دیگر هم در آپارتمان بودهاند. تروریستها در مییابند که بهدلیل حضور ۵ نفر در آپارتمان، امکان اجرای طرح نیست. از این رو از آسانسور خارج نمیشوند. معصومی با محملی که از قبل آماده کرده بود، مراجعهی خود به آپارتمان را عادی جلوه میدهد و میگوید آمدهاست که اگر فائزه رجبی کاری دارد انجام دهد.[۵]
تصمیم به ترور زهرا رجبی
بهدنبال گزارش شکست طرح آدمربایی زهرا رجبی، بنا بهپشنهاد سعید امامی، فلاحیان یک جلسهی اضطراری برای اتخاذ تصمیم تشکیل داد. در این جلسه پورمحمدی قائم مقام فلاحیان، سعید امامی معاونت امنیت، مصطفی کاظمی رئیس ادارهی کل التفاط و ناصر سرمدینیا رئیس ادارهی کل آسیایی که ترکیه هم تحت مسئولیت این اداره کل بود، در آن شرکت داشتند. در این جلسه به این نتیجه میرسند که حضور علی مرادی که مربی کاراته است، طرح ربودن را مشکل میکند و اگر نفر سومی هم در صحنه باشد، طرح ربودن غیرممکن میشود. از آنجایی که فکر میکردند ممکن است زهرا رجبی، به زودی ترکیه را ترک کند، تصمیم گرفتند هرچه زودتر طرح ترور را اجرا کنند. بهدلیل فرصت کوتاه، ناصر سرمدینیا بهعنوان فرمانده این عملیات بلافاصله به ترکیه اعزام میشود تا از اجرای موفق طرح مطمئن شوند.[۴]
اجرای ترور زهرا رجبی
صبح روز اول اسفند۱۳۷۴، ناصر سرمدینیا با پاسپورت دیپلوماتیکی به نام قاسم زرگریپناه و به شمارهی ۰۰۱۲۰۹۱ جهت اجرا ترور زهرا رجبی به ترکیه وارد شد و در هتل بیوک سهند، مستقر گردید. بلافاصله بعداز استقرار در هتل سهند از رحیم افشار آخرین گزارش را گرفت. رحیم افشار میگوید که روز گذشته با رضا معصومی ملاقات کردهاند و امروز که روز عید فطر است زهرا رجبی با خانوادهی پناهندگان بیرون رفتهاند. ناصر سرمدی بهسرعت دست به کار میشود تا تیم ترور را برای ساعت ۹ شب آماده کند. وی ترتیباتی میدهد که در تمام طول روز، آپارتمان مورد نظر تحت مراقبت مأموران اطلاعات باشد.
شب هنگام، سعید چوبتراش، رحیم افشار و ناصر سرمدینیا با رضا معصومی در یک قهوهخانه نزدیک در استانبول ملاقات میکنند. ناصر سرمدینیا میگوید امشب زهرا رجبی را به قتل میرسانیم. آنها یک بار دیگر جزئیات طرح را مرور میکنند و سپس ناصر سرمدینیا از آنها جدا میشود و رحیم افشار، سعید چوبتراش و معصومی به طرف آپارتمان میروند.
ناصر سرمدینیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگرآزاد اطلاع میدهد که با تیم ترورش برای انجام عملیات به قتل رساندن زهرا رجبی بهسرعت خود را به محل برسانند. در جلو آپارتمان، ناصر سرمدینیا، محسن کارگرآزاد بههمراه دو تروریست دیگر با رضا معصومی، سعید چوبتراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق میشوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوبتراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدینیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک میکند. تروریستها به فرماندهی محسن کارگرآزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، علی مرادی و زهرا رجبی را به قتل رساندند.[۲]
ارتباطات تیم ترور با تهران
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدینیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهی ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدینیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام میشد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز ۲ اسفند ۱۳۷۴، به تهران بازگشتند. ناصر سرمدینیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی و کراچی به ایران بازگشت.
اجرای ترور زهرا رجبی از زبان رضا معصومی
از همان ابتدا نقش رضا معصومی در این عملیات روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری و مجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۵، رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک، کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را بهعهده داشت دستگیر کرد. رضا معصومی در دادگاه گفته بود:
«من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان (زهرا رجبی) درهتل، به ساواما زنگ زدم و همهی اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوبتراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کردهاست، مجدداً به ساواما زنگ زده و محل جدید مریم جاودان (زهرا رجبی) را اطلاع دادم. درساعت ۲ روز۱۲بهمن، با فردی بهنام مهدی (مرتضی محسنزاده) از وزارت اطلاعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم. در دیدار بعدی فرد جدیدی بهنام رسول (رحیم افشار) نیز در ملاقات ما شرکت کرد و آنها گفتند که از ایران برای بردن مریم جاودان (زهرا رجبی) آمدهاند؛ که من گفتم درمورد ربودن من نمیتوانم کمک کنم که آنها بچه و خانوادهام را تهدید کردند و گفتند که مجبوری اینکار را انجام دهی و رسول در این رابطه با من صحبت کرد. بعد از چند ساعت از هم جدا شدیم و ساعت ۷ با رحیم افشار و مرتضی محسنزاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض ۱۵ دقیقه فردی بهنام جلات (محسن کارگرآزاد) آمد و همراه او یک کُرد ایرانی بود که اینجا محسن کارگرآزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهی ورود به آن از من سؤال کرد. در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون را باز کنم سپس همگی وارد شویم؛ و با آسانسور به طبقه ۵ برویم آنها درآسانسور نیمهباز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طریق پله فرار کنم و آنها داخل آپارتمان بشوند. بعداز اینکه به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا ۶ نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوبتراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدینیا)، محسن کارگرآزاد و یک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد و رسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوبتراش) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگرآزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم و درب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگرآزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز و بسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی و یک نفر کوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهی آسانسور را فشاردادم و ۴ نفری وارد آسانسور شدیم و دگمهی طبقهی ۵ را زدم. نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد. سلاحها در روزنامه پیچیده و آماده بود…»
دستگیری قاتلان زهرا رجبی
بهدنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال ۱۳۶۸، در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.
روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷ فروردین ۱۳۷۵، نوشت:
«عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کردهاست».
وی همچنین از نقش ۹ دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.
بهرغم تلاشهای گستردهی جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم علی اکبر ولایتی وزیر خارجهی وقت آن، بهمنظور جلوگیری از محاکمهی دستگیرشدگان، رضا معصومیبرزگر پس از ۵ جلسهی دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.[۲]
اخراج دیپلوماتهای جمهوری اسلامی
بهدنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم ایران در ترورهای ترکیه از جمله ترور زهرا رجبی، ۴ دیپلوماتی که مستقیماً در ترور زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج شدند؛ و در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۷۵، خاک ترکیه را ترک کردند.
خبرگزاری رویتر در ۲۳ فروردین ۱۳۷۵، نوشت: «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم بهشرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند. محسن کارگرآزاد، بهرویتر گفت: هیچ دستور رسمی به ما برای بازگشت داده نشدهاست ولی ما خود را آمادهی رفتن میکنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».[۲]
واکنش جمهوری اسلامی
بهدنبال ترور زهرا رجبی و علی مرادی، و انعکاس گستردهی این ترور در رسانههای خبری که همگی بر نقش جمهوری اسلامی تأکید داشتند، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات رژیم ایران به نفرات خود در نقاط مختلف جهان دستور دادند تا در تبلیغات خود تأکید کنند موضوع یک درگیری در درون مجاهدین بودهاست. ابراهیم خانی، رئیس وقت ادارهی آسیای غربی وزارت خارجه در روز ۳ اسفند ۱۳۷۴، طی دستورالعملی به سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا نوشت: چنانچه مورد سؤال واقع شدید، بگویید که دو مجاهد بهقتل رسیده به احتمال قوی قربانی اختلافات داخلی شدند.
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت، اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا میکند، سخنگوی وزارت خارجه موضع میگیرد؛ و یا وزارت اطلاعات طی بیانیهیی اعلام میکند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.
یک هفته بعد از این ترور هفتهنامه صبح ما در ۸ اسفند ۱۳۷۴، نوشت:
«یک زن ایرانیالاصل به نام مریم جاودان جوکار (زهرا رجبی)، با گذرنامهی فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، بههمراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهی ایرانی، سه شنبهی هفتهی گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند… لازم به توضیح است که اخیراً اعضای گروه رجوی با گذرنامهی جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیههای درون گروهی بعضی از اعضای بریده، جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کردهاند».[۶]
ازسوی دیگر جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را بهعنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهی ترکیه که آن زمان در ایران بهسر میبرد، برگی داشته باشد.
خبرگزاری فرانسه ۲۱ فروردین ۱۳۷۵، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشور در تهران ارتباط داشتند، دستگیر کردهاست. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهی جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند. وی با اسم بردن از ۴ تن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویسهای امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت میشدهاست…
خبرگزاری آسوشیتدپرس در ۲۲ فروردین ۱۳۷۵، نوشت:
«روز سهشنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری ۴ ترک بهاتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهی تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی بهعلت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که همچنان در ترکیه هستند، حل شود؛ ولی ایران این موضوع را علنی کرده است؛ و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهی ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران بهسر میبرد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهی ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شدهبود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشتهاست»[۷]
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران در پیامی به مناسبت ترور زهرا رجبی گفته است:
«جلادان زنستیز، هرگز و در هیچ شرایطی از خونریزی دست برنمیدارند، ولی هیهات که خون فائزه، این نمونه زن رها و مسئولیتپذیر، که در این سالها بار مسئولیت هرچه بیشتری بردوش میکشید؛ و برای همه خواهران و برادرانش، الگوی تحرک و خلاقیت بود، در رگهای همه فعالان مقاومت و رزمآوران آزادی میتوفد و میخروشد و بیچاره شبپرستان، که گمان میکنند با این جنایتها و رگبار گشودن بر سر فائزه که غیرمسلح و بیدفاع بود، میتوانند خللی در مقاومت بیامان و وقفهناپذیر نسل خجسته رهایی ایجاد کنند».[۸]
منابع
- ↑ گزارشی از ترور مجاهد خلق زهرا رجبی شهید دفاع از حقوق بشر
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ یاد زهرا رجبی شهید حقوق پناهندگان - سایت ایران افشاگر
- ↑ سالروز شهادت زهرا رجبی ـ شهید بزرگ حقوق پناهندگان
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ترور مجاهد خلق زهرا رجبی - سایت افشای یاران شیطان
- ↑ بالاترین ـ زهرا رجبی
- ↑ هفتهنامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴
- ↑ آسوشیتدپرس ۲۲فروردین ۷۵
- ↑ وبسایت مجاهدین ـ سالگرد ترور زهرا رجبی