۱۰٬۴۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
وی در مجلس سنا با گروهی افراطی از جمهوری خواهان روبرو شد که خواهان بیعت و توبه کامل از سوی کنفدراسیونهای سابق بودند. قبل از اینکه به این بحث سیاسی پرداخته شود، لینکلن ترور شد. | وی در مجلس سنا با گروهی افراطی از جمهوری خواهان روبرو شد که خواهان بیعت و توبه کامل از سوی کنفدراسیونهای سابق بودند. قبل از اینکه به این بحث سیاسی پرداخته شود، لینکلن ترور شد. | ||
== تاریخچه زندگی آبراهام لینکلن == | |||
آبراهام لینکلن در تاریخ دوازدهم فوریه سال ۱۸۰۹ میلادی در یک خانواده فقیر، در کلبهای چوبی از مزرعه ی «سینکینگ اسپرینگ» واقع در هاردین کانتری، ایالت کنتاکی آمریکا دیده به جهان گشود. «توماس لینکلن» و «نانسی هانکز» پدر و مادر آبراهام بودند. پس از دنیا آمدن وی، خانواده لینکلن تصمیم گرفتند به سمت شهر «بری ایندیانا» مهاجرت کنند. آبراهام بعدها متوجه شد این نقل مکان به خاطر بردهداری و مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در ایالت کنتاکی صورت گرفته است. فقری که خانوادهی لینکلن با آن دست و پنجه نرم می کرد، به اندازهای بود که تنها سرمایهی آنها یک تبر بود که پدر آبراهام از آن برای گذراندن زندگی استفاده میکرد. پس از رسیدن به شهر ایندیانا، پدر آبراهام یک کلبه چوبی بدون در و پنجره ساخت. به خاطر تنگدستی زیاد نتوانسته بود آن طور که باید خانه را مجهز کند به گونهای که حتی کف خانه نیز پر از علفهای وحشی بود. پدر خانواده برای آنها رختخواب هایی فراهم کرده بود که تشک آن با برگهای خشک درختان پر شده بود. یک چهارپایه به همراه یک میز و یک کتاب مقدس تمام دارایی خانواده لینکلن محسوب میشد. | آبراهام لینکلن در تاریخ دوازدهم فوریه سال ۱۸۰۹ میلادی در یک خانواده فقیر، در کلبهای چوبی از مزرعه ی «سینکینگ اسپرینگ» واقع در هاردین کانتری، ایالت کنتاکی آمریکا دیده به جهان گشود. «توماس لینکلن» و «نانسی هانکز» پدر و مادر آبراهام بودند. پس از دنیا آمدن وی، خانواده لینکلن تصمیم گرفتند به سمت شهر «بری ایندیانا» مهاجرت کنند. آبراهام بعدها متوجه شد این نقل مکان به خاطر بردهداری و مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در ایالت کنتاکی صورت گرفته است. فقری که خانوادهی لینکلن با آن دست و پنجه نرم می کرد، به اندازهای بود که تنها سرمایهی آنها یک تبر بود که پدر آبراهام از آن برای گذراندن زندگی استفاده میکرد. پس از رسیدن به شهر ایندیانا، پدر آبراهام یک کلبه چوبی بدون در و پنجره ساخت. به خاطر تنگدستی زیاد نتوانسته بود آن طور که باید خانه را مجهز کند به گونهای که حتی کف خانه نیز پر از علفهای وحشی بود. پدر خانواده برای آنها رختخواب هایی فراهم کرده بود که تشک آن با برگهای خشک درختان پر شده بود. یک چهارپایه به همراه یک میز و یک کتاب مقدس تمام دارایی خانواده لینکلن محسوب میشد. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۴: | ||
این خانواده در مارس ۱۸۳۰ دوباره به ایلینوی مهاجرت کردند. پدرش دوباره خانواده را به شهر کولز منتقل کرد، لینکلن ۲۲ ساله بهتنهایی وارد عمل شده و برای خود درآمدی کسب کرد. | این خانواده در مارس ۱۸۳۰ دوباره به ایلینوی مهاجرت کردند. پدرش دوباره خانواده را به شهر کولز منتقل کرد، لینکلن ۲۲ ساله بهتنهایی وارد عمل شده و برای خود درآمدی کسب کرد. | ||
=== سنین جوانی و تحصیل آبراهام لینکلن === | |||
لینکلن در سرحدات کنتاکی به دنیا آمد و برای زندگی و آموختن بسیار تلاش کرد. پنج ماه پیش از آنکه از سوی حزب برای ریاست جمهوری نامزد شود در مورد زندگی خود نوشت: «من ۱۲ فوریه سال ۱۸۰۹ در کنتاکی بدنیا آمدم. والدین من هردو متولد ویرجینیا و از خانواده ای معمولی بودند. مادرم وقتی ده ساله بودم درگذشت …هشت ساله بودم که از کنتاکی به ایندیانا رفتیم. آنجا منطقه ای وحشی بود و در جنگلهایش خرس و حیوانات وحشی بسیاری زندگی می کردند و من در چنین جایی بزرگ شدم. هرچند خواندن و نوشتن و حل مسایل ریاضی را آموختم اما چیز چندان زیادی نمیدانستم.» | لینکلن در سرحدات کنتاکی به دنیا آمد و برای زندگی و آموختن بسیار تلاش کرد. پنج ماه پیش از آنکه از سوی حزب برای ریاست جمهوری نامزد شود در مورد زندگی خود نوشت: «من ۱۲ فوریه سال ۱۸۰۹ در کنتاکی بدنیا آمدم. والدین من هردو متولد ویرجینیا و از خانواده ای معمولی بودند. مادرم وقتی ده ساله بودم درگذشت …هشت ساله بودم که از کنتاکی به ایندیانا رفتیم. آنجا منطقه ای وحشی بود و در جنگلهایش خرس و حیوانات وحشی بسیاری زندگی می کردند و من در چنین جایی بزرگ شدم. هرچند خواندن و نوشتن و حل مسایل ریاضی را آموختم اما چیز چندان زیادی نمیدانستم.» | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۱: | ||
آبراهام لینکلن پس از آشنا شدن با «ماری تاد لینکلن» در چهارم نوامبر ۱۸۴۲ با وی رسما ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های روبرت تاد، ادوارد بیکر، ویلیام والاس و توماس تاد بود. که به جز یکی بقیه در کودکی مردند. | آبراهام لینکلن پس از آشنا شدن با «ماری تاد لینکلن» در چهارم نوامبر ۱۸۴۲ با وی رسما ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های روبرت تاد، ادوارد بیکر، ویلیام والاس و توماس تاد بود. که به جز یکی بقیه در کودکی مردند. | ||
'''آغاز فعالیت حرفه ای''' | === '''آغاز فعالیت حرفه ای''' === | ||
آبراهام لینکلن در حالیکه در مزرعه کار میکرد و یا زمانیکه در ایلینوی مغازهدار بود برای آموختن تلاش بسیاری کرد. در جنگ با سرخپوستان، کاپیتان ارتش بود. هشت سال در مجلس ایلینوی خدمت کرد وچندین سال در دادگاههای محلی کار کرد. یکی از همکارانش در مورد او گفته است:« جاه طلبیهای اومانند موتور کوچکی است که استراحت برایش معنی ندارد.» | آبراهام لینکلن در حالیکه در مزرعه کار میکرد و یا زمانیکه در ایلینوی مغازهدار بود برای آموختن تلاش بسیاری کرد. در جنگ با سرخپوستان، کاپیتان ارتش بود. هشت سال در مجلس ایلینوی خدمت کرد وچندین سال در دادگاههای محلی کار کرد. یکی از همکارانش در مورد او گفته است:« جاه طلبیهای اومانند موتور کوچکی است که استراحت برایش معنی ندارد.» | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۰: | ||
آبراهام لینکلن در سال ۱۸۶۴ برای بار دوم در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. در این ایام ایالات متحده آمریکا در جنگ با ایالتهای هم پیمان علیه دولت فدرال، به پیروزیهایی دست یافت. جنگ رو به پایان بود. آبراهام لینکلن در رابطه با آتش بس و شرایط برقراری صلح انعطاف پذیر بود. او جنوبیها را تشویق کرد که سلاح بر زمین گذاشته و به سرعت بار دیگر به ایالات متحده بپیوندند. | آبراهام لینکلن در سال ۱۸۶۴ برای بار دوم در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. در این ایام ایالات متحده آمریکا در جنگ با ایالتهای هم پیمان علیه دولت فدرال، به پیروزیهایی دست یافت. جنگ رو به پایان بود. آبراهام لینکلن در رابطه با آتش بس و شرایط برقراری صلح انعطاف پذیر بود. او جنوبیها را تشویق کرد که سلاح بر زمین گذاشته و به سرعت بار دیگر به ایالات متحده بپیوندند. | ||
