کاربر:Khosro/صفحه تمرین تعادل قوا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان          =
| عنوان اصلی      = توازن قوا
| برگرداننده      =
| ویراستار          =
| به کوشش    =
| تصویر          =توازن قوا.jpg
| زیرنویس تصویر  = تعادل قوا
| نویسنده        =
| تصویرگر        =
| طراح جلد        =
| زبان            =
| مجموعه          =
| موضوع          =
| سبک            =
| ناشر            =
| ناشر فارسی      =
| محل انتشارات    =
| تاریخ نشر      =
| تاریخ نشر فارسی =
| محل ناشر فارسی  =
| تاریخ نگارش =
| نوع رسانه      =
| صفحه            =
| قطع            =
| اندازه وزن                =
| شمارگان        =
| نوبت چاپ    =
| تعداد جلد      =
| شابک            =
| کتاب‌خانهٔ ملی ایران    =
|دیوئی  =
|کتابخانه کنگره =
| پس از          =
| پیش از          =
}}
'''توازن قوا'''، یا تعادل، یا موازنه‌ی قدرت(Balance Of Power)، نوعی تعادل بین قدرت کشورهای عضو جامعه‌ی بین‌الملل است، به طوری که هیچ‌یک از این کشورها نتوانند از چنان قدرت و توان قاهری برخوردار شوند که اراده و خواست خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند. مفهوم توازن قوا، بر اساس مقتضیات مختلف اوضاع بین‌المللی، معانی گوناگونی مانند توزیع قدرت، تعادل قوا بین دو یا چند قدرت متخاصم، و برتری نیرو پیدا کرده است. تئوری تعادل قوا از از سال‌های آغازین قرن هفدهم میلادی، زمانی که علم حقوق بین‌الملل توسط گروسیوس و پیروانش ابداع شد، به عنوان یک اصل اساسی دیپلماسی مدون شد. این اصل از زمان تدوین به عنوان ارکان علم سیاست مطرح گردید. برای توازن قوا تعاریف و معانی گوناگونی ارائه شده است. برخی آن را وضعیت یا شرایطی می‌دانند که رضایت‌خاطر کمابیش وسیعی از توزیع قدرت وجود دارد. برخی دیگر از محققان معتقدند که توازن قدرت، قانون رفتار دولت‌هاست، یعنی که آنان درصورت صف‌آرایی با قدرتی متجاوز و برهم‌زننده‌ی تعادل، به ایجاد یک ائتلاف متوازن‌کننده اقدام می‌کنند؛ و مانع از پیدایش یک قدرت قاهر و برتر می‌شوند. نخستین هدف ضروری توازن قوا، حفظ صلح و امنیت با اتکاء بر قدرت است. نویسندگان معاصر، توازن قدرت را پایه‌ی اصلی روابط بین‌ملل، نمایش قاعده‌ی عمومی اجتماعی، و تقریباً نوعی قانون اساسی سیاسی که می‌توان آن را از گردش سیاست‌های جهانی استخراج کرد، خوانده‌اند. نظریه‌ی توازن قوا بر پایه‌ی قدرت استوار است. در واقع برهم خوردن توازن قوا بازتاب تحولاتی است که ناشی از سیاست جهانی، اقتصاد جهانی، فناوری‌های کارساز در رویدادهای جهانی و ابزارهای قدرت بازیگران در سطح فراملی و فرامنطقه‌ای است.
'''توازن قوا'''، یا تعادل، یا موازنه‌ی قدرت(Balance Of Power)، نوعی تعادل بین قدرت کشورهای عضو جامعه‌ی بین‌الملل است، به طوری که هیچ‌یک از این کشورها نتوانند از چنان قدرت و توان قاهری برخوردار شوند که اراده و خواست خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند. مفهوم توازن قوا، بر اساس مقتضیات مختلف اوضاع بین‌المللی، معانی گوناگونی مانند توزیع قدرت، تعادل قوا بین دو یا چند قدرت متخاصم، و برتری نیرو پیدا کرده است. تئوری تعادل قوا از از سال‌های آغازین قرن هفدهم میلادی، زمانی که علم حقوق بین‌الملل توسط گروسیوس و پیروانش ابداع شد، به عنوان یک اصل اساسی دیپلماسی مدون شد. این اصل از زمان تدوین به عنوان ارکان علم سیاست مطرح گردید. برای توازن قوا تعاریف و معانی گوناگونی ارائه شده است. برخی آن را وضعیت یا شرایطی می‌دانند که رضایت‌خاطر کمابیش وسیعی از توزیع قدرت وجود دارد. برخی دیگر از محققان معتقدند که توازن قدرت، قانون رفتار دولت‌هاست، یعنی که آنان درصورت صف‌آرایی با قدرتی متجاوز و برهم‌زننده‌ی تعادل، به ایجاد یک ائتلاف متوازن‌کننده اقدام می‌کنند؛ و مانع از پیدایش یک قدرت قاهر و برتر می‌شوند. نخستین هدف ضروری توازن قوا، حفظ صلح و امنیت با اتکاء بر قدرت است. نویسندگان معاصر، توازن قدرت را پایه‌ی اصلی روابط بین‌ملل، نمایش قاعده‌ی عمومی اجتماعی، و تقریباً نوعی قانون اساسی سیاسی که می‌توان آن را از گردش سیاست‌های جهانی استخراج کرد، خوانده‌اند. نظریه‌ی توازن قوا بر پایه‌ی قدرت استوار است. در واقع برهم خوردن توازن قوا بازتاب تحولاتی است که ناشی از سیاست جهانی، اقتصاد جهانی، فناوری‌های کارساز در رویدادهای جهانی و ابزارهای قدرت بازیگران در سطح فراملی و فرامنطقه‌ای است.


۶٬۰۶۳

ویرایش

منوی ناوبری