۶٬۰۶۴
ویرایش
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
گلبرگهای خاطره را جست و جو کنم. | گلبرگهای خاطره را جست و جو کنم. | ||
[[پرونده:121.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|جوانی شفیعی کدکنی]] | |||
شفیعی کدکنی در توصیف دوران کودکی خود میگوید:<blockquote>«بازیگوشترین بچهی محل بودم، چه در کدکن و چه در مشهد. اولین بچهای که صبح زود وارد کوچه میشد، علیالتحقیق من بودم و آخرین کسی که کوچه را ترک میکرد نیز من بودم؛ علتش شاید این بود که نه خواهری داشتم و نه برادری.»</blockquote>محمدرضا شفیعی کدکنی در مدارس جدید درس نخوانده و از این بابت خشنود است و توشه خود را بیمقدار نمیبیند. وی در این رابطه نوشته است: <blockquote>«من از اینکه به مدرسه نرفتم بسیار بسیار خوشحالم، یعنی میفهمم که یک نوع عنایت الهی بود. من اگر به شیوهی معمولی به مدرسه میرفتم مسلمأ این مایهای که به فرهنگ اسلامی مربوط است، هرگز نداشتم.»</blockquote>م. سرشک دورههای دبستان و دبیرستان را در مشهد سپری کرد؛ و مدتی نیز به آموختن زبان و ادبیات عرب، فقه، کلام و اصول پرداخت. | شفیعی کدکنی در توصیف دوران کودکی خود میگوید:<blockquote>«بازیگوشترین بچهی محل بودم، چه در کدکن و چه در مشهد. اولین بچهای که صبح زود وارد کوچه میشد، علیالتحقیق من بودم و آخرین کسی که کوچه را ترک میکرد نیز من بودم؛ علتش شاید این بود که نه خواهری داشتم و نه برادری.»</blockquote>محمدرضا شفیعی کدکنی در مدارس جدید درس نخوانده و از این بابت خشنود است و توشه خود را بیمقدار نمیبیند. وی در این رابطه نوشته است: <blockquote>«من از اینکه به مدرسه نرفتم بسیار بسیار خوشحالم، یعنی میفهمم که یک نوع عنایت الهی بود. من اگر به شیوهی معمولی به مدرسه میرفتم مسلمأ این مایهای که به فرهنگ اسلامی مربوط است، هرگز نداشتم.»</blockquote>م. سرشک دورههای دبستان و دبیرستان را در مشهد سپری کرد؛ و مدتی نیز به آموختن زبان و ادبیات عرب، فقه، کلام و اصول پرداخت. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
== فعالیت های اجتماعی == | == فعالیت های اجتماعی == | ||
شفیعی کدکنی مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا مشغول به کار شد؛ و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به تدریس پرداخت. او همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا به عنوان استاد، مشغول تدریس و تحقیق شد. | شفیعی کدکنی مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا مشغول به کار شد؛ و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به تدریس پرداخت. او همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا به عنوان استاد، مشغول تدریس و تحقیق شد. | ||
[[پرونده:کدکنی2.JPG|بندانگشتی|243x243پیکسل|شفیعی کدکنی]] | |||
شفیعی کدکنی با وجودی که در اشعار خود اجتماع گرا و نوع دوست است؛ اما هیچوقت شعر و تحقیق را ابزاری برای موضعگیری و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد؛ همچنانکه خود در این باره میگوید:<blockquote>«هیچگاه جذب هیچیک از این سازمانها نشدم، بعد از انقلاب هم که سیاسی شدن مد روز شده بود و هر کسی که از اصل سیاسی و حزبی دورمانده بود، روزگار وصل خود را میجست، من به هیچ سازمان و دستهای دلبستگی پیدا نکردم. ضمن اینکه بسیاری از شعرهای من دربارهی قهرمانانی است که از درون همان حزبها و سازمانها و تشکیلات برخاستهاند… از همان سالها، چهرهی مصدق برای من عزیز بود و یکی از اولین شعرهایی که از دوران کودکی و نوجوانی خود دارم مربوط به ماههای بعد از ۲۸ مرداد است.»<ref name=":0" /> </blockquote>م. سرشک در وصف دکتر محمد مصدق شعر ''مرثیه درخت'' را سروده است. این شعر چنین آغاز میشود: | شفیعی کدکنی با وجودی که در اشعار خود اجتماع گرا و نوع دوست است؛ اما هیچوقت شعر و تحقیق را ابزاری برای موضعگیری و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد؛ همچنانکه خود در این باره میگوید:<blockquote>«هیچگاه جذب هیچیک از این سازمانها نشدم، بعد از انقلاب هم که سیاسی شدن مد روز شده بود و هر کسی که از اصل سیاسی و حزبی دورمانده بود، روزگار وصل خود را میجست، من به هیچ سازمان و دستهای دلبستگی پیدا نکردم. ضمن اینکه بسیاری از شعرهای من دربارهی قهرمانانی است که از درون همان حزبها و سازمانها و تشکیلات برخاستهاند… از همان سالها، چهرهی مصدق برای من عزیز بود و یکی از اولین شعرهایی که از دوران کودکی و نوجوانی خود دارم مربوط به ماههای بعد از ۲۸ مرداد است.»<ref name=":0" /> </blockquote>م. سرشک در وصف دکتر محمد مصدق شعر ''مرثیه درخت'' را سروده است. این شعر چنین آغاز میشود: | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
== ویژگی اشعار شفیعی کدکنی == | == ویژگی اشعار شفیعی کدکنی == | ||
[[پرونده:کدکنی16.JPG|بندانگشتی|شفیعی کدکنی]] | |||
زبان شعر دکتر شفیعی کدکنی فصیح و دقیق است. وی با شعر خود گونهای از بارورترین زبانهای تمثیلی شعر معاصر را به ثبت داده است. در شعر م. سرشک اثری از مغلقگویی و یا پرگویی نیست. زبانی نرم و قوی دارد، تصاویر خیال در شعر او اوج تازهای میگیرد؛ و هرگز به دنبال وزنهای غیر متداول نمیرود. قافیه را همچون عنصری خارج از شعر تصور نمیکند. اشعار شفیعی کدکنی غالباً رنگ اجتماعی دارد. اوضاع جامعهی ایران در دههی ۴۰ و ۵۰، در اشعار وی به صورت تصویرها و رمزها و کنایهها انعکاس پیدا میکند. در اشعار او بهنوعی کثرتگرایی فرهنگی دیده میشود. اشعار دکتر شفیعی کدکنی از ۵ زمینه پلورالیسم برخوردار است: زمان، تصویر و تخیل، موسیقی، عاطفه و اندیشه. | زبان شعر دکتر شفیعی کدکنی فصیح و دقیق است. وی با شعر خود گونهای از بارورترین زبانهای تمثیلی شعر معاصر را به ثبت داده است. در شعر م. سرشک اثری از مغلقگویی و یا پرگویی نیست. زبانی نرم و قوی دارد، تصاویر خیال در شعر او اوج تازهای میگیرد؛ و هرگز به دنبال وزنهای غیر متداول نمیرود. قافیه را همچون عنصری خارج از شعر تصور نمیکند. اشعار شفیعی کدکنی غالباً رنگ اجتماعی دارد. اوضاع جامعهی ایران در دههی ۴۰ و ۵۰، در اشعار وی به صورت تصویرها و رمزها و کنایهها انعکاس پیدا میکند. در اشعار او بهنوعی کثرتگرایی فرهنگی دیده میشود. اشعار دکتر شفیعی کدکنی از ۵ زمینه پلورالیسم برخوردار است: زمان، تصویر و تخیل، موسیقی، عاطفه و اندیشه. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۴: | ||
== فعالیتهای هنری شفیعی کدکنی == | == فعالیتهای هنری شفیعی کدکنی == | ||
[[پرونده:کدکنی10.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل]] | |||
شفیعی کدکنی از استادان برجسته و متبحر ادبیات معاصر ایران و از محققین بزرگ محسوب میشود که در نقد شعر و ادب فارسی صاحب نظر است و در شعر و شاعری نیز جایگاه والایی دارد؛ و همچنین صاحب سبک و شیوه خاصی است که به عنوان شاعری پیشتاز شناخته میشود. | شفیعی کدکنی از استادان برجسته و متبحر ادبیات معاصر ایران و از محققین بزرگ محسوب میشود که در نقد شعر و ادب فارسی صاحب نظر است و در شعر و شاعری نیز جایگاه والایی دارد؛ و همچنین صاحب سبک و شیوه خاصی است که به عنوان شاعری پیشتاز شناخته میشود. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۷: | ||
== سبک شعری شفیعی کدکنی == | == سبک شعری شفیعی کدکنی == | ||
[[پرونده:کدکنی14.JPG|بندانگشتی|236x236پیکسل|شفیعی کدکنی همراه با محمدحسین شهریار و هوشنگ ابتهاج (سایه)]] | |||
م. سرشک را در تصحیح متون ادبی پیرو سبک بدیعالزمان فروزانفر میدانند؛ در حالی که خود شفیعی کدکنی نیز به برخی از کارهای فروزانفر ایراد و نقدهایی را وارد کرده است. فروزانفر شفیعی کدکنی را بهترین شاگرد خود میدانست و همواره او را تحسین میکرد.<ref name=":1" /> | م. سرشک را در تصحیح متون ادبی پیرو سبک بدیعالزمان فروزانفر میدانند؛ در حالی که خود شفیعی کدکنی نیز به برخی از کارهای فروزانفر ایراد و نقدهایی را وارد کرده است. فروزانفر شفیعی کدکنی را بهترین شاگرد خود میدانست و همواره او را تحسین میکرد.<ref name=":1" /> | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۵: | ||
این است: | این است: | ||
[[پرونده:کدکنی5.JPG|بندانگشتی|234x234پیکسل]] | |||
که زمین چرکین است | که زمین چرکین است | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۸۱: | ||
== آثار محمدرضا شفیعی کدکنی == | == آثار محمدرضا شفیعی کدکنی == | ||
آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی را میتوان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود او تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزهی نظریه ادبی میشود. در بین آثار نظری شفیعی کدکنی کتاب ''موسیقی شعر'' جایگاهی ویژه دارد؛ و در میان مجموعه اشعارش ''در کوچه باغهای نیشابور''، آوازه بیشتری دارد.<ref name=":4">[http://www.shabestan.ir/detail/News/492690 مروری بر زندگی و آثار محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت شبستان]</ref> | آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی را میتوان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود او تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزهی نظریه ادبی میشود. در بین آثار نظری شفیعی کدکنی کتاب ''موسیقی شعر'' جایگاهی ویژه دارد؛ و در میان مجموعه اشعارش ''در کوچه باغهای نیشابور''، آوازه بیشتری دارد.<ref name=":4">[http://www.shabestan.ir/detail/News/492690 مروری بر زندگی و آثار محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت شبستان]</ref> | ||
[[پرونده:کدکنی8.JPG|بندانگشتی|230x230پیکسل]] | |||
مجمعوعه اشعار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی شامل ۸ کتاب و به ترتیب انتشار به شرح زیر است: | مجمعوعه اشعار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی شامل ۸ کتاب و به ترتیب انتشار به شرح زیر است: | ||
* ۱۳۴۴ – زمزمهها | * ۱۳۴۴ – زمزمهها | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۶: | ||
=== زمزمهها === | === زمزمهها === | ||
محمدرضا شفیعی کدکنی نخستین دفتر شعر خود را به نام زمزمهها در سال ۱۳۴۴، منتشر کرد. شاید از نظر قلب و قالب این ضعیفترین دفتر شعری اوست. م. سرشک خود در این باره میگوید: <blockquote>«تا آخرین مراحل صفحه آرایی این مجموعه به نظرم رسید که بعضی از شعرها از جمله تمامی دفتر زمزمهها را که روحیه عاریتی و بیمارگونه سبک هندی حاکم بر بعضی از غزلهای آن را دیگر به هیچ وجه نمیپسندم ولی دیدم همانهایی که چنین اندیشههایی درباره آنها دارم بارها و بارها در حافظه دیگران دیدهام. بهترین شعر برای هر کس شعری است که آن را با دل خویش هماهنگ بیند. به احترام چنین دلهایی از این کار چشم پوشیدم.»<ref name=":3" /> </blockquote> | محمدرضا شفیعی کدکنی نخستین دفتر شعر خود را به نام زمزمهها در سال ۱۳۴۴، منتشر کرد. شاید از نظر قلب و قالب این ضعیفترین دفتر شعری اوست. م. سرشک خود در این باره میگوید: <blockquote>«تا آخرین مراحل صفحه آرایی این مجموعه به نظرم رسید که بعضی از شعرها از جمله تمامی دفتر زمزمهها را که روحیه عاریتی و بیمارگونه سبک هندی حاکم بر بعضی از غزلهای آن را دیگر به هیچ وجه نمیپسندم ولی دیدم همانهایی که چنین اندیشههایی درباره آنها دارم بارها و بارها در حافظه دیگران دیدهام. بهترین شعر برای هر کس شعری است که آن را با دل خویش هماهنگ بیند. به احترام چنین دلهایی از این کار چشم پوشیدم.»<ref name=":3" /> </blockquote> | ||
[[پرونده:کتاب07.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|دفتر شعر شبخوان]] | |||
=== شبخوانی === | === شبخوانی === | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۸: | ||
=== از زبان برگ === | === از زبان برگ === | ||
[[پرونده:کتاب11.JPG|بندانگشتی|230x230پیکسل|دفتر شعر از زبان برگ]] | |||
شفیعی کدکنی دفتر سوم خود را به نام ''از زبان برگ،'' در سال ۱۳۴۷، منتشر کرد. این دفتر را دکتر عبدالحسین زرینکوب اینطور توصیف میکند:<blockquote>«م. سرشک وقتی در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۵، از زادگاه خود، خراسان، به شهر غرق ازدحام آهن و فولاد تهران روی میآورد از زبان برگها سخن میگوید و گویی انس با طبیعت که یادگار سالهای کودکی و جوانی اوست همچنان او را به سوی خود میکشاند و زمینهی آهن و پولاد نمیتواند شاعر را از طبیعت مأنوس خود جدا سازد. از این روست که از زبان طبیعت سخن میگوید؛ از باد و باران، از گل و گیاه، از معنای جویباران و از زبان مرگ، او با طبیعت همراز و مأنوس است آن را خوب میشناسد و میتواند به راز عاشقانه فاصله گیرد اما روح لطیف تغزلی او با عشق به کائنات، عشق به طبیعت و همه مظاهر آن جلوههای خاص مییابد و این عشق در طرف مظاهر طبیعی کافی نیست تا شعر او را مطلوب و مقبول همگان نماید.»</blockquote>اصلیترین ویژگی این دفتر ''از زبان برگ''، همین طبیعتگرایی است؛ و تمام سطوح شعر، از زبان گرفته تا موسیقی و عاطفه و حتی درون مایه آن، تماماً متأثر از این موضوع است. گویی اینکه نام این دفتر نیز برگرفته از عناصر طبیعت است؛ ''از زبان برگ.'' | شفیعی کدکنی دفتر سوم خود را به نام ''از زبان برگ،'' در سال ۱۳۴۷، منتشر کرد. این دفتر را دکتر عبدالحسین زرینکوب اینطور توصیف میکند:<blockquote>«م. سرشک وقتی در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۵، از زادگاه خود، خراسان، به شهر غرق ازدحام آهن و فولاد تهران روی میآورد از زبان برگها سخن میگوید و گویی انس با طبیعت که یادگار سالهای کودکی و جوانی اوست همچنان او را به سوی خود میکشاند و زمینهی آهن و پولاد نمیتواند شاعر را از طبیعت مأنوس خود جدا سازد. از این روست که از زبان طبیعت سخن میگوید؛ از باد و باران، از گل و گیاه، از معنای جویباران و از زبان مرگ، او با طبیعت همراز و مأنوس است آن را خوب میشناسد و میتواند به راز عاشقانه فاصله گیرد اما روح لطیف تغزلی او با عشق به کائنات، عشق به طبیعت و همه مظاهر آن جلوههای خاص مییابد و این عشق در طرف مظاهر طبیعی کافی نیست تا شعر او را مطلوب و مقبول همگان نماید.»</blockquote>اصلیترین ویژگی این دفتر ''از زبان برگ''، همین طبیعتگرایی است؛ و تمام سطوح شعر، از زبان گرفته تا موسیقی و عاطفه و حتی درون مایه آن، تماماً متأثر از این موضوع است. گویی اینکه نام این دفتر نیز برگرفته از عناصر طبیعت است؛ ''از زبان برگ.'' | ||
ویرایش