'''آبراهام لینکلن و برده داری''' | === '''آبراهام لینکلن و برده داری''' === | ||
آبراهام لینکلن در سال 1834 بهعنوان عضوی از قوه مقننه ایالت ایلینوی از سیاست ویگ و زیرساختهای تحت حمایت دولت و تعرفههای حفاظتی حمایت کرد. این درک سیاسی باعث شد تا او مباحث موجود در مورد بردهداری را نه بهعنوان یك اشتباه اخلاقی بلکه بهعنوان مانعی برای توسعه اقتصادی تدوین كند. | آبراهام لینکلن در سال 1834 بهعنوان عضوی از قوه مقننه ایالت ایلینوی از سیاست ویگ و زیرساختهای تحت حمایت دولت و تعرفههای حفاظتی حمایت کرد. این درک سیاسی باعث شد تا او مباحث موجود در مورد بردهداری را نه بهعنوان یك اشتباه اخلاقی بلکه بهعنوان مانعی برای توسعه اقتصادی تدوین كند. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۱۹: | ||
در سال 1857، دیوان عالی کشور تصمیم بحثبرانگیزی صورت داد مبنی بر اینکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تبعه نبوده و از حقوق ذاتی برخوردار نیستند. گرچه لینکلن احساس میکرد که آمریکاییهای آفریقاییتبار با زنان برابر نیستند، اما او معتقد بود که بنیانگذاران آمریکا قصد دارند حقوق غیرقابلانکار خاصی برای تمامی مردان ایجاد کنند. | در سال 1857، دیوان عالی کشور تصمیم بحثبرانگیزی صورت داد مبنی بر اینکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تبعه نبوده و از حقوق ذاتی برخوردار نیستند. گرچه لینکلن احساس میکرد که آمریکاییهای آفریقاییتبار با زنان برابر نیستند، اما او معتقد بود که بنیانگذاران آمریکا قصد دارند حقوق غیرقابلانکار خاصی برای تمامی مردان ایجاد کنند. | ||
'''آبراهام لینکلن و رأیگیری مجلس سنا''' | === '''آبراهام لینکلن و رأیگیری مجلس سنا''' === | ||
لینکلن تصمیم گرفت که کرسی سناتور ایالاتمتحده استیون داگلاس را به چالش بکشد. وی در سخنرانی، رأیگیری نامزدی داگلاس برای دیوان عالی و رئیسجمهور جیمز بوکانان را به دلیل ترویج بردهداری نقد کرد و اعلام کرد که عمل آنان ساختن خانهای با پایههای سست است. | لینکلن تصمیم گرفت که کرسی سناتور ایالاتمتحده استیون داگلاس را به چالش بکشد. وی در سخنرانی، رأیگیری نامزدی داگلاس برای دیوان عالی و رئیسجمهور جیمز بوکانان را به دلیل ترویج بردهداری نقد کرد و اعلام کرد که عمل آنان ساختن خانهای با پایههای سست است. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۶: | ||
روزنامهها بهطورجدی و غال با با تفسیر حزبی این مباحث را پوشش می دادند. در پایان، قوه مقننه ایالتی داگلاس را انتخاب کرد اما این امر حضور آبراهام لینکلن در سیاست ملی را پررنگ تر کرد. | روزنامهها بهطورجدی و غال با با تفسیر حزبی این مباحث را پوشش می دادند. در پایان، قوه مقننه ایالتی داگلاس را انتخاب کرد اما این امر حضور آبراهام لینکلن در سیاست ملی را پررنگ تر کرد. | ||
'''آبراهام لینکلن حقوقدان و سیاستمدار''' | === '''آبراهام لینکلن حقوقدان و سیاستمدار''' === | ||
آبراهام لینکلن در سال 1834 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و بهعنوان عضو حزب ویگ در مجلس مقننه ایالتی ایلینوی انتخاب شد. | آبراهام لینکلن در سال 1834 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و بهعنوان عضو حزب ویگ در مجلس مقننه ایالتی ایلینوی انتخاب شد. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۳۵: | ||
آبراهام لینکلن در سالهای ابتدایی شغل وکالت توانست زندگی خوبی برای خود فراهم کند اما بعد از گذشت مدتی دریافت که شهر اسپرینگفیلد برای شغل وکالت مناسب نبوده و در نتیجه برای تأمین درآمد خود وارد کرسی دادگاه شد. این امر سبب گردید که وی از طرف دادگاه به ایالتهای مختلف سفرکرده و احکام حقوقی را انجام دهد. | آبراهام لینکلن در سالهای ابتدایی شغل وکالت توانست زندگی خوبی برای خود فراهم کند اما بعد از گذشت مدتی دریافت که شهر اسپرینگفیلد برای شغل وکالت مناسب نبوده و در نتیجه برای تأمین درآمد خود وارد کرسی دادگاه شد. این امر سبب گردید که وی از طرف دادگاه به ایالتهای مختلف سفرکرده و احکام حقوقی را انجام دهد. | ||
== دولت آبراهام لینکلن == | |||
آبراهام لینکلن در مراسم ادای سوگند ریاست جمهوری به جنوبی ها هشدار داد: | آبراهام لینکلن در مراسم ادای سوگند ریاست جمهوری به جنوبی ها هشدار داد: | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۴۴: | ||
پیش از مراسم تحلیف لینکلن در مارس ۱۸۶۱، هفت ایالت جنوبی از اتحادیه جداشده بودند و تا آوریل آن سال ارتش آمریکا “Fort Sumter” در چارلستون هاربر، کارولینای جنوبی را تحت محاصره قرار داده بود. | پیش از مراسم تحلیف لینکلن در مارس ۱۸۶۱، هفت ایالت جنوبی از اتحادیه جداشده بودند و تا آوریل آن سال ارتش آمریکا “Fort Sumter” در چارلستون هاربر، کارولینای جنوبی را تحت محاصره قرار داده بود. | ||
'''کابینه آبراهام لینکلن''' | === '''کابینه آبراهام لینکلن''' === | ||
پس از انتخاب ریاست جمهوری در سال 1860، لینکلن کابینه قدرتمندی متشکل از بسیاری از رقبای سیاسی خود ازجمله ویلیام سیوارد، سالمون پی. چیس، ادوارد بیتس و ادوین استنتون را ایجاد کرد. | پس از انتخاب ریاست جمهوری در سال 1860، لینکلن کابینه قدرتمندی متشکل از بسیاری از رقبای سیاسی خود ازجمله ویلیام سیوارد، سالمون پی. چیس، ادوارد بیتس و ادوین استنتون را ایجاد کرد. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۱: | ||
جان آشر ۱۸۶۵–۱۸۶۳ | جان آشر ۱۸۶۵–۱۸۶۳ | ||
== اعلامیه آزادی بردگان آبراهام لینکلن == | |||
١٥٨ سال پیش، برابر با سی و یکم دسامبر ١٨٦٢ میلادی، آبراهام لینکلن اعلامیه آزادی بردگان را در اوج جنگهای داخلی آمریکا صادر کرد و آن را در قانون اساسی این کشور نیز وارد کرد. این اعلامیه، بردهها را در مناطقی که تحت کنترل اتحادیه نبودند آزاد اعلام میکرد. ایالات مرزی که در آنها همچنان بردهداری رواج داشت، مشمول اعلامیه نمیشدند. فردای صدور اعلامیه، اول ژانویه ١٨٦٣ میلادی، فقط چندین برده فراری آزاد شدند، اما با پیشروی ارتش اتحادیه به سمت جنوب، تعداد بردههای آزاد شده به صدها هزار نفر رسید. | ١٥٨ سال پیش، برابر با سی و یکم دسامبر ١٨٦٢ میلادی، آبراهام لینکلن اعلامیه آزادی بردگان را در اوج جنگهای داخلی آمریکا صادر کرد و آن را در قانون اساسی این کشور نیز وارد کرد. این اعلامیه، بردهها را در مناطقی که تحت کنترل اتحادیه نبودند آزاد اعلام میکرد. ایالات مرزی که در آنها همچنان بردهداری رواج داشت، مشمول اعلامیه نمیشدند. فردای صدور اعلامیه، اول ژانویه ١٨٦٣ میلادی، فقط چندین برده فراری آزاد شدند، اما با پیشروی ارتش اتحادیه به سمت جنوب، تعداد بردههای آزاد شده به صدها هزار نفر رسید. | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۰: | ||
پاسخ لینکلن به نامه هوراس گریلی، سیاستمداری که از او دلایل پافشاری بر اجرای قانون آزادی بردگان را جویا شده بود اثباتگر این موضع است: «من اتحادیه را حفظ میکنم. با کوتاهترین راه ممکن از طریق قانون اساسی آن را حفظ میکنم. به زودی اقتدار ملی دوباره باز خواهد گشت و به زودی اتحادیه دوباره همان اتحادیه پیشین خواهد شد. اگر کسانی باشند که نخواهند جز با از بین بردن بردهداری به حفظ اتحادیه کمک کنند، من با آنها موافقت نخواهم کرد. هدف اصلی من در این مبارزه این است که اتحادیه را حفظ کنم، نه اینکه بردهداری را حفظ کنم یا از بین ببرم. اگر میتوانستم اتحادیه را بدون آزاد کردن هیچ بردهای حفظ کنم این کار را میکردم. اگر میتوانستم اتحادیه را با آزاد کردن تمام بردگان حفظ کنم این کار را میکردم. اگر میتوانستم اتحادیه را با آزاد کردن گروهی از بردگان و برده نگه داشتن گروهی دیگر حفظ کنم باز هم این کار را میکردم. هر آنچه در مورد بردهداری و نژاد رنگین انجام دهم، بدین دلیل انجام میدهم که فکر میکنم میتواند به حفظ اتحادیه کمک کند...» | پاسخ لینکلن به نامه هوراس گریلی، سیاستمداری که از او دلایل پافشاری بر اجرای قانون آزادی بردگان را جویا شده بود اثباتگر این موضع است: «من اتحادیه را حفظ میکنم. با کوتاهترین راه ممکن از طریق قانون اساسی آن را حفظ میکنم. به زودی اقتدار ملی دوباره باز خواهد گشت و به زودی اتحادیه دوباره همان اتحادیه پیشین خواهد شد. اگر کسانی باشند که نخواهند جز با از بین بردن بردهداری به حفظ اتحادیه کمک کنند، من با آنها موافقت نخواهم کرد. هدف اصلی من در این مبارزه این است که اتحادیه را حفظ کنم، نه اینکه بردهداری را حفظ کنم یا از بین ببرم. اگر میتوانستم اتحادیه را بدون آزاد کردن هیچ بردهای حفظ کنم این کار را میکردم. اگر میتوانستم اتحادیه را با آزاد کردن تمام بردگان حفظ کنم این کار را میکردم. اگر میتوانستم اتحادیه را با آزاد کردن گروهی از بردگان و برده نگه داشتن گروهی دیگر حفظ کنم باز هم این کار را میکردم. هر آنچه در مورد بردهداری و نژاد رنگین انجام دهم، بدین دلیل انجام میدهم که فکر میکنم میتواند به حفظ اتحادیه کمک کند...» | ||
== سخنان آبراهام لینکلن == | |||
اگر من برای قطع کردن درختی ۸ ساعت زمان داشته باشم ۶ ساعت آن را صرف تیز کردن تبر خواهم کرد. | اگر من برای قطع کردن درختی ۸ ساعت زمان داشته باشم ۶ ساعت آن را صرف تیز کردن تبر خواهم کرد. | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۳۷: | ||
كسی كه “امروز” از “ديروز” آگاهتر نباشد، انسان خردمندی نيست. | كسی كه “امروز” از “ديروز” آگاهتر نباشد، انسان خردمندی نيست. | ||
'''نامه آبراهام لینكلن به آموزگار فرزندش:''' | === '''نامه آبراهام لینكلن به آموزگار فرزندش:''' === | ||
او باید بداند كه همه مردم عادل و صادق نیستند. اما به فرزندم بیاموزید كه به ازای هر شیاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند. به او بگویید در مقابل هر سیاستمدار خودخواه، رهبر با همتی هم وجود دارد. به او بیاموزید كه در برابر هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم كه وقت میگیرد اما بیاموزید اگر با كار و زحمت خویش یك دلار بدست آورد بهتر از آن است كه جایی در زمین پنج دلار پیدا كند. به او بیاموزید كه از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یاد آور شوید. اگر میتوانید به او نقش مهم كتاب را در زندگی بیاموزید. به او بگویید تعمق كند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان، به گلهای درون باغچه، به زنبورهایی كه در هوا پرواز میكنند دقیق شود. به فرزندم بیاموزید كه در مدرسه بهتر این است كه مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به او یاد دهید كه با ملایمها ملایم و با گردن كشها، گردنكش باشد. به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند (و او را مسخره كنند). به او یاد دهید كه همه حرف ها را بشنود و سخنی را كه به نظرش درست میرسد انتخاب