کامران میرزا
کامران میرزا، معروف به نایبالسلطنه، (متولد ۱۲۳۵ هـ.ش، تهران – درگذشته ۱۳۰۸ هـ.ش، تهران)، سومین پسر زندهمانده ناصرالدین شاه قاجار و تنها فرزند منیرالسلطنه بود. مادرش دختر معمارباشی شاه بود و نسب غیرقاجاری او مانع از رسیدن کامران به ولیعهدی شد، هرچند شاه علاقه خاصی به او نشان میداد. او در کودکی به مقام نیابت سلطنت رسید و از ششسالگی حکومت تهران را بر عهده گرفت. تحصیلاتش در فنون نظامی بود و به سرعت به درجات سرهنگی و سرتیپی رسید. در نوجوانی فرماندهی قوا را به دست آورد و لقب امیرکبیر گرفت. ازدواج اولش با سرورالدوله در ۱۲۸۸ قمری بود و از این ازدواج فرزندان متعددی داشت، از جمله ملکه جهان که مادر احمد شاه شد.
کامران میرزا نقشهای کلیدی مانند وزارت جنگ، حکومت تهران، و فرماندهی نظامی داشت. در حوادثی مانند اعتراضات رژی تنباکو دخیل بود و به دلیل مدیریت ضعیف مورد انتقاد قرار گرفت. رقابت با برادرانش، به ویژه ظلالسلطان و مظفرالدین میرزا، بخشی از زندگی او بود. پس از ترور ناصرالدین شاه، از صحنه قدرت عقبنشینی کرد و در دوران مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه، سمتهای موقتی مانند وزارت جنگ داشت. در انقلاب مشروطه، موضع ضد مشروطه گرفت و با شیخ فضلالله نوری همکاری کرد. در سال ۱۲۹۵ شمسی به استانداری خراسان منصوب شد اما زود برکنار گردید. او شاهد انقراض سلسله قاجار و انتقال قدرت به سلطنت پهلوی بود.
کامران میرزا به خاطر سوءاستفاده از قدرت، تجارت اسلحه، و آزار بابیه و بهائیه شناخته میشود. او در آزار مخالفان مانند جمالالدین افغانی، میرزا ملکمخان، میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح محلاتی نقش داشت. میرزا رضا کرمانی را ۱۸–۲۰ ماه در قزوین زندانی کرد.
وی بیش از ۱۱ همسر و فرزندان زیادی، از جمله بیش از ۱۰ دختر و ۱۰ پسرداشت. در سال ۱۳۰۸ در تهران درگذشت. مدفن وی در حرم شاه عبدالعظیم یا حرم حضرت معصومه قم است.[۱][۲][۳]
زندگی اولیه و خانواده
کامران میرزا نایبالسلطنه در سال ۱۲۳۵ هـ.ش در تهران متولد شد. او سومین پسر زندهمانده ناصرالدین شاه قاجار بود و تنها فرزند منیرالسلطنه، دختر محمدتقی خان معمارباشی. پیش از تولد کامران، ناصرالدین شاه از همسران متعدد خود ده پسر داشت، اما تنها دو نفر زنده مانده بودند: سلطان مسعود میرزا (ظلالسلطان) و مظفرالدین میرزا. نسب خانوادگی شکوهالسلطنه، مادر مظفرالدین میرزا، که از قبیله قاجار بود، او را بر برادران دیگر برتر میکرد، اما ناصرالدین شاه علاقه خاصی به کامران نشان میداد و این علاقه را پنهان نمیکرد.[۲]
مادر کامران میرزا، منیرالسلطنه، به دلیل عدم تعلق به خاندان قاجار، مانع از رسیدن پسرش به مقام ولیعهدی شد، مشابه وضعیت ظلالسلطان که مادرش نیز غیرقاجاری بود. با این حال، کامران میرزا در نظام پدرسالارانه قاجار، جایی که شاه علاقه شخصی را بر سنتهای جانشینی ارجح میدانست، از حمایت پدر برخوردار بود. در سال ۱۲۷۵ قمری، در حالی که کامران میرزا هنوز کودک بود، ناصرالدین شاه او را به مقام نیابت سلطنت منصوب کرد، که این عنوان بیشتر جنبه تشریفاتی و ابراز محبت داشت. دو سال بعد، مظفرالدین میرزا به حکومت آذربایجان منصوب گردید، که نشاندهنده اولویتبندی شاه در جانشینی بود.[۱]
تحصیلات و ورود به مناصب اولیه

کامران میرزا توسط معلمان خصوصی آموزش دید و در مدرسه دارالفنون در فنون نظامی تعلیم یافت. او به عنوان افسر نظامی آموزش دید و در سال ۱۲۸۱ قمری به درجه سرهنگی و در سال ۱۲۸۲ قمری به سرتیپی ارتقا یافت. این پیشرفت سریع در سنین نوجوانی نشاندهنده اعتماد ناصرالدین شاه به او بود. در سال ۱۲۷۷ قمری، در حالی که تنها شش سال داشت، با پیشکاری پاشاخان امینالملک به حکومت تهران منصوب شد. این منصب اولیه او را در مرکز قدرت قرار داد و اجازه داد تا در امور اداری تهران دخیل شود.
