نسترن عظیمی
نسترن عظیمی، (زاده ۱۳۶۴، دزفول - درگذشته ۱۹ فروردین ۱۳۹۰، قرارگاه اشرف) از اعضای مجاهدین خلق ایران بود که در سن ۲۶ سالگی به دست نیروی تروریستی قدس سپاه پاسدران در حمله به قرارگاه اشرف در اثر اصابت گلوله جان باخت. نسترن عظیمی از فعالان دانشجویی بود که برای اولین بار شعار «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» را در دانشگاه تهران سرداد. وی دانشجوی سال دوم رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه صنعتی پلیتکنیک بود که به دلیل فعالیتهای دانشجویی دستگیر شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل گردید. نسترن عظیمی پس از آزادی از زندان، توسط یکی از دوستانش با مجاهدین مستقر در قرارگاه اشرف آشنا شد و به آنجا سفر کرد. نسترن عظیمی پس از اینکه به ایران برگشت، به دلیل سفر به اشرف، دوباره دستگیر و راهی زندان شد. او پس از مدتی با قید وثیقه از زندان آزاد شد و اینبار برای همیشه عازم اشرف گردید. در روز ۱۹ فروردینماه ۱۳۹۰، نیروهای عراقی وابسته به رژیم ایران، با ۱۰ تیپ و گردان زرهی، پیاده و مکانیزه با درخواست خامنهای و مقامات نظام جمهوری اسلامی، به شهر اشرف حمله کردند که در این حمله ۳۶ تن از مجاهدین جان باختند. نسترن عظیمی یکی از ۳۶ نفری بود که توسط تکتیراندازهای وابسته به رژیم ایران، مورد اصابت قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
نسترن عظیمی | |
---|---|
نسترن عظیمی | |
زادروز | ۱۳۶۴ تهران |
درگذشت | ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ قرارگاه اشرف |
علت مرگ | شلیک مستقیم نیروهای عراقی |
آرامگاه | قرارگاه اشرف |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات و فعالیتها
نسترن عظیمی در سال ۱۳۶۴، در دزفول متولد شد. او دانشجوی سال دوم رشتهی علوم کامپیوتر در دانشگاه صنعتی پلیتکنیک بود.[۱]
نسترتن عظیمی در تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه تهران، نخستین کسی بود که شعار «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» را طنینانداز کرد.[۲]
دستگیری و زندان
نسترن عظیمی به دلیل فعالیتهای دانشجویی دستگیر شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل گردید. نسترن عظیمی پس از آزادی از زندان توسط یکی از دوستانش با مجاهدین مستقر در قرارگاه اشرف آشنا شد.[۱]
سفر به اشرف
نسترن عظیمی در سال ۱۳۸۵، متوجه شد که سازمانی برای مقاومت علیه رژیم ایران وجود دارد. او برای تحقیق و دیدار با مجاهدین خلق به اشرف (مقر اعضای سازمان مجاهدین خلق در منطقهی مرزی) رفت و زندگی وی کاملاً متحول شد. نسترن عظیمی پس از اینکه به ایران برگشت، به دلیل سفر به اشرف دوباره دستگیر و راهی زندان شد. او پس از مدتی با قید وثیقه از زندان آزاد شد و اینبار برای همیشه عازم اشرف گردید.[۳]
خودش دربارهی رفتن به اشرف و پیوستن به مجاهدین نوشته بود:
«در این پروسه به این رسیدم که هیچکسی اتفاقی اشرفی نشده است. اشرف هم در خاک خلاصه نمیشود که ساده بتوان آن را بهدستآورد. برای اشرفی ماندن باید قیمت داد.»[۲]
نسترن عظیمی در شب عاشورای ۱۳۸۸، که قیام سراسری در ایران جریان داشت، نوشت:
«اینجانب نسترن عظیمی در شب عاشورا و در شرایطی که خلق قهرمان، ایران را با خون پاک خود از هرگونه شرک و یزیدیان مطهر ساختند و عزم خود را جزم کردند تا یزید زمان را سرنگون سازند من هم بهعنوان مجاهد خلق که همه چیزم را فدای خلقم کردم و در مسیر عاشورا قدم گذاشتهام، در شروع بهار خود را نیازمند میبینم که در مداری بسا بالاتر دوباره انتخاب کنم، دوباره به امام حسین حاضرم را بگویم و با ۱۲۰هزار شهید که اکنون خونشان به گل نشسته، عهدی دوباره میبندم و با برداشتن این قدم و همسو با مردم ایران علیه ظلم و ستم خمینی و آل خمینی آماده و حاضر به جنگ هستم… هیهات منا الذله. حاضر حاضر حاضر…»[۱]
حمله به اشرف در ۶ و ۷ مرداد
در روز ۶ و ۷ مردادماه ۱۳۸۸، که نیروهای دستنشاندهی رژیم ایران به شهر اشرف حمله کرده بودند، نسترن عظیمی در صف مقدم و با دستان خالی در مقابل نیروهای سرکوبگر ایستادگی و مقاومت میکرد.[۱]
۱۹ فروردین ۱۳۹۰
در روز ۱۹ فروردینماه ۱۳۹۰، نیروهای عراقی وابسته به رژیم ایران، با ۱۰ تیپ و گردان زرهی، پیاده و مکانیزه با درخواست خامنهای و مقامات نظام جمهوری اسلامی، به شهر اشرف حمله کردند. هدف از این حمله قتلعام تمامی مجاهدین و نابودی اشرف بود. در این حمله، از مجاهدین ۱۸۰ نفر مورد اصابت تیر مستقیم قرار گرفتند که ۳۶ نفر از آنها جان باختند. همچنین ۲۲ نفر توسط خودروی زرهی زیر گرفته شده و ۳۰۰ نفر نیز مجروح شدند. مجاهدین با دستان خالی و بدون هیچ امکان دفاعی در برابر این تهاجم مقاومت کردند.[۳]
شهادت نسترن عظیمی
نسترن عظیمی یکی از ۳۶ نفری بود که توسط تکتیراندازهای وابسته به رژیم ایران، مورد اصابت قرار گرفت و جان خود را از دست داد.[۳]
نسترن عظیمی در رابطه با حمله نیروهای عراقی دستنشاندهی رژیم ایران به شهر اشرف گفته بود:
«در واقع این همون معامله خامنهایه، این همون معامله خامنهای با مالکی است (نخست وزیر وقت عراق) که چون کار خودش رو تو قیام تو ایران تموم شده میبینه و اتفاقاً ما پیام مجاهد شهید محسن دگمهچی رو همین چند وقت پیش شنیدیم. پیام ایشون به همه اشرفیها به همه اشرفنشانها و به همه مردم ایران ایستادگی، ایستادگی و ایستادگی بود و ما هم همانطور که از قبل گفتیم و الآن هم به ولیفقیه ارتجاع میگیم همین پیاممون بیا بیا بهشه. هر چی تو چنتهداری بیار، هر کاری میخوای بکن، ما ذرهای از آرمانمون، ذرهای از هدفمون کوتا بیا نیستیم».[۱]