کاربر:Hossein/1405صفحه تمرین
امید زارع مویدی | |
---|---|
زادروز | اول خرداد ۱۳۸۱ |
درگذشت | ۴۲ آبان ۱۴۰۱ شیراز |
علت مرگ | به ضرب گلوله نیروهای امنیتی در پیشانی و کمر |
آرامگاه | دارالرحمهی شیراز |
ملیت | ایرانی |
امید زارع مؤیدی، (زادهی اول خرداد ۱۳۸۱ جانباخته در ۲۴ آبان ۱۴۰۱) در شیراز به قتل رسید. حکومت جمهوری اسلامی تلاش کرد او را یک بسیجی معرفی کند و برای همین به سرش یک پرچم یا زهرا بسته و به همان حالت کفن کرده بودند. اما خانواده او علیرغم تهدیدات جدی دستگاه امنیتی رژیم ایران با آن مخالفت کردند. او در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و حین کمک به یک جوان دیگر، توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی مورد حمله قرار گرفت و با شلیک ماموران به کمر و پیشانیاش به قتل رسید. امید مؤیدی ۲۴ آبان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد، اما پیکرش یک هفته بعد برای خاکسپاری در اختیار خانوادهاش قرار گرفت.
زندگی امید زارع مؤیدی
امید زارع مؤیدی، متولد اول خرداد ۱۳۸۱، دانشجوی ۲۰ ساله، و سال آخر تربیت بدنی در دانشگاه فنی و حرفهای باهنر شیراز بود. امید مؤیدی، به گفته نزدیکانش، «دانشجوی ممتاز تربیت بدنی و پسری ساکت، نجیب و مودب بود. مرد جوانی که به شدت به زندگی امید داشت، شاداب بود و اسمش به تمامی برازنده نگاهش به زندگی بود».[۱]
چگونگی قتل امید زارع مؤیدی
در غروب ۲۴ آبان ۱۴۰۱ مردم در خیابان زرهی شیراز، مرد جوانی را دیدند که روی زمین افتاده و پنج مأمور مسلح، به شدت او را کتک میزنند. مردم برای کمک جلو میروند. یکی از مأموران اسلحه را بر سر مرد میگیرد و تهدید میکند که کسی جلوتر بیاید شلیک میکند. مردم عقبتر میروند. میایستند. حدود سی تا چهل نفر از مأموران با شلیک سه تیر هوایی به مأموران دیگر ملحق میشوند به سمت مردم هجوم میبرند. صدای دو شلیک میآید. مرد جوان دیگری از ناحیه کمر گلوله میخورد و گلوله دیگری بر پیشانیاش اصابت میکند.
روایت شاهدان عینی قتل امید زارع مؤیدی
شاهدان عینی کشته شدن امید مؤیدی زارع در خیابان زرهی شیراز در گفتوگو با رادیوفردا میگویند که مأموران از فاصله نزدیک، از پشت، به او شلیک کرده و پس از آنکه براثر اصابت گلوله به کمر، بر زمین افتاد: «به او تیر خلاص زدند، بر پیشانیاش گلوله زدند».
رادیوفردا با دو شاهد عینی گفتوگو کرده که امید مؤیدی را دیدهاند که به قصد کمک به مرد جوانی که توسط مأموران به شدت ضرب و شتم میشد جلو رفت و بعد از هجوم مأموران به سوی مردم، وقتی همه در حال فرار بودند از پشت هدف گلوله قرار گرفت.
یک شاهد عینی دیگر به رادیوفردا گفته است که مأموران، پیکر امید مؤیدی را بعد از تیر خلاص به او، با خود بردند.
پیگیریهای خانواده امید زارع مؤیدی
نزدیکان خانواده مؤیدی گفتهاند که او به اتفاق برادر دیگرش به خیابان رفت و هنگام هجوم مأموران، دو برادر از هم جدا افتادند، نوید بازگشت و خانواده او سه روز دنبال رد و نشانی از امید میگشتند.
به گفته آنها پس از تماسهای مکرر مادر امید در همان شب، مردی موبایل امید را جواب داده و میگوید که پسرش بازداشت شده و باید به اطلاعات سپاه مراجعه کند اما پیگیریها و مراجعات خانواده امید به اطلاعات سپاه، نیروی انتظامی، اداره اطلاعات و دیگر ارگانها، تا سه روز بیجواب میماند و در نهایت پس از سه روز از اداره آگاهی تماس گرفته و از خانواده امید زارع مؤیدی میخواهند برای شناسایی جسدی با کد ۱۸۱ مراجعه کنند.
نزدیکان او به رادیوفردا گفتهاند که وقتی پدرش برای شناسایی پیکرش مراجعه میکند تنها صورت او را میبیند که در پیشانیاش جای گلوله بوده اما در اداره آگاهی به آنها گفته میشود که گزارش پزشکی قانونی تنها گلوله به کمر را ذکر کرده است.[۱]
روایت جمهوری اسلامی از قتل امید زارع مؤیدی
یکی از نزدیکان خانواده مؤیدی به رادیوفردا گفته است که از ارگانهای مختلف به خانه او رفته و به پدر و مادرش گفتهاند که «معترضان، از توی ماشین به امید شلیک کردهاند»، اما خانواده قبول نکردهاند. مأموران امنیتی به خانواده امید مؤیدی میگویند که او از سوی فردی در داخل یک ماشین از فاصله نزدیک تیر خورده و بعد هم تصادف کرده است؛ ادعایی که با اعتراض خانواده امید مؤیدی مواجه میشود، و آنها با مراجعه به اداره آگاهی رسماً شکایت کرده و خواهان معرفی قاتل فرزندشان میشوند.[۱]
مصطفی بحرینی، دادستان مرکز استان فارس مدعی شده است که امید مؤیدی «در جریان فعالیت ضد امنیتی اغتشاشگران در حین تردد در بلوار معالیآباد و با شلیک سلاح غیر مجاز کشته شده و در همین خصوص تعدادی از آشوبگران در صحنه شناسایی و بازداشت شدند و تحقیقات تکمیلی تحت نظر بازپرس ویژه دادسرای جنایی شیراز در حال انجام است».
لطفالله شیبانی، فرماندار شیراز هم مدعی شده که امید مؤیدی «معترض نبوده و از شاخصهای معرفی و تلقی به عنوان شهید برخوردار است.»
رسانههای حکومتی همچون خبرگزاری فارس هم مدعی شدهاند که امید مؤیدی در تاریخ ۲۵ آبان در خیابان معالیآباد شیراز توسط معترضان کشته شده است.
سه شاهد عینی و همچنین نزدیکان امید مؤیدی اما به رادیوفردا گفتهاند که او ۲۴ آبان در خیابان زرهی شیراز و توسط مأموران حکومتی هدف گلوله قرار گرفته و کشته شده است.[۱]
شامگاه ۲۴ آبان اعتراضات گستردهای در محله معالیآباد شیراز در جریان بوده و در همین منطقه محمد مؤیدی، از نیروهای بسیجی که خبرگزاریهای حکومتی با عنوان طلبه، او را معرفی کردهاند کشته شده است. نزدیکان خانواده مؤیدی به رادیوفردا گفتهاند که محمد مؤیدی از بستگان دور پدر امید است: «محمد مؤیدی را شهید اعلام کردند و می خواستند امید را هم به او ببندند و بگویند دو شهید دادیم اما امید معترض بود و به شدت با بسیج و سپاه مخالف بود و خانواده او اجازه ندادند که او را شهید اعلام کنند.[۱]
تهدید خانواده امید زارع مؤیدی
یکی از نزدیکان خانواده مؤیدی میگوید: چون نوید برادر امید با او بود، خانواده را تحت فشار قرار داده و تهدید کردهاند که نوید را با خود میبرند: «از طرف بنیاد شهید و اطلاعات به خانه امید رفتند و گفتند که آنها امید را تشییع میکنند و برایش مراسم میگیرند. گفتند که امید را در قطعه شهدا دفن میکنند و هزینه مراسم را هم میدهند. پدر و مادر امید به شدت مخالفت کردهاند و مادرش گفته که شما بچه مرا کشتید بالاتر از سیاهی رنگی نیست هر کاری میخواهید بکنید. اما علناً به او گفتند بالاتر از سیاهی رنگی هست؛ بالاتر از سیاهی، شوهر و پسرت هستند. نوید و پدرش را در اداره آگاهی تحت بازجویی قرار داده و بارها نوید را تهدید کردهاند اما علیرغم همه این تهدیدها، پدر و مادر او اجازه ندادند امید قطعه شهدا دفن شود و امنیتیها برای او مراسم بگیرند.
اما این پایان فشارها بر خانواده مؤیدی نیست. نزدیکان آنها میگویند که بارها خانواده او تحت فشار قرار گرفتهاند که با صدا و سیما مصاحبه کرده و فرزندشان را بسیجی معرفی و روایت حکومت را تکرار کنند اما آنها به این فشارها تن ندادهاند.[۱]
خاکسپاری امید زارع مؤیدی
به گفته یکی از نزدیکان به خانواده مؤیدی، پس از اصرار مادر امید به او اجازه دادهاند که پیش از خاکسپاری در اول آذرماه، پیکر فرزندش را ببیند: «ساعت ۷ شب مادر امید را با کلی مأمور و تدابیر امنیتی به دارالرحمه شیراز بردند. گفته بودند که میگذارند پیکر امید را ببیند اما وقتی رسیده دیده که پیکر امید را شسته و کفن کردهاند. فقط سرش باز بود. پیشانیاش که گلوله خورده بود را با یک پرچم یازهرا بسته بودند.»
به گفته نزدیکان امید زارع مراسم خاکسپاری او هم به شدت امنیتی بود و به خانواده او اجازه انتشار اعلامیه و اطلاعرسانی برای مراسم را نداده بودند: «کل دارالرحمه را از چهار طرف بسته بودند و فقط خانواده و بستگان نزدیک امید حضور داشتند نیم ساعته هم همه چیز را تمام کردند و گفتند همه باید بروند. برای ۵۰ نفر آدم بیش از ۴۰۰ تا ۵۰۰ مأمور ریخته بودند و در چنین شرایطی امید را دفن کردند.
بزرگداشت امید زارع مؤیدی
خانواده امید و جمعی از مردم شیراز با گردهمایی بر مزار امید یادش را گرامی داشتند. آنها در این مراسم با خواندن سرود ای ایران ای مرز پر گهر تاکید کردند که او از جانباختگان راه آزادی مردم ایران و در جریان قیام ۱۴۰۱ است.[۲] همچنین مردم در خانه امید زارع مؤیدی برای بزرگداشت او گردهم آمدند.[۳]
چهلم امید زارع مؤیدی
در شیراز مراسم چهلم شهید قیام امید زارع مؤیدی با حضور مردم برگزار شد، مادر این جانباخته راه آزادی خطاب به مأموران جمهوری اسلامی فریاد میزد «بیایید مرا بگیرید» و به مردم میگفت: «غیرت داشته باشید، خون بچه من پایمال نمیشود»[۴] [۵]