كند. ارزشهای زندگی را به فرزندم آموزش دهید. به او یاد دهید در اوج اندوه تبسم كند. به او بیاموزید كه در اشك ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیاموزید كه میتواند برای فكر و شعورش مبلغی تعیین كند اما قیمت گذاری برای دل بی معنا است. به او بگویید كه تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را برحق میداند پای سخنش مقاومت کند و استاد شود و با تمام قوا بجنگد. در كار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید اما از او یك ناز پرورده نسازید، بگذارید شجاع باشد. به او بیاموزید كه به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید كه میتوانید چه كار كنید. | او باید بداند كه همه مردم عادل و صادق نیستند. اما به فرزندم بیاموزید كه به ازای هر شیاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند. به او بگویید در مقابل هر سیاستمدار خودخواه، رهبر با همتی هم وجود دارد. به او بیاموزید كه در برابر هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم كه وقت میگیرد اما بیاموزید اگر با كار و زحمت خویش یك دلار بدست آورد بهتر از آن است كه جایی در زمین پنج دلار پیدا كند. به او بیاموزید كه از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یاد آور شوید. اگر میتوانید به او نقش مهم كتاب را در زندگی بیاموزید. به او بگویید تعمق كند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان، به گلهای درون باغچه، به زنبورهایی كه در هوا پرواز میكنند دقیق شود. به فرزندم بیاموزید كه در مدرسه بهتر این است كه مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به او یاد دهید كه با ملایمها ملایم و با گردن كشها، گردنكش باشد. به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند (و او را مسخره كنند). به او یاد دهید كه همه حرف ها را بشنود و سخنی را كه به نظرش درست میرسد انتخاب كند. ارزشهای زندگی را به فرزندم آموزش دهید. به او یاد دهید در اوج اندوه تبسم كند. به او بیاموزید كه در اشك ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیاموزید كه میتواند برای فكر و شعورش مبلغی تعیین كند اما قیمت گذاری برای دل بی معنا است. به او بگویید كه تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را برحق میداند پای سخنش مقاومت کند و استاد شود و با تمام قوا بجنگد. در كار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید اما از او یك ناز پرورده نسازید، بگذارید شجاع باشد. به او بیاموزید كه به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید كه میتوانید چه كار كنید. | ||
'''نامه لینکلن به خانم بیکسبی''' | === '''نامه لینکلن به خانم بیکسبی''' === | ||
آبراهام لینکلن در ۲۱ نوامبر ۱۸۶۴ یکی از مشهورترین نامههای تاریخ ایالات متحده امریکا را خطاب به خانم بیکسبی، بیوه زنی که ۵ پسرش را در جنگ داخلی امریکا از دست داده بود، نوشت. | آبراهام لینکلن در ۲۱ نوامبر ۱۸۶۴ یکی از مشهورترین نامههای تاریخ ایالات متحده امریکا را خطاب به خانم بیکسبی، بیوه زنی که ۵ پسرش را در جنگ داخلی امریکا از دست داده بود، نوشت. | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۴۹: | ||
می نویسد: چقدر واژهها ناتوان و ناکافیاند، چقدر کوششم ناچیز و بیمقدار است برای تسلیت به شما و همدردی با شما که چنین فقدان بزرگی را تجربه می کنید؛ اما این افتخار بزرگی هم هست که قبل از همه به شما تعلق دارد و نیز گوشهای از این واقعیت که ما چه بهای سنگینی برای آزادی پرداختهایم. | می نویسد: چقدر واژهها ناتوان و ناکافیاند، چقدر کوششم ناچیز و بیمقدار است برای تسلیت به شما و همدردی با شما که چنین فقدان بزرگی را تجربه می کنید؛ اما این افتخار بزرگی هم هست که قبل از همه به شما تعلق دارد و نیز گوشهای از این واقعیت که ما چه بهای سنگینی برای آزادی پرداختهایم. | ||
== تاثیرات آبراهام لینکلن == | |||
آبراهام لینکلن اغلب بهعنوان بزرگترین رئیسجمهور آمریکا توسط مورخان و شهروندان خطاب میشود. آبراهام لینکلن فرماندهی فعال و پرخاشگر بود که از تمام قدرتهای موجود برای اطمینان از پیروزی در جنگ داخلی و پایان دادن به بردهداری در ایالاتمتحده استفاده میکرد. | آبراهام لینکلن اغلب بهعنوان بزرگترین رئیسجمهور آمریکا توسط مورخان و شهروندان خطاب میشود. آبراهام لینکلن فرماندهی فعال و پرخاشگر بود که از تمام قدرتهای موجود برای اطمینان از پیروزی در جنگ داخلی و پایان دادن به بردهداری در ایالاتمتحده استفاده میکرد. | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۵۶: | ||
فلسفه لینکلن شاید به بهترین شکل در این جملات خلاصهشده است، هنگامیکه وی اظهار داشت: “با نخواستن شر برای هیچکس، با خواستن خیر برای همه، با استحکام در حق همانطور که خداوند به ما حق را میدهد، به ما اجازه میدهد تا تلاش کنیم و کار را تمام کنیم. ما در اینجا هستیم تا زخمهای ملت را به هم پیوند دهیم و از بیوهها و یتیمهای خود مراقبت کنیم و آرامش عادلانه و پایدار در بین خودمان و همه ملتها برقرار کنیم “. | فلسفه لینکلن شاید به بهترین شکل در این جملات خلاصهشده است، هنگامیکه وی اظهار داشت: “با نخواستن شر برای هیچکس، با خواستن خیر برای همه، با استحکام در حق همانطور که خداوند به ما حق را میدهد، به ما اجازه میدهد تا تلاش کنیم و کار را تمام کنیم. ما در اینجا هستیم تا زخمهای ملت را به هم پیوند دهیم و از بیوهها و یتیمهای خود مراقبت کنیم و آرامش عادلانه و پایدار در بین خودمان و همه ملتها برقرار کنیم “. | ||
'''اقدامات مهم آبراهام لینکلن''' | === '''اقدامات مهم آبراهام لینکلن''' === | ||
تصویب قانون درآمد، مصوب ۱۸۶۱ | تصویب قانون درآمد، مصوب ۱۸۶۱ | ||
خط ۲۸۷: | خط ۲۷۳: | ||
تصویب قانون بانکداری ملی – ۱۸۶۳ | تصویب قانون بانکداری ملی – ۱۸۶۳ | ||
== ترور آبراهام لینکلن == | |||
آبراهام لینکلن در روز ۱۴ آوریل سال۱۸۶۵ میلادی، که برای تماشای تئاتری با عنوان «پسرعموی آمریکائیمان» به تئاتر فورد واشنگتن، D.C، رفته بود. توسط هنرپیشهای به نام «جان ویلکس بوت» به ضرب گلوله کشته شد. بوت از جاسوسان کنفدراسیون ایالات جنوبی و مخالف سرسخت سیاستهای ضد نژادپرستانه لینکلن بحساب میآمد. او ابتدا قرار بود رئیس جمهور را برباید اما به دلیل سخنرانی ضد تبعیض نژادی سه روز قبل لینکلن (در ۱۱ آوریل ۱۸۶۵)، از وی خشمگین بود، تصمیم به قتل او گرفت. ترور آبراهام لینکلن در نگاه میلیونها تن از مردم ایالات متحده آمریکا شهادت بحساب میآید. | آبراهام لینکلن در روز ۱۴ آوریل سال۱۸۶۵ میلادی، که برای تماشای تئاتری با عنوان «پسرعموی آمریکائیمان» به تئاتر فورد واشنگتن، D.C، رفته بود. توسط هنرپیشهای به نام «جان ویلکس بوت» به ضرب گلوله کشته شد. بوت از جاسوسان کنفدراسیون ایالات جنوبی و مخالف سرسخت سیاستهای ضد نژادپرستانه لینکلن بحساب میآمد. او ابتدا قرار بود رئیس جمهور را برباید اما به دلیل سخنرانی ضد تبعیض نژادی سه روز قبل لینکلن (در ۱۱ آوریل ۱۸۶۵)، از وی خشمگین بود، تصمیم به قتل او گرفت. ترور آبراهام لینکلن در نگاه میلیونها تن از مردم ایالات متحده آمریکا شهادت بحساب میآید. | ||
ویرایش