حسین طائب
حسین طائب، (Hossein Taeb)، با نام مستعار حاج میثم در وزارت اطلاعات، زاده ۱۳۴۲ تهران است. نام اصلی او حسن طائب است و حسین برادر بزرگتر او است که در جنگ ایران و عراق کشته شده است. حسین طائب به دلیل نقشهای کلیدی که در قسمت امنیتی نظام جمهوری اسلامی ایفا کرده به فرد شماره ۴ این رژیم معروف شده است. حسین طائب از سال ۱۳۶۱ وارد سپاه پاسداران شده و از ۱۳۸۴ بهعنوان معاون فرهنگی و اجتماعی ستاد مشترک سپاه پاسداران منصوب شد. او در سال ۱۳۸۶ به منصب جانشین فرمانده نیروی مقاومت بسیج ارتقا یافته و در سال ۱۳۸۷ به فرماندهی نیروی مقاومت بسیج رسید. حسین طائب از سال ۱۳۸۸ بهعنوان معاون فرمانده کل سپاه پاسداران، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بود و سرانجام روز دوم تیر ۱۴۰۱ از سمت خود به عنوان رئیس سازمان اطلاعات سپاه برکنار شد و محمد کاظمی به عنوان جانشین او معرفی شد.
حسین طائب از دوران جنگ ایران و عراق دارای سابقه دوستی با مجتبی خامنهای است.از او به عنوان یکی از عوامل موثر در پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ یاد میشود. از حسین طائب به عنوان یکی از نامزدهای وزارت اطلاعات کابینه محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ نام برده شد ولی موفق به جلب نظر مساعد او نشد.[۱] در همین رابطه نظر مخالفی هم وجود دارد که او حامی قالیباف در انتخابات بوده و احمدینژاد او را قبول نداشته است. احمدینژاد در رابطه با حسین طائب گفته بود: «او از وزارت اطلاعات بیرون انداخته شد برای اینکه دو بههمزنی میکرد بعد بردندش جای دیگری به او اختیارات تام دادند بدون قانون».[۲]
مدیرکل اطلاعات استان و ضد جاسوسی واجا
طائب در قم مشغول تحصیل دروس حوزوی شد ولی پس از مدتی به تهران بازگشت. او در همان سالها جذب دستگاههای اطلاعاتی شد.
خودش میگوید تهران هم زیاد دوام نیاورده و برای «شغلش» راهی مشهد میشود. مشخص نیست که عنوان شغلیاش در مشهد چه بوده اما با توجه به اینکه پس از مشهد، «مدیرکل اطلاعات قم» میشود، در آنجا هم احتمالا مدیرکل اطلاعات خراسان بوده است؛ او میگوید:
«خراسان با دو کشور شوروی (وقت) و افغانستان هممرز بود و به همین دلیل حجم کار ما زیاد بود.»
حسین طائب در سال ۱۳۶۸ مدیر کل اطلاعات قم میشود و همزمان، دروس حوزویاش را ادامه میدهد.
اخراج «حاج میثم» از وزارت اطلاعات
حسین طائب در زمان ریاست علی فلاحیان بر وزارت اطلاعات از مدیران ضد جاسوسی این وزارتخانه بود،او در وزارت اطلاعات با نام مستعار «میثم» یا «حاج میثم» مشغول به کار بوده است. طائب در این دوران پروندهای برای مهدی هاشمی از فرزندان علیاکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت تشکیل داد که پس از اطلاع رفسنجانی از این موضوع، از وزارت اطلاعات اخراج و مدتی خانهنشین میشود.[۳]
طائب پس از برکناریاش در وزارت اطلاعات، پست «مسوول هماهنگی بیت رهبری» را بدست میآورد.
اخراج از وزارت اطلاعات
حسین طائب در دورانی که علی فلاحیان، وزیر اطلاعات کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی بود، وارد این وزارتخانه شد و مدتی بعد به سمت مدیرکل ضدجاسوسی وزارت اطلاعات منصوب شد. اما بنا بر روایت خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران، او پس اقدام به تشکیل پروندهای جاسوسی علیه مهدی هاشمی، یکی از فرزندان رئیس جمهوری وقت با اطلاع هاشمی رفسنجانی از وزارت اطلاعات اخراج و مدتی خانهنشین شد.
