کاربر:Sayfe/صفحه تمرین-خانواده شفایی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=== زهره شفایی دختردکتر شفایی === | === زهره شفایی دختردکتر شفایی === | ||
من در اصفهان به دنيا آمدم. و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر خودمان به پايان رساندم و سپس وارد دانشگاه شدم و رشته اقتصاد ميخواندم، بعد از انقلاب ضدسلطنتي من هم مانند بسياري از جوانان ايران به عنوان هوادار مجاهدين به فعاليت سياسي رو آوردم.<ref>[http://iranasrar.blogspot.com/2014/01/120.html زهره شفایی - ایران اسرار]</ref> | من در اصفهان به دنيا آمدم. و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر خودمان به پايان رساندم و سپس وارد دانشگاه شدم و رشته اقتصاد ميخواندم، بعد از انقلاب ضدسلطنتي من هم مانند بسياري از جوانان ايران به عنوان هوادار مجاهدين به فعاليت سياسي رو آوردم.<ref name=":3">[http://iranasrar.blogspot.com/2014/01/120.html زهره شفایی - ایران اسرار]</ref> | ||
دختر دیگر خانواده زهره شفایی، فراری و مخفی بود زهره شفایی که در ستاد مجاهدین در اصفهان در بخش محلات کار میکرد، در ۱۶آذر سال ۱۳۶۰ دو ماه پس از کشته شدن پدر و مادر و برادرش در اصفهان توسط گشت سپاه دستگیر و به زندان سپاه و توسط داییاش محسن خلیفه سلطانی شناسایی میشود. دوران اسارتش با شکنجه و فشارهای بسیار در زندان و در سلولها و خانههای امن سپاه همراه است. او را ۱۰ماه در سلولهای انفرادی نگهداشتند.<ref>[https://akhtar-shabane.blogspot.com/2020/04/razilate-mesdaghi.html منصوره گالستان - سایت اختر شبانه]</ref> | دختر دیگر خانواده زهره شفایی، فراری و مخفی بود زهره شفایی که در ستاد مجاهدین در اصفهان در بخش محلات کار میکرد، در ۱۶آذر سال ۱۳۶۰ دو ماه پس از کشته شدن پدر و مادر و برادرش در اصفهان توسط گشت سپاه دستگیر و به زندان سپاه و توسط داییاش محسن خلیفه سلطانی شناسایی میشود. دوران اسارتش با شکنجه و فشارهای بسیار در زندان و در سلولها و خانههای امن سپاه همراه است. او را ۱۰ماه در سلولهای انفرادی نگهداشتند.<ref name=":4">[https://akhtar-shabane.blogspot.com/2020/04/razilate-mesdaghi.html منصوره گالستان - سایت اختر شبانه]</ref> | ||
=== محمد شفایی- پسر دکتر مرتضی شفایی === | === محمد شفایی- پسر دکتر مرتضی شفایی === | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
محمد شفایی :۲۱ ساله بودم که فعالیتم را حرفه ای کردم و در ۲۲ سالگی به ارتش آزادیبخش آمدم. من از آمریکا به ارتش آمدم. آنجا در شهر گرینزبورو در ایالت کارولینای شمالی زندگی میکردم و در دانشگاه کارولینای شمالی دوره مقدماتی پزشکیام را شروع کردم و بعد از یکسال که میخواستم به ارتش آزادیبخش بپیوندم، دانشگاه را ترک کردم.<ref name=":2" /> | محمد شفایی :۲۱ ساله بودم که فعالیتم را حرفه ای کردم و در ۲۲ سالگی به ارتش آزادیبخش آمدم. من از آمریکا به ارتش آمدم. آنجا در شهر گرینزبورو در ایالت کارولینای شمالی زندگی میکردم و در دانشگاه کارولینای شمالی دوره مقدماتی پزشکیام را شروع کردم و بعد از یکسال که میخواستم به ارتش آزادیبخش بپیوندم، دانشگاه را ترک کردم.<ref name=":2" /> | ||
زهره | زهره شفایی: محمد برادر كوچكم كه در سال 60، فقط 7 سال داشت، بعدها توانست بهكمك دوستانش از كشور خارج شده و به آمريكا برود و در رشته پزشكي مشغول به تحصيل شود. ولي پس از يك ترم از تحصيلش، درس و تحصيل را رها كرد و به مجاهدین در شهر اشرف پيوست.<ref name=":3" /> | ||
محمد برادر كوچكم كه در سال 60، فقط 7 سال داشت، بعدها توانست بهكمك دوستانش از كشور خارج شده و به آمريكا برود و در رشته پزشكي مشغول به تحصيل شود. ولي پس از يك ترم از تحصيلش، درس و تحصيل را رها كرد و به مجاهدین در شهر اشرف پيوست. | |||
[[پرونده:عکسی یادگار از محمد شفایی همراه مادرش.jpg|بندانگشتی|عکسی یادگار از محمد شفایی همراه مادرش]] | [[پرونده:عکسی یادگار از محمد شفایی همراه مادرش.jpg|بندانگشتی|عکسی یادگار از محمد شفایی همراه مادرش]] | ||
پسر کوچکتر خانواده محمد شفایی که هشت سال داشت از روز دستگیری پدر و مادرش توسط همسایهها نگهداری و سرپرستی میشد. تا زمانی که عمویش مجتبی شفایی از شیراز به اصفهان آمد و او را از همسایه تحویل گرفت و با خود به شیراز برد.<ref name=":4" /> | |||
پسر کوچکتر خانواده محمد شفایی که هشت سال داشت از روز دستگیری پدر و مادرش توسط همسایهها نگهداری و سرپرستی میشد. تا زمانی که عمویش مجتبی شفایی از شیراز به اصفهان آمد و او را از همسایه تحویل گرفت و با خود به شیراز برد. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |