کاندیداتوری مسعود رجوی
مسعود رجوی کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۸ بود. «خمینی اعلام کرده بود که این جانب بنا ندارم از کسی تأیید نمایم. چنانچه بنا ندارم کسی را رد کنم و از تمام احزاب و گروهها و افراد میخواهم که از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تأیید و یا تعیین و یا رد شود، ندهند» اما در روز شنبه ۲۹ دی ۱۳۵۸، و پس از آنکه مسعود رجوی تمامی مراحل قانونی کاندیداتوری را طی کرده و اضافه بر آن، مشخصا در تماس رسمی با رفسنجانی و خامنهای به آنان موکداً گفته شده بود «ما برغم رای ندادن به قانون اساسی میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم تا در کادر قانون به مخالفت با آن بپردازیم» آیا با این اوصاف وارد بشویم یا نه؟ و پس از اخذ پاسخ مثبت کلیه مقامات رسمی و مرتبط با خمینی اقدام به ورود به انتخابات کردند، خمینی با مشاهده میزان حمایتهای مردمیای که متوجه مسعود رجوی شد، حرف پیشین خود را زیرپا گذاشت و اعلام کرد «کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی مثبت ندادهاند، صلاحیت ندارند رئیس جمهور ایران شوند» و به این ترتیب مسعود رجوی را از شرکت در انتخابات منع کرد. پس از این فتوا مسعود رجوی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رای نداده بود از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد.
این، اولین بار در جهان بود که یک سازمان سیاسی با سابقه مبارزه مسلحانه اقدام به ورود به عرصه مبارزات سیاسی مسالمت آمیز میکرد اما حاکمیت در یک رویکرد معکوس، از ورود آن به مبارزه سیاسی ممانعت به عمل میآورد.[۱][۲][۳]
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۵۸
پس از گذشت یک سال از انقلاب ضد سلطنتی در ۱۵دی ماه ۱۳۵۸ اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. ثبت نام کاندیداها برای ریاست جمهوری ایران در روز ۲۸ آذر ۱۳۵۸ آغاز شده بود. چهرههای مطرح در روزهای نخستین آغاز فعالیتهای انتخاباتی عبارت بودند از: مسعود رجوی، ابوالحسن بنیصدر، داریوش فروهر، دریادار مدنی، جلالالدین فارسی و حسن حبیبی.
۱۲۴ نفر ثبت نام کردند که از این بین ۱۸ نفر به دلایل متفاوت توسط وزارت کشور وقت حذف شدند. در ۱۶ دی ماه ۱۳۵۸ معاون سیاسی وزارت کشور اطلاعیهای صادر کرد و اسامی ۱۰۶ نفر از نامزدهای واجد صلاحیت برای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد. نام مسعود رجوی نیز در آن بود. ۲روز پیش از آن، در ۱۴دی ماه ۱۳۵۸، خمینی پیامی منتشر کرده و اعلام کرده بود که در رد یا تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی دخالتی نمیکند. متن پیام او به این شرح است:[۲]
«با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسی مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیس جمهور و واجد بودن شرایط او به عهده این جانب است، به واسطه بعضی مصالح و جهات لازم المراعات از آن جمله وضع استثنایی که کشور دارد. لازم است در این امر مهم حیاتی تأخیر نشود. از طرفی شناسایی بیش از ۱۲۰ نفر محتاج به زمانی طولانی است و تأخیر در این حالت استثنایی به صلاح ملت و کشور نیست. به این جهت و جهات دیگر، این جانب امر صلاحیت و انتخاب را به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین نمایند.»[۴]
فعالیتهای انتخاباتی مسعود رجوی
در پی رسمیت یافتن کاندیداتوری مسعود رجوی برای انتخابات ریاست جمهوری، سازمان مجاهدین خلق یک مصاحبه مطبوعاتی ترتیب داد که در آن مسعود رجوی و گروهی از اعضای برجستهی سازمان مانند موسی خیابانی، عباس داوری، مهدی ابریشمچی، مهدی فیروزیان، محمد سیدی کاشانی شرکت داشتند. دراین مصاحبه مطبوعاتی ابتدا موسی خیابانی ضمن سخنانی علل ضرورت شرکت نیروهای انقلابی در انتخابات ریاست جمهوری را توضیح داد و آغاز مبارزات انتخاباتی کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران را اعلام نمود.
موسی خیابانی در بخشی از سخنانش به معرفی مسعود رجوی پرداخت و گفت: «در سال ۱۳۵۰ وی همراه جمع دیگری از اعضای سازمان توسط ساواک دستگیر و به اعدام محکوم گردید؛ اما به دلیل دفاعیاتش که رژیم پهلوی را به محاکمه کشید، مورد استقبال وسیع انقلابیون جهان قرار گرفت و با تلاشها و فشارهای داخلی و خارجی به حبس ابد محکوم گردید».
پس از سخنان موسی خیابانی در مصاحبه مطبوعاتی، مسعود رجوی رئوس برنامههای انتخاباتی خود را در ۱۲ محور اعلام کرد و به تشریح آنها پرداخت.
سرخط برخی از برنامههای اعلام شده توسط مسعود رجوی از این قرار است:
تضمین آزادی کامل عقیده، بیان، قلم، مطبوعات، احزاب و کلیه اجتماعات صنفی و سیاسی با هر عقیده و مرام
برابری زن و مرد و تأمین دستمزد مساوی در برابر کار مساوی برای زن و مرد
برگزاری شوراهای مردمی. به رسمیت شناختن حقوق ملیتها
تأمین حق کار مسکن بهداشت و آموزش برای کارگر
زمین برای دهقان و تأمین کمک مالی به دهقانان
اولین میتینگ انتخاباتی مجاهدین خلق روز پنجشنبه ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران با شرکت انبوه بیشمار مردم برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی ضمن سخنانی گفت:
«ما میدانیم چکار میکنیم. ما کور حرکت نمیکنیم. ما معنی حرفمان را میفهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص میدهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمیکند؛ و ما همه اینها را از درون ۱۴ سال مبارزه بیرون آوردهایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شدهاست و برادرمان مسعود را بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامزد کردیم. ما شایستهترین، برجستهترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان میرسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کردهایم. در تمام این مدت ۱۴سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال ۴۶، در کوران این مبارزات بودهاست؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال ۵۰ است»
بعد از سخنان موسی خیابانی، مسعود رجوی در سخنانی گفت:
«ما با شرکت خودمان در انتخابات، شخصاً دو هدف را تعقیب میکنیم. یکی در زمینه سیاسی و دیگری در زمینه تاریخی و اجتماعی… تا آنجا که من میدانم این اولین بار در تاریخ سازمانهای انقلابی مسلح جهان تاریخ معاصر است که یک سازمان انقلابی که در دوران دیکتاتوری به مبارزه مسلحانه شهری اشتغال داشته در شرایطی نظیر حالا خودش را کاندیدای ریاست جمهوری میکند، پس مسئله فراتر از داخل کشور ابعاد بینالمللی هم دارد. آیا جز این است که انقلاب را باید انقلابیون اداره بکنند؟»... «ما با حفظ نقطه نظرهای آرمانی و سیاسی خود در کادر قانون اساسی مصوب اعلام آمادگی کردهایم.»[۵]
حمایتها از کاندیداتوری مسعود رجوی
سازمانها و گروههایی که از ریاست جمهوری مسعود رجوی حمایت کردند عبارت بودند از:
· جبهه دموکراتیک ملی ایران
· سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
· جامعه سوسیالیستهای ایران
· سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان (کومله)
· کانون سیاسی خلق ترکمن
· سازمان اسلامی شورا (ساش)(عزتاله سحابی)
· گروه مشترک اقلیتهای ارامنه، زرتشتی و کلیمی
· گروه بررسی مسایل ارامنه
· مرکز کانون ناشران و کتابفروشان مسلمان
· کانون پژوهشگران ملیگرا
· انجمن مادران مسلمان
· بخشی از جنبش مبارزان خلق عرب
· هیئت نمایندگی خلق کرد
· هیئت جوانان آشوری
· سازمان همیاری ملی
· برخی از انجمنها و کانونهای معلمین
· نزدیک به ۸۰ انجمن و کانون دانشجویی و چند صد انجمن دانش آموزی در سراسر ایران
· نزدیک به ۱۵۰کانون و تشکل کارگری
· ۵۰۰نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای ایران و تعداد قابل توجهی از اساتید دانشگاهها و…[۱]
مواضع مسعود رجوی در ۲۸ دیماه
مسعود رجوی در جلسه کلاس تبیین جهان در ۲۸دی ۵۸ در رابطه با نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری چنین گفت:
به نام خدا وبنام خلق قهرمان ایران
خواهران و برادران عزیز
من شخصاً قصد نداشتم که راجع به مسائل سیاسی روز در اینجا صحبتی بکنم و ترجیح میدادم که بحثهای ما جنبهی صرفاً آکادامیک خودش را حفظ بکند؛ ولی بهرحال ارتباط ناگسستنی ایدئولوژی و عمل، ایدئولوژی و سیاست گاهی وقتها ایجاب میکند بخصوص در رابطه با صحبتهایی که این روزها هست که بخصوص در شرایط برخوردار نبودن از امکانات دمکراتیک ارتباط جمعی تذکراتی هر چند مختصر در همینجا هم بدهم. ابراهیم پیامبر زبان حالش این بود که ”ان صلاتی و نسکی ومحیای و مماتی لله رب العالمین”. نماز، مناسک، زندگی و مرگم را در راه و سمت خدا و تکامل قرار بده. آرزویی که فکر میکنم هرانقلابی موحداز جمله همه ما که در اینجا هستیم درش سهیم و مشترک هستیم. اگر مسئله نامزدی ریاست جمهوری را انشاالله در این کادر باشه و درهمین کادر ببینیم و نه در رابطه با حب جاه و مقام. اگر به ساده سازیهای محض در اینجا هم قناعت نکنیم و در این فکر نباشیم که خدای ناکرده قدمی که سازمان ما برداشته یعنی معرفی من در رابطه با کششهای دنیوی نیست؛ و اگر برای ما روشن باشه که در موقعیت حساس فعلی در رابطه با همه پاشیدگیهای موجود همه تمایلات انحرافی و ارتجاعی، ایجاد یک ثقل سیاسی و انقلابی چقدر برای استمرار انقلاب ما اهمیت حیاتی دارد آنوقت من میتوانم تذکرات خودم را به شما عرض بکنم.
بحث از اینجا شروع میشود که ما همچنان که بارها گفتهایم با حفظ نقطه نظرات خودمان در رابطه با قانون اساسی یعنی نقطه نظرات انقلابی خودمان نه ازموضع انحرافی نه از موضع حقوقی صرف بلکه از موضع یک انقلابی و موحد راستین انقلابی که عناصر ترقیخواهانه بیشتری میخواهد. تمایلات عمیق و رادیکال بیشتری میطلبد به مقامات مسؤل درسطح عالیترین شخصیتهای کنونی کشور وضعیت خودمان را اعلام کردیم؛ و به ایشان گفتیم که در فضای موجود بایستی قدمی برداشت که حتی المقدور به جدائیهای انحرافی به جنگ افروزیها خاتمه بدهد یا مقداری آنها را ترمیم کند. این نیت آن قدر مقدس و آنقدر انسانی بود که بلااستثنا تمام آنها تأیید کردند وحتی به خود من گفتند که شما فداکاری بزرگی را انجام میدهید به دلیل اینکه فشارهایی که بعداً رویتان خواهد آمد پذیرشش ریسک مهمی محسوب میشود. از نظر حقوقی صرف هم در هیچ جای جهان در هیچ مجموعه حقوقی سابقه ندارد که وقتی قانونی بعنوان اراده اکثریت تلقی شد اقلیت را کسانی را که حتی به آن رای ندادند وحتی با آن مخالفت کردند از حقوق موضوع آن قانون محروم بکنند. به هرحال ما برای اینکه شاید بتوانیم تا حدودی در جهت رفع پراکندگیها جنگ افروزیها مؤثر باشیم، دست به معرفی کاندیدا زدیم. اولین قدمی که در تحقیق این مطلب انجام دادیم، بررسی لایحه انتخاب اولین رئیس جمهور ایران مصوب شورای انقلاب بود که در تاریخ اول دی در روزنامهها منعکس است. در آنجا مطابق همان قانون ۴ شرط پیشنهاد شده بود برای ریاست جمهوری یعنی برای نامزدیش. شیعه ایرانی الاصل بودن، سن بیشتر از سی سال، عدم سوء پیشنه و ماده بعدی مدیر و مدبر و الی آخر. در این قانون به همان ترتیبی که گفتم در هیچ قانون دیگری در هیچکجای جهان هم، یا لااقل ما خبر نداریم، که بشود اقلیتی را از حقوق مصوب در قانونی که طبعاً اکثریت به آن رای داده محروم بکنند. هیچ قید و شرط دیگری نبودبا این همه ما طی تماسهای متعددی که گرفتیم باز هم بیشتر خاطر جمع شدیم که این امکان برایمان هست. این امکان را هم ما خودمان اینطور میدیدیم به سابقه مجلس خبرگان، طبیعتاً ما خبرگان نمیخواستیم ما مؤسسان میخواستیم، ولی وقتی ایجاد شد به هرحال میخواستیم تأثیر مثبت و سازنده خودمان را بگذاریم و با خیلی از نیروهای دیگر در آن شرکت کردیم. اینجا هم همینطور. یعنی از همان در صد یا قطره آزادی و دمکراسی هم هست که از کانال آن بشود تأثیر گذاشت طبیعتاً نیمخواستیم دریغ بکنیم. و این چیزی است که طبیعتاً جناح مقابل خیلی بایستی خواستار آن باشد. بر این اساس به ما گفتند که میتوانیدثبت نام بکنید؛ ولی بر خلاف سایر کاندیداها خودمان به هیچ وجه اعلام نکردیم برای اینکه به فرض اگر اشکال قانونی هست بازهم بررسی بشود. اجازه بدید عین نامه ای را که من به امضای خودم نوشتم (در آخرین روز امکان کاندیداتوری یعنی هشتم دی ماه). این نامه از طرف سازمان به وزارت کشور داده شده این فتوکپیش است
وزارت محترم کشور
سازمان مجاهدین خلق ایران بدینوسیله برادر مجاهد مسعود رجوی را بعنوان کاندید ریاست جمهوری معرفی و مدارک مربوطه را نیزبه پیوست تقدیم میدارد -با تشکر مجاهدین خلق ایران.
بلافاصله بعد من یک نامه نوشتم به معاون وزارت کشور که باز این را هم میخوانم:
وزارت محترم کشور
جناب آقای دکتر میرسلیم،
ضمن اعلام آمادگی برای نامزدی ریاست جمهوری تقاضا میکنم تا اطلاع ثانوی از اعلام نام اینجانب بویژه در مطبوعات کشور خودداری فرمائید. بخصوص اینکه با توجه به مطالبی که جناب آقای فلانی که عمداً اسم را نمیگویم در جریانش هستند هرلحظه امکان صرف نظر کردن از کاندیداتوری وجود دارد.
این را منضم کردم به آن و فرستادم. منظور ما این بود که مطالعه بکنند چون قصد خیری داشتیم و در صورتیکه بهرحال وضعیت اقتضا نمیکند قانون که وضعیتش روشنه و اعلام نکنند.
وقتی شما میگوئیدکه قانون این است ولو طرف مقابل شما قبول نداشته باشد معنی آن این است که اگر آن بگویدکه من با حفظ نقطه نظرهای خودم در این چارچوب با شما کار میکنم دیگر هیچ مطلبی باقی نخواهد. نظیر همان مثال خبرگان که زدم؛ بنابراین ما صبر کردیم تا بعد وزارت کشور خودش اسم مرا اعلام کرد. مشروح قضایا البته محتاج فرصت دیگری است و شاید همزمانهای دیگر تا و دقیق تر ومستندتر و موثقتر اینها را عرضه کنیم به مثابه گزارشی به تمام مردم ایران. اما بعد سر تیتر قضایا به ترتیب بود که تمایل بر این بود که من شخصاً کنار بروم. ابتدا از تبلیغات یعنی از رادیو و تلویزیون و بعد هم از کاندیداتوری؛ و تا به امروزکه طبیعتاً موضع ما این است که چون از کانال قوانین موجود وارد شدیم هر وقت از این لحظه به بعد مسؤلین به فرض تشخیص بدهند که کاندیداتوری من خلاف قانونی است حتماً خودشان خط خواهند زد و ما هم به آن گردن میگذاریم. نه تنها گردن میگذاریم بلکه از همه خواهران و برادران هم میخواهیم که با آرامش کامل با صبوری ومتانت انقلابی با قضیه برخورد بکنند؛ ولی تا وقتی که مسؤلین اعلام نکردند ما هیچ تغییری در اوضاع به نظرمان نمیرسد. اینها چیزهایست که برای تاریخ آینده هم درس خواهد بود. تا آنجاکه به ما مربوطه ما براساس اعتقادات نسلی که فقط به فقط رنجهای انقلاب را تحمل کرده براساس شرافت و آرمان میلیونها زن و مرد آزاده ایکه در سراسر کشور مسولیت دفاع از خواستههای برحق شان در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری، مسؤلیت سنگین را بر دوش ما گذاشتند حرفمان این است حرف همه که چوب، چماق و عوامفریبی دیگر اثر ندارد. اگر قانون است شکی نیست گردن خواهیم گذاشت. اما شانتاژ و تهدید چیزی نیست که درمقابلش سر فرود بیاوریم. اگر این نسل در مقابل تهدید و شانتاژ سرفرود میآورد امروز این انقلاب در اینجا نبود و بسیاری مقامات در جایی که نشستهاند نبودند.
بنابراین فکر میکنم مطلب روشنی باشد که مسله به هیچ وجه نه مسله یک فرد و گروه بلکه مسله آرمان و برنامه ایست که که میلیونها هموطن آزاده خواسته. برنامهای که ما در هرشرایطی پیگیریاش خواهیم کرد؛ و فکر میکنم تنها چیزی که نا شکستنی است اراده نسلی است که در صفوف مقدم، این انقلاب را به اینجا رسانده. ما با این موضعگیری منطقی بودن خودمان را نشان میدهیم. احترام خودمان را به قوانین ومقررات ولو بر اینکه بر آنها ایراد داشته باشیم یا در بعضی جاها قبول نداشته باشیم نشان میدهیم. اما اگر برخی نیروها بخواهند به قانون خودشان احترام نگذارند اگر بخواهند فشارها را از حد تحمل ما فراتر ببرند در آنصورت مسولیت دیگر به عهده ما نیست.
بنابراین نیازی به تحریک، نیازی به تهدید و نیازی به شانتاژ نبود. مگر اینکه بخواهیم وانمود کنیم مردم فلان حزب یا فلان گروه یا فلان فرد را چه کردند. چرا که اگر مسله قانون باشه بحث روشنی است. پس میلیونها نفری که در رفراندوم قبلی شرکت نکردند، نه تنها خودشان بلکه شاید اعقابشان هم بایستی همشهری درجه دوم تلقی بشوند.
بهرحال تا آنجا که به ما مربوطه سعی خواهیم کرد که نهایت آرامش و تسلط بر اعصابمان را حفظ بکنیم. در مقابل برخوردهای هستیریک بیش از این به آتش اختلافات دامن نزنیم. و سعی خواهیم کرد که روی اصولمان استوار بمانیم. چرا که قبلاً هم اعلام کردیم ما دست اندر کارتجربه کردن امر خطیری هستیم که خدا کند نتیجهاش مثبت باشد؛ بنابراین بازهم اجازه بدهید تکرارکنم تهدید و شانتاژ تنها چیزی است که نبایستی بر اراده یک مجاهد خلق تأثیر داشته باشد. مگر اینکه مقامی مسئول یا قانونی پا پیش بگذارد و نظرش را بدهد که در آنصورت ما نه تنها آن را خواهیم پذیرفت بلکه سعی خواهیم کرد بازهم هر چه بیشتر و بیشتر اعصاب خودمان را کنترل بکنیم ومسولیتهای خودمان را در قبال انقلاب انجام بدهیم ولو اینکه دیگران انجام ندهند.
آخرین نکته ایکه میخواستم بگویم که ربط مستقیم پیدا میکند به بحثهای ایدئولوژیکمان این است که یک جریان حق و بالنده از قضا دقیقاً از درون همین کشاکشها اصالت خودش را اثبات میکند. نوسانات لحظه ای مهم نیستند نتایج دراز مدت هستند که بایستی در مسیر تکامل باید بهشان چشم دوخت؛ بنابراین برغم همه فشارها ما هیچ عدم رضایت درونی نداریم و میبایستی لبریز از شکر نسبت به خالق و خلق باشیم. اصولاً مبارزه همین است. اگر جریانی حامل رسالتهای سنگین نبود اگر اعتبار کافی و وافی نداشت مسلماً این فشارها رویش نمیآمد. به همین دلیل اجازه میخواهم به همه خواهر و برادرانی که این روزها دشنام شنیدندکتک خوردند مجروح شدند یا قلبهاشان جریحه دار شده تهنیت بگویم. تهنیت به خاطر اصالت و حقانیتی که حالا این شکل کنونی شما ازاین طریق آن را تعقیب میکنید. امر ما هیچ جایی برای شکست وخواری و بنبست برسمیت نمیشناسد. به همین دلیل بایستی فوقالعاده هوشیار باشیم از لوث شدن مواضعمان از به ابتذال کشانده شدن توسط نیروهای شناخته شده خوداری بکنیم. برای ما مهم این نیست که چه تعداد رای بیاوریم یا نیاوریم. آن چیز که تا بحال اثبات شده و خودش هم تهنیت دارد و مرهون همین مقاومتها و نیات پاک و صادقانه است این است، بالاترین کیفیت تکاملی جامعه مان تا امروز که هنوز در نیمه راه انتخابات هستیم موضع خودش را مشخص کرده، این موضع همچنان که گفتم چیزی نیست که وابسته به یک فرد یا فقط گروه باشد. این آرمانها، خواستهها و حقوق عادلانهای است که میلیونها هموطن آگاه مبارز و شجاع و شرافتمند با این تفاوت که پنجه بکس یا تریبونهای غصب شده بدست ندارند، تا حالا موضع خودشان را مشخص کردند. به همین دلیل بازهم بایستی یادآوری بکنیم مسؤلیت سنگین فرد فرد خودمان را برای حراست از این آرمان و از این برنامه. برای حراست از آنچه که تا بحال به آن رسیدیم و برای محافظت در مقابل انواع و اقسام توطئه هاییکه همچنان تهدیدمان میکند. هرچقدر فشارها بیشتر بشوند، البته که ما اراده مان را بیشتر صیقل میزنیم. هرچقدر ناراحتیهای بیشتری برایمان فراهم بکنند، البته که ما شور ایدئولوژیکی بیشتری احساس میکنیم. شما یادتان هست، این که من نمیخواهم مسئله را فردی بکنم ولی به هر حال مثالی که الان به ذهنم میرسد فقط همین است، فردی که گفتم منظورم در رابطه با خودم بود.
به هر حال، ما تا آنجایی که در توان داریم و تا آنجایی که صداقت داریم که درست بفهمیم سعی میکنیم که درست عمل کنیم. رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّک رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ
فتوای خمینی و منع مسعود رجوی
به دنبال سرازیر شدن حمایت احزاب، گروهها و تشکلهای کارگری و دانشجویی و بسیاری قشرها اجتماعی به سوی کاندیدا مجاهدین خلق و بالا گرفتن آن حمایتها، ناگهان عدهای از نزدیکان خمینی روز شنبه ۲۹ دی ۱۳۵۸، دربارهی نامزدهایی که به قانون اساسی رأی ندادهاند، کسب تکلیف کردند. خمینی پاسخ داد:
«کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی مثبت ندادهاند، صلاحیت ندارند رئیس جمهور ایران شوند»[۶]
پس از این فتوا، مسعود رجوی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رای نداده بود، انصراف داد و طی پیامی خطاب به مردم ایران و نوشت:
«اکنون بیش از هر چیز به سرنوشت انقلابی میاندیشیم که یکی از بزرگترین مسئولیتهای خطیر و تاریخی خود را بر دوش من و سایر خواهران و برادرانم گذاشتهاست».
روزنامه اطلاعات ۳۰دی ۱۳۵۸ نوشت: «امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران دیروز به یک سؤال در مورد مسئله انتخاب رئیس جمهور پاسخ دادند، متن پاسخ امام که بسیار کوتاه ایراد شدهاست چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم، کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رای مثبت ندادهاند صلاحیت ندارند رئیس جمهور ایران شوند،» درسوال مطروحه که کتباً تقدیم امام شده بود، نظر رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره صلاحیت کسانی که به قانون اساسی رای ندادهاند، به عنوان رئیس جمهور احتمالی ایران استفسار شده بود.[۷]
همین شماره از روزنامهی اطلاعات اطلاعیهی سازمان مجاهدین خلق ایران را نیز منتشر کرد که در آن از خمینی پرسیده بودند:
«مستدعی است روشن فرمایید که آیا بر خلاف قوانین مصوب کشور، هیچ حمله و هجوم و مزاحمتی به شعبهها و مراکز و اعضا و هواداران مجاهدین خلق ایران مجاز است یا خیر؟»[۷]
مسعود رجوی پس از فتوای خمینی ضمن انصراف از کاندیداتوری ریاست جمهوری در روز ۲۹ دی، در پیامی اعلام کرد: «اگر این مبارزه انتخاباتی بازندهای داشته باشد، من نیستم».
همچنین سازمان مجاهدین خلق ایران با انتشار نظر امام و کنار گذاشته شدن مسعود رجوی از انتخابات، در اطلاعیهای چنین نوشت:
«به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران
سازمان مجاهدین خلق ایران متعاقب فرمایش امام خمینی مبنی بر نفی نامزدی کسانی که به قانون اساسی رأی مثبت ندادهاند، کنارهگیری نامزد انتخاباتی خود برادر مجاهد مسعود رجوی را به اطلاع عموم میرساند. سازمان از پیش تمام مراحل و تحقیقات و مشورتهای لازم را در سطوح بالای مملکتی در رابطه با امکان کاندیدایی برادر مجاهدمان طی نموده بود
در بخشی دیگری از این اطلاعیه تصریح شده: «فتوکپی شناسنامه مسعود رجوی بدون مهر شرکت در رفراندوم قانون اساسی در هنگام ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور تحویل داده شده اما با این وجود وزارت کشور نام وی را جزو کاندیداهای مورد قبول اعلام کردهاست»!
انعکاس کادیداتوری مسعود رجوی در لوموند
روزنامهی لوموند یکی از اصلیترین روزنامههای فرانسوی در گزارشی به قلم اریک رولو در تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰ برابر با ۹ فروردین ۱۳۵۹ نوشت: «اگر خمینی نامزدی ریاست جمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمیزد، بهگفتهٌ شخصیتهای متفاوت، او میلیونها رأی را بهخود اختصاص میداد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت میکرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود میباشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او میشد.»
انعکاس کاندیداتوری مسعود رجوی در کتاب «مجاهدین ایران»
اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در رابطه با کاندیداتوری مسعود رجوی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ مینویسد:
«کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهی شناختهشدهی انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادهی شهیدان اولیهی مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ مسعود رجوی
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ سایت خبری تحلیلی بولتن نیوز
- ↑ پرتال خمینی
- ↑ وبسایت روح الله خمینی
- ↑ روزنامه اطلاعات شماره ۱۶۰۴۸ تاریخ شنبه ۲۲ دی ۱۳۵۸
- ↑ سایت جامع خمینی
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ روزنامه اطلاعات ۳۰دی ۱۳۵۸