۱۰٬۴۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| جوایز = | | جوایز = | ||
}} | }} | ||
'''احمد شاملو''' ( | '''احمد شاملو''' (زادهی ۲۱ آذر ۱۳۰۴ مصادف با ۱۲ دسامبر ۱۹۲۵در تهران، درگذشته در ۲ مرداد ۱۳۷۹)، با نام شعری الف.بامداد، برجستهترین شاعر معاصر ایران، از فرهنگسازان وفرهنگنویسان بزرگ ایران، نویسنده، پژوهشگر و مترجم ایرانی است. پدرش حیدر و مادرش کوکب نام داشت و از قفقاز به ایران آمده بود. پدر احمد شاملو افسر ارتش و مدام در سفر بود و خانوادهی آنها از شهری به شهر دیگر میکوچید. | ||
احمد شاملو دبیرستان را به پایان برد اما شرایط زندگی به وی امکان ادامهی تحصیل نداد. شوق آموختن و علاقهی او به شعر | احمد شاملو دبیرستان را به پایان برد اما شرایط زندگی به وی امکان ادامهی تحصیل نداد. شوق آموختن و علاقهی او به شعر او را به کار در روزنامهها و سپس سرودن شعر هدایت کرد. احمد شاملو اولین دفتر شعر خود را با نام آهنگهای فراموش شده به چاپ رساند اما بعدها آنرا ناچیز خواند و از انتشار آن اظهار پشیمانی کرد. از نخستین اشعار وی که بسیار مورد توجه واقع شد، شعر «از شکوفهی سرخ یک پیراهن» بود که در سال ۱۳۲۹ برای عبور از سد سانسور با نام دیگری منتشر شد. این اولین شعر غیرموزون احمدشاملو بود. به این ترتیب احمد شاملو آغازگر شعر سپید فارسی گشت. احمد شاملو سه بار ازدواج کرد اما تنها ازدواج سوم او با آیدا سرکیسیان دوام داشت. او نام «آیدا» را بر دو دفتر شعری خود به نامهای «آیدا، درخت و خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» نیز گذاشته است. آیدا سرکیسیان علاوه بر همسر، همکار و تنها یار و پشتیبان او در جمعآوری اشعار و پژوهشهایش بود. | ||
احمد شاملو | احمد شاملو در طول زندگی خود سه بار دستگیر شد. در یکی از حملات توسط نیروهای امنیتی حکومت پهلوی به خانهی او برخی کتابها و نوشتههای او برای همیشه از بین رفت. همواره شعرها و کتابهای او مورد سانسور و ممیزی قرار میگرفت. پس از انقلاب وی در همان ابتدا نسبت به سرکوب رو به رشد در حاکمیت جدید هشدار داد. او در دوران جمهوری اسلامی به طور کامل با رسانهها و افراد و تمامیت سیستم خط قرمز داشت و انزوا را ترجیح داد. از اشعار معروف او پس از انقلاب شعر «در این بن بست» است که با مطلع مشهور «دهانت را میبویند، مبادا گفته باشی دوستت دارم! » آغاز میشود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/5463 سانسور «چ» در کتاب کوچه شاملو]</ref> | ||
احمدشاملو همچنین تلاشی بسیار دشوار را در ساختن اولین فرهنگنامه واژههای عامیانه انجام داد. این فرهنگنامه که به کتاب کوچه شهرت دارد دارای دهها جلد است و نوشتن آن سال ها زمان برده است. احمد شاملو این کار را به تنهایی و بدون هیچ پشتیبانی انجام داد، به طوری که بسیاری از مجلدهای آن تا پس از مرگ وی نیز هنوز تدوین و منتشر نشده بود.<ref>[http://gooyeh-qom.com/?p=42&n=27&s=119&id=937 آیدا شاملو: سانسور 9 صفحه از یک کتاب منطقی نیست!]</ref> احمد شاملو در سالهای پایانی از بیماری قند رنج میبرد. یک سال پیش از درگذشت پزشکان مجبور به قطع یکی از پاهای وی شدند. احمدشاملو سرانجام در ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت.<ref>[http://shamlou.org/?p=608 دوازدهمين سالگرد درگذشت احمد شاملو: یادداشت کانون نویسندگان ایران]</ref> | |||
احمدشاملو همچنین تلاشی بسیار دشوار را در ساختن اولین فرهنگنامه واژههای | |||
== زندگینامه احمد شاملو == | == زندگینامه احمد شاملو == | ||
[[پرونده:شاملو.jpg|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|احمد شاملو]] | [[پرونده:شاملو.jpg|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|احمد شاملو]] | ||
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت. نام مادرش کوکب بود و به گفتهی شاملو از | احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت. نام مادرش کوکب بود و به گفتهی شاملو از قفقازیهایی بود که پس از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه، با خانوادهی خود به ایران آمده بود. | ||
احمد شاملو در دورهی کودکی به دلیل شغل پدرش که افسر ارتش بود و به مأموریتهای مختلف میرفت، در سفرهای متعدد از این شهر به آن شهر طی شد. | احمد شاملو در دورهی کودکی به دلیل شغل پدرش که افسر ارتش بود و به مأموریتهای مختلف میرفت، در سفرهای متعدد از این شهر به آن شهر طی شد. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۷: | ||
=== دستگیری دوم === | === دستگیری دوم === | ||
احمد شاملو بار دیگر در سال ۱۳۲۴ همزمان با به قدرت رسیدن | احمد شاملو بار دیگر در سال ۱۳۲۴ همزمان با به قدرت رسیدن فرقهی دموکرات آذربایجان دستگیر شد. او به همراه پدرش مدت دو ساعت در برابر جوخه آتش قرار گرفت، اما سرانجام با کسب تکلیف مأموران از بالا اعدام او ملغی شد. | ||
=== ازدواج اول === | === ازدواج اول === | ||
خط ۶۵: | خط ۶۳: | ||
=== ادامه فعالیت شعری === | === ادامه فعالیت شعری === | ||
اولین کتاب خود را در سال ۱۳۲۶ با نام آهنگهای فراموش شده منتشر کرد. او بعدها این اثر را بیارزش نامید و از انتشار آن اظهار پشیمانی کرد. | |||
احمد شاملو برای اولین بار درشعر «تا شکوفهی سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد. او به زودی به شاعری بسیار مشهور تبدیل شد که دفترهای زیادی منتشر کرد و آثارش را روشنفکران و انقلابیون زمانهی خود از بر میکردند. احمد شاملو در سال ۱۳۳۰ | احمد شاملو برای اولین بار درشعر «تا شکوفهی سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد. او به زودی به شاعری بسیار مشهور تبدیل شد که دفترهای زیادی منتشر کرد و آثارش را روشنفکران و انقلابیون زمانهی خود از بر میکردند. احمد شاملو در سال ۱۳۳۰ شعر بلند «۲۳» و مجموعه اشعار قطعنامه را به چاپ رساند. در سال ۱۳۳۱ به مدت حدود دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.<ref name=":1">[http://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-ahmad-shamloo.html زندگینامه احمد شاملو-سایت بیتوته]</ref><ref name=":0">[http://www.persian-man.ir/senior/poets/%D8%B4%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%88/ زندگی نامه احمد شاملو-سایت مردان پارس]</ref> | ||
=== دستگیری سوم === | === دستگیری سوم === | ||
پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] و حاکم شدن فضای اختناق در ایران یکی از مجموعه اشعار او به نام آهنها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده شد. با یورش مأموران به خانه او ترجمهٔ «طلا در لجن اثر ژیگموند موریس» و بخش عمدهٔ کتاب «پسران مردی که قلبش از سنگ بود» اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشتهٔ خودش و تمام یادداشتهای کتاب کوچه از میان رفت. | پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] و حاکم شدن فضای اختناق در ایران یکی از مجموعه اشعار او به نام آهنها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده شد. با یورش مأموران به خانه او ترجمهٔ «طلا در لجن اثر ژیگموند موریس» و بخش عمدهٔ کتاب «پسران مردی که قلبش از سنگ بود» اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشتهٔ خودش و تمام یادداشتهای کتاب کوچه از میان رفت. | ||
و با دستگیری [[مرتضی کیوان]] تنها نسخههای نوشتههای او با نام مرگ زنجره و «سه مرد از بندر بیآفتاب» توسط پلیس ضبط میشود که دیگر هرگز به دست | و با دستگیری [[مرتضی کیوان]] تنها نسخههای نوشتههای او با نام مرگ زنجره و «سه مرد از بندر بیآفتاب» توسط پلیس ضبط میشود که دیگر هرگز به دست نمیآید. | ||
