ابراهیم رئیسی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۴۴۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
|data35    =  
|data35    =  
}}
}}
ا'''براهیم رئیسی''' (زاده‌ی۱۳۳۹در  نوغان مشهد) با نام اصلی ابراهیم رئیس‌الساداتی بعد از اتمام دوره ابتدایی به حوزه‌ی علمیه مشهد رفت. تحصیلات غیرحوزوی او تا مقطع ششم ابتدائی است. ابراهیم رئیسی پس از پایان کلاس ششم وارد حوزه‌‌ی علمیه شد. وی در ۱۵ سالگی از حوزه‌ی علمیه مشهد به حوزه علمیه‌ی قم رفت. او پس از انقلاب ضدسلطنتی به عنوان قاضی شرع در دوران حاکمیت خمینی انتخاب شد و در سرکوب و صدور احکام اعدام برای مخالفین سیاسی مشارکت داشت. وی یکی از اعضای هیأت مرگ بود. این هیأت در سال ۱۳۶۷ به فرمان خمینی تشکیل شد و در عرض مدت کوتاهی بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی را به جوخه‌ی اعدام سپرد. ابراهیم رئیسی یکی از نزدیک‌ترین نفرات خامنه‌ای نیز به شمار می‌رود. به گفته نزدیکان خامنه‌ای، در محافل رژیم ایران از وی بعنوان یکی از گزینه‌های جانشینی او نام برده می‌شود. آخوند رئیسی همچنین از سال ۱۳۷۰ به‌مدت ۱۴ سال در کلاس‌های درس [[سید علی خامنه‌ای]] شرکت داشته است. ابراهیم رئیسی داماد آخوند احمد علم‌الهدی امام جمعه‌ی خامنه‌ای در مشهد است. ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۹۶ کاندید ریاست‌جمهوری شد و از نظر تحلیل‌گران کاندیدای خامنه‌ای به شمار می‌رفت. اما برپایی جنبش دادخواهی قتل‌عام ۶۷ که ابراهیم رئیسی یکی از عاملان اصلی آن بود، فضایی بسیار منفی علیه وی ایجاد کرد تا آنجا که رژیم ایران شکست او در انتخابات را پذیرفت. وی مجددا در سا ل۱۴۰۰ برای ریاست‌جمهوری کاندید شد. در این انتخابات شورای نگهبان تمامی رقبای ابراهیم رئیسی را حذف کرد و او برنده‌ی انتخابات اعلام شد.
'''ابراهیم رئیسی''' (زاده‌ی ۱۳۳۹ در نوغان مشهد) با نام اصلی ابراهیم رئیس‌الساداتی بعد از اتمام دوره ابتدائی به حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد رفت. تحصیلات غیرحوزوی او تا مقطع ششم ابتدائی است. ابراهیم رئیسی پس از پایان کلاس ششم وارد حوزه‌‌ی علمیه شد. وی در ۱۵ سالگی از حوزه‌ی علمیه مشهد به حوزه‌ی علمیه قم رفت. او پس از انقلاب ضدسلطنتی بعنوان قاضی شرع در دوران حاکمیت خمینی انتخاب شد و در سرکوب و صدور احکام اعدام برای مخالفین سیاسی مشارکت داشت. وی یکی از اعضای هیأت مرگ بود. این هیأت در سال ۱۳۶۷ به فرمان خمینی تشکیل شد و در عرض مدت کوتاهی بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی را به جوخه‌ی اعدام سپرد. ابراهیم رئیسی یکی از نزدیک‌ترین نفرات خامنه‌ای نیز به شمار می‌رود. به گفته‌ی نزدیکان خامنه‌ای، در محافل رژیم ایران از وی به‌عنوان یکی از گزینه‌های جانشینی او نام برده می‌شود. آخوند رئیسی همچنین از سال ۱۳۷۰ به ‌مدت ۱۴ سال در کلاس‌های درس [[سید علی خامنه‌ای]] شرکت داشته است. ابراهیم رئیسی داماد آخوند احمد علم الهدی امام جمعه خامنه‌ای در مشهد است. ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۹۶ کاندید ریاست‌جمهوری شد و از نظر تحلیل‌گران کاندیدای خامنه‌ای به شمار می‌رفت. اما ایجاد شدن جنبش دادخواهی قتل‌عام ۶۷ که ابراهیم رئیسی یکی از عاملان اصلی آن بود، فضایی بسیار منفی علیه وی ایجاد کرد تا آنجا که رژیم ایران شکست او در انتخابات را پذیرفت. وی مجددا در سال ۱۴۰۰ برای ریاست جمهوری کاندید شد. در این انتخابات شورای نگهبان تمامی رقبای ابراهیم رئیسی را حذف کرد و او برنده‌ی انتخابات اعلام شد.


ابراهیم رئیسی توسط اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم شده و در لیست تحریم قرار دارد.
  ابراهیم رئیسی توسط اتحادیه‌ی اروپا و آمریکا تحریم شده و در لیست تحریم قرار دارد.


== ابراهیم رئیسی در ابتدای انقلاب ==
== ابراهیم رئیسی در ابتدای انقلاب ==
پس از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی]]، محمد بهشتی بر آن شد تا با هدف کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام، یک دوره آموزشی برای حدود ۷۰ نفر از طلاب قم که آنها را برای مسئولیت‌های مختلف در کشور مناسب تشخیص داده بود، برگزار نماید. ابراهیم رئیسی یکی از این طلاب برگزیده بود. مدرسه حقانی همان مدرسه‌یی است که توسط آخوندهایی همچون بهشتی، مشکینی، قدوسی و مصباح یزدی تأسیس شد و شاگردانش پس از انقلاب ۱۳۵۷ جذب مدیریت ارشد دستگاه‌های قضائی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم ایران شدند. ابراهیم رئیسی با کسانی چون آخوند فلاحیان، آخوند روح‌الله حسینیان، آخوند مصطفی پورمحمدی همکلاس بوده است.<ref>سایت حکومتی آستان نیوز، ۱۷ اسفند ۱۳۹۵</ref>  
پس از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی]]، محمد بهشتی بر آن شد تا با هدف کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام، یک دوره آموزشی برای حدود ۷۰ نفر از طلاب قم که آنها را برای مسئولیت‌های مختلف در کشور مناسب تشخیص داده بود، برگزار نماید. ابراهیم رئیسی یکی از این طلاب برگزیده بود. مدرسه حقانی همان مدرسه‌ای است که توسط آخوندهایی همچون بهشتی، مشکینی، قدوسی و مصباح یزدی تأسیس شد و شاگردانش پس از انقلاب ۱۳۵۷ به مدیریت ارشد دستگاه‌های قضائی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم ایران درآمدند. ابراهیم رئیسی با کسانی چون آخوند فلاحیان، آخوند روح‌الله حسینیان، آخوند مصطفی پورمحمدی همکلاس بوده است.<ref>سایت حکومتی آستان نیوز، ۱۷ اسفند ۱۳۹۵</ref>  


== ابراهیم رئیسی بعد از انقلاب ==
== ابراهیم رئیسی بعد از انقلاب ==
ابراهیم رئیسی در هنگام [[انقلاب ضدسلطنتی]] سال ۱۳۵۷، هجده ساله بود. مطالعه و بررسی سوابق وی، حتی روایت‌هایی که در حمد و ثنای وی نوشته شده حاکی از آن است که او در دوران اوج تحرکات انقلابیون علیه نظام سلطنتی در دهه‌ی ۱۳۵۰ فعالیت چندانی جز حضور در برخی تجمعها نداشت و تنها در شهرهای مشهد و قم با برخی آخوندها نشست و برخاست داشت.
   ابراهیم رئیسی در هنگام [[انقلاب ضدسلطنتی]] سال ۱۳۵۷، هجده ساله بود. مطالعه و بررسی سوابق وی، حتی روایت‌هایی که در حمد و ثنای وی نوشته شده حاکی از آن است که او در دوران اوج تحرکات انقلابیون علیه نظام سلطنتی در دهه‌ی ۱۳۵۰ فعالیت چندانی جز حضور در برخی تجمعها نداشت و تنها در شهرهای مشهد و قم با برخی آخوندها نشست و برخاست داشت.


ابراهیم رئیسی بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، مسیر متفاوتی را از سر گذراند و خیلی زود در مسیر نزدیکی هر چه بیشتر به هسته‌ی اصلی قدرت در نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی قرار گرفت.
  ابراهیم رئیسی بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، مسیر متفاوتی را از سر گذراند و خیلی زود در مسیر نزدیکی هر چه بیشتر به هسته اصلی قدرت در نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی قرار گرفت.


ابراهیم رئیسی در نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی به دعوت آخوند هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجدسلیمان، به این شهر رفت. ارتباط وی با مجموعه‌ی دادسرای نظام جمهوری اسلامی هم از همان‌جا آغاز شد.
  ابراهیم رئیسی در نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی به دعوت آخوند هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجدسلیمان، به این شهر رفت. ارتباط وی با مجموعه دادسرای نظام جمهوری اسلامی هم از همانجا آغاز شد.


سایت آستان نیوز در این رابطه می‌نویسد:  
سایت آستان نیوز در این رابطه می‌نویسد:


«در روزهای اول استقرار نظام، همچون برخی مناطق مرزی در کشور، اخبار خوبی از شهر مسجد سلیمان که پایگاه گروه‌های چپ و مارکسیست بود به گوش نمی‌رسید. اینگونه شد که حضرت امام برای ساماندهی اوضاع، آیت‌الله شیخ هادی مروی را بعنوان نماینده‌ی خود در این شهر منصوب فرمودند. به این ترتیب رئیسی به دعوت آن مرحوم، برای کمک در کار فرهنگی و اداره شهر همراه با گروهی از طلاب به مسجدسلیمان رفت و کلید ارتباط ایشان با مجموعه دادسرای انقلاب هم از همانجا زده شد».
  «در روزهای اول استقرار نظام، همچون برخی مناطق مرزی در کشور، اخبار خوبی از شهر مسجد سلیمان که پایگاه گروه‌های چپ و مارکسیست بود به گوش نمی‌رسید. اینگونه شد که حضرت امام برای ساماندهی اوضاع، آیت‌الله شیخ هادی مروی را بعنوان نماینده خود در این شهر منصوب فرمودند. به این ترتیب رئیسی به دعوت آن مرحوم، برای کمک در کار فرهنگی و اداره‌ی شهر همراه با گروهی از طلاب به مسجدسلیمان رفت و کلید ارتباط ایشان با مجموعه دادسرای انقلاب هم از همانجا زده شد».


یک‌ سال بعد ابراهیم رئیسی پس از برگشت از مسجد سلیمان، در حالی‌که ۱۹ سال بیش نداشت، بعنوان دادیار به دادستانی کرج فرستاده شد که کارش در آنجا اساساً بازجویی بود. دادستان انقلاب وقت، آخوند قدوسی، ابراهیم رئیسی را در آستانه‌ی ۲۰ سالگی به‌عنوان دادستان کرج منصوب کرد.
  یک‌ سال بعد ابراهیم رئیسی پس از برگشت از مسجد سلیمان، در حالیکه ۱۹ سال بیش نداشت، بعنوان دادیار به دادستانی کرج فرستاده شد که کارش در آنجا اساساً بازجویی بود. دادستان انقلاب وقت، آخوند قدوسی، ابراهیم رئیسی را در آستانه‌ی ۲۰ سالگی بعنوان دادستان کرج منصوب کرد.


پس از چند ماه، به‌صورت همزمان و با حفظ سمت، بعنوان دادستان همدان نیز منصوب شد. او با توجه به فاصله حدوداً ۳۴۰ کیلومتری این دو شهر، نیمی از هفته را در کرج و نیم دیگر را در همدان به‌سر می‌برد تا این‌که بعد از چهار ماه به‌طور کامل در همدان مستقر شد.<ref name=":0" />
  پس از چند ماه، بصورت همزمان و با حفظ سمت، بعنوان دادستان همدان نیز منصوب شد. او با توجه به فاصله‌ی حدوداً ۳۴۰ کیلومتری این دو شهر، نیمی از هفته را در کرج و نیم دیگر را در همدان بسر می‌برد تا این‌که بعد از چهار ماه بطور کامل در همدان مستقر شد.[[ابراهیم رئیسی#cite note-:0-2|<sup>[۲]</sup>]]


ابراهیم رئیسی تا سال ۱۳۶۳، در دادستانی همدان بود؛ پس از کنار گذاشته شدن [[اسدالله لاجوردی]] از دادستانی انقلاب مرکز، و انتصاب آخوند رازینی به این سمت، ابراهیم رئیسی به حکم خمینی به معاونت دادستان انقلاب مرکز منصوب شد.
  ابراهیم رئیسی تا سال ۱۳۶۳، در دادستانی همدان بود؛ پس از کنار گذاشته شدن [[اسدالله لاجوردی]] از دادستانی انقلاب مرکز، و انتصاب آخوند رازینی به این سمت، ابراهیم رئیسی به حکم خمینی به معاونت دادستان انقلاب مرکز منصوب شد.


در آن زمان دادستانی مرکز سه معاونت به نامهای معاونت اقتصادی، معاونت قاچاق مواد مخدر و معاونت گروهکی داشت.
  در آن زمان دادستانی مرکز سه معاونت به نامهای معاونت اقتصادی، معاونت قاچاق مواد مخدر و معاونت گروهکی داشت.


ابراهیم رئیسی که آن موقع ۲۴ ساله بود به‌ریاست معاونت موسوم به گروهکی رسید. در طول دهه شصت و از جمله در هیأت مرگ در قتل‌‌عام‌های تابستان ۱۳۶۷، با سمت جانشین دادستان انقلاب در اعدام زندانیان شرکت داشت.<ref name=":0">[https://www.iran-efshagari.com/%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%af/ رئیسی را بشناسید - وب سایت ایران افشاگر]</ref>  
  ابراهیم رئیسی که آن موقع ۲۴ ساله بود به‌ریاست معاونت موسوم به گروهکی رسید. در طول دهه‌ی شصت و از جمله در هیأت مرگ در قتل‌عامهای تابستان ۱۳۶۷، با سمت جانشین دادستان انقلاب در اعدام زندانیان شرکت داشت.[[ابراهیم رئیسی#cite note-:0-2|<sup>[۲]</sup>]]


== ابراهیم رئیسی از اعضای هیأت مرگ ==
== ابراهیم رئیسی از اعضای هیأت مرگ ==
[[پرونده:هیئت مرگ.PNG|بندانگشتی]]
[[پرونده:هیئت مرگ.PNG|بندانگشتی]]
بدنبال فرمان خمینی در تابستان ۱۳۶۷، بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی که اغلب از هواداران مجاهدین خلق بودند در زندان‌های اوین، گوهردشت و سایر زندان‌های رژیم ایران اعدام شدند. ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستان تهران بود، همراه با حسین‌علی نیری، حاکم شرع ۱ تهران، مرتضی اشراقی، دادستان تهران، مصطفی پورمحمدی معاون و نماینده وزارت اطلاعات و اسماعیل شوشتری رئیس سازمان اداره‌ی زندانها، از اعضای کمیته‌ی مرکزی تصمیم‌گیرنده این اعدام‌ها درهیأت مرگ بودند. این هیأت بعد از پذیرش آتش‌بس در ۲۷ تیر ماه ۱۳۶۷ از سوی خمینی مأموریت یافته بود تا تکلیف زندانیان سیاسی را که هم‌چنان مقاوم و سر موضع بودند، روشن کند.<ref name=":0" />
   بدنبال فرمان خمینی در تابستان ۱۳۶۷، بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی که اغلب از هواداران مجاهدین خلق بودند در زندانهای اوین، گوهردشت و سایر زندان‌های رژیم ایران اعدام شدند. ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستان تهران بود، همراه با حسین‌علی نیری، حاکم شرع ۱ تهران، مرتضی اشراقی، دادستان تهران، مصطفی پورمحمدی معاون و نماینده وزارت اطلاعات و اسماعیل شوشتری رئیس سازمان اداره زندانها، از اعضای کمیته‌ی مرکزی تصمیم‌گیرنده این اعدام‌ها در هیأت مرگ بودند. این هیأت بعد از پذیرش آتش‌بس در ۲۷ تیر ماه ۱۳۶۷ از سوی خمینی مأموریت یافته بود تا تکلیف زندانیان سیاسی را که همچنان مقاوم و سر موضع بودند، روشن کند.[[ابراهیم رئیسی#cite note-:0-2|<sup>[۲]</sup>]]


در همین رابطه مسعود ابویی زندانی ۸ ساله که در مقطع قتل‌عام ۶۷ در زندان اوین بوده است طی یک مصاحبه با تلویزیون «سیمای آزادی» متعلق به اپوزسیون ایران ضمن توصیف محل کار هیأت مرگ می‌گوید:<blockquote>میزها را در این اتاق بصورت L چیده بودند. پشت دو میز روبرو حاکم شرع یک تهران آخوند نیری نشسته بود. سمت راستش آخوند پورمحمدی بود. در سمت راست اتاق به ترتیب از اول زمانی نماینده وزارت اطلاعات (که گفته می‌شد اسم اصلیش موسی واعظی است) نشسته بود. نفر بعد از او آخوند رئیسی بود که بدون عبا و عمامه با یک پیراهن سفید و ریش سیاه نسبتا بلند نشسته بود. بعد از او اشراقی بود که با یک کت و شلوار قهوه‌ای با راه راه نازک کرم رنگ نشسته بود. مجتبی حلوایی و دیگرانی همچون سیدمجید و غیره هم رفت وآمد داشتند.</blockquote><blockquote>نیری به سبیل‌هایم اشاره کرد و گفت سبیل‌های بلندت نشان می‌دهد که منافق سر موضع هستی. گفتم مگر اینها ملاک است. من چند ماه است انفرادی هستم و وسیله‌یی برای اصلاح نداشتم. اشراقی گفت نه اینها ملاک نیست ملاک آنچه در قلب توست می‌باشد. اما نیری داد زد بله بله همین‌ها ملاک است. اشراقی پرسید تحصیلات. چون می‌دانستم روی دانشجو بودن حساس هستند گفتم دیپلم. (پرونده دستش نبود). رئيسی و یک نفر دیگر مشغول خواندن پرونده من بودند که آن نفر به من می‌گفت چرا به پدر و مادر خودتان رحم نمی‌کنید که ناگهان رئيسی با خواندن سابقه خانوادگی ما خطاب به نیری بلند گفت اوه اوه حاج‌آقا خانواده او هم منافق هستند. پدر و مادرش زندان بودند. پدرش خلع لباس شده و بقیه‌شان هم یا اعدام شدند یا زندان بودند. من حس کردم یک دلیل دیگر برای اعدامم به پرونده اضافه شده است. رئیسی و آن فرد پرونده را به نیری دادند. </blockquote><blockquote>من در آبان ۶۸ از زندان آزاد شدم. یک بار دیگر در سال ۶۹ در پیگیری وضعیت شناسنامه و تعیین تکلیف موضوع سربازی نیاز به استعلامی از زندان اوین بود که شخصا برای آن مراجعه کردم. دوباره به شخص ابراهیم رئیسی ارجاع داده شدم. او باز هم بدون عبا و عمامه بود. یادآور همان هیأت مرگ. پرونده من دست او بود و دستور لازم را او صادر کرد.</blockquote><blockquote>یکی دیگر از شاهدین قتل‌عام فریده گودرزی طی مصاحبه‌ای به ”الریاض“ گفت:<ref>الریاض - جلاد در مقام [https://news.mojahedin.org/i/%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%AF--%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1 ریاست‌جمهوری]</ref></blockquote><blockquote>من فریده گودرزی از بازماندگان و شاهدان و از خانواده‌های شهدای قتل‌عام ۱۹۸۸ هستم. در سال۱۹۸۳ به جرم هواداری از سازمان مجاهدین دستگیر و به مدت نزدیک به ۶سال در زندانهای همدان و نهاوند از نزدیک شاهد جنایات دژخیم جنایتکار ابراهیم رئیسی بودم که می‌خواهم از این فرصت استفاده کرده و به گوشه‌یی از سوابق جنایات رئیسی اشاره کنم. رئیسی یا همان قاتل مجاهدین از سن ۲۱سالگی در حالی‌که سواد چندانی به‌خصوص سواد حوزوی نداشت در سال۱۹۸۲ همزمان دادستان دادگاههای کرج و همدان بود.</blockquote><blockquote>وقتی که من در تابستان سال۱۹۸۳ در همدان دستگیر شدم نه ماهه باردار بودم و تا تولد فرزندم چند روزی بیشتر زمان نداشتم. از همان ساعت اول دستگیری با وجود آنکه وضعیت جسمی خوبی نداشتم مرا همانند تمامی زندانیان دیگر به اتاق شکنجه بردند. اتاقی با تختی در وسط آن و تعدادی کابل‌های برق با قطرهای مختلف، خونی که در کف اتاق ریخته شده بود حاکی از آن بود که قبل از من زندانیان دیگری را شکنجه کرده بودند. هنگامی که شکنجه می‌شدم، ۷ـ۸ نفر در اطاق و بالای سرم حضور داشتند که یکی از آنها همین قاتل جنایتکار، رئیسی بود. البته من تا مدتی نمی‌دانستم که او کیست و فکر می‌کردم که یکی از بازجویان شکنجه‌گر است. بعد از مدتی فهمیدم که این شخص دادستان دادگاه همدان است. که از سال۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ به‌عنوان دادستان دادگاه استان همدان در صدور حکم حبس و شکنجه و اعدام بسیاری زندانیان سیاسی به‌خصوص هواداران سازمان مجاهدین به‌طور مستقیم دخالت داشته است و باید تأکید کنم که در مقام دادستان شخصاً در اجرای احکام اعدام در صحنه حضور داشت. همین‌طور در اتاقهای شکنجه خودش شاهد شکنجه شدن زندانیان بود. از جمله زندانیان مجاهد بهجت صدوقیان، فخری غلامی، مهناز صحراکار که دختری ۱۶ ـ ۱۷ساله بود و قبل از اعدام پاسداران به او تجاوز کرده بودند، مینا عبدلی، علی عطایی، احد رئیسی، بهزاد افصحی، هاشم صالحی، کامران رفیعی و تعداد زیادی از زندانیان که در زندانهای همدان، نهاوند، ملایر منتقل و اعدام شدند.</blockquote><blockquote>حسین فارسی به الریاض گفت: رئیسی در جریان قتل‌عام، هر چند رسماً جانشین دادستان بوده اما در هیأت مرگ عضویت داشت و احکام اعدام را امضا می‌کرد از جمله حکم اعدام برادر خودم حسن فارسی را همین آخوند جنایتکار امضا کرد. </blockquote><blockquote>نصرالله مرندی به ”الریاض“: زمانی که من به راهروی مرگ برده شدم، دو طرف راهرو مملو از زندانی بود که منتظر بودند به نزد هیأت مرگ برده شوند و بسیاری از آنها را که دوستانم بودند، می‌شناختم و نزدیک ظهر بود که من را پیش هیأت مرگ بردند که متشکل از: رئیسی - اشراقی -نیری - پور محمدی و شوشتری بودند.</blockquote><blockquote>محمد زند به ”الریاض“: رئیسی برادرم را به‌جای من اعدام کرد. قتل‌عام در زندان گوهردشت از ۳۰ ژوئن شروع شد دو روز قبلش یعنی پنجشنبه‌ شب بود که من و چند نفر از بچه‌ها را بیرون بردند. . پرسیدند اتهامتان چیست. گفتیم هوادار مجاهدین هستیم. پاسداران ما را وحشیانه مورد ضرب‌وشتم قرار دادند بطوریکه من یک دنده‌ام و هم‌چنین شصت پایم شکست و بعد ما را به داخل بند فرستادند و گفتند شنبه سراغتان می‌آئیم. روز شنبه همان اسامی را خواندند ولی به جای من برادرم رضا زند رو اشتباهی بردند. سه بار مقابل هیأت مرگ قرار گرفتم که رئیسی هم در آن بود. </blockquote><blockquote>رضا شمیرانی به ”الریاض“: جلاد ”رئیسی“ کمیته مرگ تشویق کرد که مرا اعدام کند.</blockquote><blockquote>رضا شمیرانی شهروند سوئیس و زندانی سیاسی شناخته شده‌ای است که بیش از ده سال و در زمان کشتار سال۱۹۸۸ در زندان بدنام اوین تهران، زندانی بوده است.</blockquote><blockquote>رضا شمیرانی به ”الریاض“ گفت: ساعت ۲ بعدازظهر ۲۸اوت ۱۹۸۸ (۶ شهریور ۱۳۶۷)، یکی از پاسداران مرا به اتاق کمیته مرگ برد... یک نفر دیگر با لباس غیرنظامی در کنار پورمحمدی نشسته بود که من آن زمان او را نمی‌شناختم، اما وی بسیار فعال بود و نقش بسیار مهمی در تحریک آخوند نیری داشت. در آن زمان، من فکر کردم که او عامل وزارت اطلاعات است، اما بعداً و وقتی عکس او را دیدم، فهمیدم این آخوند جلاد ابراهیم رئیسی است.</blockquote><blockquote>محمود رویایی به ”الریاض“ گفت: من اولین بار ابراهیم رئیسی‌ را روز چهارشنبه ۱۲مرداد در هیأت مرگ، زندان گوهردشت دیدم. </blockquote>
  در همین رابطه مسعود ابویی زندانی ۸ ساله که در مقطع قتل‌عام ۶۷ در زندان اوین بوده است طی یک مصاحبه با تلویزیون «سیمای آزادی» متعلق به اپوزیسیون ایران ضمن توصیف محل کار هیأت مرگ می‌گوید:
 
  میزها را در این اتاق بصورت L چیده بودند. پشت دو میز روبرو حاکم شرع یک تهران آخوند نیری نشسته بود. سمت راستش آخوند پورمحمدی بود. در سمت راست اتاق به ترتیب از اول زمانی نماینده وزارت اطلاعات (که گفته می‌شد اسم اصلیش موسی واعظی است) نشسته بود. نفر بعد از او آخوند رئیسی بود که بدون عبا و عمامه با یک پیراهن سفید و ریش سیاه نسبتا بلند نشسته بود. بعد از او اشراقی بود که با یک کت و شلوار قهوه‌ای با راه راه نازک کرم رنگ نشسته بود. مجتبی حلوایی و دیگرانی همچون سیدمجید و غیره هم رفت وآمد داشتند.
 
  نیری به سبیل‌هایم اشاره کرد و گفت سبیل‌های بلندت نشان می‌دهد که منافق سر موضع هستی. گفتم مگر اینها ملاک است. من چند ماه است انفرادی هستم و وسیله‌ای برای اصلاح نداشتم. اشراقی گفت نه اینها ملاک نیست ملاک آنچه در قلب توست می‌باشد. امِا نیری داد زد بله بله همین‌ها ملاک است. اشراقی پرسید تحصیلات. چون می‌دانستم روی دانشجو بودن حساس هستند گفتم دیپلم. (پرونده دستش نبود). رئيسی و یک نفر دیگر مشغول خواندن پرونده من بودند که آن نفر به من می‌گفت چرا به پدر و مادر خودتان رحم نمی‌کنید که ناگهان رئيسی با خواندن سابقه‌ی خانوادگی ما خطاب به نیری بلند گفت اوه اوه حاج‌آقا خانواده او هم منافق هستند. پدر و مادرش زندان بودند. پدرش خلع لباس شده و بقیه‌شان هم یا اعدام شدند یا زندان بودند. من حس کردم یک دلیل دیگر برای اعدامم به پرونده اضافه شده است. رئیسی و آن فرد، پرونده را به نیری دادند.
 
  من در آبان ۶۸ از زندان آزاد شدم. یک بار دیگر در سال ۶۹ در پیگیری وضعیت شناسنامه و تعیین تکلیف موضوع سربازی نیاز به استعلامی از زندان اوین بود که شخصاً برای آن مراجعه کردم. دوباره به شخص ابراهیم رئیسی ارجاع داده شدم. او باز هم بدون عبا و عمامه بود. یادآور همان هیأت مرگ. پرونده‌ی من دست او بود و دستور لازم را او صادر کرد.
 
  یکی دیگر از شاهدین قتل‌عام فریده گودرزی طی مصاحبه‌ای به ”الریاض“ گفت:[[ابراهیم رئیسی#cite note-3|<sup>[۳]</sup>]]
 
  من فریده گودرزی از بازماندگان و شاهدان و از خانواده‌های شهدای قتل‌عام ۱۹۸۸ هستم. در سال۱۹۸۳ به جرم هواداری از سازمان مجاهدین دستگیر و به مدت نزدیک به ۶ سال در زندانهای همدان و نهاوند از نزدیک شاهد جنایات دژخیم جنایتکار ابراهیم رئیسی بودم که می‌خواهم از این فرصت استفاده کرده و به گوشه‌ای از سوابق جنایات رئیسی اشاره کنم. رئیسی یا همان قاتل مجاهدین از سن ۲۱ سالگی در حالیکه سواد چندانی بخصوص سواد حوزوی نداشت در سال ۱۹۸۲ همزمان دادستان دادگاههای کرج و همدان بود.
 
  وقتیکه من در تابستان سال ۱۹۸۳ در همدان دستگیر شدم نه ماهه باردار بودم و تا تولد فرزندم چند روزی بیشتر زمان نداشتم. از همان ساعت اول دستگیری با وجود آنکه وضعیت جسمی خوبی نداشتم مرا همانند تمامی زندانیان دیگر به اتاق شکنجه بردند. اتاقی با تختی در وسط آن و تعدادی کابل‌های برق با قطرهای مختلف، خونی که در کف اتاق ریخته شده بود حاکی از آن بود که قبل از من زندانیان دیگری را شکنجه کرده بودند. هنگامیکه شکنجه می‌شدم، ۷ ـ ۸ نفر در اطاق و بالای سرم حضور داشتند که یکی از آنها همین قاتل جنایتکار، رئیسی بود. البته من تا مدتی نمی‌دانستم که او کیست و فکر می‌کردم که یکی از بازجویان شکنجه‌گر است. بعد از مدتی فهمیدم که این شخص دادستان دادگاه همدان است. که از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ بعنوان دادستان دادگاه استان همدان در صدور حکم حبس و شکنجه و اعدام بسیاری زندانیان سیاسی بخصوص هواداران سازمان مجاهدین بطور مستقیم دخالت داشته است و باید تأکید کنم که در مقام دادستان شخصاً در اجرای احکام اعدام در صحنه حضور داشت. همینطور در اتاقهای شکنجه خودش شاهد شکنجه‌شدن زندانیان بود. از جمله زندانیان مجاهد بهجت صدوقیان، فخری غلامی، مهناز صحراکار که دختری ۱۶ ـ ۱۷ ساله بود و قبل از اعدام پاسداران به او تجاوز کرده بودند، مینا عبدلی، علی عطایی، احد رئیسی، بهزاد افصحی، هاشم صالحی، کامران رفیعی و تعداد زیادی از زندانیان که در زندانهای همدان، نهاوند، ملایر بودند، منتقل و اعدام شدند.
 
  حسین فارسی به الریاض گفت: رئیسی در جریان قتل‌عام، هر چند رسماً جانشین دادستان بوده امِا در هیأت مرگ عضویت داشت و احکام اعدام را امضاء می‌کرد از جمله حکم اعدام برادر خودم حسن فارسی را همین آخوند جنایتکار امضاء کرد.
 
  نصرالله مرندی به ”الریاض“: زمانی که من به راهروی مرگ برده شدم، دو طرف راهرو مملو از زندانی بود که منتظر بودند به نزد هیأت مرگ برده شوند و بسیاری از آنها را که دوستانم بودند، می‌شناختم و نزدیک ظهر بود که من را پیش هیأت مرگ بردند که متشکل از: رئیسی ـ اشراقی ـ نیری ـ پورمحمدی و شوشتری بودند.
 
  محمد زند به ”الریاض“: رئیسی برادرم را بجای من اعدام کرد. قتل‌عام در زندان گوهردشت از ۳۰ ژوئن شروع شد دو روز قبلش یعنی پنجشنبه‌شب بود که من و چند نفر از بچه‌ها را بیرون بردند؛ پرسیدند اتهامتان چیست؟ گفتیم هوادار مجاهدین هستیم. پاسداران ما را وحشیانه مورد ضرب‌وشتم قرار دادند بطوریکه من یک دنده‌ام و همچنین شصت پایم شکست و بعد ما را به داخل بند فرستادند و گفتند شنبه سراغتان می‌آئیم. روز شنبه همان اسامی را خواندند ولی بجای من برادرم رضا زند رو اشتباهی بردند. سه بار مقابل هیأت مرگ قرار گرفتم که رئیسی هم در آن بود.
 
  رضا شمیرانی به ”الریاض“: جلاد ”رئیسی“ کمیته‌ی مرگ تشویق کرد که مرا اعدام کند
 
  رضا شمیرانی شهروند سوئیس و زندانی سیاسی شناخته شده‌ای است که بیش از ده سال و در زمان کشتار سال ۱۹۸۸ در زندان بدنام اوین تهران، زندانی بوده است.
 
  رضا شمیرانی به ”الریاض“ گفت: ساعت ۲ بعدازظهر ۲۸ اوت ۱۹۸۸ (۶ شهریور ۱۳۶۷)، یکی از پاسداران مرا به اتاق کمیته مرگ برد ... یک نفر دیگر با لباس غیرنظامی در کنار پورمحمدی نشسته بود که من آن زمان او را نمی‌شناختم، امِا وی بسیار فعال بود و نقش بسیار مهمی در تحریک آخوند نیری داشت. در آن زمان، من فکر کردم که او عامل وزارت اطلاعات است، امِا بعداً وقتی عکس او را دیدم، فهمیدم این آخوند جلاد ابراهیم رئیسی است.
 
  محمود رؤیایی به ”الریاض“ گفت: من اولین بار ابراهیم رئیسی‌ را روز چهارشنبه ۱۲مرداد در هیأت مرگ، زندان گوهردشت دیدم.


== فرمان خمینی درباره با قتل‌ عام ==
== فرمان خمینی درباره با قتل‌ عام ==


=== فرمان اول ===
=== فرمان اول ===
… کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام هستند… رحم بر محاربین ساده‏‌اندیشی است، قاطعیت… از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه خود نسبت به دشمنان رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند… والسلام‪.
   ... کسانیکه در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام هستند ... رحم بر محاربین ساده‏‌اندیشی است، قاطعیت ... از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه خود نسبت به دشمنان رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع بعهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند ... والسلام‪.


=== فرمان دوم ===
=== فرمان دوم ===
هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگی به وضع پرونده‏‌ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است.
   هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگی به وضع پرونده‏‌ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است.


(روح‌‏الله الموسوی الخمینی)
(روح‌‏الله الموسوی الخمینی)


== اعتراض آیت‌الله منتظری به رئیسی ==
== اعتراض آیت‌الله منتظری به رئیسی ==
احمد منتظری فرزند بزرگ حسین‌علی منتظری در ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، یک فایل صوتی در جلسه‌ای از پدرش منتشر کرد. در این فایل آیت‌الله منتظری خطاب به ابراهیم رئیسی که می‌خواهد از او برای اعدام تأییدیه بگیرد، می‌گوید:
   احمد منتظری فرزند بزرگ حسین‌علی منتظری در ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، یک فایل صوتی در جلسه‌ای از پدرش منتشر کرد. در این فایل آیت‌الله منتظری خطاب به ابراهیم رئیسی که می‌خواهد از او برای اعدام تأییدیه بگیرد، می‌گوید:


«این اعدام‌ها بزرگ‌ترین جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی است و تاریخ ما را به دلیل این جنایت محکوم می‌کند».  
  «این اعدامها بزرگ‌ترین جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی است و تاریخ ما را بدلیل این جنایت محکوم می‌کند».


او مقام‌های قضایی که در جلسه حاضر بودند را مسئول این اعدام‌ها و جنایت‌کار می‌خواند. مقامات قضایی در جلسه عبارت بودند از: حسین‌علی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی، و مصطفی پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات وقت در زندان اوین.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f4_ibrahim_raeisi_new_head_judiciary_system/29809201.html ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس قوه قضاییه - وب سایت رادیو فردا]</ref>
  او مقام‌های قضائی که در جلسه حاضر بودند را مسئول این اعدامها و جنایتکار می‌خواند. مقامات قضائی در جلسه عبارت بودند از: حسین‌علی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی، و مصطفی پورمحمدی نماینده‌ی وزارت اطلاعات وقت در زندان اوین.[[ابراهیم رئیسی#cite note-4|<sup>[۴]</sup>]]


=== قسمتی از فایل صوتی آقای منتظری ===
=== قسمتی از فایل صوتی آقای منتظری ===
خط ۱۱۱: خط ۱۳۷:
ابراهیم رئیسی که در جریان قتل‌عام ۱۳۶۷، اعتماد ویژه خمینی را به دست آورده بود، پس از پایان قتل‌عام‌ها از طرف خمینی مورد تقدیر قرار گرفت.
ابراهیم رئیسی که در جریان قتل‌عام ۱۳۶۷، اعتماد ویژه خمینی را به دست آورده بود، پس از پایان قتل‌عام‌ها از طرف خمینی مورد تقدیر قرار گرفت.


[[خمینی]] در ۱۱ دیماه ۱۳۶۷ پس از اشراف به سرسپردگی ابراهیم رئیسی که آن موقع بلحاظ رسمی معاون دادستان انقلاب تهران بود، او را برای یک هیأت دو نفره در کنار آخوند نیری انتخاب کرد؛ این دو نفر مأموریت یافتند تا بدون پیچ و خم‌های اداری به سرعت احکام شرع شامل بریدن دست و پا و سنگسار و اعدام را در کشور دنبال و صادر کنند.<ref name=":0" />
[[خمینی]] در ۱۱ دیماه ۱۳۶۷ پس از اشراف به سرسپردگی ابراهیم رئیسی که آن موقع بلحاظ رسمی معاون دادستان انقلاب تهران بود، او را برای یک هیأت دو نفره در کنار آخوند نیری انتخاب کرد؛ این دو نفر مأموریت یافتند تا بدون پیچ و خم‌های اداری به سرعت احکام شرع شامل بریدن دست و پا و سنگسار و اعدام را در کشور دنبال و صادر کنند.<ref name=":0">[https://www.iran-efshagari.com/%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%af/ رئیسی را بشناسید - وب سایت ایران افشاگر]</ref>


=== حکم خمینی به نیری و ابراهیم رئیسی ===
=== حکم خمینی به نیری و ابراهیم رئیسی ===
۱٬۳۰۴

ویرایش

منوی ناوبری