نوشیدن جام زهر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''نوشیدن جام زهر''' عبارتی بود که اولین بار توسط [[خمینی]] در هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و قرارداد آتش بس در سال۱۳۶۷ بکار برده شد.
'''نوشیدن جام زهر''' عبارتی بود که اولین بار توسط [[خمینی]] هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و قرارداد آتش‌بس در سال ۱۳۶۷ به کار برده شد. روح‌الله خمینی علل پذیرش آتش بس و نوشیدن جام زهر را شرح نداد. او گفت این موضوع دلایلی دارد که فعلا نمی تواند در مورد آن صحبت کند.


اما سوال اساسی این است که چرا خمینی که بیش از ۷سال بر طبل جنگ کوبید و تمام طرح‌های صلح و آتش بس یا هیئت‌های مذاکره را اساسا نمی‌پذیرفت و معروف بود که گفته بود کسی در رابطه با آتش بس و صلح و پایان جنگ برای گفتگو به او مراجعه نکند و نیز به گفته‌ی خودش تا آخرین خشت خانه‌های تهران حاضر به پذیرش آتش بس نبود. چه شد که قطعنامه ۵۹۸ که چند سال قبل به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد  رسیده بود وعراق هم آنرا پذیرفته بود، اینبار از طرف خمینی پذیرفته شد؟!
پذیرفتن آتش بس از سوی خمینی بسیار عجیب بود. زیرا او از زمان شروع جنگ بارها قادر بود به جنگ خاتمه دهد. از جمله خمینی هفت قطعنامه برای پایان دادن به جنگ را رد کرد. به ویژه پس از عقب نشینی عراق از خرمشهر و اعلام آمادگی کشورهای عربی برای پرداخت غنیت به ایران، خمینی می‌توانست با حفظ منافع خود به جنگ ایران و عراق پایان دهد، اما باز آن را نپذیرفت. وی گفته بود جنگ را نعمت می‌داند و تا ویرانی آخرین خشت خانه‌های تهران نیز حاضر به پذیرش آتش‌بس نیست.  
 
علت اصرار بر ادامه ی جنگ از سوی خمینی را سیاست صدور بحران می‌‌دانند که از سوی خمینی صدور انقلاب نامیده می شد. بر اساس این سیاست مشهور، هر گاه حکومتی از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و برای حل آن سرکوب مخالفان را ضروری می‌بنید، لاجرم برای سرپوش گذاشتن بر حوادث داخلی و کاستن از وزن بحران‌ها، به سیاست صدور بحران، یعنی ایجاد جنگ خارجی روی می‌آورد.
 
خمینی این سیاست را با شعارهایی چون «فتح قدس از طریق کربلا» سال‌ها ادامه داد.


برای پاسخ به این سوال که خمینی هم در زمان پذیرش قطعنامه گفت« بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم » باید به شرایط و زمان پذیرش قطعنامه و وضعیت رژیم و تنها [[آلترناتیو]] و هماورد خمینی مراجعه کنیم تا آنچه خمینی حتی از ذکر آن ترس و واهمه داشت را بتوانیم بررسی کنیم.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=NwnG3LR0ZrY چرا برای خمینی پذیرش آتش بس معادل جام زهر بود؟]</ref>
برای پاسخ به این سوال که خمینی هم در زمان پذیرش قطعنامه گفت« بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم » باید به شرایط و زمان پذیرش قطعنامه و وضعیت رژیم و تنها [[آلترناتیو]] و هماورد خمینی مراجعه کنیم تا آنچه خمینی حتی از ذکر آن ترس و واهمه داشت را بتوانیم بررسی کنیم.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=NwnG3LR0ZrY چرا برای خمینی پذیرش آتش بس معادل جام زهر بود؟]</ref>

نسخهٔ ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۰

نوشیدن جام زهر عبارتی بود که اولین بار توسط خمینی هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و قرارداد آتش‌بس در سال ۱۳۶۷ به کار برده شد. روح‌الله خمینی علل پذیرش آتش بس و نوشیدن جام زهر را شرح نداد. او گفت این موضوع دلایلی دارد که فعلا نمی تواند در مورد آن صحبت کند.

پذیرفتن آتش بس از سوی خمینی بسیار عجیب بود. زیرا او از زمان شروع جنگ بارها قادر بود به جنگ خاتمه دهد. از جمله خمینی هفت قطعنامه برای پایان دادن به جنگ را رد کرد. به ویژه پس از عقب نشینی عراق از خرمشهر و اعلام آمادگی کشورهای عربی برای پرداخت غنیت به ایران، خمینی می‌توانست با حفظ منافع خود به جنگ ایران و عراق پایان دهد، اما باز آن را نپذیرفت. وی گفته بود جنگ را نعمت می‌داند و تا ویرانی آخرین خشت خانه‌های تهران نیز حاضر به پذیرش آتش‌بس نیست.

علت اصرار بر ادامه ی جنگ از سوی خمینی را سیاست صدور بحران می‌‌دانند که از سوی خمینی صدور انقلاب نامیده می شد. بر اساس این سیاست مشهور، هر گاه حکومتی از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و برای حل آن سرکوب مخالفان را ضروری می‌بنید، لاجرم برای سرپوش گذاشتن بر حوادث داخلی و کاستن از وزن بحران‌ها، به سیاست صدور بحران، یعنی ایجاد جنگ خارجی روی می‌آورد.

خمینی این سیاست را با شعارهایی چون «فتح قدس از طریق کربلا» سال‌ها ادامه داد.

برای پاسخ به این سوال که خمینی هم در زمان پذیرش قطعنامه گفت« بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم » باید به شرایط و زمان پذیرش قطعنامه و وضعیت رژیم و تنها آلترناتیو و هماورد خمینی مراجعه کنیم تا آنچه خمینی حتی از ذکر آن ترس و واهمه داشت را بتوانیم بررسی کنیم.[۱]

جنگ ایران و عراق

جنگ ایران و عراق با حمله هوایی گسترده هواپیماهای عراقی در روز اول شهریور ۱۳۵۹ شروع شد و بیش ازهفت سال طول کشید که بعد ازجنگ جهانی دوم، جنگ ایران وعراق بعنوان طولانی‌ترین جنگ در دنیا لقب گرفت.

در جنگ بین ایران و عراق، بیش از ۲میلیون نفرکشته و معلول، میلیونها انسان آواره شدند، ۳۰۰۰ روستا از بین رفت و۵۰ شهرمنهدم شد با بیش از یکهزار میلیارد دلار خسارت فقط برای طرف ایرانی جنگ!

چگونگی شکل‌گیری جنگ ایران و عراق

درواقع خمینی با دخالت‌هایش در امور داخلی عراق و فتوای «کافر بودن صدام حسین» و اعلام رسمی درسخنرانی عمومی برای قیام مردم  و ارتش عراق برای سرنگونی صدام حسین و تشکیل حکومت اسلامی، که در روزنامه‌های کثیرالانتشار آن‌روز ایران چاپ و نشر داده شد، عامل و بانی شروع جنگ ایران و عراق بود.

اما برای روشن شدن موضوع باید به چند نکته اشاره کنیم:

خمینی قطعنامه ۴۷۹ شورای امنیت سازمان ملل که تنها هفت روز بعد از شروع جنگ ایران و عراق صادر کرده و خواهان آتش بس شده بود را نپذیرفت، وطرح آتش بس سازمان کنفرانس اسلامی که با فرستادن یک هیئت بلند پایه با حضور یاسرعرفات و ضیاءالحق به تهران آمده بودند را رد کرد و همینطور طرح عربستان برای دادن مبلغ هنگفت ۶۰ میلیارد دلار بعنوان غرامت جنگ و آتش بس را نپذیرفت.

خمینی در سخنرانی‌های عمومی خود جنگ ایران و عراق را «نعمت» و « صلح رو دفن اسلام » می‌دانست و می‌گفت که «اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد» و « تا آخرین خشت‌های خانه‌های تهران » و برای «رفع فتنه در جهان» آنرا ادامه می‌دهد و معتقد بود که «راه قدس هم از کربلا می‌گذرد» یعنی حل مسئله فلسطین را مشروط به سرنگونی حکومت عراق می‌دانست.!!

بگفته بنی صدر(رییس جمهور وقت خمينی) كمی پس ازپيروزی انقلاب، صدام حسين، نوه‌ی سیدابوالحسن  اصفهانی مرجع معروف و درگذشته‌ی شيعه را نزد خمينی فرستاد تا ضمن عذرخواهی از  او درخواست تجديد مناسبات بکند اما خمينی با فرستاده‌ی صدام حتی ملاقات هم نكرد!

علاوه براين منتظری درخاطرات خود می‌گويد: (خاطرات و مصاحبه با بی بی سی) به نظر من اگر (خمينی) يک مقدار تفاهم می‌کردند، شايد بهانه به‌دست آنها نمی‌آمد، بالاخره اين زمينه [يعنی حمله نظامی به ايران] برای آنها فراهم شد...».

تقريبا ۳۴ سال بعد يعنی در روز ۶ مهر ۱۳۹۳سايت تابناك محسن رضايی مصاحبه‌ای از رفسنجانی منتشر كرد كه گفته بود: ” نمی‌توانم بگويم نمی‌شد جلوی جنگ گرفته شود.[۲][۳]

نامشروع بودن جنگ پس از عقب نشینی عراق

موضع مجاهدین خلق ایران در مورد جنگ ایران و عراق این بود که این جنگ با حمله عراق اما به تحریک خمینی آغاز شده است و قابل پیشگیری بود. با این همه مجاهدین در جنگ ایران و عراق به دفاع از خاک ایران پرداختند و به جبهه رفتند اما پس از آزادی خرمشهر و درخواست عراق برای آتش بس، این جنگ را نامشروع و در خدمت منافع خمینی می‌دانستند.

در اساس هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد، در غیر این صورت فرو می‌ریزد.

رژیم خمینی این قدرت را از طریق جنگ‌افروزی و پرورش ایده‌های آپوکالپتیکی تحت عنوان جبهه‌ی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و... به‌ دست می‌آورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی است. از نظر مجاهدین خلق، خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده نشدن خواسته‌های‌شان برای او مشکل‌آفرین می‌شدند. جنگ ایران و عراق امکان سرکوب را برای این رژیم فراهم کرد و این پتانسیل را در مسیر انحرافی کانالیزه نمود.

جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران در مصاحبه‌ای در تلویزیون ایران می‌گوید:

«اگر جنگ نشده بود من فكر می‌كنم انقلاب اسلامی از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامی رو سازمان داد، ...، خيلی ما نتايج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود که توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالی به‌من گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، ۴تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت ۱۲ شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد و فردا صبح آمد».

سیاست مجاهدین: پایان دادن به جنگ

همان‌طور که گفته شد رژیم ایران با سیاست صدور بحران (صدور انقلاب) قدرت خود را تأمین می‌کرد. تشکیل هلال شیعی و فتح قدس از طریق کربلا شعارهایی بودند که رژیم ملاها را توانمند می‌کرد و به آن امکان بقا می‌داد. از سویی این جنگ با بیش از دو میلیون کشته و مجروح و یک میلیارد دلار خسارت تا سال ۱۳۶۵، تمامی زندگی مردم ایران را تحت تأثیر خود قرار داده بود و مجاهدین خلق در این شرایط اعلام کردند که وظیفه‌ی ملی هر ایرانی آزادی‌خواه تلاش برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق است.

امضای قرارداد صلح با عراق

آن‌ها فعالیت‌های گسترده‌ای را، هم در سراسر جهان و هم در داخل ایران علیه جنگ آغاز کردند تا رژیم ایران را وادار به پذیرش آتش بس کنند. اولین گام مجاهدین این بود که با وزیر خارجه دولت عراق در مورد شرایط صلح و پایان دادن به جنگ به مذاکره پرداختند. مسعود رجوی در سال ۱۳۶۱ به امضای قرارداد صلح با دولت عراق پرداخت. دولت عراق با امضای این قرار داد نشان داد که حاضر به صلح است. مجاهدین خلق توانستند حمایت هزاران تن از شخصیت‌های جهانی از این طرح صلح را به دست بیاورند.

در هم شکستن ماشین جنگی خمینی

در گام بعدی مجاهدین تصمیم گرفتند عملا برای پایان دادن به جنگ اقدام کنند. با گذشت ۵ سال از کارزار دعوت به صلح، مجاهدین خلق گامی عملی را با پرداخت بها از جانب خود، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق ضروری می‌دیدند. به این منظور در سال ۱۳۶۵ مسعود رجوی با وجود این‌که می‌دانست سفر و استقرار او در عراق اتهامات زیادی را متوجه او می‌کند، به عراق رفت و ارتش آزادی‌بخش را تشکیل داد.

مسعود رجوی در این شرایط بود که استراتژی ارتش آزادی‌بخش نوین را تدوین و دنبال کرد. این استراتژی بر تشکیل یک ارتش منظم در خارج از خاک میهن، درست در  مسیر سیاست صدور بحران رژیم ایران، یعنی عراق تکیه داشت.

ارتش آزادی‌بخش پس از آمادگی طی دو عملیات گسترده چندین لشکر و تیپ نیروهای نظامی ایران را از کار انداخت.

عملیات چلچراغ و نوشیدن جام زهر

نوشیدن جام زهر آتش بس و اینکه چرا خمینی این جام زهر را نوشید موضوعی بود که خمینی تا پایان عمر در این‌باره چیزی نگفت علی‌رغم اینکه هرگز حاضر نبود درمورد آتش بس یا صلح گفتگو کند و هر تقاضایی را نشنیده رد میکرد‌، اما در بین صحبت‌های اطرافیانش یا بعد از مرگ خمینی این موضوع به زبان‌های مختلف کمی توضیح داده شد.

در عملیات چلچراغ ارتش آزادی‌بخش توانست شهر مهران را تسخیر و نزدیک به ۲میلیارد دلار غنیمت بگیرد. ارتش آزادی‌بخش در حالی به مرکز لشکر سپاه پاسداران رسید که فرمانده سپاه پاسداران در حال تماس با تهران برای کسب تکلیف بود. مجاهدین در این عملیات شعار «امروز مهران، فردا تهران» سردادند. خمینی ۲۹ روز بعد آتش بس را پذیرفت و به جنگ خاتمه داد. و فرماندهان سپاه بعدها آن‌را نتیجه‌ی عملیات مجاهدین دانستند.

سید احمد پسر خمینی در این‌باره گفت:

پس ازاعلام آتش بس، خمینی اکثراً رو به دیوار می‌نشست و گریه می‌کرد و با مشت بر زانویش میزد وآه وافسوس می‌خورد.

کوثری از فرماندهان سپاه پاسداران نیز گفت:

«دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌ای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل ازعملیات فروغ جاویدان در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ وشعارِ ”امروز مهران فردا تهران‌“ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنابراین با در اختیار گرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد».

او می‌خواست فرصت آماده سازی برای عملیات «فتح تهران» را از مجاهدین بگیرد، راه را بر ارتش آزادی‌بخش بسته و آن‌ها را «زائیده‌ی جنگ» معرفی کند.

منابع