اشرف ربیعی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
اشرف ربیعی مجددا پس از آزادی از زندان به فعالیت‌ خود با سازمان مجاهدین خلق ادامه می‌دهد اما در جریان همین فعالیت‌ها حین کار روی یک بمب دستی در سال ۱۳۵۵ در یک انفجار ناخواسته  زخمی و بیهوش شده و در همان حال دستگیر می شود. او مجددا تحت شکنجه قرار می‌گیرد و شنوایی یک گوش خود را به طور کامل از دست می‌دهد.<ref>وبسایت [https://women.ncr-iran.org/fa/شهدای-راه-آزادی/3880-اشرف-رجوی کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران]</ref>
اشرف ربیعی مجددا پس از آزادی از زندان به فعالیت‌ خود با سازمان مجاهدین خلق ادامه می‌دهد اما در جریان همین فعالیت‌ها حین کار روی یک بمب دستی در سال ۱۳۵۵ در یک انفجار ناخواسته  زخمی و بیهوش شده و در همان حال دستگیر می شود. او مجددا تحت شکنجه قرار می‌گیرد و شنوایی یک گوش خود را به طور کامل از دست می‌دهد.<ref>وبسایت [https://women.ncr-iran.org/fa/شهدای-راه-آزادی/3880-اشرف-رجوی کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران]</ref>


اشرف ربیعی در جریان تظاهرات مردمی  ۳۰ دی ۱۳۵۷ همراه با آخرین دسته از زندانیان سیاسی آزاد شد.
اشرف ربیعی در جریان انقلاب ضد سلطنتی، در تظاهرات مردمی  ۳۰ دی ۱۳۵۷ همراه با آخرین دسته از زندانیان سیاسی آزاد شد.


اشرف ربیعی بعد از آزادی، فعالیت‌هایش را به عنوان با تجربه‌ترین عضو زن [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] از سر گرفت.
اشرف ربیعی بعد از آزادی، فعالیت‌هایش را به عنوان با تجربه‌ترین عضو زن [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] از سر گرفت.
خط ۶۲: خط ۶۲:


== جدایی از اپورتونیست‌ها و ادامهٔ مبارزه ==
== جدایی از اپورتونیست‌ها و ادامهٔ مبارزه ==
اپورتونیست‌ها که قاطعیت و مخالفت اشرف ربیعی و همسرش را می‌بینند، بخش عمدهٔ امکانات آنان را گرفته و آن‌ها را در بدترین شرایط پلیسی بدون هیچ گونه امکاناتی از قبیل پول، خانه و…  قرار می‌دهند. اشرف ربیعی در همان شبی از خانه تیمی اپورتونست‌ها خارج می شود، به علت فقدان امکانات و محل اختفاء در یکی از خیابان‌های تهران مورد سوءظن و تعقیب یک ماشین گشتی ساواک واقع شد که از دست وی فرار کرد. او پس از تلاش زیاد و تعویض چند ماشین توانست حلقهٔ محاصره را بشکند.
اپورتونیست‌ها که قاطعیت و مخالفت اشرف ربیعی و همسرش را می‌بینند، بخش عمدهٔ امکانات آنان را گرفته و آن‌ها را در بدترین شرایط پلیسی بدون هیچ گونه امکاناتی از قبیل پول، خانه و…  قرار می‌دهند. اشرف ربیعی در همان شبی که از خانه تیمی اپورتونست‌ها خارج می شود، به علت فقدان امکانات و محل اختفاء در یکی از خیابان‌های تهران مورد سوءظن و تعقیب یک ماشین گشتی ساواک واقع شد که از دست وی فرار کرد. او پس از تلاش زیاد و تعویض چند ماشین توانست حلقهٔ محاصره را بشکند.
[[پرونده:اشرف رجوی در حال تمرین نظامی.PNG|جایگزین=اشرف رجوی در حال تمرین نظامی|بندانگشتی|اشرف رجوی در حال تمرین نظامی]]
[[پرونده:اشرف رجوی در حال تمرین نظامی.PNG|جایگزین=اشرف رجوی در حال تمرین نظامی|بندانگشتی|اشرف رجوی در حال تمرین نظامی]]
اشرف ربیعی و علی‌اکبر نوری که پس از جدایی از اپورنیست‌ها هیچ خانه و محلی نداشتند، برای حفظ خود به مسافرت ازا ین شهر به آن شهر روی آوردند. آنها سرانجام به تبریز رفتند و خانه‌ای را برای پناه گرفتن تهیه کرده و فعالیت‌های خود را آغاز می‌کنند.  
اشرف ربیعی و علی‌اکبر نوری که پس از جدایی از اپورنیست‌ها هیچ خانه و محلی نداشتند، برای حفظ خود به مسافرت از این شهر به آن شهر روی آوردند. آنها سرانجام به تبریز رفتند و خانه‌ای را برای پناه گرفتن تهیه کرده و فعالیت‌های خود را آغاز می‌کنند.  


آنها با کمترین امکانات و با حداقل تجربه و تکنیک، دست به عملیات چریک شهری می‌زنند و مراکز قدرت سیاسی آن زمان در زنجان را منفجر می‌کنند. از جمله عملیات آن‌ها،‌عملیات روی فرمانداری زنجان، استانداری و مقر حزب رستاخیز بود. این عملیات در سالروز اعدام بنیان‌گذاران سازمان انجام شد.
آنها با کمترین امکانات و با حداقل تجربه و تکنیک، دست به عملیات چریک شهری می‌زنند و مراکز قدرت سیاسی آن زمان در زنجان را منفجر می‌کنند. از جمله عملیات آن‌ها،‌ عملیات روی فرمانداری زنجان، استانداری و مقر حزب رستاخیز بود. این عملیات در سالروز اعدام بنیان‌گذاران سازمان انجام شد.


اواخر سال ۱۳۵۴ این اشرف و گروهش در تبریز لو  رفتند اما پیش از دستگیری به سرعت به مشهد رفته و از دست ساواک می‌گریزند.  
اواخر سال ۱۳۵۴، اشرف و گروهش در تبریز لو  رفتند اما پیش از دستگیری به سرعت به مشهد رفته و از دست ساواک می‌گریزند.  


=== انفجار مقر حزب رستاخیر تبریز ===
=== انفجار مقر حزب رستاخیر تبریز ===
خط ۸۵: خط ۸۵:


=== شروع شکنجه‌های بی‌پایان ===
=== شروع شکنجه‌های بی‌پایان ===
اشرف ربیعی که هم‌زمان در اثر انفجار مجروح بود،  زیر شکنجه‌های سنگین، بینی‌اش شکست و شنوایی یک گوشش را از دست داد و تا آستانه‌ی مرگ پیش رفت. بر اثر دردهای ناشی از شکنجه او اغلب هوش می‌رفت اما مأموران ساواک هربار او را به هوش می‌آوردند، و شکنجه را دوباره شروع می‌کردند.
اشرف ربیعی که هم‌زمان در اثر انفجار مجروح بود،  زیر شکنجه‌های سنگین، بینی‌اش شکست و شنوایی یک گوشش را از دست داد و تا آستانه‌ی مرگ پیش رفت. بر اثر دردهای ناشی از شکنجه او اغلب از هوش می‌رفت اما مأموران ساواک هربار او را به هوش می‌آوردند، و شکنجه را دوباره شروع می‌کردند.


ساواک از اشرف ربیعی اطلاعات می‌خواست، آدرس‌ها و محل قرار و…
ساواک از اشرف ربیعی اطلاعات، آدرس‌ها و محل قرار و… را می‌خواست.


ساواک برای به دست آوردن اطلاعات پیش از سوختن ‌آنها یک بازجوی متخصص به قزوین فرستاده بود.
ساواک برای به دست آوردن اطلاعات پیش از سوختن ‌آنها یک بازجوی متخصص به قزوین فرستاده بود.
۱٬۱۹۴

ویرایش

منوی ناوبری