۶٬۵۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
محمد رضا شفیعی کدکنی متخلص به م. سرشک در ۱۹ مهرماه ۱۳۱۸، در روستای کدکن، نیشابور و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. وی به تشویق پدرش میرزا احمد به فراگیری و حفظ شعر و آثار ادبی پرداخت. محمدرضا شفیعی کدکنی با آموختههای دینی و شاعرانه تربیت و آموزش دید. نام مادر شفیعی کدکنی فاطمه بود و نوشتن نمیدانست؛ اما بداهه و غریزی شعر می گفت. | محمد رضا شفیعی کدکنی متخلص به م. سرشک در ۱۹ مهرماه ۱۳۱۸، در روستای کدکن، نیشابور و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. وی به تشویق پدرش میرزا احمد به فراگیری و حفظ شعر و آثار ادبی پرداخت. محمدرضا شفیعی کدکنی با آموختههای دینی و شاعرانه تربیت و آموزش دید. نام مادر شفیعی کدکنی فاطمه بود و نوشتن نمیدانست؛ اما بداهه و غریزی شعر می گفت. | ||
شفیعی کدکنی دربارهی مادرش میگوید:<blockquote>« که تمام کتابهای موجود در منزل را با حافظهی قوی خود خوانده بود و به خاطر داشت؛ و اشعار خیلی خوبی هم میسرود. در مدح امام حسین (ع) و... مادرم به من میگفت و من با خط بچگانهام مینوشتم، او نوشتن بلد نبود با اینکه سواد فارسی و عربی خوبی داشت نوشتن نمیدانست.»</blockquote>شفیعی کدکنی از همان بچگی دارای حافظهی خوبی بود؛ و یک شعر۱۰ بیتی را با دو بار خواندن حفظ میکرد. او بیشتر بخشهای منظومه ملا هادی سبزواری را در سنین کودکی از برکرده بود. | شفیعی کدکنی دربارهی مادرش میگوید:<blockquote>« که تمام کتابهای موجود در منزل را با حافظهی قوی خود خوانده بود و به خاطر داشت؛ و اشعار خیلی خوبی هم میسرود. در مدح امام حسین (ع) و...مادرم به من میگفت و من با خط بچگانهام مینوشتم، او نوشتن بلد نبود با اینکه سواد فارسی و عربی خوبی داشت نوشتن نمیدانست.»</blockquote>شفیعی کدکنی از همان بچگی دارای حافظهی خوبی بود؛ و یک شعر۱۰ بیتی را با دو بار خواندن حفظ میکرد. او بیشتر بخشهای منظومه ملا هادی سبزواری را در سنین کودکی از برکرده بود. | ||
م. سرشک در وصف زادگاهش این شعر را سروده است: | م. سرشک در وصف زادگاهش این شعر را سروده است: | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
شفیعی کدکنی در توصیف دوران کودکی خود میگوید:<blockquote>« بازیگوشترین بچهی محل بودم، چه در کدکن و چه در مشهد. اولین بچهای که صبح زود وارد کوچه میشد، علیالتحقیق من بودم و آخرین کسی که کوچه را ترک میکرد نیز من بودم؛ علتش شاید این بود که نه خواهری داشتم و نه برادری.»</blockquote>محمدرضا شفیعی کدکنی در مدارس جدید درس نخوانده و از این بابت خشنود است و توشه خود را بیمقدار نمیبیند. وی در این رابطه نوشته است: <blockquote>«من از اینکه به مدرسه نرفتم بسیار بسیار خوشحالم، یعنی میفهمم که یک نوع عنایت الهی بود. من اگر به شیوهی معمولی به مدرسه میرفتم مسلمأ این مایهای که به فرهنگ اسلامی مربوط است، هرگز نداشتم.»</blockquote>م. سرشک دورههای دبستان و دبیرستان را در مشهد سپری کرد؛ و مدتی نیز به آموختن زبان و ادبیات عرب، فقه، کلام و اصول پرداخت. | شفیعی کدکنی در توصیف دوران کودکی خود میگوید:<blockquote>« بازیگوشترین بچهی محل بودم، چه در کدکن و چه در مشهد. اولین بچهای که صبح زود وارد کوچه میشد، علیالتحقیق من بودم و آخرین کسی که کوچه را ترک میکرد نیز من بودم؛ علتش شاید این بود که نه خواهری داشتم و نه برادری.»</blockquote>محمدرضا شفیعی کدکنی در مدارس جدید درس نخوانده و از این بابت خشنود است و توشه خود را بیمقدار نمیبیند. وی در این رابطه نوشته است: <blockquote>«من از اینکه به مدرسه نرفتم بسیار بسیار خوشحالم، یعنی میفهمم که یک نوع عنایت الهی بود. من اگر به شیوهی معمولی به مدرسه میرفتم مسلمأ این مایهای که به فرهنگ اسلامی مربوط است، هرگز نداشتم.»</blockquote>م. سرشک دورههای دبستان و دبیرستان را در مشهد سپری کرد؛ و مدتی نیز به آموختن زبان و ادبیات عرب، فقه، کلام و اصول پرداخت. | ||
شفیعی کدکنی پس از آموختن مقدمات علوم دینی در نزد پدرش، وارد حوزهی علمیه خراسان شد؛ و در آنجا به ویژه از شخصیت و آموزش شیخ هاشم قزوینی خیلی تأثیر پذیرفت. علاوه بر او ادیب نیشابوری هم نقش بهسزایی در پرورش علمی و معنوی شفیعی کدکنی داشت. او دربارهی ادیب نیشابوری میگوید که او برای من همیشه استاد یگانه ادبیات عرب و بلاغت اسلامی در حوزه علمی خراسان بود. وی همچنان میگوید علاوه بر فقه واصول عملاً آموختیم که از تنگنظریهای قرون وسطایی به در آییم. او به مدت ۱۵ سال در حوزههای علمیه خراسان مشغول فراگیری آموزشهای فکری فلسفی و زیبا شناختی بود.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/253535/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D9%83%D8%AF%D9%83%D9%86%DB%8C زندگینامه محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت برترینها]</ref> | شفیعی کدکنی پس از آموختن مقدمات علوم دینی در نزد پدرش، وارد حوزهی علمیه خراسان شد؛ و در آنجا به ویژه از شخصیت و آموزش شیخ هاشم قزوینی خیلی تأثیر پذیرفت. علاوه بر او ادیب نیشابوری هم نقش بهسزایی در پرورش علمی و معنوی شفیعی کدکنی داشت. او دربارهی ادیب نیشابوری میگوید که او برای من همیشه استاد یگانه ادبیات عرب و بلاغت اسلامی در حوزه علمی خراسان بود. وی همچنان میگوید علاوه بر فقه واصول عملاً آموختیم که از تنگنظریهای قرون وسطایی به در آییم. او به مدت ۱۵ سال در حوزههای علمیه خراسان مشغول فراگیری آموزشهای فکری فلسفی و زیبا شناختی بود.<ref name=":0">[https://www.bartarinha.ir/fa/news/253535/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D9%83%D8%AF%D9%83%D9%86%DB%8C زندگینامه محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت برترینها]</ref> | ||
نخستین تلاشهای شعری شفیعی کدکنی در سالهای جوانی بود. وی در سن ۱۹ سالگی چند غزل حافظ را مخمس کرد و برای یکی از روزنامههای محلی فرستاد. محمدرضا شفیعی کدکنی در آن سالها برای اشعار خود از نام تخلص ''م. سرشک'' استفاده میکرد.<ref>[[زندگینامه و معرفی آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت فرادرس]]</ref> | نخستین تلاشهای شعری شفیعی کدکنی در سالهای جوانی بود. وی در سن ۱۹ سالگی چند غزل حافظ را مخمس کرد و برای یکی از روزنامههای محلی فرستاد. محمدرضا شفیعی کدکنی در آن سالها برای اشعار خود از نام تخلص ''م. سرشک'' استفاده میکرد.<ref name=":1">[[زندگینامه و معرفی آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت فرادرس]]</ref> | ||
م. سرشک در سال ۱۳۴۴، از دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد فارغ التحصیل شد؛ و در سال ۱۳۴۸، دورهی دکترای ادبیات فارسی را در دانشگاه تمام کرد و از همان زمان به کار آموزشگری در دانشکده ادبیات پرداخت. | م. سرشک در سال ۱۳۴۴، از دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد فارغ التحصیل شد؛ و در سال ۱۳۴۸، دورهی دکترای ادبیات فارسی را در دانشگاه تمام کرد و از همان زمان به کار آموزشگری در دانشکده ادبیات پرداخت.<ref name=":0" /> | ||
فقط ده روز پس از آنکه شفیعی کدکنی از پایاننامه دکترای خود با عنوان ''صور خیال در شعر فارسی''، دفاع کرد، دکتر پرویز ناتل خانلری در نامهای سفارش کرد که او در دانشگاه مشغول به تدریس شود؛ و با تأیید دکتر بدیعالزمان فروزانفر، این امر محقق شد. از آن زمان یعنی سال ۱۳۴۸، تاکنون، دکتر شفیعی کدکنی بیش از نیم قرن است که در دانشگاه تهران مشغول تدریس است و همیشه کلاسهای درسش یکی از شلوغترین کلاسهای دانشگاه تهران محسوب میشود. | فقط ده روز پس از آنکه شفیعی کدکنی از پایاننامه دکترای خود با عنوان ''صور خیال در شعر فارسی''، دفاع کرد، دکتر پرویز ناتل خانلری در نامهای سفارش کرد که او در دانشگاه مشغول به تدریس شود؛ و با تأیید دکتر بدیعالزمان فروزانفر، این امر محقق شد. از آن زمان یعنی سال ۱۳۴۸، تاکنون، دکتر شفیعی کدکنی بیش از نیم قرن است که در دانشگاه تهران مشغول تدریس است و همیشه کلاسهای درسش یکی از شلوغترین کلاسهای دانشگاه تهران محسوب میشود.<ref name=":1" /> | ||
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی استاد دانشگاه، شاعر، نویسنده، پژوهشگر، اندیشمند و ادیب ایرانی است که آثار ادبی وی و همچنین جلسات درسی که در دانشگاه دارد، از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار هستند. | دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی استاد دانشگاه، شاعر، نویسنده، پژوهشگر، اندیشمند و ادیب ایرانی است که آثار ادبی وی و همچنین جلسات درسی که در دانشگاه دارد، از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار هستند.<ref name=":1" /> | ||
== سفر به آمریکا == | == سفر به آمریکا == | ||
دکترمحمدرضا شفیعی کدکنی، پنجم شهریور ۱۳۸۸، به آمریکا سفر کرد. او برای استفاده از یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه پرینستون آمریکا و آکسفورد انگلستان رفت. | دکترمحمدرضا شفیعی کدکنی، پنجم شهریور ۱۳۸۸، به آمریکا سفر کرد. او برای استفاده از یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه پرینستون آمریکا و آکسفورد انگلستان رفت.<ref>[https://payamema.ir/payam/11018 زندگینامه محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت پیام ما]</ref> <ref name=":2">[http://persian-man.ir/senior/poets/%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%DA%A9%D9%86%DB%8C/ زندگینامه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت مردان پارس]</ref> | ||
== فعالیت های اجتماعی == | == فعالیت های اجتماعی == | ||
شفیعی کدکنی مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا مشغول به کار شد؛ و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به تدریس پرداخت. او همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا به عنوان استاد، مشغول تدریس و تحقیق شد. | شفیعی کدکنی مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا مشغول به کار شد؛ و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به تدریس پرداخت. او همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا به عنوان استاد، مشغول تدریس و تحقیق شد. | ||
شفیعی کدکنی با وجودی که در اشعار خود اجتماع گرا و نوع دوست است؛ اما هیچوقت شعر و تحقیق را ابزاری برای موضعگیری و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد؛ همچنانکه خود در این باره میگوید:<blockquote>« هیچ گاه جذب هیچ یک از این سازمانها نشدم، بعد از انقلاب هم که سیاسی شدن مد روز شده بود و هر کسی که از اصل سیاسی و حزبی دورمانده بود، روزگار وصل خود را میجست، من به هیچ سازمان و دستهای دلبستگی پیدا نکردم. ضمن اینکه بسیاری از شعرهای من دربارهی قهرمانانی است که از درون همان حزبها و سازمانها و تشکیلات برخاستهاند... از همان سالها، چهرهی مصدق برای من عزیز بود و یکی از اولین شعرهایی که از دوران کودکی و نوجوانی خود دارم مربوط به ماههای بعد از ۲۸ مرداد است.» | شفیعی کدکنی با وجودی که در اشعار خود اجتماع گرا و نوع دوست است؛ اما هیچوقت شعر و تحقیق را ابزاری برای موضعگیری و اظهار تمایلات سیاسی و حزبی نکرد؛ همچنانکه خود در این باره میگوید:<blockquote>« هیچ گاه جذب هیچ یک از این سازمانها نشدم، بعد از انقلاب هم که سیاسی شدن مد روز شده بود و هر کسی که از اصل سیاسی و حزبی دورمانده بود، روزگار وصل خود را میجست، من به هیچ سازمان و دستهای دلبستگی پیدا نکردم. ضمن اینکه بسیاری از شعرهای من دربارهی قهرمانانی است که از درون همان حزبها و سازمانها و تشکیلات برخاستهاند... از همان سالها، چهرهی مصدق برای من عزیز بود و یکی از اولین شعرهایی که از دوران کودکی و نوجوانی خود دارم مربوط به ماههای بعد از ۲۸ مرداد است.»<ref name=":0" /> </blockquote>م.سرشک در وصف دکتر محمد مصدق شعر ''مرثیه درخت'' را سروده است. این شعر چنین آغاز میشود: | ||
دیگر کدام روزنه دیگر کدام صبح | دیگر کدام روزنه دیگر کدام صبح | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
ما را | ما را | ||
حتی امان گریه نداند. | حتی امان گریه نداند.<ref name=":3">[https://www.parsine.com/fa/news/65443/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%DA%A9%D9%86%DB%8C زندگینامه محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت پارسینه]</ref> | ||
== ویژگی اشعار شفیعی کدکنی == | == ویژگی اشعار شفیعی کدکنی == | ||
زبان شعر دکتر شفیعی کدکنی فصیح و دقیق است. وی با شعر خود گونهای از بارورترین زبانهای تمثیلی شعر معاصر را به ثبت داده است.در شعر م. سرشک اثری از مغلقگویی و یا پرگویی نیست. زبانی نرم و قوی دارد، تصاویر خیال در شعر او اوج تازهای میگیرد؛ و هرگز به دنبال وزنهای غیر متداول نمیرود. قافیه را همچون عنصری خارج از شعر تصور نمیکند.اشعار شفیعی کدکنی غالباً رنگ اجتماعی دارد. اوضاع جامعهی ایران در دههی ۴۰ و ۵۰، در اشعار وی به صورت تصویرها و رمزها و کنایهها انعکاس پیدا میکند. در اشعار او بهنوعی کثرتگرایی فرهنگی دیده میشود. | زبان شعر دکتر شفیعی کدکنی فصیح و دقیق است. وی با شعر خود گونهای از بارورترین زبانهای تمثیلی شعر معاصر را به ثبت داده است.در شعر م. سرشک اثری از مغلقگویی و یا پرگویی نیست. زبانی نرم و قوی دارد، تصاویر خیال در شعر او اوج تازهای میگیرد؛ و هرگز به دنبال وزنهای غیر متداول نمیرود. قافیه را همچون عنصری خارج از شعر تصور نمیکند.اشعار شفیعی کدکنی غالباً رنگ اجتماعی دارد. اوضاع جامعهی ایران در دههی ۴۰ و ۵۰، در اشعار وی به صورت تصویرها و رمزها و کنایهها انعکاس پیدا میکند. در اشعار او بهنوعی کثرتگرایی فرهنگی دیده میشود. اشعار دکتر شفیعی کدکنی از ۵ زمینه پلورالیسم برخوردار است: زمان، تصویر و تخیل، موسیقی، عاطفه و اندیشه. | ||
اشعار | اشعار کدکنی بیش از دیگر شاعران معاصر به پشتوانهی فرهنگ و ادب کلاسیک تکیه دارد. یکی دیگر از ویژگیهای قابل توجه اشعار شفیعی کدکنی وجه دینی اوست. خیلی از واژهها، مضامین و مفاهیم اشعارش از متن فرهنگ و تمدن اسلامی اقتباس شده است. از دیگر ویژگیهای اشعار شفیعی کدکنی روایی بودن اشعار، استفاده از عنصر تکرار، تأثیرپذیری از ساخت نحوی کهن بهویژه ساخت نحوی سبک خراسانی، صورت و ساخت مکالمهای و وجود رنگ مایهی فلسفی در اشعار اوست.<ref name=":0" /> | ||
اشعار کدکنی | یکی دیگر از ویژگیهای مهم اشعار دکتر شفیعی کدکنی چند وجهی بودن او است که خود را هیچگاه محدود به یک فضا نکرده است.<ref name=":1" /> | ||
شفیعی کدکنی در آخرین اثر شعری خود، مجموعه ''هزاره دوم آهوی کوهی''، که در سال ۱۳۶۷، انتشار یافت، در این مجموعه بهویژه در اشعاری که از دهه شصت به بعد سروده، زبان تازهای دارد. چارچوب اشعارش مستحکمتر و موسیقاییتر، زبان و اندیشههایش فلسفیتر شده است؛ و همین موضوع باعث شده که اشعار این مجموعه بیشتر طرف توجه خواص قرار گیرد.<ref name=":0" /> | |||
=== ویژگی شخصیتی شفیع کدکنی === | |||
یکی از ویژگیهای شخصیتی دکتر شفیعی کدکنی این است که او در محافل ادبی به ندرت ظاهر میشود و اغلب در انزوای اهل ادب به سر میبرد.<ref>[https://setare.com/fa/news/15095/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%DA%A9%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D8%B0%D9%88%D9%82-%D8%A بیوگرافی محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر خوشذوق ایرانی - سایت ستاره]</ref> | |||
ویژگی شخصیتی شفیع کدکنی | |||
یکی از ویژگیهای شخصیتی دکتر شفیعی کدکنی این است که او در محافل ادبی به ندرت ظاهر میشود و اغلب در انزوای اهل ادب به سر میبرد. | |||
== فعالیتهای هنری شفیعی کدکنی == | == فعالیتهای هنری شفیعی کدکنی == | ||
خط ۹۶: | خط ۹۱: | ||
شفیعی کدکنی در انفوان جوانی به شعر و شاعری پرداخت. وی شاعری را با غزل آغاز کرد؛ و در سال ۱۳۴۴، با انتشار کتاب ''زمزمهها'' و سپس در مجموعههای دیگر، توانایی خود را در سرودن غزل و قالبهای دیگر به به اثبات رساند. او خیلی زود از قالب کهن و کلاسیک فراتر رفت و به قلمروهای تازهتر هنری دست یافت. | شفیعی کدکنی در انفوان جوانی به شعر و شاعری پرداخت. وی شاعری را با غزل آغاز کرد؛ و در سال ۱۳۴۴، با انتشار کتاب ''زمزمهها'' و سپس در مجموعههای دیگر، توانایی خود را در سرودن غزل و قالبهای دیگر به به اثبات رساند. او خیلی زود از قالب کهن و کلاسیک فراتر رفت و به قلمروهای تازهتر هنری دست یافت. | ||
کدکنی میگوید آشنایی حقیقی او با شعر نیمایی از زمانی آغاز شد که با دکتر علی شریعتی در انجمن پیکار دانشکدهی ادبیات رفت و آمد داشته است. | کدکنی میگوید آشنایی حقیقی او با شعر نیمایی از زمانی آغاز شد که با دکتر علی شریعتی در انجمن پیکار دانشکدهی ادبیات رفت و آمد داشته است. | ||
شفیع کدکنی در انجمنهای ادبی آن روز خراسان مدام حضور داشت و تجربه کسب میکرد. در این دوران با محمد قهرمان و م. آزرم مداوم ارتباط داشت. وی پس از دوران حضور در انجمنهای ادبی شعر نیمایی و تغزلی را تقریباً کنار گذاشت و به شعر اجتماعی و حماسی جدید پرداخت. این تحول در مجموعه ''شبخوانی،'' و ''از زبان برگ،'' دیده میشود. شفیعی کدکنی با انتشار مجموعه ''در کوچه باغهای نشابور'' در سال ۱۳۵۰، نشان داد که اشعارش در مسیر تکامل افتاده و راه واقعی خود را یافته است. این مجموعه تأثیر بسیاری برخاطره گروهی از مردم گذاشت به گونهای که برخی از ابیات این مجموعه بهعنوان مثل در میان تودههای مردم به کار برده میشود.<ref name=":0" /> | |||
== نقدهای دکتر شفیعی کدکنی == | == نقدهای دکتر شفیعی کدکنی == | ||
