کاربر:Sayfe/علی اکبر صفایی فرهانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''علی اکبر صفایی فراهانی''' ( | {{جعبه زندگینامه | ||
| اندازه جعبه = | |||
| عنوان =علی اکبر صفایی فراهانی | |||
| نام = | |||
| تصویر =علی اکبر صفایی فراهانی.JPG | |||
| اندازه تصویر =200px | |||
| عنوان تصویر =علی اکبر صفایی فراهانی | |||
| زادروز = ۱۳۱۸ | |||
| زادگاه = تهران | |||
| تاریخ مرگ = ۲۶ اسفند ۱۳۴۹ | |||
| مکان مرگ = | |||
|عرض جغرافیایی محل دفن= | |||
|طول جغرافیایی محل دفن= | |||
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> | |||
|latd=|latm=|lats=|latNS=N | |||
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> | |||
|longd=|longm=|longs=|longEW=E | |||
| محل زندگی = | |||
| ملیت =ایرانی | |||
| نژاد = | |||
| تابعیت =ایرانی | |||
| تحصیلات = | |||
| دانشگاه =علم و صنعت تهران | |||
| پیشه =مبارز | |||
| سالهای فعالیت = | |||
| کارفرما = | |||
| نهاد = | |||
| نماینده = | |||
| شناختهشده برای =مردم ایران | |||
| نقشهای برجسته =از بنیانگذاران سازمان جریکهای فدایی خلق ایران | |||
| سبک = | |||
| تأثیرگذاران = | |||
| تأثیرپذیرفتگان =اعضا وهواداران سازمان چریکهای فدایی خلق | |||
| شهر خانگی = | |||
| تلویزیون = | |||
| لقب = | |||
| حزب =سازمان چریکهای فدایی خلق | |||
| جنبش = | |||
| مخالفان = | |||
| هیئت = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| منصب = | |||
| مکتب = | |||
| آثار = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| | جوایز = | |||
| امضا = | |||
| اندازه امضا = | |||
| وبگاه = | |||
| پانویس = | |||
}} | |||
'''علی اکبر صفایی فراهانی''' (زادهٔ ۱۳۱۸خورشیدی در تهران – درگذشتهٔ ۲۶ اسفند ۱۳۴۹ در تهران) از مبارزان و انقلابیون برجستهٔ ایرانی بود که در بنیانگزاری [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|'''سازمان چریکهای فدایی خلق ایران''']] ـ از بزرگترین سازمانهای سیاسی انقلابی دهه ۴۰ و ۵۰ ـ نقش بهسزایی داشت. وی با هدف استقرار آزادی و عدالت و حاکمیت مردمی در ایران، به مبارزهای پر فراز و نشیب با رژیم دیکتاتوری سلطنتی حاکم پرداخت و پس از رشادت و فداکاریهای تحسینبرانگیز سرانجام درجریان یک عملیات مسلحانه انقلابی برای تصرف پاسگاه ژاندامری سیاهکل درشمال ایران دستگیر گشته و سپس در ۲۶ اسفند ۱۳۴۹ با دستور '''[[محمدرضا شاه پهلوی]]''' همراه با ۱۳ تن از یاران خود تیرباران شد. | |||
صفایی فراهانی که در یک | علی اکبر صفایی فراهانی که در یک خانواده زحمتکش پرورش یافته بود، پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و ورود به هنرستان صنعتی تهران، در اثر آشنایی با تنی چند از روشنفکران انقلابی جوهره و پتانسیل انقلابی و مردمگرایانهاش ارتقاء یافته و رفتهرفته به یک انقلابی آرمانگرا مبدل گشت؛ شخصیتی که بعدها در تاریخ مبارزات مردم ایران ثبت و ماندگار شد. | ||
== زندگی و فعالیت == | == زندگی و فعالیت == | ||
علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در تهران متولد شد. | علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در تهران متولد شد. | ||
علی اکبر صفایی فراهانی در هنرستان صنعتی تهران پس از | علی اکبر صفایی فراهانی در هنرستان صنعتی تهران پس از آشنایی با سعید کلانتری به همراه او و دوتن دیگر بهنامهای اسکندر صادقی نژاد و جلیل انفرادی، گروه کوهنوردی کاوه را تشکیل داد. | ||
او که بعد گذراندن دوره هنرستان در سال ۱۳۴۲ به تدریس در شهر ساری اشتغال یافته بود، همزمان با آن به تحصیل در دانشکده علم و صنعت تهران پرداخت و با مدرک مهندسی | او که بعد گذراندن دوره هنرستان در سال ۱۳۴۲ به تدریس در شهر ساری اشتغال یافته بود، همزمان با آن به تحصیل در دانشکده علم و صنعت تهران پرداخت و با مدرک مهندسی فارغالتحصیل شد. در همین دوره بود که فراهانی با عباس مفتاحی نیز آشنا شد. | ||
سه سال بعد (۱۳۴۵) از طریق کلانتری (مشعوف) با گروه | سه سال بعد (۱۳۴۵) از طریق کلانتری (مشعوف) با گروه جزنی در ارتباط قرار گرفت و بعد از ضربه خوردن گروه، برای آموزش و کسب تجربه به فلسطین رفت. | ||
صفایی به دلیل قابلیتهای عملی و نظری به زودی در زمرهی یکی از فرماندهان برجسته | علی اکبر صفایی به دلیل قابلیتهای عملی و نظری به زودی در زمرهی یکی از فرماندهان برجسته سازمان آزادیبخش فلسطین درآمد. او با نام مستعار ابوالعباس، ابتدا فرماندهی یک پایگاه چریکی را بعهده گرفت و این سپس مسوولیت یک واحد نظامی ۱۵۰ نفری به وی سپرده شد. | ||
صفایی فراهانی در سال ۱۳۴۸ با هدف تشکیل یک گروه چریکی به ایران برگشت و پس از آنکه دریافت '''حمید اشرف''' انقلابی شهیر ایرانی و رفقای دیگرش گروهی را با اهدافی مشابه سازماندهی | علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۴۸ با هدف تشکیل یک گروه چریکی به ایران برگشت و پس از آنکه دریافت '''[[حمید اشرف]]''' انقلابی شهیر ایرانی و رفقای دیگرش گروهی را با اهدافی مشابه سازماندهی کردهاند، به آنان پیوست و برای تهیه اسلحه و تدارکات بار دیگری به فلسطین مراجعت کرد و مجدداً یک سال بعد به همراه همرزمش محمد صفاری آشتیانی به ایران بازگشت و به این ترتیب نطفهٔ بنیانگزاری یک جنبش نوین کمونیستی بسته شد.<ref name=":0">[http://www.iran-nabard.com/n344/zendeginameh344.htm گوشههایی از زندگی حماسه آفرینان سیاهکل- نبرد خلق]</ref> | ||
با به هم پیوستن دو گروه | با به هم پیوستن دو گروه «[[بیژن جزنی|'''بیژن جزنی''']] و حسن ضیاظریفی» و «[[مسعود احمدزاده|'''مسعود احمدزاده''']] و '''ا[[امیرپرویز پویان|میرپرویز پویان]]'''»، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران شکل گرفت؛ سازمانی که با پیوستن حمید اشرف به فازی تازه رسید. اشرف به همراه علیاکبر صفایی فراهانی فاز مبارزاتی خود را به دو گروه شهری و جنگل تقسیم میکنند و در نهایت ماجرای سیاهکل رخ داد.<ref>[http://tarikhirani.ir/fa/news/5960/%D8%B4%D8%A8-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%A9%D9%84 شب سیاه چریکهای سیاهکل- تاریخ ایرانی]</ref> | ||
علی اکبر صفایی فراهانی | == دستگیری و تیرباران == | ||
علی اکبر صفایی فراهانی به اتفاق یک گروهی از اعضای سازمان تازه تأسیس چریکهای فدایی موسوم به تیم کوه، پس از چندین ماه شناسایی، در شهریور ۱۳۴۹ برای تدارکات و عملیات شناسایی در دو دسته به سمت جنگلهای شمال به حرکت درآمد. وی پس از حمله به پاسگاه سیاهکل و چند روز پس از این عملیات متهورانه چند روز بعد از عملیات حمله به پاسگاه سیاهکل و نبردهای قهرمانانه متعاقب آن با ارتش شاه، در حالی که به همراه جلیل انفرادی برای نجات جان یکی از همرزمان خودشان بهنام هوشنگ نیری به روستای چهل ستون وارد شده بود، به تحریک کدخدا توسط عده ای از عوامل وی دستگیر شد. اما در حالیکه او و یارانش مسلح بودند، حاضر به شلیک به روی افراد غیرنظامی نشدند و به این ترتیب به اسارت نیروهای نظامی شاه درآمدند.<ref name=":0" /><blockquote>روایتی است که گویا صفایی فراهانی در زندان اوین به حسینی بازجوی ساواک گفته بود: </blockquote><blockquote>«شما اشتباه میکنید. ما شکست نخوردهایم. در فردای تیرباران ما پژواک پیروزی سیاهکل در فضای ایران طنین انداز خواهد گشت.» </blockquote><blockquote>گفتهٔ صفایی فراهانی میتواند نقل به مضمون بوده باشد. البته اگر فرماندهٔ [[سیاهکل|'''گروه سیاهکل''']] به کاری که کرده بود باور نمیداشت، تردیدی نیست که گام در این راه نمیگذاشت؛ و البته او میدانست که رفقایی که از دستگیریها جان بهدر برده بودند به مبارزه ادامه خواهند داد.<ref>[https://kanoon-zsq.ir/print/ بوسه بر کاکل خورشید- کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب]</ref></blockquote>در ۲۶اسفند سال ۱۳۴۹ رژیم شاه برای خاموش کردن بارقههای بنبستشکنانه نبرد مسلحانه انقلابی ۱۱ نفر از فداییان را به جوخههای تیرباران سپرد. افزون بر علیاکبر صفایی فراهانی، فداییان شهید غفور حسنپور اصیل، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بندهخدا لنگرودی، شعاعالدین مشیدی، اسکندر رحیمی مسچی، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی، هوشنگ نیری و اسماعیل معینی عراقی از جمله شهدای همرزم او بودند. | |||
۸ سال پس از حماسه سیاهکل و عملیات سایر گروههای مسلح انقلابی، که به دلیل خصلت بنبستشکنانهاش الهام بخش و امیدی برای نسلهای آینده شد، مبارزات مردم ایران با پیشتازی و جانفشانی انقلابیون فدایی و [[مجاهدین|'''مجاهد''']]، به ثمر نشست و منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%DA%A9%D9%84%D8%8C-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C/ حماسه سیاهکل، نخستین جنبش مسلحانه علیه دیکتاتوری شاه- ایران آزادی]</ref> | |||
۸ سال پس از حماسه سیاهکل و | |||
< | |||
محل دفن این قهرمانان در قطعه ۳۳ بهشت زهرا در تهران است. | محل دفن این قهرمانان در قطعه ۳۳ بهشت زهرا در تهران است. | ||
از فدایی شهید علی اکبر صفایی فراهانی آثاری در زمیینه مبارزات انقلابی بجا | از فدایی شهید علی اکبر صفایی فراهانی آثاری در زمیینه مبارزات انقلابی بجا ماندهاست. ازجمله چزوه ای با نام «آنچه یک انقلابی باید بداند» | ||
< | وی در این اثر تحلیل جامعی از شرایط عینی و وضیعت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعهٔ آن روزگار ایران تولیدی بدست دادهاست.<ref>[https://www.iran-archive.com/node/14635 آنچه یک انقلابی باید بداند- آرشیو اسناد اپوزیسیون ایران]</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۴
علی اکبر صفایی فراهانی | |
---|---|
پرونده:علی اکبر صفایی فراهانی.JPG علی اکبر صفایی فراهانی | |
زادروز | ۱۳۱۸ تهران |
درگذشت | ۲۶ اسفند ۱۳۴۹ |
ملیت | ایرانی |
تابعیت | ایرانی |
از دانشگاه | علم و صنعت تهران |
پیشه | مبارز |
شناختهشده برای | مردم ایران |
نقشهای برجسته | از بنیانگذاران سازمان جریکهای فدایی خلق ایران |
تأثیرپذیرفتگان | اعضا وهواداران سازمان چریکهای فدایی خلق |
حزب سیاسی | سازمان چریکهای فدایی خلق |
علی اکبر صفایی فراهانی (زادهٔ ۱۳۱۸خورشیدی در تهران – درگذشتهٔ ۲۶ اسفند ۱۳۴۹ در تهران) از مبارزان و انقلابیون برجستهٔ ایرانی بود که در بنیانگزاری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران ـ از بزرگترین سازمانهای سیاسی انقلابی دهه ۴۰ و ۵۰ ـ نقش بهسزایی داشت. وی با هدف استقرار آزادی و عدالت و حاکمیت مردمی در ایران، به مبارزهای پر فراز و نشیب با رژیم دیکتاتوری سلطنتی حاکم پرداخت و پس از رشادت و فداکاریهای تحسینبرانگیز سرانجام درجریان یک عملیات مسلحانه انقلابی برای تصرف پاسگاه ژاندامری سیاهکل درشمال ایران دستگیر گشته و سپس در ۲۶ اسفند ۱۳۴۹ با دستور محمدرضا شاه پهلوی همراه با ۱۳ تن از یاران خود تیرباران شد.
علی اکبر صفایی فراهانی که در یک خانواده زحمتکش پرورش یافته بود، پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و ورود به هنرستان صنعتی تهران، در اثر آشنایی با تنی چند از روشنفکران انقلابی جوهره و پتانسیل انقلابی و مردمگرایانهاش ارتقاء یافته و رفتهرفته به یک انقلابی آرمانگرا مبدل گشت؛ شخصیتی که بعدها در تاریخ مبارزات مردم ایران ثبت و ماندگار شد.
زندگی و فعالیت
علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در تهران متولد شد.
علی اکبر صفایی فراهانی در هنرستان صنعتی تهران پس از آشنایی با سعید کلانتری به همراه او و دوتن دیگر بهنامهای اسکندر صادقی نژاد و جلیل انفرادی، گروه کوهنوردی کاوه را تشکیل داد.
او که بعد گذراندن دوره هنرستان در سال ۱۳۴۲ به تدریس در شهر ساری اشتغال یافته بود، همزمان با آن به تحصیل در دانشکده علم و صنعت تهران پرداخت و با مدرک مهندسی فارغالتحصیل شد. در همین دوره بود که فراهانی با عباس مفتاحی نیز آشنا شد.
سه سال بعد (۱۳۴۵) از طریق کلانتری (مشعوف) با گروه جزنی در ارتباط قرار گرفت و بعد از ضربه خوردن گروه، برای آموزش و کسب تجربه به فلسطین رفت.
علی اکبر صفایی به دلیل قابلیتهای عملی و نظری به زودی در زمرهی یکی از فرماندهان برجسته سازمان آزادیبخش فلسطین درآمد. او با نام مستعار ابوالعباس، ابتدا فرماندهی یک پایگاه چریکی را بعهده گرفت و این سپس مسوولیت یک واحد نظامی ۱۵۰ نفری به وی سپرده شد.
علی اکبر صفایی فراهانی در سال ۱۳۴۸ با هدف تشکیل یک گروه چریکی به ایران برگشت و پس از آنکه دریافت حمید اشرف انقلابی شهیر ایرانی و رفقای دیگرش گروهی را با اهدافی مشابه سازماندهی کردهاند، به آنان پیوست و برای تهیه اسلحه و تدارکات بار دیگری به فلسطین مراجعت کرد و مجدداً یک سال بعد به همراه همرزمش محمد صفاری آشتیانی به ایران بازگشت و به این ترتیب نطفهٔ بنیانگزاری یک جنبش نوین کمونیستی بسته شد.[۱]
با به هم پیوستن دو گروه «بیژن جزنی و حسن ضیاظریفی» و «مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان»، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران شکل گرفت؛ سازمانی که با پیوستن حمید اشرف به فازی تازه رسید. اشرف به همراه علیاکبر صفایی فراهانی فاز مبارزاتی خود را به دو گروه شهری و جنگل تقسیم میکنند و در نهایت ماجرای سیاهکل رخ داد.[۲]
دستگیری و تیرباران
علی اکبر صفایی فراهانی به اتفاق یک گروهی از اعضای سازمان تازه تأسیس چریکهای فدایی موسوم به تیم کوه، پس از چندین ماه شناسایی، در شهریور ۱۳۴۹ برای تدارکات و عملیات شناسایی در دو دسته به سمت جنگلهای شمال به حرکت درآمد. وی پس از حمله به پاسگاه سیاهکل و چند روز پس از این عملیات متهورانه چند روز بعد از عملیات حمله به پاسگاه سیاهکل و نبردهای قهرمانانه متعاقب آن با ارتش شاه، در حالی که به همراه جلیل انفرادی برای نجات جان یکی از همرزمان خودشان بهنام هوشنگ نیری به روستای چهل ستون وارد شده بود، به تحریک کدخدا توسط عده ای از عوامل وی دستگیر شد. اما در حالیکه او و یارانش مسلح بودند، حاضر به شلیک به روی افراد غیرنظامی نشدند و به این ترتیب به اسارت نیروهای نظامی شاه درآمدند.[۱]
روایتی است که گویا صفایی فراهانی در زندان اوین به حسینی بازجوی ساواک گفته بود:
«شما اشتباه میکنید. ما شکست نخوردهایم. در فردای تیرباران ما پژواک پیروزی سیاهکل در فضای ایران طنین انداز خواهد گشت.»
گفتهٔ صفایی فراهانی میتواند نقل به مضمون بوده باشد. البته اگر فرماندهٔ گروه سیاهکل به کاری که کرده بود باور نمیداشت، تردیدی نیست که گام در این راه نمیگذاشت؛ و البته او میدانست که رفقایی که از دستگیریها جان بهدر برده بودند به مبارزه ادامه خواهند داد.[۳]
در ۲۶اسفند سال ۱۳۴۹ رژیم شاه برای خاموش کردن بارقههای بنبستشکنانه نبرد مسلحانه انقلابی ۱۱ نفر از فداییان را به جوخههای تیرباران سپرد. افزون بر علیاکبر صفایی فراهانی، فداییان شهید غفور حسنپور اصیل، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بندهخدا لنگرودی، شعاعالدین مشیدی، اسکندر رحیمی مسچی، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی، هوشنگ نیری و اسماعیل معینی عراقی از جمله شهدای همرزم او بودند.
۸ سال پس از حماسه سیاهکل و عملیات سایر گروههای مسلح انقلابی، که به دلیل خصلت بنبستشکنانهاش الهام بخش و امیدی برای نسلهای آینده شد، مبارزات مردم ایران با پیشتازی و جانفشانی انقلابیون فدایی و مجاهد، به ثمر نشست و منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد.[۴]
محل دفن این قهرمانان در قطعه ۳۳ بهشت زهرا در تهران است.
از فدایی شهید علی اکبر صفایی فراهانی آثاری در زمیینه مبارزات انقلابی بجا ماندهاست. ازجمله چزوه ای با نام «آنچه یک انقلابی باید بداند»
وی در این اثر تحلیل جامعی از شرایط عینی و وضیعت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعهٔ آن روزگار ایران تولیدی بدست دادهاست.[۵]