کاربر:Khosro/صفحه تمرین نصرت رمضانی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نصرت رمضانی
نصرت رمضانی؛1.JPG
زادروز۱۷ فروردین ۱۳۳۵
تهران
درگذشت۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱
تهران
علت مرگدرگیری با سپاه پاسداران
محل زندگیتهران
تحصیلاتدانشجو رشته مکانیک
از دانشگاهعلم و صنعت تهران
نقش‌های برجستهعضو مرکزیت نهاد دانش‌آموزی تهران، فرمانده حفاظت پایگاه کامرانیه
جنبشسازمان مجاهدین خلق ایران
دیناسلام
همسرمحمد ضابطی

نصرت رمضانی، (متولد ۱۷ فروردین ۱۳۳۵، تهران – درگذشته ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱، تهران) یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در نبرد با سپاه پاسداران به شهادت رسید. نصرت رمضانی در سال ۱۳۵۲، در رشته‌ی مکانیک وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شد. او در محیط دانشجویی با سازمان مجاهدین خلق بیشتر آشنا شد و رابطه‌ی مستقیم و فعال‌تری با مجاهدین برقرار کرد. نصرت رمضانی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷، مسئولیت‌هایی را در بخش دانش‌آموزی سازمان مجاهدین خلق به عهده گرفت. او به‌سرعت مدارج مسئولیت‌پذیری و تشکیلاتی را طی کرد و در اواخر سال ۱۳۵۹، عضو مرکزیت نهاد دانش‌آموزی تهران شد. پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، و آغاز مبارزه مسلحانه، نصرت رمضانی مسئولیت سنگینی را در یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین پایگاه‌های سازمان مجاهدین به عهده گرفت. او دوران سخت نبردهای مسلحانه‌ی شهری را با شور و انگیزه‌ی بالا سپری کرد و به همرزمانش نیز روحیه می‌داد. در ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۱، سپاه پاسداران و سایر نیروهای حکومتی، به‌طور همزمان به چندین پایگاه مجاهدین خلق در محله‌هایی مانند کامرانیه، نارمک، ستارخان و ۲۱متری جی، حمله کردند و خانه‌ها و پایگاه‌های مجاهدین را به محاصره خود درآوردند. نصرت رمضانی در یک نبرد سنگین و نابرابر در شامگاه خونین ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱، به‌همراه همسرش (مجاهد خلق محمد ضابطی) و شماری دیگر از مجاهدین تا آخرین گلوله جنگیدند و سرانجام به شهادت رسیدند. نصرت رمضانی بخش مهمی از مقاومت مجاهدین خلق را در پایگاه کامرانیه فرماندهی کرد و چندین تن از سپاهیان را به خاک افکند. دلاوری و شجاعت او به‌حدی بود که اهالی کامرانیه از وی به عنوان آن دختر مجاهدی یاد می‌کردند که هر لحظه از این‌سو به آن‌سو می‌رفت و مجاهدین مستقر در پایگاه را جابه‌جا می‌کرد و فرمان آتش و حمله می‌داد.

زندگی و تحصیلات

نصرت رمضانی در ۱۷ فروردین‌ماه ۱۳۳۵، در یک خانواده‌ی متوسط در تهران به دنیا آمد. او ۴ برادر و ۴ خواهر داشت و خودتش پنجمین فرزند خانواده بود. نصرت رمضانی تحصیلات خود را تا کلاس نهم در دبیرستان حکمت تهران واقع در خیابان گرگان ادامه داد و سپس از کلاس دهم تحصیلاتش را در رشته‌ی ریاضی در بیرستان مرجان گذراند. او که به رشته‌ی مهندسی علاقه‌مند بود، در سال ۱۳۵۲، در رشته‌ی مکانیک وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شد.[۱]

دوستان نزدیک نصرت رمضانی در مورد ویژگی‌های او نوشته‌اند که نصرت بسیار به موسیقی علاقه‌مند بود و با سایرین رابطه‌ی خوبی داشت. او در میان دانشجویان از محبوبیت زیادی برخوردار بود و همیشه در کمک به دیگران پیش‌قدم می‌شد و وقت و انرژی می‌گذاشت.[۲]

آشنایی با مجاهدین

نصرت رمضانی در محیط دانشجویی با سازمان مجاهدین خلق بیشتر آشنا شد و رابطه‌ی مستقیم و فعال‌تری با مجاهدین برقرار کرد. او با درک و بینش انقلابی که داشت، توانست در برابر ضربه‌ی اپورتونیست‌های چپ‌نما به سازمان مجاهدین در سال ۱۳۵۴، سره را از ناسره تشخیص دهد. او در مقابل تبلیغات اپورتونیست‌ها که وانمود می‌کردند سازمان مجاهدین نابود شده است، با صراحت و ایمان تأکید می‌کرد:

«سازمان مجاهدین پدیده‌ای نابودشدنی نیست، هیچ پدیده‌ی تکاملی در جهان محو و نابود نمی‌شود، من مطمئنم که سازمان هست و پابرجا خواهد ماند!».[۳]

پس از پیروزی انقلاب

تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

نصرت رمضانی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷، مسئولیت‌هایی را در بخش دانش‌آموزی سازمان مجاهدین خلق به عهده گرفت. او به‌سرعت مدارج مسئولیت‌پذیری و تشکیلاتی را طی کرد و در اواخر سال ۱۳۵۹، عضو مرکزیت نهاد دانش‌آموزی تهران شد.

پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، که خمینی به‌طور مستقیم فرمان آتش‌گشودن و به رگبار بستن تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم و هواداران سازمان مجاهدین را صادر کرد و مبارزه‌ی مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی آغاز شد، نصرت رمضانی مسئولیت سنگینی را در یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین پایگاه‌های سازمان مجاهدین به عهده گرفت. او دوران سخت نبردهای مسلحانه‌ی شهری را با شور و انگیزه‌ی بالا سپری کرد و به همرزمانش نیز روحیه می‌داد.[۳]

حماسه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱

حمله پاسدارن به یکی از پایگاه‌های مجاهدین
حمله پاسدارن به یکی از پایگاه‌های مجاهدین

در ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۱، سپاه پاسداران و سایر نیروهای حکومتی، به‌طور همزمان به چندین پایگاه مجاهدین خلق در محله‌هایی مانند کامرانیه، نارمک، ستارخان و ۲۱متری جی، حمله کردند و خانه‌ها و پایگاه‌های مجاهدین را به محاصره خود درآوردند. سپاه پاسداران و نیروهای حکومتی از زمین و هوا و با انواع سلاح‌های سبک و سنگین و حتی با هلیکوپتر به‌سوی مجاهدینی که در پایگاه‌هایشان مستقر بودند، شلیک می‌کردند. از طرف دیگر، سلاح‌های مجاهدین تا آخرین گلوله شلیک می‌شد و صدای رگبار مسلسل و غریو گلوله، خواب و خاموشی پایتخت را آشفته کرده بود.

یکی از وجوه چشم‌گیر در این نبرد و درگیری‌ها، حضور بسیاری از زنان مجاهد خلق بود که تا آخرین گلوله ایستادگی کردند و در نهایت جان باختند. یکی از این زنان مجاهد، نصرت رمضانی بود.

این درگیری‌ها در یکی از بغرنج‌ترین دوره‌های تاریخ ایران و در روزهای پُرآشوب سال ۱۳۶۱، در جریان بود؛ در شرایطی که خمینی و نظام تازه‌تأسیسش، با گسترش اعدام‌ها و انواع شکنجه‌های سخت و طاقت‌شکن در زندان‌ها، تلاش می‌کرد تا مقاومت‌ها را درهم بشکند و زندانیان را به ندامت وادار نموده و مجبور به مصاحبه‌های تلویزیونی کند.[۲]

در این درگیری‌ها، بیش از ۶۰ تن از زنان و مردان مجاهد تا آخرین گلوله در برابر سپاه پاسداران مقاومت کردند و سرانجام به شهادت رسیدند.[۱]

کانون اصلی این درگیری‌ها پایگاه کامرانیه بود که نصرت رمضانی فرماندهی حفاظت پایگاه را به عهده داشت.[۲]

شهادت در شامگاه خونین

نصرت رمضانی در یک نبرد سنگین و نابرابر در شامگاه خونین ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱، به‌همراه همسرش (مجاهد خلق محمد ضابطی) و شماری دیگر از مجاهدین تا آخرین گلوله جنگیدند و سرانجام به شهادت رسیدند.[۱]

نصرت رمضانی بخش مهمی از مقاومت مجاهدین خلق را در پایگاه کامرانیه فرماندهی کرد و چندین تن از سپاهیان را به خاک افکند. دلاوری و شجاعت او به‌حدی بود که اهالی کامرانیه از وی به عنوان آن دختر مجاهدی یاد می‌کردند که هر لحظه از این‌سو به آن‌سو می‌رفت و مجاهدین مستقر در پایگاه را جابه‌جا می‌کرد و فرمان آتش و حمله می‌داد. کودک ۸ماهه‌ی نصرت رمضانی که به‌یاد شهید محمدرضا سعادتی، نامش را محمدرضا گذاشته بود، به اسارت سپاه پاسداران درآمد.[۳]

منابع