کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|1148x1148px]]'''میرزاحسن خان وثوق‌الدوله'''، (متولد سال ۱۲۵۰، تهران – درگذشته ۱۲ بهمن ۱۳۲۹ ه.ش، تهران) سیاستمدار، نخست‌وزیر قاجار، و شاعر ایرانی، یکی از چهره‌های برجسته و منفور تاریخ ایران بود. او در تهران در خانواده‌ای اشرافی متولد شد و تحصیلاتش را در دارالفنون و فرانسه گذراند. وثوق‌الدوله در دوره [[مظفرالدین شاه]] وارد سیاست شد و در جریان [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] (۱۲۸۵–۱۲۸۸ ش) از حامیان اولیه مشروطه بود، اما بعدها به دلیل [[قرارداد ۱۹۱۹]] با انگلیس، که امور نظامی و مالی ایران را به مستشاران انگلیسی واگذار کرد، به خیانت متهم شد. او در دوره [[احمد شاه]] سه بار نخست‌وزیر شد و در کابینه‌هایش اصلاحاتی مانند تأسیس ژاندارمری و اصلاح مالی انجام داد. قرارداد ۱۹۱۹، که با هدف تقویت اقتصاد و ارتش ایران امضا شد، به دلیل واگذاری کنترل به انگلیس، اعتراضات گسترده علما، روشنفکران، و مردم را برانگیخت و او را به نمادی از خیانت تبدیل کرد. وثوق‌الدوله همچنین دیوان شعری با تخلص «حسن» داشت و اشعارش به سبک کلاسیک سروده شده بود. پس از برکناری از نخست‌وزیری در سال ۱۲۹۹، به اروپا رفت و در دوره پهلوی فعالیت سیاسی محدودی داشت. مهارتش در دیپلماسی و اصلاحات ستایش شده، اما قرارداد ۱۹۱۹ و اتهامات رشوه از انگلیس، او را در تاریخ ایران منفور کرد. برادرش، احمد قوام (قوام‌السلطنه)، نیز سیاستمدار برجسته‌ای بود که در مقاله‌ای جداگانه بررسی می‌شود. میراث وثوق‌الدوله به‌عنوان سیاستمداری پیچیده با تأثیرات مثبت و منفی در تاریخ ایران ماندگار است.<ref name=":0">[https://irhj.sbu.ac.ir/article_101549.html تأملی بر مشروطه‌خواهی وثوق‌الدوله - تاریخ ایران]</ref><ref name=":1">[https://www.radiozamaneh.com/757548/ دولت‌سازی در ایران؛ وثوق‌الدوله یا رضاخان میرپنج؟ - رادیو زمانه]</ref><ref name=":2">[https://psri.ir/?id=flzmgvxpv5 وثوق الدوله عاقد قرارداد ۱۹۱۹ - موسسه مطالعات و پژهشهای سیاسی]</ref><ref name=":3">[https://www.iichs.ir/fa/news/24405/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D9%88%D8%AB%D9%88%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%87 خیانت‌های یک وثوق‌الدوله - پژوهشکده تاریخ معاصر]</ref><ref name=":4">[http://pajoohe.ir/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%AB%D9%88%D9%82__a-43616.aspx خاندان وثوق - پژوهه]</ref><ref name=":5">کتاب «تاریخ مشروطه ایران»، تالیف احمد کسروی</ref>
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
| عنوان =
| نام = یعقوب درحشان
| تصویر = یعقوب درخشان.jpg
| اندازه تصویر = ۲۴۰px
| عنوان تصویر = زندانیان سیاسی یعقوب درخشان
| زادروز = سال ۱۳۵۴
| زادگاه = اردبیل
| تاریخ مرگ =
| مکان مرگ =
| عرض جغرافیایی محل دفن =
| طول جغرافیایی محل دفن =
| latd =
| latm =
| lats =
| latNS =
| longd =
| longm =
| longs =
| longEW =
| محل زندگی = انزلی
| ملیت =
| نژاد =
| تابعیت =
| تحصیلات =
| دانشگاه =
| پیشه =
| سال‌های فعالیت =
| کارفرما =
| نهاد =
| نماینده =
| شناخته‌شده برای = زندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر
| نقش‌های برجسته =
| سبک =
| تأثیرگذاران =
| تأثیرپذیرفتگان =
| شهر خانگی =
| تلویزیون =
| لقب =
| حزب =
| جنبش =
| مخالفان = نظام جمهوری اسلامی
| هیئت =
| دین = اسلام
| مذهب =
| منصب =
| مکتب =
| آثار =
| خویشاوندان سرشناس =
| فرزندان =
| جوایز =
| امضا =
| اندازه امضا =
| وبگاه =
| پانویس =
| اتهام‌ها = تبلیغ علیه نظام، بغی (قیام مسلحانه)
| مجازات = محکوم به اعدام
| وضعیت پزشکی =
| اقدامات اعتراضی =
| وضعیت خانواده =
| واکنش‌های بین‌المللی =
}}
'''یعقوب درخشان'''، (متولد ۱۳۵۴، اردبیل، ساکن انزلی) زندانی سیاسی ۵۰ ساله‌ای است که به اتهام بغی توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اعدام محکوم شده است. او که هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] است، ابتدا در تیرماه ۱۴۰۳ به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت و با وثیقه آزاد شد. در فروردین ۱۴۰۴، بدون احضاریه رسمی، مجدداً بازداشت و به اتهام بغی محاکمه شد. روند دادرسی او غیرشفاف، سریع و از طریق ویدئوکنفرانس برگزار شد که نقض اصول دادرسی عادلانه است. یعقوب درخشان از دسترسی به وکیل منتخب محروم بود و تحت فشارهای روحی و جسمی، اعترافات اجباری علیه خود ارائه کرد که مبنای حکم اعدام قرار گرفت. این پرونده نمونه‌ای از [[سرکوب در ایران|سرکوب سیستماتیک مخالفان سیاسی در ایران]] است که با اتهامات سنگین و بدون شواهد معتبر همراه است. [[زندان لاکان رشت]]، محل نگهداری او، به دلیل شرایط غیربهداشتی و محرومیت از خدمات درمانی مورد انتقاد است. خانواده درخشان از نبود شفافیت قضایی و فرصت دفاع ابراز نگرانی کرده‌اند. نهادهای حقوق بشری مانند عفو بین‌الملل نسبت به استفاده ابزاری از اتهام بغی برای سرکوب فعالان سیاسی هشدار داده‌اند، و این حکم را مغایر با تعهدات بین‌المللی [[نقض حقوق بشر در ایران|حقوق بشر ایران]] می‌دانند. پرونده یعقوب درخشان نشان‌دهنده نقض حق حیات، منع شکنجه و حق دادرسی عادلانه است.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /><ref name=":6" />


== زمینه فعالیت‌های سیاسی ==
== زندگی و پیشینه خانوادگی ==
یعقوب درخشان، شهروندی ۵۰ ساله، متولد اردبیل و ساکن بندر انزلی در استان گیلان، به عنوان فعال سیاسی گیلک و هوادار سازمان مجاهدین خلق شناخته می‌شود. هویت او به عنوان یک فعال سیاسی در منطقه‌ای با حساسیت‌های قومی و سیاسی، به‌ویژه در گیلان، پرونده‌اش را از منظر قضایی و امنیتی پیچیده‌تر کرده است. اطلاعات محدودی درباره زندگی شخصی او در دسترس است، اما فعالیت‌های سیاسی او، به‌ویژه هواداری از سازمان مجاهدین خلق، او را در معرض توجه نهادهای امنیتی قرار داده است.<ref name=":0">[https://www.iranncr.org/2025/07/26/12609/ قضائیه جلادان یعقوب درخشان زندانی سیاسی هوادارمجاهدین در زندان لاکان رشت را محکوم به اعدام کرد - شورای ملی مقاومت ایران]</ref><ref name=":1">[https://hengaw.net/fa/news/2025/07/article-180 گیلان؛ یعقوب درخشان زندانی سیاسی گیلک به اعدام محکوم شد - سازمان حقوق بشری هه‌نگاو]</ref><ref name=":2">[https://humanrightsinir.org/convicted-1443/ گزارش تحلیلی ـ حقوقی از محکومیت یعقوب درخشان به اعدام - حقوق بشر در ایران]</ref>
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در سال ۱۲۵۰ ش (۱۲۸۸ ق) در تهران، در خانواده‌ای اشرافی از خاندان وثوق متولد شد. پدرش، میرزا ابراهیم خان، از صاحب‌منصبان قاجار بود و برادرش، احمد خان قوام‌السلطنه، بعدها سیاستمدار برجسته‌ای شد. خاندان وثوق به دلیل نفوذ در دربار قاجار، جایگاه اجتماعی بالایی داشتند.


== بازداشت‌ها و اتهامات اولیه ==
=== تحصیلات و ورود به سیاست ===
یعقوب درخشان در تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی در استان گیلان بازداشت شد. اتهام اولیه او تبلیغ علیه نظام بود که معمولاً در نظام قضایی ایران به فعالیت‌های مسالمت‌آمیز سیاسی یا رسانه‌ای اطلاق می‌شود. او پس از چند هفته بازجویی در زندان لاکان رشت، با تودیع وثیقه آزاد شد. این آزادی موقت تا پایان مراحل دادرسی ادامه داشت و اتهامات اولیه او در مقایسه با اتهامات بعدی سبک‌تر به نظر می‌رسید.<ref name=":2" /><ref name=":3">[https://iranhrs.org/%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%BA%DB%8C-%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%9B-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%AA%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2/ اتهام بغی یعقوب درخشان؛ بلاتکلیفی در زندان لاکان رشت - کانون حقوق بشر ایران] 2</ref><ref name=":1" /><ref name=":4">[https://aftabkaran.com/1404/05/03/%d8%b5%d8%af%d9%88%d8%b1-%d8%ad%da%a9%d9%85-%d8%a7%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%db%8c%d8%b9%d9%82%d9%88%d8%a8-%d8%af%d8%b1%d8%ae%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%9b-%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%b1/ صدور حکم اعدام برای یعقوب درخشان؛ گسترش سرکوب و روند فراقانونی دادرسی در ایران - آفتابکاران]</ref>
وثوق‌الدوله تحصیلات اولیه خود را در دارالفنون تهران آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد، جایی که علوم سیاسی و ادبیات آموخت. او پس از بازگشت در سال ۱۲۷۵، به‌عنوان کارمند وزارت خارجه وارد خدمت شد و به دلیل هوش و مهارت دیپلماتیک، به‌سرعت در دربار قاجار پیشرفت کرد.  


=== بازداشت دوم و اتهام بغی ===
=== فعالیت ادبی ===
در فروردین ۱۴۰۴، یعقوب درخشان بدون ارائه احضاریه رسمی یا حکم قضایی، مجدداً توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. این بازداشت به‌صورت شبانه و بدون اطلاع خانواده انجام شد و فشار روانی شدیدی بر او و نزدیکانش وارد کرد. اتهام او این بار به بغی تغییر یافت، اتهامی که طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲) به قیام مسلحانه علیه نظام اشاره دارد و می‌تواند به مجازات اعدام منجر شود. منابع تأیید می‌کنند که هیچ شواهد جدیدی برای توجیه این اتهام سنگین ارائه نشده و تغییر اتهام ظاهراً به دلیل فعالیت‌های سیاسی او، به‌ویژه هواداری از سازمان مجاهدین خلق، بوده است. درخشان پس از بازداشت به زندان لاکان رشت منتقل شد و در شرایط بلاتکلیفی نگهداری شد.<ref name=":5">[https://www.hra-news.org/2025/hranews/a-55710/ یعقوب درخشان به اعدام محکوم شد - هرانا]</ref><ref name=":4" /><ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":6">[https://bciran.org/sdorhokmedamyagubderakshan/ صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی، یعقوب درخشان، در روندی مغایر با اصول دادرسی منصفانه - نفس در قفس]</ref>  
وثوق‌الدوله شاعری با تخلص «حسن» بود و دیوان شعری به سبک کلاسیک فارسی سرود. اشعار او که اغلب مضامین عاشقانه و اجتماعی داشتند، در محافل ادبی قاجار مورد توجه بود، هرچند فعالیت ادبی‌اش در سایه سیاستمداری‌اش قرار گرفت.<ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":0" />  


== روند دادرسی و محاکمه ==
== نقش در انقلاب مشروطیت ==


=== نقض اصول دادرسی عادلانه ===
=== حمایت اولیه از مشروطه ===
محاکمه یعقوب درخشان توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، به ریاست قاضی احمد درویش‌گفتار، به‌صورت غیرشفاف و با سرعت غیرمعمول برگزار شد. جلسه دادگاه از طریق ویدئوکنفرانس انجام گرفت که امکان حضور فیزیکی متهم، وکیل یا خانواده را سلب کرد. این روش برگزاری، همراه با غیرعلنی بودن جلسات، نقض آشکار اصول دادرسی عادلانه مندرج در ماده ۱۴ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است. درخشان در تمام مراحل بازجویی و دادرسی از حق دسترسی به وکیل منتخب محروم بود و حتی وکیل تعیینی او اجازه حضور در جلسات دادگاه را نیافت. خانواده او نیز از جزئیات روند قضایی بی‌اطلاع بودند، که این موضوع فشار روانی مضاعفی بر آن‌ها وارد کرد.<ref name=":5" /><ref name=":4" /><ref name=":6" /><ref name=":0" />  
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در جریان انقلاب مشروطیت (۱۲۸۵–۱۲۸۸ ش) به‌عنوان یکی از سیاستمداران جوان از مشروطه‌خواهان حمایت کرد. او در سال ۱۲۸۵، به‌عنوان عضو انجمن‌های مشروطه‌خواه تهران، در تدوین قانون اساسی و مذاکرات با دربار نقش داشت. او همچنین با سخنرانی‌هایش در حمایت از مجلس شورای ملی، به ترویج ایده‌های قانون‌گرایی و محدود کردن قدرت شاه کمک کرد.<ref name=":0" /><ref name=":5" />  


==== مراحل بازجویی و فشارهای غیرقانونی ====
=== تغییر مواضع در استبداد صغیر ===
بازجویی‌های یعقوب درخشان توسط نیروهای امنیتی، نه مقام قضایی بی‌طرف، انجام شد و برای هفته‌ها یا ماه‌ها در سلول‌های انفرادی ادامه داشت. او تحت فشارهای شدید روحی و جسمی، از جمله تهدید علیه خانواده و احتمالاً شکنجه، قرار گرفت و ناچار به ارائه اعترافات اجباری علیه خود شد. این اعترافات بعدها به‌عنوان مستند اصلی صدور حکم اعدام در دادگاه مورد استفاده قرار گرفت. نظارت نهادهای امنیتی بر روند بازپرسی، همراه با محرومیت از دسترسی به وکیل در مراحل اولیه، اعتبار حقوقی این اعترافات را زیر سؤال می‌برد. این روش‌ها با استانداردهای بین‌المللی منع شکنجه و رفتارهای غیرانسانی مغایرت دارد و در پرونده‌های سیاسی در ایران به‌طور گسترده به‌کار گرفته می‌شود.<ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /><ref name=":6" />  
با آغاز [[استبداد صغیر]] (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، وثوق‌الدوله به دلیل فشارهای دربار [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]]، از حمایت فعال مشروطه فاصله گرفت. او در این دوره به‌عنوان واسطه بین دربار و مشروطه‌خواهان عمل کرد، اما برخی اقداماتش، مانند مذاکره با دربار برای حفظ ثبات، از سوی انقلابیون به‌عنوان سازشکاری تلقی شد. این تغییر مواضع به کاهش محبوبیت او در میان برخی مشروطه‌خواهان منجر شد.<ref name=":2" /><ref name=":6">کتاب «تاریخ هجده‌ساله آذربایجان»، تالیف احمد کسروی</ref>  


== صدور و ابلاغ حکم اعدام ==
== نخست‌وزیری در دوره احمدشاه ==
یعقوب درخشان در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴ توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام بغی به اعدام محکوم شد. این حکم توسط قاضی احمد درویش‌گفتار صادر و در زندان لاکان رشت به او و وکیلش ابلاغ شد. سرعت غیرمعمول در صدور حکم و نبود شواهد معتبر برای اتهام بغی، نگرانی‌ها درباره اجرای قریب‌الوقوع این حکم را افزایش داده است.<ref name=":5" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />  
وثوق‌الدوله در دوره احمدشاه سه بار نخست‌وزیر شد (۱۲۹۴–۱۲۹۵، ۱۲۹۶–۱۲۹۷، و ۱۲۹۸–۱۲۹۹ ش). در اولین دوره، او کابینه‌ای با حضور سیاستمداران با‌تجربه تشکیل داد و اصلاحاتی مانند تأسیس ژاندارمری ملی و اصلاح نظام مالیاتی را آغاز کرد. این اقدامات برای تقویت دولت مرکزی در برابر نفوذ خارجی (روسیه و انگلیس) بود، اما با مقاومت محافظه‌کاران مواجه شد. در دومین دوره نخست‌وزیری، او با بحران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط نیروهای خارجی روبه‌رو شد و تلاش کرد با مذاکره با انگلیس، ثبات کشور را حفظ کند.<ref name=":1" /><ref name=":4" />  


=== الگوی قضایی در گیلان ===
=== سومین دوره و زمینه‌سازی قرارداد ۱۹۱۹ ===
قاضی احمد درویش‌گفتار، رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، در سال گذشته احکام اعدام برای دست‌کم چهار فعال سیاسی در گیلان، از جمله [[منوچهر فلاح]]، [[امین (پیمان) فرح‌آور|پیمان فرح‌آور]]، [[شریفه محمدی]] و یعقوب درخشان، صادر کرده است. این الگو نشان‌دهنده رویکرد سختگیرانه قضایی در منطقه‌ای با تنوع قومی و حساسیت‌های سیاسی است. صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی در گیلان بخشی از استراتژی گسترده‌تر سرکوب مخالفان سیاسی در ایران تلقی می‌شود.<ref name=":1" /><ref name=":5" />  
وثوق‌الدوله در سومین دوره نخست‌وزیری با هدف تقویت اقتصاد و ارتش، مذاکرات قرارداد ۱۹۱۹ را با انگلیس آغاز کرد. او با حمایت احمدشاه و به دلیل ضعف مالی دولت، این قرارداد را به‌عنوان راه‌حلی برای بازسازی کشور می‌دید، اما این تصمیم به منفوریت او منجر شد.<ref name=":2" /><ref name=":3" />  


== شرایط زندان و وضعیت نگهداری ==
== قرارداد ۱۹۱۹ ==
یعقوب درخشان در زندان لاکان رشت در شرایطی دشوار و بلاتکلیف نگهداری می‌شود. این زندان به دلیل شرایط غیربهداشتی، نگهداری زندانیان سیاسی در کنار مجرمان جرائم خشن و نبود دسترسی به خدمات درمانی مورد انتقاد نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است. خانواده او از بی‌اطلاعی نسبت به جزئیات پرونده و محدودیت در تماس و ملاقات با او شکایت دارند. این شرایط، همراه با تهدید اجرای حکم اعدام، فشار روانی شدیدی بر او و خانواده‌اش وارد کرده است.<ref name=":5" /><ref name=":3" />  
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در سومین دوره نخست‌وزیری‌اش قرارداد ۱۹۱۹ را با دولت بریتانیا امضا کرد. این قرارداد، در پی ضعف مالی و نظامی ایران پس از جنگ جهانی اول، با هدف بازسازی اقتصاد و ارتش طراحی شد. طبق قرارداد، امور مالی و نظامی ایران تحت نظارت مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت و در ازای آن، انگلیس وامی ۲ میلیون پوندی به ایران اعطا می‌کرد. وثوق‌الدوله این قرارداد را راهی برای تقویت دولت مرکزی می‌دانست، اما تاریخنگاران تأکید دارند که مذاکرات بدون اطلاع مجلس و در خفا انجام شد.<ref name=":2" /><ref name=":3" />  


=== تأثیر بر خانواده ===
=== واکنش‌ها و پیامدها ===
خانواده درخشان از بی‌اطلاعی نسبت به جزئیات پرونده و وضعیت او در زندان شکایت دارند. نبود شفافیت در روند قضایی و محدودیت‌های ارتباطی، همراه با تهدید اجرای حکم اعدام، فشار روانی شدیدی بر آن‌ها وارد کرده است. یکی از نزدیکان او اظهار داشت: <blockquote>«نه به یعقوب فرصت دفاع داده شد، نه به ما اطلاع دقیقی از وضعیت پرونده داده‌اند.»<ref name=":5" /> </blockquote>
قرارداد ۱۹۱۹ با اعتراضات گسترده علما، روشنفکران، و مردم مواجه شد. چهره‌هایی مانند [[سید حسن مدرس]] و گروه‌های مشروطه‌خواه، قرارداد را خیانت به استقلال ایران تلقی کردند، زیرا به نفوذ کامل انگلیس بر امور کشور منجر می‌شد. این اعتراضات، همراه با اتهامات رشوه (۵۰۰ هزار پوند) به وثوق‌الدوله و کابینه‌اش، به برکناری او در سال ۱۲۹۹، انجامید. این قرارداد هرگز اجرا نشد و به تقویت نهضت‌های ضداستعماری، مانند جنبش جنگل، کمک کرد.<ref name=":2" /><ref name=":1" /><ref name=":6" />  


=== بررسی حقوقی اتهام بغی ===
== روابط دیپلماتیک و نقش در مذاکرات خارجی ==
اتهام بغی، طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، به گروهی اطلاق می‌شود که با قیام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی اقدام کند، و مجازات آن اعدام است. این اتهام نیازمند سه عنصر است: تشکیل گروه، قیام علیه نظام و استفاده از سلاح. در پرونده یعقوب درخشان، هیچ شواهد معتبری برای اثبات این عناصر ارائه نشده و اتهام به فعالیت‌های مدنی و سیاسی او، از جمله هواداری از سازمان مجاهدین خلق، نسبت داده شده است. این تفسیر موسع از قانون، اتهام بغی را به ابزاری برای سرکوب مخالفان سیاسی تبدیل کرده است.<ref name=":2" />  
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در دوره‌های نخست‌وزیری نقش کلیدی در مذاکرات دیپلماتیک با قدرت‌های خارجی، به‌ویژه انگلیس و روسیه، داشت. او در جنگ جهانی اول، با هدف حفظ ثبات ایران در برابر اشغال بخش‌هایی از کشور توسط نیروهای خارجی، با انگلیس برای تأمین مالی و تسلیحاتی مذاکره کرد. این مذاکرات زمینه‌ساز قرارداد ۱۹۱۹ شد، اما پیش‌تر نیز شامل توافقات مالی و نظامی بود که به تقویت دولت مرکزی کمک کرد. وثوق‌الدوله با مهارت دیپلماتیک خود، روابط نزدیکی با سفارت انگلیس برقرار کرد، هرچند این نزدیکی به اتهام وابستگی منجر شد.<ref name=":3" /><ref name=":1" />  


=== نقض تعهدات بین‌المللی ===
=== انتقادات به نفوذ خارجی ===
استفاده از اتهام بغی برای فعالیت‌های غیرمسلحانه با تعهدات بین‌المللی ایران، به‌ویژه ماده ۱۴ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، مغایرت دارد. این ماده بر حق دادرسی عادلانه، دسترسی به وکیل، جلسات علنی و بی‌طرف بودن دادگاه تأکید دارد که همگی در پرونده درخشان نقض شده‌اند. همچنین، صدور حکم اعدام برای فعالیت‌های سیاسی با میثاق‌های بین‌المللی حقوق بشر، از جمله منع مجازات‌های غیرانسانی و حق حیات، در تضاد است. استفاده از اعترافات اجباری و نبود شفافیت قضایی، اعتبار حقوقی این اتهام را زیر سؤال می‌برد.<ref name=":6" /><ref name=":2" />
تاریخنگارانی مانند [[احمد کسروی]]، تأکید دارند که روابط دیپلماتیک وثوق‌الدوله با انگلیس و روسیه، به‌ویژه در مذاکرات مالی و قرارداد ۱۹۱۹، به افزایش نفوذ خارجی در ایران دامن زد. او متهم شد که با پذیرش وام‌ها و مستشاران خارجی، استقلال ایران را تضعیف کرد. این انتقادات، به‌ویژه از سوی علما و مشروطه‌خواهان، جایگاه او را به‌عنوان سیاستمداری فرصت‌طلب و وابسته به بیگانه تثبیت کرد، هرچند برخی منابع مهارت او در مدیریت بحران‌های دیپلماتیک در شرایط دشوار جنگ جهانی را ستایش می‌کنند.<ref name=":2" /><ref name=":6" />  


== واکنش‌ها و زمینه گسترده‌تر سرکوب ==
== تبعید و زندگی پس از نخست‌وزیری ==
خانواده یعقوب درخشان پس از ابلاغ حکم اعدام در ۲ مرداد ۱۴۰۴، نگرانی عمیق خود را از نبود شفافیت، عدم رعایت حداقل‌های قانونی و محرومیت او از حق دفاع ابراز کرده‌اند. یکی از نزدیکان او اظهار داشت: «روند قضایی نه شفاف بود، نه منصفانه، و نه قانونی.» نهادهای حقوق بشری مانند عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر بارها نسبت به استفاده ابزاری از اتهامات امنیتی مانند بغی و محاربه برای سرکوب مخالفان سیاسی هشدار داده‌اند و خواستار توقف این احکام شده‌اند.<ref name=":5" /><ref name=":4" />  
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله پس از برکناری از سمت نخست‌وزیری در سال ۱۲۹۹، به دلیل اعتراضات علیه قرارداد ۱۹۱۹، به اروپا تبعید شد. او در فرانسه و انگلستان اقامت کرد و تا سال ۱۳۰۴، از فعالیت سیاسی دور ماند. در این دوره، او به فعالیت‌های ادبی و نگارش خاطراتش پرداخت، اما به دلیل منفوریت ناشی از قرارداد، از سیاست ایران کنار گذاشته شد.<ref name=":1" /><ref name=":4" />  


پرونده یعقوب درخشان بخشی از الگوی گسترده‌تر [[سرکوب در ایران|سرکوب سیاسی در ایران]] است. بر اساس گزارش‌ها، دست‌کم ۵۶ زندانی سیاسی دیگر در ایران با اتهامات امنیتی مشابه در خطر اعدام هستند. برای مثال، در ۲۱ تیرماه ۱۴۰۴، سه زندانی سیاسی به نام‌های [[فرشاد اعتمادی‌فر]]، [[مسعود جامعی]] و [[علیرضا مرداسی (حمیداوی)|علیرضا مرداسی]] در [[زندان شیبان اهواز]] به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق به دو بار اعدام محکوم شدند. سرعت صدور احکام اعدام، مانند مورد درخشان، احتمال اجرای قریب‌الوقوع آن‌ها را افزایش داده و نگرانی‌های گسترده‌ای را برانگیخته است. مقاومت ایران از ملل متحد و گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران خواسته است تا برای نجات جان این زندانیان اقدام فوری انجام دهند.<ref name=":0" /><ref name=":6" />
=== بازگشت و دوره پهلوی ===
وثوق‌الدوله در سال ۱۳۰۴ به ایران بازگشت، اما در دوره پهلوی فعالیت سیاسی محدودی داشت. او به‌عنوان مشاور غیررسمی در برخی امور مالی و دیپلماتیک فعالیت کرد، اما هرگز به جایگاه قبلی بازنگشت. وثوق‌الدوله در تهران به زندگی آرام و دور از سیاست ادامه داد.


=== اطلاعیه شورای ملی مقاومت ===
=== مرگ ===
[[شورای ملی مقاومت ایران]] با صدور اطلاعیه‌ای حکم اعدام یعقوب درخشان را محکوم کرد و از [[سازمان ملل متحد]] و گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران خواست تا برای نجات جان این زندانی سیاسی و دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، اقدام فوری انجام دهند. در متن این اطلاعیه آمده است:<blockquote>«قضاییه جلادان یعقوب درخشان زندانی سیاسی هوادار مجاهدین در زندان لاکان رشت را محکوم به اعدام کرد.
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در ۱۲ بهمن ۱۳۲۹، (۲ فوریه ۱۹۵۱ م) در تهران درگذشت. او در سن ۷۹ سالگی، به دلیل کهولت سن و بیماری‌های مرتبط با آن، در منزل شخصی‌اش از دنیا رفت. مرگ او در محافل سیاسی و عمومی بازتاب گسترده‌ای نداشت، زیرا به دلیل منفوریت ناشی از قرارداد ۱۹۱۹، از صحنه سیاسی ایران کنار گذاشته شده بود. با این حال، برخی محافل ادبی، به دلیل دیوان شعرش با تخلص «حسن»، از او به‌عنوان شاعری توانمند یاد کردند. مرگ وثوق‌الدوله پایان زندگی سیاستمداری بود که زمانی نفوذ قابل‌توجهی در دربار قاجار داشت، اما در دوره پهلوی به حاشیه رانده شد.<ref name=":0" /><ref name=":4" />


فراخوان به اقدام فوری برای نجات زندانیان سیاسی زیر اعدام
== میراث ==


قضاییه جلادان روز پنجشنبه دوم مرداد حکم اعدام یعقوب درخشان زندانی سیاسی هوادار مجاهدین را که در زندان لاکان رشت محبوس است به او ابلاغ کرد. این محاکمه در یک روند دادرسی غیرمعمول، بدون حضور وکیل و به‌صورت ویدئو کنفرانس، توسط بیدادگاه ضدانقلاب رشت، به ریاست قاضی جنایتکار احمد درویش‌گفتار انجام شد.
=== تأثیر بر سیاست ایران ===
میرزاحسن خان وثوق‌الدوله با سه دوره نخست‌وزیری و نقش در مشروطیت، تأثیر قابل‌توجهی بر سیاست قاجار گذاشت. اصلاحات او، مانند تأسیس ژاندارمری ملی و اصلاح نظام مالیاتی، به تقویت دولت مرکزی کمک کرد، اما قرارداد ۱۹۱۹، که امور مالی و نظامی ایران را به انگلیس واگذار کرد، به‌عنوان خیانت به استقلال ملی ثبت شد. این قرارداد به تشدید نهضت‌های ضداستعماری، مانند جنبش جنگل، و تضعیف جایگاه قاجار منجر شد.<ref name=":3" /><ref name=":1" /><ref name=":6" />


یعقوب درخشان ۵۰ساله متولد اردبیل و ساکن بندر انزلی فروردین ۱۴۰۴ دستگیر و به اتهام آخوندساخته «بغی» محکوم شد. وی قبل از آن در تیرماه ۱۴۰۳ نیز بازداشت و پس از چند هفته بازجویی با قرار وثیقه آزاد شده بود.
=== جایگاه در تاریخ و فرهنگ ===
وثوق‌الدوله به دلیل قرارداد ۱۹۱۹ و اتهامات رشوه، در تاریخ ایران به‌عنوان نمادی از خیانت و وابستگی به بیگانه شناخته می‌شود. تاریخنگارانی مانند احمد کسروی او را سیاستمداری ماهر اما فرصت‌طلب توصیف می‌کنند که منافع ملی را فدای ثبات سیاسی کرد. با این حال، فعالیت ادبی او، از جمله دیوان شعرش با تخلص «حسن»، به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی‌اش در محافل ادبی قاجار ارزشمند است. میراث او در تاریخ ایران ترکیبی از دستاوردهای سیاسی (اصلاحات) و بدنامی (قرارداد ۱۹۱۹) است.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" />


دو هفته پیش در ۲۱ تیرماه قضاییه جلادان ۳زندانی سیاسی، فرشاد اعتمادی‌فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی را در زندان شیبان اهواز به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین به دو بار اعدام محکوم کرد. ۱۲زندانی سیاسی دیگر نیز پیش از این به همین اتهام به اعدام محکوم شده و در خطر اجرای حکم قرار دارند.
== منابع: ==
 
مقاومت ایران بار دیگر ملل متحد و [[گزارشگر ویژه حقوق بشر|گزارشگر ویژه حقوق‌بشر]] در ایران را به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان زیر اعدام و آزادی زندانیان سیاسی فرا می‌خواند.
 
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
 
۴ مرداد ۱۴۰۴ (۲۶ ژوئیه ۲۰۲۵).»<ref name=":0" /></blockquote>
 
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۵۳

برای صفحه تمرین.jpg

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله، (متولد سال ۱۲۵۰، تهران – درگذشته ۱۲ بهمن ۱۳۲۹ ه.ش، تهران) سیاستمدار، نخست‌وزیر قاجار، و شاعر ایرانی، یکی از چهره‌های برجسته و منفور تاریخ ایران بود. او در تهران در خانواده‌ای اشرافی متولد شد و تحصیلاتش را در دارالفنون و فرانسه گذراند. وثوق‌الدوله در دوره مظفرالدین شاه وارد سیاست شد و در جریان انقلاب مشروطه (۱۲۸۵–۱۲۸۸ ش) از حامیان اولیه مشروطه بود، اما بعدها به دلیل قرارداد ۱۹۱۹ با انگلیس، که امور نظامی و مالی ایران را به مستشاران انگلیسی واگذار کرد، به خیانت متهم شد. او در دوره احمد شاه سه بار نخست‌وزیر شد و در کابینه‌هایش اصلاحاتی مانند تأسیس ژاندارمری و اصلاح مالی انجام داد. قرارداد ۱۹۱۹، که با هدف تقویت اقتصاد و ارتش ایران امضا شد، به دلیل واگذاری کنترل به انگلیس، اعتراضات گسترده علما، روشنفکران، و مردم را برانگیخت و او را به نمادی از خیانت تبدیل کرد. وثوق‌الدوله همچنین دیوان شعری با تخلص «حسن» داشت و اشعارش به سبک کلاسیک سروده شده بود. پس از برکناری از نخست‌وزیری در سال ۱۲۹۹، به اروپا رفت و در دوره پهلوی فعالیت سیاسی محدودی داشت. مهارتش در دیپلماسی و اصلاحات ستایش شده، اما قرارداد ۱۹۱۹ و اتهامات رشوه از انگلیس، او را در تاریخ ایران منفور کرد. برادرش، احمد قوام (قوام‌السلطنه)، نیز سیاستمدار برجسته‌ای بود که در مقاله‌ای جداگانه بررسی می‌شود. میراث وثوق‌الدوله به‌عنوان سیاستمداری پیچیده با تأثیرات مثبت و منفی در تاریخ ایران ماندگار است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

زندگی و پیشینه خانوادگی

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در سال ۱۲۵۰ ش (۱۲۸۸ ق) در تهران، در خانواده‌ای اشرافی از خاندان وثوق متولد شد. پدرش، میرزا ابراهیم خان، از صاحب‌منصبان قاجار بود و برادرش، احمد خان قوام‌السلطنه، بعدها سیاستمدار برجسته‌ای شد. خاندان وثوق به دلیل نفوذ در دربار قاجار، جایگاه اجتماعی بالایی داشتند.

تحصیلات و ورود به سیاست

وثوق‌الدوله تحصیلات اولیه خود را در دارالفنون تهران آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد، جایی که علوم سیاسی و ادبیات آموخت. او پس از بازگشت در سال ۱۲۷۵، به‌عنوان کارمند وزارت خارجه وارد خدمت شد و به دلیل هوش و مهارت دیپلماتیک، به‌سرعت در دربار قاجار پیشرفت کرد.

فعالیت ادبی

وثوق‌الدوله شاعری با تخلص «حسن» بود و دیوان شعری به سبک کلاسیک فارسی سرود. اشعار او که اغلب مضامین عاشقانه و اجتماعی داشتند، در محافل ادبی قاجار مورد توجه بود، هرچند فعالیت ادبی‌اش در سایه سیاستمداری‌اش قرار گرفت.[۴][۵][۱]

نقش در انقلاب مشروطیت

حمایت اولیه از مشروطه

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در جریان انقلاب مشروطیت (۱۲۸۵–۱۲۸۸ ش) به‌عنوان یکی از سیاستمداران جوان از مشروطه‌خواهان حمایت کرد. او در سال ۱۲۸۵، به‌عنوان عضو انجمن‌های مشروطه‌خواه تهران، در تدوین قانون اساسی و مذاکرات با دربار نقش داشت. او همچنین با سخنرانی‌هایش در حمایت از مجلس شورای ملی، به ترویج ایده‌های قانون‌گرایی و محدود کردن قدرت شاه کمک کرد.[۱][۶]

تغییر مواضع در استبداد صغیر

با آغاز استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، وثوق‌الدوله به دلیل فشارهای دربار محمدعلی شاه، از حمایت فعال مشروطه فاصله گرفت. او در این دوره به‌عنوان واسطه بین دربار و مشروطه‌خواهان عمل کرد، اما برخی اقداماتش، مانند مذاکره با دربار برای حفظ ثبات، از سوی انقلابیون به‌عنوان سازشکاری تلقی شد. این تغییر مواضع به کاهش محبوبیت او در میان برخی مشروطه‌خواهان منجر شد.[۳][۷]

نخست‌وزیری در دوره احمدشاه

وثوق‌الدوله در دوره احمدشاه سه بار نخست‌وزیر شد (۱۲۹۴–۱۲۹۵، ۱۲۹۶–۱۲۹۷، و ۱۲۹۸–۱۲۹۹ ش). در اولین دوره، او کابینه‌ای با حضور سیاستمداران با‌تجربه تشکیل داد و اصلاحاتی مانند تأسیس ژاندارمری ملی و اصلاح نظام مالیاتی را آغاز کرد. این اقدامات برای تقویت دولت مرکزی در برابر نفوذ خارجی (روسیه و انگلیس) بود، اما با مقاومت محافظه‌کاران مواجه شد. در دومین دوره نخست‌وزیری، او با بحران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط نیروهای خارجی روبه‌رو شد و تلاش کرد با مذاکره با انگلیس، ثبات کشور را حفظ کند.[۲][۵]

سومین دوره و زمینه‌سازی قرارداد ۱۹۱۹

وثوق‌الدوله در سومین دوره نخست‌وزیری با هدف تقویت اقتصاد و ارتش، مذاکرات قرارداد ۱۹۱۹ را با انگلیس آغاز کرد. او با حمایت احمدشاه و به دلیل ضعف مالی دولت، این قرارداد را به‌عنوان راه‌حلی برای بازسازی کشور می‌دید، اما این تصمیم به منفوریت او منجر شد.[۳][۴]

قرارداد ۱۹۱۹

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در سومین دوره نخست‌وزیری‌اش قرارداد ۱۹۱۹ را با دولت بریتانیا امضا کرد. این قرارداد، در پی ضعف مالی و نظامی ایران پس از جنگ جهانی اول، با هدف بازسازی اقتصاد و ارتش طراحی شد. طبق قرارداد، امور مالی و نظامی ایران تحت نظارت مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت و در ازای آن، انگلیس وامی ۲ میلیون پوندی به ایران اعطا می‌کرد. وثوق‌الدوله این قرارداد را راهی برای تقویت دولت مرکزی می‌دانست، اما تاریخنگاران تأکید دارند که مذاکرات بدون اطلاع مجلس و در خفا انجام شد.[۳][۴]

