کاربر:Khosro/صفحه تمرین فرزاد انصاریفر
فرزاد انصاریفر ، (زاده ۱۸ اسفندماه ۱۳۷۰، بهبهان – درگذشته ۲۵ آبانماه ۱۳۹۸، بهبهان) جوان ۲۷ سالهای بود که در جریان اعتراضات سراسری آبانماه ۱۳۹۸، با شلیک مستقیم گلولهی نیروهای امنیتی جان باخت. فرزاد انصاریفر تا مقطع سوم راهنمایی در خواند و سپس ترک تحصیل کرد. وی برای کمک به مخارج زندگی خانوادهی خود به شغل سرامیککاری مشغول شد. به نقل از یکی از دوستان نزدیک فرزاد انصاریفر، فرزاد هیچ سابقهی شرارت یا درگیری یا حتی پرخاشگری نداشت. بزرگترین هدف و انگیزهاش کمک به شرایط مالی و مخارج خانوادهاش بود؛ و سخت هم کار میکرد. ظهر روز ۲۵ آبان جایی که فرزاد حضور داشت کاملاً از محل اعتراضات و درگیری دور بود. فرزاد و سه تن دیگر که همان حوالی بودند، از پشت سر مورد اصابت گلوله کلاشینکف قرارگرفتهاند. در آن ساعت روز، سرو صداها خوابیده بود و گاهی صدای تک و توکی تیراندازی از دور میآمد. هیچ تعقیب و گریزی هم در کار نبود. چطور میشود ۴ جان که تشنهی زندگی بودند را در یک کوچه آرام از پشت سر به گلوله بست؟! فاصله بین زندگی تا مرگ فرزاد تنها ۱۵ دقیقه بود. از وقتیکه دستهایش را شست و از خانه خارج شد تا زمانی که خبر مرگش را آوردند. خانوادهی فرزاد انصاریفر شکایت کردهاند و فقط میخواهند بدانند چرا و به دستور چه کسی فرزاد کشته شده است؟ در پاسخ شکایت این خانواده فقط گفتهاند که ما پیگیری خواهیم کرد ولی تا به امروز هیچ خبری ندادهاند. پدر فرزاد میگوید که فرزندش بیگناه کشته شده و انتظار این را دارد خون او پایمال نشود. پیکر فرزاد انصاریفر توسط نیروهای امنیتی ابتدا به اهواز منتقل شد و پس از دو روز مجدداً پیکر او را به بهبهان برگردانده و تحویل خانوادهاش دادند؛ و با اخذ تعهد از خانوادهاش توسط مأموران حکومتی، همراه با فشارهای شدید امنیتی در ظهر روز ۲۸ آبانماه ۱۳۹۸، در آرمستان بهبهان به خاک سپرده شد.
تحصیلات و شغل
فرزاد انصاریفر، متولد ۱۸ اسفندماه سال ۱۳۷۰، در نوجوانی تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخواند و سپس ترک تحصیل کرد. وی برای کمک به خانوادهی خود به شغل سرامیککاری مشغول شد. پدر فرزاد انصاریفر از مجروحان جنگ هشتساله ایران و عراق و جانباز ۲۵ درصد است؛ و به همین خاطر فرزاد انصاریفر کمکخرج خانوادهی هفت نفریشان برای تأمین مخارج زندگیشان مجبور شد ترک تحصیل کند و به شغل سرامیککاری بپردازد.[۱]
نحوه جانباختن فرزاد انصاریفر
در روز ۲۵ آبانماه در جریان اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸، در اعتراض به افزایش قیمت بنزین، در مسیر منزلش در فلکهی شیراز شهر بهبهان از بالای ساختمان مسافرخانه نور از پشت سر هدف شلیک گلوله مستقیم مأموران حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
یکی از دوستان و نزدیکان به خانوادهی انصاریفر میگوید که فرزاد در روز ۲۵ آبان هنگامی که از سر کارش به خانه بازمیگشت، با ناآرامیها در خیابانهای شهر مواجه شده و در تماسی با خواهرش از وی پرسیده بود در خیابان چه خبر است؟ فرزاد اصلاً در اعتراضات حضور نداشت؛ و منزلشان در مسیر اعتراضات قرار داشت. فرزاد را مأموران از بالای ساختمان مسافرخانهی نور با شلیک مستقیم گلوله کشتند. خانوادهی فرزاد انصاریفر شکایت کردهاند و فقط میخواهند بدانند چرا و به دستور چه کسی فرزاد کشته شده است؟ در پاسخ شکایت این خانواده فقط گفتهاند که ما پیگیری خواهیم کرد ولی تا به امروز هیچ خبری ندادهاند.[۱]
به نقل از یکی از دوستان فرزاد انصاریفر، فاصله بین زندگی تا مرگ فرزاد تنها ۱۵ دقیقه بود. از وقتیکه دستهایش را شست و از خانه خارج شد تا زمانی که خبر مرگش را آوردند.
امین پدر فرزاد انصاریفر که خودش هم شغلش سرامیککار است، میگوید سر کار بوده که یکی از دوستانش تلفنی خبر تیر خوردن فرزاد را میدهد، رفتیم بیمارستان دیدیم تیر خورده پشت سرش و از بالای ابروش آمده بود بیرون… تقریباً ۸ یا ۹ نفر در منطقهی ما کشته شدهاند و اکثر مردم نگران و ناراحتند. پدر فرزاد میگوید که فرزندش بیگناه کشته شده و انتظار این را دارد خون او پایمال نشود.[۲]
علی. ر- از دوستان نزدیک فرزاد انصاریفر میگوید که فرزاد هیچ سابقهی شرارت یا درگیری یا حتی پرخاشگری نداشت. فرزاد پسر خیلی آرام و سربهراهی بود. بزرگترین هدف و انگیزهاش کمک به شرایط مالی و مخارج خانوادهاش بود؛ و سخت هم کار میکرد. ظهر روز ۲۵ آبان جایی که فرزاد حضور داشت کاملاً از محل اعتراضات و درگیری دور بود. ظهر همانروز، فرزاد و سه تن دیگر که همان حوالی بودند، از پشت سر مورد اصابت گلوله کلاشینکف قرارگرفتهاند. علی. ر- همچنین با حیرت میگوید که در آن ساعت سرو صداها خوابیده بود و گاهی صدای تک و توکی تیراندازی از دور میآمد. هیچ تعقیب و گریزی هم در کار نبود. چطور میشود ۴ جان که تشنهی زندگی بودند را در یک کوچه آرام از پشت سر به گلوله بست؟![۳]
به گفتهی اقوام فرزاد انصاریفر، وی چهارمین فرزند خانواده و فردی آرام و به دور از حاشیه بود. فرزاد تنها به فکر تأمین مخارج زندگی خود و خانوادهاش بود؛ و صبحها سر کار میرفت و عصر برمیگشت. اما حالا مادر فرزاد هر صبح از خواب که بلند میشود، به آرامستان بهبهان میرود؛ و بر سر مزار فرزندش حاضر میشود و شب به خانه برمیگردد. مادر فرزاد میگوید پسرم تنهاست، میروم که تنها نباشد. مادر فرزاد شبهایی که باران میبارد کنار مزار پسرش مینشیند و با او حرف میزند و برایش شروه «آواز دشتی و دشتستانی» میخواند.
براساس گزارشی، دو نفر دیگر از کشته شدگان بهبهان، یعنی مهرداد و محمود دشتینیا و یک نفر از مجروحین به نام مریم پایاب، از بالای همین مسافرخانه هدف شلیک گلوله قرار گرفتهاند.[۱]
اتهام
نیروهای امنیتی به خانواده انصاریفر گفتهاند فرزندشان اغتشاشگر بوده است. مأموران امنیتی فیلم همهی دوربینها را چک کردند تا اثبات کنند فرزاد از معترضان بوده است؛ ولی خانواده فرزاد میپرسند چرا به دنبال سرنخی از قاتل فرزندمان نیستند؟ چه کسی دستور این شلیک را داده که فرزاد به راحتی کشته شده؟ چه فرقی میکند که او معترض بوده یا رهگذر؟ آیا مأموران آن روز حق کشتن داشتند.[۱]
خاکسپاری فرزاد انصاریفر
پیکر فرزاد انصاریفر توسط نیروهای امنیتی ابتدا به اهواز منتقل شد و پس از دو روز مجدداً پیکر او را به بهبهان برگردانده و تحویل خانوادهاش دادند؛ و ظهر روز ۲۸ آبان ۱۳۹۸، در آرمستان بهبهان به خاک سپرده شد.[۴]
تدفین فرزاد انصاریفرد با اخذ تعهد از خانوادهی وی توسط مأموران حکومتی، همراه با فشارهای شدید امنیتی در شهرشان خاکسپاری شد.[۵]
اقدامات مأموران امنیتی
خانوادهی فرزاد انصاریفر میگویند:
«مسئولان امنیتی و محلی تنها یکبار به ما سر زدند و به جای پیگیری و مجازات عامل قتل، به ما وعده دادند فرزند ما احتمال دارد شهید به حساب بیاید، تاکنون به شکایتمان در دادگستری به منظور شناسایی قاتل فرزاد رسیدگی نشده است. به آنها گفتیم فقط بگویید چه کسی دستور قتل فرزندمان را داده است؟ اما هنوز جواب ما را ندادهاند.»
چهار تن از مأموران وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و فرمانداری، در شب یکشنبه اول دیماه ۹۸، به منزل خانوادهی انصاریفر مراجعه کردند، در این فضا که عملاً ایجاد رعب و وحشت خانواده بود، صرفاً به خانواده تسلیت گفته شد؛ و اعلام کردند که بهتر است سنگ مزار فرزاد گذاشته شود، اگر بعداً شهید اعلام شد، سنگ قبر او را عوض خواهند کرد.
همچنین یک فرد نزدیک به یکی از اقوام خانوادهی انصاریفر گفته است که شب دوم دیماه ۹۸، فردی که خود را از یک نهاد امنیتی معرفی میکرد، با خانواده انصاریفر تماس تلفنی گرفته است و گفته که به زودی هیأتی از تهران برای مصاحبه میآید که پدر خانوادهی انصاریفر با انجام این مصاحبه مخالفت کرده است.[۱]
بازداشت خواهر فرزاد انصاریفر
فرزانه انصاریفر، خواهر فرزاد و ساکن بهبهان است. او فاش کرد که از زمان کشته شدن برادرش فرزاد، اعضای خانواده وی از طرف نهادهای امنیتی تحت فشار قرار دارند. خواهر فرزاد انصاریفر با انتشار ویدیویی گفت که منزلشان چند بار مورد حمله مأموران حکومتی قرار گرفته و خودروی شخصیاش نیز به آتش کشیده شده است.[۶]
فرزانه انصاریفر در شامگاه پنجشنبه ۲۶ تیرماه ۱۳۹۹، همزمان با تجمع مردم معترض در بهبهان، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد. بازداشت فرزانه انصاریفر در جریان یک تجمع در اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و صدور حکم اعدام در پاسخ به اعتراضات سراسری مردمی آبانماه ۱۳۹۸، در یکی از خیابانهای شهر بهبهان صورت گرفته است. مقامات رسمی حکومتی هیچ دلیلی برای بازداشت فرزانه انصاریفر ارائه ندادهاند.[۷][۶]
امین انصاریفر پدر خانوادهی انصاریفر که جانباز جبهههای جنگ ایران و عراق نیز است، در اعتراض به بازداشت دخترش میگوید: پایتان را از گلوی خانواده من بردارید. بهخاطر دفاع از این آب و خاک به جبهه رفتم و مجروح شدم. رفتم تا فرزندانم در آرامش و امنیت زندگی کنند؛ اما نمیدانستم که دشمن من همینجاست. دخترم را آزاد کنید.[۸]
فرزانه انصاریفر روز جمعه سوم مردادماه ۱۳۹۹، با تودیع قرار از زندان سپیدار اهواز آزاد شد.[۹]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ دادخواهی خانواده فرزاد انصاریفر - سایت هرانا
- ↑ صحبت پدر جانباز فرزاد انصاریفر - رادیو فردا
- ↑ فرزاد انصاریفر قربانی اعتراضات بهبهان... - سایت ایران وایر
- ↑ مراسم پرشکوه چهلم شهید فرزاد انصاریفر در بهبهان - سایت جوانهها
- ↑ فرزانه انصاریفر بازداشت شد - کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ فرزانه انصاریفر دختر شجاع بهبهان... - سایت ایران گلوبال
- ↑ فرزانه انصاریفر بازداشت شد - سایت ملّیون
- ↑ پیام امین انصاریفر پدر فرزاد انصاریفر - سایت خبرگر
- ↑ فرزانه انصاریفر از زندان سپیدار اهواز آزاد شد - سایت هرانا