کاربر:Sayfe/صفحه تمرین2
محیط زیست ایران به همهی محیطهایی گفته می شود که در زندگی در این کشور در آن جریان دارد.[۱] به این ترتیب، از شهرها و روستاها، تا جنگلها و کوهها و رودخانهها همگی محیط زیست به شمار میروند. اکوسیستم یک سیستم طبیعی در محیط زیست است. سیستمی شامل گیاهان، حیوانات و میکروارگانیزمها که در یک ناحیه مشخص با همهی عوامل و اجزای فیزیکی غیرزندهی همان محیط در ارتباط هستند.[۲] محیط زیست ایران در سالهای اخیر به ویژه ۴۰ سال گذشته آسیبهای زیادی دیده است. به گفتهی فائو از ۱۸ میلیون جنگل در ایران تنها ۷ ملیون هکتار باقی مانده است. تا … علت عمدهی نابودی جنگلها در ایران برداشت بیرویه و غیرقانونی چوب، آتشسوزی، فرسایش خاک و خشکسالی های ناشی از برهم خوردن عامدانهی اکوسیستم است.[۳] بسیاری از دریاچههای ایران در سالهای پس از حاکمیت جمهوری اسلام خشک شدهاند یا در حال خشکشدن هستند. دریاچهی ارومیه، هامون، بختگان و … از این جمله هستند.[۴] دریاچه ارومیه از میانههای دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در سال ۲۰۱۵ این دریاچه ۸۸ درصد مساحت خود را از دست داده است. از جمله دلایل خشک شدن دریاچهها، سدسازی بی رویه، ساخت بزرگراه بر روی دریاچه، و استفاده بی رویه از منابع آب حوزه آبریز دریاچه و … است. تحقیق جدیدی توسط گروهی از محققان در آمریکای شمالی نشان میدهد که خشکسالی تنها منجر به کاهش ۵ درصدی بارش در حوزه آبریز دریاچه شده است. خاک حاصلخیز و کوههای ایران نیز در سالهای اخیر آسیبهای بسیاری دیدهاند. فعالیتهایی با بهانههای عمرانی نظیر راهسازی، معدنکاوی، خطوط انتقال نیرو و ساخت و ساز که اغلب بدون ارزیابی زیستمحیطی واقعی برای سودجویی اما تحت عنوان توسعه صورت میگیرد یکی از مهمترین عواملی است به محیطهای کوهستانی کشور آسیبهای بسیاری رسانده است.[۵]
عملیات معدنکاوی و جادهکشی در کوه دماوند که از آن با عنوان نماد کوههای ایران یاد میشود نمونه برجسته رفتارهای غیرمسئولانه با محیطهای کوهستانی است.[۵]
از جمله آسیبهای دیگر به محیط زیست فرسایش خاک ایران است. ایران دارای رتبه اول فرسایش خاک در جهان است. فرسایش خاک در ایران ۴ برابر میانگین جهانی است. این در حالی است که برای تشکیل هر یک سانتیمتر مکعب خاک ۷۰۰ سال زمان لازم است.[۶] علت فرسودگی خاک در ایران تغییر کاربری دشتها، تغییر مسیر عمدی رودخانهها، از میان بردن پوشش گیاهی و ... است.[۷]
همچنین تغییر مسیر عمدی رودخانهها و حفر تونلها، منجر به خشک شدن بسیاری از رودخانهها و از میان رفتن تمامی اکوسیستمی است که از آن حوزه آبریزی میشدند. نمونه بارز آن خشک شدن زاینده رود در اثر حفر تونل گلاب کوهرنگ است. موسسه «صلح آمریکا» مینویسد: در حال حاضر خطری که از جانب بحران زیستمحیطی در ایران وجود دارد، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات داخلی است.[۸]
جنگلهای ایران
جنگلهای ایران از اصلیترین سرمایههای ملی کشور هستند. قدمت بسیاری از جنگلهای ایران به هزاران سال میرسد.
جنگلها از ثروتهای بسیار ارزشمند یک کشور محسوب می شوند و منافع بسیار زیادی دارند، از تولید چوب و کاغذ گرفته تا گیاهان دارویی، از زیبایی و لطافت گرفته تا تأثیری که بر اکوسیستم دارند، از حفظ خاک گرفته تا حفظ جان انسانها در برابر سیلابها. اهمیت جنگلها فقط به خاطر زیبایی و اینکه زیستگاه حیوانات هستند، نیست. جنگلها احیا گران آب و هوا هستند. جنگلها نگاهبان آب هستند. خاک جنگل به خاطر گیاهان و فعالیت میکرو ارگانیزمها بالاترین نفوذ پذیری در برابر آب را داراست که این خاصیت سفرههای آب زیر زمینی را سیرآب میکند. ۱ لیتر آب در جنگل ۷ دقیقه در زمین میماند در حالی که در زمینهای معمول تا ۴ ساعت نیز در زمین باقی میماند.
جنگلها برای هوای یک کشور مانند فیلتر عمل میکنند. هر هکتار جنگل تا ۶۸ تن گرد و غبار موجود در هوا را در خود رسوب داده هوای پاکیزه بیرون میدهد. همچنین هر هکتار جنگل سالانه دو و نیم تن اکسیژن تولید میکند. جنگلها مهمترین مانع فرسایش خاک هستند.[۳]
این ثروت در ایران در حال نابودی است. ایران دارای ۱۸ میلیون هکتار بوده است که در طول چهل سال حاکمیت جمهموری اسلامی بر اساس آمار اعلام شده از سوی فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) به ۷ میلیون هکتار کاهش یافته است. یعنی ۶۰ درصد از جنگلهای ایران نابود شده است.[۹]در هر ثانیه ۳۶۰ متر مربع از جنگل ها و مراتع ایران تخریب میشوند.
هیأت مدیره جنگلبانی ایران گفت، تا ۱۰ سال آینده چیزی به نام جنگلهای شمال وجود نخواهد داشت. همچنین ناسا هشدار داد که تا ۳۰ سال دیگر هیچ جنگلی در سراسر ایران وجود نخواهد داشت.
یکی از مهمترین علتهای نابودی جنگلها در ایران بریدن بیرویه و بیحساب و کتاب درختان برای صادرات چوب توسط آقازادهها و عوامل مرتبط با حکومت است. یکی دیگر از عوامل تخریب جنگلها آتش سوزی در جنگلهاست. بسیاری از این آتش سوزیها توسط نیروهای انتظامی و امنیتی و به طور عمدی به بهانه باز شدن میدان دید در مرزها انجام میشود. جمهوری اسلامی و ارگانهای مسئول در این رابطه و برای اطفاء حریق در جنگلها هیچ کاری انجام نمیدهند و سازمان جنگلبانی در غرب ایران حتی یک هواپیما و یا بالگرد نیز برای این منظور در اختیار ندارد. خاموش کردن جنگلها عمدتا توسط نیروهای مردمی و سازمانهای محیط زیستی مستقل انجام میشود. در بسیاری از موارد نیروهای مردمی که برای خاموش کردن آتش سوزی جنگلها اقدام میکنند توسط نیروهای امنیتی و انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر میشوند. از عوامل دیگر تخریب جنگلها ساختن شهرکهای ویلایی و جاده برای این شهرکها در مناطق جنگلی توسط عوامل وابسته به حکومت و عمدتا آقا زادههاست.[۳]
نابودی جنگلها در ایران عوارض زیست محیطی مخربی داشته که از جمله آنها میتوان به فرسایش بیسابقهی خاک اشاره کرد که ایران از این لحاظ در رتبهی اول جهانی قرار دارد. همچنین نابودی جنگلها و پوشش گیاهی در ایران که از خشکترین کشورهای دنیا است باعث جاریشدن سیلهای ویرانگری در سالهای اخیر شده است.[۱۰]
سهم هر ایرانی از جنگل الان کمتر از یک دهم هکتار است. این در حالی است که استاندارد جهانی برای هر فرد هشت دهم هکتار است. این به آن معنی است که نفس کشیدن برای هر ایرانی سخت میشود. ذخیره آب زیر زمینی کاهش مییابد و همجنین به معنی افزایش غبار، سیل است.
یوسفی عضو هیأت مدیرهی انجمن ملی جنگلبانی گفت، مجوز قطع درختان جنگلها تا ۵ برابر میزان معمول صادر میشود. سالانه مجوز قطع ۸۰۰ هزار متر مکعب چوب صادر میشود که اکثرا جنگلهای راش و منحصر به فرد ایرانی هستند که در دنبا بی نظیرند و نابودی آنها امکان بازیابی و احیا ندارد.
یک کارشناس محیط زیست گفت از سه سال پیش روند شتابندهی تخریب جنگلهای زاگرس و زوال این اکو سیستم شروع شده است. سازمان جنگلها گفت زوال درختان بلوط به ۳۳ درصد رسیده و بیش از ۳۰ درصد جنگلهای ایران در معرض خشکی و تخریب و نابودی کامل هستند.
به این ترتیب یکی از مهمترین دلایل سیل، خاک و عبار، گرمای هوا، بیآبی و خشک شدن آبهای زیر زمینی نابودی جنگلهاست.
بسیار از کشورها اقدامات پیشگرانهای برای حفط و احیای جنگلها انجام میدهند. به عنوان مثال پاکستان در سالهای اخیر توانسته جنگلهای خود را احیا کند. اقدامات پاکستان عبارتند از تامین نیاز چوب از خارج و متوقف کردن برداشت از جنگلها. کشور امارات که هیچ جنگلی نداشته و بک کشور بیابانی است درحال ساخت یک جنگل استراتژیک است که تا ۲۰۲۰ به بهرهوری خواهد رسید.[۳]
تخریب جنگل ابر
به عنوان مثال جنگل ابر که از زیباترین و بینظیرترین جنگلهای ایران است درحال نابودی کامل است. ماجرا از این قرار است که ۷ جاده بین سمنان و گلستان وجود دارد. تعدادی از نمایندگان در مجلس اصرار داشتند که باید یک جاده دیگر بین این دو استان ار وسط جنگل ابر کشیده شود. مردم به این اقدامات و طرح کشیدن جاده اعتراض کردند. سپس مشخص شد که عواملی مرتبط یه مقامات بالای حکومتی به دنبال ساخت شهرکهای ویلایی در وسط جنگل ابر هستند و جاده نیز متعلق به همین پروژهی ویلاسازی است. این پروژه به قیمت نابودی یکی از زیباترین و بزرگترین جنگلهای دنیا یعنی جنگل ابر اجرا شد.[۳]
تخریب جنگلهای لرستان
در استان لرستان سالانه ۲ هزار هکتار جنگل نابود میشود، در این استان یک میلیون و ۲۱۷ هزار هکتار جنگل وجود دارد، که از جنگلهای بسیار مرغوب محسوب میشود، جنگلهایی که عمدهی آن از درختان بلوط هستند.[۱۱]
جنگلها درایران در تیول ولیفقیه است. خمینی در جزوهی المکاسب میگوید که کوهها، درهها، جنگلها، زمینهای بایر و .. از آن امام حکومت اسلامی است که منظور همان ولی فقیه است.
عباس پالیزدار در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، افشا کرد که محمد یزدی در زمان تصدی ریاست قوهی قضاییه در نامهای به فروزش نوشت:
«جناب آقای فروزش حمیدمان بیکار است ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از جنگلهای شمال جهت صادرات چوب بهرهمند گردد. حمید یزدی پسر آقای یزدی مدیر کل حوزهی ریاست قوه قضاییه در آن مقطع بود و جنگلهای شمال را به تاراج بردند و رفتند.»
سوختن جنگلهای ایران
جمهوری اسلامی برای جلوگیری از آتش سوری در جنگلها و خاموش کردن آنها هیچ کاری انجام نمیدهد. در دنیا ما به ازاء هر ۵ هکتار یک جنگل بان وجود دارد اما در ایران ما به ازاء هر ۷۰ هکتاریک جنگلبان وجود دارد. سازمان جنگلبانی هیچ بالگرد یا هواپیمایی برای خاموش کردن آتش جنگلها در اختبار ندارد و این امکانات تماما در اختیار سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی است.
به عنوان مثال برای خاموش کردن آتش در جنگلهای لرستان هواپیمای آب پاش باید از تهران بیاید. کارگزاران جمهوری اسلامی در غرب ایران میگویند، غرب ایران نه هواپیما و نه بالگرد برای اطفاء حریق ندارد. رضا آریایی مدیر کل بحران استان لرستان در این رابطه گفت، حتی برای گرفتن مجوز جهت استفاده از بالگرد مشکل داریم و بالگردها هم فقط برای جابجایی افراد استفاده میشود هزینهی هزار میلیاردی که برای خرید بالگرد هم اختصاص داده شده معلوم نیست چه شده![۹]
طی گزارشی از تلویزیون حکومتی ایران در سال ۱۳۹۵، منطقه ای شامل شهر چهل هزارنفری کام فیروز، چهل روستا، صد هزارهکتار جنگل های بلوط زاگرس و چندین هکتار زمین کشاورزی؛ ققط یک ماشین آتش نشانی دارد که پمپ اصلی آن خراب است. تانکر آن ۲ هزار لیتر گنجایش دارد که هزار لیتر آن هدر میرود و شلنگ هم ندارد به گفته اهالی منطقه اگر اینجا یک منزل مسکونی طعمه حریق شود آنقدر میسوزد تا خاموش شود.[۱۱] سالانه بیش از ۱۵ هزار هکتار از جنگل های ایران میسوزند.
کوههای ایران
محیط زیست ایران نه تنها در حوزهی رودخانهها و جنگلها دچار لطمات جدی گشته است بلکه کوههای ایران نیز طی چهل سال گذشته دستخوش خسارات جبران ناپذیری توسط عوامل و عناصر حکومتی شده است.
ساختو سازهای غیر قانونی در نقاط خوش آبوهوای حاشیه شهرها یکی از نمونههای کوهخواری در ایران است. این ساخت و سازها که اغلب با مجوز برای افراد و وابستگان حکومتی آغاز میشود بخشهای زیادی از کوههای ایران را از میان برده است.[۱۲]
جرم کوهخواری در ایران تعریف نشده است اما معنای آن استفاده خصوصی از منابع طبیعی و زمینهای آن و عرصهی رودخانهها و کوهها است. استفاده از رانت اطلاعاتی یکی از روشهای زمینخواری و کوهخواری است. این به معنی تملک بر زمینهایی است که بزودی در معرض یک جاده یا ساختو سازی قرار گرفته و قیمت آن بالا میرود اما مردم از آن مطلع نیستند.[۱۳]
زمینخواری و کوهخواری در ایران اغلب به صورت باندی توسط افراد حکومتی انجام داده میشود. بر طبق یک برآورد ۴۳ درصد از موارد زمینخواری در سال ۱۳۸۸ به صورت باندی و حکومتی انجام شده است.[۱۳]
جمشید اسدی اقتصاد دان مقیم فرانسه اعتقاد دارد که زمین خواری نمیتواند صورت بگیرد، مگر اینکه از سوی محافل قدرت و با تأیید این محافل باشد. او میگوید این مشکل و فساد، چیزی نیست که اگر بخواهند جلوی آنرا بگیرند، نتوانند. اما باید بدانیم از جمله زمین خواران بزرگ در ایران نهادها و تعاونی های وابسته به سازمان های تحت نظارت رهبری نظام اسلامی است، نهاد هایی که در ساختار سیاسی ایران قانون را دور میزنند، و خود را فراتر از قانون میدانند...
یک اقتصاد دان مقیم فرانسه به نام جمشید اسدی معتقد است که پدیدهی زمینخواری و کوهخواری هرگز نمیتواند بدون حمایت محافل قدرت صورت بگیرد. به ویژه در ایران بزرگترین زمینخواران و کوهخواران سازمانها و نهادها و تعاونیهای وابسته به سپاه پاسداران هستند که تماما زیر نظر رهبر فعالیت میکنند.
ساخت دانشگاههای خصوصی و آزاد در نقاط مرتفع کوهستانی نیز از جمله موارد کوهخواری است که در ایران منجر به خسارات جانی نیز شده .حادثه واژگون شدن اتوبوس دانشگاه علوم و تحقیقات در سال ۱۳۹۷ یکی از این نمونههاست
فاطیما فردوس: حادثه تلخ دانشگاه علوموتحقیقات، ابعاد مختلفی داشت که مهمترین آن مربوط به کوهخواری بود. چرا مهمترین؟ چون اگر این دانشگاه در ارتفاع بالای ۱۸۰۰ متر و در دل کوه ساخته نمیشد، نه نیازی به تلهکابین داشت که بگوییم ساخته نشد و نه گودالی عمیق وسط دانشگاه بود که برایش گاردریل بزنیم؛ .[۱۴]
فرسایش خاک
ایران رتبه اول فرسایش خاک را در جان دارد. برآوردها حاکی از این است که به طور میانگین سالانه حدود ۲ میلیارد تن خاک ایران فرسوده میشود. البته واقعه ای چون سین در سال ۱۳۹۸ منجر به فرسایش ۳ تا ۴ میلیارد متر مکعب از خاک ایران شد که بازسازی آن چند میلیون سال به طول میانجامد.[۱۵]
تشکیل شدن یک سانتیمتر مکعب خاک مرغوب دستکم ۷۰۰ سال تا ۴۰۰۰ سال زمان لازم دارد.[۱۶] به همین دلیل خاک یک کشور بزرگترین سرمایهی یک سرزمین به شمار میرود. این در حالی است که بیش از نیمی از اراضی کشاورزی ایران به دلیل بهرهوری نادرست کمتر از نیمدرصد مواد عالی دارد که این میزان باید بین یک و نیم تا دو درصد باشد.[۱۷]
از جمله دلایل فرسایش خاک موارد زیر است
- تبدیل جنگلها به مرتع
- تبدیل مراتع به زمین کشاورزی
- جاری شدن سیل در نتیجهی تغییر در کاربری اراضی و از میان بردن درختان
- تغییر مسیر رودخانهها
- ایجاد سدهای غیرعلمی
- و...
- بر اساس گزارش «سازمان جنگلها، مراتع، و آبخیزداری ایران» در اواسط سال 2013 ، بیش از دو سوم خاک ایران - به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است. عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران میگوید: مشکلی که از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی ما خطرناکتر است این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت میشود! او اضافه میکند که ۳۰ سال دیگر ایران تبدیل به کشور ارواح خواهد شد!
- استفاده از آب سفرههای زیر زمینی با حفر چاههای عمیق یکی از فعالیتهای غیرقانونی است که در صورت متوقف نشدن فلات ایران را به نابودی خواهد کشاند.[۱۸]
دریاچههای ایران
ایران دارای دریاچههای بزرگ و زیبایی است. تعداد دریاچههای ثبت شده و بزرگ ایران بیش از ۲۲ عدد است که به این عدد باید دریاچههای کوچک و فصلی را نیز اضافه کرد. بزرگترین دریاچهی جهان، دریای خزر است که بخش عمدهی آن متعلق به ایران بوده است.
هر چند در یک معامله تجاری ایران از سهم خود در مقابل روسیه عقب نشست و بخشهای زیادی از خزر را به مسکو واگذار کرد. بر اساس کنوانسیون جدید قزاقستان 30 درصد، ترکمنستان 21 درصد، روسیه و آذربایجان هر یک 19 درصد از دریاچهی خزر سهم میبرند و ایران با 11 درصد کمترین سهم را خواهد داشت.[۱۹]
دریاچههای بزرگ و مهم ایران
۱. دریاچه خزر
۲. دریاچه ارومیه
۳. دریاچه گهر (لرستان)
۴. دریاچه نمک قم
۵. دریاچه انزلی (تالاب)
۶. دریاچه زریوار (کردستان)
۷. دریاچه مهارلو یا دریاچه صورتی (استان فارس)
۸. دریاچه اوان (قزوین)
۹. دریاچه چورت (ساری)
۱۰. دریاچه الندان (مازندران)
۱۱. درياچه شورمست (۲۰۰ کلیومتری تهران)
۱۲. دریاچه بختگان و طشک
۱۳. دریاچه هامون (سیستان و بلوچستان)
۱۴.دریاچه پریشان (استان فارس)
۱۵. دریاچه ولشت (مازندران)
۱۶.دریاچه ویستان بره سر (رودبار)
۱۷.دریاچه چورت(مازندران)
۱۸.دریاچه حلیمه جان (گیلان)
۱۹.دریاچه خلنو شمشک (تهران)
۲۰. دریاچه میقان (استان مرکزی)[۲۰][۲۱]
۲۱.تالاب شادگان (حور شادگان)
۲۲.تالاب العظیم(حور العظیم)
این دریاچهها و تالابها محل زندگی صدها گونه جانوری و گیاهی هستند. همچنین زندگی صدها هزار نفر از مردم ایران به وجود این دریاچهها وابسته است. در سالهای حکومت جمهوری اسلامی این دریاچهها یکی پس از دیگری از میان رفته و یا در آستانهی خشک شدن هستند. اگر چه جمهوری اسلامی تلاش میکند این وضعیت را به خشکسالی ارتباط دهد واقعیت نشان میدهد که سوء استفادههای اقتصادی و گاه مسائل امنیتی باعث نابودی این دریاچهها شده است. حفر بیش از ۸ هزار حلقه چاه عمیق در اطراف دریاچه ارومیه،آب این دریاچه را از زیر کشیده و آنرا خشک کرده است. ایجاد سدهای کوچک و بزرگ بر سر رودخانهها و آبریزهای این دریاچه راه ورود آب به ارومیه را از بین برده است.[۲۲] موارد مشابه در مورد دریاچه های دیگر نیز صدق میکند که باعث خشک شدن آنها گشته است. [۲۳]
دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه که بزرگترین دریاچه دریاچه آب شور جهان است و در استان آذربایجان غربی واقع شده است.
دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶کیلومتر مربع است که ۳ درصد مساحت کشور ایران را دربر میگیرد. البته از این میزان حدود نیم درصد باقی مانده و در چهار دههی اخیر این دریاچه به در آستانه مرگ کامل قرار گرفته است. این دریاچه عامل مهمی در رونق کشاورزی در در دشتهای ارومیه، تبریز، مهاباد،نقده، سلماس،پیرانشهر و... به شمار میرود. این دریاچه بزرگترین آبگیر آسیای غربی است.
میزان شورشی آب دریاچهی ارومیه پیش از روند خشکشدن دوبرابر آب اقیانوسها بود و در آن گونههایی از جانواران چون
آرتمیا ، دیاتومها و فیتوپلانکتونها در آن زندگی میکردند. آرتیما یک منبغ غذایی بالا به شمار میرفت. در حوزهی حیات وحش دریاچه ارومیه ۲۷گونه پستاندار، ۲۱۲گونه پرنده، ۴۱گونه خزنده، ۷گونه دوزیست و ۲۶گونه ماهی زندگی میکنند. این دریاچه دارای ۱۰۲جزیره است که از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوختهٔ طبیعی جهان به ثبت رسیدهاند.
دریاچهی ارومیه یکی از دریاچههایی است که درسالهای اخیر به دلیل سیاستهای سودجویانهی سپاه پاسداران و بیتوجهی به محیط زیست در آستانهی خشک شدن قرار گرفته است. به عنوان مثال ساخت یک بزرگراه ۱۵ کیلومتری با اهداف اقتصادی حیات این دریاچه را به نابودی کشاند.[۲۴] حفر غیرقانونی دستکم ۴۵ هزار حلقه چاه در اطراف این دریاچه، ایجاد بیش از ۲۰۰ سد تا سال ۲۰۱۲ بر روی دریاچه ارومیه و تغییر مسیر رودخانهها منجر به خشک شدن ارومیه و در نتیجه نابودی محیط زیست اطراف آن شده است.[۲۵]
دریاچه بختگان
دریاچه بختگان که در استان فارس واقع شده، اکنون در حال خشکی کامل است. استفادههای متعدد در بالادست تالاب برای آب آشامیدنی شیراز و روستاهای متعدد و همچنین استفاده از آب برای زمینهای کشاورزی و صنعت، از مهمترین دلایل خشکسالی این دریاچه به شمار میرود. منشأ دریاچه بختگان رودخانه کوچک سیوند است که دولت با احداث سدی بر روی این رودخانه حیات دریاچه بختگان را بهشکلجدی تهدید کرد. متأسفانه این روزها بخشهای بسیار گستردهای از دریاچه خشکشده و دیگر از پرندگان خبری نیست و این بخشها به میدانی برای تمرین و ویراژ موتورسواران و تیک آف کردن اتومبیلها تبدیلشده است. دریاچه بختگان، برای مهرومومهای طولانی زیستگاه زمستانی پرندگانی بود که از روسیه و دشتهای سیبری به ایران کوچ میکردند. اما امروز با توجه به خشکی دریاچه، فلامینگوها گروهگروه بختگان را ترک میکنند.[۲۳]
یکی دیگر از دریاچههای ایران که در حال خشک شدن است دریاچهی بختگان است. در بالادست این دریاچه به صورت غیرقانونی و استفاده از مجوزهای حکومتی به اشکال مختلف آب را برای مصارف گوناگون به سمتهای دیگر هدایت کردهاند. مصارف صنعتی و کشاورزی ازمهمترین آنها هستند. آبریز اصلی دریاچه بختگان رودخانه سیوند است که دولت با احداث سدی بر روی ان این دریاچه را در معرض خشک شدن قرار داده است. هم اکنون بخشهای زیادی از دریاچه بختگان خشک شده و به پیست موتور سواری و تیک اف ماشینهای لاکچری تبدیل شده است. این دریاچه پیش از این محل مهاجرت زمستانی فلامینکوهای روسیه بود. با خشک شدن دریاچه فلامینکوها نیز آن را ترک کردهاند.
تالاب انزلی
تالاب انزلی حدود ۱۹ هزار هکتار است که تصفیه خانه آب دریای خزر به شمار میرود. ۲۷ رود بزرگ و مهم در گیلان به این تالاب سرازیر میشوند این رودها با آب شیرین خود سدی در برابر آب شور دریای خزر هستند. در تالاب انزلی بیش از ۵۰ نوع ماهی و ۱۰۰ نوع پرنده و همچنین صدها گونه گیاهی و جانوری و میکروسکوپی وجود دارد. تالاب انزلی نیز هماکنون مانند بسیاری از دیگر از اکوسیستمهای ایران در حال نابودی است. ساختن استخر پرورش ماهی در پیرامون تالاب و افزایش میزان فلزات سنگین و بخصوص سرب در آب و رسوبات تالاب، پمپاژ آب به مناطق دیرگ برای مصارف کشاوزی و صنعتی، ساخت کومههای شکار، ریختن حجم زیادی از زباله های غیرقابل تجزیه به درون رودخانههای گیلان و تالاب انزدی و لایروبی نکردن رودخانهها، رهاکردن فاضلابهای صنعتی، خانگی و بیمارستانی چند شهرستان استان گیلان به تالاب انزلی( روزانه بیش از ۴۰۰ هزار متر مکعب فاضلاب)، همگی از عواملی هستند که این تالاب را به مرگ و نابودی کشاندهاند. عمق این تالاب در سالهای اخیر از ۱۱ متر به کمتر از دو نیم متر رسیده است.[۲۳]
دریاچه هامون
دریاچه هامون از بهم پیوستن سه دریاچه هامون هیرمند، هامون پوزک و هامون صابوری تشکیل شده است. هیرمند رودخانه اصلی تغذیه کننده این دریاچه است. به عبارتی آب هامون از کوههای «هندوکش» تامین می شود. این دریاچه نقش مهمی در زندگی مردم سیستان و بلوچستان دارد. در حاشیه این دریاچه مردم با کشاورزی، صیادی و حصیربافی و صنایع دستی امرار معاش میکنند. دریاچه هامون که در میان مناطق بیابانی و نیمه بیابانی قرار دارد تنها محل زندگی پرندگان است. [۲۶]
دریاچه هامون نیز همچون دیگر دریاچههای ایران در آستانه مرگ کامل قرار دارد. استفاده از آب هامون برای مصارف شهری و صنعتی و همچنین سدسازی های بیرویه افغانستان بر روی هیرمند منجر به خشک شدن این دریاچه گشته است. ایران تا کنون هیچ اقدامی در مورد پس گرفتن حقابه هامون از افغانستان انجام نداده است. یکی دیگر از عوامل خشک شدن هامون دایکهای مرزی است که ایران در مناطق مرزی احداث کرده است. دایکها موانع و خاکریزهای بزرگی هستند که مانع ورود آب به دریاچهی هامون می شوند.
خشک شدن هامون منجر به مرگ بیش از دو میلیون ماهی شده است. در نتیجه این وضعیت تا کنون بیش از ۱۲ هزار صیاد بیکار شده اند. هماکنون برخی از روستاییان به صید ماهیهای مرده می پردازند. یک خبرنگار میگوید:
« بوی لاشهی ماهی تلف شده تا اطراف دریاچه پیچیده است، هر کدام از ما در بدو حضور در این دریاچه بینی خود را محکم میگیریم ولی بعد از دقایقی به این بوی مشمئزکننده عادت میکنیم، ماهیهای خشک شدهی روی زمین و قایقهای رنگارنگ در اطراف دریاچه گواه بر تبخیر آب دریاچه در ماههای نزدیک است.»[۲۷]
گونه های جانوری در ایران
در حال حاضر به گفتهی مدیر آزمایشگاه بانک سلول های انسانی و جانوری مرکز ذخایر ژنتیکی ایران، شمار گونههای جانوری در ایران ۱۲۰۰ گونه است که ۱۵۰ گونه از آنها در حال منقرض شدن هستند.[۲۸]
علت عمده از بین رفتن گونههای جانوری، تخریب و از بین بردن زیستگاه طبیعی آنهاست. در حال حاضر بسیاری از گونههای جانوری چون خرس قهوهای، پلنگ، سیاه گوش، گربه وحشی، گربه جنگلی، سگ آبی، سنجاب ایرانی، کل وبز، قوچ ومیش، عقاب طلائی، عقاب مارخور، کرکس (دال) هما، سمندر کردستانی، سمندر آتشین از جمله گونه های جانوری هستند که در خطر انقراض قرار دارند.
به گفتهی کارشناسان حتی مطالعات کافی بر روی گونههای جانوری در بسیاری از مناطق ایران صورت نگرفته و از وضعیت آنها اطلاع کافی در دسترس نیست.
یکی دیگر از علل نابودی گونههای جانوری آتشسوزیهایی است که به شکلی غیرطبیعی و مداوم در جنگلهای ایران رخ میدهد.[۲۹]
بر اساس گزارش اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) در استان چهارمحال و بختیاری ۱۴ گونه گیاهی و ۱۳ گونه جانوری در حال انقراض هستند.[۳۰]
گونههای در حال انقراض
یوز ایرانی یکی از گونه های درحال انقراض در ایران است. کارشناسان میگویند تنها ۶۰ قلاده از این یوز در ایران وجود دارد. در حال حاضر این جانور تنها در ایران و آنهم در نواحی دورافتادهای از بیابانهای ایران وجود دارد
پلنگی ایرانی یکی دیگر از حیوانات در حال انقراض است که جمعیت آن به زیر ۵۰۰ قلاده رسیده است.
سیاه گوش یکی از حیوانات زیبای ایران است که به دلیل شکار در حال انقراض قرار دارد. این حیوان با دست و پای بلند از سریعترین گربهسانان به شمار میرود
گربه پالاس یک گونه جانوری دیگر در ایران است که در حال انقراض است.
فوک خزری نیز به دلیل شکار بیرویه و از بین رفتن زیستگاه آن در کنارهی خزر در حال انقراض دارد. یکی دیگر از جانواران در حال انقراض در ایران لاکپشت پوزه عقابی است. این جانور در خلیج فارس زندگی میکند.[۳۱]
در استان مازندران در حال حاضر بیش از ۱۰۰ گونه گیاهی به دلیل تغییرات اکوسیستمی در حال انقراض هستند. سیر کوهی، والک، انواع ارکیده یا ثعلب، گل گاوزبان ایرانی، قاز یاغی، گندکما، باریجه - جرن، کما، کمای ایرانی، سکنبیج، آلاله برفی، اناریجه،گلپر، ترم، زوفا، سوسن چهلچراغ، خشخاش کبیر، شقاقل، ترشک کوهی، مرزه، چای کوهی، آویشن و کاکوتی جزو گونه های در معرض خطر استان مازندران هستند که در صورت عدم چاره اندیشی رو به انقراض میروند. [۳۲]
رودخانه ها
ایران دارای رودخانههای بزرگی چون ارس، کارون، زاینده رود، جاجرود، سفید رود، اترک، نکا، چالوس، بابل و ... است.[۳۳] رودخانههای ایران بر اساس حوزه آبخیز به دو گروه تقسیم میشوند.
- گروه دریای خزر: تمامی رودخانههایی هستند که از شرق یا غرب این دریا سرچشمه می گیرند.
- گروه خلیج فارس و عمان: رودخانه هایی هستند که از رشته کوههای زاگرس سرچشمه گرفته و به خلیج فارس میریزند.[۳۴]
تقریبا تمامی این رودخانهها به دلیل سیاستگذاری های غلط و سودجویانه آسیبهای بسیاری دیدهاند و در نتیجه تمامی دشتهایی که از آنها تغذیه می شدند نیز دچار آسیب شدهاند.
زاینده رود
یکی از مهمترین دلایل خشک شدن رودخانه زاینده رود حفر تونل گلاب است. این تونل که با هدف انتقال آب زاینده رود برای مصارف شهری و صنعتی حفر شده است سالهاست منجر به خشک شدن زاینده رود میشود. . میزان دبی آب زاینده رود ۱۱ متر مکعب بر ثانیه است که راهاندازی این تونل آب را از این رود گرفته است. حتی با وجود بارانهای شدید و سیل، به دلیل لایروبی نشدن رودها، آبی پشت سد گلاب ذخیره نشده است و حجم زیادی از آب هدر رفته است. به همین دلیل زاینده رود همچنان با خشکی مواجه است. خشک شدن زاینده رود علاوه بر این که منجر به قطعی آب شرب مردم می شود کشاورزی سنتی و دیرپای اصفهان را با نابودی کامل مواجه کرده است.[۳۵]
کارون
رودخانهی کارون با طولی بیش از ۹۵۰ کلیومتر یکی از پرآبترین رودخانههای ایران بوده است. اما این رودخانه در حال حاضر به دلیل برداشتهای بیرویه و سدسازی در های مختلف کم آب شده و رو به خشکی می رود.[۳۶] همچنین رها سازی فاضلاب شهری و پساب کارخانهها در رودخانهی کارون منجر به مسموم شدن آب شده است. این امر منجر به از میان رفتن آبزیانی شده که منبع درآمد صیادان بوده اند. دلاور نجفی معاون سابق محیط طبیعی سازمان حفاظت از محیط زیست در سخنانی اعتراف کرد که بیش از نیمی از آب کارون فاضلاب است.[۳۷]
روز جهانی محیط زیست
روز جهانی محیط زیست، روزی است که در تاریخ ۵ ژوئن از سوی سازمان ملل جهت افزایش سطح آگاهی مردم برای نگهداری محیط زیست و تحریک و تشویق سیاستمداران به گرفتن تصمیماتی برای رویارویی با ویرانی محیط زیست و گونههای زیستیجانوری برگزیده شدهاست.[۳۸]
هر ساله روز ۱۵ خرداد (۵ ژوئن) در سراسر جهان با عنوان روز جهانی محیط زیست گرامی داشته میشود. تاریخچه روز جهانی محیط زیست به سال ۱۹۷۲ بر میگردد، در آن سال برای نخستین بار، سازمان ملل متحد کنفرانسی را با موضوع انسان و محیط زیست در شهر استکهلم سوئد برگزار نمود.
همزمان با برپایی این کنفرانس مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای را تصویب کرد که منجر به تشکیل UNEP (برنامه محیط زیست سازمان ملل) شد، UNEP در سراسر جهان مراسم ویژهای را به مناسبت این روز برگزار مینماید. مراسم این روز میتواند به اشکال مختلف باشد مثل راهپیماییهای خیابانی، همایشهای دوچرخه سواری، نمایش، مسابقات نقاشی و مقاله نویسی در مدارس، درختکاری، فعالیتهای مربوط به بازیافت، پاکسازی و….
هدف از برگزاری چنین مراسمی جلب توجه عمومی به مسائلی است که محیط زیست را آلوده ساخته است. هر سال نیز یکی از مسایلی که شدیدا محیط زیست را تهدید میکند به عنوان موضوع این روز انتخاب میشود.[۳۸]
برپایه گزارش خبرگزاری فارس دفتر خامنهای روز سهشنبه ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸، سیاستهای کلی محیط زیست را اعلام کرد. مدیریت هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی، جرمانگاری تخریب محیط زیست، تهیه اطلس زیستبوم کشور و گسترش اقتصاد سبز و نهادینهسازی فرهنگ و اخلاق زیستمحیطی" از جمله محورهای ابلاغیه یاد شده است.
این امر که زیر سلطه رژیم جمهوری اسلامی، محیط زیست در موقعیت بحرانی و فاحعهباری قرار گرفته مورد تایید سازمانهای جهانی و همچنین بعضی از ارگانها و مقامات رژیم نیز هست. «انستیتو جهانی منابع طبیعی» در گزارش سال ۲۰۱۵ خود تولیدکنندگان گازهای گلخانهای را رتبهبندی کرده است. مطابق با گزارش منتشر شده، جمهوری اسلامی بعد از چین، آمریکا، ۵ کشور اروپایی، هند و روسیه، با تولید سالانه ۷۱۵ میلیون تن دی اکسیدکربن مقام دهم را در جهان کسب کرده است. بر اساس این گزارش، تولید مذکور رو به افزایش نیز هست. به این اعتبار باید گفت ایران با بنیه اقتصادی ضعیفتر و جمعیتی کمتر از بقیه کشورها در رساندن زیان به ۷۸ میلیون جمعیت کشور و ۷ میلیارد از ساکنان زمین به چنین مقامی در تخریب محیط زیست رسیده است. بنا به گزارش برخی تحقیقات، سوزاندن وسیع گاز طبیعی و وجود چندین میلیون اتومبیل کهنه که بنزین غیر استاندارد می سوزانند، دو عامل اصلی در ایجاد میزان ذکر شده دی اکسید کربن در ایران میباشند. اما مشکلات زیست محیطی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی فقط به تولید گازهای گلخانه ای محدود نمیشود. در سالهای گذشته مشکلات زیستمحیطی زیادی در ایران رخ داده که خشک شدن دریاچهها، رودها و تالابها، از بین رفتن جنگل ها، بحران آب و همچنین آلوده بودن هوای شهرهای بزرگ از جمله آنهاست.
چندی پیش «حمید چیت چیان» وزیر نیرو در دولت یازدهم، بحران آب در ایران را جدی و اصلی ترین چالش کشور دانست. او شور شدن آب ها، خشک شدن باغات و زمینهای کشاورزی، خشک شدن چشمهها، قناتها، تالابها و دریاچهها و کاهش آب رودخانهها را از شواهد بحران آب بر شمرد و افزود که سالانه ۱۲۰۰ کیلومتر کف شکنی در چاههای موجود یا حفر چاه های جدید در کشور صورت میگیرد. این در حالی است که یکی از عوامل اصلی بحران آب در ایران برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی و وجود هزاران چاه مجاز و غیرمجاز در کشور است. «ستار محمودی» قائم مقام وزیر نیرو نیز وضعیت آب در ۵۲۰ شهر ایران را بحرانی خواند. به نظر او خشکسالی های پایدار، سدسازی های بی رویه، اتلاف منابع آبی توسط کشاورزی سنتی و ناکارآمد و بالاخره حفر دهها هزار چاه به ویژه در اطراف دریاچه ها و تالاب ها، بحران و قحطی آب در ایران را باعث شده اند. مطابق آمارهای رسمی اکنون در ایران از ۶۴۷ سد، بهرهبرداری میشود و احداث ۶۸۳ سد دیگر در دست مطالعه یا اجراست. اکثر این سدها و آبراهه ها توسط قرارگاه خاتم الانبیا زده شده اند. بعضی از سدها برای رساندن آب به املاک و خانه های آخوندهای دانه درشت و مقامات، مراکز نظامی و یا در جایی مثل کردستان برای محروم کردن منطقه از آب فراوانی زده شده اند که می تواند موجب رشد کشاورزی، دامداری و دامپروری و بی نیازی اقتصادی این منطقه شود. درآمدهای به دست آمده از این پروژه ها به جیب سپاه و فرماندهان ارشد آن رفته و گرد و خاک حاصل از بستر خشک دریاچه ها، رودها و تالاب ها، مردم را به انواع بلایا مبتلا کرده است. جنگلهای زاگرس در کردستان آگاهانه و به بهانه حفظ امنیت توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی سوزانده می شوند. جنگلهای شمال نیز توسط فرماندهان نظامی، انتظامی، مقامات دولتی و رانت خواران و به خاطر خانه، ویلا و انبوه سازی، به آتش کشیده می شوند. پوشش گیاهی در مناطق مختلف و بویژه در کردستان زیر چکمه نیروهای ارتش، سپاه و بسیج لگد مال شده و یا توسط آتش سلاحهای آنان شعله ور گردیده و از بین میروند. در ابلاغیه خامنه ای از جمله به «جرمانگاری تخریب محیط زیست» اشاره شده است. آیا در کشوری که نظام حکومتی آن عامل اصلی تخریب محیط زیست است، چه کسی قرار است تخریب کنندگان محیط زیست را تنبیه کند؟
در سالهای اخیر بحران زیست محیطی خشم و اعتراضات گسترده مردم را برانگیخته است و رژیم با حربه سرکوب با این اعتراضات روبرو شده است. اما این سرکوب ها مردم را مرعوب نکرده و مبارزه برای بهبود محیط زیست به یکی از عرصه های رودرروئی مردم با رژیم تبدیل شده است.
وسعت و ژرفای بحران محیط زیست بخش هایی از کارگزاران رژیم و بورژوازی ایران را هم نگران کرده و به قول بعضی از کارشناسان به صورت مانعی در مقابل سرمایه گذاری های داخلی و خارجی درآمده است. در این شکی نیست که سرمایه گذاران خارجی و داخلی از فقدان قوانین در حفاظت از محیط زیست سود می برند. اما وقتی بحران در این عرصه ابعاد فاجعه باری پیدا می کند، کسب و کار و تندرستی خود و نیروی کارشان را به خطر می اندازد و به اعتراضات مردم دامن می زند، اینبار طرفدار دخالت و سرمایه گذاری دولت در این عرصه می شوند. ابلاغ «سیاستهای کلی محیط زیست» توسط خامنه ای در شرایطی است که تخریب محیط زیست ابعاد فاجعه باری پیدا کرده است و پیامدهای آن دامن رژیم جمهوری اسلامی را گرفته است. تولد سرمایه داری با گام های آغازین، با تخریب محیط زیست همراه شد. ابعاد و اشکال این ویرانگری در طول تاریخ کوتاه سرمایهداری بسیار تغییر کرده است، ولی این پدیده نه تنها تکرار میشود، بلکه به عنوان جزء همزاد این سیستم عملکردی هولناک تر مییابد. در دل سیستم بحران زده کنونی سران حکومت اسلامی سرمایه قادر به جلوگیری از مصائب رو به افزایش ناشی از تخریب محیط زیست نبوده و نخواهند بود و بدون شک «سیاستهای کلی محیط زیست» خامنه ای نیز همچون سایر اسناد مربوط به سیاست های کلان به یک ورق پاره تبدیل خواهد گردید.[۳۹]
منابع
- ↑ محیط زیست
- ↑ رابرت کریستوفرسون -Elemental Geosystems
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ برنامه دست رو کنی سیمای آزادی - ۲۲ تیر ۱۳۹۵
- ↑ زنگ هشدار بحران وخیم بی آبی در ایران-خبرگزاری رسمی حوزه
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ هشدار نسبت به تخریب کوهها در روز جهانی پاکسازی کوهستانسایت روزنامه همشهری
- ↑ مدت زمان لازم برای تشکیل خاک
- ↑ رتبه اول ایران در فرسایش خاک
- ↑ ۳۰ سال دیگر ایران به کشور ارواح بدل میشود
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ برنامه دست رو کنی سیمای آزادی - ۲۹ تیر ۱۳۹۵
- ↑ برنامه سیل در ایران از سیمای آزادی - ۱۸ مهر ۱۳۹۷
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ برنامه نابودی جنگلهای ایران از سیمای آزادی - ۱۲ اسفند ۱۳۹۵
- ↑ فیلم کوهخواری برادرزاده یکی از وزرا- سایت مشرق نیوز
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ چه کسانی زمینهای ایران را میخورند؟
- ↑ کوهها را از دست دانشگاه آزاد نجات دهید!- سایت خبرآنلاین
- ↑ رتبه اول ایران در فرسایش خاک
- ↑ مدت زمان لازم برای تشکیل خاک ۷۰۰ الی ۴ هزار سال است!
- ↑ فرسایش خاک در ایران ۴ برابر میانگین جهانی است
- ↑ 30 سال دیگر ایران به کشور ارواح بدل میشود
- ↑ ایران و روسیه: سومین تحقیر تاریخی
- ↑ زیباترین دریاچه های ایران
- ↑ دریا و دریاچههای ایران
- ↑ همدستی همه جناحهای حکومت در سدسازی بیرویه در ایران- سایت دویچه وله فارسی
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ نگاهی به دریاچههای سوخته ایران- سامانه رزرواسیون مهر
- ↑ Aral Sea syndrome desiccates Lake Urmia: Call for action- سایت ساینس دایرکت
- ↑ سپاه پاسداران و جنایتی به نام خشک شدن دریاچه ارومیه- سایت ایران گلوبال
- ↑ اثرات زیست محیطی خشک شدن هامون
- ↑ صید ماهی مرده در دریاچهی خشک هامون- سایت خبربان
- ↑ 150 گونه جانوری ایران در معرض خطر انقراض - خبرگزاری جمهوری اسلامی
- ↑ تخریب زیستگاه طبیعی عامل مهم انقراض گونههای جانوری کردستان-خبرگزاری تسنیم
- ↑ ۱۴ گونه گیاهی و ۱۳ گونه جانوری چهارمحال و بختیاری در معرض خطر انقراض
- ↑ حیوانات در خطر انقراض ایران
- ↑ بیش از ۱۰۰ گونه گیاه در حال انقراض در مازندران شناسایی شد
- ↑ مهمترین رودهای ایران کدامند
- ↑ رودخانه های ایران به چند دسته تقسیم می شوند؟
- ↑ عملیاتی شدن گلاب، خشکشدن زایندهرود را در پی دارد
- ↑ کم آبی کارون
- ↑ مرگ تدریجی رودخانه کاروی
- ↑ ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ 5 ژوئن ؛ مصادف با روز جهانی محیط زیست- سایت بیتوته
- ↑ رژیم جمهوری اسلامی عامل تخریب محیط زیست حزب کمونیست ایران