در سال ۱۲۸۳ قمری، کامران میرزا اولین تجربه نیابت سلطنت را طی سفر ناصرالدین شاه به خراسان کسب کرد. دومین تجربه در سال ۱۲۸۷ قمری، هنگام سفر شاه به عتبات عالیات رخ داد. این تجربیات اولیه او را با مسئولیتهای حکومتی آشنا کرد. در سال ۱۲۸۵ قمری، پس از عزل عزیزخان مکری از سمت سردارکل، ناصرالدین شاه کامران را به فرماندهی کل قوا منصوب کرد و لقب امیرکبیر را به او داد، که این لقب یادآور معلم سابق شاه بود.[۳][۲]
ازدواج و خانواده
کامران میرزا بیش از ۱۱همسر داشت، اما اولین ازدواج دائمی او در شعبان ۱۲۸۸ قمری با سرورالدوله، دختر سلطانمراد میرزا حسامالسلطنه (فاتح هرات و پسر عباس میرزا) بود. مراسم عروسی پنج شبانهروز طول کشید و نشاندهنده جایگاه بالای او در دربار بود. از این ازدواج، سه دختر و یک پسر متولد شدند، اما تنها دختر ملکه جهان (متولد ۱۸۷۵ میلادی) زنده ماند. ملکه جهان بعدها با محمدعلی میرزا (پسر کامران میرزا) ازدواج کرد و مادر احمد شاه شد. کامران میرزا شهرت به روابط جنسی گسترده داشت و حداقل نه دختر و ده پسر (شاید بیش از بیست فرزند) از همسران و کنیزان مختلف داشت.
از فرزندان سرورالدوله میتوان به معصومه، قمرالملوک، فتحعلی میرزا، محمدمهدی میرزا ظلالسلطنه اشاره کرد. کامران میرزا هشت فرزند دیگر از همسران دیگر داشت، از جمله یکی از منیراعظم. او پس از جدایی عزیزالسلطان از دختر ناصرالدین شاه، با وی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. قهرمان میرزا عینالسلطنه در خاطرات خود نوشت که کامران افراد بیپدر و مادر و شرور را به خدمت میگرفت، اما اقوام محترم و شاهزادگان را نه، در حالی که میتوانست دویست شاهزاده را صاحبنان کند.[۱][۳]
نقشهای اداری و نظامی

مناصب اولیه و گسترش قدرت
پس از بازگشت ناصرالدین شاه از سفر اروپا در سال ۱۲۹۵ قمری، کامران میرزا حکومتهای متعددی دریافت کرد: اداره تهران، وزارت تجارت، امور علما و شاهزادگان و تجار، و حکومتهای قزوین، گیلان، مازندران، دماوند، فیروزکوه، قم، کاشان، ساوه، ملایر، تویسرکان، نهاوند، استرآباد، شاهرود، بسطام، دامغان، سمنان. در سال ۱۲۹۸ قمری، استرآباد با کاشان تعویض شد و به انیسالدوله داده گردید. در ۱۲۹۷ قمری، پس از عزل میرزا حسین خان سپهسالار، به وزارت جنگ منصوب شد و شاه اعلام کرد ریاست قشون با خود اوست، اما کامران را نماینده خود قرار میدهد.[۲]
فرماندهی نظامی و اصلاحات
کامران میرزا در سال ۱۳۰۱ قمری از سوی شاه هشدار دریافت کرد که اگر قشون را منظم نکند، عزل خواهد شد. او تلاشهایی برای اصلاح نظامی انجام داد، اما این تلاشها اغلب ناکارآمد بودند. در سال ۱۳۰۹ قمری، بودجه نظامی را از بودجه دولتی جدا کرد و کنترل شخصی بر آن اعمال کرد. او عمویش محمدابراهیم خان را مسئول امور مالی نظامی کرد. کامران میرزا در تجارت اسلحه دخیل بود، مانند فروش تفنگهای ورندل اتریشی به قبایل کرد و لر، که برخی به شورشیان ارمنی رسید و اعتراضاتی برانگیخت.[۱]
حکومت تهران و سوءاستفادهها
به عنوان حاکم تهران، کامران میرزا از موقعیت خود برای کسب سود شخصی استفاده کرد. او شورای تجار را در ۱۳۰۱ قمری منحل کرد، مالیات بر قصابان و نانوایان وضع کرد، بدهیهای خود را پرداخت نکرد، و با کنترل دزدان، غنایم را تصاحب میکرد. او صاحب محله کامرانیه در شمیران، کاخ تابستانی کامرانیه، بازارچه نایبالسلطنه، و بیست مغازه در نایب عباس بود. نگهبانان خصوصیاش لباس اتریشی میپوشیدند. با دستگیریها، جاسوسی، شکنجه و باجگیری در آزار بابیه و بهائیه نقش داشت،[۱]
رقابت با برادران و دربار

رقابت شدیدی بین کامران میرزا، ظلالسلطان و مظفرالدین میرزا برای جلب نظر پدر وجود داشت. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در خاطرات خود به این اشاره کرده، مانند ششم جمادیالاولی ۱۲۹۸ قمری که شاه ولیعهد را بیحال و نایبالسلطنه را طفل ستود، و دهم ربیعالثانی ۱۲۹۹ قمری که ظلالسلطان با نمایش نظامی تلاش کرد برتری نشان دهد.
مخالفان از این اختلافات سوءاستفاده میکردند و حاج سیاح به کامران هشدار داد. در ۱۳۰۱ قمری، شاه قصد انتقال ریاست قشون به ظلالسلطان داشت، اما میرزا علی خان امینالدوله مانع شد.
عکس تاریخی از کامران میرزا و مظفرالدین میرزا نشاندهنده رابطه برادرانه ظاهری اما رقابت سیاسی است. کامران دست بر شانه برادر گذاشته، که نماد کنترل است. مظفرالدین میرزا در تبریز احساس حاشیهنشینی میکرد، در حالی که کامران در تهران قدرت داشت. این عکس بخشی از استفاده دربار قاجار از عکاسی برای نمایش قدرت و وحدت بود.[۲][۴]
حوادث کلیدی
اعتراضات رژی تنباکو
در سال ۱۳۰۹ قمری (۱۸۹۱–۹۲ میلادی)، کامران میرزا در اعتراضات رژی تنباکو دخیل بود. او رشوه انگلیسیها را پذیرفت و سعی کرد استعمال تنباکو در حرمسرای شاه را از سر بگیرد. در آشوب ۴ ژانویه ۱۸۹۲، مدیریت او منجر به کشته شدن ۶ تا ۳۰ نفر شد و شهرت او را به دلیل ناکارآمدی خدشهدار کرد. او به دلیل دشمنی با امینالسلطان، از مخالفان امتیاز تنباکو شناخته میشد و پس از فتوای حرمت، قلیان برای مدعوین آورد اما خود امتناع کرد.
ترور ناصرالدین شاه و پس از آن
کامران میرزا در آزار مخالفان مانند جمالالدین افغانی، میرزا ملکمخان، میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح محلاتی نقش داشت. میرزا رضا کرمانی را ۱۸–۲۰ ماه در قزوین زندانی کرد و تحقیر نمود، که این امر به ترور شاه در ۱۹ آوریل ۱۸۹۶ (۱۳۱۳ قمری) کمک کرد. پس از ترور، کامران میرزا از نظارت بر امور خودداری کرد، در اندرونی پنهان شد و حتی در تشییع جنازه پدر شرکت نکرد.
با سلطنت مظفرالدین شاه در سال ۱۸۹۶ م، کامران میرزا تمام مناصب را از دست داد و از دربار عقبنشینی کرد. او به وزیرمختاران روسیه و انگلیس پناه برد و امنیت خواست. در دوره پایانی مظفرالدین شاه، دوباره به وزارت جنگ منصوب شد و ۴۰ روز در دوران محمدعلی شاه این سمت را داشت، اما امینالسلطان او را عزل کرد.[۱][۳]
نقش در انقلاب مشروطه
کامران میرزا موضع ضد مشروطه داشت. او با شیخ فضلالله نوری همکاری کرد و انجمن علمیه ضد مشروطه را تأسیس نمود. در سال ۱۹۰۸، در تظاهرات باغ شاه شرکت کرد و در دسامبر ۱۹۰۸، مجمعی از علما و اشراف تشکیل داد تا شاه از وعدههای پارلمانی عقبنشینی کند. در آوریل-مه ۱۹۰۹، توسط محمدعلی شاه به نخستوزیری منصوب شد، اما در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از خلع شاه، به سفارت روسیه پناه برد.[۱][۲]
در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» تأیف احمد کسروی، کامران میرزا به عنوان یکی از مخالفان مشروطه توصیف شده که در حمایت از استبداد محمدعلی شاه نقش داشت. همچنین، در «تاریخ بیداری ایرانیان» تألیف ناظمالاسلام کرمانی، همکاری او با نیروهای ضد مشروطه برجسته است.[۵][۶]
سالهای پایانی و مرگ
در سال ۱۲۹۵ شمسی (۱۹۱۶–۱۷ میلادی)، احمد شاه کامران میرزا را به نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان منصوب کرد، اما یک سال بعد برکنار شد. او شاهد خلع نوهاش احمد شاه و انقراض سلسله قاجار در انتقال قدرت به پهلوی بود. کامران میرزا در سال ۱۳۰۸ شمسی (۱۵ آوریل ۱۹۲۹) در تهران درگذشت و در حرم حضرت شاه عبدالعظیم دفن شد، هرچند برخی منابع دفن در حرم حضرت معصومه قم را ذکر کردهاند.[۱][۳]
سبک زندگی، تصویر عمومی و میراث
کامران میرزا سبک زندگی پرزرقوبرقی داشت. او خط نستعلیق مینوشت، کاخهای تابستانی کامرانیه و زمستانی امیریه با آینهکاری داشت، مبلمان اروپایی میخرید، ظروف چینی سفارش میداد، تعزیه برگزار میکرد، و جشنهای نوروزی با ۳۰۰ مهمان برای خارجیان و درباریان ترتیب میداد. او خوشچهره، خوشبرخورد، و مسلط به فرانسه و آلمانی بود. منتقدان او را نالایق، فاقد انرژی و وطنپرستی، و ظالم در آزارها میدانند.[۱]
میراث کامران میرزا به عنوان یکی از شاهزادگان قاجار که قدرت را برای منافع شخصی استفاده کرد، باقی ماندهاست. او در کتاب «انقلاب مشروطه ایران» عباس میرزا معزالسلطنه به عنوان نمادی از فساد دربار قاجار توصیف شده است.[۷]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ کامران میرزا نایبالسلطنه - ایرانیکا آنلاین
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ کامران میرزا نایب السلطنه - پژوهشکده تاریخ معاصر
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ نایبالسلطنه قجری که انقراض قاجاریه را دید - جام جم آنلاین
- ↑ مظفرالدین میرزا و کامران میرزا؛ برادری، رقابت و بازتاب قدرت در دربار قاجار - یک پزشک
- ↑ تاریخ مشروطه ایران - تألیف احمد کسروی
- ↑ تاریخ بیداری ایرانیان - تأیف ناظمالاسلام کرمانی
- ↑ انقلاب مشروطه ایران - تألیف عباس میرزا معزالسلطنه