هنگام حمله مأموران ساواک به خانهی او، احمد شاملو موفق به فرار میشود اما پس از چند روز در چاپخانهٔ روزنامه اطلاعات دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده شد. احمد شاملو در زندان علاوه بر شعر به نوشتن دستور زبان فارسی میپردازد و قصهٔ بلندی به سیاق امیر ارسلان و ملک بهمن مینویسد که این نوشته نیز در انتقال از زندان شهربانی به زندان قصر از بین میرود. او شخصا [[وارطان سالاخانیان|وارتان سالاخانیان]] را که در اثر و داغ تنش سوخته بود در زندان دید و | هنگام حمله مأموران ساواک به خانهی او، احمد شاملو موفق به فرار میشود اما پس از چند روز در چاپخانهٔ روزنامه اطلاعات دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده شد. احمد شاملو در زندان علاوه بر شعر به نوشتن دستور زبان فارسی میپردازد و قصهٔ بلندی به سیاق امیر ارسلان و ملک بهمن مینویسد که این نوشته نیز در انتقال از زندان شهربانی به زندان قصر از بین میرود. او شخصا [[وارطان سالاخانیان|وارتان سالاخانیان]] را که در اثر و داغ تنش سوخته بود در زندان دید و شعری را تحت تأثیر او سرود. احمد شاملو در ۱۳۳۴ پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد میشود. | ||
===ازدواج دوم === | ===ازدواج دوم === | ||
شاملو در سال ۱۳۳۶ با طوسی حائری ازدواج کرد. او در این سال با انتشار مجموعه اشعار هوای تازه خود را به عنوان شاعری برجسته تثبیت نمود. این مجموعه حاوی سبک نویی است. در سال ۱۳۳۹ مجموعه شعر باغ آینه را منتشر کرد. معروفترین ترانههای عامیانه معاصر همچون پریا و دخترای ننه دریا در این دو مجموعه منتشر شدهاست. در سال ۱۳۳۶ به کار روی اشعار ابوسعید ابوالخیر، خیام و باباطاهر روی میآورد. پدرش نیز در همین سال فوت میکند. در سال ۱۳۴۰ هنگام جدایی از همسر دومش همه چیز از جملهٔ برگههای تحقیقاتی کتاب کوچه را رها کرد.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> | |||
[[پرونده:شاملو و آیدا.jpeg|جایگزین=شاملو و آیدا|بندانگشتی|شاملو و آیدا]] | [[پرونده:شاملو و آیدا.jpeg|جایگزین=شاملو و آیدا|بندانگشتی|شاملو و آیدا]] | ||
خط ۸۹: | خط ۸۷: | ||
در اسفند ۱۳۵۰ شاملو مادر خود را از دست داد.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> | در اسفند ۱۳۵۰ شاملو مادر خود را از دست داد.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> | ||
اشعار شاملو پیش از انقلاب همواره در معرض سانسور قرار داشت. به همین دلیل شعر «مرگ وارتان» را با نام «مرگ نازلی» منتشر کرد. پس از انقلاب نیز همواره با سانسور مواجه بود. او که شاعری بسیار مشهور و جهانی به شمار میرفت، جمهوری اسلامی را به طور کامل تحریم کرده و در هیچ | اشعار شاملو پیش از انقلاب همواره در معرض سانسور قرار داشت. به همین دلیل شعر «مرگ وارتان» را با نام «مرگ نازلی» منتشر کرد. پس از انقلاب نیز همواره با سانسور مواجه بود. او که شاعری بسیار مشهور و جهانی به شمار میرفت، جمهوری اسلامی را به طور کامل تحریم کرده و در هیچ برنامه، مراسم یا دیدار دولتی و حکومتی شرکت نداشت.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> | ||
در رابطه با اعتقادات مذهبی احمد شاملو، تنها میتوان از اشعار او اینچنین نتیجه گرفت که وی به وجود «خدا» معتقد بوده است اما هرگز باور دینی خاصی نداشت. | در رابطه با اعتقادات مذهبی احمد شاملو، تنها میتوان از اشعار او اینچنین نتیجه گرفت که وی به وجود «خدا» معتقد بوده است اما هرگز باور دینی خاصی نداشت. | ||
=== سفرهای خارجی === | === سفرهای خارجی === | ||
شاملو در دهه ۱۳۵۰ نیز به فعالیتهای گسترده شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، سینمایی (از جمله تهیه گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی کوته و انجمن ایران و آمریکا) ادامه میدهد. در ضمن سه ترم به تدریس مطالعه آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی مشغول میشود. در ۱۳۵۱ به علت معالجه آرتروز شدید گردن به پاریس سفر میکند تا زیر عمل جراحی گردن قرار گیرد. سال بعد، ۱۳۵۲، مجموعه اشعار ابراهیم در آتش را به چاپ میرساند. در ۱۳۵۴ دانشگاه رم از او دعوت میکند تا در کنگره نظامی گنجوی شرکت کند و از همین رو عازم ایتالیا میشود. در همین سال دعوت دانشگاه