۱۰٬۴۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
وی در مجلس سنا با گروهی افراطی از جمهوری خواهان روبرو شد که خواهان بیعت و توبه کامل از سوی کنفدراسیونهای سابق بودند. قبل از اینکه به این بحث سیاسی پرداخته شود، لینکلن ترور شد. | وی در مجلس سنا با گروهی افراطی از جمهوری خواهان روبرو شد که خواهان بیعت و توبه کامل از سوی کنفدراسیونهای سابق بودند. قبل از اینکه به این بحث سیاسی پرداخته شود، لینکلن ترور شد. | ||
'''تاریخچه زندگی آبراهام لینکلن''' | |||
آبراهام لینکلن در تاریخ دوازدهم فوریه سال ۱۸۰۹ میلادی در یک خانواده فقیر، در کلبهای چوبی از مزرعه ی «سینکینگ اسپرینگ» واقع در هاردین کانتری، ایالت کنتاکی آمریکا دیده به جهان گشود. «توماس لینکلن» و «نانسی هانکز» پدر و مادر آبراهام بودند. پس از دنیا آمدن وی، خانواده لینکلن تصمیم گرفتند به سمت شهر «بری ایندیانا» مهاجرت کنند. آبراهام بعدها متوجه شد این نقل مکان به خاطر بردهداری و مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در ایالت کنتاکی صورت گرفته است. فقری که خانوادهی لینکلن با آن دست و پنجه نرم می کرد، به اندازهای بود که تنها سرمایهی آنها یک تبر بود که پدر آبراهام از آن برای گذراندن زندگی استفاده میکرد. پس از رسیدن به شهر ایندیانا، پدر آبراهام یک کلبه چوبی بدون در و پنجره ساخت. به خاطر تنگدستی زیاد نتوانسته بود آن طور که باید خانه را مجهز کند به گونهای که حتی کف خانه نیز پر از علفهای وحشی بود. پدر خانواده برای آنها رختخواب هایی فراهم کرده بود که تشک آن با برگهای خشک درختان پر شده بود. یک چهارپایه به همراه یک میز و یک کتاب مقدس تمام دارایی خانواده لینکلن محسوب میشد. | آبراهام لینکلن در تاریخ دوازدهم فوریه سال ۱۸۰۹ میلادی در یک خانواده فقیر، در کلبهای چوبی از مزرعه ی «سینکینگ اسپرینگ» واقع در هاردین کانتری، ایالت کنتاکی آمریکا دیده به جهان گشود. «توماس لینکلن» و «نانسی هانکز» پدر و مادر آبراهام بودند. پس از دنیا آمدن وی، خانواده لینکلن تصمیم گرفتند به سمت شهر «بری ایندیانا» مهاجرت کنند. آبراهام بعدها متوجه شد این نقل مکان به خاطر بردهداری و مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در ایالت کنتاکی صورت گرفته است. فقری که خانوادهی لینکلن با آن دست و پنجه نرم می کرد، به اندازهای بود که تنها سرمایهی آنها یک تبر بود که پدر آبراهام از آن برای گذراندن زندگی استفاده میکرد. پس از رسیدن به شهر ایندیانا، پدر آبراهام یک کلبه چوبی بدون در و پنجره ساخت. به خاطر تنگدستی زیاد نتوانسته بود آن طور که باید خانه را مجهز کند به گونهای که حتی کف خانه نیز پر از علفهای وحشی بود. پدر خانواده برای آنها رختخواب هایی فراهم کرده بود که تشک آن با برگهای خشک درختان پر شده بود. یک چهارپایه به همراه یک میز و یک کتاب مقدس تمام دارایی خانواده لینکلن محسوب میشد. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۵: | ||
این خانواده در مارس ۱۸۳۰ دوباره به ایلینوی مهاجرت کردند. پدرش دوباره خانواده را به شهر کولز منتقل کرد، لینکلن ۲۲ ساله بهتنهایی وارد عمل شده و برای خود درآمدی کسب کرد. | این خانواده در مارس ۱۸۳۰ دوباره به ایلینوی مهاجرت کردند. پدرش دوباره خانواده را به شهر کولز منتقل کرد، لینکلن ۲۲ ساله بهتنهایی وارد عمل شده و برای خود درآمدی کسب کرد. | ||
'''سنین جوانی و تحصیل آبراهام لینکلن''' | |||
لینکلن در سرحدات کنتاکی به دنیا آمد و برای زندگی و آموختن بسیار تلاش کرد. پنج ماه پیش از آنکه از سوی حزب برای ریاست جمهوری نامزد شود در مورد زندگی خود نوشت: «من ۱۲ فوریه سال ۱۸۰۹ در کنتاکی بدنیا آمدم. والدین من هردو متولد ویرجینیا و از خانواده ای معمولی بودند. مادرم وقتی ده ساله بودم درگذشت …هشت ساله بودم که از کنتاکی به ایندیانا رفتیم. آنجا منطقه ای وحشی بود و در جنگلهایش خرس و حیوانات وحشی بسیاری زندگی می کردند و من در چنین جایی بزرگ شدم. هرچند خواندن و نوشتن و حل مسایل ریاضی را آموختم اما چیز چندان زیادی نمیدانستم.» | |||
آبراهام لینکلن در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی به دلیل شرایط بد اقتصادی خانواده، دوران سختی را پشت سر گذاشت ولی پس از ورود به دانشگاه به مرور توانست شرایط اقتصادی خانواده را تغییر دهد. او فقط ۱۸ ماه تحصیلات رسمی داشت، که اغلب استادانش نیز غیررسمی بودند. آبراهام در حقیقت دانش خود را به صورت خودآموز کسب کرد. او کتاب هایی را امانت میگرفت و با دقت تمام به مطالعهی آن ها میپرداخت. او به خوبی روی کتابهایی از قبیل انجیل، تاریخ انگلستان، تاریخ آمریکا و کتابهای ویلیام شکسپیر تسلط داشت. برای صحبت کردن شیوهای بسیار ساده در پیش گرفت به همین دلیل توجه تمام حضار را به سمت خود جلب میکرد چون شیوهی سخن گفتن بی تکلف او به دلها مینشست. لینکلن جوان سرانجام به شهر کوچک نیو سیلم، شهرستان پایک، ایلینوی نقلمکان کرد. او در آنجا ابتدا بهعنوان مغازهدار، پستچی و صاحب فروشگاه عمومی کار کرد. در آنجا بود که آبراهام لینکلن با همکاری با عموم مردم مهارتهای اجتماعی را کسب کرد و استعداد قصهگوییاش باعث محبوبیت وی در بین افراد محلی شد. | |||
پس از | آبراهام لینکلن پس از آشنا شدن با «ماری تاد لینکلن» در چهارم نوامبر ۱۸۴۲ با وی رسما ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های روبرت تاد، ادوارد بیکر، ویلیام والاس و توماس تاد بود. که به جز یکی بقیه در کودکی مردند. | ||
'''آغاز فعالیت حرفه ای''' | |||
آبراهام لینکلن در حالیکه در مزرعه کار میکرد و یا زمانیکه در ایلینوی مغازهدار بود برای آموختن تلاش بسیاری کرد. در جنگ با سرخپوستان، کاپیتان ارتش بود. هشت سال در مجلس ایلینوی خدمت کرد وچندین سال در دادگاههای محلی کار کرد. یکی از همکارانش در مورد او گفته است:« جاه طلبیهای اومانند موتور کوچکی است که استراحت برایش معنی ندارد.» | |||
لینکلن | سال ۱۸۵۸ لینکلن در انتخابات سنای آمریکا با استفن داگلاس رقابت کرد و شکست خورد اما همین رقابت و مناظراتی که با داگلاس انجام داد برایش شهرتی ملی فراهم آورد به طوریکه حزب جمهوری خواه برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۶۰ او را بعنوان نامزد معرفی کرد. زمانیکه آبراهام لینکلن بعنوان شانزدهمین رییس جمهوری آمریکا انتخاب شد، جمعیت ایالات متحده ۳۱ میلیون و ۴۴۳ هزار و ۳۲۱ نفر بود. وی پس از این که دوران ریاست جمهوری خود را آغاز کرد، نشان داد برخلاف نظر جیمز بیوکَنِن، بر این عقیده است که دولت ملی توانایی مواجه شدن با شورشیان را دارد. در ابتدا آبراهام لینکلن مخالفتی با نظام برده داری نداشت ولی به سرعت متوجه شد که پیروز شدن در جنگ داخلی آمریکا بدون آزادی برده ها، امکان پذیر نیست و سعی کرد سیاست خود، یعنی مبارزه با برده داری را آغاز کند. پس از اعلام سیاست مبارزه با نظام برده داری، با مخالفت شدید جمهوری خواهان تندرو مواجه شد و سعی می کرد با دموکرات های صلح طلب رابطه ی خوبی برقرار نماید. | ||
آبراهام لینکلن پس ازپیروزی، حزب جمهوریخواه را به صورت یک سازمان قدرتمند ملی بازسازی کرد. کمی بعد اغلب دموکراتهای شمالی را به پایبندی به اصول و آرمانهای ایالات متحده فراخواند. روز اول ژانویه سال ۱۸۶۳، اعلامیه آزادی بردگان را صادر کرد که بر اساس آن آزادی بردهها برای همیشه تضمین میشد. | |||
لینکلن | آبراهام لینکلن در سال ۱۸۶۴ برای بار دوم در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. در این ایام ایالات متحده آمریکا در جنگ با ایالتهای هم پیمان علیه دولت فدرال، به پیروزیهایی دست یافت. جنگ رو به پایان بود. آبراهام لینکلن در رابطه با آتش بس و شرایط برقراری صلح انعطاف پذیر بود. او جنوبیها را تشویق کرد که سلاح بر زمین گذاشته و به سرعت بار دیگر به ایالات متحده بپیوندند. | ||
آبراهام لینکلن | '''آبراهام لینکلن و برده داری''' | ||
آبراهام لینکلن در سال 1834 بهعنوان عضوی از قوه مقننه ایالت ایلینوی از سیاست ویگ و زیرساختهای تحت حمایت دولت و تعرفههای حفاظتی حمایت کرد. این درک سیاسی باعث شد تا او مباحث موجود در مورد بردهداری را نه بهعنوان یك اشتباه اخلاقی بلکه بهعنوان مانعی برای توسعه اقتصادی تدوین كند. | آبراهام لینکلن در سال 1834 بهعنوان عضوی از قوه مقننه ایالت ایلینوی از سیاست ویگ و زیرساختهای تحت حمایت دولت و تعرفههای حفاظتی حمایت کرد. این درک سیاسی باعث شد تا او مباحث موجود در مورد بردهداری را نه بهعنوان یك اشتباه اخلاقی بلکه بهعنوان مانعی برای توسعه اقتصادی تدوین كند. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۲۳: | ||
در سال 1857، دیوان عالی کشور تصمیم بحثبرانگیزی صورت داد مبنی بر اینکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تبعه نبوده و از حقوق ذاتی برخوردار نیستند. گرچه لینکلن احساس میکرد که آمریکاییهای آفریقاییتبار با زنان برابر نیستند، اما او معتقد بود که بنیانگذاران آمریکا قصد دارند حقوق غیرقابلانکار خاصی برای تمامی مردان ایجاد کنند. | در سال 1857، دیوان عالی کشور تصمیم بحثبرانگیزی صورت داد مبنی بر اینکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تبعه نبوده و از حقوق ذاتی برخوردار نیستند. گرچه لینکلن احساس میکرد که آمریکاییهای آفریقاییتبار با زنان برابر نیستند، اما او معتقد بود که بنیانگذاران آمریکا قصد دارند حقوق غیرقابلانکار خاصی برای تمامی مردان ایجاد کنند. | ||
'''آبراهام لینکلن و رأیگیری مجلس سنا''' | |||
لینکلن تصمیم گرفت که کرسی سناتور ایالاتمتحده استیون داگلاس را به چالش بکشد. وی در سخنرانی، رأیگیری نامزدی داگلاس برای دیوان عالی و رئیسجمهور جیمز بوکانان را به دلیل ترویج بردهداری نقد کرد و اعلام کرد که عمل آنان ساختن خانهای با پایههای سست است. | لینکلن تصمیم گرفت که کرسی سناتور ایالاتمتحده استیون داگلاس را به چالش بکشد. وی در سخنرانی، رأیگیری نامزدی داگلاس برای دیوان عالی و رئیسجمهور جیمز بوکانان را به دلیل ترویج بردهداری نقد کرد و اعلام کرد که عمل آنان ساختن خانهای با پایههای سست است. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۳۱: | ||
روزنامهها بهطورجدی و غال با با تفسیر حزبی این مباحث را پوشش می دادند. در پایان، قوه مقننه ایالتی داگلاس را انتخاب کرد اما این امر حضور آبراهام لینکلن در سیاست ملی را پررنگ تر کرد. | روزنامهها بهطورجدی و غال با با تفسیر حزبی این مباحث را پوشش می دادند. در پایان، قوه مقننه ایالتی داگلاس را انتخاب کرد اما این امر حضور آبراهام لینکلن در سیاست ملی را پررنگ تر کرد. | ||
'''آبراهام لینکلن حقوقدان و سیاستمدار''' | |||
آبراهام لینکلن در سال 1834 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و بهعنوان عضو حزب ویگ در مجلس مقننه ایالتی ایلینوی انتخاب شد. | آبراهام لینکلن در سال 1834 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و بهعنوان عضو حزب ویگ در مجلس مقننه ایالتی ایلینوی انتخاب شد. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۱: | ||
آبراهام لینکلن در سالهای ابتدایی شغل وکالت توانست زندگی خوبی برای خود فراهم کند اما بعد از گذشت مدتی دریافت که شهر اسپرینگفیلد برای شغل وکالت مناسب نبوده و در نتیجه برای تأمین درآمد خود وارد کرسی دادگاه شد. این امر سبب گردید که وی از طرف دادگاه به ایالتهای مختلف سفرکرده و احکام حقوقی را انجام دهد. | آبراهام لینکلن در سالهای ابتدایی شغل وکالت توانست زندگی خوبی برای خود فراهم کند اما بعد از گذشت مدتی دریافت که شهر اسپرینگفیلد برای شغل وکالت مناسب نبوده و در نتیجه برای تأمین درآمد خود وارد کرسی دادگاه شد. این امر سبب گردید که وی از طرف دادگاه به ایالتهای مختلف سفرکرده و احکام حقوقی را انجام دهد. | ||
'''دولت آبراهام لینکلن''' | |||
آبراهام لینکلن در مراسم ادای سوگند ریاست جمهوری به جنوبی ها هشدار داد: | |||
آبراهام لینکلن در مراسم ادای سوگند ریاست جمهوری به جنوبی ها هشدار داد: | |||
« هموطنان ناراضی من، مساله بسیار مهم جنگ داخلی اینک در دست شما است نه در دستان من. دولت به شما حمله نخواهد کرد….شما هم برای نابود کردن دولت هیچ تعهدی ندارید، درحالیکه من، قانونی ترین سوگند را برای حفظ، نگهداری و دفاع از آن یاد کرده ام.» | |||
از دیدگاه لینکلن تجزیهطلبی غیر قانونی بود و او آمادگی استفاده از زور را برای دفاع از قانون فدرال و ایالاتمتحده داشت. زمانیکه ایالتهای جنوبی، کنفدراسیون تشکیل داده و فورت سامتر در کارولینای جنوبی را زیر آتش گرفتند و محاصره کردند، لینکلن ۲ میلیون دلار از خزانهداری برای تهیهی تسلیحات جنگی بدون موافقت کنگره هزینه کرد و از ایالتهای آمریکا ۷۵ هزار داوطلب خواست. چهار ایالت برده دار به کنفدراسیون پیوستند اما چهار ایالت باقیمانده با ایالات متحده ماندند و به این ترتیب جنگ داخلی آغاز شد. | |||
پیش از مراسم تحلیف لینکلن در مارس ۱۸۶۱، هفت ایالت جنوبی از اتحادیه جداشده بودند و تا آوریل آن سال ارتش آمریکا “Fort Sumter” در چارلستون هاربر، کارولینای جنوبی را تحت محاصره قرار داده بود. | پیش از مراسم تحلیف لینکلن در مارس ۱۸۶۱، هفت ایالت جنوبی از اتحادیه جداشده بودند و تا آوریل آن سال ارتش آمریکا “Fort Sumter” در چارلستون هاربر، کارولینای جنوبی را تحت محاصره قرار داده بود. | ||
'''کابینه آبراهام لینکلن''' | |||
پس از انتخاب ریاست جمهوری در سال 1860، لینکلن کابینه قدرتمندی متشکل از بسیاری از رقبای سیاسی خود ازجمله ویلیام سیوارد، سالمون پی. چیس، ادوارد بیتس و ادوین استنتون را ایجاد کرد. | پس از انتخاب ریاست جمهوری در سال 1860، لینکلن کابینه قدرتمندی متشکل از بسیاری از رقبای سیاسی خود ازجمله ویلیام سیوارد، سالمون پی. چیس، ادوارد بیتس و ادوین استنتون را ایجاد کرد. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۵۹: | ||
رئیسجمهور ایالات متحده آبراهام لینکلن ۱۸۶۵–۱۸۶۱ | رئیسجمهور ایالات متحده آبراهام لینکلن ۱۸۶۵–۱۸۶۱ | ||
معاون | معاون رئیسجمهور هنیبال هملین ۱۸۶۵–۱۸۶۱ | ||
اندرو جانسون ۱۸۶۵ | اندرو جانسون ۱۸۶۵ | ||
وزیر امور خارجه ایالات متحده | وزیر امور خارجه ایالات متحده ویلیام سووارد ۱۸۶۵–۱۸۶۱ | ||
وزیر دارایی ایالات متحده سالمون چیس ۱۸۶۴–۱۸۶۱ | وزیر دارایی ایالات متحده سالمون چیس ۱۸۶۴–۱۸۶۱ | ||
ویلیام | ویلیام فسندن ۱۸۶۴–۱۸۶۵ | ||
هوگ مک | هوگ مک کولوچ ۱۸۶۵ | ||
وزیر جنگ ایالات متحده | وزیر جنگ ایالات متحده سیمسون کامرون ۱۸۶۲–۱۸۶۱ | ||
ادوین | ادوین استانتون ۱۸۶۵–۱۸۶۲ | ||
وزیر دادگستری ایالات متحده | وزیر دادگستری ایالات متحده ادوارد بیتس ۱۸۶۴–۱۸۶۱ | ||
جیمز | جیمز اسپید ۱۸۶۵–۱۸۶۴ | ||
رئیس کل پست ایالات متحده | رئیس کل پست ایالات متحده مونتکومری بلر ۱۸۶۴–۱۸۶۱ | ||
ویلیام دنیسون | ویلیام دنیسون فرماندار ایالت اوهایو ۱۸۶۵–۱۸۶۴ | ||
وزیر نیروی دریایی ایالات متحده گیدئون ولز ۱۸۶۵–۱۸۶۱ | وزیر نیروی دریایی ایالات متحده گیدئون ولز ۱۸۶۵–۱۸۶۱ | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۷: | ||
وزیر کشور ایالات متحده کیبل اسمیت ۱۸۶۳–۱۸۶۱ | وزیر کشور ایالات متحده کیبل اسمیت ۱۸۶۳–۱۸۶۱ | ||
جان آشر | جان آشر ۱۸۶۵–۱۸۶۳ | ||
'''اعلامیه آزادی بردگان آبراهام لینکلن''' | |||
١٥٨ سال پیش، برابر با سی و یکم دسامبر ١٨٦٢ میلادی، آبراهام لینکلن اعلامیه آزادی بردگان را در اوج جنگهای داخلی آمریکا صادر کرد و آن را در قانون اساسی این کشور نیز وارد کرد. این اعلامیه، بردهها را در مناطقی که تحت کنترل اتحادیه نبودند آزاد اعلام میکرد. ایالات مرزی که در آنها همچنان بردهداری رواج داشت، مشمول اعلامیه نمیشدند. فردای صدور اعلامیه، اول ژانویه ١٨٦٣ میلادی، فقط چندین برده فراری آزاد شدند، اما با پیشروی ارتش اتحادیه به سمت جنوب، تعداد بردههای آزاد شده به صدها هزار نفر رسید. | |||
لینکلن بعدها در بارهی صدور این اعلامیه گفت: «هرگز در تمام زندگیام نسبت به زمانی که این اعلامیه را امضا کردم، در مورد درستی کاری که انجام میدادم این قدر مطمئن نبودم. من بدین وسیله هدفم را بر طبق وظیفه رسمیام اعلام کردم و قصد ندارم هیچ گونه تغییری در آرزوی شخصیام که بارها ابراز داشتهام مبنی بر اینکه تمامی انسانها در هر کجا که باشند آزادند، ایجاد کنم.» | |||
ویژگی مهم اعلامیه صادره این بود که در بحبوحه جنگهای داخلی آمریکا آبراهام لینکلن برای هرچه بیشتر مشروعیت بخشیدن به این قانون، با هوشمندی فراوان آن را به تمامیت ارضی کشور و حفظ یکپارچگی آن گره زد. | |||
پاسخ لینکلن به نامه هوراس گریلی، سیاستمداری که از او دلایل پافشاری بر اجرای قانون آزادی بردگان را جویا شده بود اثباتگر این موضع است: «من اتحادیه را حفظ میکنم. با کوتاهترین راه ممکن از طریق قانون اساسی آن را حفظ میکنم. به زودی اقتدار ملی دوباره باز خواهد گشت و به زودی اتحادیه دوباره همان اتحادیه پیشین خواهد شد. اگر کسانی باشند که نخواهند جز با از بین بردن بردهداری به حفظ اتحادیه کمک کنند، من با آنها موافقت نخواهم کرد. هدف اصلی من در این مبارزه این است که اتحادیه را حفظ کنم، نه اینکه بردهداری را حفظ کنم یا از بین ببرم. اگر میتوانستم اتحادیه را بدون آزاد کردن هیچ بردهای حفظ کنم این کار را میکردم. اگر میتوانستم اتحادیه را با آزاد کردن تمام بردگان حفظ کنم این کار را میکردم. اگر میتوانستم اتحادیه را با آزاد کردن گروهی از بردگان و برده نگه داشتن گروهی دیگر حفظ کنم باز هم این کار را میکردم. هر آنچه در مورد بردهداری و نژاد رنگین انجام دهم، بدین دلیل انجام میدهم که فکر میکنم میتواند به حفظ اتحادیه کمک کند...» | |||
'''سخنان آبراهام لینکلن''' | |||
اگر من برای قطع کردن درختی ۸ ساعت زمان داشته باشم ۶ ساعت آن را صرف تیز کردن تبر خواهم کرد. | |||
آزادی یعنی این که نمیخواهم نه برده باشم نه برده دار. | |||
مردم حق دارند در هرکجای دنیا که باشند در برابر حکومتی که نمیخواهند، بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی که خود را لایق آن میدانند برپا کنند. این «حق» تنها نیرویی است که میتواند همه جهان را آزاد کند. | |||
ممکن است بتوانید برخی افراد را برای همیشه فریب دهید، یا همه را برای مدتی، ولی همه را نمیتوانید برای همیشه فریب دهید. | |||
باور کردن هر شخصی خطرناک است؛ باور نکردنش خطرناکتر. | |||
در میان مردم ما کسانی که به کشورمان افتخار میکنند کم نیستند، ولی ما در تلاشیم نسلی را بسازیم که کشورمان به آنها افتخار کند. | |||
همه مردم از تعارف خوششان می آید. | |||
هرکس برای دفاع از حقش برخواست ،تو هم برخیز. اگر بنشینی ،حق را تنها رهاکردهای نه بپاخواسته را | |||
به اين نكته پی بردهام كه بيشتر مردم آنقدر شاد هستند كه ذهنشان را نيز وادار میسازند اين گونه باشد. | |||
من ديدهام كه درجه سعادت اشخاص بستگی به اراده و ميل خود آنها دارد. | |||
مرد بی شهامت كسی است كه در جايی كه بايد اعتراف كند، خاموش بنشيند. | |||
اگر نمیخواهی در حق تو داوری شود، درباره ديگران داوری نكن. | |||
زمين خوردن، شكست خوردن نيست؛ از زمين بلند نشدن، شكست خوردن است. | |||
همانطور كه مايل نيستم بنده كسی باشم، حاضر نيستم آقای كسی باشم. كسانی كه مخالف آزادی ديگرانند، خود لياقت آزادی را ندارند. | |||
كشتن گنجشكها، كركسها را ادب نمیكند. | |||
لبخند، بيش از چند لحظه دوام ندارد، اما خاطرهی آن جاودانی است. | |||
هرگاه بتوانيم بعد از شكست لبخند بزنيم شجاع هستيم. | |||
رنج و غصه را برای خودت بپذير و رفاه و آسايش را برای همه . | |||
پدرم به من كار كردن را آموخت، نه عشق و علاقه به كار را. | |||
من مايلم امور دولت را به نحوی اداره كنم كه اگر در پايان فرمانروايی خود همه دوستانم را از دست دادم، دست كم يكی از دوستانم باقی بماند و آن، وجدان و قلب من است. | |||
به همه اعتماد داشتن خطرناك است، به هيچ كس اعتماد نداشتن خطرناكترين است. | |||
گامهای من رو به جلو همواره آرام بوده اند. اين را خودم میدانم، اما هرگز هيچ گامی را رو به عقب برنداشته ام. | |||
كسی كه “امروز” از “ديروز” آگاهتر نباشد، انسان خردمندی نيست. | |||
'''نامه آبراهام لینكلن به آموزگار فرزندش:''' | |||
او باید بداند كه همه مردم عادل و صادق نیستند. اما به فرزندم بیاموزید كه به ازای هر شیاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند. به او بگویید در مقابل هر سیاستمدار خودخواه، رهبر با همتی هم وجود دارد. به او بیاموزید كه در برابر هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم كه وقت میگیرد اما بیاموزید اگر با كار و زحمت خویش یك دلار بدست آورد بهتر از آن است كه جایی در زمین پنج دلار پیدا كند. به او بیاموزید كه از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یاد آور شوید. اگر میتوانید به او نقش مهم كتاب را در زندگی بیاموزید. به او بگویید تعمق كند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان، به گلهای درون باغچه، به زنبورهایی كه در هوا پرواز میكنند دقیق شود. به فرزندم بیاموزید كه در مدرسه بهتر این است كه مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به او یاد دهید كه با ملایمها ملایم و با گردن كشها، گردنكش باشد. به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند (و او را مسخره كنند). به او یاد دهید كه همه حرف ها را بشنود و سخنی را كه به نظرش درست میرسد انتخاب كند. ارزشهای زندگی را به فرزندم آموزش دهید. به او یاد دهید در اوج اندوه تبسم كند. به او بیاموزید كه در اشك ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیاموزید كه میتواند برای فكر و شعورش مبلغی تعیین كند اما قیمت گذاری برای دل بی معنا است. به او بگویید كه تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را برحق میداند پای سخنش مقاومت کند و استاد شود و با تمام قوا بجنگد. در كار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید اما از او یك ناز پرورده نسازید، بگذارید شجاع باشد. به او بیاموزید كه به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید كه میتوانید چه كار كنید. | او باید بداند كه همه مردم عادل و صادق نیستند. اما به فرزندم بیاموزید كه به ازای هر شیاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند. به او بگویید در مقابل هر سیاستمدار خودخواه، رهبر با همتی هم وجود دارد. به او بیاموزید كه در برابر هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم كه وقت میگیرد اما بیاموزید اگر با كار و زحمت خویش یك دلار بدست آورد بهتر از آن است كه جایی در زمین پنج دلار پیدا كند. به او بیاموزید كه از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یاد آور شوید. اگر میتوانید به او نقش مهم كتاب را در زندگی بیاموزید. به او بگویید تعمق كند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان، به گلهای درون باغچه، به زنبورهایی كه در هوا پرواز میكنند دقیق شود. به فرزندم بیاموزید كه در مدرسه بهتر این است كه مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به او یاد دهید كه با ملایمها ملایم و با گردن كشها، گردنكش باشد. به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند (و او را مسخره كنند). به او یاد دهید كه همه حرف ها را بشنود و سخنی را كه به نظرش درست میرسد انتخاب كند. ارزشهای زندگی را به فرزندم آموزش دهید. به او یاد دهید در اوج اندوه تبسم كند. به او بیاموزید كه در اشك ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیاموزید كه میتواند برای فكر و شعورش مبلغی تعیین كند اما قیمت گذاری برای دل بی معنا است. به او بگویید كه تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را برحق میداند پای سخنش مقاومت کند و استاد شود و با تمام قوا بجنگد. در كار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید اما از او یك ناز پرورده نسازید، بگذارید شجاع باشد. به او بیاموزید كه به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید كه میتوانید چه كار كنید. | ||
'''نامه لینکلن به خانم بیکسبی''' | |||
آبراهام لینکلن در ۲۱ نوامبر ۱۸۶۴ یکی از مشهورترین نامههای تاریخ ایالات متحده امریکا را خطاب به خانم بیکسبی، بیوه زنی که ۵ پسرش را در جنگ داخلی امریکا از دست داده بود، نوشت. | آبراهام لینکلن در ۲۱ نوامبر ۱۸۶۴ یکی از مشهورترین نامههای تاریخ ایالات متحده امریکا را خطاب به خانم بیکسبی، بیوه زنی که ۵ پسرش را در جنگ داخلی امریکا از دست داده بود، نوشت. | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۶۱: | ||
می نویسد: چقدر واژهها ناتوان و ناکافیاند، چقدر کوششم ناچیز و بیمقدار است برای تسلیت به شما و همدردی با شما که چنین فقدان بزرگی را تجربه می کنید؛ اما این افتخار بزرگی هم هست که قبل از همه به شما تعلق دارد و نیز گوشهای از این واقعیت که ما چه بهای سنگینی برای آزادی پرداختهایم. | می نویسد: چقدر واژهها ناتوان و ناکافیاند، چقدر کوششم ناچیز و بیمقدار است برای تسلیت به شما و همدردی با شما که چنین فقدان بزرگی را تجربه می کنید؛ اما این افتخار بزرگی هم هست که قبل از همه به شما تعلق دارد و نیز گوشهای از این واقعیت که ما چه بهای سنگینی برای آزادی پرداختهایم. | ||
'''تاثیرات آبراهام لینکلن''' | |||
آبراهام لینکلن اغلب بهعنوان بزرگترین رئیسجمهور آمریکا توسط مورخان و شهروندان خطاب میشود. آبراهام لینکلن فرماندهی فعال و پرخاشگر بود که از تمام قدرتهای موجود برای اطمینان از پیروزی در جنگ داخلی و پایان دادن به بردهداری در ایالاتمتحده استفاده میکرد. | آبراهام لینکلن اغلب بهعنوان بزرگترین رئیسجمهور آمریکا توسط مورخان و شهروندان خطاب میشود. آبراهام لینکلن فرماندهی فعال و پرخاشگر بود که از تمام قدرتهای موجود برای اطمینان از پیروزی در جنگ داخلی و پایان دادن به بردهداری در ایالاتمتحده استفاده میکرد. | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۶۹: | ||
فلسفه لینکلن شاید به بهترین شکل در این جملات خلاصهشده است، هنگامیکه وی اظهار داشت: “با نخواستن شر برای هیچکس، با خواستن خیر برای همه، با استحکام در حق همانطور که خداوند به ما حق را میدهد، به ما اجازه میدهد تا تلاش کنیم و کار را تمام کنیم. ما در اینجا هستیم تا زخمهای ملت را به هم پیوند دهیم و از بیوهها و یتیمهای خود مراقبت کنیم و آرامش عادلانه و پایدار در بین خودمان و همه ملتها برقرار کنیم “. | فلسفه لینکلن شاید به بهترین شکل در این جملات خلاصهشده است، هنگامیکه وی اظهار داشت: “با نخواستن شر برای هیچکس، با خواستن خیر برای همه، با استحکام در حق همانطور که خداوند به ما حق را میدهد، به ما اجازه میدهد تا تلاش کنیم و کار را تمام کنیم. ما در اینجا هستیم تا زخمهای ملت را به هم پیوند دهیم و از بیوهها و یتیمهای خود مراقبت کنیم و آرامش عادلانه و پایدار در بین خودمان و همه ملتها برقرار کنیم “. | ||
'''اقدامات مهم آبراهام لینکلن''' | |||
تصویب قانون درآمد، مصوب ۱۸۶۱ | تصویب قانون درآمد، مصوب ۱۸۶۱ | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۸۷: | ||
تصویب قانون بانکداری ملی – ۱۸۶۳ | تصویب قانون بانکداری ملی – ۱۸۶۳ | ||
'''ترور آبراهام لینکلن''' | |||
آبراهام لینکلن در روز ۱۴ آوریل سال۱۸۶۵ میلادی، که برای تماشای تئاتری با عنوان «پسرعموی آمریکائیمان» به تئاتر فورد واشنگتن، D.C، رفته بود. توسط هنرپیشهای به نام «جان ویلکس بوت» به ضرب گلوله کشته شد. بوت از جاسوسان کنفدراسیون ایالات جنوبی و مخالف سرسخت سیاستهای ضد نژادپرستانه لینکلن بحساب میآمد. او ابتدا قرار بود رئیس جمهور را برباید اما به دلیل سخنرانی ضد تبعیض نژادی سه روز قبل لینکلن (در ۱۱ آوریل ۱۸۶۵)، از وی خشمگین بود، تصمیم به قتل او گرفت. ترور آبراهام لینکلن در نگاه میلیونها تن از مردم ایالات متحده آمریکا شهادت بحساب میآید. | آبراهام لینکلن در روز ۱۴ آوریل سال۱۸۶۵ میلادی، که برای تماشای تئاتری با عنوان «پسرعموی آمریکائیمان» به تئاتر فورد واشنگتن، D.C، رفته بود. توسط هنرپیشهای به نام «جان ویلکس بوت» به ضرب گلوله کشته شد. بوت از جاسوسان کنفدراسیون ایالات جنوبی و مخالف سرسخت سیاستهای ضد نژادپرستانه لینکلن بحساب میآمد. او ابتدا قرار بود رئیس جمهور را برباید اما به دلیل سخنرانی ضد تبعیض نژادی سه روز قبل لینکلن (در ۱۱ آوریل ۱۸۶۵)، از وی خشمگین بود، تصمیم به قتل او گرفت. ترور آبراهام لینکلن در نگاه میلیونها تن از مردم ایالات متحده آمریکا شهادت بحساب میآید. | ||
او را به خانه پیترسن منتقل كردند و ۹ ساعت بعد در کما درگذشت. مرگ وی باعث عزادار شدن میلیونها شهروند در شمال و جنوب آمریکا شد. جنازه او را به آرامگاهش در اسپرینگفیلد ایلینوی منتقل کرده و بخاک سپردند. | او را به خانه پیترسن منتقل كردند و ۹ ساعت بعد در کما درگذشت. مرگ وی باعث عزادار شدن میلیونها شهروند در شمال و جنوب آمریکا شد. جنازه او را به آرامگاهش در اسپرینگفیلد ایلینوی منتقل کرده و بخاک سپردند. | ||
== گاهشمار زندگی آبراهام لینکلن == | == گاهشمار زندگی آبراهام لینکلن == | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش