کاربر:Khosro/صفحه تمرین قالیباف
محمدباقر قالیباف، زادهی (۱۳۴۰ - طرقبه، مشهد)، در سن ۱۸ سالگی پس از انقلاب ضدسلطنتی وارد بسیج شد. وی در ناآرامیهای کردستان به آنجا رفت و در سرکوب مردم کردستان نقش داشت. محمدباقر قالیباف پس از تشکیل سپاه پاسداران به عضویت آن درآمد. وی با آغاز جنگ ایران و عراق، در مناطق جنگی مسئولیت اطلاعات عملیات جنگ را به عهده داشت. او در رژیم جمهوری اسلامی مناصب مختلفی را داشته است، ازجمله رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران، جانشین فرماندهی کل سپاه، جانشین فرماندهی بسیج، فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسدران، فرمانده نیروی انتظامی، شهردار تهران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مناصب دیگر. محمدباقر قالیباف در سرکوب دانشجویان در حوادث دانشگاه تهران در سالهای ۱۳۷۸و ۱۳۸۲، نقش داشته است. محمدباقر قالیباف در ادبیات فولکلور مردم ایران با عناوین مختلفی مانند خالیباف، خیالباف و قالیگیت معروف شده است. وی همچنین متهم به اختلاس و چپاول است.
پیشینه محمدباقر قالیباف
قالیباف همزمان با پیروزی انقلاب ضدسلطنتی فعالیت خود را در بسیج آغاز کرد و با شروع ناآرامیهای کردستان به آن شهر اعزام شد. سپس با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهههای جنوب عزیمت نمود و در اوایل جنگ به عضویت سپاه پاسداران درآمد. وی در جبهههای جنگ اغلب مسئولیت اطلاعات عملیات جنگ را به عهده داشت. سپس در مسئولیت فرماندهی گردان و فرماندهی تیپ امام رضا نیز فعالیت کرد. وی در سال ۱۳۶۱ به فرماندهی لشکر نصر خراسان منصوب شد و سپس در فرماندهی لشکر ۲۵ کربلا کار خود را دنبال کرد. پاسدار قالیباف بعد از پایان جنگ ایران و عراق فرمانده قرارگاه نجف بود و سپس به جانشینی فرماندهی بسیج منصوب شد.[۱]
محمدباقر قالیباف دارای مدرک دکتری در رشتهی جغرافیای سیاسی است. وی عضو هیئت علمی و دانشیار گروه جغرافیای انسانی دانشکدهی جغرافیای دانشگاه تهران نیز است. محمدباقر قالیباف از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ بود که در آن شکست خورد. در شهریور ۱۳۸۴، او با اجماع شورای شهر به سمت شهردار تهران انتخاب شد؛ و در شهریور ۱۳۹۵، در پی افشای گزارش سازمان بازرسی کل کشور رژیم ایران پیرامون واگذاری حجم عظیمی از املاک شهرداری با تخفیف گسترده به افراد و تعاونیهای مختلف در رسانهها به فساد متهم شد. وی پس از اعتراضات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، ضمن محکوم کردن راهپیمایی اعتراضی مردم، آن را یک حادثه شیطانی نامید.[۱]
محمدباقر قالیباف که اعتبار خود را در دوران جنگ ایران و عراق به دست آورد، اعتبار جمعآوری شده در آن دوران را به ثروت تبدیل کرده است. او که پس از رهبر شدن علی خامنهای همواره کوشیده است تا به بیت او نزدیک شود، همیشه موضعگیریهایی مطابق میل علی خامنهای اتخاذ کرده است. منصبها و ثروت ناشی از نزدیکی به قدرت نیز پاداش حرفشنوی وی است. محمدباقر قالیباف که نقش پررنگی در سرکوب اعتراضات دانشجویی در سال ۱۳۷۸، داشت، از آن به بعد نیز خود را بخشی از الیگارشی حاکم میدانست و هر عملی را که باعث تحکیم روابط او با درون بیت رهبری شود، پذیرا بود.[۲]
مناصب محمدباقر قالیباف
- فرمانده تیپ امام رضا - ۱۳۶۱
- فرمانده لشکر پنج نصر خراسان – ۱۳۶۲
- جانشین فرمانده قرارگاه مقدم سپاه پاسداران درغرب کشور - ۱۳۶۶
- فرمانده قرارگاه نجف کرمانشاه - ۱۳۶۶
- فرمانده منطقه ۳ کشوری - ۱۳۶۷
- فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در استان مازنداران - ۱۳۶۸
- رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران - ۱۳۶۹
- معاونت هماهنگکننده ستاد مشترک سپاه پاسداران - ۱۳۷۰
- جانشین فرماندهی کل سپاه در قرارگاه بازسازی خاتمالانبیا - ۱۳۷۳
- جانشین فرماندهی بسیج - ۱۳۷۳
- جانشین فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران - ۱۳۷۶
- فرمانده نیروی انتظامی – ۱۳۷۹
- نماینده رئیسجمهوری در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز با حفظ سمت فرمانده نیروی انتظامی - ۱۳۸۳
- شهردار تهران – ۱۳۸۴، به مدت ۱۲ سال.[۳]
محمدباقر قالیباف در سال ۱۳۶۲، که فرماندهی لشکر ۵ نصر خراسان بود؛ در بیشتر تهاجمات رژیم ایران در جبههی جنگ شرکت داشت؛ و بسیاری از جوانان و دانشآموزان را شخصاً به میدانهای مین میفرستاد. او همچنین در دورانی که فرماندهی منطقهی ۳ کشوری بود نقشی جدی در سرکوب مردم استانهای شمال کشور شامل، گیلان و مازندران را به عهده داشت. محمدباقر قالیباف در منصب جانشین فرماندهی بسیج، نقش فعالی در سرکوب و تشکیل قرارگاههای امر به معروف و نهی از منکر به نام سیدالشهدا در استانهای مختلف کشور داشت. او در سالهایی که فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران بود، در تشکیل یگانهای موشکی سپاه و گسترش آنها، بیشترین نقش را داشت؛ و عمدهی فعالیتهای خودش را روی گسترش موشکهای زمین به زمین شهاب گذاشته بود. قالیباف در سال ۱۳۷۹، با حکم علی خامنهای به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد. وی طی سالهایی که در این منصب بود؛ نقش عمدهای در سرکوب مردم در شهرهای مختلف داشت. او در این دوران اقدام به گسترش نیروی یگان ویژه، نیروی انتظامی و تأسیس پلیس موسوم به پلیس ۱۱۰ کرد. قالیباف در سازماندهی نیروی انتظامی تغییرات اساسی داد؛ و بودجههای کلان صرف تأمین نیازمندیهای این ارگان برای تجهیز بیشتر درجهت سرکوب مردم کرد. اقدامات سرکوبگرانهی اجتماعی در این دوران تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی و ترویج ابتذال فرهنگی، اوج تازهای پیدا کرد. پاسدار محمدباقر قالیباف در اسفند ۱۳۸۸ طی حکمی عزیزالله رجبزاده، فرمانده نیروی انتظامی تهران و از متهمان حوادث زندان کهریزک و حمله به کوی دانشگاه تهران را به سمت رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران منصوب کرد.[۳]
نقش قالیباف در سرکوب قیام ۱۳۷۸
قالیباف در قیام سال ۱۳۷۸ و حوادث کوی دانشگاه، یکی از امضا کنندگان نامهای است که از خاتمی خواهان سرکوب بیرحمانهی دانشجویان میشود. در این نامه آمده است:
«بهدنبال حوادث اخیر… آیا حرمتشکنی و توهین به مبانی این نظام، تأسف و پیگیری ندارد؟ آیا حریم ولایتفقیه کمتر از کوی دانشگاه است؟ آیا حریم امام، کمتر از جسارت به یک دانشجو است؟ … در پایان اعلام میداریم کاسهی صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را، بر خود جایز نمیدانیم. امضا کنندگان: محمدباقر قالیباف، قاسم سلیمانی، حسین همدانی و…».[۴]
محمدباقر قالیباف همچنین در دوران نامزدی ریاست جمهوری ۱۳۹۲، دربارهی سرکوب اعتراضات دانشجویی در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، گفت:
«حادثهی سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامهیی را که نوشته شد، من نوشتم، بنده و آقای قاسم سلیمانی. وقتی در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرماندهی نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الآن روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زنها هستیم. افتخار هم میکنیم…».[۳]
حادثهی کوی دانشگاه - ۱۳۸۲
محمدباقر قالیباف در سال ۱۳۹۲، دربارهی حادثهی خوابگاه طرشت تهران و کوی دانشگاه که شخصاً مجوز تیراندازی و سرکوب را از شورای امنیت گرفته بود، گفت:
«... در سال ۱۳۸۲، بعد از به آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثهی طرشت، من در جلسهی شورای امنیت کشور محکم دعوا کردم و حرفهای بسیار تندی زدم و گفتم که امشب هرکس بخواهد بیاید تو کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من به عنوان فرمانده ناجا، لهشون میکنم و جمعشان میکنم. این عزیز جعفری (محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران) شاهد است… حرف بقیه این بود که اگر نیروی انتظامی میخواهد وارد کوی دانشگاه شود باید مجوز شورای امنیت کشور را داشته باشد… من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم… من معتقد بودم پشت حوادث سال ۸۲ حوادثی که در کوی دانشگاه یا خوابگاه طرشت علامه اتفاق افتاد، نیروی انتظامی تمام قد جلوی لباس شخصیها افتاد و اجازه ندادیم حوادث ۱۳۷۸، رخ بدهد».[۵]
در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بود که ابعاد جدیدی از حضور قالیباف در سرکوب دانشجویان افشا شد. حسن روحانی در جریان مناظرهی انتخاباتی در سال ۱۳۹۲، که میدید قالیباف پای او را هم در سرکوب مردم و دانشجویان به میان کشیده است، با نگرانی و تهدید جواب داد:
«از آقای قالیباف خیلی تعجب میکنم. درست است باید رقابت کنیم ولی نه اینجوری. آقای قالیباف دلم نمیخواست بگم. آنجا بحث این بود، شما میگفتید دانشجویان بیایند ما برنامهی گازانبری داریم… نمیخواهم بازگو کنم. برنگردید به بحثهای آن زمان، حرف برای گفتن زیاد داریم… شما گفتید بگذارید دانشجویان را از دانشگاه بیرون بیاوریم تا ما (نیروی انتظامی و سپاه) گازانبری قیچیشان کنیم… حواسمان باشد چهگونه حرف میزنیم. هرچه اطلاعات لازم باشد در ذهنم دارم که بگویم… اگر بنا به این باشد که حرف زیاد داریم برای گفتن».[۶]
اقدامات قالیباف در شهرداری
قالیباف در مقام شهردار تهران نیز کارنامهی بالا بندی در اقدام علیه مردم دارد. این اعمال او حتی به روزنامههای منتشر شده در داخل ایران نیز راه یافت. به طوری که یکی از همین روزنامهها در سال ۱۳۹۶ نوشت:
«شهردار تهران همیشه علیه محرومان عمل کرده است. حمله به دستفروشها نمونهی اقدامات اوست. شهردار تهران بدترین عملکرد را در مواجهه با قشر محروم و مظلوم تهران و حاشیه نشینهای این شهر داشته است… در واقع برخوردهای گازانبری قالیباف، بیشتر از آن که برای ساماندهی کارگران و دستفروشان باشد، برای فرار از انتقادها بود… وقتی از ترافیک سرسامآور خیابانهای مرکزی شهر انتقاد میشد، این لبوفروشها بودند که لگد میخوردند… این تنها جایی نیست که شهردار تهران در حق محرومان و مظلومان ظلم کرده است… شهردار تهران درآمد شهر را بیشتر کرده است اما این افزایش درآمد از سفرهی مستضعفترین و مظلومترین مردم تهران تأمین شده است؛ و تلخی ماجرا اینجاست که این درآمد عموماً صرف تبلیغات بیلبوردی و رسانهیی آقای سردار شده است… آنچه که شهردار تهران در دوازده سال گذشته انجام داده، مردم ضعیف جامعه زیر چرخهای برنامهی آقای شهردار زیر گرفته شدهاند».[۷]
اختلاس و رانتخواری
یک سایت دربارهی اختلاس و رانتخواری قالیباف، همراه با جدول تیتر زد:
«انتشار ابعاد دیگری از فساد مالی در شهرداری تهران، لیست کامل اسامی افراد، تعاونیها و سازمانهایی که شهردار تهران به آنها ملک و رانتهای نجومی داده شده است».[۸]
رسوایی واگذاری املاک شهرداری
در شهریور ۱۳۹۵ روزنامهی شرق خبر از واگذاری املاک شهرداری با تخفیف بالا به بعضی از مدیران شهری داد؛ و سپس سایت معماری نیوز متن نامهی سازمان بازرسی کل کشور را منتشر ساخت که در آن نام و جزئیات میزان تخفیف ارایه شده به دهها نفر و چندین تعاونی توسط شهرداری افشا شد. در نتیجهی این گزارش سردبیر سایت معماری نیوز با شکایت قالیباف دستگیر و سایت معماری نیوز از دسترس خارج شد. ادعاهای تخلف منتشر شده: واگذاری و فروش املاک و اراضی با کاربری مسکونی، تجاری، اداری و خدماتی متعلق به اموال عمومی شهرداری تهران با بیش از ۱۰۰ هزار مترمربع به مدیران، معاونان، اعضای شورا و تعدادی از افراد حقیقی. براین اساس تأکید شده است که اعمال تخفیفهای ۵۰ درصد قیمتهای کارشناسی و ارزیابی غیرواقعی املاک یا چند تعاونی به افرادی خارج از شهرداری با قیمت میانگین هر مترمربع ۲ میلیون تومان، ضایع کردن اموال عمومی شهرداری تهران تا بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بوده است.[۱]
خلاصه گزارش شهردار تهران
محمدعلی نجفی که پس از قالیباف شهردار تهران شد، گزارش خلاصهای از دوره مدیریت محمدباقر قالیباف ارائه داد:
امضای دو قرارداد و در مجموع برداشت یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان برای انتخابات
بدهی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری ۳ برابر بودجهی فعلی
سرمایهگذاری اموال صندوق ذخیرهی کارمندان شهرداری در پروژهای که فساد مالی داشته است
استخدام ۱۳ هزار نفر در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری
برداشت زیاد از چاههای آب تهران و در نتیجه افزایش نشست زمین[۹]
واگذاری اراضی عباسآباد
محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران همچنین از واگذاری بخشی از زمینهای منطقه عباسآباد تهران به یک نهاد نظامی خبر داد و گفته است چون قرارداد قبلاً بسته شده، نمیتوان از نظر حقوقی مانع واگذاری این زمینها شد. او گفت که از مجموع املاک شهرداری، بیش از ۶۷۰ ملک غالباً به صورت سلیقهای به اشخاص و نهادها واگذار شده است. نجفی که جمعبندی گزارش تحقیق و تفحص از عملکرد شهرداری قبلی، محمدباقر قلیباف را ارائه میداد، گفت بعضی از موارد را که محرمانه است به طور جداگانه به اعضای شورای شهر گزارش خواهد کرد. محمدباقر قالیباف، پیشتر هم از سوی اعضای شورای شهر به فساد مالی در این نهاد متهم شده بود. مهدی چمران، رئیس پیشین شورای شهر تهران، گفته بود که منطقهی عباسآباد در این قسمت از پایتخت ایران مانند گوشت قربانی، تکهتکه شده است.[۹]
یاشار سلطانی، سردبیر سابق سایت معماری نیوز، که پیشتر دست به افشای فساد گستردهی قالیباف و تیم مدیریتی زیر نظرش زده بود، مجدداً و در آستانهی انتخابات با شکایت محمدباقر قالیباف مواجه شد. او که افشاگر پروندهی املاک نجومی است، در توییتی نوشت:
«دلیل احضار امروزم در دادسرا، شکایت قالیباف از من بود. هدفش ساکت کردنم در انتخابات است. پروندهی تخلفاتش در اختیار شورای نگهبان است و حق مردم است که در جریان آنها قرار بگیرند. اگر کسی در دستگاههای نظارتی جرات پرسش از قالیباف را ندارد، من در دادگاه افکار عمومی از او خواهم پرسید».[۲]
یاشار سلطانی تنها ۵ روز پس از اینکه بهخاطر شکایت محمدباقر قالیباف، به دادسرا احضار شده بود، در ۲ توییت، به افشای رابطهی مالی غیرقانونی شهرداری تهران، بنیاد مستضعفان و مؤسسه شمسالشموس و خیریهی امام رضا پرداخت. در توییت اول سلطانی آمدهاست:
«آقای قالیباف؛ از تراکم فروشیهای همسر و فرزندتان الیاس هم بیخبرید؟! مدرسهی شمسالشموس متعلق به الیاس قالیباف زیرمجموعهی خیریهی امام رضا (ع) متعلق به همسر قالیباف است. بنیاد مستضعفان ۳ قطعه زمین به مساحت ۵۸۳۹ متر در سعادتآباد به شمسالشموس واگذار کرد».[۱۰]
یاشار سلطانی در تویت دوم خود نوشته است:
«درعوض قرار شد عوارض ۶۴ میلیارد تومانی ساخت برج ۲۱ طبقه در باغ برره متعلق به بنیاد را، شمسالشموس پرداخت کند! این ۶۴ میلیارد تومان در قالب هولوگرام (تراکم سیار) به بنیاد منتقل شد. هولوگرامها متعلق به خیریهی همسر قالیباف است و مشخص نیست یک خیریه چرا باید هولوگرام فروشی کند!».[۱۰]
هولوگرام به برگههایی گفته میشد که شهرداری بهعنوان تسویه حساب با طلبکاران خود، آنها را صادر میکرد و مجوز تراکم سیار برای صاحب آن برگهها به حساب میآمد. برگههای هولوگرام در واقع امکان ساخت و ساز بدون بررسیهای فنی و مهندسی و در هر مکان و زمانی را به صاحبان خود میدادند. از این جهت، در اختیار داشتن این برگههای هولوگرامدار، رانتی بدون دردسر برای کسانی بود که موفق به دریافت آن از شهرداری تهران میشدند. مطابق توضیحات یاشار سلطانی، خیریهی امام رضا و مؤسسهی زیرمجموعهی آن، یعنی شمسالشموس که زهرا مشیری، همسر قالیباف و الیاس قالیباف، فرزند قالیباف در آن سمتهای کلیدی دارند، دسترسی قابل توجهی به این هولوگرامها داشتهاند.[۱۰]
رضا گلپور که به اتهام جاسوسی برای اسرائیل در زندان به سر میبرد، در فایلی صوتی که از خود منتشر کرده است، از رابطه هلدینگیاس، با درون بیت رهبری پرده برداشت. در اینجا نیز حسین طائب، رئیس اطلاعات سپاه پاسدارن، نقش حلقهی واصل را داشت. با این توضیح، معلوم میشود که چرا پروندهی شریفی، بهرغم آن که ۲ سال پیش دستگیر شد، همچنان بلاتکلیف است. پروندهی او نیز مانند رئیس سابقش محمدباقر قالیباف، با اعمال نفوذ سطوح بالاتر، از گردونهی رسیدگی خارج شده است. جز یاشار سلطانی که هر بار با افشای اطلاعاتی به دادگاه احظار میشود، برخی رابطهی یک قتل توسط محمدعلی نجفی و قالیباف را نیز در همین راستا میدانند. محمدعلی نجفی یکی از کسانی بود که پروندهی فساد مالی قالیباف را منتشر کرد و اسناد و مدارک آن را برای رسیدگی به قوهی قضائیه فرستاد.[۲]
فساد فرزند محمدباقر قالیباف
الیاس قالیباف، فرزند محمدباقر قالیباف در چند پروندهی آموزشی و اقتصادی متهم به فساد شده است. در کشاکش دعواهای انتخاباتی بود که محمدعلی وکیلی، سخنگوی ستاد انتخاباتی حسن روحانی، خبر از فعالیتهای تجاری فرزند محمدباقر قالیباف داد و گفت که این فعالیتها در داخل و خارج از کشور و همچنین حوزهی آموزشی و مدارس غیرانتفاعی بوده است. اشارهی محمدعلی وکیلی به مجموعهی آموزشی شمسالشموس است که در منطقهی سعادتآباد تهران واقع شده است. در سال ۱۳۹۴، نیز گزارشهایی دربارهی نقش محمدباقر قالیباف و پسرش در پرونده فساد ۱۲۰۰ میلیارد تومانی بنیاد تعاون منتشر شد. زهرا سادات مشیر، همسر محمدباقر قالیباف نیز در گزارش یک پروندهی فساد مربوط به مؤسسهی خیریهی امام رضا که در آبانماه ۱۳۹۵ توسط روزنامهی شرق منتشر شد، متهم ردیف اول بود. علاوه بر پروندههایی که دربارهی خانوادهی قالیباف مطرح است، مدیران او نیز همواره در ردیف متهمان بودهاند. یکی از مشهورترین پروندهها در این زمینه موسوم به پروندهی هلدینگیاس است که اتهام فساد علیه عیسی شریفی، قائممقام شهرداری تهران در دوران محمدباقر قالیباف است. ابعاد این پروندهی فساد، به ۱۰ هزار میلیارد تومان میرسد. در تازهترین نمونهی این پروندهها، مرتضی الویری، عضو شورای شهر تهران گفته است ۱۲ پروندهی فساد مربوط به دوران شهرداری محمدباقر قالیباف به قوهی قضاییه ارسال شده است. تخلفات صندوق ذخیرهی کارکنان شهرداری، واگذاری غیرقانونی املاک، هزینهکردهای میلیاردی شهرداری تهران در جریان انتخابات ریاستجمهوری و تخلفات فرزند یکی از مقامهای ارشد سابق شهرداری، از جمله این پروندههای دوران قالیباف در شهرداری تهران است. دورانی که به گفتهی مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران، حداقل ۲۰ هزار میلیارد تومان فساد در آن رخ داده است. پروندهی ۱۰ هزار میلیارد تومانی عیسی شریفی، قائممقام پیشین شهرداری تهران، یک نمونه از فساد شبکهی اجرایی پیرامون محمدباقر قالیباف است که رسیدگی به آن در هالهای از ابهام قرار دارد. این فهرست که طولانیتر است، چند ویژگی مشخص و مداوم دارد. نخست اینکه در ۱۵ سال گذشته، سیاستمداری محمدباقر قالیباف همراه با فساد بوده است که از زبان عالیترین مقامهای جمهوری اسلامی بیان شده اما نتیجهی رسیدگی به آن هرگز منتشر نشده است. دوم اینکه بررسی این پرونده، نشاندهندهی وجود یک شبکهی سازمانیافتهی متشکل از فرزندان و همسران فرماندهان سابق و کنونی سپاه پاسداران است. نکتهی سوم اینکه کارکرد این هزینههای کلان، توأم با ابهام و فساد، علاوه بر شبکهسازی خانوادگی و اجرایی، برقراری پیوندهای سیاسی و مالی با نهادهای نظامی و مذهبی، از سپاه پاسداران تا مداحان و مساجد بوده است.[۱۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ زندگینامه محمدباقر قالیباف - سایت فایندز
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ فساد مالی قالیباف مانع رسیدن او به مجلس نمیشود - سایت ایندیندنت فارسی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ قالیباف کیست؟ - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ سایت آفتاب نیوز - ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
- ↑ سایت گفتگو نیوز - ۱۹ خرداد ۱۳۹۲
- ↑ سایت عصر ایران - ۱۸ خرداد ۱۳۹۲
- ↑ سایت آفتاب نیوز - ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
- ↑ سایت آفتاب نیوز - ۹ شهریور ۱۳۹۵
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ سایت بیبیسی فارسی
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ انتشار اسناد تازهای از فساد خانواده قالیباف - سایت ایران وایر
- ↑ قالیباف، مدیری که نامش به فساد گروه خورده است - سایت رادیو فردا