تروریسم جمهوری اسلامی ایران

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۳ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تروریسم جمهوری اسلامی
تروریسم جمهوری اسلامی


تروریسم جمهوری اسلامی ایران یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جدی جهان است که هر روز ابعاد بیشتری به ‌خود می‌گیرد. تروریسم به قتل و آسیب‌رسانی به فرد یا گروهی از افراد با اهداف سیاسی اطلاق می‌شود. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌ است.

رژیم ایران در طی ۴دهه صدها نفر از مخالفان خود را در داخل و خارج ایران به شیوه‌ی ترور به قتل رسانده است. از جمله ترور‌های خارج کشوری این رژیم می‌توان از ترور شاپور بختیار آخرین نخست وزیر ایران پیش از انقلاب، فریدون فرخزاد خواننده و شومن، دکتر صادق شرفکندی دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، عبدالرحمن قاسلمو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، پرفسور کاظم رجوی فعال سیاسی و برادر مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران، علی مرادی و زهرا رجبی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران، عبدالرحمن برومند(هیئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران)، محمد حسین نقدی (کاردار سابق سفارت ایران در رم و عضو شورای ملی مقاومت) و صدها ترور دیگر نام برد.

پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمان‌های بین‌المللی بوده ‌است. نظام جمهوری اسلامی اگر چه در موضع‌گیری‌های رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده ‌است اما در موقعیت‌های مختلف و با زبان دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته است.

حمایت مالی و مادی از شبه نظامیان در عراق، لبنان، یمن، سوریه و ... را نیز می‌توان از جمله فعالیت‌های تروریستی رژیم ایران در سطح منطقه‌ای دانست. صدور تروریسم یا صدور بحران که در رژیم ایران از آن با عنوان صدور انقلاب نام برده می‌شود، استراتژی بقاء نظام جمهوری اسلامی است. همچنین جنگ خارجی به این رژیم امکان سرکوب در داخل را داده و برای آن پوشش و دستاویز فراهم می‌کند. به‌طور معمول هنگامی که یک حکومت از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و همچنین با مخالفت‌ و نارضایتی عمومی مواجه است، با ایجاد بحران در خارج از مرز‌های خود، مشکلات داخلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

تروریسم حکومتی ایران

در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم:

«در رژیم‌های تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. بعد از ۱۹۷۹ تروریسم همواره بخش لاینفکی از سیاست ایران بوده ‌است. گرچه در درون رژیم جناحبندی‌های رقیبی وجود دارد، ولی آن‌ها در یک چیز متفقالقول میباشند: ترور، گروگانگیری و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و داخلی بشمار میروند».

در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به دوران رفسنجانی آمده ‌است:

«هیج نشانهیی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکرات‌ها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این ۲جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد. ویا حتی باز شدن دروازه‌های ایران بعد از مرگ خمینی و در دوران نخستوزیری [ریاست جمهوری] رفسنجانی به روی کشورهای صنعتی غربی مانع از این نشد که رژیم ایران به تعقیب مخالفین در خاک کشورهای شریک تجاری خود ادامه ندهد. این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشی میگردد که ایران مبارزه با مخالفین خود را در ورای مرزها به عنوان یک موضوع داخلی تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات به‌وقوع پیوسته ‌است، برخورد نمیکند. به همین دلیل ایران هرگونه دخالت کشورهای خارجی را در این موضوع ممنوع میسازد»

همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌‌‌ است:

«بخش حراست و امنییت کشور در اداره امنیت و اطلاعات آلمان (BND) معتقد است که: مشکلات موجود در راستای مبارزه با این پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشی از آن است که درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمان‌یافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»

در این گزارش همچنین آمده است:

«در پشت تمام این گونه عملیات یک کشورمستقل با تمام ظرفیت لجستیکی خود قراردارد.

هیچکدام از کارگزاران رژیم ایران انجام یک ترور سیاسی در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. .... پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است.»

در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتی ایران پس از گذشتن از هرج و مرج‌ها و آشفتگی‌های اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق به ‌خود گرفت که براساس صلاحیت و توانمندی‌های مختلف ‌‌‌سازمان‌دهی شده ‌است. «اداره حراست از قانون اساسی آلمان» در گزارشی اطلاعات و دادههای خود را اینگونه در اختیار ادارهها و مراجع آلمانی قرار داد:

«بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران دستگاه‌های مختلف جاسوسی و ارگان‌های کنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. ۳ تشکیلات رسمی زیر از مهم‌‌ترین آن‌ها بشمار میآیند:

  • وزارت اطلاعات وامنیت (MOIS)
  • سپاه قدس (نیروی نظامی برون مرزی وابسته به سپاه پاسداران)
  • اداره اطلاعات نظامی (J2)»

تروریسم در جمهوری اسلامی بنا برگفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمی‌گردد. آن‌ها استناد می‌کنند:

«در مقدمه‌ی قانون اساسی تحت عنوان ارتش مکتبی می‌خوانیم:

ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب… نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهند بود.»

در کتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که توسط یکی از دست‌اندرکاران باسابقه‌ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی نوشته شده، می‌خوانیم:

«مسلمین یک مجموعه هستند که باید زیر چتر یک حکومت زندگی کنند و تمامی سرزمین آن‌ها به ‌وسیله‌ی حکومتی واحد اداره شود و دارای یک سیاست خارجی باشند تا دفاع از کیان اسلام و حفظ منافع مسلمین تحقق پیدا کند»»

این همان تئوری صدور بحران به خارج از مرزهاست که تروریزم جمهوری اسلامی بخشی جدایی ناپذیر از آن است.

ایجاد بحران در خارج از مرزهای کشور یا به عبارتی صدور بحران به چنین حکومتی این امکان را می‌دهد که:

  • توجهات را از مشکلات داخلی به سمت یک بحران یا مشکل بزرگ‌تر در خارج جلب کند.
  • مشکلات داخلی را ناشی از بحران خارجی دانسته و از خود سلب مسئولیت کند.
  • با طرح صورت مسئله‌ی بحران بزرگ‌تر، از پاسخ‌گویی به مطالبات داخلی امتناع کند.
  • با طرح صورت‌ مسئله‌ی بحران بزرگ‌تر، مخالفان داخلی را سرکوب کند و توطئه‌گر نام دهد.
  • با طرح صورت‌ مسئله‌ی بحران بزرگ‌تر، توجهات را از سرکوب مخالفان به سمت دیگری معطوف کند و آن‌را بپوشاند.
  • در رابطه با نیروهای خودی برای حرکت، انگیزه‌بخشی کند و ظرف مادی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک برای تکثیر آن‌ها ایجاد نماید.

آراء تروریستی رهبران جمهوری اسلامی

بنا به گفته مخالفان جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ عمل تروریستی علیه مخالفان در خارج ایران انجام داده ‌است و این جدای از عملیات تروریستی جمهوری اسلامی علیه اتباع و اماکن خارجی است. در بررسی نظرگاه‌های جمهوری اسلامی مشخص می‌شود که نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به ‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقه‌ی فقیه است.

خمینی در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ با یک فتوای چند خطی رسما فتوای قتل یک نویسنده انگلیسی به اسم سلمان رشدی را صادر نمود.

خامنه‌ای از اواخر سال۷۱ از طریق محمدعلی تسخیری رئیس روابط بین‌الملل دفترش اقدام به راه‌اندازی اردوگاه‌های آموزشی برای مسلمانان سایر کشورها نمود. با تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی این اردوگاه‌ها زیر نظر آن سازمان به کار خود ادامه داد.

رفسنجانی بررسی‌ها نشان می‌دهد ترورهای سیاسی در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی در مقایسه با ترورهای نامنظم زمان خمینی به ۲برابر افزایش پیدا کرد. افزایش قابل توجه ترور در زمان رفسنجانی حاکی از نظرگاه رفسنجانی است که در هفتمین سالروز اشغال سفارت آمریکا در تهران گفت:

«در لبنان ضربه‌یی که آمریکا خورد و خفتی که آمریکایی‌ها تحمل کردند عمیقا به ‌حساب ما می‌گذارند و به حساب ما هم هست»

رفسنجانی رسما در رسمی‌ترین تریبون جمهوری اسلامی (نماز جمعه تهران) از فلسطینیان دعوت کرد که بجای هر فلسطینی که کشته می‌شود آن‌ها باید ۵فرانسوی یا آمریکایی بکشند.

میرحسین موسوی نخست‌وزیر دوران جنگ با عراق از این‌که در جریان عملیات تروریستی رژیم در خارج از ایران، نبود، زبان به [u1] شکوه می‌گشاید. وی در استعفانامه‌اش به خمینی در ۱۴شهریور۶۷ نوشت:

«عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت می‌گیرد… بعد از آن‌که هواپیمایی ربوده می‌شود، از آن با خبر می‌شویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابان‌های لبنان گشوده می‌شود و صدای آن در همه جا می‌پیچد، متوجه قضیه می‌شویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدان‌های‌شان از این امر آگاه می‌شویم».