بازگشت مجدد به قدرت
در پی افشای ماجرای قتلهای زنجیرهای حسین طائب در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی به یکی از مسئولان نهاد اطلاعاتی موازی که از سوی برخی اعضای دفتر علی خامنهای، رهبر ایران، تشکیل شده بود، بدل شد.[۱] در این رابطه سایت هرانا به تاریخ ۶ مرداد ۱۳۸۸ مینویسد (نقل به مضمون):
در پی مجادله میان محسنی اژهای و حسینیان با مسوولان سازمان اطلاعات موازی و عزل محسنی اژهای از وزارت اطلاعات، کلیه مسوولیتهای امنیتی در اختیار احمد سالک نماینده سابق رهبری در حفاظت اطلاعات سپاه و حسین طائب فرمانده سابق حفاظت اطلاعات سپاه قرار گرفت. موضوع مجادله در مورد وزارت اطلاعات بهحدی بود که علوی قائم مقام وزارت اطلاعات در پی عزل محسنی اژهای از وزارت از پذیرش سرپرستی وزارت اطلاعات خودداری کرد و طاهری معاون خارجه وزارت اطلاعات این مسوولیت را بر عهده گرفت. در پی این تحول پنج تن از معاونان وزارت اطلاعات با ارسال نامهای به خامنهای ضمن برشمردن سوابق ضد امنیتی حسین طائب و اسفندیار رحیممشایی به خامنهای هشدار دادند که با رویههای اخیر، وزارت اطلاعات در شرف از هم پاشیدگی است.[۴]
سوابق حسین طائب
حسین طائب در سال ۱۳۴۲ در تهران متولد شد. وی دارای ۵ برادر است که سه نفر از آنها دروس حوزوی خواندهاند. طائب تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس محله ۱۷ شهریور تهران گذراند و دیپلم ریاضی خود را زمانی گرفت که مصادف شد با تعطیلی دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی که تا نیمسال دوم ۱۳۶۱ ادامه داشت. او سپس به حوزههای علمیه تهران، قم و مشهد رفت و از جمله شاگردان خامنهای در درس خارج فقه بود. نام اصلی حسین طائب «حسن» است و پس از مرگ برادرش «حسین» در عملیات کربلای ۵، نام او را برای خود برگزیده است؛ روزنامه جوان، سپاه پاسداران بر این تغییر نام صحه گذاشته است.
یکی از برادران طائب «علی» نام دارد که از رشته فیزیک دانشگاه تهران انصراف میدهد و به حوزه علمیه قم میرود. برادر دیگرش «مهدی» پس از کلاس ششم، به حوزه می رود. «مهدی طائب» سالها است که به عنوان فرمانده قرارگاه عمار شناخته میشود و شهرتش را مدیون اظهارات جنجالبرانگیزش است.
حسین طائب از ۱۹ سالگی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و فعالیت خود را از سپاه منطقه ۱۰ تهران آغاز کرد و سپس به سپاه استانهای قم و خراسان رضوی منتقل شد. او سپس تا معاونت فرهنگی سپاه و نیز فرمانده دانشکده فرهنگی دانشگاه امام حسین(ع) ارتقا یافت[۱]
حکم طائب را «یحیی رحیمصفوی» فرمانده کل وقت سپاه پاسداران امضا کرد. در پایان دوره فرماندهی ۱۰ ساله رحیمصفوی بر سپاه، در سال ۱۳۸۶ محمدعلی جعفری به عنوان فرماندهی کل این نهاد منصوب شد. جعفری در این پست تغییراتی را شروع کرد که برخی تاکتیکی و برخی در زمینه فرماندهی بود.
طرح سپاههای استانی یا طرح «دفاع موزاییکی» را وی در سپاه اجرایی کرد. طبق این طرح به جای لشکرهای استانی، هر استان صاحب «سپاه استانی» و تشکیلات ستادی، مانند تشکیلات سپاه در فرماندهی کل شدند. این طرح را در نیروی مقاومت بسیج هم که بعدها به سازمان بسیج مستضعفین تبدیل شد، اجرا کردند. با آغاز تغییرات گسترده از سوی جعفری در سازمان رزمی و ستادی سپاه، تیرماه ۱۳۸۶، حسین طائب به عنوان جانشین فرمانده نیروی مقاومت بسیج معرفی شد. هرچند سمت او «جانشین فرمانده» بود اما در واقع همان فرماندهی محسوب میشد؛ چرا که فرمانده لشکرها و قرارگاههای سپاه پاسداران، فرماندهی کل این نهاد است و برای اداره آن لشکر یا قرارگاه یا نیرو، فرد منصوبشده، به عنوان «جانشین فرمانده» حکم میگیرد. عزیز جعفری در جلسه معارفه طائب او را فردی «فرهنگی» توصیف کرد و ماموریت بسیج را هم «امور فرهنگی» دانست.
نامزد وزارت اطلاعات
هنگامه چیدن وزرای دولت دوم محمود احمدینژاد، نام طائب در فهرستهای احتمالی کابینه دیده شد؛ در یکی از این خبرها، خبرگزاری مهر متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی نوشت که «با رفتن اژهای از وزارت اطلاعات شنیده شده است که حسین طائب فرمانده نیروی مقاومت بسیج و روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، از اصلیترین گزینهها برای تصدی این پست مهم و حساس به حساب میآیند. اگرچه جابهجایی طائب به خاطر معاونت فرماندهی کل سپاه و نیز فرماندهی نیروی مقاومت بسیج نیازمند موافقتها و فرآیند گستردهتری خواهد بود.»
هرچند این احتمال جامه عمل نپوشید، اما از این فهرستها اینگونه برداشت شد که میان احمدینژاد و طائب قرابت در حدی است که او میتوانست وزیر دولت احمدینژاد هم باشد.
طائب فرمانده بسیج
طائب دو سال پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و دو سال قبل از انتخابات مهندسی شده ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ فرمانده یکی از مهمترین نیروهایی بود که زمان اعتراضات و قیام عمومی در صف اول، کف خیابان با مردم در جنگ هستند. از این پس چهره طائب رسانهای شد.
طائب در همان چند ماه ابتدایی ماموریتش در بسیج، ارتباطش با حزبالله لبنان را در رسانهها به رخ کشید؛ آذرماه ۱۳۸۶ «طائب به نمایندگی از بسیجیان سراسر کشور مبلغ جمعآوری شده توسط آنان را که شامل مبلغ یک میلیارد و ۷۹۵ میلیون ریال، ۲۴۰ تخته فرش به همراه ۳۷۶ تخته پتو بود، به نماینده حزبالله لبنان اهدا کرد.»
او در همان مراسم، خطاب به فرماندهان گردانهای عاشورای بسیج، خواستار بازنگری و ارزیابی مجدد برنامهها، تکنیکها و ابزارشان شد.
طائب و «انقلاب مخملی»
طائب، از اولین کسانی است که از واژه «انقلاب مخملی» استفاده کرد، طائب در جمع دانشجویان بسیجی گفت:
«سرمایهگذاری در حوزه امنیتی، تجزیهطلبی، تهاجم نظامی، سرمایهگذاری اجتماعی و سازماندهی فرآیند انقلاب مخملین یا استفاده ترکیبی از این ابزار مهمترین اقدامات آمریکا بریا ایجاد تغییر در ساختار نظامی اسلامی است.» بیانی که دوسال بعد جمهوری اسلامی به قیام مردم پس از انتخابات ۱۳۸۸ «انقلاب مخملین» اطلاق کرد.
طائب در سخنرانی خود از طیف اصولگرایان دفاع کرد و خواستار انسجام آنها شد؛ این در حالی است که طبق قانون و وصیت خمینی، ورود نظامیان به سیاست به هر شکلی ممنوع است. طائب در سخنانش گفت: «دشمن در آستانه انتخابات مجلس هشتم، تمام سعی خود را برای ایجاد شکاف و فاصله بین اصولگرایان به کار بسته که دانشجویان بسیجی باید با شناخت و آگاهی و به ویژه ایجاد وحدت بین ملت، مانع اقدامات دشمن شوند.»
طائب در همایش ائمه جماعت، فرماندهان حوزه و پایگاههای ناحیه مقاومت بسیج شهر ری در بهمن ماه ۱۳۸۶ باز هم به انتخابات اشاره کرد و طیف سیاسی مقابل را به «دشمن» نسبت داد:
«دشمنان … در آستانه انتخابات دست به کار میشوند تا این یکپارچگی که در جامعه اتفاق افتاده و این عناصر انقلابی که در دولت نهم و مجلس هفتم ما را به اوج رساندند تغییر دهند و مجددا عناصری را سر کار بیاورند که گفتمان آنها را تکرار کنند.»
از ابتدای سال ۱۳۸۷ طائب طرح «ارتقای امنیت» را کلید زد که از تابستان آن سال شروع میشد. او یکی از اهداف این طرح را «پیشگیری از رفتارهایی» دانست که «امنیت مردم را به خطر میاندازد» که مسئول این طرح هم «حوزههای مقاومت بسیج» بود.
پس از عملیاتی شدن تغییر ساختار در سپاه، سال ۱۳۸۷، طائب به عنوان «فرمانده نیروی مقاومت بسیج» معرفی شد و عزیز جعفری، سردار «حسین همدانی» را به عنوان جانشین فرمانده نیروی مقاومت بسیج منصوب کرد.
طائب تیر ماه ۱۳۸۷، در جریان معارفه فرمانده سپاه استان خراسان رضوی، از ادغام نیروی زمینی سپاه در نیروی مقاومت بسیج خبر داد و گفت:
«ایجاد انسجام، یکپارچگی و همافزایی تشکیلاتی سپاه در استانها، تمرکززدایی و توسعه اختیارات نیروهای سپاه استانها، تقویت ردههای نیروی مقاومت در سراسر کشور و ارتباط قویتر بسیج با بدنه رزم سپاه از اهداف ایجاد ساختار جدید سپاه است. با اجرای این طرح ۳۱ سپاه استانی با تصویب فرمانده معظم کل قوا در کشور ایجاد میشود.»
