۱۰٬۵۳۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
مجید شریفواقفی در دانشگاه هرچند که فعالیتهایی در رابطه با تشکلهای دانشجویی داشت ولی این فعالیتها نمیتوانست او را قانع کند. بنابراین بعد از آشنایی با مجاهدین در اواخر سال ۱۳۴۷به عضويت سازمان مجاهدين خلق ایران در آمد. | مجید شریفواقفی در دانشگاه هرچند که فعالیتهایی در رابطه با تشکلهای دانشجویی داشت ولی این فعالیتها نمیتوانست او را قانع کند. بنابراین بعد از آشنایی با مجاهدین در اواخر سال ۱۳۴۷به عضويت سازمان مجاهدين خلق ایران در آمد. | ||
مجید شریفواقفی در مدتی کوتاه پس از ورود به سازمان در رأس یکى از شاخههاى اصلى قرار گرفت. وی همزمان مسئولیت امور امنیتى سازمان، مسئولیت گروه الکترونیکى و مسئولیت ارتباط با افراد خارج از کشور را نیز بر عهده داشت. | مجید شریفواقفی در مدتی کوتاه پس از ورود به سازمان در رأس یکى از شاخههاى اصلى قرار گرفت. وی همزمان مسئولیت امور امنیتى سازمان، مسئولیت گروه الکترونیکى (شنود فرستنده هاى ساواك) و مسئولیت ارتباط با افراد خارج از کشور را نیز بر عهده داشت.گروه الكترونيك به موفقیتی چشمگیر دستیافته بود که خشم ساواک را برانگیخت. این گروه با ساخت آنتنهایی كه بىسيمهاى ساواک را شنود کرده و افرادی را که لو رفته و شناسایی شده بودند و ساواک درصدد دستگیریشان بود، نجات میداد. | ||
پس از چندی برای پیشبرد امر مبارزه؛ چند گروه در سازمان تشکیل شد که مجید شریفواقفی به همراه چند تن از کادرها در راس گروه کارگرى قرار گرفت.<ref name=":0" /> | |||
در راس شاخه كارگرى مجيد شريف واقفی و سپاسى به همراه ليلا زمرديان، وحيد افراخته و محمد يزدانيان بودند. ارديبهشت سال ۱۳۵۲ تقى شهرام از زندان سارى فرار كرد و به سازمان پیوست و پس از چندی به مركزيت سازمان راه یافت. او که ماركسيست شده بود گام به گام بحثها و سئوالاتى را در ميان اعضا مطرح میکرد. وی كه فردی پر مطالعه و فعال بود تلاش زيادى كرد تا افراد ديگر را با خود همراه كند و با طرح اینکه ايدئولوژى مذهبى پاسخگوى نيازهاى مبارزه نيست و بايستى ايدئولوژى سازمان را تغيير داد، نقشهی خود را پیش میبرد. او اين سير تغيير ايدئولوژى را سير انتقاد از خود ناميد، با این ادعا كه اشتباهات و ضربههايى كه سازمان خورده ناشى از ايدئولوژى مذهبى آنان بوده است. | |||
=== نقش مجید شریفواقفی پس از دستگیری رهبران مجاهدین === | === نقش مجید شریفواقفی پس از دستگیری رهبران مجاهدین === | ||
خط ۱۹: | خط ۲۳: | ||
جدا شدگان که توانسته بودند بر بخشهایی از سازمان مجاهدین خلق ایران مسلط شوند، تلاش میکردند تا مجید شریفواقفی را از مقاومت در برابر خود، مأیوس و دلسرد نمایند. اما مجید شریفواقفی تن به سکوت و سازش نمیداد. او با گردآوری تعدادی از خواهران و برادران که پراکنده شده بودند؛ تشکیلات جدیدی را شکل داده بود و همین امر، باعث شد خشم و غضب جریان جدا شده را نسبت به وی برانگیخته وتوطئه قتل او را طرحریزی کنند. آنها در بعدازظهر روز ۱۶اردیبهشت سال ۱۳۵۴در یکی از خیابانهای خلوت تهران، او را بهشهادت رساندند و پساز انتقال پیکر بیجانش بهبیابانهای حومه تهران، آنرا بهآتش کشیدند. <ref name=":1" /> | جدا شدگان که توانسته بودند بر بخشهایی از سازمان مجاهدین خلق ایران مسلط شوند، تلاش میکردند تا مجید شریفواقفی را از مقاومت در برابر خود، مأیوس و دلسرد نمایند. اما مجید شریفواقفی تن به سکوت و سازش نمیداد. او با گردآوری تعدادی از خواهران و برادران که پراکنده شده بودند؛ تشکیلات جدیدی را شکل داده بود و همین امر، باعث شد خشم و غضب جریان جدا شده را نسبت به وی برانگیخته وتوطئه قتل او را طرحریزی کنند. آنها در بعدازظهر روز ۱۶اردیبهشت سال ۱۳۵۴در یکی از خیابانهای خلوت تهران، او را بهشهادت رساندند و پساز انتقال پیکر بیجانش بهبیابانهای حومه تهران، آنرا بهآتش کشیدند. <ref name=":1" /> | ||
=== نامهی شریفواقفی به مادرش === | |||
مادر مهربانم، خانواده عزيزم، | |||
پس از سلام با قلبى مملو از دوستى به شما و عشق به تمام مردم زحمتکش و ستمديده، به شما درود فرستاده، آرزوى سلامتى و سعادت همگى را دارم. از اينکه مدتى است براى شما نامهاى ندادهام مرا خواهيد بخشيد. اگر اشکالى وجود نداشت هر لحظه پيش شما مىبودم، ولى برايم تحملپذير است که در اين شرايط در راه خدا و خلق دورى شما را نيز به عنوان يک مشقت در اين راه تحمل کنم و اميدوارم شما نيز چنين باشيد. در مقابل نابخردان و خودپرستان صبر و شکيبايى خود را از دست ندهيد. هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق.” | |||
جستارهای وابسته | جستارهای وابسته | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش