ایران‌پدیا:نوشتار پیشنهادی هفته/۲۰۲۵/۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:


{{جعبه اطلاعات
{{جعبه اطلاعات
|تصویر        = [[پرونده:میلیشیا در فاز سیاسی.jpg|200px]]
|تصویر        = [[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|200px]]
|عنوان تصویر      = <big>[[میلیشیا]]</big>
|عنوان تصویر      = <big>[[میلیشیا]]</big>
}}
}}


'''[[میلیشیا]]'''
'''[[انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین]]'''


بعد از انقلاب ضدسلطنتی واژه‌ی ملیشیا در ایران برای اولین بار توسط سازمان مجاهدین خلق ایران وارد فرهنگ جامعه گردید. روز ۲ آذر ۱۳۵۸ مسعود رجوی تشکیل میلیشیا را اعلام کرد. بعد از انقلاب ضد سلطنتی در ایران در سال۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) سازمان مجاهدین خلق ایران به طور گسترده‌ای وارد فعالیت‌های سیاسی در عرصه‌ی اجتماع شد. رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران بعد از آزادی از زندانهای شاه تعدادی معدود و انگشت شمار بودند که در رأس آنها مسعود رجوی بود و سالهای زیادی را در زندانهای دیکتاتوری شاه سپری کرده بودند. مجاهدین خلق برای گسترش فعالیت‌های خود تشکیل میلیشیا و سازماندهی میلیشیای مردمی را در دستور کار خود قرار دادند. [[میلیشیا|بیشتر بخوانید...]]
'''انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین''' به مجموعه تحولاتی گفته می‌شود که از سال ۱۳۶۳ در سازمان مجاهدین خلق آغاز شد. سازمان مجاهدین در یک جمع‌بندی به این نتیجه رسید که میزان حضور تشکیلاتی زنان در سطوح فرماندهی با نقش مؤثری که به صورت جریان‌وار پس از انقلاب ضدسلطنتی ایفا کرده‌اند، متناسب نیست.
 
مجاهدین معتقد بودند با توجه به اینکه خصلت اصلی رژیم [[روح‌الله خمینی|خمینی]] «زن ستیزی» است، آن‌ها باید درست در نقطهٔ مقابل به صورتی عمیق به این مسأله اهتمام ورزند.
 
در همین راستا بود که که مریم عضدانلو به عنوان یکی از زنان برجستهٔ این سازمان پس از اشرف رجوی که با شهادتش تبدیل به الگویی در میان نسلی از زنان مجاهد شده بود، به عنوان همردیف مسئول اول مجاهدین که تا آن زمان مسعود رجوی بود، انتخاب شد.
 
[[مریم رجوی]] پس از این واقعه به درخواست خود و با موافقت همسرش مهدی ابریشم‌چی از وی جدا شد. طلاق وی نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که او نقش خود در زندگی خانوادگی را مغایر با ادامه مبارزه‌ای می‌دید که تمامی انرژی‌ها و توان او را می‌طلبید.
 
دراستمرار همین روند بود که مریم رجوی به‌رغم اتهاماتی که می‌دانست با آن مواجه خواهد شد، از [[مسعود رجوی]] تقاضای ازدواج نمود. مسعود رجوی در آن‌زمان بخاطر نقش بدون جایگزینش در سازمان مجاهدین خلق از جمله در مبارزات زمان شاه و سپس مبارزات سیاسی پس از انقلاب، به یک رهبر کاریزماتیک و نمادی از آرمان‌های مجاهدین تبدیل شده بود. دفتر سیاسی سازمان مجاهدین این ازدواج را لازمهٔ شکل‌گیری ترکیب نوین رهبری در سازمان مجاهدین خلق دانست.
 
همچنین به باور [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] این حرکت سنت شکنانه در عین حال برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را داشت که برای غلبه بر شرایط دشوار مرحله و تحقق پیروزی، به جای هر گونه تعلق خاطر دیگری باید آرمان خود و راهبری‌اش را در کانون عواطف خود قرار دهند. این امر به ویژه برای زنانی که به هر میزان، خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود می‌دیدند، یک خرق عادت رو جلو، و رهایی‌بخش در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی به شمار می‌رفت. حرکتی که شورش و سنت‌شکنی علیه جنسیت‌گرایی و مردسالاری را عینیت می‌بخشید. چهارسال بعد بنا به ضرورت مبارزه و شرایط پیش رو، مجاهدین خلق به شکل داوطلبانه و به طور کامل زندگی خانوادگی را کنار گذاشتند.
 
این روند و حلقات تکمیلی آن در طی سالیان به انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین شهرت دارد. [[انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین|بیشتر بخوانید...]]

نسخهٔ ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۲۶

مطلب برگزیده


انقلاب ایدئولوژیک.jpg

انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین

انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین به مجموعه تحولاتی گفته می‌شود که از سال ۱۳۶۳ در سازمان مجاهدین خلق آغاز شد. سازمان مجاهدین در یک جمع‌بندی به این نتیجه رسید که میزان حضور تشکیلاتی زنان در سطوح فرماندهی با نقش مؤثری که به صورت جریان‌وار پس از انقلاب ضدسلطنتی ایفا کرده‌اند، متناسب نیست.

مجاهدین معتقد بودند با توجه به اینکه خصلت اصلی رژیم خمینی «زن ستیزی» است، آن‌ها باید درست در نقطهٔ مقابل به صورتی عمیق به این مسأله اهتمام ورزند.

در همین راستا بود که که مریم عضدانلو به عنوان یکی از زنان برجستهٔ این سازمان پس از اشرف رجوی که با شهادتش تبدیل به الگویی در میان نسلی از زنان مجاهد شده بود، به عنوان همردیف مسئول اول مجاهدین که تا آن زمان مسعود رجوی بود، انتخاب شد.

مریم رجوی پس از این واقعه به درخواست خود و با موافقت همسرش مهدی ابریشم‌چی از وی جدا شد. طلاق وی نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که او نقش خود در زندگی خانوادگی را مغایر با ادامه مبارزه‌ای می‌دید که تمامی انرژی‌ها و توان او را می‌طلبید.

دراستمرار همین روند بود که مریم رجوی به‌رغم اتهاماتی که می‌دانست با آن مواجه خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج نمود. مسعود رجوی در آن‌زمان بخاطر نقش بدون جایگزینش در سازمان مجاهدین خلق از جمله در مبارزات زمان شاه و سپس مبارزات سیاسی پس از انقلاب، به یک رهبر کاریزماتیک و نمادی از آرمان‌های مجاهدین تبدیل شده بود. دفتر سیاسی سازمان مجاهدین این ازدواج را لازمهٔ شکل‌گیری ترکیب نوین رهبری در سازمان مجاهدین خلق دانست.

همچنین به باور مجاهدین خلق این حرکت سنت شکنانه در عین حال برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را داشت که برای غلبه بر شرایط دشوار مرحله و تحقق پیروزی، به جای هر گونه تعلق خاطر دیگری باید آرمان خود و راهبری‌اش را در کانون عواطف خود قرار دهند. این امر به ویژه برای زنانی که به هر میزان، خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود می‌دیدند، یک خرق عادت رو جلو، و رهایی‌بخش در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی به شمار می‌رفت. حرکتی که شورش و سنت‌شکنی علیه جنسیت‌گرایی و مردسالاری را عینیت می‌بخشید. چهارسال بعد بنا به ضرورت مبارزه و شرایط پیش رو، مجاهدین خلق به شکل داوطلبانه و به طور کامل زندگی خانوادگی را کنار گذاشتند.

این روند و حلقات تکمیلی آن در طی سالیان به انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین شهرت دارد. بیشتر بخوانید...