کاربر:Khosro/صفحه تمرین ژئوپلیتیک: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
خاورمیانه از طریق دو دریای مهم جهان یعنی مدیترانه از سمت غرب و خلیج فارس در جنوب آن با جهان ارتباط دارد. خلیج فارس هم اکنون به دلیل موقعیت جغرافیایی، معبر صدور کالا، سرمایه و تجهیزات نظامی و همچنین ذخایر عظیم نفت و گاز، سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را به یکدیگر پیوند میدهد. خلیج فارس از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و سپس به تمامی آبهای آزاد راه پیدا میکند و یک نقطهی استراتژیک در جهان به شمار میرود که بر سیاستگذاریهای جهانی مؤثر است.<ref>[https://www.civilica.com/Paper-NCTCPG01-NCTCPG01_001=%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%DA%98%D8%A6%D9%88-%D9%BE%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3.html اهمیت اقتصادی و ژئو پولیتیک خلیج فارس]</ref> همچنین دریای مدیترانه یا میانه که در غرب خاورمیانه قرار دارد، دریایی است که سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا را به یکدیگر متصل میکند و یکی از مهمترین دریاهای جهان به شمار میرود. | خاورمیانه از طریق دو دریای مهم جهان یعنی مدیترانه از سمت غرب و خلیج فارس در جنوب آن با جهان ارتباط دارد. خلیج فارس هم اکنون به دلیل موقعیت جغرافیایی، معبر صدور کالا، سرمایه و تجهیزات نظامی و همچنین ذخایر عظیم نفت و گاز، سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را به یکدیگر پیوند میدهد. خلیج فارس از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و سپس به تمامی آبهای آزاد راه پیدا میکند و یک نقطهی استراتژیک در جهان به شمار میرود که بر سیاستگذاریهای جهانی مؤثر است.<ref>[https://www.civilica.com/Paper-NCTCPG01-NCTCPG01_001=%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%DA%98%D8%A6%D9%88-%D9%BE%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3.html اهمیت اقتصادی و ژئو پولیتیک خلیج فارس]</ref> همچنین دریای مدیترانه یا میانه که در غرب خاورمیانه قرار دارد، دریایی است که سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا را به یکدیگر متصل میکند و یکی از مهمترین دریاهای جهان به شمار میرود. | ||
== رژیم ایران و ژئوپلتیک خاورمیانه == | |||
استراتژی صدور بحران یعنی انتقال مرکزیت بحرانها به نقطهای که خطر کمتری را برای مسببین آن ایجاد کند. سران جمهوری اسلامی سیاست صدور بحران را ایجاد عمق استراتژیک معرفی میکنند.[[پرونده:جواد منصوری از اولین فرماندهان سپاه پاسداران.JPG|جایگزین=جواد منصوری از اولین فرماندهان سپاه پاسداران|بندانگشتی|جواد منصوری از اولین فرماندهان سپاه پاسداران|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86_%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86_%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86.JPG]]به لحاظ تاریخی، سیاست صدور بحران، مورد استفادهی بسیاری از دیکتاتورها قرار گرفته است. بطور معمول هنگامی که یک حکومت از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و همچنین با مخالفت و نارضایتی عمومی مواجه است، با ایجاد بحران در خارج از مرزهای خود، مشکلات داخلی را تحتالشعاع قرار میدهد. | |||
ایجاد بحران در خارج از مرزهای کشور یا به عبارتی صدور بحران به چنین حکومتی این امکان را میدهد که: | |||
*توجهات را از مشکلات داخلی به سمت یک بحران یا مشکل بزرگتر در خارج جلب کند. | |||
*مشکلات داخلی را ناشی از بحران خارجی دانسته و از خود سلب مسئولیت کند. | |||
*با طرح صورت مسئلهی بحران بزرگتر، از پاسخگویی به مطالبات داخلی امتناع کند. | |||
*با طرح صورت مسئلهی بحران بزرگتر، مخالفان داخلی را سرکوب کند و توطئهگر نام دهد. | |||
*با طرح صورت مسئلهی بحران بزرگتر، توجهات را از سرکوب مخالفان به سمت دیگری معطوف کند و آنرا بپوشاند. | |||
*در رابطه با نیروهای خودی برای حرکت، انگیزهبخشی کند و ظرف مادی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک برای تکثیر آنها ایجاد نماید. | |||
جواد منصوری اولین فرمانده سپاه در این رابطه میگوید:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فکر میکنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود که انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود که توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»<ref>[https://www.mojahedin.org/i/news/206211 اعتراف جواد منصوری: به بهانه جنگ مخالفان سرکوب شدند]</ref></blockquote>[[پرونده:سخنان خمینی زمینه ساز جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=عمق استراتژیک|بندانگشتی|سخنان خمینی زمینه ساز جنگ ایران و عراق|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%B3%D8%A7%D8%B2_%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%88_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.jpg]]پس از انقلاب ضدسلطنتی، جامعه ایران با یک نیروی عظیم انسانی و بالنده مواجه بود. انتظارات و مطالبات اجتماعی پس از انقلاب در اوج قرار داشت و مردم خواهان آزادی، برابری، ترقی و رفاه بودند. | |||
جمهوری اسلامی به رهبری خمینی که یک حکومت [[بنیادگرایی|بنیادگرا]] به شمار میرفت، توان پاسخگویی به این مطالبات را نداشت. خمینی تنها راه را برای درگیر کردن نیروهای آزاد شده در مسیری دیگر، ایجاد جنگهایی با عنوان دفاع از اسلام در برابر کفر میدانست. به راه انداختن جنگ هم برای تخلیه این پتانسیل عظیم و هم برای سرکوب نیروهای انقلابی بسیار کارآمد بود. | |||
خمینی از همان روزهای اول پس از انقلاب بهمن ۵۷ اقداماتی انجام داد که برای دولت عراق تحریک آمیز بود. هنگامی که دولت عراق انقلاب ایران را به وی تبریک گفت خمینی با عبارت « والسلام علی من اتبع الهدی» به دولت عراق پاسخ داد. | |||
این آیه، عبارتی است که حضرت محمد پیش از فتح سرزمینهای جدید برای آنان ارسال کرد و به معنی فراخوان برای اطاعت یا آمادگی برای جنگ است! | |||
همچنین خمینی در ۳۰ فروردین ۵۹ ارتش و مردم عراق را به قیام علیه دولت عراق دعوت کرد. | |||
دعایی سفیر وقت رژیم در بغداد در سال ۵۹ به شورای انقلاب شکایت کرد که:<blockquote>« اگر شما میخواهید با دولت عراق بجنگید تکلیف ما را روشن کنید»<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=58pJQjijZC8 گفتگوی ابراهیم یزدی با دهباشی- آپارات]</ref></blockquote>آیتالله منتظری در سخنان خود در مورد جنگ ایران و عراق به صراحت میگوید که ما در ایجاد این جنگ نقش داشتیم. منتظری میگوید:<blockquote>مساله جنگ واقعش اینه که اون اولش که انقلاب شد ما شعارهای تند هم دادیم. صدور انقلاب و امروز ایران و فردا عراق و ... این شعارهای تند سبب شد که کشورهای مجاور وحشت بکنن. من رفتم خدمت آیت الله خمینی... گفتم در دنیا رسمه در یک کشوری که انقلاب میشه هیاتهای حسین نیت میفرستند برای کشورهای مجاور و به کشورهای مجاور حالی میکنن که ما با شما کاری نداریم.ما این کار را نکردیم. هنوز دولت موقت روی کار بود و ما متاسفانه این کار را نکردیم و هرچه زودتر بکنیم بهتر. الآن صدام دارد زمزمه جنگ میکند و هر چه زودتر باید جلوی این گرفته بشه! که اونوقت ایشون فرمودن نه این حرفا چیه... من گفتم آقا ما که نمیتوانیم دور کشورمان دیوار بکشیم. ایشان گفتند نخیر! ما میخواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم.<ref name=":12">[https://www.youtube.com/watch?v=CYSaqTi7dso حقایق پنهانی جنگ هشت ساله ایران]</ref></blockquote> | |||
سازمان مجاهدین خلق معتقد است خمینی برای حفظ بقای خود به جنگ ایران و عراق ادامه داد. مجاهدین خلق معتقدند رژیم ایران بر دو پایهی سرکوب داخلی و [[عمق استراتژیک|صدور بحران]] استوار است. در ادبیات درونی رژیم ایران از صدور بحران با نام صدور انقلاب نام میبرند. [[روحالله خمینی|خمینی]] از ابتدای انقلاب با شعار تشکیل هلال شیعی و صدور انقلاب بر سرکار آمد. این شعارها نه شعارهایی اعتقادی بلکه تنها راه بقای رژیم ایران و سرپوشی بر اختناق داخلی بودند. ماهیت قدرت سیاسی در رژیم ایران متشکل از نیروی برآمده از جنگ است. | |||
در اساس هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد، در غیر این صورت فرو میریزد. در حکومتهای توتالیتر، سرکوبگر، با تکیه به قدرت سیاسی سرکوب میکند و پول انگیزهی ثانویه است. قدرت سیاسی در حاکمیتهای مردمی ناشی از پایگاه اجتماعی است اما در حاکمیتهای غیرمردمی باید از جای دیگری تأمین شود. بسیاری از دیکتاتورها این قدرت را با وابستگی به دولتهای بیگانه تأمین میکنند. رژیم خمینی که اساسا در زمرهی حکومتهای وابسته به شمار نمیرود، این قدرت را از طریق جنگافروزی و پرورش ایدههای آپوکالپتیکی تحت عنوان جبههی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و... به دست میآورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی است. از نظر مجاهدین خلق، خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده نشدن خواستههایشان برای او مشکلآفرین میشدند. جنگ ایران و عراق امکان سرکوب را برای این رژیم فراهم کرد و این پتانسیل را در مسیر انحرافی کانالیزه نمود. | |||
جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران پر مصاحبهای در تلویزیون ایران میگوید:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فكر ميكنم انقلاب اسلامي از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامي رو سازمان داد، ...، خيلي ما نتايج جنگ برامون عالي بود، عالي بود، با جنگ بود که توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالي بمن گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، 4تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت 12 شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد وفردا صبح آمد.»<ref>[http://efshakonandeh97.blogspot.com/2018/08/blog-post_19.html تلویزیون حکومتی «آستان رضوی» درتاریخ ۱۵مهر۹۶]</ref></blockquote> | |||
== هویت جمهوری اسلامی ایران و منطقه خاورمیانه == | == هویت جمهوری اسلامی ایران و منطقه خاورمیانه == |
نسخهٔ ۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۸
ژئوپلیتیک یا جغرافیای سیاسی، از (ژئو) به معنی زمین، و (پلیتیک)، به معنی سیاست تشکیل شده است. این واژهی سیاسی طی یک قرن گذشته از نظر مفهومی و فلسفی همواره دچار تحول و حرکت بوده است. دانش ژئوپليتيک، به تجزيه و تحليل ماهيت، ساختار و کارکردها و اهمیت سیاسی یک منطقهی جغرافیایی پرداخته و ویژگیهای آن را ترسیم میکند.
از جمله مناطق حیاتی و مؤثر در معادلات ژئوپلیتیک جهانی، منطقهی خاورمیانه است؛ خاورمیانه را مرکز دنیای قدیم میدانند، مرکزی که در دل آن منطقه خلیج فارس به منزله (هارتلند) جهانی قرار دارد. پرفسور هلفورد مکیندر هارتلند را منطقهای مینامد که به دلیل اهمیت ژئوپلتیک، کنترل آن تأثیر به سزایی در توانایی کنترل تمامی جهان دارد.[۱]
ژئوپلیتیک خاورمیانه، مجموعهای از ویژگیهای مذهبی و لاجرم سیاسی را در برمیگیرد که با ویژگیهای جغرافیای این منطقه ارتباطی غیرقابل گسست دارد. از جمله وجود مرقد امامان شیعه در ایران عراق و سوریه، وجود بیت المقدس در فلسطین و کعبه در عربستان و بافت مذهبی در این مناطق، از عوامل مؤثر در ژئوپلیتیک خاورمیانه هستند. در چهاردههی اخیر رژیم ایران با سرمایهگذاری بر این موضوع سیاست منطقهای خود را مبتنی بر صدور بحران پیش برده است. ایجاد هلال شیعی و عمق استراتژیک در این مناطق با هدف غایی حکومت اسلامی از جمله اهداف رژیم ایران بوده است. اتخاذ چنین سیاستی برای رژیم ایران به عنوان یک رژیم سرکوبگر ضرورت بقاء و ادامهی حیات بوده است. آنچنان که بسیاری از مسئولان رده بالای جمهوری اسلامی بارها به این موضوع اشاره کردهاند که بدون جنگ و حضور سیاسی و نظامی در این مناطق، قادر نخواهند بود وضعیت داخلی را کنترل کنند. با شروع قیامهای مختلف در کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله یمن، لبنان و عراق علیه مداخلات رژیم ایران، وضعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه برخلاف گذشته به زیان رژیم ایران عمل میکند و سرمایه گذاری چهل سالهی او را با مخاطره مواجه کرده است.
پیدایش علم ژئوپلیتیک
اولین بار اصطلاح جغرافیای سیاسی، توسط فیلسوف فرانسوی (روبرت آن تورگو) در سال ۱۷۵۱،به کار برده شد. روبرت تورگو جغرافیای سیاسی را یک (علم کاربردی – نظریهای) تلقی میکرد که با تحقیق و بررسی تأثیرات متقابل واقعیات جغرافیایی اعم از انسانی و طبیعی با شرایط سیاسی میتواند در امر کشورداری کمک کند. بعدها در سال ۱۸۹۷، پروفسور فردریش راتزل آلمانی، کتابی به نام جغرافیای سیاسی نوشت که نظریهی کشور به مثابهی موجود زنده (ارگانیزم) را ارائه داد و طرفداران زیادی را به خود جلب کرد، همچنین استاد علوم سیاسی سوئد رودلف شلین با کاربرد واژهی ژئوپلیتیک، جغرافیای سیاسی را نظریهی کشور و ارگانیزم جغرافیایی معرفی کرد. از همین زمان ژئوپلیتیک که به طور عُمده با ایدئولوژی حکومت آمیخته بود، همگام با ژئواستراتژی مکیندری که بررسی اساس جغرافیایی سیاست جهان را هدف قرار داده بود، دیدگاه اغلب نظریه پردازان سیاسی و جغرافیدانان را برای مدّت ۴۵ سال تشکیل دادند. اما بعد از پایان جنگ جهانی دوم و شکست آلمان نازی، ژئوپلیتیک خاص آلمان منجر به زمینهی تخریب این علم به عنوان یک دیدگاه دانشگاهی شد.[۲]
احیاء و شکوفایی دوباره علم ژئوپلیتیک
جغرافیای سیاسی در دههی سالهای ۱۹۵۰، با تلاش جغرافیدانان نامداری مانند هارتشورن، استیفن جونز و گاتمن، دورهی فراز خود را آغاز کرد. مطالعه وضعیت سیاسی و جغرافیای پایتختها، مرزها، اختلافات ارضی، تقسیمات کشوری، استعمارگری، فدرالیسم، رودخانههای بینالمللی و دهها مسائل مکانی – سیاسی دیگر در سطوح مقیاسهای جغرافیایی متعدد محلی تا جهانی مورد توجه جغرافیدانان سیاسی است. امروزه تعریف ساده از ژئوپلیتیک یا جغرافیای سیاسی که مورد قبول اکثر جغرافیدانان سیاسی است، عبارت است از «علم بررسی رابطهی متقابل میان (قدرت) و (فضا)».[۲]
ژئوپلیتیک خاورمیانه
از میان مناطق ژئوپلیتیکی منطقه جنوب غربی آسیا، از همه مهمتر خاورمیانه است که مورد توجه نظام بینالمللی بوده و از جایگاه ویژهای برخوردار است، بر همین پایه خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی هزاره سوم مورد بررسی قرار گرفته است.[۳] عمیقترین و مهمترین بحرانهای سیاسی جهان معاصر در منطقه خاورمیانه رقم میخورد و چالشهای مهم ژئوپلیتیکی از عوامل شکل دهنده، تشدید کننده و تداوم یابندهی بحران در این حوزه جغرافیایی است. چشمانداز موجود از قیام و خیزشهای مردمی، بیانگر آغاز تحولات و لرزشهای ژئوپلیتیکی گسترده در فضای خاورمیانه و شمال آفریقاست و جغرافیای سیاسی منطقه را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.[۴]
ویژگیهای ژئوپلیتیک خاورمیانه
برخی ویژگیهای جغرافیایی یا به تعبیر جدید «فضا» که وضعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه را تعیین میکنند به قرار زیر است:
مراقد ائمه شیعه در خاورمیانه
یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده ژئوپلیتیک خاورمیانه، وجود مراقد امامهای شعیان در این منطقه از جهان است. مرقد امامهای شیعیان همواره در طول تاریخ محل زیارت و ادای احترام برای شیعیان بوده است.
