۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
== نامهها دربارهی شکنجه و زندان == | == نامهها دربارهی شکنجه و زندان == | ||
[[پرونده:آخرین نامه شیرین علم هولی.JPG|جایگزین=آخرین نامه شیرین علم هولی.|بندانگشتی|آخرین نامه شیرین علم هولی.]] | [[پرونده:آخرین نامه شیرین علم هولی.JPG|جایگزین=آخرین نامه شیرین علم هولی.|بندانگشتی|آخرین نامه شیرین علم هولی.]] | ||
شیرین علم هولی در نامههایش دستگیری و شرایط سخت زندان و شکنجههایی را که توسط رژیم ایران متحمل شده شرح میدهد. در قسمتی از نامهای به تاریخ ۲۸ دیماه ۱۳۸۸ نوشتهاست: | شیرین علم هولی در نامههایش دستگیری و شرایط سخت زندان و شکنجههایی را که توسط رژیم ایران متحمل شده شرح میدهد. در قسمتی از نامهای به تاریخ ۲۸ دیماه ۱۳۸۸ نوشتهاست: <blockquote>«من در اردیبهشت ۱۳۸۷ در تهران دستگیر شدم و مستقیماً به مقر [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] منتقل شدم. به محض ورود و پیش از هرگونه سؤال و جوابی، شروع به کتک زدن من کردند. من در مجموع ۲۵ روز در سپاه ماندم. ۲۲ روز آنرا در اعتصاب غذا به سر بردم و تمام آن مدت متحمل انواع شکنجههای جسمی و روحی شدم. بازجوها مرد بودند و من با دستبند به تخت بسته شده بودم. آنها با باتوم برقی، کابل، مشت و لگد به سر و صورت و اعضای بدنم و کف پاهایم میکوبیدند. من در آن زمان حتی نمیتوانستم فارسی را به راحتی بفهمم. زمانی که سؤالهایشان بیجواب میماند، مرا آنقدر به باد کتک میگرفتند تا از هوش میرفتم... ضربههایی که در دوران شکنجه به سرم وارد شده، باعث آسیبدیدگی در سرم شدهاست. بعضی از روزها دردها ی شدید هجوم میآورند. سر دردهایم آنقدر شدید میشود، که دیگر نمیدانم در اطرافم چه میگذرد، ساعتها از خود بیخود میشوم و در نهایت از شدت درد، بینییم شروع به خونریزی میکند و بعد کمکم به حالت طبیعی برمیگردم و هوشیار میشوم. هدیه دیگر آنها برای من ضعف بینایی چشمانم است که دائم تشدید میشود و هنوز هم به درخواستم برای عینک پاسخ نداده شده… زمانی که دیدند من برای ادامه اعتصاب غذا مصرم، بهواسطه سرم و شلنگهایی که از بینی به درون معدهام میفرستادند، به زور قصد شکستن اعتصابم را داشتند. من مقاومت میکردم و شلنگها را بیرون میکشیدم که منجر به خونریزی و درد زیادی میشد و اثر آن حالا بعد از دو سال همچنان باقی مانده و آزارم میدهد... یک روز در هنگام بازجویی، چنان لگد محکمی به شکمم زدند که بلافاصله دچار خونریزی شدیدی شدم. یک روز یکی از بازجویان به سراغم آمد، تنها بازجویی بود که او را دیدم. در سایر مواقع چشمبند داشتم. او سؤالهای بیربطی از من پرسید. وقتی جوابی نشنید، سیلیای به صورتم زد و اسلحهای از روی کمر خود باز کرد و بر سرم گذاشت و گفت: به سؤالهایی که از تو میکنم جواب بده. من که میدانم تو عضو پژاک هستی، تروریستی، ببین دختر تو حرف بزنی یا نه، فرقی نمیکند ما خوشحالیم که یک عضو پژاک در دستانمان اسیر است...</blockquote><blockquote>با پای زخمی سرپا نگه میداشتند تا پاهایم کاملاً ورم میکرد و بعد برایم یخ میآوردند. شبها تا صبح صدای جیغ و داد و ناله و گریه میآمد و من از شنیدن این صداها عصبی میشدم که بعدها فهمیدم این صدا ضبط است و به خاطر آن است که من رنجهای زیادی بکشم. یا ساعتها در اتاق بازجویی فقط قطره قطره آب سرد روی سرم میچکید و شب مرا به سلول بازمیگرداندند... یک روز با چشمان بسته روی صندلی نشسته بودم و بازجویی میشدم. بازجو سیگارش را روی دستم خاموش کرد و یا یک روز آنقدر پاهایم را با کفشهایش فشار داد که ناخنهایم سیاه شد و افتاد. یا این که تمام روز مرا در اتاق بازجویی سرپا نگه میداشت و بدون هیچ سؤالی، فقط بازجویان مینشستند و جدول حل میکردند… به دلیل وضعیت جسمیام و این که حتی نمیتوانستم راه بروم، بند ۲۰۹ حاضر به پذیرش من نشد و یک روز تمام با همان وضعیت، مرا دم در ۲۰۹ نگاه داشتند تا سرانجام مرا به بهداری منتقل کردند. دیگر تفاوت شب و روز را درک نمیکردم. نمیدانم چند روز در بهداری عمومی اوین ماندم تا زخمهایم کمی بهتر شد و بعد به ۲۰۹ منتقل شدم و بازجوییها در آنجا آغاز شد. بازجوهای ۲۰۹ نیز تکنیکها و روشهای خاص خود را داشتند و به قول خودشان با سیاست سرد و گرم پیش میرفتند. ابتدا بازجویی خشن میآمد و مرا تحت فشار و شکنجه و تهدید قرار میداد و میگفت که هیچ قانونی برایش مهم نیست و هر کاری بخواهد با من میکنند و … بعد بازجوی مهربان وارد میشد و از او خواهش میکرد که دست از این کارها بردارد. به من سیگاری تعارف میکرد و بعد سؤالات را تکرار میکرد و دوباره این دور باطل شروع میشد.»<ref>[https://www.facebook.com/kjar.online/posts/642133469314733:0 من گروگانم - جامعه زنان آزاد شرق کردستان]</ref></blockquote> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
مرکز مطالعات اسناد ایران - [http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/1000000169.html#.WpkH66jwbGg شهادتنامه ملائکه علم هولی] | مرکز مطالعات اسناد ایران - [http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/1000000169.html#.WpkH66jwbGg شهادتنامه ملائکه علم هولی] | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
ویرایش