کاربر:Khosro/صفحه تمرین مسعود پزشکیان

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مسعود پزشکیان، (زاده ۷ مهرماه ۱۳۳۳، مهاباد) سیاستمدار اصلاح‌طلب و پزشک ایرانی است. او پس از دریافت مدرک فوق تخصص جراحی قلب، در بیمارستان مدنی تبریز مشغول به کار و سپس رئیس این بیمارستان شد. مسعود پزشکیان پس از انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، فعالیت‌های سیاسی خود را در دانشکده پزشکی تبریز آغاز کرد و سپس انجمن اسلامی را به راه انداخت. او در جریان «نقلاب فرهنگی» که به دستور خمینی صورت گرفت، مسئول پاکسازی دگراندیشانی بود که هم‌سویی با نظام جمهوری اسلامی نداشتند. پزشکیان خودش اعتراف می‌کند که انقلاب فرهنگی از دانشگاه ما یعنی دانشگاه تبریز شروع شد و چپ‌های ترقی‌خواه را از دانشگاه بیرون انداخته‌ و دانشگاه را بسته‌اند. انقلاب فرهنگی و بسته‌شدن دانشگاه‌ها که فاجعه‌ای برای دانشگاه‌های ایران بود، نه‌تنها کمونیست‌ها و چپ‌های ترقی‌خواه بیرون رانده شدند، بلکه تمامی مخالفان نظام جمهوری اسلامی را نیز بیرون کردند تا بتوانند دانشگاه‌ها را اسلامیزه کنند. مسعود پزشکیان به‌مدت ۶ سال ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز را به‌عهده داشت. او در دور دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی به‌عنوان وزیر بهداشت و درمان منصوب شد. مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری رژیم ایران در سال ۱۳۹۲ شرکت کرد، اما توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. او در پنج دوره‌ به‌عنوان نمایند مجلس، هم‌چنان باقی مانده است. مسعود پزشکیان در برنامه تبلیغاتی خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، که صلاحیت آن توسط شورای نگهبان تأیید شد، بر اطاعت و سرسپاری به خامنه‌ای تاکید کرد. او به ادامه راه دولت ابراهیم رئیسی که معروف به جلاد۶۷ است، اذعان کرد و گفت «با تغییر استراتژی نمی‌توانیم به اهدافی که مدنظر مقام معظم رهبری است، برسیم. ما برنامه‌ی دولت گذشته را اجرا می‌کنیم و قرار نیست من در این رابطه حرف تازه‌ای بزنم.» مسعود پزشکیان در گفت‌وگویی اذعان کرد که هدفش از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، آوردن مردم به پای صندوق‌های رأی و افزایش مشارکت است که در سطح داخلی و بین‌المللی این‌طور تصور نشود که مردم با صندوق‌های رأی قهر هستند.

زندگی و تحصیلات

مسعود پزشکیان در هفتم مهرماه ۱۳۳۳، در شهر مهاباد متولد شد. او تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش گذراند و سپس از هنرستان کشاورزی ارومیه دیپلم خود را در رشته صنایع غذایی اخد کرد. مسعود پزشکیان دوران سربازی خود را در شهرستان زابل سپری کرد و همان دوران به به پزشکی علاقه پیدا کرد. او پس از خدمت سربازی رشته‌ی خود را تغییر داد و وارد دانشگاه علوم پزشکی تبریز شد. مسعود پزشکیان در سال ۱۳۶۴، پس از پایان دوره پزشکی، مشغول تدریس فیزیولوژی در دانشگاه پزشکی شد و در ادامه‌ی تحصیلاتش مدرک تخصصی خود را در رشته‌ی جراحی عمومی از دانشگاه علوم پزشکی تبریز دریافت کرد. او پس از دریافت مدرک فوق تخصص جراحی قلب در بیمارستان مدنی تبریز مشغول کار شد و بعدها رئیس این بیمارستان گردید.

ازدواج و فرزندان

مسعود پزشکیان در سال ۱۳۵۸، هنگامی که در دانشکده پزشکی دانشجو بود و در انجمن اسلامی فعالیت می‌کرد، با همسرش که هم‌رشته و هم‌دانشگاهی بودند و هر دو نیز در انجمن اسلامی حضور داشتند، آشنا شد و با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۴ فرزند بود. همسر مسعود پزشکیان همراه با یکی از فرزندانش در سال ۱۳۷۳، در یک تصادف درگذشت. مسعود پزشکیان اکنون سه فرزند به‌نام‌های زهرا، یوسف و مهدی دارد. در سال ۱۳۹۶، ماجرای حقوق دختر مسعود پزشکیان خبرساز شد و نمایندگان مجلس هنگام استطضاح چند تن از وزراء، با پیش کشیدن حقوق زهرا پزشکیان در پتروشیمی جم، او را متهم به رانت‌خواری کردند.[۱]

ورود به سیاست

مسعود پزشکیان پس از انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، فعالیت‌های سیاسی خود را در دانشکده پزشکی تبریز آغاز کرد و سپس انجمن اسلامی را به راه انداخت. او در دوران جنگ ایران و عراق، همراه با همسرش مسئول اکیپ‌های اضطراری لشگر عاشورا بود و در هر عملیاتی، اکیپ‌های پزشکی را به جبهه اعزام می‌کرد.[۱]

نقش داشتن در انقلاب فرهنگی

«انقلاب فرهنگی» که با فرمان خمینی صورت گرفت و دانشگاه‌ها بسته شد، فاجعه‌ای برای دانشگاه‌های ایران بود. در انقلاب فرهنگی نه‌تنها کمونیست‌ها و چپ‌های ترقی‌خواه بیرون رانده شدند، بلکه تمامی مخالفان نظام جمهوری اسلامی را نیز بیرون کردند تا بتوانند دانشگاه‌ها را اسلامیزه کنند. مسعود پزشکیان که حرف از دموکراسی می‌زند، در گفتگوهایش این کارهای ضدفرهنگی را از افتخارات خود می‌داند. به‌گفته‌ی خود مسعود پزشکیان، او در دوران دانشجویی مسئول انجمن اسلامی و مسئول گزینش بود. او هم‌چنین مسئول پاکسازی دگراندیشانی بود که هم‌سویی با نظام جمهوری اسلامی نداشتند. پزشکیان خودش اعتراف می‌کند که انقلاب فرهنگی از دانشگاه ما یعنی دانشگاه تبریز شروع شد و چپ‌های ترقی‌خواه را از دانشگاه بیرون انداخته‌اند. او در این باره گفته است:

«انقلاب فرهنگی از دانشکده‌ی ما شروع شد. حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آمده بود سخنرانی کند. چپی‌ها جلسه‌ی ما را به هم زدند. ما دانشگاه را بستیم و آن‌ها را بیرون ریختیم و گفتیم دانشگاه اگر دموکراسی است ما حرف خودمان را می‌زنیم، شما حرف خودتان را بزنید؛ چرا جلسه‌ی ما را به هم می‌زنید؟ این برخورد غیر منطقی آن‌ها باعث شد دانشگاه را بستیم و حضرت امام پیام دادند که دانشگاه‌ها بسته شدند.»[۲]

منصب‌های حکومتی

مسعود پزشکیان از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۹، ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز را به‌عهده داشت. او سپس به‌عنوان معاون سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی مشغول کار شد. مسعود پزشکیان در دور دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی به‌عنوان وزیر بهداشت و درمان منصوب شد.[۱]

مسعود پزشکیان هنگامی که وزیر بهداشت بود، به‌خاطر مواردی از انتصابات، تعرفه‌های پزشکی، مشکلات دارو و سفرهای خارجی در مجلس استیضاح شد، اما بهزاد نبوی نایب‌رئیس مجلس وقت از او دفاع کرد و سرانجام دوباره رأی اعتماد گرفت.[۳]

مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری رژیم ایران در سال ۱۳۹۲ شرکت کرد، اما توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد.[۱]

ورود به مجلس

او در انتخابات مجلس دهم در سال ۱۳۹۴، به‌عنوان نماینده شهرهای تبریز، آذرشهر و اسکو انتخاب و راهی مجلس شد. او هم‌چنین نامزد فراکسیون امید در انتخابات هیئت‌رئیسه موقت مجلس دهم شد و برای نایب رئیسی نام‌نویسی کرد و به‌عنوان نایب‌رئیس اول مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید.[۱]

مسعود پزشکیان هم‌چنان در چهار دوره‌ی بعدی مجلس، یعنی مجلس نهم، دهم، یازهم و دوازدهم نیز به‌عنوان نماینده سه شهر فوق در مجلس باقی ماند.[۴]

دفاع از متجاوز

مسعود پزشکیان مواردی را در پرونده‌ی خود دارد که هرکدام خبرساز شده و بازتاب زیادی داشته است. یکی از این موارد، دفاع او از سلمان خدادی نماینده مجلس است که جرم و آزار و تجاوز جنسی او محرز شده بود. سلمان خدادی در مجلس هفتم به‌خاطر تجاوز و آزار جنسی به منشی و یکی از مراجعه‌کنندگان زن، بازداشت شده و چند روزی هم در زندان اوین مبحوس بود. این ماجرا پس از رای آوردن او برای مجلس هشتم اتفاق افتاد که به دلیل این جرم صلاحیت او را برای مجلس هشتم تأیید نمی‌کردند. دفاع و حمایت مسعود پزشکیان از سلمان خدادادی باعث شد که او از این جرم مصون و آزاد بماند. در سال ۱۳۹۷ نیز، زنی به نام زهرا نویدپور فاش کرد که توسط سلمان خدادادی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته است. این زن گفت که خودش و نزدیکانش را به مرگ تهدید کرده‌اند که علیه خدادادی شکایت نکنند. فایل صوتی این تهدید در تیرماه ۱۳۹۷، توسط وبسایت خبری هرانا وابسته به‌ فعالان حقوق بشر در ایران، منتشر شد که صدای سلمان خدادادی به گوش می‌رسید و از خانم نویدپور می‌خواست که شکایتش را پس بگیرد. هم‌چنین این وبسایت حقوق بشری اسنادی را منتشر کرد که نشان می‌داد سلمان خدادادی زنان و دختران دیگری را نیز مورد آزار و تجاوز جنسی قرار داده است. زهرا نویدپور در دی‌ماه سال ۱۳۹۷، پیش از تشکیل دادگاه به‌صورت مشکوکی فوت کرد و اعلام کردند که خودکشی کرده است. مقامات رژیم ایران از اصولگرا و اصلاح‌طلب، از سلمان خدادادی حمایت کردند و قوه قضاییه که ریاست آن را تازه بر عهده گرفته بود، سلمان خدادادی را تبرئه کرد و مرگ مشکوک زهرا نویدپور را هم که قتل آشکار بود، پیگیری نشد.

ایجاد ممنوعیت پزشکی

مسعود پزشکیان هم‌چنین بانی ممنوعیت پذیرفتن دانشجوی مرد به رشته‌های پزشکی زنان بود. فاطمه خاتمی نماینده‌ی مشهد در مجلس ششم، در جلسه‌ی بررسی صلاحیت مسعود پزشکیان در سال ۱۳۸۰، او را به‌خاطر این سیاست جنسیت‌زده و متحجر، مورد انتقاد قرار داد و بر او تاخت و گفت که این سیاست‌های غیرعقلانی علیه آسیب‌پذیرترین و محروم‌ترین جمعیت زنان در مناطق روستایی و دورافتاده است و برای آنان پزشکی در کار نخواهد بود.[۲]

گمانه‌زنی‌های انتخابات

پس از مرگ ابراهیم رئیسی در سانحه‌ی سقوط هلیکوپتر، محمد مخبر معاون اول رئیس‌جمهور سرپرستی دولت را به‌مدت ۵۰ روز بر عهده گرفت تا انتخابات بعدی برگزار شود.[۱]

در گمانه‌زنی‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ رژیم ایران، برخی‌ها استدلال می‌کنند که احتمال رئیس‌جمهور شدن مسعود پزشکیان زیاد است، چون مثلاً از حمایت ۳۱ حزب به‌صطلاح اصلاح‌طلب برخوردار است یا چون پزشکیان تُرک است و به زبان کُردی هم صحبت می‌کند، رای مناطق تُرک‌نشین و کُردنشین را با خود دارد یا این‌که می‌تواند تجربه‌های انتخابات در دوران رفسنجانی و خاتمی و روحانی را تکرار کند. برخی نیز این احتمال را رد می‌کنند و می‌گویند آن‌چه که واضح و روشن است شرایط انفجاری جامعه و تفاوت مردم سال ۱۴۰۳ با مردم سال ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ است که دیگر هیچ امیدی به جریان اصلاحات شکست‌خورده ندارند و به‌مدت ۱۶ سال آن‌را تجربه کرده‌اند. به‌ویژه که پس از سال ۱۳۹۲، سه اعتراضات سراسری بزرگ در ایران رخ داده است، یعنی قیام مردم در سال ۱۳۹۶، خیزش مردمی در آبان خونین ۱۳۹۸، و اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، که چندهزار نفر در جریان این خیزش‌ها جان باختند و هزاران نفر مجروح و زندانی و شکنجه شدند. نتیجه اینکه دریایی خون بین مردم و حاکمیت وجود دارد که مسعود پزشکیان نمی‌تواند روی آن پل بزند و در چارچوب همین نظام به ریاست جمهوری برسد. از طرف دیگر خامنه‌ای و بیت خامنه‌ای و سپاه پاسداران، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان را از وجود اصلاح‌طلبان و میانه‌روها پاکسازی کرده‌اند تا حاکمیت را یک‌دست کنند. بنابراین مسعود پزشکیان را فقط به‌عنوان یک مهره به‌کار گرفته‌اند و بعید است خامنه‌ای شکاف در حاکمیت خودش را بپذیرد، خصوصاُ که مسئله مهم برای نظام، موضوع مدیریت جانشینی خامنه‌ای است که تبدیل به بحران نشود و در این راستا بی‌شکاف بودن حاکمیت برای مقابله و مهار اعتراضات مردمی در آینده و سرکوب معترضان به‌عنوان مهم‌ترین تهدید علیه بقای نظام جمهوری اسلامی دارای اهمیت زیادی است.[۵]

سرسپاری به خامنه‌ای

مسعود پزشکیان در برنامه تبلیغاتی خود، بر اطاعت و سرسپاری به خامنه‌ای تاکید کرد. او به ادامه راه دولت ابراهیم رئیسی که معروف به جلاد۶۷ است، اذعان کرد و گفت با تغییر استراتژی نمی‌توانیم به اهدافی که مدنظر مقام معظم رهبری است، برسیم. ما برنامه‌ی دولت گذشته را اجرا می‌کنیم و قرار نیست من در این رابطه حرف تازه‌ای بزنم. در نتیجه وظیفه‌ی هر دولتی که بر سر کار می‌آید، تغییر ریل و مسیر نیست بلکه رفتن در همان مسیر طراحی‌شده‌ی قبلی است و برنامه‌ریزی‌های ما هم همان برنامه‌ریزی‌های دولت است.

پس از اظهارات مسعود پزشکیان، سایت حکومتی شرق نوشت:

«اصلاحات از زبان پزشکیان از سنخ تداوم است نه آغازی تازه. هیچ نشانی از تقابل سیاسی در آن مشاهده نمی‌شود و در آشتی با ارکان اصلی نظام است.»[۶]

مسعود پزشکیان هم‌چنان که خود را خدمتگزار نظام ولایت فقیه می‌داند، در تشییع جنازه ابراهیم رئیسی از او تجلیل و اظهار ارادت کرد و گفت قطعاً آن‌قدر تجربه و دبیر دارد که به بدخواهان نظام میدان ندهد و مرزبندی منطقی داشته باشد.[۷]

شایان ذکر است که هدف مسعود پزشکیان در ورود به انتخابات، جهت آوردن مردم به پای صندوق‌های رأی و حفظ نظام است؛ هم‌چنان که خودش در گفت‌وگویی اذعان کرد که هدفش از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، آوردن مردم به پای صندوق‌های رأی و افزایش مشارکت است که در سطح داخلی و بین‌المللی این‌طور تصور نشود که مردم با صندوق‌های رأی قهر هستند.[۱]

منابع: