کاربر:Khosro/صفحه تمرین حسن نایب آقا
حسن نایب آقا، (زاده شهریور ۱۳۲۹، تهران) ستاره تیم فوتبال هما و تیم ملی ایران در دوران پیش از انقلاب ضدسلطنتی بود. او در دوران تحصلات به فوتبال پرداخت و در سال ۱۳۴۸، برای نخستین بار با حضور در تیم بانک ملی در مسابقات باشگاهی تهران شرکت کرد. حسن نایب آقا سپس به تیم گارد رفت، تیمی که بیشتر افراد آن تحصیلکرده و دانشجو بودند، اما محمدرضا شاه با شرکت تیم گارد در مسابقات لیگ سراسری مخالفت کرد و پس از آن حسن نایب آقا به تیم هما رفت. نخستین بازی رسمی او در تیم ملی در آذرماه ۱۳۵۳، در برابر تیم ملی چکسلواکی در تهران بود. حسن نایبآقا در مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا حضور یافت و تیم ملی ایران جام قهرمانی را از آن خود کرد. در اردیبهشتماه سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸)، تیم ملی فوتبال ایران بدون شکست در بازیهای مقدماتی، برای نخستین بار در تاریخ خود به جام جهانی راه یافت و عازم آرژانتین شد. حسن نایب آقا تا آن زمان ۱۵ بار در تیم ملی بازی کرده بود. حسن نایب آقا مخفیانه تحت نظر ساواک بود. حسن نایب آقا در بهمنماه ۱۳۵۷، برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و دورهی فوق لیسانس خود را در رشتهی انسانشناسی و جامعهشناسی در دانشگاه بینالمللی آمریک آغاز کرد. او پس از دریافت فوق لیسانس برای دریافت مدرک دکترای جامعهشناسی عازم دانشگاه کالیفرنیا شد. در تابستان ۱۳۶۳، دوست و یار همتیمی حسن نایب آقا، حبیب خبیری کاپیتان تیم ملی ایران توسط رژیم ایران اعدام شد. خبر اعدام او، حسن نایب آقا را شُکه کرده بود. علاوه بر حبیب خبیری بسیاری از ورزشکاران ملی نیز در کشتارهای دهه ۱۳۶۰، توسط رژیم ایران اعدام شدند. حسن نایب آقا پس روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی و خروج از ایران، فوتبال را کنار گذاشت و سپس به اعضای پیشین تیم ملی ایران مانند بهرام مودّت و اصغر ادیبی ملحق شد و به شورای ملی مقاومت ایران پیوست. او همچنین در سال ۱۳۶۷، به ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوست و در عملیات فروغ جاویدان شرکت کرد. حسن نایب آقا کتابهای مشهور اریش فروم مانند هنر گوش کردن و هنر بودن را به فارسی ترجمه کرده است. او همچنین اتوبیوگرافی خودش را در کتابی به نام رؤیاها و ضدرؤیاها، را به رشتهی تحریر درآورده و منتشر کرده است. حسن نایب آقا کتاب شکستناپذیران را که در مورد قهرمانان و ستارگان محبوب ورزشی ایران است، نوشته و منتشر کرده است. بسیاری از این ستارگان ورزش توسط رژیم ایران اعدام شدهاند.
پیشینه ورزشی
حسن نایب آقا در شهریورماه ۱۳۲۹، در محلهی خانیآباد تهران به دنیا آمد. او در دوران تحصلات به فوتبال پرداخت و در سال ۱۳۴۸، برای نخستین بار با حضور در تیم بانک ملی در مسابقات باشگاهی تهران شرکت کرد. حسن نایب آقا سپس به تیم گارد رفت، تیمی که بیشتر افراد آن تحصیلکرده و دانشجو بودند، اما محمدرضا شاه با شرکت تیم گارد در مسابقات لیگ سراسری مخالفت کرد و پس از آن حسن نایب آقا به تیم هما رفت.[۱]
حسن نایب آقا فوتبال را از سال دوم دبیرستان در محلهی خواجه نظامالملک تهران آغاز کرد. او در ابتدای جوانی سه تا کار را با هم انجام میداد، هم درس میخواند، هم فوتبال بازی میکرد و هم مطالعات سیاسی و اجتماعی انجام میداد.[۲]
حضور در تیم ملی
نخستین بازی رسمی او در تیم ملی در آذرماه ۱۳۵۳، در برابر تیم ملی چکسلواکی در تهران بود. حسن نایبآقا در مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا حضور یافت و تیم ملی ایران جام قهرمانی را از آن خود کرد.[۱]
جام جهانی ۱۹۷۸
در اردیبهشتماه سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸)، تیم ملی فوتبال ایران بدون شکست در بازیهای مقدماتی، برای نخستین بار در تاریخ خود به جام جهانی راه یافت و عازم آرژانتین شد. حسن نایب آقا تا آن زمان ۱۵ بار در تیم ملی بازی کرده بود. او گفته است که وقتی به جام جهانی رفتیم، هیچ نشانهای از تظاهرات و قیام در تهران وجود نداشت، اما پس از یک ماه که برگشتیم، تظاهرات در تهران جریان داشت و روی در و دیوار نوشته بود مرگ بر شاه![۳]
تحت نظر ساواک
حسن نایب آقا مخفیانه تحت نظر ساواک بود. او خودش در اینباره میگوید:
«من علاقه خاصی به کتابها و نشریاتی داشتم که توسط شاه خواندنشان ممنوع شده بود. بهویژه آثار سیاسی که توسط مخالفان نوشته میشد. ساواک شاه گاهی به خانهام میآمد و مادرم مجبور میشد همه کتابهایم را بسوزاند تا از دردسر دور شوم. او زیر تهدید بود که بفهمد در اتاقم چه چیزی پنهان کردهام و عقاید سیاسی من را کشف کند. چند هفته قبل از جام جهانی، دانشجویان مخالف شاه در فرانسه، حتی بر روی چمنهای سبز ورزشگاه تولوز که قرار بود ما با تیم ملی فرانسه در آن بازی کنیم با اسپری علیه شاه شعار نوشتند. ماموران فرانسوی مجبور شدند این شعارها را با علف خشک کن پاک کنند... این احساس را داشتیم که فدراسیون فوتبال به اندازه کافی از بازیکنانی که خانواده برخی از آنها در شرایط نامساعدی زندگی میکردند، حمایت نمیکند. تهدید کردیم که اگر به وضعیت این بازیکنان رسیدگی نشود، به جام جهانی نمیرویم. مربی تیم آقای حشمت مهاجرانی ما را درک کرد، اما به ما گفت که در صورت نرفتن به جام جهانی، ساواک او را زیرفشار خواهد برد. بنابراین ما به جام جهانی رفتیم.»[۳]
بازگشت به ایران
حسن نایب آقا در آستانهی انقلاب ضدسلطنتی، تحصیلات خود را در دانشگاه اگزتر انگلستان رها کرد و به ایران بازگشت تا در قیام مردمی و تظاهراتها علیه شاه شرکت کند. او در بحبوحهی تظاهراتها با سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق آشنا و به آنها علاقهمند شد.[۱]
عزیمت به آمریکا
حسن نایب آقا در بهمنماه ۱۳۵۷، برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و دورهی فوق لیسانس خود را در رشتهی انسانشناسی و جامعهشناسی در دانشگاه بینالمللی آمریک آغاز کرد. او پس از دریافت فوق لیسانس برای دریافت مدرک دکترای جامعهشناسی عازم دانشگاه کالیفرنیا شد. او همراه با ادامهی تحصیل با ایرانیان شهر سندیهگو یک تیم فوتبال تشکیل داد و در فعالیتهای سیاسی دانشجویان نیز شرکت میکرد.
آشنایی با مجاهدین
حسن نایب آقا در تابستان ۱۳۶۱، به پاریس رفت و در آنجا برای نخستین بار از نزدیک با مجاهدین آشنا شد. او بسیار تحت تأثیر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین قرار گرفت و زندگیاش متحول شد.[۱]
کتابها و ترجمهها
حسن نایب آقا کتابهای مشهور اریش فروم مانند هنر گوش کردن و هنر بودن را به فارسی ترجمه کرده است.[۱]
حسن نایب آقا در سال ۱۳۸۸، اتوبیوگرافی خودش را در کتابی به نام رؤیاها و ضدرؤیاها، منتشر کرد. او همچنین کتاب شکستناپذیران را که در مورد قهرمانان و ستارگان محبوب ورزشی ایران است، نوشته و منتشر کرده است. بسیاری از این ستارگان ورزش توسط رژیم ایران اعدام شدهاند.[۴]
موج اعدامهای دهه ۶۰
رژیم ایران در دهه ۱۳۶۰، دست به کشتار گستردهای زد و بسیاری از قهرمانان ورزشی، بهویژه ملی پوشان فوتبال اعدام شدند. برخی از این اعدامشدگان عبارتند از: حبیب خبیری کاپیتان تیم ملی فوتبال، حمید عترتی عضو تیم فوتبال منتخب ایران، مهشید رزاقی عضو تیم ملی فوتبال امید ایران، هوشنگ منتظرالظهور عضو تیم ملی کشتی فرنگی، نازنین عظیمزاده عضو تیم ملی ژیمناستیک، شهلا شهدوست عضو تیم ملی تنیس روی میز، صمد منتظری عضو تیم وزنهبرداری، فروزان عبدی عضو تیم ملی والیبال، جواد نصیری عضو تیم ملی شمشیربازی و بسیاری دیگر از جوانان و ورزشکاران ملی و باشگاهی که توسط رژیم ایران به جوخه اعدام سپرده شدند.[۵]
در تابستان ۱۳۶۳، دوست و یار همتیمی حسن نایب آقا، حبیب خبیری کاپیتان تیم ملی ایران توسط رژیم ایران اعدام شد. خبر اعدام او، حسن نایب آقا را شُکه کرده بود. دو تن از اعضای خانواده حسن نایب آقا نیز توسط رژیم ایران کشته شدهاند.[۴]
حسن نایب آقا در رابطه با این اعدامها میگوید:
«تنها جرم حبیب خبیری، و اغلب قهرمانان ملی شهید ایران، هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران بود. اما همانطور که بارسلون، یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال جهان، بعد از اعدامها و سرنگونی رژیم دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا، تولدی تازه یافت و در میان بزرگان اسپانیا و جهان قد برافراشت و تبدیل به اسطوره شد، تیم ملی فوتبال ایران نیز قادر است، پس از سرنگونی و نابودی دیکتاتوری مذهبی آخوندی، با شایستگی جوانانش، نه تنها در آسیا بلکه در رقابتهای جهانی نیز جایگاه شایسته خود را باز یابد.»[۵]
پیوست به شورای ملی مقاومت
حسن نایب آقا امید داشت که با پیشرفت ایران و تبدیل آن به یک کشور دموکراتیک، میتواند به ایران برگردد و به ساختار فوتبال ملی کمک کند. او پس از فارغالتحصیلی، دیگر نتوانست به ایران برگردد و خیلی سریع در لیست سیاه حکومت دینی که تازه بهقدرت رسیده بود قرار گرفت. او فوتبال را کنار گذاشت و سپس به اعضای پیشین تیم ملی ایران مانند بهرام مودّت و اصغر ادیبی در شورای ملی مقاومت ایران پیوست. او در این باره میگوید:
«بیش از ۴۰ سال میگذرد، اما ما به مبارزه علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ادامه میدهیم. میدانی چرا به این ایماندارم؟ زیرا زمانی که ما در سال ۱۹۷۸ به آرژانتین رفتیم، شاه بهشدت بر اریکه قدرت لنگرانداخته بود. اما زمانی که برگشتیم، پنج ماه بعد، سلطنت ۲۵۰۰ ساله در ایران خاتمه یافته بود. بنابراین من قبلاً در زندگیام شاهد سرنگونی یک رژیم دیکتاتوری در فاصله چند ماه در ایران بودهام. این بار هم مطمئنم شاهد سقوط رژیم دیکتاتوری آخوندی خواهم بود.»[۳]
پیوستن به ارتش آزادیبخش
حسن نایب آقا در سال ۱۳۶۷، به ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوست و در عملیات فروغ جاویدان شرکت کرد.[۱]
اعراضات سراسری ۱۴۰۱
حسن نایب آقا در باره وضعیت انفجاری جامعه و قیامهای مردمی پس از کشتهشدن مهسا امینی و اوج گرفتن اعتراضات سراسری گفته بود:
«مردم ایران بهطور جمعی علیه رژیم تظاهرات میکنند. ایران به آزادی انتخاب، آزادی پوشش، جدایی دین از دولت نیاز دارد. هیچ زن یا دختری نباید مجبور به پوشاندن یا نپوشاندن موی خود مجبور شود. این نسل با این دیکتاتوری مبارزه خواهد کرد. مردم ایران نمیخواهند رژیم از پیروزیهای تیم فوتبال ما برای اهداف خود سوءاستفاده کند. موفقیتهای آنها متعلق به مردم ایران است، نه رژیم... حالا زمان اعتراض و قیام است تا ملاها بدانند که مردم ایران دیگر آنها را نمیخواهند. ایرانیان بنیادگرا نیستند و هیچگاه نبودهاند. یک اقلیت بسیار کوچک بنیادگرا اکنون در قدرت هستند و آزادی مردم ایران را غصب کردهاند.»[۴]
منابع:
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ کتاب رؤیاها و ضدرؤیاها، نوشته حسن نایب آقا
- ↑ قصه پهلوانی، حسن نایب آقا - سایت سیمای آزادی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ مصاحبه حسن نایب آقا با اس.او.فوت (نشریه ورزشی فرانسه) - سایت همبستگی ملی1
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ حسن نایب آقا: وقتی به جام جهانی ۱۹۷۸ میرفتم تصور نمیکردم رژیم شاه ۶ماه دیگر برود - سایت همبستگی ملی 2
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ حسن نایبآقا: فوتبالی که مُرد، فوتبالی که متولد میشود - سایت همبستگی ملی 3