این طرح، «تعالی فرماندهی واحد در استانها» نام داشت. طائب پیرامون این طرح گفت که:
«در تحول جدید، نیروی مقاومت بسیج پشتیبانی بهتری خواهد شد. با ایجاد همافزایی در توان نیروی زمینی سپاه و نیروی مقاومت بسیج، این دو مجموعه در استانهای کشور زیرنظر یک فرمانده واحد قرار گرفته است.»
شهریور ۱۳۸۷، طائب از تدوین «طرح جامع امنیتی جدید در سپاه» خبر داد و گفت:
«در این طرح کارشناسیهای دقیق صورت گرفته و عمده تهدیدات امنیتی علیه نظام جمهوری اسلامی احصا شده است.» او همچنین تاکید داشت که «اگر اراذل و اوباش در نقطهای از محدوده جغرافیایی نظام مقدس اسلامی ایجاد نا امنی کنند بسیج برای برخورد با آنها نباید ساکت باشد و باید طرح امنیتی ایجاد کند.»
در همان محدوده زمانی، طائب در قامت فرمانده بسیج، اقدام به سازماندهی جامعه مداحان کرد:
«سازمان بسیج این افتخار را دارد که با راهاندازی جامعه مداحان رزمنده و بسیجی کشور این قشر تاثیرگذار را برای اولینبار سازماندهی کند».
طائب به عنوان فرمانده بسیج دولت احمدینژاد را در راستای «تحقق اهداف انقلاب و حاکمیت ارزشهای اسلامی» موجب افتخار دانست:
«وجود چنین دولتی در اداره کشور و رسیدگی به محرومین جامعه موجب افتخار است.»
او مهرماه همان سال اعلام کرد که طی این سال ۱۳۸۷، ۲۵۵ گردان بسیج در تهران رزمایش برگزار کرده و میکنند. نوع تمرینات در رزمایشها هم «کمین و ضد کمین روزانه و شبانه، تاخت شبانه و روزانه، امداد و نجات، مقابله با ناآرامیهای داخلی و پدافند دورادور» اعلام کرده بود. طائب تاکید کرده بود که «حد آمادگی نیروها بسیار بالاست» و در جریان رزمایش «تجهیزات مناسبی در اختیار گردانها گذاشته شده بود». مهر ۱۳۸۷، طائب در اظهاراتی از «تهدیدات نرم» سخن گفت و ماموریت نیروی مقاومت بسیج را مقابله با اینگونه تهدیدات برشمرد و تاکید کرد که «باید آمادگی این را داشته باشیم.»
با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸، طائب درباره آن رویداد سیاسی، مانند انتخابات مجلس هشتم رفتار نکرد و از موضعگیری آشکار در زمینه انتخابات پرهیز کرد .
با آغاز انتخابات ریاستجمهوری دهم، محمود احمدینژاد، از حسین طائب بابت «ارایه خدمات به کاروانهای نوروزی و راهیان نور» تقدیر کرد.
فروردینماه طائب در سخنانی، فضای کشور را یک «فضای آرمانی برای انقلاب اسلامی» توصیف کرد و گفت:
«میتوان گفت این فضا مانند فضای دوران پیامبر(ص) است که ما در این دوره به ریشه خود در دوران پیامبر(ص) رسیدهایم و تمام نظرسنجیها نشان داده است که مردم خواستار حاکم شدن آرمانهای انقلاب هستند.»
او در یک سخنرانی دیگر گفته بود «بسیجیان و تمام اقشار بسیج آنجایی که لازم است نقشه پیشرفت کشور را ترسیم کنند، باید وارد مسائل سیاسی شوند.»
فرمانده وقت نیروی بسیج در حاشیه یک مراسم با اشاره به انتخابات پیشرو، وظیفه این نهاد را «پرشورسازی» و «آگاه کردن مردم» برای برگزاری انتخابات دانست.
۱۰ روز مانده به انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸، طائب در همایش بسیج مداحان، تحلیل عجیبی را مطرح میکند:
«در هر دوره از انتخابات، گروهی این امر را تحریم میکردند اما امسال همه آن گروهها به جز منافقین شعار شرکت در انتخابات را میدهند و این نشاندهنده امیدواری آنها برای تغییر در ارزشهای انقلاب اسلامی ایران است.»
اما در یک موضعگیری، «معیارهای یک کاندیدای اصلح» را میتوان همان سخنان رهبری مبنی بر «استکبارستیزی، پایبندی به ارزشهای انقلابی، مردمی بودن، پرتلاش بودن و کارآمدی» دانست و گفت:
«بسیج در تبیین این ملاکها که همان معیارهای مد نظر رهبر عزیز انقلاب است، برای مردم نقش ایفا میکند تا انتخاب پرشور و اصلحی توسط مردم صورت گیرد.»
انتخابات ۱۳۸۸، چهار نامزد نهایی داشت؛ «محمود احمدینژاد»، «محسن رضایی»، «مهدی کروبی» و «میرحسین موسوی». در جریان مبارزات انتخاباتی، احمدینژاد و هوادارانش، طیف روبرویشان یعنی میرحسین و کروبی و به خصوص میرحسین را متهم به غربگرایی میکردند.
پس از انتخابات و آغاز اعتراضات هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی در خیابانها، طائب به سخنرانیها و مصاحبههایش ادامه داد.
با شکلگرفتن اعتراضات هواداران میرحسین و تداوم آن، حاکمیت در قرائت رسمی خود، این اتفاقات را «انقلاب مخملین» خواند؛ واژهای که پاییز ۱۳۸۶، طائب در یکی از سخنرانیهای خود به آن اشاره کرده بود.
حالا دیگر طائب کاملا درگیر با موضوع اعتراضات انتخاباتی بود؛ نیروهای تحت امرش کف خیابانها اعتراضات را «جمع» میکردند و خودش هم از طریق تریبونها و رسانهها موضعگیری میکرد.
احتمالا خیلیها هنوز خاطرشان هست؛ از پنجشنبه قبل از انتخابات ۱۳۸۸، سرویس پیامکها در سراسر کشور بهطور کامل قطع و دسترسی به اینترنت نیز محدود شد؛ برخی شبکههای اجتماعی آن زمان هم فیلتر شدند. تیرماه همان سال، طائب درباره این موضوعات گفت که «هر سیستم امنیتی برای کنترل برخی مسائل، اجازه چنین اقداماتی را دارد اما این مساله امنیتی است و ربطی به سلامت انتخابات ندارد.» او اوایل تیرماه در یک سخنرانی مفصل، تحلیلهای خود پیرامون انتخابات ریاستجمهوری دهم و حوادث پس از آن را ارایه کرد که میتوان آن را جهت و سوی نگاهش به نامزدهای مقابل احمدینژاد دانست.
طائب در بخشی از سخنانش تاکید کرد که «امریکاییها میخواستند دولتی سر کار بیاید که بتوانند با آن راحتتر گفتوگو کنند و اگر هم این موفقیت به دست نیامد، بتوانند انقلابی مخملی و رنگین را پیاده کنند.»
او افزود که «جریانات سیاسی درون کشور و گروههای مخالف دولت در یک جمعبندی به شعار نه احمدینژاد رسیدند.»
طائب بار دیگر تحلیل ۱۰ خرداد ۱۳۸۸ خود را گفت اما اینبار کاملتر و دقیقتر منظورش از آن سخنان را ارایه کرد: «این انتخابات اولین انتخاباتی بود که به جز منافقین هیچ جریانی حتی سلطنتطلبان انتخابات را تحریم نکرد زیرا به دنبال این بودند که سیاست یا پیروزی یا تقلب را طراحی کنند.»
ماجرای ترانه موسوی
مردادماه ۱۳۸۸، ماجرای پر حاشیه «ترانه موسوی» در فضای خبری منتشر شد. در پی واکنشها به خبر کشته شدن «ترانه موسوی»، مهدی کروبی یکی از رهبران معترضان به نتایج انتخابات، نامهای به اکبر هاشمیرفسنجانی رییس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت و در آن ماجرای خانم موسوی را شرح داد؛ رفسنجانی هم آن را به هاشمی شاهرودی رییس وقت قوه قضاییه ارجاع کرد. مدتی پس از این نامهنگاریها بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دو که آن زمان به محلی برای پخش «سخنان» بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات تبدیل شده بود، گزارشی پخش کرد که در آن گفته شد سه «ترانه موسوی» در ثبتاحوال کشور وجود دارد؛ یکی پاریس است؛ یکی ساکن ونکوور کانادا و دیگری هم دو ساله از تهران. در گزارش ۲۰:۳۰، در رد ادعای مهدی کروبی، با خواهر و مادر «ترانه موسوی» ساکن ونکوور مصاحبه میشود. پس از چند روز مشخص میشود که حسین شاهمرادی برادر همسر ترانه موسوی ساکن کاناداست و او هماهنگکننده مصاحبه خواهر و مادر آن «ترانه موسوی». از قضا شاهمرادی دوستی نزدیکی با مهدی کروبی داشته است. کروبی در روزنامه حزبش، «اعتماد ملی» مینویسد که این مصاحبه ربطی به «ترانه موسوی» منظور نداشته است. پس از چند روز در جریان گله و گلهگذاری مهدی کروبی و حسین شاهمرادی، مشخص میشود که او هم مانند حسین طائب، داماد علیاکبر موسوی معروف به «حسینی اخلاق در خانواده» است. این موضوع باعث میشود نام حسین طائب بیش از پیش در رسانهها مطرح شود.
سرکوب اعتراضات ۸۸
نحوه برخورد برخی بخشهای تحت امر طائب در جریان اعتراضات پس از انتخابات، انتقادات زیادی را برانگیخت. استفاده از اراذل و اوباش خیابانی به سرکردگی پاسدار حسین همدانی معاون وقت حسین طائب در جریان سرکوب قیام سال ۱۳۸۸ یکی از آن موارد است. حسین همدانی در مصاحبه با نشریه اینترنتی جوان همدان اعتراف کرد:
«...با کار اطلاعاتی اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند، بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم.»[۵]
این نحوه عملکرد باعث انشقاق در میان لایههای کارگزاران جمهوری اسلامی شد و انتقاداتی از جانب مهدی کروبی و علی مطهری علیه طائب و عملکردهای وی صورت گرفت.
ارتقای طائب
در مهر ماه سال ۱۳۸۸ در پاداش این سرکوب حسین طائب با حکم خامنهای، از فرماندهی نیروی مقاومت بسیج به ریاست سازمان اطلاعات سپاه منصوب شد و همزمان با این انتصاب، اطلاعات سپاه از معاونت به سازمان ارتقا یافت؛ در این ارتقاء حسین طائب نخستین رییس «سازمان اطلاعات سپاه» شد. پس از ماجرا نام طائب در لیست تحریمهای وزارت خزانهداری ایالات متحده به دلیل نقض گسترده حقوق بشر وارد شد. یکسال بعد هم اتحادیه اروپا طائب را تحت تحریم قرار داد.
طائب در ۱۳ سال مدیریتش بر سازمان اطلاعات سپاه، اغلب در پشت پرده عمل میکرد. او که ریاست سازمان امنیتی و اطلاعاتی را در دست داشت، دیگر به جای موضعگیری در رسانهها ترجیح میداد که در کار و اصطلاحا روی زمین حرفش را بگوید؛ آنهم از طریق اقدامات سازمان زیر سلطهاش در سرکوب مردم و معترضین مخالف دیکتاتوری در ایران معنا میشد.
اطلاعات موازی
پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، نام این سازمان بیش از پیش شنیده میشد. سازمان اطلاعاتی موازی وزارت اطلاعات از اصطلاحات این دوره است. این اختلاف در موضوعات فعالان محیط زیست و جاسوس بودن آنها یا روزنامهنگاران منتقد یا دری اصفهانی عضو تیم مذاکرات هستهای بارز میشد.
اطلاعات سپاه چند روزنامهنگار را تحت عنوان «پروژه نفوذ» در پاییز ۱۳۹۳ بازداشت و تاکید کرد که این افراد با برخی سرویسهای امنیتی خارجی در ارتباط بودهاند.
و دیگری پرونده موسوم به فعالان محیطزیستی بود؛ پروندهای که از یک سو وزارت اطلاعات معتقد بود که این افراد جاسوس نیستند اما اطلاعات سپاه تاکید داشت که فعالان بازداشتشده، جاسوس و عامل بیگانهاند. در همین مدت، جانباختن «کاووس سید امامی» استاد دانشگاه و از فعالان محیطزیستی بازداشتی، در زندان اوین، انتقادات نسبت به این پرونده را گستردهتر کرد. با این وجود سازمان اطلاعات سپاه از موضع خود کوتاه نیامد و حتی چند تن از فعالان بازداشتی زیر حکم اعدام رفتند که نهایتا احکام آنها به زندان تغییر یافت.
مورد دیگر، بازداشت مهدی جهانگیری و حسین فریدون دو برادر معاون اول و رییسجمهوری بود؛ بازداشتهایی که در پی فسادهای صورتگرفته از سوی این دو نفر بود، اما برخی اعتقاد داشتند که این برخوردها رنگ و بوی سیاسی دارند.
بازداشت شهروندان غربی دو تابعیتی و حتی یک تابعیتی، از مهمترین اقدامات سازمان اطلاعات سپاه در سالهای مدیریت حسین طائب بر این نهاد امنیتی بود. این سازمان افرادی چون «نزار زاکا»، «نازنین زاغری»، «باقر نمازی»، «سیامک نمازی» و شاید مهمترین آنها «جیسون رضاییان» خبرنگار امریکایی را بازداشت کرده بود. بازداشت این افراد از آن جهت مهم بود که این بازداشتها در گرماگرم مذاکرات پرونده هستهای ایران و ۶ قدرت جهانی رخ داد و سایه سنگینی بر مذاکرات انداخت.
ماجرای پالت دلار
ماجرای دستگیری و آزادی جیسون رضاییان، شاید یکی از مهمترین و حاشیهسازترین بازداشتهای این سازمان بود. جیسون رضاییان نهایتا پس از نزدیک به دو سال بازداشت، سرانجام به واسطه گفتوگوهای صورتگرفته در حاشیه مذاکرات برجام، میان ایران و ایالات متحده، این شهروند امریکایی متهم به جاسوسی از سوی ایران آزاد شد؛ البته این آزادی در قبال چند صد میلیون دلار صورت گرفت که بعدها منتقدان باراک اوباما رییسجمهور وقت امریکا، گفتند که دولت او در قبال آزادی رضاییان پولهای ایران را در چندین «پالت» دلار به صورت نقدی راهی تهران کرد و با همان هواپیما جیسون رضاییان را از تهران خارج کرد.
حاشیههای ماجرای جیسون رضاییان پس از آزادی او هم ادامه داشت؛ این بازداشت و آزادی، دستمایه یک سریال تلویزیونی به نام «گاندو» شد. سال ۱۳۹۹ جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران در مصاحبهای تاکید کرد که «اطلاعات سپاه جایی است که سریال «گاندو» را علیه من ساخته است».
یکی از اقداماتی که اطلاعات سپاه در زمان مدیریت طائب انجام داد، دستگیری و انتقال «روحالله زم» گرداننده کانال تلگرامی «آمدنیوز» به ایران بود.
انفجار، خرابکاری و ترور
در دو سال پایانی مدیریت طائب بر سازمان اطلاعات سپاه، تحولاتی امنیتی در ایران رخ داد؛ مانند ترور محسن فخریزاده،
هفتم آذر ماه ۱۳۹۹ محسن فخریزاده از دانشمندان هستهای و موشکی ایران که چهرهای مخفی بود، در جاده دماوند هدف ترور قرار گرفت؛
یکم خردادماه ۱۴۰۱، حسن صیاد خدایی یکی از افسران ارشد سپاه پاسداران که سابقه حضور فعال در سوریه داشت، هنگام ورود به منزلش در محدوده میدان بهارستان تهران، هدف گلولههای دو راکب یک موتوسیکلت قرار گرفت.
چهارم خردادماه، یکی از واحدهای تحقیقاتی وزارت دفاع در منطقه پارچین، دچار «سانحه» شد که در نتیجه این وزارتخانه اعلام کرد، یکی از کارکنان آن مجموعه با نام «احسان قدبیگی» به «شهادت» رسید.
نهم خردادماه رسانههای خارجی اعلام کردند، «ایوب انتظاری» از کارکنان یک مرکز پژوهش در شهرستان یزد که در زمینه تولید موشک و پهپاد فعالیت داشت، بر اثر «مسمومیت» درگذشته است. دادگستری یزد، مرگ «ایوب انتظاری» را طبیعی دانست و هرگونه ترور بیولوژیک را رد کرد.
دهه سوم خرداد هم رسانهها از «شهادت» یکی از کارکنان هوافضای سپاه در سمنان خبر دادند. فارس نوشت: «محمد عبدوس از کارکنان صنایع هوافضای سمنان در حین انجام ماموریت به فیض شهادت نائل آمد». پایگاه پرتاب ماهوارههای نیروی هوافضای سپاه، در سمنان قرار دارد.
در همان ایام سپاه روحالله استان مرکزی اعلام کرد که: «علی کمانی، از رزمندگان یگان هوافضا بر اثر سانحه رانندگی» و «در حین انجام ماموریت» به «شهادت» رسید.
غیر از این اتفاقات، در دو سال پایانی مدیریت طائب، خرابکاریهایی نیز در برخی تاسیسات هستهای و نظامی صورت گرفت.
مشاور امنیت ملی اسراییل در پاسخ سوالی مبنی بر اینکه آیا اسراییل اقدامی مستقیم علیه ایران خواهد کرد یا خیر گفته بود: «ما در یکسال گذشته در ایران کم اقدام نداشتیم».
کارشناسان این حوادث را ناشی از آلودگی امنیتی میدانستند. محسن رضایی از فرماندهان اسبق سپاه پاسداران، در فروردین ۱۴۰۰ و قبل از اتفاقات امنیتی خرداد ۱۴۰۱، بدون نام آوردن از نهادی خاص، نسبت به عملکرد نهادهای امنیتی به صورت کلی انتقاد کرد:
«کشور بهطور گسترده یک آلودگی امنیتی پیدا کرده است و نمونه آن این است که کمتر از یکسال، سه رویداد امنیتی اتفاق افتاده است؛ دو انفجار و یک ترور. قبل از این، از اسناد به کلی سری هستهای ما سرقت شده است و قبل از آن چند ریزپرنده مشکوک آمدند و کارهایی انجام دادند. پس معلوم است آلودگی امنیتی پیدا کردهایم».
انفجاری که فروردین ۱۴۰۰ و دو روز بعد از روز ملی هستهای رخ داد، به گفته احمدینژاد، بیش از ۱۰ میلیارد دلار به تاسیسات هستهای خسارت وارد کرد. او در مصاحبهای مشخصا به حسین طائب حمله کرد. خبرگزاری فارس در گزارشی احمدینژاد را متهم به عملیات علیه حسین طائب کرد:
«طائب اسم رمز طراحی عملیاتهایی است که سند شش دانگ آن در اختیار احمدینژاد است. ضدانقلاب و حتی اصلاحطلبان نیز به این شکل روی یک نفر تمرکز نکردند. این اسم رمز مهمترین نشانه برای جای پای احمدینژاد است. احمدینژاد اطلاعات سپاه را مهمترین عامل دستگیری و محاکمه نزدیکانش (بقایی و مشایی) میداند.»
جابهجایی بعد از ۱۳ سال
دوم تیر ماه ۱۴۰۱ اعلام شد که حسین طائب، پس از ۱۳ سال از ریاست سازمان اطلاعات سپاه کنار رفت و سردار محمد کاظمی جانشین او در این سمت میشود.
پس از تغییرات در راس هرم اطلاعات سپاه، طائب؛ «مشاور عالی فرمانده کل سپاه» شد.
زندگی کاری حسین طائب به سه مرحله تقسیم میشود.
دوران زندگی طائب
دورهی اول پس پرده
نخست دورانی که در پس پرده بود. این دوران شامل دهه ۶۰ و حدودا نیمی از دهه ۷۰ خورشیدی است. برهه مدیرکلی اطلاعات قم و خراسان، از مدیران ضد جاسوسی واجا و پس از آن مسوول هماهنگی در بیت رهبری، همان دورهای است که کمتر کسی با نام و چهره طائب آشنایی دارد. او در آن زمان با نام «حاج میثم» شناخته میشد و اساسا حسین طائب نامی نبود که کسی شنیده باشد. به جز بخشی از یک مصاحبه محمود احمدینژاد درباره عملکرد طائب در وزارت اطلاعات که آنهم بهشدت انتقادی بود، حرف بیشتری از طائب در آن زمان به گوش نخورده است.
دوره دوم؛ جلوی پرده
دوره دوم زندگی کاری طائب، از زمانی آغاز میشود که با حکم رحیمصفوی فرمانده کل وقت سپاه، به معاونت فرهنگی این نهاد منصوب شد؛ آن زمان نام او را «حسن» و نه «حسین» قید میکردند. اما از سال ۱۳۸۶ که عزیز جعفری فرمانده کل جدید سپاه شد، نام کوچک طائب، «حسین» درج شد و سمت او، فرمانده نیروی مقاومت بسیج. عملکرد طائب در فرماندهی بسیج، منطبق است با قیام سال ۱۳۸۸
او به عنوان فرمانده بسیج، نقشی اساسی در «سرکوب» اعتراضات خیابانی داشت.
در دوره دوم ریاست سازمان اطلاعات سپاه، او را به فردی قدرتمند تبدیل کرد که به اعتقاد بسیاری قدرت او از وزیر اطلاعات و حتی در برخی موارد از رییسجمهور هم بیشتر بود.
دوره سوم؛ طائب متفاوت
دوره سوم طائب، حالا بیش از قبل اظهارنظر میکند و میان سخنانش اطلاعات جدیدی از وقایع، بیان میکند. تحلیلهایی مانند برادرش مهدی ارایه میکند و میل بیشتری به سخنرانی دارد. طائب بار دیگر تحلیل ۱۰ خرداد ۱۳۸۸ خود را گفت اما اینبار کاملتر و دقیقتر منظورش از آن سخنان را ارایه کرد: «این انتخابات اولین انتخاباتی بود که به جز منافقین هیچ جریانی حتی سلطنتطلبان انتخابات را تحریم نکرد زیرا به دنبال این بودند که سیاست یا پیروزی یا تقلب را طراحی کنند»[۶]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ یورو نیوز - از حوزه تا ساس، حسین طائب کیست
- ↑ بی بی سی - حسین طائب چهره امنیتی نزدیک به مجتبی خامنهای کیست؟[۱]
- ↑ روزنامه ایران آبان ۱۳۸۸
- ↑ هرانا - اطلاعات موازی رسما جایگزین وزارت اطلاعات میشود
- ↑ خبرگزاری دانشجو به نقل از هفتهنامه جوان همدان
- ↑ سایت انصافنیوز نگاهی به زندگی و سابقه حسین طائب