بوعلی برای سرپرستی پژوهشکدهٔ آن دانشگاه را میپذیرد و به مدت دو سال به این کار اشتغال دارد. | شاملو در دهه ۱۳۵۰ نیز به فعالیتهای گسترده شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، فعالیتهای سینمایی (از جمله تهیه گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی کوته و انجمن ایران و آمریکا) ادامه میدهد. در ضمن سه ترم به تدریس مطالعه آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی مشغول میشود. در ۱۳۵۱ به علت معالجه آرتروز شدید گردن به پاریس سفر میکند تا زیر عمل جراحی گردن قرار گیرد. سال بعد، ۱۳۵۲، مجموعه اشعار ابراهیم در آتش را به چاپ میرساند. در ۱۳۵۴ دانشگاه رم از او دعوت میکند تا در کنگره نظامی گنجوی شرکت کند و از همین رو عازم ایتالیا میشود. در همین سال دعوت دانشگاه بوعلی برای سرپرستی پژوهشکدهٔ آن دانشگاه را میپذیرد و به مدت دو سال به این کار اشتغال دارد. | ||
در ۱۳۵۵ انجمن قلم و دانشگاه پرینستون از او برای سخنرانی و شعرخوانی دعوت میکنند و از همین رو عازم ایالات متحده آمریکا میشود. در این سفر او به سخنرانی و شعرخوانی در بوستون و دانشگاه برکلی میپردازد و پیشنهاد دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نمیپذیرد. در ضمن با شاعران و نویسندگان مشهور جهان همچون یاشار کمال، آدونیس، البیاتی و وزنیسینسکی از نزدیک دیدار میکند. این سفر سه ماه به طول میکشد و شاملو سپس به ایران باز میگردد. | در ۱۳۵۵ انجمن قلم و دانشگاه پرینستون از او برای سخنرانی و شعرخوانی دعوت میکنند و از همین رو عازم ایالات متحده آمریکا میشود. در این سفر او به سخنرانی و شعرخوانی در بوستون و دانشگاه برکلی میپردازد و پیشنهاد دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نمیپذیرد. در ضمن با شاعران و نویسندگان مشهور جهان همچون یاشار کمال، آدونیس، البیاتی و وزنیسینسکی از نزدیک دیدار میکند. این سفر سه ماه به طول میکشد و شاملو سپس به ایران باز میگردد. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۸: | ||
هنوز چند ماه نگذشته که او دوباره به عنوان اعتراض به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک میکند و به آمریکا سفر میکند و یک سالی در آنجا زندگی میکند و در این مدت در دانشگاههای مختلفی سخنرانی میکند. در ۱۳۵۷ او از آمریکا به بریتانیا میرود و در آنجا مدتی سردبیری هفتهنامه «ایرانشهر» در لندن را به عهده میگیرد.<ref name=":0" /> | هنوز چند ماه نگذشته که او دوباره به عنوان اعتراض به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک میکند و به آمریکا سفر میکند و یک سالی در آنجا زندگی میکند و در این مدت در دانشگاههای مختلفی سخنرانی میکند. در ۱۳۵۷ او از آمریکا به بریتانیا میرود و در آنجا مدتی سردبیری هفتهنامه «ایرانشهر» در لندن را به عهده میگیرد.<ref name=":0" /> | ||
۱۳۶۷ به آلمان سفر میکند تا به عنوان میهمانِ مدعوِ دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور در این کنگره شرکت کند. در این کنگره نویسندگانی از کشورهای مختلف حضور داشتند از جمله عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» بود. در ادامه این سفر دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه | ۱۳۶۷ به آلمان سفر میکند تا به عنوان میهمانِ مدعوِ دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور در این کنگره شرکت کند. در این کنگره نویسندگانی از کشورهای مختلف حضور داشتند از جمله عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» بود. در ادامه این سفر دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه یوتوبوری به سوئد و ضمن اجرای شب شعر با هیئت رئیسهٔ انجمن قلم سوئد نیز ملاقات میکند. | ||
سال ۱۳۷۰ بعد از سه سال دوری از کشور به ایران بازگشت.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> | ۱۳۶۹ برای شرکت در سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی به عنوان میهمان مدعو به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی به نام «نگرانیهای من» و «مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.» واکنش گستردهای در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقالات زیادی در نقد سخنرانی شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت با این حال چندین شب شعر توسط وی برگزار شد و ضمنا به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی) را نیز تدریس کرد و در همین موقع ملاقاتی با لطفی علیعسکرزاده ریاضیدان شهیر ایرانی داشت. سال ۱۳۷۰ بعد از سه سال دوری از کشور به ایران بازگشت.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> | ||
=== بازگشت به ایران === | === بازگشت به ایران === | ||
احمد شاملو تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب به ایران باز گشت. در همین سال انتشارات مازیار اولین جلد کتاب کوچه را در قطع وزیری منتشر میکند. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در میآید و به کار در مجلات و روزنامههای مختلف میپردازد. او در ۱۳۵۸ سردبیری هفتهنامه کتاب جمعه را به عهده میگیرد. این هفتهنامه پس از انتشار کمتر از چهل شماره توقیف میشود. | احمد شاملو تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب به ایران باز گشت. در همین سال انتشارات مازیار اولین جلد کتاب کوچه را در قطع وزیری منتشر میکند. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در میآید و به کار در مجلات و روزنامههای مختلف میپردازد. او در ۱۳۵۸ سردبیری هفتهنامه کتاب جمعه را به عهده میگیرد. این هفتهنامه پس از انتشار کمتر از چهل شماره توقیف میشود. | ||
[[پرونده:أحمد-شاملو.jpg|جایگزین=احمد شاملو و دوست صمیمیاش غلامحسین ساعدی|بندانگشتی|احمد شاملو و دوست صمیمیاش [[غلامحسین ساعدی]]]] | [[پرونده:أحمد-شاملو.jpg|جایگزین=احمد شاملو و دوست صمیمیاش غلامحسین ساعدی|بندانگشتی|احمد شاملو و دوست صمیمیاش [[غلامحسین ساعدی]]]] | ||
شاملو در این سالها مجموعه اشعار سیاسی خود را با صدای خود میخواند و به صورت مجموعهٔ کتاب و نوار صوتی کاشفان فروتن شوکران منتشر میکند. از جمله اشعار این مجموعه مرگ وارطان است که شاملو اشاره میکند تنها برای فرار از اداره سانسور مرگ نازلی نام گرفته بودهاست و در واقع برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی به نقل | شاملو در این سالها مجموعه اشعار سیاسی خود را با صدای خود میخواند و به صورت مجموعهٔ کتاب و نوار صوتی کاشفان فروتن شوکران منتشر میکند. از جمله اشعار این مجموعه مرگ وارطان است که شاملو اشاره میکند تنها برای فرار از اداره سانسور مرگ نازلی نام گرفته بودهاست و در واقع برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی به نقل از مادرش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بودهاست. | ||
از ۱۳۶۲ با بستهتر شدن فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف میشود. هر چند خود شاملو متوقف نمیشود و کار ترجمه و تالیف و سرودن شعر را ادامه میدهد در این سالها بهویژه روی کتاب کوچه با همکاری همسرش آیدا مستمر کار میکند و ترجمهٔ رمان دن آرام را نیز | از ۱۳۶۲ با بستهتر شدن فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف میشود. هر چند خود شاملو متوقف نمیشود و کار ترجمه و تالیف و سرودن شعر را ادامه میدهد در این سالها بهویژه روی کتاب کوچه با همکاری همسرش آیدا مستمر کار میکند و ترجمهٔ رمان دن آرام را نیز پی میگیرد. تا آن که ده سال بعد ۱۳۷۲ با کمیبازتر شدن فضای سیاسی ایران آثار شاملو به صورت محدود اجازه انتشار میگیرد.۱۳۶۷ به آلمان سفر میکند تا به عنوان میهمانِ مدعوِ دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور در این کنگره شرکت کند. در این کنگره نویسندگانی از کشورهای مختلف حضور داشتند از جمله عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» بود. در ادامه این سفر دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه یوتهبوری به سوئد و ضمن اجرای شب شعر با هیئت رئیسهٔ انجمن قلم سوئد نیز ملاقات میکند. | ||
۱۳۶۹ برای شرکت در سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی به عنوان میهمان مدعو به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی به نام «نگرانیهای من» و «مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.» واکنش گسترده ای در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقالات زیادی در نقد سخنرانی شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت با این حال چندین شب شعر توسط وی برگزار شد و ضمنا به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی) را نیز تدریس کرد و در همین موقع ملاقاتی با لطفی علیعسکرزاده ریاضیدان شهیر ایرانی داشت. | ۱۳۶۹ برای شرکت در سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی به عنوان میهمان مدعو به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی به نام «نگرانیهای من» و «مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.» واکنش گسترده ای در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقالات زیادی در نقد سخنرانی شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت با این حال چندین شب شعر توسط وی برگزار شد و ضمنا به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی) را نیز تدریس کرد و در همین موقع ملاقاتی با لطفی علیعسکرزاده ریاضیدان شهیر ایرانی داشت. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۱۸: | ||
'''ـ اگر فضای اختناق آمیزی باز پیش بیاید، دوباره ایران را ترک خواهید کرد؟''' | '''ـ اگر فضای اختناق آمیزی باز پیش بیاید، دوباره ایران را ترک خواهید کرد؟''' | ||
ـ اگر میتوانستم اسلحه به دست بگیرم، نه، یک قدم هم کنار | ـ اگر میتوانستم اسلحه به دست بگیرم، نه، یک قدم هم کنار نمینشستم. خون من از خون دیگران رنگینتر نیست. متأسّفم که جسماً چنین امکانی ندارم. این سؤال را خبرنگار یکی دیگر از روزنامه ها نیز از من کرده است. بگذارید جوابی را که به او دادم عیناً برای خوانندگان شما هم مکرّر کنم: | ||
برای کسی چون من که به دلیل ناراحتی جسمی نمیتواند سلاح بردارد و ناگزیر است تنها به قلم زدن اکتفا کند، ادامۀ مبارزه از خارج کشور فقط در صورتی قابل توجیه است که سرپوش اختناق پلیسی مجالی برای تنفّس، برای نوشتن و گفتن، باقی نگذارد. امیدوارم دیگر چنان وضعی پیش نیاید، هر چند که همین حالا هم شرایط بدبینانه کم نیست، و میتوانم بگویم که چهار دقیقه مجال سخن گفتن، که آن را میشود «آزادی صادقخانی» نامید، غنیمت مغتنمی نیست و عطایی است که بدون گشاده دستی میتوان به لقای آقایان بخشیدش. | برای کسی چون من که به دلیل ناراحتی جسمی نمیتواند سلاح بردارد و ناگزیر است تنها به قلم زدن اکتفا کند، ادامۀ مبارزه از خارج کشور فقط در صورتی قابل توجیه است که سرپوش اختناق پلیسی مجالی برای تنفّس، برای نوشتن و گفتن، باقی نگذارد. امیدوارم دیگر چنان وضعی پیش نیاید، هر چند که همین حالا هم شرایط بدبینانه کم نیست، و میتوانم بگویم که چهار دقیقه مجال سخن گفتن، که آن را میشود «آزادی صادقخانی» نامید، غنیمت مغتنمی نیست و عطایی است که بدون گشاده دستی میتوان به لقای آقایان بخشیدش. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۵: | ||
مراسم درگذشت احمد شاملو با حضور صدها هزار نفر،به رغم ممانعتهای مأموران امنیتی برگزار شد. | مراسم درگذشت احمد شاملو با حضور صدها هزار نفر،به رغم ممانعتهای مأموران امنیتی برگزار شد. | ||
ماموران امنیتی | ماموران امنیتی جمهوری اسلامی همچنین برای دومین سال پیاپی مانع برگزاری سالروز درگذشت احمد شاملو شدند.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%88/ ممانعت از بزرگداشت شاعر بزرگ ملی احمد شاملو-سایت ایران افشاگر]</ref> | ||
==نامه شاملو به مسعود رجوی== | ==نامه شاملو به مسعود رجوی== |
ویرایش