خاتمی که در دوره خودش به گفتگوی تمدن‌ها و «تنش‌زدایی» معروف شده ‌است در مورد سلمان رشدی چنین می‌گوید:

«سلمان رشدی نویسنده‌ی کتاب آیات شیطانی باید براساس حکم شرعی حضرت امام خمینی اعدام شود و هیچ راهی برای گریز وی از اجرای این حکم نیست. شرق و غرب جنایتکار به ‌ویژه حاکمان انگلیس با توجه به انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی به جهانیان ثابت کردند که تنها با جمهوری اسلامی و امام دشمن نیستند بلکه با دین مبین اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان در سطح جهان نیز دشمن می‌باشند. سکوت حاکمان کشورهای عربی در مقابل انتشار کتاب آیات شیطانی این مسأله را ثابت کرد که آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند.»

همچنین خاتمی در مقام وزیر تبلیغات خمینی «ریاست بریگاد مستقل ترور» را برعهده داشت.

خلخالی قاضی شرع منصوب خمینی در مصاحبه با روزنامه کیهان ۱۴ می ۱۹۷۹ چنین گفت:

«کسانی که بعد از انقلاب اسلامی کشور را ترک نموده‌اند جنایتکاران واقعی محسوب می‌شوند و سزای آن‌ها مرگ است».

علی فلاحیان وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ۳۰ اوت ۱۹۹۲ در مصاحبه با بی‌بی‌سی:

«...... گروهک‌ها … مجبور شده‌اند مثل یک دزد از کشور فرار کنند. ما کوچک‌‌ترین خللی در مبارزه با آن‌ها بخود راه نمی‌دهیم. ما قدرت آن را داریم که آن‌ها را تعقیب و فعالیت‌هایشان را به‌طور مداوم درخارج از کشور تحت نظارت و مراقبت داشته باشیم… از موفقیت‌های دیگر ما وارد آوردن ضربات کاری به گروهک‌های خرابکار در خارج از کشور ونقاط مرزی می‌باشد…»

محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه پاسداران نیز در تیرماه سال۷۰ اعلام کرد:

«در پیروزی انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا، آمریکا ضرب شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌یی که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی ۴۰۰افسر و درجه‌دار و سرباز را یک‌مرتبه به جهنم فرستاد، هم تی ان تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است، فلذاست که در خلیج‌فارس درمانده شده»

محسن رضایی فرمانده سابق سپاه نیز گفت:

«... روزی جرقه‌های خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشینگتن زبانه می‌کشد و مسئولیت عواقب آن نیز بر عهده‌ی آمریکا است… روزی خواهد رسید که در هیچ جای این دنیا یهودیان نیز مانند سلمان رشدی نتوانند خانه‌یی برای سکونت پیدا کنند.» (کیهان، ۲۹مهر۱۳۷۰)

هدف از تروریسم در جمهوری اسلامی

بطور کلی ۳هدف در این رابطه برآورد می‌شود

1.   تروریسم وسیله‌یی برای سرکوب

2.   تروریسم وسیله‌یی برای شانتاژ

3.   تروریسم وسیله‌یی برای توسعه طلبی

تروریسم وسیله‌یی برای سرکوب

جمهوری اسلامی از همان سال‌های اولیه از ترور به ‌عنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش چه در داخل کشور و چه در خارج کشور استفاده کرد. ترور زندانیان آزاد شده از زندان با اشکال مختلفی از جمله تصادف‌های ساختگی، حمله به زندانیان سیاسی توسط باندهای زندانیان خطرناک و به قتل رساندن آن‌ها از جمله زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی که در زندان فشافویه در سال ۱۳۹۸ توسط ۲زندانی خطرناک و با ضربه‌های چاقو به قتل رسید، از بین بردن زندانیان سیاسی و امنیتی تحت عنوان خودکشی که نمونه‌های زیادی از آن‌ها در میان دستگیرشدگان قیام دی ماه ۱۳۹۶ اتفاق افتاد از جمله سینا قنبری، وحید حیدری و همچنین کاووس سید امامی استاد جامعه‌شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در زندان اوین، زهرا بنی‌یعقوب، ابراهیم لطف‌الهی، ولی‌الله فیض مهدوی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و حتی خود سعید امامی شکنجه‌گر و طراح قتل‌های زنجیره‌ای و بسیاری از ترورهای وزارت اطلاعات را می‌توان از همین سری برشمرد.

اما تروریسم به‌عنوان وسیله‌یی برای سرکوب، اکثر قربانیانش را در خارج از کشور گرفته ‌است. طرح‌های مختلف برای ترور مخالفان سیاسی و در رأس آن‌ها مسعود رجوی و اعضای سازمان مجاهدین، که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی تا این تاریخ ادامه دارد جزیی از بکارگیری این شیوه است.

تروریسم ابزار شانتاژ و ارعاب

علاوه بر این رژیم خمینی با به ‌کارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش می‌کرد تا به شانتاژ دولت‌های خارجی و کسب امتیاز از آن‌ها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی به ‌مدت یک دهه در لبنان یک نمونه‌ی روشن از این سیاست تروریستی بود.

جمهوری اسلامی در سال۶۱ تیپ «محمد رسول‌الله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد. بعداز پایان ‌‌ماموریت این تیپ یک سپاه ویژه به ‌نام سپاه لبنان شامل ۲۰۰۰پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال۶۹ تحت فرماندهی آن درآمد.

این شیوه از تروریسم جمهوری اسلامی همچنین به ‌وسیله وزارت اطلاعات پیش می‌رود. مذاکره و چانه‌زنی حول گروگان‌های خارجی در لبنان یکی از کارهای وزارت اطلاعات بود. یکی از مسئولان این مذاکرات سعید امامی بود.

۱- در بهمن۶۶ سعید امامی با رونالد دوما وزیر خارجه‌ی سابق فرانسه که آن‌موقع مشاور رئیس جمهور بود در ژنو ملاقات می‌کند. شاهد C تصریح می‌کند در فوریه۸۸ (بهمن۶۶) به اتفاق سعید امامی با دوما در ژنو ملاقات کردیم موضوع مذاکرات آزادی گروگان‌های فرانسوی در لبنان بود…

۲- مذاکرات سعید امامی با مقامات آلمانی در مورد گروگان‌های این کشور در لبنان در مرداد ماه۶۷.

شاهدC می‌گوید به ‌همراه امامی به آلمان مسافرت کرده و با سیاستمداران (حزب سوسیال دموکرات) به نام‌های ویگل و اپلر ملاقات کرده ‌است.

تصمیم به تقویت گروه‌های بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز جزیی از همین سیاست است که در شورای عالی امنیت گرفته می‌شود. به ‌عنوان مثال به نمونه‌ی زیر اشاره می‌شود:

«در فروردین۷۴ در مرکز پژوهش‌های علمی وزارتخارجه جلسه‌یی به ‌ریاست صریح‌القلم رئیس مرکز پژوهش‌های علمی وزارت خارجه و مشاور سیاسی شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد. موضوع این جلسه مقابله با فشارهای بین‌المللی روی رژیم با استفاده از جنبش‌های اسلامی (بنیادگرا) بود. در این جلسه لغو قرارداد کوناکو توسط آمریکا، لغو قرارداد نفتی رژیم با آذربایجان به ‌خاطر فشار آمریکا به کشور آذربایجان، مسأله‌ی دامن‌زدن به اختلاف ایران و امارات بر روی ۳جزیره، مسأله‌ی نیروگاه‌های اتمی و قرارداد با روسیه بحث شد و به ‌عنوان انتقاد و اشکال مطرح گردید که اگر در گذشته حمایت کافی از جنبش اسلامی در آذربایجان به ‌عمل آورده بودیم می‌توانستیم با استفاده از این جنبش‌ها مانع قرارداد آمریکا با آذربایجان بشویم و به ‌دنبال آن طرح کمک به جنبش آذربایجان را نتیجه گرفتند. در این اجلاس رابطه جمهوری اسلامی با شیعیان بحرین به ‌عنوان یک نقطه‌ی مثبت مورد بررسی قرار گرفت که گفتند با این جنبش می‌توان آن‌ها (کشورهای خلیج فارس) را وادار کنند امتیازات مورد درخواست نظام را به آن‌ها بدهد. در مورد چندین گروه اسلامی حامی نظام در بقیه‌ی کشورها نیز در این جلسه بحث شد و نتایج آن به شورای عالی امنیت ملی ارائه شد. شورای عالی امنیت به ‌دنبال این گزارش به وزارت اطلاعات و نیروی قدس ‌‌ماموریت داد که جریانات بنیادگرا را تقویت کند که به ‌دنبال آن در ماه‌های خرداد، تیر، مرداد و شهریور۷۴ چند دوره‌ی فشرده آموزشی برای نیروهای بنیادگرا از چند کشور عربی و اسلامی گذاشت.»

تروریسم ابزار توسعه طلبی

خمینی به‌عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی در پیام خود به مناسبت مراسم حج در ۱۰مرداد۱۳۶۶ گفت:

«با صدور انقلاب‌‌‌مان به سیطره و ظلم جهانخوران خاتمه می‌دهیم.»

خمینی یک‌سال بعد در ۲۹تیر سال۱۳۶۷، روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ (آتش بس در جنگ ایران و عراق) و در سالگرد حادثه مکه گفت:

«جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد… ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامی‌مان بارها اعلام نموده‌ایم که در صدد گسترش اسلام در جهان و کم کردن سلطه‌ی جهان‌خواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم…»

دکتر کلیم صدیقی، مدیر مؤسسه‌ی اسلامی لندن، گفت:

«جهان‌بینی خاص امام خمینی که تعداد بسیاری مسلمانان به ‌ویژه جوانان را در خارج از ایران شدیدا تحت تأثیر خود قرار داده همان تأکید مکرر امام به این است که مهم نیست که ایران نابود شود، مهم این است که اسلام پیروز شود.»

خمینی معتقد بوده‌ است که این نظریه فعلا امکان عملی شدن ندارد و برای هدف مرحله‌یی جمهوری اسلامی ایجاد یک «اتحاد جماهیر کشورهای اسلامی» را مدنظر قرار داد که ایران، ام‌القرا و کانون اصلی آن باشد. در همین راستا خمینی در پیامش به حجاج تأکید کرد:

«اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق به همه‌ی ملت‌های اسلامی است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همه‌ی ملت‌های تحت ستم است… به ‌یاری خداوند از قطرات پراکنده‌ی پیروان اسلام … و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد…»

خمینی در عمل هم برای این کار عراق را به‌ عنوان اولین کشور برای همین اقدام انتخاب کرد. او شعار «فتح قدس از طریق کربلا» را برای این هدفش برگزید. منتظری جانشین وقت خمینی در۲۴فروردین۱۳۵۹ در ملاقات با خمینی از وی درخواست کرد که رهبری انقلاب عراق را به ‌عهده بگیرد. وی در این ملاقات به خمینی گفت: «این روزها برادران عراقی ما مرتبا‌ مراجعه می‌کنند و می‌گویند همان ‌طور که حضرت امام خمینی انقلاب ایران را رهبری کردند تا به ثمر رسید، انتظار داریم که انقلاب عراق را هم رهبری کنند».

خمینی (آخوند) دعایی را که در تمام طول اقامتش در نجف با او همراه بود، را به سفارت بغداد منصوب کرد و وظیفه‌ی اصلی او را صدور انقلاب به این کشور قرار داد. موضع‌گیری‌های بعدی او در باره عراق و دخالت‌های گسترده جمهوری اسلامی در عراق در سال‌های ۵۸ و ۵۹ زمینه جنگ را فراهم کرد

قانون اساسی نظام که مرجع قانونی عملکرد این نظام است بر استفاده از تروریسم منعی نداشته و بلکه تصریح دارد و به موارد ذکر شده استناد می‌کنند.

در کتاب اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی هدف شماره یک سیاست خارجی «تلاش در جهت برقراری حکومت جهان اسلام» ذکر شده و در توضیح این هدف آمده‌ است:

«از نظر مکتب اسلام دنیا به ‌طور کلی به ۲منطقه تقسیم می‌شود، یکی دارالسلام که در آن احکام الهی اسلام اعمال می‌شود و حاکمیت با مکتب اسلام است و دیگر دارالکفر که در آن سرزمین نظام حاکم در چارچوب احکام اسلام عمل نمی‌کند. بر این اساس تنها مرزی که اسلام می‌شناسد مرز عقیدتی است و سایر مرزها (از جمله مرز جغرافیایی) مطرود و محکوم است».

در همین کتاب در رابطه با وظیفه‌ی وزارت خارجه‌ی نظام آمده ‌است:

«مخصوصا با توجه به اهداف بسیار وسیع و گسترده‌یی که جمهوری اسلامی در ارتباط با صدور انقلاب و نهضت‌های آزادیبخش و گروه‌های اجتماعی و حتی آحاد ملت‌ها دارد، وزارتخارجه باید با شیوه‌های ارشادی، هماهنگی لازم را میان ارگان‌های مختلف در زمینه‌ی سیاست خارجی به عمل آورد».

مراکز آموزش تروریسم در ایران

مراکز آموزشی نیروی قدس

1.   پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش

2.   پادگان باهنر در جاده‌ی چالوس، اطراف سد کرج

3.   پادگان علی‌آباد قم در اتوبان تهران - قم

4.   پادگان مصطفی خمینی در عشرت‌آباد تهران

5.   پادگان کریت کمپ در ۴۰کیلومتری جاده‌ی اهواز- ماهشهر

6.   پادگان فاتح غنی‌حسینی بین تهران و قم

7.   پادگان غیور اصلی در کیلومتر ۳۰ جاده‌ی اهواز - خرمشهر

8.   پادگان ابوذر در قلعه‌شاهین اهواز

9.   پادگان حزب‌الله در ورامین

10.                    پادگان آموزشی ایذه

11.                    پادگان امیرالمؤمنین در بان‌روشان ایلام

12.                    پادگان آموزشی کوثر در جاده‌ی دزفول- شوشتر

13.                    پادگان امام صادق در قم

14.                    مرکز آموزشی لویزان

15.                    مرکز آموزشی آبیک

16.                    مرکز آموزشی درویش در کیلومتر ۱۸ جاده‌ی اهواز ماهشهر

17.                    مرکز آموزش غازان‌چی در ۳راهی روانسر - کرمانشاه و کامیاران

18.                    دانشگاه بیت المقدس قم

19.                    مدرسه نواب صفوی در اهواز

20.                    آموزشگاه نهاوند در ۴۵کیلومتری نهاوند

۲مرکز از مراکز فوق از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. پادگان آموزشی امام‌علی در شمال تهران و پادگان باهنر در حوالی سد کرج در شمال غرب تهران.

پادگان آموزشی امام‌علی

به ‌دنبال تشکیل سپاه قدس، معاونت آموزشی این نیرو در پادگان امام‌علی واقع در تهران - میدان تجریش انتهای خیابان البرزکوه (محل لشگر سابق گارد شاه در شمال کاخ سعدآباد) مستقر شد.

اولین فرمانده‌ی معاونت آموزشی قدس، سرتیپ پاسدار شمس بود. وی قبل از این مدت‌ها فرماندهی نیروی ۹ بدر را به ‌عهده داشت. پاسدار سرتیپ عروج، معاون پاسدار شمس، به فرماندهی پادگان آموزشی امام‌علی منصوب شد. عروج قبل از این سمت، فرمانده‌ی سپاه ویژه‌ی حفاظت بود که حفاظت خامنه‌ای را به ‌عهده داشت و قبل از آن نیز از فرماندهان سپاه پاسداران در لبنان بود. در سال‌های بعد، پاسدار شمس فرمانده‌ی سپاه بوسنی شد و پاسدار عروج با حفظ سمت فرماندهی پادگان آموزشی امام‌علی به فرماندهی معاونت آموزش قدس منصوب شد. فرماندهی این پادگان بعدها به ‌عهده‌ی پاسدار نوروزی گذاشته شد. نوذری در سال۷۶ جای خود را به پاسدار سرتیپ قربانی داد که تاکنون[u1]  فرماندهی این پادگان را به ‌عهده دارد. آموزش‌های این پادگان از نظر نظامی به ‌ویژه در زمینه‌ی پاراتیزانی و شهری در سطح عالی (ماقبل دوره دافوس) قرار داشت.

در این پادگان علاوه بر کادرهای سپاه قدس، افراد غیرایرانی نیز آموزش می‌بینند. از جمله مواد آموزشی این دانشگاه عبارتند از:

آموزش‌های سیاسی - ایدئولوژیک، انفجار و تخریب، کار با انواع بمب‌ها، شیوه‌ی کارگذاری و نحوه‌ی جاسازی آن‌ها، تیراندازی در حین حرکت با ماشین و موتور، کار با سلاح‌های مختلف، کمین و ضدکمین، تعقیب و مراقبت و بدن‌سازی و جنگ تن به تن.

در گزارشی به تاریخ ۱۹مرداد۱۳۷۰ که درباره‌ی معاونت آموزش و پایگاه آموزشی امام‌علی، منتشر شد آمده است:

«شمس و عروج معتقدند که پادگان به ‌لحاظ کادر آموزش‌دهنده خودکفا است، مربی‌های بسیار زیادی با تجارب عملیات برون مرزی در اختیار دارند، عروج نیز یکی از اساتید آموزش‌دهنده است، شمس نیز آموزش می‌دهد. در حال حاضر یک برنامه‌ی عقیدتی برای کادر و مسئولین پادگان که حدود ۲۰نفر هستند تشکیل شده و قرار است یک دوره‌ی آموزش عالی نیز برای ۶۰نفر از عناصر رسمی نیروی قدس تشکیل شود.

«در مورد آموزش غیرایرانیان نیز» خردادماه۱۳۷۰ یک دوره‌ی آموزشی برای غیرایرانیان تمام شد، در این دوره تعداد زیادی از شیعیان کویتی دوره دیدند. بر پایه‌ی همین آموزش‌ها بود که بعد از ترور بختیار دست اندرکاران گفته بودند:” بله، اگر ما این آموزشهای این‌چنینی را تقویت کنیم، اهرم‌های خوبی در سراسر دنیا خواهیم داشت. “»

یکی از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشی امام‌علی می‌گوید:

«معاونت آموزشی قدس در این پادگان یک دانشگاه جدی اطلاعات تأسیس کرد که ابتدا کادرهای سپاه قدس را آموزش داد و بع دهم نیروهای مبارز کشورهای دیگر را … مبارزینی که اخیرا در اروپا و ژاپن مترجمین آیات شیطانی و بختیار را ترور کردند تحت فرماندهی عروج در پادگان امام‌علی آموزش دیده بودند.»

آموزش تروریست‌ها در پادگان امام‌علی در طول این سالیان بی‌وقفه ادامه داشته ‌است. در حال حاضر دست‌کم۵۰ تن از ایادی رژیم از کشورهای عربی در ۵گروه ۱۰نفره در این پادگان آموزش تروریستی می‌بینند. این گروه‌ها به ‌دلیل حفاظت اطلاعات، طوری ‌‌‌سازمان‌دهی شده‌اند که از وجود یکدیگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.

پادگان باهنر

سپاه قدس، پادگان باهنر را در سال۷۲ در جاده چالوس، اطراف سد کرج و در نزدیکی روستای بیلوا در محلی که به باغ سرهنگ مشهور است راه‌اندازی کرد و به ‌سرعت به یکی از مهم‌ترین پادگان‌های آموزشی نیروی قدس تبدیل شد. به ‌جز اتباع کشورهای آسیای مرکزی که عموما در پادگان امام‌علی آموزش می‌بینند، آموزش اتباع سایر کشورها که توسط نیروی قدس جذب می‌شوند در این پادگان صورت می‌گیرد.

مسأله‌ی مخفی‌کاری و محدود نگاه‌داشتن اطلاعات افراد، در این پادگان به ‌شدت رعایت می‌شود. آموزش‌ها طوری سازمان داده شده ‌است که افراد کمترین اطلاعات را از وضعیت یکدیگر کسب کنند، به ‌عنوان مثال در سال۷۴ که ‌‌‌هم‌زمان ۱۱نفر بحرینی در این پادگان آموزش می‌دیدند، چون ‌‌ماموریت یک تیم ۲نفره‌ی آن‌ها با ۹نفر دیگر تفاوت داشت، ۲سیستم آموزشی کاملا مجزا برای آن‌ها اختصاص داده بودند تا از حضور یکدیگر در این پادگان مطلع نشوند. قواعد جنگ شهری، اصول مخفی‌کاری، شیوه‌ها و تاکتیک‌های جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی، اسلحه‌شناسی، بدن‌سازی و کار با مواد منفجره و سلاح‌های مختلف در این پادگان آموزش داده می‌شود. علاوه بر این در پادگان باهنر به تروریست‌ها آموزش می‌دهند که در محیط‌های مختلف چگونه ‌‌ماموریت‌شان را عملی کنند و در صورت دستگیری چگونه اطلاعات خود و به‌خصوص رابطه‌شان را با جمهوری اسلامی حفظ کنند. در این پادگان تروریست‌ها علاوه بر آموزش‌های نظامی و تاکتیکی، آموزش‌های سیاسی و ایدئولوژیک از جمله بخش‌هایی از فقه و اصول حوزه آموزش می‌بینند.

اولویت‌های آموزشی پادگان باهنر

اولویت‌های پادگان باهنر بسته به شرایط مختلف متفاوت است. در برخی شرایط این پادگان آموزش‌های فشرده و ویژه‌یی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. در بهار سال۷۴ با توجه به شرایط خاص بحرین پادگان باهنر آموزش یک گروه ۹نفره و یک تیم ۲نفره از ایادی خود را برای انجام ‌‌ماموریت‌های ویژه در بحرین در دستور قرار داد. در شهریور ماه همان سال یک گروه ۶نفره را به همین منظور تحت آموزش‌های ویژه و فشرده قرار داد. از سال۱۳۷۵ آموزش مربیگری برای عناصر خارجی در دستور کار پادگان باهنر قرار گرفت. هدف این بود که مربیان جدید بتوانند در کشورهای دیگر در سطح گسترده‌تری آموزش‌ها را پیش ببرند.

یکی از فرماندهان پادگان باهنر بعد از ۱۱سپتامبر در یک جلسه‌ی خصوصی گفت:

«بعداز ۱۱سپتامبر، فعالیت‌های ما از حساسیت بالایی برخوردار است و قرار شده تا پایین آمدن این التهابات با حساسیت بیشتر امنیتی در انتخاب نفرات برای آموزش اقدام کنیم. چون الان آمریکا دنبال بهانه‌یی است که تلافی انفجارات را دربیاورد. اما به رغم تمام حساسیت‌ها ما آموزش‌ها را تعطیل نکرده‌ایم و در حال حاضر (بهمن۱۳۸۰) در این پادگان یک دوره‌ی مربیگری برای یک گروه ۲۲نفره از برادران عرب در جریان است که پس از پایان آموزش‌هایشان به محل‌های خودشان برای پیاده‌کردن این آموزش‌ها خواهند رفت.»

پادگان امام صادق

پادگان امام صادق در قم، وابسته به نیروی قدس سپاه و یکی از مراکز آموزش تروریستی این نیرو است. این پادگان در جنب پادگان تیپ ۱۷ علی‌ابن ابی‌طالب واقع شده ‌است و با دیوارکشی از این پادگان جدا شده‌ است.

دراین پادگان کلیه‌ی فنون تروریستی همراه با موضوعات بنیادگرایی به عناصر خارجی از جمله مصری‌ها، عراقی‌ها و لبنانی‌ها آموزش داده می‌شود.

آموزشگاه نهاوند

آموزشگاه نهاوند در ۴۵کیلومتری نهاوند واقع است و توسط سپاه پاسداران اداره می‌شود. در این آموزشگاه عناصر خارجی از جمله لبنانی‌ها و افغانی‌ها جهت ‌‌ماموریت‌های جاسوسی و تروریستی آموزش می‌بینند.

دانشکده‌ی بیت‌المقدس قم

از ابتدای سال۶۹ جمهوری اسلامی برای جذب مسلمانان اهل سنت، در دفتر خامنه‌ای ارگانی به ‌نام مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی به ریاست اخوان واعظ‌زاده‌ خراسانی تشکیل داد. ‌‌‌هم‌زمان خامنه‌ای ارگان دیگری به ‌نام مجمع جهانی اهل‌البیت به ‌ریاست محمدعلی تسخیری به ‌منظور جذب شیعیان سایر کشورها تشکیل داد. تا سال ۱۳۹۱ ریاست مجمع‌التقریب را تسخیری به‌عهده داشت اما ریاست مجمع جهانی اهل‌البیت را علی‌اکبر ولایتی تا کنون(۱۴۰۲)به ‌عهده دارد. نیروی قدس به ‌منظور آموزش عناصر خارجی با همکاری مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی، دانشکده‌ی بیت‌المقدس را در قم دایر نمود. قبلا به آن مجتمع بیت‌المقدس و یا آموزشگاه ملل نیز می‌گفتند. فرمانده‌ی این مجتمع، پاسدار سرتیپ صادق‌نژاد از فرماندهان نیروی قدس است. در این دانشکده سرتیپ پاسدار احمد شریفی از فرماندهان تروریستی نیروی قدس که در انفجار خبر عربستان دست داشته ‌است، مستقر می‌باشد. وی رابطه‌ی فعالی با پاسدار سرتیپ احمد شریفی، فرمانده‌ی سپاه ششم قدس و از دست‌اندرکاران انفجار خبر در عربستان سعودی، دارد. مجتمع در ۲ارگان ‌‌‌سازمان‌دهی شده بود:

1.   مرکز خاتم با مسئولیت شناسایی و جذب نیرو در خارج کشور

2.   مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به ‌عهده دارد که هم آموزش‌های اهل سنت و هم آموزش‌های اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.

مراکز آموزش تروریستی واجا

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، برای آموزش‌دادن تروریست‌های غیرایرانی، اغلب از پادگان‌ها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگان‌های ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریست‌های خود در این پادگان‌ها آموزش می‌دهد.

مرکز آموزشی لویزان

پادگان آموزشی لویزان واقع در منطقه‌ی لویزان تهران، مرکز آموزش‌های اطلاعات و ضداطلاعات ارتش است و مربیان آن تماما از افسران ارشد ارتش می‌باشند. وزارت اطلاعات از این پادگان برای آموزش کادرها و تروریست‌هایش استفاده می‌کند. عاملان ترور کاظم رجوی بخش زیادی از آموزش‌های خود را در این پادگان گذرانده بودند.

مرکز آموزشی آبیک

مرکز آموزشی شهری آبیک از سوی وزارت اطلاعات برای مانور و تمرین عملیات تروریستی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مرکز از سال‌ها پیش در یک پادگان تأسیس شده ‌است. شکل ظاهری این پادگان به صورت یک شهر است و در آن خیابان، کوچه، مغازه و منازلی (هرچند به ‌صورت نیمه‌ساخته) ایجاد کرده‌اند که شکل ظاهری یک شهر را داشته باشد. مانور عملیات تروریستی را با ایجاد شرایط مشابه محل عملیات، در این مرکز انجام می‌دهند. در این مانورها از جنازه‌های بی‌صاحب به ‌عنوان سوژه استفاده می‌کنند. دست اندرکاران ترور کاظم رجوی طرح ترور را در همین مرکز بارها تمرین کرده‌بودند.

مرکز آموزشی درویش

مرکز آموزشی درویش وزارت اطلاعات، در پادگان درویش، یک مرکز آموزشی نیروی انتظامی (ناجا)، واقع شده‌‌ ‌است. این پادگان در کیلومتر ۱۸ جاده‌ی اهواز - ماهشهر می‌باشد. وزارت اطلاعات از سال۱۳۷۰ برای آموزش دادن سلاح‌های شهری به تیم‌های تروریستی از این مرکز استفاده می‌کند.

نفراتی که وزارت اطلاعات به این مرکز می‌فرستد عموما در ترکیب‌های ۲ یا ۳نفره می‌باشند. وزارت اطلاعات رابطین مشخصی در این پادگان دارد و عوامل خود را به اسم کوچک و مستعار معرفی می‌نماید. نفرات وزارت اطلاعات برای رفت و آمد به این پادگان برای این‌که شناخته نشوند از خودروهای فرماندهان پادگان استفاده می‌کنند. تمرکز آموزش افراد وزارت اطلاعات در این پادگان بیشتر در روزهای آخر هفته (چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه) است که پادگان بیشتر حالت تعطیلی دارد. آسایشگاه، کلاس‌های درس، سالن تیراندازی افراد وزارت اطلاعات از بقیه پادگان مستقل است و از محل‌های مختص به وزارت اطلاعات استفاده دیگری نمی‌شود.

پادگان علی‌آباد قم

یکی دیگر از مراکز مورد استفاده‌ی وزارت اطلاعات برای آموزش تروریست‌هایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، ۴۰ کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده ‌است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزش‌های وزارت اطلاعات به ‌وجود آورده‌است.

عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر ۳۲۰میلیمتری را به ‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در ۵مارس سال ۱۹۹۶ برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با ۳قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه۱۳۷۵هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد

تروریست‌های وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.

پادگان مصطفی خمینی

پادگان آموزشی مصطفی خمینی از دیگر پادگان‌های آموزشی مورد استفاده‌ی وزارت اطلاعات است. این پادگان در داخل پادگان ولی‌عصر سپاه پاسداران در عشرت‌آباد تهران واقع شده‌ ‌است. ستاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه در پادگان ولی‌عصر مستقر است. وزارت اطلاعات از پادگان مصطفی خمینی که آن را با دیوارهایی از پادگان ولی‌عصر جدا کرده‌‌ است جهت آموزش عناصری استفاده می‌کند که نسبت به ناشناخته ‌ماندن هویت‌شان بسیار حساس است. در این مرکز کلیه‌ی آموزش‌های نظامی و اطلاعاتی شامل آموزش‌های امنیتی، جاسوسی و ترور و آخرین شیوه‌های شکنجه آموزش داده می‌شود.

پادگان کریِت کمپ اهواز

وزارت اطلاعات یک پادگان آموزشی به ‌نام کریت کمپ در ۴۰کیلومتری جاده‌ی اهواز ـ ماهشهر نیز دارد. این پادگان در جنب پادگان حبیب‌اللهی سپاه پاسداران و تحت نظر آن اداره می‌شود. فرمانده‌ی این پادگان (تا سال ۱۴۰۱) سیدعباس موسوی است که از افراد گارد جاویدان در زمان شاه بوده ‌است. مربیان اطلاعاتی که در این پادگان به تروریست‌های وزارت اطلاعات آموزش می‌دهند، عمدتا از تهران به این مرکز می‌آیند.

مرکز آموزش غازان‌چی

مرکز آموزش غازان‌چی در نزدیکی پلیس راه غازان‌چی در ۳راهی روانسر، کرمانشاه و کامیاران واقع شده ‌است. وزارت اطلاعات از این مرکز برای آموزش تروریست‌های اعزامی به عراق استفاده می‌کند.

پادگان فاتح غنی‌حسینی

این پادگان بین تهران و قم قرار دارد و محل آموزش مزدوران خارجی است. پاره‌یی از عوامل جمهوری اسلامی در ترکیه که توسط نیروی قدس و وزارت اطلاعات استخدام شده بودند، در این پادگان آموزش دیده‌اند. این تروریست‌ها با همکاری دیپلومات‌های سفارت جمهوری اسلامی در ترورهای زیر دست داشته‌اند:

- ربودن و به قتل عضو مجاهدین علی‌اکبر قربانی در سال۷۲

- ترور توران دورسون، روزنامه‌نگار ترک در شهریور۶۹

- ترور اوغورمومجو، روزنامه‌نگار ترک که در بهمن۷۱ با بمب‌گذاری در اتومبیلش ترور شد.

پادگان غیور اصلی

پادگان آموزشی غیور در کیلو متر۳۰ جاده‌ی اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقه‌ی طولانی در آموزش مزدوران خارجی است. ‌‌‌هم‌زمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. تا اواخر سال ۱۴۰۰ نفرات لشکر انصارالحسین ۹بدر در این پادگان مستقر بوده‌اند.

سایر مراکز آموزش تروریستی

برخی دیگر از مراکز و پادگان‌های تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آن‌ها آموزش می‌بینند، به ‌شرح زیر است:

  • پادگان ابوذر واقع در قلعه‌شاهین اهواز محل آموزش تروریست جهت اعزام به عراق
  • مدرسه‌ی نواب صفوی در اهواز مورد استفاده آموزش‌های تئوریک
  • پادگان حزب‌الله در ورامین مخصوص آموزش تروریست‌هایی که برای عملیات علیه مجاهدین به خاک عراق اعزام می‌شدند.
  • پادگان آموزشی ایذه که در نزدیکی شهر ایذه واقع شده ‌است. یک افسر اطلاعات به ‌نام هادی از طرف اداره‌ی اطلاعات اهواز در این محل به تروریست‌ها آموزش کار با سلاح می‌دهد و یک افسر اطلاعات دیگر به ‌نام نعمت کمک‌مربی است.
  • پادگان امیرالمومنین در منطقه‌یی موسوم به بان‌روشان واقع در ۳۵کیلومتری ایلام، یکی دیگر از مراکز آموزشی تروریست‌ها‌ است. این پادگان متعلق به سپاه ایلام است و بسیاری از عملیات تروریستی در خاک عراق از همین‌جا سازمان داده می‌شود.
  • پادگان آموزشی کوثر واقع در جاده‌ی دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. تا سال ۱۴۰۱، حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریست‌ها آموزش می‌دهد.

گردش‌ کار توسعه تروریسم

مراحل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است:

1.   جذب نیرو با استفاده از انگیزه‌های مذهبی

2.   آموزش نیروها

3.   ‌‌‌سازمان‌دهی نیروهای آموزش‌دیده

4.   به خدمت گرفتن آن‌ها در عملیات تروریستی

پاسدار مصلح که شخصا فرماندهی انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال۱۹۸۳را برعهده داشت در این رابطه در مصاحبه با پیام انقلاب (نشریه‌ی سپاه پاسداران) در خرداد۱۳۶۴به ‌عنوان سومین سال اعزام به لبنان درباره‌ی اهداف سپاه رژیم در لبنان می‌گوید:

«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طول ۳سال از حضور خودش در سطح لبنان سعی کرده ‌است که حول چند محور اساسی فعالیت نماید.

محور اول فعالیت ما فعالیت‌های فرهنگی و صدور انقلاب اسلامی به جامعه‌ی لبنان می‌باشد…

محور کار دوم ما آموزش است. در این مرحله ما آموزش برادران لبنانی را در ۲بعد عقیدتی و نظامی شروع کرده‌ایم… این آموزش‌ها در چند سطح داده می‌شود. اول سطح مقدماتی است که در حسینه‌ها و مساجد است. بعد آموزش‌های عمومی، و بعد آموزش‌های تخصصی را برادران لبنانی فرا می‌گیرند… بیش از ۴۰درصد کلاس‌ها عقیدتی است…

محور سوم: سپاه در طول این مدت در لبنان به ‌‌‌سازمان‌دهی برادران لبنانی پرداخته ‌است، بدین معنا که پس از طی مراحل محورهای اول و دوم که آموزش عقیدتی و نظامی است به ‌‌‌سازمان‌دهی افراد می‌پردازیم…

محور چهارم کار، به ‌کارگیری برادران است که مراحل ۳محور اول را طی کرده‌اند…»

این ۴محور که مصلح به آن اشاره می‌کند محور فعالیت‌های رژیم در سایر کشورها نیز می‌باشد. در برخی کشورها مانند لبنان یا در برخی مقاطع در بوسنی و سودان و… این ۴مرحله با هم انجام می‌شود. اما در برخی کشورها رژیم پس از جذب افراد، آن‌ها را با محمل‌های مختلف (تورهای مسافرتی و زیارتی یا سمینار…) به ایران آورده و بعداز ارزیابی توسط ارگان‌های اطلاعاتی، افراد موردنظر خود را انتخاب کرده و در کمپ‌های آموزشی، به آن‌ها آموزش تروریستی می‌دهد و سپس آن‌ها را ‌‌‌سازمان‌دهی کرده و برای اهداف مشخص به ‌‌ماموریت اعزام می‌کند

شناسایی و عضوگیری

دستگاه‌های تروریستی رژیم اعم از نیروی قدس یا وزارت اطلاعات برای گزینش نفرات جدید به ‌شدت سخت‌گیری می‌کنند. افراد ابتدا توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یا رایزن فرهنگی کاندیدا می‌شوند. آن‌گاه با راه‌اندازی یک سری تورهای مسافرتی که گردانندگان آن از نفرات اطلاعاتی رژیم هستند، نفرات مناسب‌تر به ‌‌ماموران اطلاعاتی رژیم (از وزارت اطلاعات یا نیروی قدس) در کشور مربوطه معرفی می‌شوند. ‌‌مامور اطلاعاتی یک کار تحقیقاتی روی هرکدام از این نفرات انجام داده و پرونده‌ی نفرات مربوطه را برای تهران می‌فرستد. در تهران حفاظت نیروی قدس یا وزارت اطلاعات یک نسخه از پرونده را برای قسمت تشخیص هویت وزارت اطلاعات ارسال می‌کند. سپس بعد از مشخص شدن نظر قسمت تشخیص هویت، افراد برای آموزش توسط نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات پذیرفته می‌شوند.

موضوعات آموزشی

وزارت اطلاعات و نیروی قدس در مراکز آموزشی خود علاوه بر آموزش عقیدتی، آموزش‌های نظامی و اطلاعاتی نیز به تروریست‌ها می‌دهد. برخی از این آموزش‌های نظامی و اطلاعاتی این مراکز به شرح زیر است:

آموزش‌های جاسوسی و اطلاعاتی

۱ـ آموزش نفوذ در مکان‌های مختلف و حساس از قبیل کارخانه‌ها، فرودگاه‌ها، مراکز کامپیوتری و اتاق فرمان کارخانه‌های اسلحه‌سازی

۲- آموزش نفوذ به جلسات، محفل‌ها و گروه‌های مختلف

۳ـ آموزش کار با انواع و اقسام وسایل صوتی و چگونگی ضبط صدای افراد مورد نظر

۴ـ نقشه‌خوانی، مکان‌یابی و هویت‌شناسی و عکس‌برداری با دوربین‌های مادون قرمز و دوربین‌های معمولی

۵ـ آموزش تکنیک‌ها و وسایل ارتباطاتی و مدیریت و کنترل ارتباطات

1.   آموزش کار با دستگاه‌های استراق سمع و نحوه‌ی کار گذاشتن و کنترل این دستگاه‌ها

2.   تعقیب و مراقبت

3.   ضد تعقیب

4.   عبور و مرور غیرقانونی از مرزها

آموزش تخریب

۱ـ آموزش کار با تی‌ان‌تی جهت منفجرکردن ماشین‌ها، ساختمان‌ها و پل‌ها

۲ـ مواد انفجاری پلاستیک جهت کارگذاری تله‌های انفجاری به ‌منظور ترور افراد مورد نظر

۳ـ بمب‌های خمیری جهت جاسازی در محل‌های مناسب به منظور تخریب یا ترور

آموزش خاص ترور

۱- آموزش انواع سلاح‌های انفرادی

۲- آموزش سلاح‌هایی مانند M16 و M12، یوکولف روسی به تیم‌های عملیاتی

۳- آموزش جنگ تن به تن.

۴- آموزش شیوه‌های ترور افراد بدون سلاح مانند ترور از طریق شکستن گردن و ضربه‌زدن به نقاط حساس، خفه‌کردن فوری با استفاده از بعضی وسایل ابتدایی و…

۵ـ آموزش عملیات شهری و تمرین روی ماکت‌های عملیاتی

مراکز تصمیم‌گیری اقدامات تروریستی

دفتر ولی فقیه

در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی، همه تصمیم‌گیری‌ها در اختیار ولی‌فقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود؛ و مقامات رده بعدی از جمله خامنه‌ای، رفسنجانی، اردبیلی، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیما فرامین را از شخص خمینی می‌گرفتند. اطلاعات نشان می‌دهد خمینی ۱۰ سال به تنهایی در مورد قتل‌های سیاسی تصمیم‌گیری می‌کرد. او شخصا فتوای ترور دکتر کاظم رجوی را داد بود و همچنین در پرونده‌ی حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده ‌است که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملی‌مقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.

در گزارشی آمده‌‌ است:

«اتخاذ تصمیم در در راستای ترور مخالفین سیاسی پروسه اداری مشخصی را طی مینماید. «دادستانی کل انقلاب اسلامی» به عنوان مدعی‌العموم از «رهبری جمهوری اسلامی» تقاضای صدور «فتوی»، یعنی حکم مذهبی نافذ از جانب یک روحانی شیعه دارای درجه اجتهاد، را مینماید. چنانکه رهبر مذهبی در رابطه با حکم اعدام یکی از وزرای زمان شاه به نام منوچهر گنجی در ۱۷ مارس ۱۹۹۳ چنین پاسخ داد:

«شخص مذکور مرتد و مفسد مهدورالدم است، به علت دشمنی با خدای عزوجل و حضرت خاتم الانبیا (ص) و نسخ فرامین و احکام الهی و ترویج فتنه و فساد در مملکت اسلامی؛ و به منظور صیانت اسلام و مسلمین باید ریشه این فاسد سریعا قطع تا موجب عبرت دیگران شود».

دادستان کل انقلاب بر این اساس فرمانش را بدین شرح صادر میکند:”علیهذا در امتثال امر حضرت ولی فقیه مد ظله العالی، که انشاءالله خدای متعال سایه ایشان را بلند نمایند، سوابق مشارالیه مشتمل بر مدارک مضبوطه و بدست آمده در مکاتبات سفرای جمهوری اسلامی و برخی از مقامات خارج از کشور، در شورای قضایی اعلم حکام شرع مطرح و مورد بحث و مداقه قرار گرفت و همگی به اجماع قتل او را از نظر شرعی واجب دانستند. “»

ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران ۵گانه‌ی رژیم، تصمیمات ترور و ‌آدم‌ربایی را اتخاذ می‌کرد.

شورای عالی امنیت ملی ارگان تصمیم‌گیری

در قانون اساسی مصوب سال ۶۸ در مورد شورای امنیت ملی آمده‌‌ است:

«به‌ منظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاست‌های دفاعی ـ امنیتی و نیز بهره‌برداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورای‌عالی امنیت تشکیل می‌شود».

روند تصمیم‌گیری

شورای عالی امنیت برای تصمیم‌های تروریستی با حضور ۸عضو ثابت و ۲نماینده‌ی ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارت‌خارجه تشکیل می‌شود.

تصمیم به تقویت گروه‌های بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته می‌شود. بعداز مرگ خمینی کلیه‌ی تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شده‌‌ است.

روزنامه‌ی ساندی‌تلگراف ۱۷تیر۷۵ نوشت:

«... شورای عالی امنیت، به ‌ریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره می‌کند و دستور عملیات تروریستی به ‌تروریست‌های آموزش‌دیده توسط همین ارگان صادر می‌شود».

تقسیم وظایف

علاوه بر تصویب طرح‌های تروریستی، شورای عالی امنیت هم‌چنین وظایف و حوزه‌ی اصلی کار سازمان‌های اطلاعاتی و تروریستی نظام را تعیین می‌کند. به ‌عنوان مثال:

«در دیماه۷۶ شورای عالی امنیت به ‌ریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفت‌وآمد آزادانه‌ی اعضا و ‌‌ماموران این سازمان را به ‌خارج به ‌عنوان خبرنگار و وابسته‌ی فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیه‌ی کالاها و محموله‌های وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است؛ و برای جلوگیری از افشای فعالیت‌های این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنه‌ای و شورای عالی امنیت ملی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد.»

عوامل اجرایی اقدامات تروریستی

کمیته‌ی عملیات ویژه

این کمیته بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی جمهوری اسلامی است. این کمیته یک معاونت ويژه در وزارت اطلاعات است که به دستور خمینی تشکیل شد. کار آن ربایش،‌ قتل،‌ ترور،‌ شکنجه و دستگیری‌های خاص است. این کمیته، ترور بختیار،‌ حادثه میکونوس، آمیای آرژانتین را استارت زد. بعد قرار شد در داخل هم کارهایی انجام بدهند. مسعود مولوی عنصر اطلاعاتی سابق رژیم که در آبان ماه 1398 در ترکیه ترور شد در این رابطه می‌گوید:

«با پیشنهاد محسن رضایی به خمینی و موافقت او قرار شد پرونده مواد مخدر در کل در دست سپاه پاسداران باشد. این کمیته طبق نظریه فقهی خمینی مبنی بر دفع افسد به فاسد که براساس آن می‌شد برای حفظ حکومت اسلامی مثلا یک شخص کشته بشود به انفجار حرم امام رضا دست زدند. همچنین است انفجار رهپویان سیدالشهدای وصال شیراز که در سال 1378 منفجر کردند و 14 نفر کشته و 208 نفر زخمی داشته است یا ترور تاجیک و ترور حاجیان همه از جمله پروژه‌هایی بود که فقط عملیات ویژه آن را انجام می‌داد. این معاونت شکنجه‌گاه رسمی و شکنجه‌گر رسمی دارد و این به معنی آن است که خامنه‌ای دستور آن را داده است. از دیگر نمونه‌های کار این معاونت قتل‌های زنجیره‌ای بود بصورتی‌که در پرونده این قتل‌ها بیش از 400 بار اسم معاونت ویژه ذکر شده است. در زمان قتل‌های زنجیره‌ای این معاونت زیر مجموعه معاونت امنیت بوده است. بازجوهای قتل‌های زنجیره‌ای الان در معاونت ویژه وزارت اطلاعات مشغول به کار هستند. مثل جواد آزاده،‌مصطفی کاظمی،‌ باوند، عالیخانی که عکس‌های جدید و قدیم آن‌ها نیز موجود است. ترور دانشمندان هسته‌ای و افراد سایبری جمهوری اسلامی نیز توسط این معاونت انجام شده است.»

اما به گونه‌ای دیگر می‌توان روند شکل‌گیری این ارگان را اینگونه عنوان کرد که پس از مرگ خمینی ابتدا رفسنجانی دستور ترورهای سیاسی را صادر می‌کرد. اما پس از مدتی کلیه‌ی ارگان‌های اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنه‌ای سازمان داده شد. خامنه‌ای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصا به ‌عهده گرفت و آن‌ها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد. وی همچنین جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، را از او پس گرفت. ‌‌‌هم‌زمان در دفتر خامنه‌ای کمیته‌یی به نام کمیته‌ی عملیات ویژه که به اختصار، کمیته ویژه و دفتر ویژه نامیده می‌شود تکمیل شد که، ریاست آن‌را آخوند محمد حجازی عهده‌دار شد. از ماه ژوئن ۱۹۸۹ اتخاذ تصمیم در رابطه با عملیات قتل‌های سیاسی در حیطه اختیارات «کمیته عملیات ویژه» قرار گرفت که ارگانی است سری و فراتر از قانون. در این کمیته فقط مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی حق شرکت و رأی دارند. این افراد عبارتند از:

ولایت فقیه، رئیس جمهوری، وزیر اطلاعات/ واواک، وزیر امورخارجه، فرمانده سپاه پاسداران.

تصمیمگیری‌های اتخاذشده در «کمیته عملیات ویژه» شرط انجام عملیات در خارج کشور میباشد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقام‌های کاملا مورد اعتماد نظام هم در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات به ‌تناسب موضوع مورد بحث شرکت می‌کنند.

کمیته‌ی ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را به ‌عهده دارد که یک حلقه‌ی آن به تصویب رساندن طرح‌هایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیه‌ی ارگان‌های اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را به ‌عهده دارد.

جلسات کمیته‌ی عملیات ویژه در غیاب خامنه‌ای، توسط حجازی برگزار می‌شود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنه‌ای می‌رساند. حجازی معمولا برای پیشبرد طرح‌ها و برنامه‌های مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگان‌های سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است. از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهده‌دار شده بود مستقیما ‌به حجازی گزارش کار می‌داد و فلاحیان به ‌خصوص در دوره‌ی دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارش‌های وزارت اطلاعات را به ‌طور هم‌زمان به رفسنجانی و حجازی می‌داد.

پورمحمدی و سعید امامی و همکاران‌شان اجرا کننده‌ی طرح‌هایی بودند که در کمیته‌ی عملیات ویژه تصویب می‌شد و حجازی به ‌عنوان رئیس دفتر ویژه آن‌ها را هدایت و رهبری می‌کرد. حجازی هم‌چنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت.

سپاه پاسداران ارگان اصلی تروریسم جمهوری اسلامی

خمینی از اولین روزهای به ‌قدرت رسیدن، به ‌منظور حفظ حاکمیت و هم‌چنین به ‌منظور فراهم کردن گسترش نظام، درصدد ایجاد یک نیروی نظامی تماما قابل اعتماد برآمد. به ‌همین منظور در اسفند۵۷ برخی از افراد مورد اعتمادش را که بعضا تجربیاتی از درگیری‌ها و جنگ‌های لبنان نیز داشتند ‌‌مامور کرد تا یک تشکیلات نظامی راه بیندازند. این تشکیلات بعدا «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نام‌گذاری شد. شورای انقلاب خمینی در اردیبهشت سال۵۸ حکم رسمی تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کرد و یک شورای فرماندهی ۷نفره به فرماندهی جواد منصوری ‌‌مامور ‌‌‌سازمان‌دهی آن گردید. در شهریور۵۸ جواد منصوری از فرماندهی سپاه استعفا داد و پس از او مدتی دوزدوزانی و سپس مرتضی رضایی (فرمانده اسبق حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار۵۹ عباس زمانی معروف به ابوشریف به فرماندهی سپاه منصوب شد. در سال۶۰ به ‌دنبال آغاز مقاومت مسلحانه‌ی محسن رضایی که تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجسته‌یی در سرکوب و صدور توسعه و ترور ایفا کرده بود، به فرماندهی سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامی در سال۶۰ و هم‌چنین با وارد شدن سپاه در جنگ، تغییرات زیادی در ساختار سپاه ایجاد شد و به ‌تدریج ۳نیروی زمینی، هوایی و دریایی در آن سازمان داده شد.

اطلاعات سپاه

از همان اوایل تاسیس سپاه پاسداران، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسیس شد و محسن رضایی که عضو شورای ۷نفره سپاه بود به فرماندهی اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضایی به ‌عنوان فرمانده‌ی اطلاعات سپاه مستقیما در ارتباط با شخص خمینی قرار داشت و به او مستقیما گزارش می‌داد. رضایی از همان ابتدا یک تیم ۵نفره را ‌‌مامور راه‌اندازی و بازسازی ساواک کرد، این تیم به ‌سرعت کلیه‌ اطلاعات مربوط به ‌اداره‌ی کل ساواک تهران را جمع‌آوری نمودند. او بسیاری از شکنجه‌گران و بازجویان ساواک، به ‌ویژه افراد مربوط به اداره‌ی سوم (امنیت داخل) را به ‌خدمت گرفت. رضایی هم‌چنین برای آموزش دادن به کادر اطلاعاتی نظام، شماری از کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی را از سوریه به تهران آورد. آن‌ها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلی واقع در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ شروع کردند. پس از مدتی احمد وحیدی و سپس قاسم سلیمانی فرمانده‌ی واحد اطلاعات سپاه گردیدند. در سال۵۹ واحد نهضت‌های آزادیبخش و دفتر سیاسی به ‌‌‌سازمان‌دهی سپاه اضافه شد. واحد نهضت‌های آزادیبخش با کمک واحد اطلاعات سپاه نقش فعالی در صدور تروریسم و گسترش نظام ایفا کرد. این واحد در سال ۱۳۶۳ در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (که بعضا به آن اطلاعات نظامی نیز گفته می‌شد) از سال ۶۰ به بعد مستمرا ابعاد بزرگتری به خود گرفت. مجری اصلی عملیات تروریستی تا سال۱۳۶۳ همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.

واحدهای برون مرزی سپاه

هم‌زمان با تغییراتی که در اطلاعات سپاه داده شد، بخش عمده‌ی دستگاه بازجویی و شکنجه و واحدهای عملیات شهری اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش مسئولیت سرکوب در داخل کشور تحت عنوان امنیت به وزارت اطلاعات واگذار شد. متقابلا نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروریسم گسترش پیدا کرد. از جمله سپاه لبنان تقویت شد و پاسدار خاکسار فرمانده آن گردید و «دفتر پشتیبانی لبنان» در ستاد مرکزی پاسداران در تهران به ‌ریاست پاسدار حقانی و به ‌منظور پشتیبانی و تأمین تدارکات سپاه لبنان تشکیل شد. سپاه لبنان در طول این سال‌ها از نفرات غیرایرانی برای گروگانگیری، هواپیماربایی، عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی، کشورهای هم‌جوار ایران به ‌ویژه ترکیه استفاده می‌کرد.

قرارگاه‌های تروریستی سپاه

معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جدید سپاه، برای فعالیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی در کشورهای هم‌جوار قرارگاه‌های زیر را به ‌وجود آورد:

قرارگاه رمضان: به ‌منظور فعالیت‌های اطلاعاتی و تروریستی تشکیل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار باقر ذوالقدر (قائم مقام کنونی سپاه) و بعداز آن پاسدار جعفری صحرارودی شد. صحرارودی همان کسی است که قاسملو را سر میز مذاکره در وین به ‌قتل رساند و در حال حاضر نیز سرتیپ پاسدار احمد فروزنده است.

قرارگاه انصار: در شرق کشور به ‌ویژه روی افغانستان و پاکستان متمرکز است. این قرارگاه با همکاری وزارت اطلاعات، به ۱۳پایگاه مجاهدین در شهرهای کویته و کراچی در۱۷تیر۱۳۶۶ با استفاده از آر.پی. جی، نارنجک و مسلسل حمله کرد و در نتیجه ۳تن از مجاهدین به‌شهادت رسیده و دست کم ۳۳نفر مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاکستان فعال بوده‌ است و در حال حاضر نیز قرارگاه مرکزی آن در مشهد قرار دارد.

قرارگاه بلال: این قرارگاه در تهران تشکیل شد و مسائل تروریستی را در کشورهای غیر هم‌جوار ایران دنبال می‌کرد. این قرارگاه‌ها بعدا به فرماندهی نیروی قدس منتقل شدند.

نیروی قدس

پس از جنگ و بحث‌هایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «نیروی قدس» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از ۳نیروی هوایی، دریایی و زمینی و نیروی چهارم «مقاومت بسیج».

قدس واحدی از سپاه پاسداران است که برای اجرای عملیات ویژه ‌‌‌سازمان‌دهی شده ‌است و دومین ستاد و مرکز تروریسم دولتی میباشد:

«این واحد مسئول امنیت داخلی در بخش‌های نظامی و غیرنظامی، حفاظت افراد، سرکوب قیام‌های مسلحانه (کردها، ناآرامی‌های داخلی) و در خارج از مرزها مسئول حمایت از جنبش‌های اسلامی، اجرای عملیات تروریستی، تهیهکننده دانش تکنولوژیک برای سلاحهای ABC (اتمی، بیولوژیکی و شیمیایی) و تکنولوژی‌های پرتابی (موشک) وخرید قطعات مربوطه لازم وتهیه نمونه سلاح‌های خاص وغیره میباشد».

از آن پس وظایف فعالیت‌های تروریستی و صدور بنیادگرایی به نیروی قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحیدی برای راه‌اندازی نیروی قدس قدیمی‌ترین و مجرب‌ترین کادرهای اطلاعات سپاه و نیروی قرارگاه رمضان را جدا کرده و به نیروی قدس منتقل نمود. وی هم‌چنین کلیه قرارگاه‌هایی که در سپاه فعالیت برون‌مرزی داشتند را به نیروی قدس منتقل کرد. محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در آن زمان در باره‌ی نیروی قدس در بدو تأسیس گفت:

«هدف ما از ایجاد نیروی قدس تشکیل «ارتش بین‌الملل اسلامی» است.»

نیروی قدس نمایندگانی در سفارت‌خانه‌های رژیم ملایان که به حوزه‌ی ‌‌ماموریتش مربوط می‌شود، مانند عراق، سودان، اتریش و آلمان و… دارد. هماهنگی بین نیروی قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزیر اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات انجام می‌شود.

فرماندهی نیروی قدس

نیروی قدس تحت کنترل خامنه‌ای و مجری تصمیم‌های اوست. این امر تحت نظارت ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح انجام می‌شود. رئیس این ستاد سرلشکر پاسدار محمد باقری است که مستقیما تحت امر ولی فقیه می‌باشد. ‌‌ماموریت‌های نیروی قدس توسط فرماندهی کل سپاه پاسداران ابلاغ می‌شود. فرمانده سابق نیروی قدس سرتیپ پاسدار قاسم سلیمانی و معاون او سرتیپ پاسدار ربیعی بود. پاسدار ربیعی رئیس ستاد نیرو نیز بود. وی هماهنگی‌های نزدیکی با وزارت اطلاعات دارد و در مهم‌‌ترین جلسات نیز شرکت می‌کند.

هدف‌ها و ‌‌ماموریت‌های نیروی قدس

الف - تبلیغ و هدایت جریانات قشری در کشورهای مختلف و به ‌خصوص کشورهای اسلامی

ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستیک «هواداران انقلاب اسلامی» و جنبش‌های «اسلامی» و گروه‌های موسوم به حزب‌الله در خارج ایران

ج- کسب اطلاعات و به ‌ویژه اطلاعات نظامی و استراتژیک

د- ترور مخالفان نظام و نویسندگان و ناشران و سیاستمدارانی که با رژیم آخوندی ضدیت دارند، با همکاری وزارت اطلاعات

ه- تشکیل «سپاه» انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف مانند سپاه ۹بدر برای عراق و سپاه بوسنی و سپاه ترکیه (سپاه پنجم) و سپاه لبنان (سپاه هفتم) و سپاه آفریقا و سپاه سودان و…

ستاد و قرارگاه‌های نیروی قدس

ستاد نیروی قدس در تهران در پادگان کاظمی در نزدیکی ستاد مشترک سپاه واقع است.

نیروی قدس دارای ۴قرارگاه فرماندهی اصلی در مناطق مرزی است که فعالیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی آن را در مناطق مختلف مرزی ایران با کشورهای همسایه هدایت می‌کنند:

  • سپاه یکم قرارگاه فرماندهی برای عراق - قرارگاه رمضان به فرماندهی سرتیپ پاسدار احمد فروزنده برای عراق که ستاد فرماندهی آن در تهران و دارای ۳قرارگاه در استان‌های هم‌جوار با عراق است:

قرارگاه نصر در شمال (نقده) به فرماندهی سرتیپ پاسدار محمود فرهادی

قرارگاه ظفر در غرب (کرمانشاه) به فرماندهی سرتیپ پاسدار عبیداوی

قرارگاه فجر در جنوب (اهواز) به فرماندهی سرتیپ پاسدار عبدالرضا بیات

  • سپاه دوم قرارگاه فرماندهی برای پاکستان قرارگاه «نبی‌اکرم» در زاهدان به فرماندهی سرتیپ پاسدار شیبانی
  • سپاه سوم قرارگاه فرماندهی برای ترکیه و آذربایجان - قرارگاه «حمزه» در ارومیه. این قرارگاه برقراری ارتباط با گروه‌های کرد مخالف ترکیه و هم‌چنین سرکوب اکراد در داخل ایران و اقدام به عملیات تروریستی علیه گروه‌های کرد ایرانی در داخل عراق را هم برعهده دارد. هم‌چنین ارتباط با کشورهای آذربایجان. قرارگاه‌های فعلی و تاکتیکی آن در استان اردبیل و تبریز واقع شده ‌است.
  • سپاه چهارم قرارگاه فرماندهی برای افغانستان و آسیای میانه - قرارگاه «انصار» در مشهد. این قرارگاه در شهرهای زابل، میرجاوه، بیرجند و تایباد دارای قرارگاه‌های تابعه می‌باشد. پاسداران در افغانستان تحت فرماندهی این قرارگاه می‌باشند.
  • سپاه پنجم قرارگاه فرماندهی برای ترکیه: اجرای عملیات تروریستی ویژه و ‌‌‌سازمان‌دهی تیم‌های مخفی تروریستی در داخل ترکیه را برعهده دارد. فرمانده سپاه پنجم حاج منصور است و یک پایگاه در تبریز دارند.
  • سپاه ششم قرارگاه فرماندهی برای خلیج فارس: ‌‌ماموریت صدور تروریسم و براندازی در امارات و حوزه‌ی خلیج فارس را به ‌عهده دارد. فرمانده این سپاه شیرازی است. قبل از شیرازی سرتیپ پاسدار احمد شریفی، فرمانده‌ی سپاه ششم بود؛ که از ابتدای تأسیس نیروی قدس این سمت را برعهده داشت. این نیرو به فرماندهی پاسدار شریفی نقش فعالی در درگیر‌‌‌ی‌های داخلی بحرین در سال۷۲ داشت. وی در انفجار خبر در عربستان نقش جدی داشت. پاسدار احمد شریفی در حال حاضر در دانشگاه بیت‌المقدس نیروی قدس در قم مستقر است.
  • سپاه هفتم قرارگاه فرماندهی برای لبنان: همان سپاه لبنان است که قبل از تشکیل نیروی قدس در این کشور حضور داشت و پس از تشکیل نیروی قدس تحت فرماندهی این نیرو قرار گرفت…
  • سپاه هشتم قرارگاه فرماندهی برای آفریقا :حوزه‌ی ‌‌ماموریت این سپاه کشورهای آفریقایی مانند الجزایر، تونس، سودان و… می‌باشد. این سپاه نقش فعالی در سودان دارد و براساس گزارش‌های موجود پایگاه‌هایی در سودان جهت آموزش ایجاد کرده تا از این طریق پایگاهی برای فعالیت‌هایش در کشورهای حول‌ و حوش و به ‌ویژه مصر تدارک ببیند. فرماندهی سپاه هشتم صراف و معاونش افقهی می‌باشد.
  • سپاه نهم قرارگاه فرماندهی برای سپاه اروپا و آمریکا: سپاه نهم در آلمان و اتریش فعالیت زیادی دارد و در صدد جذب مسلمانان ترک و اعراب در آلمان است و از این حیث توجه ویژه‌یی به مسجد بزرگ هامبورگ دارد. فرمانده سپاه نهم ناهیدیان است. این سپاه ‌‌ماموریت‌های کشورهای شرق آسیا را هم برعهده دارد.
  • سپاه بوسنی: سپاه بوسنی به ‌دلیل این‌که می‌تواند سکوی پرش حکومت جمهوری اسلامی به اروپا باشد از جایگاه خاصی برخوردار است فرمانده این سپاه سرتیپ پاسدار «شمس» معاون سابق آموزش نیروی قدس می‌باشد.
  • پایگاه اطلاعاتی آذربایجان: این پایگاه در خرداد۱۳۷۲ در شهرماکو در مرز جمهوری آذربایجان تشکیل شده و فرماندهی آن برعهده سرتیپ پاسدار بویاغچی است.این پایگاه یک پادگان در مرز ایران و آذربایجان و ارمنستان ایجاد کرده ‌است.
  • تیپ «مالک اشتر»: این تیپ یک تیپ مستقل تحت امر نیروی قدس می‌باشد که در سال‌های جنگ با عراق تحت‌امر قرارگاه رمضان بود و به ‌خاطر عملیاتی که در داخل عراق انجام داد، بعداز تشکیل نیروی قدس به آن نیرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تیپ مالک اشتر سرتیپ پاسدارحسنی‌نیا است و ۲گردان آن در لبنان به ‌سر می‌برند.