عملیات کربلای ۴
عملیات کربلای ۴ | |
---|---|
محور عملیات کربلای ۴ | |
جنگ | ایران و عراق |
آغاز عملیات | ۵ دی ۱۳۶۵ |
پایان عملیات | ۵ دی ۱۳۶۵ |
فرماندهی | محسن رضایی |
عملیات کربلای ۴ از جمله عملیاتهای رژیم جمهوری اسلامی در زمان جنگ ایران و عراق بود، که به شکست سنگینی منجر شد و هزاران جوان ایرانی در آن کشته، مجروح و اسیر شدند. شواهد و اعتراف فرماندهان نظامی نشان میدهد این عملیات پیش از انجام لو رفته بود و در نتیجه نباید انجام میشد اما با اصرار رفسنجانی و به دستور خمینی انجام شد. بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از آن عملیات مرگآور محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در توییتی گفت:
«عملیات کربلای ۴ برای فریب دشمن انجام شد[۱] با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بودهاست. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم».[۲]
این حرف محسن رضایی واکنشهای بسیاری را در درون حاکمیت ایران ایجاد کرد، حسامالدین آشنا، از نزدیکان حسن روحانی در این باره خطاب به محسن رضایی گفت:
«وقت آن رسیده که به سؤالات کهنه بسیجیان و خانوادههای شهدا و ایثارگران دربارهٔ رازهای سربهمهر دفاع مقدس پاسخ دهید. اکنون باید خود را برای سؤالات سخت آماده کنید».[۳]
پاسدار حسین علایی اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه دربارهٔ این عملیات گفت:
عملیات کربلای ۴ در شب چهارم دی ماه ۱۳۶۵ انجام شد ولی با وجود تلاشها برای غافلگیر کردن ارتش عراق، قوای دشمن از قبل از شروع عملیات هوشیار شده بودند و برای مقابله با این عملیات آماده بودند؛ لذا عملیات گرچه چند ساعتی بیشتر طول نکشید، اما باعث تلفات سنگینی به نیروهای خودی شد و هیچ گونه دستاوردی دربرنداشت.[۴]
آمارهای رسمی به کشته و مفقود شدن ۱۷ هزار ایرانی در دو عملیات کربلای چهار و پنج و مجروح شدن ۲۶ هزار نفر دیگر در این عملیاتها اشاره میکند.[۵] با توجه به کشته شدن ۷ هزار ایرانی در عملیات کربلای ۵، میتوان نتیجه گرفت که در عملیات کربلای ۴ ده هزار نفر جان باختهاند.[۶]
با وجود این که محسن رضایی آن را یک عملیات فرعی و فریب نامید، اما قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران گفت: کربلای ۴ عملیات اصلی ایران در سال ۱۳۶۵ بود.[۷]
اگر ادعای محسن رضایی مبنی بر این که، این عملیات فریب برای کربلای۵ بود، را هم درست فرض کنیم؛ اما این ادعا بلافاصله توسط حسین علایی فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران رد شد؛ علایی گفت:
«اگر عملیات کربلای۴ که بر آن، نام «عملیات سرنوشت ساز» نهاده شده بود موفق میشد، عملیاتی به نام کربلای۵ در منطقه شلمچه، صورت نمیگرفت».[۸]
عملیات کربلای ۴ یکی از مهلکترین اشتباهات تاریخ جنگ بود به ویژه که اگر طرف ایرانی یعنی خمینی خواهان ادامهی جنگ نبود، به راحتی در ماههای اول جنگ، یا بعد از خروج ارتش عراق از خاک ایران، میتوانست جنگ را با خسارتهای بسیار کمتر به پایان برساند.
رو شدن خسارات مادی و انسانی در عملیات کربلای ۴ به عنوان یک نمونه از وقایع جنگ هشت ساله در زیر سوال بردن این جنگ و علل استمرار آن مؤثر بود. جنگی که به گفتهی تحلیلگران تنها در راستای سیاست صدور بحران برای حفظ بقاء جمهوری اسلامی ادامه یافت.
عملیات کربلای ۴
عملیات کربلای ۴ در محور ابوالخصیب به صورت گسترده در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه و به منظور آمادهسازی مقدمات فتح بصره توسط نیروهای ایرانی انجام شد.
به گفتهی حسین علایی از فرماندهان سپاه پاسداران، سپاه طرحی را برای انجام عملیات در تمام محدوده جبهه جنوب تهیه کرد تا از سه محور« هور»، «شرق بصره» یعنی شلمچه و محدوده شمال آن و «منطقه ابوغریب» یعنی منطقه جنوب خرمشهر و جزیره مینو، حمله سرنوشتسازی را صورت دهد. با این طرح قرار بود در هر محور ۵۰۰ گردان وارد عمل شوند. اما مسئولان کشور امکان تأمین این مقدار نیرو و تجهیزات و نیازمندیهای آن را غیر ممکن میدانستند.این طرح ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز داشت در حالی که کل بودجه کشور در سال ۱۳۶۵ مبلغی در حدود ۲۶۵ میلیارد تومان بود که حدود ۱۳۰ میلیارد تومان آن به نیروهای مسلح تعلق داشت.[۹]
علایی یادآور شد:
«عملیات کربلای ۴ در شب چهارم دی ماه ۱۳۶۵ انجام شد ولی عراق از قبل از شروع عملیات هوشیار شده بودند و برای مقابله با این عملیات آماده بودند. لذا عملیات گرچه چند ساعتی بیشتر طول نکشید، اما باعث تلفات سنگینی به نیروهای خودی شد و هیچ گونه دستاوردی دربرنداشت».[۱۰]
اهداف عملیات کربلای ۴
رژیم ایران در این عملیات هم هدف سیاسی و هم اهداف نظامی را دنبال میکرد؛ در هدف سیاسی دولت ایران قصد داشت بر روی نتایج جلسه سازمان کنفرانس اسلامی در کویت تأثیر بگذارد، اما در بعد نظامی با این عملیات حکومت ایران آماده میشد که بصره یکی از مهمترین و استراتژیکترین شهرهای عراق را تصرف کند.
البته خمینی یک هدف کلی را در سایهی این دو هدف دنبال میکرد، و آن این بود که با پیروزی یک فضای روانی در جامعه ایجاد کند، که هم نیروهای مخالف خودش را سرکوب کند و کنار بزند و هم برای خودش راه باز کند تا بتواند نیرو برای ادامهی جنگ جذب کند.
عملیات کربلای ۴ بیشتر یک ماجراجویی بود تا یک حملهی نظامی، هزاران نفر از طرف ایران کشته شدند، بسیاری از آنان نوجوانان و دانشآموزانی بودند، که محسن رضایی آنها را سربازان یکبار مصرف مینامید.
بطور خلاصه، هدف عملیات ایجاد یک جای پای مناسب در ساحل غربی اروند رود برای عملیات بعدی یعنی اشغال بصره بود. هدف سیاسی عملیات، به شکست کشاندن کنفرانس سازمان همکاری اسلامی بود که همان روزها در کویت برگزار میشد. لازم به یادآوری است که فرمانده عملیات محسن رضایی بود.
کربلای ۴ فریب یا شکستی دردناک
روزنامهی ایران به گوشهای از تلفات این جنگ بهنقل از خاطرات رفسنجانی اذعان کرده و نوشته است:
«آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکستخورده کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آنچه تا بهحال گفته بودند. نزدیک به ۱۰۰۰شهید و ۳۹۰۰مفقودالاثر داشتیم که اکثر آنها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱هزار مجروح».[۱۱]
اما بعد از نزدیک به ۳۰ سال محسن رضایی این شکست سنگین را عملیات فریب مینامد، او در تلویزیون دولتی در این خصوص گفت:
در کربلای ۴ خداوند به ذهن ما آورد که این را به عنوان عملیات فریب بنامیم.[۱۲]
عملیاتی که خسارات انسانی آن هولناک بود و یک شکست سخت نظامی به شمار میرود، اکنون محسن رضایی آن را یک عملیات برای فریب دشمن میخواند، که برای هر کسی که کوچکترین آگاهی از امور نظامی داشته باشد میداند که این ادعا بکلی دور از واقعیت است و هیچ فرمانده نظامی دست به چنین فریب پر هزینهای نمیزند.
عملیات لو رفته و اصرار بر انجام آن
بر اساس شواهد و اعترافات فرماندهان نظامی که در جنگ ایران و عراق حضور داشتند؛ این عملیات لو رفته بود اما از طرف رفسنجانی و محسن رضایی که مستقیماً از خمینی دستور میگرفتند؛ اصرار داشتند که این عملیات انجام شود. محسن رضایی در تلویزیون دولتی ایران مدعی شد که عملیات لو نرفته بود؛ وی گفت:
«ما هرسال دی ماه با یک داستان تکراری مواجه ایم که یک عده به صحنه میآیند که عملیات کربلای ۴ لو رفته است و هزاران نفر شهید شدند و فرماندهان هیچ توجهی برای جان بچههای مردم نداشتند. این یک قصه تکراری است».[۱۳]
سپس در توییتی اعلام کرد که این یک عملیات فریب بوده است؛ حسامالدین آشنا مشاور حسن روحانی در جواب این حرف محسن رضایی به نقل از خاطرات مهدیقلی رضایی از فرماندهان جنگ ایران و عراق نوشت:
«داخل سنگر شدم ، امین آقا( سردار شریعتی) پای بیسیم دوزانو نشسته بود ،پرسیدم کی به آب بزنیم ؟گفت : حتی ساعت عملیات هم لو رفته، ولی آقا محسن(رضایی) قبول نمیکند که عملیات لغو شود».[۱۴]
آشنا البته با لحنی گزنده به محسن رضایی جواب داد که:
«فرمانده کل! دهها هزار رزمنده و خانواده هزاران شهید هیچگاه از شما نپرسیدند چرا از چند شب قبل از عملیات کربلای چهار، آسمان از روشنایی منورهای چلچراغی دشمن مانند روز شده بود.
بچههای توپخانه لشکر ۲۷ هیچگاه از شما نپرسیدند چرا تنها ۴۵دقیقه پس از آغاز عملیات، تقریباً تمام قبضهها مورد اصابت توپهای دشمن قرار گرفت.
برادر محسن! بین عملیات فریب و عملیات لو رفته، تفاوت از زمین تا آسمان است.
ما شاید خطاکاران را ببخشیم اما خودشیفتگان را هرگز.
وقت آن رسیده که... به سؤالات کهنه بسیجیان و خانوادههای شهدا و ایثارگران درباره رازهای سربهمهر دفاع مقدس پاسخ دهید. اکنون باید خود را برای سؤالات سخت آماده کنید».[۱۵]
صادق زیباکلام هم در این باره نوشت:
«رضایی باید در خصوص آمار بالای شهدای عملیاتها توضیح دهد. بسیار سؤالات دیگری وجود دارد که بیپاسخ مانده است».[۱۶]
وی حتی شعار پیروزی در جنگ که دولت ایران مدعی آن است را هم زیر سؤال برد و نوشت:
«آیا ما واقعاً در جنگ پیروز شدیم؟ اگر پیروز شدیم چرا خمینی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ با عنوان نوشیدن جامزهر یاد کرد؟»[۱۷]
روزنامهٔ ایران ارگان دولت روحانی با اشاره به واکنشها در فضای مجازی نوشت: «واکنشهای کاربران فضای مجازی خیلی زود به این دو نوشته آغاز شد؛ واکنشهایی که محور اکثر آنها یادآوری تعداد شهدا و تلفات جنگی این عملیات و خصوصاً شهادت ۱۷۵غواص بود که با دست بسته زندهبهگور شدند. تعداد زیادی از این کاربران از محسن رضایی پرسیدهاند که آیا این تعداد تلفات میتواند توجیهکننده برنامه فرماندهان برای «فریب دشمن» باشد و آیا آنها هیچ تدبیری برای فریفتن دشمن جز این نداشتهاند؟».
روزنامهی دولتی ایران هم در این خصوص با یادآوری خاطراتی از فرماندهان پیشین جنگ از جمله حسین علایی، مهدیقلی رضایی، از فرماندهان اطلاعات لشکر ۳۱ عاشورا و برخی دیگر خاطرنشان کرده است که در شب عملیات برای خود محسن رضایی هم مسجل بود که این عملیات لو رفته ولی آن را متوقف نکرد و منجر به آن تلفات سنگین شد».[۱۸]
طاهری اصفهانی امام جمعهی سابق اصفهان در مورد عملیات کربلای ۴ در خاطرات خود گفت:
«عملیات کربلای چهار بود. [...] به خط مقدم که رسیدیم، دیدم که عراقیها از منورهایی استفاده میکنند که شب را مانند روز روشن میکند. به خرازی گفتم خودت را به آقایهاشمی برسان و بگو که عملیات لو رفته است. خرازی رفت و برگشت و گفت که آقایهاشمی گفته که من مقلد امام هستم و باید عملیات انجام شود. من پاسخ دادم که امام هم اگر شرایط را ببینند، اجازه عملیات نخواهند داد. اما به هر حال عملیات انجام شد. بچههای ما چند دسته بودند، گروهی که زیر آب میرفتند و یک لولههایی برای نفسکشیدن از بالای سرشان روی آب بیرون میآمد و عدهای هم که با قایق میرفتند. عراقیها این لولهها را میزدند و وقتی بچههای ما مجبور میشدند سرشان را بالا بیاورند، آنان را شهید میکردند. خلاصه تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کردند».[۱۹]
این نمونهها اثبات میکند که محسن رضایی و رفسنجانی و شخص خمینی به عنوان کسی که رفسنجانی از او تقلید میکرده و فرمان میگرفته، اصلیترین عاملان فاجعهای به نام عملیات کربلای ۴ هستند؛ روزی که جعبهی سیاه افتضاحات جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق باز شود، برای مردم ایران روشن خواهد شد که صلح عادلانه چقدر در دسترس بوده است، صلحی که شورای ملی مقاومت ایران در قالب یک طرح صلح با طرف عراقی امضا کرد و اثبات کرد که طرف عراقی دنبال صلح است و این خمینی است که خواستار ادامهی جنگ است. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر دفاع سابق حکومت ایران روز ۴ مهرماه ۱۳۸۴ اذعان کرد:
«هیچ کس هیچ کس غیر از مجاهدین، در داخل کشور وجود ندارد که بعد از خرمشهر، اطلاعیهیی یا بیانیهیی داده باشد که جنگ باید خاتمه پیدا کند. برخلاف ادعای فعلی احزاب سیاسی. هیچ کس… هیچ سندی وجود ندارد که بعد از اتمام عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، گروه سیاسی خواهان وضعیتی باشد که امروز اعلام میکند».[۲۰]
نظر کارشناسان نظامی
ژنرال عبدالحلیم ابوغزاله، وزیر دفاع پیشین مصر در کتاب «جنگ عراق و ایران»، کربلای ۴ را بدترین عملیات این جنگ از نظر سازماندهی و طراحی مانور خوانده و آن را به «حمله پیادگان مأیوس و ناامید انگلیس و فرانسه و آلمان علیه نیروهای سنگر گرفته یکدیگر در کانالها و مواضع دفاعی مجهز به تجهیزات پیشرفته در جنگ جهانی اول» تشبیه کردهاست.[۲۱]
جنگ بدون استراتژی جنگی
اعترافات فرماندهان جنگ نشان میدهد که دولت ایران هیچ استراتژی مشخصی در جنگ نداشته است؛ محسن رضایی در این خصوص گفت:
«در سال اول جنگ، راهبرد نظامی نداشتیم!
در کربلای۴ هم باید گردانها را کم میکردیم!
در سلسله عملیات والفجر هم همان مرحله اول، کافی بود و نباید مراحل بعدی اجرا میشد».[۲۲]
والفجر مقدماتی یکی دیگر از عملیاتهایی است که به گفتهی قاسم سلیمانی به شکست انجامید.[۲۳] رفسنجانی پیرامون این عملیات گفت:
«امام بهعنوان فرمانده کل قوا، با مسائل نظامی آشنا نبود... وقتی عملیاتی مانند والفجر، شکست میخورد و ناموفق میشد، اسمش را والفجر مقدماتی گذاشتند که در عملیات بعد جبران کنند! نظر امام بر ادامه جنگ، قاطع بود. حتی اجازه نمیدادند که این بحثها خدمت ایشان مطرح شود».[۲۴]
مجلهی نگین ایران درخصوص عملیات کربلای ۴ مینویسد:
«در ساعتهای پایانی، محسن رضایی از مشکلات انجام عملیات سخن میگوید و هاشمی پاسخ میدهد: "بروید حل کنید. مشکلات اینجا لاینحل نیست". رضایی میگوید: "برادرها میگفتند که اگر اینجا تکلیف است، ما میرویم دنبال حلش" و هاشمی پاسخ میدهد: "بله تکلیف است". پس از آن رضایی میگوید: "این را شما تعیین کنید". و هاشمی پاسخ میدهد: "من الآن دارم تعیین میکنم».[۲۵]
واضح هست که بدون استراتژی جنگی و با همان استراتژی هجوم امواج انسانی، تلاش میشده است که جنگ شعله ور بماند و به گفتهی رفسنجانی این خواست خمینی بوده است.
کربلای ۴ فقط یک نمونه است
بازخوانی و تحقیق پروندهی جنگ ایران و عراق نشان میدهد که فقط در عملیات کربلای ۴ نبوده که نیروی ایرانی شکست خورده است، اعترافات فرماندهان جنگ ضد ملی نشان میدهد که چندین عملیات بزرگ به شکست منجر شده و نتیجهی آن ریخته شدن خون دهها هزار جوان ایرانی بوده است.
قاسم سلیمانی در این خصوص گفت:
«ما هم عملیاتهای مختلفی داشتیم در صحنه جنگ که ما در طول سال یا بیش از پنج شش ماه از سال را روی آن کار کردیم اما به موفقیت نرسید فقط هم کربلای ۴ نبود، عملیات رمضان یکی از عملیاتهایی بود که تقریباً ناموفق شد به رغم اینکه رفت تا نزدیک اهداف اساسی خودش هم رسید اما در نهایت به نتیجه نرسید. عملیات والفجر مقدماتی از عملیاتهایی بود که در واقع کارهای فراوانی پیرامونش صورت گرفت، عملیات هم صورت گرفت اما به نتیجه نرسید، عملیات بدر جزو عملیاتهایی بود که؛ ما در طول جنگ در واقع ۵ یا ۶ عملیات داشتیم که جزو عملیاتهایی بودند که تلاشهای فراوانی برای آن صورت گرفت و اما منجر به موفقیت نشده؛ کربلای ۴ جزو عملیاتهای اصلی ما بود مثل رمضان که ناموفق شد مثل والفجرمقدماتی که ناموفق شد».[۲۶]
اما نه قاسم سلیمانی و نه هیچ کدام از فرماندهان جنگ این حکومت جواب نمیدهند که خون دهها و صدها هزار جوان ایرانی بر گردن کیست؟ خونهایی که به واسطهی اشتباهات مهلک سران این حکومت بر زمین ریخته شده است، مهلکترین اشتباه هم از جانب شخص خمینی بوده که این جنگ ضد ملی را ادامه داده است.
تلاشها برای پایان دادن به جنگ
مجاهدین از روز نخست شروع جنگ بهرغم این که معتقد بودند جنگ اجتناب ناپذیر بود و این خمینی بود که محرک جنگ بود، ولی در جبهههای مقدم جنگ شرکت کردند و به دفاع از خاک ایران پرداختند. اما مجاهدین پرسیدند:
«این سؤال به جای خود باقی است که آیا اختلافات ایران و عراق نمیتوانست در مسیر برخوردهای دیگری از سوی طرفین با پرهیز از تحریکات متقابل و رعایت اصول مسلم عرف و قوانین بینالمللی به سرانجامی جز جنگ، منتهی شود؟ و به خصوص باید جدا سؤال نمود که آیا ایران نمیتوانست از همان ابتدا با اتخاذ سیاستی انقلابی و هوشیارانه و با اعلام اینکه تحت هیچ عنوان (از جمله صدور مکانیکی انقلاب) قصد تحریک و دخالت در امور داخلی دیگران را ندارد – ضمن اینکه اجازهی دخالت در امور داخلی خود را به دیگران نخواهد داد – بهانه را بهدست عراق ندهد»؟[۲۷]
مهدی ابریشمچی مسؤل کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت جنگ ایران و عراق را این چنین توصیف میکند:
«آغازگر جنگ، عراق بود. ما این کار عراق را به شدت محکوم کردیم، چراکه سیاست بسیار غلطی بود. در مقابلِ تحریکات و دخالت رژیم در امور داخلی عراق، جنگ پاسخ آن نبود. چرا که تنها و تنها به سود رژیم، برنامهها و سیاستهایش تمام شد. در حقیقت بهانه را دست رژیم داد. همانطور که دیدیم، گویا خمینی جلاد از خدا خواسته، این جنگ را رحمت تلقی کرد؛ سپس سیاست جنگافروزی خود را تا آنجا که در توان داشت، ادامه داد؛ بنابراین در این زمینه کار عراق اشتباه بود و ما محکوم کردیم. بعد هم به خاطر اینکه نیروهای عراقی در داخل خاک میهن بودند، در دفاع از کشور شرکت کردیم و آنرا اعلام هم کردیم. ما با عراق جنگیدیم و شهدایی را هم تقدیم کردیم. تاریخ ایران شاهد این واقعیت هست. مواضع مقاومت در این زمینه به طور کامل روشن است، کما اینکه من خودم شاهد بودم و در نخستین ملاقات برادرمان مسعود با رئیس جمهور عراق افتخار حضور داشتم. در آن ملاقات، نخستین نکتهای را که برادر مسعود یادآوری کرد این بود که: «شما در جنگ به عنوان نیروی اشغالگر وارد خاک ایران شدید و آن زمان ما با شما جنگیدیم و شهدایی را هم دادیم». این توضیح برای این بود که در شروع مناسباتمان با عراق، همه چیز روشن باشد و چیزی در ابهام باقی نماند».[۲۸]
اکنون این رسانهها و مهرههای همین حاکمیت هستند که با زیر سؤال بردن آن با محسن رضایی که یک عملیات شکستخورده آن را توجیه میکند به مجادله برخاستهاند.
رهبر مقاومت ایران آقای مسعود رجوی در همان دوران بارها بر غیرمشروع بودن این جنگ ضدمیهنی و صلح دردسترس تأکید کرده بود. از جمله در خرداد سال ۱۳۶۴ در پیامی به مناسبت قطع بمباران شهرها گفت: «آخر چرا جنگ؟ مگر از پایان بهار سال ۶۱ و تخلیهٔ خرمشهر از قوای عراقی، یک صلح عادلانه امکانپذیر نبود؟ مگر شرایط برای عقد قرار داد صلح عادلانه، آماده نبود؟ پس دیگر چرا خمینی باید به جنگ ادامه میداد؟ چرا باید بخش عظیمی از بودجهٔ این کشور را بهرغم این همه گرانی و قحطی و نایابی در تنور جنگ به هدر میداد؟».
طبق طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران صلح عادلانه در دسترس بود و حتی دولت عراق این طرح را مبنای قابل قبولی برای مذاکرات صلح دانسته بود. اما این خمینی بود که برای بقای حکومت ننگینش نیاز به ادامه جنگ داشت.[۲۹]
مجاهدین البته بیکار ننشستند و کارزارهای بینالمللی راه اندازی کردند و مشروعیت جنگ ایران و عراق را از بین بردند، سپس با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی با حملات سنگین، خمینی را مجبور به قبول آتشبس کردند.
پس از گذشت ۳۰سال از پایان جنگ ضدملی و با توجه به نفی آن توسط بسیاری از مهرههای دولتی باز هم این سؤال پیش میآید که جنگ چگونه آغاز شد و چگونه پایان یافت؟
پانویس
- ↑ توییتر محسن رضایی
- ↑ توییتر محسن رضایی
- ↑ روزنامه انتخاب ۷ دی ۱۳۹۷
- ↑ سایت انتخاب ۹ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ کربلای چهار و پنج؛ ۴۳ هزار کشته و مجروح در خونینترین ماه جنگ برای ایران
- ↑ چند نفر در کربلای 5 شهید شدند؟
- ↑ تلویزیون دولتی ایران - شبکه ۳–۱۰ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ وبسایت انتخاب ۹ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ وبسایت انتخاب ۹ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ وبسایت انتخاب ۹ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ روزنامهی ایران ۸دی ۹۷
- ↑ تلویزیون دولتی ایران - شبکه ۳–۱۰ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ تلویزیون دولتی ایران - شبکه ۳–۱۰ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ وبسایت عصر ایران ۸ دی ۱۳۹۷
- ↑ روزنامه انتخاب ۷دی ۹۷
- ↑ خبرگزاری ایلنا ۸دی ۹۷
- ↑ خبرگزاری ایلنا ۸دی ۹۷
- ↑ روزنامهی ایران ۸دی ۹۷
- ↑ روزنامه اعتماد ملی، ۹ خرداد ۱۳۸۵
- ↑ تلویزیون حکومتی ۴ مهرماه ۱۳۸۴
- ↑ کتاب «جنگ عراق و ایران» به قلم ژنرال عبدالحلیم ابوغزاله وزیر دفاع پییشین مصر ص ۲۲۵
- ↑ تلویزیون دولتی ایران - ۳ مهر ۱۳۹۵
- ↑ تلویزیون دولتی ایران - شبکه ۳–۱۰ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ روزنامهی جمهوری اسلامی ۷مهر ۱۳۷۹
- ↑ مجله نگین ایران دوره ۱۲، شماره ۴۷، زمستان ۱۳۹۲، ص ۶۳
- ↑ تلویزیون دولتی ایران - شبکه ۳–۱۰ دیماه ۱۳۹۷
- ↑ فوقالعادهی نشریهی ”مجاهد“ ۱۰ آبان ۱۳۵۹
- ↑ طلسم جنگ (قسمت پایانی) - گفتگو با مهدی ابریشمچی مسئول کمیسیون صلح شورای ملی
- ↑ پیام مسعود رجوی - خرداد ماه ۱۳۶۴