کاربر:Hossein/4صفحه تمرین
مجید اسدی | |
---|---|
مجید اسدی | |
زادروز | ۱۳۶۲ کرج |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | زندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر |
مجید اسدی، (زاده سال ۱۳۶۲، کرج) از مشهورترین زندانیان سیاسی دهه ۱۳۹۰ میباشد. بیانیهها و نامههای او در دفاع از آزادی و در بیان مواضع ضد نظام جمهوری اسلامی که از آن به شجاعانه و پرشور تعبیر میشود و به رسانههای زیادی از جمله فضای مجازی راه یافته است موجب شهرت او شده است. مجید اسدی برای اولین بار در تاریخ ۱۳ تیر ۸۷ به دلیل فعالیتهای سیاسی مسالمت آمیز در حالیکه دانشجوی دانشگاه علامه تهران بود، دستگیر شد. مجید اسدی در آخرین دستگیری، در بهمن ماه سال ۱۳۹۵ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در منزل خود در کرج بازداشت و آذر ماه سال ۹۶ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، و تبلیغ علیه نظام، به ۶ سال زندان و ۲ سال تبعید به برازجان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز عیناً تأیید شد. مجید اسدی درسخوانده دانشگاه علامه طباطبایی و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از همین دانشگاه است. او فعالیت سیاسی خود را بعنوان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه شروع کرد.
سابقه فعالیت و دستگیری
مجید اسدی فعال دانشجویی سابق دانشگاه علامه طباطبایی تهران است و نخستین بار در سیزدهم تیرماه ۱۳۸۷ توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از حدود سه ماه با سپردن وثیقه آزاد شد. وی در اسفند ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» دستگیر و به چهار سال زندان محکوم شد و و این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تأیید شد. سیزدهم مهر ۱۳۹۰، مجید اسدی برای تحمل زندان به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد و پس از تحمل ۴ سال حبس، در هیجدهم خرداد ۱۳۹۴ با پایان محکومیت آزاد شد.[۱]
وی چندین ماه در سلول انفرادی ۲۰۹ اوین بود. مجید اسدی روز ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ توسط مأمورانی که نه حکمی نشان دادند و نه خود را معرفی کردند، در خانهاش در کرج باردیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.[۲]
او این بار به ۶ سال حبس و ۲ سال تبعید به برازجان محکوم شد و تاکنون (مهر ۱۳۹۹) در زندان میباشد.
وضعیت مجید اسدی
مجید اسدی به دلیل تجربه ۴ سال زندان و اعتصاب غذا در بهار ۱۳۹۳ به مشکلاتی در دستگاه گوارش مبتلا بوده و عدم دسترسی یا کمبود امکانات پزشکی در زندان اوین ممکن است بیماریاش را تشدید کند.[۲]
خانم فاطمه وکیلی، مادر مجید اسدی زندانی سیاسی، در گفتگو با صدای آمریکا گفت، نامه آزادی این زندانی سیاسی که دوران محکومیت ۶ سال زندان خود را به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی، در زندان رجایی شهر سپری میکرد، صادر شده بود و قرار بود روز دوشنبه ۳۰ تیر ماه، پس از سه سال و نیم حبس کشیدن، از زندان آزاد شود؛ اما با پرونده سازی جدید از سوی وزارت اطلاعات به همراه دو زندانی دیگر به نامهای محمد بنازاده امیرخیزی و پیام شکیبا به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
همچنین مرتضی اسدی، برادر این زندانی سیاسی که خواستار آزادی فوری مجید اسدی از زندان شده است، روز چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹، در توئیتر خود وضعیت جسمی برادرش را نامناسب اعلام کرد و نوشت او از التهاب ستون فقرات و گوارش و چشم و کیست کبدی و علائم کرونا و کاهش وزن و ضعف جسمانی شدید رنج میبرد و از چهارشنبه اول مرداد ماه به جای آزادی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.[۳]
پرونده سازی دوباره
مجید اسدی همراه با محمد بنازاده امیرخیزی و پیام شکیبا از تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۹، جهت بازجویی از بابت پرونده جدیدی که در ایام حبس برای آنان گشوده شده از زندان رجایی شهر کرج به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین و مدتی بعد به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شدند. این سه زندانی سیاسی در تاریخ ۳۰ تیرماه به دادسرای اوین منتقل و پس از تفهیم اتهام و صدور قرار وثیقه از بابت این پرونده به زندان بازگردانده شدند. اتهام این افراد که سومین سال حبس خود را سپری میکنند فعالیت تبلیغی علیه نظام عنوان شده است.[۴]
در جریان این جلسه مجید اسدی، محمد بنازاده امیرخیزی و پیام شکیبا توسط شعبه ۶ دادسرای اوین به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام مورد اتهام قرار گرفته و پس از صدور قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی مجدداً به زندان بازگردانده شدند.
اتهام این فعالین در حالی است که مجید اسدی پیشتر در تاریخ ۱۸ تیرماه امسال از اتهام انتسابی در همین شعبه تبرئه شده و قرار منع تعقیب وی صادر شد. گفته میشود که با فشار وزارت اطلاعات این پرونده در تاریخ ۲۵ تیرماه مجدداً گشوده شده است.[۵]
اعترافات اجباری
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مجید اسدی، زندانی سیاسی هفته گذشته طی یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده خود از تداوم فشارها جهت اخذ اقرارهای اجباری در بند ۲۴۰ زندان اوین خبر داده است.
یک منبع نزدیک به خانواده آقای اسدی در این خصوص به هرانا گفت:
«طی هفته گذشته مجید اسدی در تماسی با خانواده خود گفته بود که برای اقرارهای اجباری تحت فشار قرار دارد. این مسئله با توجه به اینکه تمامی تماسهای وی در حضور بازجو است نشان از شدت فشارهاست. او تاکنون از ملاقات محروم بوده است. تداوم بازجویی آقای اسدی، محمد بنازاده امیرخیزی و پیام شکیبا در حالی است که حتی اتهامات دقیق و مصداق اتهامات این افراد مشخص نیست.»[۴]
اعتصاب غذا
همچنین مجید اسدی در اعتصاب غذا است و به داروهایش هم دسترسی ندارد و همین امر نگرانی خانواده از بابت سلامتی وی را بیشتر کرده است. اعتصاب غذای آقای اسدی در حالی است که وضعیت وی پیش از بیماری کرونا به واسطه مشکلات معده و روده و اثنا عشر و مشکلات روماتیسم وخیم بود و بیش از یکسال و نیم به دلایل مختلف از درمان محروم بود. مجید اسدی به صورت روزانه برای زخم معده، زخم اثنی عشر، کیست کبدی و بیماری روماتیسمیش حدود ۱۲ قرص مصرف میکرد اما در زمان انتقال اجازه بردن قرصها به او داده نشد. آقای اسدی از مدتی قبل به کرونا مبتلا شد و متعاقب آن با کاهش وزن شدید مواجه شده است.[۴]
فعالیتهای داخل زندان
مجید اسدی از همان ابتدای دوران محکومیتش در درون زندان به ابراز مخالفتهای علنی با سیاستهای سرکوبگرانه زندانبانان پرداخت که میتوان برخی از آنها را یادآور شد:
۱ - بیانیه محکومیت هتک حرمت زندانیان سیاسی زن توسط زندانبانان[۶] که در ۱۶ آبان ۹۱ منتشر شده است
۲ - مطلبی درباره غلامرضا خسروی از اعضای مجاهدین که همبند مجید بوده و اعدام شده است را تحت عنوان «لبخند، رازی است!» در خرداد ۱۳۹۸ در زندان گوهردشت منتشر کرده است.[۷]
نامهای سرگشاده از مجید اسدی
زندانی سیاسی مجید اسدی از زندان رجایی شهر کرج نامهای سرگشاده با عنوان، تاریخ نسل ما لبریز شکنجه است، که متن کامل آن به شرح زیر است:
«استبداد منهای شکنجه، تناقضی است به همان اندازه سخیف و مشمئزکننده که گفته شود در ایران زندانی سیاسی نداریم. اگر بخواهیم مفهوم شکنجه را حتی تقلیل دهیم و تنها برپایه تعاریف و تصورات عام و معمول بگیریم، آنگاه به محض شنیدن این واژه بیدرنگ معادلهای آن از اعدام، زندان و انفرادی تا شلاق و تحقیر و توهین، به سرعت در ذهن ما سر ریز میشوند. این واژهها، خودبهخودی در حافظه ما جای نگرفتهاند، بلکه حاصل تجربههایی هستند که آنها را زندگی کردهایم و یا شاهدش بودیم. به واقع حیات نسل ما درون دالانهای سیاه شکنجه تکوین یافته، بیآنکه پیش از این از وجودش متعجب شده باشیم و از این روست که افشای شکنجه و بیان آنچه بر ما گذشته یک دادخواست تاریخی و شورشی علیه وضع جنایتبار و فاجعه آمیز موجود و به مثابه پُتکی است که بر سر اعتبار امر بدیهی شکنجه فرود میآید. این بخشی از تعهد مبرم و فوری ماست که ما را از اعماق دهلیزهای شکنجه بیرون میکشد و در تحلیل نهایی، وضعیتی انسانی را برقرار میسازد. حال دیگر بگذارید که به حاشا و انکار برخیزند و افشای شکنجه را با تهدید به شکنجه پاسخ دهند. اما مگر میتوانم از شکنجه زنی سخن نگویم که در سال ۸۷، ضجههای مظلومانه و بی پناهش در زیر آوار مشتها و لگدها و رگبار رکیکترین الفاظ در چنبره چندین نرینه میرغضب، سکوت سنگین شبانه انفرادیهای ۲۰۹ را در هم میشکست؟ یا از دیدن زخمها و شیارهای کبود و خونین به جا مانده از کابل و شلاق بر بدن ستار بهشتی و ۴۱ ماه انفرادی بیوقفه غلامرضا خسروی که یک سال آن در سلولی تنگ و تاریک گذشت و اعدام سبعانهاش لب فرو بندم؟ مگر میشود از نعرههای گارد و باران باتومها بر سر و صورت زندانیان دست بسته ۳۵۰ در آن پنجشنبه سیاه ۹۳ یا تحقیر و استهزا و انفرادی زندانیان گوهردشت و سرقت و تاراج اموال و وسایلشان در مرداد ۹۶ به انزوای ننگین سکوت فرو غلتم؟ نه نمیتوانم از زجرکش کردن زندانیان بیمار، از محرومیتهای عامدانه و کینه توزانه درمانی در قبال بی گناهانی که در زندان بیمار شدند و بیماریشان به فاجعه کشید؛ از محسن دگمهچی از آرش صادقی دم برنیاورم. حمله شبانه آن ۱۰ تن اجامر با شکستن در – به خانه ما در بهمن ۹۵ و ضرب و شتم پدری بیمار همراه با توهین و فحاشی و تهدید من با اسلحه در حضور خانواده نامش اگر شکنجه نیست پس چیست؟ به یقین، مردم و تاریخ داوری خود درباره این مشت از خروارها نمونه و تجربه را خواهند کرد؛ چرا که اینها روایت زندگی همه ما شاهدان و قربانیان شکنجه است. پس باید که علیه شکنجه و شکنجهگران در صحن دادگاه ذیصلاح خلق به شهادت و دادخواهی برخاست. بدین طریق است که درهای این تاریکخانه ظلمت و ارعاب استبداد خرد میشود و احساس شکنجه دیگر در وجود هیچ کس لابه بلای روزمرگیهای فروبرنده نمیمیرد، بلکه آتشفشان خشمی میشود که بساط ضدانسانی شکنجه و شکنجهگر را به آتش میکشد و میهنی آزاد و بیشکنجه از دل آن خواهد روئید. ــ مجید اسدی، چهارشنبه ۲۶ دی ۹۷، زندان رجایی شهر کرج.»[۸]
منابع
- ↑ رادیو فردا - کمپین حقوق بشر
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ کمپین حقوق بشر - مجید اسدی زندانی سیاسی سابق بار دیگر بازداشت شد
- ↑ وآ نیوز - ادامه فشار بر زندانیان سیاسی در ایران
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ هرانا - تداوم بلا تکلیفی مجید اسدی
- ↑ هرانا - زندان اوین، تداوم نگهداری مجید اسدی
- ↑ محکومیت هتک حرمت زندانیان سیاسی زن
- ↑ لبخند رازی است - سایت مجاهد
- ↑ نامهای سرگشاده از مجید اسدی - سایت هرانا