واکنش‌ها و پیامدها

قرارداد ۱۹۱۹ با اعتراضات گسترده علما، روشنفکران، و مردم مواجه شد. چهره‌هایی مانند سید حسن مدرس و گروه‌های مشروطه‌خواه، قرارداد را خیانت به استقلال ایران تلقی کردند، زیرا به نفوذ کامل انگلیس بر امور کشور منجر می‌شد. این اعتراضات، همراه با اتهامات رشوه (۵۰۰ هزار پوند) به وثوق‌الدوله و کابینه‌اش، به برکناری او در سال ۱۲۹۹، انجامید. این قرارداد هرگز اجرا نشد و به تقویت نهضت‌های ضداستعماری، مانند جنبش جنگل، کمک کرد.[۳][۲][۷]

روابط دیپلماتیک و نقش در مذاکرات خارجی

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در دوره‌های نخست‌وزیری نقش کلیدی در مذاکرات دیپلماتیک با قدرت‌های خارجی، به‌ویژه انگلیس و روسیه، داشت. او در جنگ جهانی اول، با هدف حفظ ثبات ایران در برابر اشغال بخش‌هایی از کشور توسط نیروهای خارجی، با انگلیس برای تأمین مالی و تسلیحاتی مذاکره کرد. این مذاکرات زمینه‌ساز قرارداد ۱۹۱۹ شد، اما پیش‌تر نیز شامل توافقات مالی و نظامی بود که به تقویت دولت مرکزی کمک کرد. وثوق‌الدوله با مهارت دیپلماتیک خود، روابط نزدیکی با سفارت انگلیس برقرار کرد، هرچند این نزدیکی به اتهام وابستگی منجر شد.[۴][۲]

انتقادات به نفوذ خارجی

تاریخنگارانی مانند احمد کسروی، تأکید دارند که روابط دیپلماتیک وثوق‌الدوله با انگلیس و روسیه، به‌ویژه در مذاکرات مالی و قرارداد ۱۹۱۹، به افزایش نفوذ خارجی در ایران دامن زد. او متهم شد که با پذیرش وام‌ها و مستشاران خارجی، استقلال ایران را تضعیف کرد. این انتقادات، به‌ویژه از سوی علما و مشروطه‌خواهان، جایگاه او را به‌عنوان سیاستمداری فرصت‌طلب و وابسته به بیگانه تثبیت کرد، هرچند برخی منابع مهارت او در مدیریت بحران‌های دیپلماتیک در شرایط دشوار جنگ جهانی را ستایش می‌کنند.[۳][۷]

تبعید و زندگی پس از نخست‌وزیری

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله پس از برکناری از سمت نخست‌وزیری در سال ۱۲۹۹، به دلیل اعتراضات علیه قرارداد ۱۹۱۹، به اروپا تبعید شد. او در فرانسه و انگلستان اقامت کرد و تا سال ۱۳۰۴، از فعالیت سیاسی دور ماند. در این دوره، او به فعالیت‌های ادبی و نگارش خاطراتش پرداخت، اما به دلیل منفوریت ناشی از قرارداد، از سیاست ایران کنار گذاشته شد.[۲][۵]

بازگشت و دوره پهلوی

وثوق‌الدوله در سال ۱۳۰۴ به ایران بازگشت، اما در دوره پهلوی فعالیت سیاسی محدودی داشت. او به‌عنوان مشاور غیررسمی در برخی امور مالی و دیپلماتیک فعالیت کرد، اما هرگز به جایگاه قبلی بازنگشت. وثوق‌الدوله در تهران به زندگی آرام و دور از سیاست ادامه داد.

مرگ

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله در ۱۲ بهمن ۱۳۲۹، (۲ فوریه ۱۹۵۱ م) در تهران درگذشت. او در سن ۷۹ سالگی، به دلیل کهولت سن و بیماری‌های مرتبط با آن، در منزل شخصی‌اش از دنیا رفت. مرگ او در محافل سیاسی و عمومی بازتاب گسترده‌ای نداشت، زیرا به دلیل منفوریت ناشی از قرارداد ۱۹۱۹، از صحنه سیاسی ایران کنار گذاشته شده بود. با این حال، برخی محافل ادبی، به دلیل دیوان شعرش با تخلص «حسن»، از او به‌عنوان شاعری توانمند یاد کردند. مرگ وثوق‌الدوله پایان زندگی سیاستمداری بود که زمانی نفوذ قابل‌توجهی در دربار قاجار داشت، اما در دوره پهلوی به حاشیه رانده شد.[۱][۵]

میراث

تأثیر بر سیاست ایران

میرزاحسن خان وثوق‌الدوله با سه دوره نخست‌وزیری و نقش در مشروطیت، تأثیر قابل‌توجهی بر سیاست قاجار گذاشت. اصلاحات او، مانند تأسیس ژاندارمری ملی و اصلاح نظام مالیاتی، به تقویت دولت مرکزی کمک کرد، اما قرارداد ۱۹۱۹، که امور مالی و نظامی ایران را به انگلیس واگذار کرد، به‌عنوان خیانت به استقلال ملی ثبت شد. این قرارداد به تشدید نهضت‌های ضداستعماری، مانند جنبش جنگل، و تضعیف جایگاه قاجار منجر شد.[۴][۲][۷]

جایگاه در تاریخ و فرهنگ

وثوق‌الدوله به دلیل قرارداد ۱۹۱۹ و اتهامات رشوه، در تاریخ ایران به‌عنوان نمادی از خیانت و وابستگی به بیگانه شناخته می‌شود. تاریخنگارانی مانند احمد کسروی او را سیاستمداری ماهر اما فرصت‌طلب توصیف می‌کنند که منافع ملی را فدای ثبات سیاسی کرد. با این حال، فعالیت ادبی او، از جمله دیوان شعرش با تخلص «حسن»، به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی‌اش در محافل ادبی قاجار ارزشمند است. میراث او در تاریخ ایران ترکیبی از دستاوردهای سیاسی (اصلاحات) و بدنامی (قرارداد ۱۹۱۹) است.[۱][۳][۶]

منابع: