کاربر:Khosro/صفحه تمرین رامین حسینپناهی
رامین حسینپناهی ، (زادهی سال ۱۳۷۳، قره چای دهگلان سنندج – درگذشته ۱۷ شهریورماه ۱۳۹۷، زندان رجاییشهر کرج) زندانی سیاسی کُردی بود که به اتهام باغی و عضویت در حزب کومله کردستان به اعدام محکوم شد. رامین حسینپناهی یک فعال مدنی و سیاسی بود که در سن ۱۶ سالگی توسط وزارت اطلاعات نظام جمهوری اسلامی دستگیر شد؛ و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت. به همین خاطر او مجبور به ترک کشور شد و به کردستان عراق رفت و به عضویت حزب کومله کردستان درآمد. رامین حسینپناهی در روز جمعه ۲ تیرماه ۱۳۹۶، در حومهی شهر سنندج در کمین نیروهای سپاه پاسداران افتاد؛ و مجروح و دستگیر شد. وی پس از ۲۰۰ روز سلول انفردادی و شکنجههای جسمی و روحی به زندان مرکزی سنندج منتقل گردید. مطابق اطلاعات موجود، رامین حسینپناهی اتهامات وارده را رد کرده است. مقامات و مسئولان حکومتی حق دفاع او را نقض کردند؛ و وی را در حالی که مجروح بود، بدون حق درمان مورد بازجویی قرار دادند. رامین حسینپناهی ۸ ماه از دسترسی به وکیل تعیینیاش محروم بود؛ و در نهایت قضات او را پشت درهای بسته محاکمه کردند. آقای حسین احمدینیازی وکیل رامین حسینپناهی او را بیگناه دانست؛ و اتهامات وارده را رد کرد و اقرارهای موکلش در بازجویی را تحت شکنجه اعلام کرد؛ و حکم اعدام را غیرمنتظره و ناعادلانه خواند و گفت: ما اعلام میکنیم که این حکم خلاف قانون صادر شده؛ و تشریفات دادرسی در آن رعایت نشدهاست و حقوق موکل من به طور کامل پایمال شده و این اعدام ضدانسانی است؛ و به طول کامل آن را محکوم میکنیم. نشتمان حسینپناهی، خواهرزادەی رامین حسینپناهی با شنیدن حکم اعدام داییاش خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد. حکم اعدام رامین حسینپناهی بازتاب و اعتراضات گستردهای در ایران و در سطح جوامع بینالمللی و واکنشهای برخی از نهادهای حقوق بشری، فعالان سایسی و عقیدتی را بههمراه داشت. بیش از ده هزار تن از شهروندان، فعالان مدنی و سیاسی با امضای طومار و نامه، صدور حکم اعدام رامین حسینپناهی را محکوم کردند. همچنین بیش از ۶٠ تن از نمایندگان پیشین مجلس دولتهای غربی، اساتید دانشگاهها و وکلا، طی نامهای به رییس دستگاه قضایی رژیم ایران، خواستار توقف حکم اعدام رامین حسینپناهی شدند. تمامی نهادهای حقوق بشری نیز با انتشار بیانیههای خواهان لغو فوری حکم اعدام این زندانی سیاسی کُرد شدند. حکم اعدام رامین حسینپناهی سرانجام در روز شنبە ١٧ شهریورماه ۱۳۹۷ برابر با ٨ آگوست ٢٠١٨، به همراه دو زندانی سیاسی کُرد دیگر به نامهای زانیار مرادی و لقمان مرادی در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد. پیکر او را به خانوادهاش تحویل ندادند و در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد.
خانواده و تحصیلات
رامین حسینپناهی در خانوادهای تهیدست و پرجمعیت از طبقه کارگر در روستای قره چای در دهگلان استان کردستان متولد شد؛ و تحصیلات خود را تا دیپلم متوسطه در همانجا به پایان رساند. پدر رامین حسینپناهی محمدمیرزا و مادرش شریفه نام دارد. وی دارای ۳ خواهر و ۵ برادر است. خانوادهی رامین در حوزهی نجاتبخشی انسانها فعالیت میکردند. انور برادر رامین قبلاً به اعدام محکوم شده بود که تبرئه شد. یک برادر دیگرش در زندان است و یکی دیگر از برادرانش جان خود را در تصادفی مشکوک از دست داد. دو برادر دیگرش هم مجبور به ترک کشور شدهاند. رامین حسینپناهی یک فعال مدنی و سیاسی بود که در سن ۱۶ سالگی توسط وزارت اطلاعات نظام جمهوری اسلامی دستگیر شد؛ و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت. به همین خاطر او مجبور به ترک کشور شد و به کردستان عراق رفت و به عضویت حزب کومله کردستان درآمد. به نقل از برادرش، رامین جوانی آزادیخواه و صلحطلب با آرمانهایی بزرگ بود که به برابری، رفاه انسانی و به حقوق زنان عقیده داشت. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
دستگیری و زندان
رامین حسینپناهی در روز جمعه ۲ تیرماه ۱۳۹۶، در حومهی شهر سنندج در کمین نیروهای سپاه پاسداران افتاد؛ و مجروح و دستگیر شد.از وی به مدت ۴ ماه هیچ خبری در دست نبود. ۳ نفر دیگر که همراه وی بودند، در این حادثه توسط مأموران سپاه کشته شدند. رامین حسینپناهی موقع دستگیری که بیهوش بود، بلافاصله به بیمارستان بعثت سنندج منتقل شد. اما پس از عملهای جراحی سریعاً به سلول انفرادی انتقال یافت؛ و با همان حال و وضعیت تحت بازجویی قرار گرفت. وی نزدیک به ۶ ماه در بازداشتگاه سپاه پاسداران در سلول انفرادی محبوس بود؛ و پس از آن به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل شد. رامین حسینپناهی وکیل تسخیری داشت، اما وکیل تسخیری او در هیچ کدام از جلسات بازجویی دعوت نشده بود؛ و حضور نداشت. به گفتهی وکیل رامین حسینپناهی، وی تحت شکنجه مجبور شده بود که به مسلح بودن اعتراف کند؛ و از او حین بازجویی به صورت مخفیانه فیلمبرداری کرده بودند. رامین هرگز نگران اجرای حکم اعدامش نبود، فقط ناراحت از این بود که نظام جمهوری اسلامی او را به عنوان یک تروریست تلقی کرده است. رامین حسینپناهی پس از ارجاع پروندهاش به دادسرای انقلاب اسلامی سنندج، در ۱۹ دیماه ۱۳۹۶، به زندان سنندج منتقل شد. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
دادگاه
رامین حسینپناهی در روز ۲۵ دیماه ۱۳۹۶، در شعبهی یکم دادگاه انقلاب اسلامی سنندج، پشت درهای بسته محاکمه شد. جلسهی دادگاه که سه ساعت طول کشید، با حضور دادستان، نمایندهی وزارت اطلاعات و وکیل انتخابی متهم برگزار شد؛ و خانوادهی رامین حسینپناهی که پشت در دادگاه نشسته بودند، اجازهی حضور نیافتند. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
اتهامات
دادگستری استان کردستان در روز جمعه ۱۴ اردیبهشت، اطلاعیهای را منتشر کرد که در آن اعلام شده رامین حسینپناهی در تیرماه ۱۳۹۶، در درگیری با نیروهای نظامی دستگیر شده است؛ و سه فرد همراه او کشته شدهاند. در این اطلاعیه ادعا شده است که رامین حسینپناهی هنگام دستگیری مسلح به سلاح کلاشینکف، اسلحه کمری و نارنجک بوده است؛ و در بازجوییها اقرار به درگیری با مأموران کرده است. «صدای آمریکا2»«سایت هرانا»
بر اساس اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران، رامین حسینپناهی مسلحانه وارد کشور شده و قصد عملیات در داخل کشور را داشته است؛ و یک خشاب ۳۰ تیری را به سمت مأموران شلیک کرده است. همچنین از گروهی که رامین حسینپناهی همراهشان بوده، دو قبضه اسلحه کلاشینکف، ۱۴ خشاب خالی، ۲۴۳ عدد فشنگ جنگی کلاشینکف، دو خشاب اسلحه کمری و تعداد ۲۸ عدد فشنگ جنگی، یک قبضه اسلحه کمری، یک دستگاه دوربین پیشرفته با قابلیتهای عکاسی و فیلمبرداری، یک دستگاه گوشی هوشمند و ۲ دستگاه گوشی ساده، دو عدد سینه خشاب و مقادیری اسناد و مدارک تشکیلاتی کشف و ضبط شده است. «بنیاد عبدالرحمن برومند»«سایت هرانا»
رامین حسینپناهی این اتهامات را رد کرده است. او پیشتر به قاضی پرونده گفته بود که در زندان تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته است؛ و در زمان وقوع درگیری تیراندازی نکرده است. قبلاً نیز حسین احمدینیاز، وکیل مدافع رامین حسینپناهی، گفته بود که بر اساس ارواق پرونده، موکلش هرگز دست به اسلحه نبرده و بیگناه است. مادر رامین حسینپناهی هم تأکید کرده بود که این اتهامات را سپاە پاسداران به پسرش زده تا با اتهامات دروغین رامین را پای چوبەدار ببرنند. در واکنش به اطلاعیهی دادگستری سنندج، امجد حسینپناهی برادر رامین حسین پناهی نیز در توئیترخود به نقل از مادرش نوشت که اگر دادگستری راست میگوید، حرفهای رامین و ما را هم منتشر کند. «صدای آمریکا2»
دفاعیات
مطابق اطلاعات موجود، رامین حسینپناهی اتهامات وارده را رد کرده است. مقامات و مسئولان حکومتی حق دفاع او را نقض کردند؛ و وی را در حالی که مجروح بود، بدون حق درمان مورد بازجویی قرار دادند. رامین حسینپناهی ۸ ماه از دسترسی به وکیل تعیینیاش محروم بود؛ و در نهایت قضات او را پشت درهای بسته محاکمه کردند.
وکیل تعیینی رامین حسینپناهی او را بیگناه دانست؛ و اتهامات وارده را رد کرد و اقرارهای موکلش در بازجویی را تحت شکنجه اعلام کرد؛ و گفت:
«تا قبل از تشکیل جلسه دادگاه، این متهم از وکیل تسخیری، از میان وکلای مورد تأیید قوه قضاییه بر اساس تبصره ذیل ماده ۴۸، برخوردار بود، اما آن وکیل در هیچ کدام از جلسات بازجویی در سپاه پاسداران یا اطلاعات حضور نداشت؛ و اصلاً دعوت نشده بود و اظهارات آقای حسینپناهی در این دو نهاد با وجود تصریح مواد ۵ و ۶ قانون آئین دادرسی کیفری، بدون حضور وکیل گرفته شد... تنها حرکت وکیل تسخیری به عنوان دفاع از این متهم، نوشتن نامهی تقاضای عفو و بخشش بود که به دفعات در رأی بدوی و دیوانعالی کشور به آن اشاره شد.»
رامین حسینپناهی در جلسهی دادگاه در حضور قضات و وکیلش، مدعی شکنجه و ارائه علایم و آثار شکنجه در بدن خود پس از گذشت ماهها شد؛ و برای اثبات آن خواستار نشان دادن آن به قضات شد، اما به این درخواست توجهی نشد. وکیل رامین حسینپناهی در جلسهی دادگاه با استناد به اصل ٣٨ قانون اساسی رژیم ایران مبنی بر این که: هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است، تأکید کرد که اقرار حاصل از شکنجه مردود است؛ و هیچ اعتباری ندارد. اعمال فشار جسمی و روحی بر متهم برای مجبور کردن او به بیان چیزی که مد نظر بازجو و همچنین نگه داشتن متهم در بازداشتگاه انفرادی به مدت بیش از دویست روز با وجود بیماری و داشتن جراحت مصداق شکنجه است. وکیل رامین حسین پناهی در دفاع از موکل خود و رد اتهامات وارده، با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی گفته است:
« با استناد به اصل ۳۴ قانون اساسی دادرسی به پروندهی رامین حسینپناهی عادلانه و منصفانه نیست و دادگاه در رسیدگی به این پرونده فاقد صلاحیت است. اولاً طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، بغی زمانی است که گروهی اقدام مسلحانه انجام دهند؛ و اعضای یک گروه زمانی باغی هستند که فعالیت مؤثری در آن گروه داشته باشند، در حالی که آقای حسینپناهی طبق محتویات پرونده و اعلام خودش، صرفاً برای ملاقات پدر و مادر خود به منطقه برگشته بود و هرگز قصد ترور نداشته و ادعای ترور را کذب محض عنوان کرده و از طرفی، شاکی برای این ادعا مدرکی هم ارائه نکرده و آقای حسینپناهی حتی در زمان تیراندازی به سوی وی و همراهانش از سلاح استفاده نکرده است. از طرفی، بغی به معنی اعتراض به کارکرد حکومت یا امام حاکم است. یعنی یک حکومت در مقابل موکلش وجود داشته و زمانی دادرسی میتوانست منصفانه و عادلانه باشد که دادگاه مستقل باشد. وقتی ضابطان پرونده سپاه پاسداران و اداره اطلاعات جزئی از خود حکومت و شاکی هستند، و دادسرای انقلاب و دادگاه انقلاب هم از همین حکومت به شمار میروند؛ و طبق قانون ملزم و مکلف به دفاع از انقلاب اسلامی هستند، این دادرسی چهگونه میتوانسته مستقل، منصفانه و عادلانه باشد؟... طبق اصل تناسب جرم و مجازات، صرف عضویت در حزب کومله و تبلیغ برای آن طبق قوانین ایران نمیتواند مجازات اعدام داشته باشد و سزای آن وفق قوانین جمهوری اسلامی فقط حبس یا زندان است. موکلم هرگز مسلح نبوده و وقتی وارد کشور میشوند تا زمان دستگیری در کنترل و رصد مأموران سپاه پاسداران بوده و در محوطه شهر سنندج در کمین نیروهای مذکور قرار گرفته و مورد آماج حملات نیروهای سپاه قرار میگیرند که طبق اطلاعیه دادگستری کردستان سه نفر از همراهان رامین بلافاصله جان خود را از دست میدهند؛ و رامین که در صندلی عقب خودرو پراید قرار داشته فوراً مجروح و بیهوش میشود و در حالت بیهوشی هیچ کس نمیتواند دست به اسلحه برده باشد. و طبق اعلام رسمی سپاه و خبرهای آن، حتی خون از دماغ هیچ کدام از مأموران سپاه نیز نیامده است که این خود نشان میدهد که اولاً این درگیری نبوده بلکه غافلگیری مأموران سپاه بوده؛ ثانیاً هیچ اسلحهای در دست رامین نبوده تا تیری از سوی وی شلیک شده باشد.»
به نقل از وکیل رامین حسینپناهی، جلسهی دادگاه باید تمدید میشد، اما نشد و بلافاصله حکم را صادر کردند. همچنین برادر رامین حسینپناهی میگوید که در دادگاه نگذاشتند او حرف بزند؛ و به وکیلش هم اجازه ندادند آنطور که باید از او دفاع کند. از طرفی هم پروسهی محاکمه قرار بود در چند جلسه برگزار شود، ولی در یک جلسه خلاصه شد؛ و بعد از ۱۰ روز هم حکم اعدام برایش صادر شد. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
بازداشت وکیل رامین حسینپناهی
وکیل رامین حسینپناهی، آقای حسین احمدینیازی بهخاطر دفاع از موکلش و نوشتن یک بیانیه در پاسخ به اطلاعیه دادگستری کردستان در رابطه با پروندهی رامین حسینپناهی بازداشت شد؛ و سپس با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومان آزاد گردید. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
حکم دادگاه
در روز ۳۰ دیماه ۱۳۹۶، شعبه یکم دادگاه انقلاب اسلامی سنندج، رامین حسینپناهی را بر اساس ماده ٢٨٧ قانون مجازات اسلامی ایران باغی شناخت؛ و به اعدام محکوم کرد. در نوزدهم اسفندماه ۱۳۹۶، دومین درخواست اعاده دادرسی این پرونده به شعبهی ۳۹ دیوانعالی کشور در قم فرستاده شد؛ و این شعبه نیز در روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، رأی دادگاه بدوی را عیناً تأیید کرد. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
حکم اعدام رامین حسینپناهی، در حالی صادر و ابلاغ شد، که او همهی اتهامهای انتسابی به خود را رد کرده بود. همچنین حسین احمدینیازی وکیل این زندانی سیاسی کُرد نیز این حکم را غیرمنتظره و ناعادلانه خواند. «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی»
حسین احمدینیاز وکیل مدافع رامین حسینپناهی پس از ملاقات کوتاهی که در روز سشنبه ۳۰ مردادماه ۱۳۹۷، با موکلش داشت، گفت:
«ما اعلام میکنیم که این حکم خلاف قانون صادر شده؛ و تشریفات دادرسی در آن رعایت نشدهاست و حقوق موکل من به طور کامل پایمال شده و این اعدام ضدانسانی است؛ و به طول کامل آن را محکوم میکنیم.» «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی»
خودکشی خواهرزاده
نشتمان حسینپناهی، خواهرزادەی رامین حسینپناهی روز سشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷، در سن ۲۵ سالگی بە زندگی خود پایان داد. احمد حسینپناهی همسر نشتمان نیز پیش از این دستگیر شده بود. «رادیو فرهنگ»
نیشتمان حسینپناهی بارها بە ادارەی اطلاعات سنندج احضار و تحت شکنجەهای روحی و روانی قرار گرفتە است تا با مأموران اطلاعات علیە خانوادەی خودش همکاری کند. وقتیکه نیشتمان حسینپناهی حاضر بە همکاری نمیشود، همسر او را بە ادارە اطلاعات احضار میکنند؛ و تحت فشار از وی میخواهند که از نیشتمان جدا شود. نیشتمان حسینپناهی نیز تحت فشار ادارەی اطلاعات، مجبور بە خودکشی میشود؛ و در این رابطه، دستنوشتەای را از خود بهجای گذاشتە است؛ و علت خودکشی خود را فشار اطلاعات سنندج توصیف کردە است. به دنبال آن ادارهی اطلاعات خانوادەی حسین پناھی را تحت فشار قرار میدهد کە ھرگونە اطلاعرسانی در این زمینە انجام ندھند، و اِلا بە سرنوشت نیشتمان ٢٥ سالە دچار خواھند شد. «سایت آوا تودی»
مادر رامین حسینپناهی پس از خودکشی نوهاش اعلام کرد که خود را به آتش خواهم کشید؛ چرا که این ظلم قابل تحمل نیست. امروز نوهام ”نشتمان” به خاطر دستگیری و زندانی شدن همسرش و خبر حکم اعدام رامین خودکشی کرد و جان باخت؛ و من تحمل خبری دیگری ندارم و اینبار بخاطر این همه ظلم خودسوزی خواهم کرد.
امجد حسینپناهی برادر رامین حسینپناهی، با انتشار خبر خودکشی خواهرزادهاش، در صفحهی فیسبوک خود نوشت:
«امروز نشتمان حسینپناهی، خواهرزادەی افشین و رامین حسینپناهی و همسر احمد حسینپناهی، کە او هم چندی پیش دستگیر شدە بود، در سن بیست و پنج سالگی بە زندگی خود پایان داد. نمیدانم بە چە کسی تسلیت بگویم یا خود را در غم چە کسی شریک بدانم. نشتمان بعد از خبر حکم اجرای اعدام رامین بە زندگی خود پایان داد. نمیدانم چگونە باید با این موضوع مواجهە شد، بە راستی دردی گران و تحمل آن خارج از توان طبیعی انسان است. بە عنوان عضوی از خانوادە حسینپناهی از تمامی آزادیخواهان و انساندوستان واقعی خواستارم با پشتیبانی از رامین حسینپناهی و تقبیح اجرای حکم اعدام او، از رنج و مشقت هر چە بیشتر خانوادە ما بکاهید.» «رادیو فرهنگ»
اعتراضات داخلی و بینالمللی
حکم اعدام رامین حسینپناهی بازتاب و اعتراضات گستردهای در ایران و در سطح جوامع بینالمللی و واکنشهای برخی از نهادهای حقوق بشری، فعالان سایسی و عقیدتی را بههمراه داشت. بیش از ده هزار تن از شهروندان، فعالان مدنی و سیاسی با امضای طومار و نامه، صدور حکم اعدام رامین حسینپناهی را محکوم کردند. همچنین بیش از ۶٠ تن از نمایندگان پیشین مجلس دولتهای غربی، اساتید دانشگاهها و وکلا، طی نامهای به رییس دستگاه قضایی رژیم ایران، خواستار توقف حکم اعدام رامین حسینپناهی شدند. تمامی نهادهای حقوق بشری نیز با انتشار بیانیههای خواهان لغو فوری حکم اعدام این زندانی سیاسی کُرد شدند. «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی»
بیانیه عفو بینالملل
فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات عفو بینالملل در امور خاورمیانه، پرونده رامین حسینپناهی را نمونهای از سقوط نفسگیر عدالت خواند؛ و گفته بود:
«او در حالی که آثار شکنجه بر بدنش مشخص بود، در دادگاهی به مدت کمتر از یک ساعت به اعدام محکوم شد... رامین حسینپناهی در طول دوران بازجویی ضمن عدم دسترسی به وکیل وخانوادهاش از دسترسی به شواهد و مدارکی که علیه او اقامه شده، نیز محروم بود. مقامهای اطلاعاتی ایران با زیرپا گذاشتن قوانین دادرسی، رامین حسینپناهی را تحت فشار گذاشته تا در مقابل لغو حکم اعدام به اعترافات ساختگی تلویزیونی تن در دهد، اما خودداری وی از چنین امری باعث شد تا او را با نگهداشتن در انفرادی تحت فشار و رنج بیشتر قرار دهند.» «صدای آمریکا3»
فراخوان مقاومت ایران
شورای ملی مقاومت ایران بارها به اقدام فوری برای نجات زندانی سیاسی رامین حسینپناهی از اعدام فراخوان داده بود. در بخشی از فراخوان مقاومت ایران آمده است:
«دژخیمان رژیم آخوندی زندانی سیاسی ۲۴ ساله رامین حسینپناهی را برای اجرای حکم اعدام به قرنطینه زندان سنندج منتقل کردهاند. وی در تیرماه گذشته توسط اطلاعات سپاه دستگیر و در بیدادگاههای رژیم آخوندی به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در کومله” به اعدام محکوم شد. بهرغم تلاشهای بینالمللی برای توقف این مجازات جنایتکارانه، دیوانعالی رژیم حکم اعدام او را تأیید کرد. برادر رامین نیز به ٨ سال و نیم زندان محکوم شده است. مقاومت ایران عموم مردم بهویژه جوانان کردستان را به اعتراض علیه حکم اعدام رامین حسینپناهی فرا میخواند؛ و از عموم مراجع بینالمللی حقوقبشر بهویژه کمیسر عالی حقوقبشر و گزارشگر ویژه اعدام میخواهد که برای نجات جان وی دست به اقدام بزنند.» «سایت آفتابکاران»
شورش زندانیان در حمایت از رامین
شب ۲۵خرداد ۱۳۹۷، مأموران زندان مرکزی سنندج به بند رامین حسینپناهی مراجعه و قصد انتقال او را داشتند؛ اما با مقاومت وی روبهرو شدند؛ و در این هنگام دیگر زندانیان نیز به حمایت از رامین حسینپناهی برخاستند و دست به شورش زدند. در درگیری بین زندانیان و مأموران گارد زندان، بیش از ۲۰ نفر زخمی شدند. با بالا گرفتن مقاومت زندانیان، مأموران زندان تقاضای نیروی کمکی و مسلح کردند. با ورود نیروهای کمکی، درگیری تا صبح ادامه داشت؛ و حالت فوقالعاده در زندان مرکزی سنندج اعلام شد. «سایت آفتابکاران»
اعتصاب غذا
رامین حسینپناهی را در روز ۲۶ مردادماه ۱۳۹۷، بدون اطلاع قبلی به زندان رجاییشهر در استان البرز منتقل کردند؛ و ملاقات و تماسهای تلفنی وی با خانوادهاش قطع شد. رامین در بند ۱۰ سالن ۳۱ زندان رجاییشهر، محل نگهداری زندانیان جرایم عمومی زندانی بود؛ و امکان تماس با خارج از زندان نداشت. او در اعتراض به انتقال غیرقانونیاش به این زندان اعلام اعتصاب غذای تر کرد؛ و لبهایش را دوخت. مسئولان زندان به جای رسیدگی به درخواست رامین حسینپناهی، او را به سلول انفرادی در مکانی به جز قرنطینه و یا سلولهای انفرادی شناختهشدهی آن زندان منتقل کردند. رامین حسینپناهی تا زمان اجرای حکم اعدام در اعتصاب غذا بود. وی در روز سیزدهم شهریورماه ۱۳۹۷، برای آخرین بار با مادرش در زندان رجاییشهر ملاقات کرد، ولی به آنها گفته نشده بود که این آخرین ملاقات است. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
اجرای حکم اعدام
حکم اعدام رامین حسینپناهی سرانجام در روز شنبە ١٧ شهریورماه ۱۳۹۷ برابر با ٨ آگوست ٢٠١٨، به همراه دو زندانی سیاسی کُرد دیگر به نامهای زانیار مرادی و لقمان مرادی در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد. «سازمان حقوق بشری ههنگاو»
یک روز پیش از اعدام این سه زندانی سیاسی کُرد، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، و همچنین گزارشگر ویژه اعدامهای غیرقانونی در این سازمان، از مسئولان و مقامات رژیم ایران خواسته بودند که اجرای حکم این سه زندانی را متوقف و حکم اعدام آنها را لغو کنند. «بیبیسی فارسی1»
خاکسپاری در مکانی نامعلوم
دو روز پس از اعدام رامین حسینپناهی، پیکر او را در بهشت زهرای تهران به مادر، خواهر و برادر بزرگتر و وکیل وی نشان دادند، اما جسد به آنها تحویل داده نشد؛ و در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد. مأموران اطلاعات به خانوادهی رامین حسینپناهی و اعدامشدگان دیگر گفتند حق تصویربرداری از اجساد و سوگواری و گریه و زاری ندارند. با این وجود مادر او به نقل از وکیل رامین، بسیار ناراحت بود؛ و با دیدن پیکر فرزندش آنچنان به زمین و آسمان میپرید که انگار کوهی از آتش دارد درون او را میسوزاند. «بنیاد عبدالرحمن برومند»
پنهانکاری محل دفن
سازمان عفو بینالملل پنهان کردن محل دفن سه زندانی سیاسی کُرد؛ رامین حسینپناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی را شکنجه و رفتار بیرحمانه و غیرانسانی خواند؛ و در بیانیهی خود تأکید کرد:
«رنج و درد روحی شدیدی که مقامات ایرانی با پنهانکردن عمدی محل دفن رامین حسینپناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی به خانوادههای آنها تحمیل میکنند، نقض ممنوعیت شکنجه است که در ماده ۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی قید شده است».«ایران اینترنشنال»
ممنوعالخروج پدر و مادر
میرزا حسینپناهی «خالو میرزا» و شریفه زرینی «دایه شریفه»، پدر و مادر رامین حسینپناهی در روز یکشنبه پنجم اردیبهشتماه ۱۴۰۰، برای بازپس گرفتن پاسپورتهای خود، به ادارهی گذرنامه در سنندج مراجعه کردهاند که به آنها اعلام شدهاست شما به مدت ۵ سال ممنوعالخروج شدهاید. «سازمان حقوق بشری ههنگاو»
امجد حسینپناهی برادر رامین حسینپناهی که در خارج از کشور زندگی میکند، در رابطه با فشار به خانوادهاش و ممنوعالخروج بودن پدر مادرش، طی مصاحبهای با صدای آمریکا میگوید:
«بیش از ۱۵ سال است که فشار مداوم نهادهای امنیتی در کردستان علیه خانواده من جریان دارد. نهادهای امنیتی و دستگاه حاکم بر ایران سالها است سعی میکنند خانواده من را به زانو در بیاورند... پدر و مادرم نه تنها در طول این سالها اجازه خروج از کشور را نداشتهاند، بلکه از سفرهای بین شهری آنها نیز ممانعت شده و وازرت اطلاعات به آنها اجازه سفر به شهرهای دیگر کردستان و یا تهران را نداده است. این اولین بار نیست که پاسپورت پدر و مادر او را توقیف کردهاند، سال گذشته نیز پاسپورت آنها را توقیف کرده بودند. زمانی که آنها برای پس گرفتن پاسپورت خود به اداره گذرنامه سنندج مراجعه کردند، به آنها گفته شد که: نه تنها گذرنامه را پس نمیدهیم، بلکه از طرف وزارت اطلاعات در تهران ابلاغ شده است که شما به مدت پنج سال ممنوع الخروج هستید؛ و این موضوع دست ما نیست و دستوری است که از تهران و از وزارت اطلاعات به ما رسیده است... جمهوری اسلامی از هر اهرمی برای اعمال فشار به خانوادهی من استفاده میکند، در این سالها پدر و مادر من بارها احضار شدهاند؛ و مأموران امنیتی آنها را وادار کردهاند در مقابل دوربینهای تلویزیون علیه فرزندان خود حرف بزنند... فشارها علیه پدر و مادر پیرم در این سالها همواره در جریان بوده و به بخشی از برنامه روتین وزارت اطلاعات در سنندج تبدیل شده است.» « صدای آمریکا»