در حال حاضر نزدیک به ۴۰۰ میلیون شیعه در جهان زندگی میکنند که بخش اعظم آنها ساکن خاورمیانه هستند. این بافت شیعی طبعا نسبت به مرقد تمامی ائمه ی شیعه حساسیت خاصی دارد. این مراقد به طور خاص همواره توسط رژیم ایران نیز مورد توجه بوده است و مهمترین دستاویز برای دخالتهای آن در کشورهای مختلف گشته است. برخی از این مراقد چنین هستند:
- مرقد امام هشتم شیعیان (امام رضا) در ایران
- مرقد امام سوم (امام حسین) در کربلای عراق
- مرقد امام نهم شیعیان امام محمد تقی در کاظمین عراق
- مرقد امام یازدهم شیعیان یعنی امام حسن عسکری در سامرای عراق[۵]
- مرقد امام هفتم شیعیان یعنی امام موسی کاظم در کاظمین
- مرقد حضرت زینب دخترامام علی در شهرک «السیدة زینب» در جنوب دمشق
- مرقد حضرت رقیه دختر امام حسین در دمشق
- مرقد حضرت سکینه دختر امام علی در شهر داریا در سوریه
- مرقد امام زین العابدین، جعفر صادق،محمدباقر و جعفر صادق در مدینه در عربستان سعودی[۶]
- قبرستان باب الصغیر در دمشق که مرقد برخی ائمه و یاران پیامبر اسلام از جمله بلال حبشی است.[۷]
مرکز تجمع ادیان ابراهیمی
خاورمیانه جزو مناطقی از جهان است که هر سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام در آن رواج دارد. بافت مذهبی حاکم بر خاورمیانه از عوامل مهم تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک این منطقه از جهان است.
وجود بیت المقدس در خاورمیانه
بیت المقدس که پیش از کعبه قبله مسلمانان بوده است یکی از شهرهای مهم برای پیروان ادیان ابراهیمی است. بیت المقدس یکی از شهرهای مهم برای مسلمانان پس از مکه و مدینه و دارای اهمیت فرهنگی و قومی برای فلسطینیان است. همچنین این شهر یکی از چهار شهر مهم برای یهودیان و مقدسترین شهر برای مسیحیان نیز به شمار میرود.
قبله مسلمانان؛ کعبه
وجود کعبه به عنوان مقدسترین مکان برای مسلمانان در خاورمیانه در کشور عربستان همواره دارای اهمیت ویژهای بوده است. کعبه توسط ابراهیم نبی ساخته و توسط پسرش بازسازی شده است و گفته میشود نخستین بنا کننده ی آن حضرت آدم بوده است. [۸]این مکان که در میان مسجدالحرام قرار دارد، هرساله میزبان میلیونها مسلمان از سراسر جهان برای طواف است.
وجود چاههای نفت
یکی دیگر از ویژگیهای خاورمیانه که آنرا برای تمامی کشورها حائز اهمیت میسازد وجود چاههای نفت بسیار در این منطقه از جهان است. کل ذخایر نفت جهان ۱.۴میلیارد بشکه برآورد شده که تنها تا ۸۲ روز میتواند توقف صادرات نفت از منطقه خاورمیانه در صورت تشدید درگیریها را پوشش دهد.[۹] به این ترتیب خاورمیانه به عنوان یکی از مهمترین صادرکنندگان نفت دارای اهمیت ویژهای است و هر گونه تنش سیاسی در آن میتواند اقتصاد جهانی را تهدید کند.
ارتباط با مدیترانه و خلیج فارس
خاورمیانه از طریق دو دریای مهم جهان یعنی مدیترانه از سمت غرب و خلیج فارس در جنوب آن با جهان ارتباط دارد. خلیج فارس هم اکنون به دلیل موقعیت جغرافیایی، معبر صدور کالا، سرمایه و تجهیزات نظامی و همچنین ذخایر عظیم نفت و گاز، سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را به یکدیگر پیوند میدهد. خلیج فارس از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و سپس به تمامی آبهای آزاد راه پیدا میکند و یک نقطهی استراتژیک در جهان به شمار میرود که بر سیاستگذاریهای جهانی مؤثر است.[۱۰] همچنین دریای مدیترانه یا میانه که در غرب خاورمیانه قرار دارد، دریایی است که سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا را به یکدیگر متصل میکند و یکی از مهمترین دریاهای جهان به شمار میرود.
رژیم ایران و ژئوپلتیک خاورمیانه
استراتژی صدور بحران یعنی انتقال مرکزیت بحرانها به نقطهای که خطر کمتری را برای مسببین آن ایجاد کند. سران جمهوری اسلامی سیاست صدور بحران را ایجاد عمق استراتژیک معرفی میکنند.
به لحاظ تاریخی، سیاست صدور بحران، مورد استفادهی بسیاری از دیکتاتورها قرار گرفته است. بطور معمول هنگامی که یک حکومت از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و همچنین با مخالفت و نارضایتی عمومی مواجه است، با ایجاد بحران در خارج از مرزهای خود، مشکلات داخلی را تحتالشعاع قرار میدهد.
ایجاد بحران در خارج از مرزهای کشور یا به عبارتی صدور بحران به چنین حکومتی این امکان را میدهد که:
- توجهات را از مشکلات داخلی به سمت یک بحران یا مشکل بزرگتر در خارج جلب کند.
- مشکلات داخلی را ناشی از بحران خارجی دانسته و از خود سلب مسئولیت کند.
- با طرح صورت مسئلهی بحران بزرگتر، از پاسخگویی به مطالبات داخلی امتناع کند.
- با طرح صورت مسئلهی بحران بزرگتر، مخالفان داخلی را سرکوب کند و توطئهگر نام دهد.
- با طرح صورت مسئلهی بحران بزرگتر، توجهات را از سرکوب مخالفان به سمت دیگری معطوف کند و آنرا بپوشاند.
- در رابطه با نیروهای خودی برای حرکت، انگیزهبخشی کند و ظرف مادی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک برای تکثیر آنها ایجاد نماید.
جواد منصوری اولین فرمانده سپاه در این رابطه میگوید:
«اگر جنگ نشده بود من فکر میکنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود که انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود که توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»[۱۱]
پس از انقلاب ضدسلطنتی، جامعه ایران با یک نیروی عظیم انسانی و بالنده مواجه بود. انتظارات و مطالبات اجتماعی پس از انقلاب در اوج قرار داشت و مردم خواهان آزادی، برابری، ترقی و رفاه بودند.
جمهوری اسلامی به رهبری خمینی که یک حکومت بنیادگرا به شمار میرفت، توان پاسخگویی به این مطالبات را نداشت. خمینی تنها راه را برای درگیر کردن نیروهای آزاد شده در مسیری دیگر، ایجاد جنگهایی با عنوان دفاع از اسلام در برابر کفر میدانست. به راه انداختن جنگ هم برای تخلیه این پتانسیل عظیم و هم برای سرکوب نیروهای انقلابی بسیار کارآمد بود.
خمینی از همان روزهای اول پس از انقلاب بهمن ۵۷ اقداماتی انجام داد که برای دولت عراق تحریک آمیز بود. هنگامی که دولت عراق انقلاب ایران را به وی تبریک گفت خمینی با عبارت « والسلام علی من اتبع الهدی» به دولت عراق پاسخ داد.
این آیه، عبارتی است که حضرت محمد پیش از فتح سرزمینهای جدید برای آنان ارسال کرد و به معنی فراخوان برای اطاعت یا آمادگی برای جنگ است!
همچنین خمینی در ۳۰ فروردین ۵۹ ارتش و مردم عراق را به قیام علیه دولت عراق دعوت کرد.
دعایی سفیر وقت رژیم در بغداد در سال ۵۹ به شورای انقلاب شکایت کرد که:
« اگر شما میخواهید با دولت عراق بجنگید تکلیف ما را روشن کنید»[۱۲]
آیتالله منتظری در سخنان خود در مورد جنگ ایران و عراق به صراحت میگوید که ما در ایجاد این جنگ نقش داشتیم. منتظری میگوید:
مساله جنگ واقعش اینه که اون اولش که انقلاب شد ما شعارهای تند هم دادیم. صدور انقلاب و امروز ایران و فردا عراق و ... این شعارهای تند سبب شد که کشورهای مجاور وحشت بکنن. من رفتم خدمت آیت الله خمینی... گفتم در دنیا رسمه در یک کشوری که انقلاب میشه هیاتهای حسین نیت میفرستند برای کشورهای مجاور و به کشورهای مجاور حالی میکنن که ما با شما کاری نداریم.ما این کار را نکردیم. هنوز دولت موقت روی کار بود و ما متاسفانه این کار را نکردیم و هرچه زودتر بکنیم بهتر. الآن صدام دارد زمزمه جنگ میکند و هر چه زودتر باید جلوی این گرفته بشه! که اونوقت ایشون فرمودن نه این حرفا چیه... من گفتم آقا ما که نمیتوانیم دور کشورمان دیوار بکشیم. ایشان گفتند نخیر! ما میخواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم.[۱۳]
سازمان مجاهدین خلق معتقد است خمینی برای حفظ بقای خود به جنگ ایران و عراق ادامه داد. مجاهدین خلق معتقدند رژیم ایران بر دو پایهی سرکوب داخلی و صدور بحران استوار است. در ادبیات درونی رژیم ایران از صدور بحران با نام صدور انقلاب نام میبرند. خمینی از ابتدای انقلاب با شعار تشکیل هلال شیعی و صدور انقلاب بر سرکار آمد. این شعارها نه شعارهایی اعتقادی بلکه تنها راه بقای رژیم ایران و سرپوشی بر اختناق داخلی بودند. ماهیت قدرت سیاسی در رژیم ایران متشکل از نیروی برآمده از جنگ است.
در اساس هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد، در غیر این صورت فرو میریزد. در حکومتهای توتالیتر، سرکوبگر، با تکیه به قدرت سیاسی سرکوب میکند و پول انگیزهی ثانویه است. قدرت سیاسی در حاکمیتهای مردمی ناشی از پایگاه اجتماعی است اما در حاکمیتهای غیرمردمی باید از جای دیگری تأمین شود. بسیاری از دیکتاتورها این قدرت را با وابستگی به دولتهای بیگانه تأمین میکنند. رژیم خمینی که اساسا در زمرهی حکومتهای وابسته به شمار نمیرود، این قدرت را از طریق جنگافروزی و پرورش ایدههای آپوکالپتیکی تحت عنوان جبههی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و... به دست میآورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی است. از نظر مجاهدین خلق، خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده نشدن خواستههایشان برای او مشکلآفرین میشدند. جنگ ایران و عراق امکان سرکوب را برای این رژیم فراهم کرد و این پتانسیل را در مسیر انحرافی کانالیزه نمود.
جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران پر مصاحبهای در تلویزیون ایران میگوید:
«اگر جنگ نشده بود من فكر ميكنم انقلاب اسلامي از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامي رو سازمان داد، ...، خيلي ما نتايج جنگ برامون عالي بود، عالي بود، با جنگ بود که توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالي بمن گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، 4تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت 12 شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد وفردا صبح آمد.»[۱۴]
هویت جمهوری اسلامی ایران و منطقه خاورمیانه
فارغ از خواست و ارادهی سیاسی موجود در جمهوری اسلامی ایران برای تغییر نظم منطقهای که از ابتدای انقلاب ضد سلطنتی همیشه وجود داشته است، مجموعهی متعددی از تحولات منطقهای که ایالات متحده آمریکا و همپیمانهایش در شکلگیری آن نقش داشتهاند، امکان و زمینه پیشروی جمهوری اسلامی ایران در عرصه ژئوپلیتیک و توازن قوای جاری در منطقه را فراهم نمودهاند. در منطقه خاورمیانه توازن قوا بر مبنای هویتی سوکولار برقرار بوده است، هم در دوران رقابتهای شوروی و آمریکا و هم پس از فروپاشی اتحاد جماهیرشوری و پایان نظم دو قطبی. رویداد انقلاب اسلامی در ایران و برتری یافتن اسلام رادیکال (ارتجاعی) در ساختار سیاسی منطقه، در طول دهههای گذشته به این طرف، چالشهایی هستند که نظم سکولار را به چالش طلبیدهاند. در واقع انقلاب اسلامی ایران بیانگر خواست و اراده سیاسی برای برهم زدن نظم موجود در منطقه خاورمیانه بود. انقلاب اسلامی با شعار دفاع از (مستضعفین جهان و مسلمانان منطقه) پا به عرصه مناسبات سیاسی گذاشت. شعارهای «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» و «آزادی قدس از طریق کربلا» به عبارتی بیان خواست و اراده سیاسی نظام حاکم بر ایران برای ایجاد نظم منطقهای مطلوب خود بوده است. علاوه بر هویت سیاسی انقلاب اسلامی ایران، اسلام رادیکال در فلسطین و لبنان از اوایل ۱۹۸۰میلادی به این طرف، عامل مطرح و تعیین کننده در معادلات منطقه خاورمیانه بوده است. نیروی سیاسی که متحد استراتژیک نظام جمهوری اسلامی در لبنان است (حزبالله) عملاً به بخشی از ساختار سیاسی آن کشور تبدیل شده است. عدم راه حل مشروع برای صلح و سازش اسرئیل و فلسطین، فرصتی مغتنم برای جمهوری اسلامی در جهت بهره برداری از آن بوده است.
سیاستهایی مانند، مصادره زمین، کوچ ساکنین آن سرزمینها، افزایش اردوگاههای فلسطینی و محدودیتهای اقتصادی و از اینها مهمتر، انزوای سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین در نتیجهی حمله ارتش اسرائیل به مقر آن سازمان در سال ۱۹۸۲، ساختار تعادل قوا در میان فلسطینیها را به نفع نیروهای اسلام رادیکال (جمهوری اسلامی ایران) تغییر داد؛ بر این اساس، واقع شدن انقلاب جمهوری اسلامی در ایران و برتری جُستن اسلامگرایان نزدیک به جمهوری اسلامی در ساختار سیاسی در این بخش از خاورمیانه نماد ارادهی سیاسی برای تغییر نظم منطقهای است که توازن قوای موجود محصول آن است.[۱۵]
ماشه ژئوپلیتیک پس از جنگ عراق
بعد از سقوط صدام حسین، تمرکز بر فعل و انفعالات سیاسی عراق یکی از نکات کلیدی است که درک پیشروی جمهوری اسلامی در عرصهی ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه را سادهتر میسازد. معلوم است که خواست و اراده سیاسی برای تغییر توازن قوا بدون داشتن توان نظامی برای جامه عمل پوشاندن به آن کافی به نظر نمیرسد. هرچند که جمهوری اسلامی ایران، اراده سیاسی به منظور تغییر نظم منطقهای را به صراحت اعلام کرده بود؛ موقعیت ژئواستراتژیک رژیم صدام حسین و حفظ آن موقعیت توسط قدرت نظامی، جمهوری اسلامی ایران را در تحقق اهداف سیاست خارجیاش ناتوان ساخته بود. شعارهای «فتح قدس از طریق کربلا میگذرد» و «جنگ تا سقوط صدام حسین» از طرف نظام حاکم بر ایران به دلیل ضعف دستگاه نظامی و تحریمهای بینالمللی از یک طرف، و از طرف دیگر، حمایتهای تسلیحاتی و اطلاعاتی که رژیم صدام حسین از آن برخوردار بود، مانع اجرایی شدن آن شعارها گردید که نتیجه آن شرایط دستیابی جمهوری اسلامی به فرمول بندی دکترین تقابل غیر متقارن بهعنوان راهبردی استراتژیک و چارچوبی که سیاست خارجی نظام در درون آن تعریف میشد گردید. عدم مقابله مستقیم نظامی با ایالات متحده آمریکا تا حد ممکن، تکیه بر ارتش غیر منظم، به کارگیری حامیان منطقهای در مناقشات سیاسی و امنیتی، کاهش وابستگی تسلیحاتی، افزایش توان موشکی و تقویت صنایع دفاعی مربوط به آن از ویژگیهای این دکترین است. از نظر موقعیت ژئواستراتژیک، توان بازدارندگی عراق مؤثرترین سد و مانع در برابر پیشروی جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به آبهای مدیترانه و همسایگی کشور اسرائیل به شمار میرفت؛ با توجه به این ویژگی، ساقط کردن صدام حسین از قدرت، مهلک ترین اشتباه و خطای استراتژیک طراحان سیاست خارجی آمریکا محسوب میگردد، خطایی که ماشه پیشروی جمهوری اسلامی در عرصه ژئوپلیتیک منطقه را چکاند.[۱۵]
سوریه
سوریه به عنوان گذرگاهی که راه رسیدن به لبنان، فلسطین و دریای مدیترانه را میسر میسازد، دارای جایگاهی کلیدی در سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران است. پس از فروپاشی عراق و نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور، سوریه آخرین مانع ژئوپلیتیکی بود که میتوانست بندر چابهاردر جنوب شرقی ایران را به بندر طرطوس در حاشیه دریای مدیترانه وصل کند. جنگ داخلی سوریه یک فرصت حیاتی دراختیار آمریکا جهت جلوگیری از پیشروی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قرار داد؛ فرصتی که میتوانست حاکمیت انحصاری خاندان اسد درسوریه را کنار گذاشته و راه را برای متحدان خود در حاکمیت باز نماید؛ تغییری که قادر بود سوریه رابه عنوان عامل بازدارندهای که سابق براین عراق با رهبری صدام حسین دارا بود را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهد. اما اکنون، با تثبیت نسبی حاکمیت خاندان اسد و ادامه نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی در دمشق، سایه سنگین اظطراب بر مرزهای اسرائیل چیره شده است.[۱۵]
کشورهای حوزه خلیج فارس
بی ثباتی کشور بحرین و نارضایتیهای دخلی، موضعگیریهای غیر خصمانه کشورهای کویت، قطر و عمان در رابطه با رژیم ایران، فرسایشی شدن درگیریهای نظامی عربستان سعودی و امارات متحده عربی با حوثیهای یمن، از جمله مواردی هستند که کارایی حضور نظامی آمریکا در رابطه با تدوام توازن قوا را زیر سؤال برده است. سیاست ستیزهجویانه بخشی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با جمهوری اسلامی ایران، علیرغم حضور نظامی آمریکا، نه تنها موجبات ترس و انفعال جمهوری اسلامی ایران و کاستن از حضور چالش برانگیز نظامیاش در منطقه را فراهم نیاورده بلکه اراده رژیم ایران برای پیشروی هرچه بیشتر در راستای تغییر ساختار سیاسی منطقه را دست نخورده باقی گذاشته است. بنا براین سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه به پیشروی تهران در ژئوپلیتیک منطقه کمکهای فراوان کرده است.
مایکل ماکووسکای، عضو پیشین وزارت دفاع آمریکا و مدیر بنیاد امنیت ملی آمریکا، در مقالهای که شبکهی تلویزیونی فاکس نیوز منتشر کرده نوشته است: «مهار سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی ایران درمنطقه نیازمند تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه است، اگرچه دولت دونالد ترامپ به درستی جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین چالش امنیتی آمریکا در خاورمیانه تشخیص داده است اما هیچ راهبرد مشخصی برای مقابله با قدرت فزایندهی منطقهای ایران ندارد. به عقیده مایکل ماکووسکای، هیچیک از این تدابیر به تنهایی برای مهار جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه کافی نیست و دولت آمریکا باید در عین حال این را بپذیرد که کشورهای سوریه، عراق، لبنان و یمن دولتهای جعلی هستند که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی به وجود آمدند و به همین دلیل امروز تحت سلطهی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتهاند؛ وی مدعی است که ساختار سیاسی فعلی خاورمیانه منافع جمهوری اسلامی ایران را تأمین میکند و وقت آن رسیده که این ساختار را به لرزه انداخت. مهمترین نقطهی ضعف جمهوری اسلامی ایران این است که این کشور به یاری رژیمهای شدیداً سرکوبگر فرقهای سلطهی خود را بر این کشورها اعمال میکند و ایالات متحده آمریکا باید به بهره برداری از این نقطه ضعف از نیروهای محلی استقلالطلب که مخالف سیاستها و سلطهی جمهوری اسلامی ایران هستند، حمایت کند.[۱۵]
برخی از تعاریف مختلفِ ژئوپلیتیک
- پیرگالوا (نویسندهی کتاب، ژئوپلیتیک راههای رسیدن به قدرت): «ژئوپلیتیک یعنی مطالعه شیوه ارتباط بین هدایت سیاسی یک قدرت با بُرد بینالمللی و چارچوب جفرافیایی عملکرد آن».
- سوآت ایلهان: «ژئوپلیتیک رابطهی میان قدرت (کنونی و آینده) و هدف را – در میدان سیاست – بر مبنای جچغرافیایی بر روی سیاسیت آشکار میکند، ژئوپلیتیک یعنی پویایی جغرافیا به واسطه تمامی عناصر آن و نتیجه بخشیِ همهی این عناصر وقتی که به آنها ارزش میدهیم. ژئوپلیتیک کانون قدرت جهانی و منطقهای را بر روی جغرافیای طبیعی وهدف را برقرار میکند؛ و زمینه سیاست امنیتی و ترقّی یک دولت، گروهی از دولتها و یا یک منطقه را تشکیل میدهد».
- هاگ فرینجن: «ژئوپلیتیک به عنوان یک دانش، تأثر جغرافیا را بر شخصیت سیاسی کشور، تاریخ آن، مؤسسات و به ویژه روابط آن را با دیگر کشورها مورد بررسی قرار میدهد».
- بردان کاسلن و فرد شلی: «ژئوپلیتیک یعنی مطالعه روابط بینالملل و زد و خوردهای مبتنی بر یک فضای جغرافیای».[۱۶]
- پیروز مجتهدزاده: «ژئوپلیتیک یا سیاست جغرافیایی، اثر محیط و اشکال یا پدیدههای محیطی مانند، موقعیت جغرافیایی، شکل زمین، منابع کمیاب، امکانات ارتباط و انتقالی (زمینی، دریایی، هوایی و فضایی)، وسایل ارتباط جمعی و... را در تصمیم گیریهای سیاسی، به ویژه در سطوح گسترده منطقهای و جهانی مطالعه میکند».
- عزتالله عزتی: «ژئوپلیتیک به بررسی تأثیر پدیدههای جغرافیایی بر ساختارها و نهادهای سیاسی، حکومتی و غیرحکومتی و تحولات آنها و خصوصیات روابط با دیگر دولتها میپردازد».
- درّه میرحیدر (استاد و پژوهشگر برجسته رشتهی جغرافیای سیاسی): «ژئوپلیتیک شیوههای قرائت و نگارش سیاست بینالملل توسط صاحبان قدرت و اندیشه و تأثیر آنها بر تصمیمگیریهای سیاسی در سطح ملّی و منطقهای است».
- دکتر محمدرضا حافظ نيا ( کتاب مبانی مطالعات سياسی – اجتماعی، جلد اول): «ژئو پليتيک عبارتست از: مطالعه رفتار سياسی دولت ها، گروهها و سازمانها در مورد جنبه های فضايی، محيطی و انسانی».
- محمدرضا حافظ نیا: «ژئوپلیتیک عبارت است از، مطالعهی روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست».
- حافظ نیا در جای دیگر مینویسد: «ژئوپلیتیک یعنی رفتار گروههای انسانی متشکل نسبت به یکدیگر بر پایه جغرافیا، قدرت و سیاست».
- امین سزگین: «ژئوپلیتیک یعنی علم و هنر تعیین، تثبیت و جهتدهی سیاست ملّی با در نظر گرفتن سرزمین یک کشور به همراه تاریخ ملّی آن، شعور ملی شهروندان، قدرت ملی کشور، وضعیت سیاسی دنیا و ارتباطات».[۱۶]
منابع
- ↑ مفهوم جديدي از هارتلند
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ معرفی جغرافیای سیاسی - وب سایت دانشکده جغرافیا
- ↑ وضعیت خاورمیانه در ساختار ژئوپلیتیکی - وب سایت پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
- ↑ تحولات ژئوپلیتیک خاورمیانه - وب سایت پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ رده امامان مدفون در عراق
- ↑ مرقد ائمه طاهرین در کدام شهرهاست
- ↑ قبرستان باب الصغیر در دمشق
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، نشر مشعر، ۱۳.
- ↑ اقتصاد دنیا بدون نفت خلیج فارس چقدر دوام میآورد؟
- ↑ اهمیت اقتصادی و ژئو پولیتیک خلیج فارس
- ↑ اعتراف جواد منصوری: به بهانه جنگ مخالفان سرکوب شدند
- ↑ گفتگوی ابراهیم یزدی با دهباشی- آپارات
- ↑ حقایق پنهانی جنگ هشت ساله ایران
- ↑ تلویزیون حکومتی «آستان رضوی» درتاریخ ۱۵مهر۹۶
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ توازن قوا در خاورمیانه - وب سایت بی بی سی فارسی
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ وب سایت گروه دانشجویان کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد