۶٬۵۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
|تحصیلات =دکترای فلسفه و ادبیات | |تحصیلات =دکترای فلسفه و ادبیات | ||
|دانشگاه =دانشگاه | |دانشگاه =دانشگاه پنجاب، دانشگاه کمبریج انگلستان، دانشگاه مونیخ آلمان | ||
|حوزه = | |حوزه = | ||
|شاگرد = | |شاگرد = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
|اندازه تصویر=250}} | |اندازه تصویر=250}} | ||
'''محمد اقبال لاهوری'''، (متولد ۱۸ آبان ۱۲۵۶، سیالکوت پاکستان، ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷، لاهور پاکستان) شاعر، فیلسوف، اندیشمند و سیاستمدار پاکستانی بود که اشعار فراوانی به زبانهای اردو و فارسی سروده است. اقبال لاهوری دوران کودکی و نوجوانی را در همان زادگاه خود سپری کرد. او زبانهای فارسی و عربی را در مدارس سیالکوت بهروش سنتی (مکتبخانه) آموخت و همچنین به علوم و معارف اسلامی و قرآنی آشنا شد. علامه اقبال لاهوری مدرک فوق لیسانس و کارشناسی ارشد فلسفه را با رتبهی اول از دانشگاه پنجاب دریاف کرد و در همان دانشگاه مشغول تدریس در رشتههای تاریخ، فلسفه و علوم شد. او در تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه کمبریج انگلستان رفت و سپس عازم دانشگاه مونیخ آلمان شد. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۶، مدرک دکترای خود را در دانشگاه مونیخ دریافت کرد. تز پایاننامهی او برای دریافت مدرک دکترا، راسالهای تحت عنوان «رشد ما بعدالطبیعه در ایران» بود. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد | '''محمد اقبال لاهوری'''، (متولد ۱۸ آبان ۱۲۵۶، سیالکوت پاکستان، ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷، لاهور پاکستان) شاعر، فیلسوف، اندیشمند و سیاستمدار پاکستانی بود که اشعار فراوانی به زبانهای اردو و فارسی سروده است. اقبال لاهوری دوران کودکی و نوجوانی را در همان زادگاه خود سپری کرد. او زبانهای فارسی و عربی را در مدارس سیالکوت بهروش سنتی (مکتبخانه) آموخت و همچنین به علوم و معارف اسلامی و قرآنی آشنا شد. علامه اقبال لاهوری مدرک فوق لیسانس و کارشناسی ارشد فلسفه را با رتبهی اول از دانشگاه پنجاب دریاف کرد و در همان دانشگاه مشغول تدریس در رشتههای تاریخ، فلسفه و علوم شد. او در تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه کمبریج انگلستان رفت و سپس عازم دانشگاه مونیخ آلمان شد. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۶، مدرک دکترای خود را در دانشگاه مونیخ دریافت کرد. تز پایاننامهی او برای دریافت مدرک دکترا، راسالهای تحت عنوان «رشد ما بعدالطبیعه در ایران» بود. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد. علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانیها پرداخت و تلاش میکرد که مسلمانان هندوستان را به ارزشها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آنها را برای پسگرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و همچنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. سال ۱۲۹۰، سال سرنوشتساز و مهمی در اندیشهی علامه اقبال بود، زیرا شاهد بود که استعمار انگلیس چه بر سر مسلمانان شبهقاره هند آورد است. او بهعنوان یکی از رهبران مهم فکری مسلمانان هندوستان نقش ایفا کرد و با طرح و ارائهی دیدگاههای خود در مورد مسلمانان هند و راهحلهای برونرفت از مشکلات، مسلمانان را به اتحاد فرا خواند. در واقع اقبال لاهوری نخستین کسی بود که ایدهی یک کشور مستقل را برای مسلمانان هندوستان مطرح کرد و سرانجام منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. علامه اقبال از پیشنویس قانون اساسی که محمدعلی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان هند نوشته بود، حمایت کرد و در سال ۱۳۰۹، بهعنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در اللهآباد و سپس در سال ۱۳۱۱، در لاهور انتخاب شد. علامه اقبال لاهوری به '''[[مولوی]]''' و '''[[حافظ]]''' علاقه و ارادت ویژهای داشت و درباره مولانا جلالالدین بلخی گفته است که مولوی من را با خود آشنا کرد و با او بود که خودم را یافتم. اقبال لاهوری برخلاف تصوف وحدت وجودی، بهمقام فنا معتقد نیست، بلکه بر این باور است که انسان پس از طی مراحل سلوک در کنار پروردگار اعلی جای خواهد گرفت و خداگونه میشود. او در این مورد باز از تمثیل بسیار زیبای مثنوی مولوی استفاده نموده و به آن استناد میکند که آهن پس از افتادن در آتش، همانند آتش میشود و ذات و ماهیت خود را از دست نمیدهد. اقبال لاهوری مشهورترین شاعر پارسیگوی غیرایرانی در ایران است که در مجموع ۱۲ هزار بیت شعر سروده است که ۷ هزار بیت آن فارسی است. اقبال لاهوری آثار فراوانی به زبان اردو و فارسی و انگیسی دارد، از آثار او میتوان به «اسرار خودی»، «رموز بیخودی»، «زبور عجم»، «مثنوی مسافر» و «جاویدنامه» اشاره کرد. علامه اقبال لاهوری سرانجام در اول اردیبهشت ۱۳۱۷ برابر با ۲۱ آوریل ۱۹۳۸، در سن ۶۶ سالگی چشم از جهان فروبست و پیکر او در جوار مسجد پادشاهی لاهور بهخاک سپرده شد. | ||
== زندگی و تحصیلات == | == زندگی و تحصیلات == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
== ترک تدریس و دانشگاه == | == ترک تدریس و دانشگاه == | ||
اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد | اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد.<ref name=":1" /> | ||
علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانیها پرداخت و تلاش میکرد که مسلمانان هندوستان را به ارزشها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آنها را برای پسگرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و همچنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. در همین دوران بود که آشنایی او با اندیشهی مولانا جلالدین بلخی، عمیقتر و دامنهدارتر شد و این شناخت نهتنها در قدرت بیان و شاعری او به زبان فارسی تأثیر بسیار زیادی داشت، بلکه اندیشه و نظام فکری و فلسفهاش نیز متأثر از آن شد.<ref name=":0" /> | علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانیها پرداخت و تلاش میکرد که مسلمانان هندوستان را به ارزشها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آنها را برای پسگرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و همچنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. در همین دوران بود که آشنایی او با اندیشهی مولانا جلالدین بلخی، عمیقتر و دامنهدارتر شد و این شناخت نهتنها در قدرت بیان و شاعری او به زبان فارسی تأثیر بسیار زیادی داشت، بلکه اندیشه و نظام فکری و فلسفهاش نیز متأثر از آن شد.<ref name=":0" /> |
ویرایش