۱٬۳۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}}]] | }}]] | ||
'''آرتین رحمانی'''، (زاده سال ۱۳۸۴، دهستان پیان در شمال غرب شهرستان ایذه – درگذشته ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ایذه) | '''آرتین رحمانی'''، (زاده سال ۱۳۸۴، دهستان پیان در شمال غرب شهرستان ایذه – درگذشته ۲۵ آبان ۱۴۰۱، ایذه) | ||
== پیشینه زندگی آرتین رحمانی == | |||
آرتین رحمانی ۱۶ ساله و محصل بود و همزمان با تحصیل بهصورت نیمه وقت در مکانیکی کار میکرد. | آرتین رحمانی ۱۶ ساله و محصل بود و همزمان با تحصیل بهصورت نیمه وقت در مکانیکی کار میکرد. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۱: | ||
بعد از مراسم خاکسپاری آرتین رحمانی و کیان پیرفلک که به ضرب گلوله پاسداران جانباخته بودند، ایذه شب ناآرامی داشت. برخی از جوانان در ایذه نماد سپاه قدس را به آتش کشیدند. <ref>[https://m.iranntv.com/916782 مراسم خاکسپاری آرتین رحمانی- سیمای آزادی]</ref> | بعد از مراسم خاکسپاری آرتین رحمانی و کیان پیرفلک که به ضرب گلوله پاسداران جانباخته بودند، ایذه شب ناآرامی داشت. برخی از جوانان در ایذه نماد سپاه قدس را به آتش کشیدند. <ref>[https://m.iranntv.com/916782 مراسم خاکسپاری آرتین رحمانی- سیمای آزادی]</ref> | ||
== دست نوشته هایی از آرتین رحمانی == | |||
آرتین رحمانی در آخرین برگ از دفترچهاش نوشته بود:<blockquote>«شرمندهام مادر، میخواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانیام را نبینی.»<ref>[https://www.balatarin.com/permlink/2022/11/21/5900999 آخرین جملهای که آرتین نوشت- بالاترین]</ref></blockquote> | آرتین رحمانی در آخرین برگ از دفترچهاش نوشته بود:<blockquote>«شرمندهام مادر، میخواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانیام را نبینی.»<ref>[https://www.balatarin.com/permlink/2022/11/21/5900999 آخرین جملهای که آرتین نوشت- بالاترین]</ref></blockquote> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۸: | ||
[[پرونده:آرتین رحمانی.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل]]<blockquote> | [[پرونده:آرتین رحمانی.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل]]<blockquote> | ||
«حالمون خوب میشه یه روز؛ ولی شاید اون روز من نباشم، اگه تو بودی جای من بلند بخند از ته دل…<ref name=":0" /></blockquote> | «حالمون خوب میشه یه روز؛ ولی شاید اون روز من نباشم، اگه تو بودی جای من بلند بخند از ته دل…<ref name=":0" /></blockquote> | ||
به گفته برخی شرکت کنندگان در مراسم ماموران جمهوری اسلامی روی پیکر آرتین رحمانی را با پرچم جمهوری اسلامی پوشانده بودند ولی مردم با دیدن پرچم بلافاصله آن را پاره کردند. | |||
مراسم خاکسپاری آرتین رحمانی با حضور ساکنان روستای پیان و شماری از مردم ایذه در آرامستان روستا انجام گرفت. | |||
این مراسم همراه با ساز و دهل بختیاری و پخش ترانههای حماسی این منطقه از جمله ترانه «دایه دایه وقت جنگه» برگزار شد.<ref name=":0" /> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
<references responsive="0" /> | <references responsive="0" /> |
ویرایش