ناهید همت‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
| جایگزین_امضا    =
| جایگزین_امضا    =
}}
}}
ناهید همت آبادی مرداد ماه 1319در یکی از قدیم­ترین محلات تهران (میدان حسن­آباد) چشم به جهان گشود. پدر بزرگ (آیت­اله شیخ محمدعلی همت آبادی) از جمله روحانیانی بود که در نجف اشرف به درجه اجتهاد نایل آمده، صاحب دفتر ازدواج و طلاق و پیش‌نماز مسجد همت آباد در کوچه­ای به همین نام در محله یاد شده بالا بود.  
ناهید همت آبادی مرداد ماه 1319در یکی از قدیم­ترین محلات تهران (میدان حسن­‌‌‌آباد) چشم به جهان گشود. پدر بزرگ (آیت­اله شیخ محمدعلی همت آبادی) از جمله روحانیانی بود که در نجف اشرف به درجه اجتهاد نایل آمده، صاحب دفتر ازدواج و طلاق و پیش‌نماز مسجد همت آباد در کوچ‌ه­ای به همین نام در محله یاد شده بالا بود.  


پدر کارمند وزارت دارایی و مادر بانویی بسیار فرهیخته و در زمره بانوانی بود که در زمان خود پس از یازده سال تحصیل، به دریافت دیپلم متوسطه نایل می­شدند که او نیز پس از پایان تحصیلات و اخذ دیپلم از ” درّه­المدارس“ در تهران، مدتی نیز سمت ناظم را در همین دبیرستان برعهده گرفت. این دبیرستان بعداً  آزرم نامیده شد. مادر در نواختن تار نیز دستی داشت و به­‌گفته خودش تحت شرایط دوران و با ممنوعیت موسیقی برای بانوان، ساز را نیز باید هنگام رفتن نزد استاد ناچار زیر چادر و چاقچور پنهان و حمل نموده و آموزش و فراگیری آن هم نه با متد علمی متداول بلکه از طریق گوش و به­‌‌اصطلاح، سینه به سینه بوده است. پدر نیز از صوتی بسیار خوش و دلنشین برخودار بود که بستگان و خود او نیز به‌‌شوخی آن را حاصل روضه­‌خوانی ­پدر دانسته و به این بهانه پدر بزرگ را نیز با دانش گسترده و تسلط بسیار او به علوم، معارف و شعر به طنزگویی درباره آخوندها ترغیب می­نمودند.
پدر کارمند وزارت دارایی و مادر بانویی بسیار فرهیخته و در زمره بانوانی بود که در زمان خود پس از یازده سال تحصیل، به دریافت دیپلم متوسطه نایل می­شدند که او نیز پس از پایان تحصیلات و اخذ دیپلم از ” درّه­المدارس“ در تهران، مدتی نیز سمت ناظم را در همین دبیرستان برعهده گرفت. این دبیرستان بعداً  آزرم نامیده شد. مادر در نواختن تار نیز دستی داشت و به­‌گفته خودش تحت شرایط دوران و با ممنوعیت موسیقی برای بانوان، ساز را نیز باید هنگام رفتن نزد استاد ناچار زیر چادر و چاقچور پنهان و حمل نموده و آموزش و فراگیری آن هم نه با متد علمی متداول بلکه از طریق گوش و به­‌‌اصطلاح، سینه به سینه بوده است. پدر نیز از صوتی بسیار خوش و دلنشین برخودار بود که بستگان و خود او نیز به‌‌شوخی آن را حاصل روضه­‌خوانی ­پدر دانسته و به این بهانه پدر بزرگ را نیز با دانش گسترده و تسلط بسیار او به علوم، معارف و شعر به طنزگویی درباره آخوندها ترغیب می­نمودند.
۱۳۳

ویرایش

منوی ناوبری