شفیعی کدکنی در نقدش تعارف نمیکند؛ و همیشه محترمانه و به دور از جنجال و پرخاشگری، به نقد پرداخته است. م. سرشک نقدهای بسیاری به شخصیتهای برجستهای همچون نیما یوشیج، احمد شاملو، عبدالحسین زرین کوب، مجتبی مینوی و حتی استاد خودش بدیعالزمان فروزانفر، که کدکنی او را بهترین منتقد شعر کلاسیک فارسی میداند، داشته و هیچ گاه هم در نقدهایش از اعتدال و میانهروی دور نشده است. | شفیعی کدکنی در نقدش تعارف نمیکند؛ و همیشه محترمانه و به دور از جنجال و پرخاشگری، به نقد پرداخته است. م. سرشک نقدهای بسیاری به شخصیتهای برجستهای همچون نیما یوشیج، احمد شاملو، عبدالحسین زرین کوب، مجتبی مینوی و حتی استاد خودش بدیعالزمان فروزانفر، که کدکنی او را بهترین منتقد شعر کلاسیک فارسی میداند، داشته و هیچ گاه هم در نقدهایش از اعتدال و میانهروی دور نشده است.<ref name=":1" /> | ||
== سبک شعری شفیعی کدکنی == | == سبک شعری شفیعی کدکنی == | ||
م. سرشک را در تصحیح متون ادبی پیرو سبک بدیعالزمان فروزانفر میدانند؛ در حالی که خود شفیعی کدکنی نیز به برخی از کارهای فروزانفر ایراد و نقدهایی را وارد کرده است. فروزانفر شفیعی کدکنی را بهترین شاگرد خود میدانست و همواره او را تحسین میکرد. | م. سرشک را در تصحیح متون ادبی پیرو سبک بدیعالزمان فروزانفر میدانند؛ در حالی که خود شفیعی کدکنی نیز به برخی از کارهای فروزانفر ایراد و نقدهایی را وارد کرده است. فروزانفر شفیعی کدکنی را بهترین شاگرد خود میدانست و همواره او را تحسین میکرد.<ref name=":1" /> | ||
شفیعی کدکنی شاعری را با غزل آغاز کرد؛ و مجموعه ''زمزمهها'' که در سال ۱۳۴۴، منتشر شده، بیانگر توانای و آگاهی وی از شعر کلاسیک فارسی است و بهویژه توان و استعداد او را در غزلسرایی تائید میکند. شفیعی کدکنی پس از مدتی قالب سنتی را کنار گذاشته و به شعر نیمایی رو آورد. عشق به طبیعت و همه مظاهر آن در اشعارش جلوهگر است. | شفیعی کدکنی شاعری را با غزل آغاز کرد؛ و مجموعه ''زمزمهها'' که در سال ۱۳۴۴، منتشر شده، بیانگر توانای و آگاهی وی از شعر کلاسیک فارسی است و بهویژه توان و استعداد او را در غزلسرایی تائید میکند. شفیعی کدکنی پس از مدتی قالب سنتی را کنار گذاشته و به شعر نیمایی رو آورد. عشق به طبیعت و همه مظاهر آن در اشعارش جلوهگر است. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۲۷: | ||
که شب در کجاست، روز کجاست | که شب در کجاست، روز کجاست | ||
و رنگ اصلی خورشید و آب و گلها چیست | و رنگ اصلی خورشید و آب و گلها چیست<ref name=":2" /> | ||
م. سرشک به غزل محدود نماند و دیگر قالبهای شعری مانند قصیده و شعر نو را نیز تجربه کرد. دفتر ''شعر در کوچه باغهای نیشابور''، که در سال ۱۳۵۰، انتشار یافت، شهرتی برای کدکنی به ارمغان آورد و توانست شهرت شعری او را همپای شهرتش در تدریس و تحقیق کند. | م. سرشک به غزل محدود نماند و دیگر قالبهای شعری مانند قصیده و شعر نو را نیز تجربه کرد. دفتر ''شعر در کوچه باغهای نیشابور''، که در سال ۱۳۵۰، انتشار یافت، شهرتی برای کدکنی به ارمغان آورد و توانست شهرت شعری او را همپای شهرتش در تدریس و تحقیق کند.<ref name=":1" /> | ||
== آثار محمدرضا شفیعی کدکنی == | == آثار محمدرضا شفیعی کدکنی == | ||
آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی را میتوان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود او تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزهی نظریه ادبی میشود. در بین آثار نظری شفیعی کدکنی کتاب ''موسیقی شعر'' جایگاهی ویژه دارد؛ و در میان مجموعه اشعارش ''در کوچه باغهای نیشابور''، آوازه بیشتری دارد. | آثار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی را میتوان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود او تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزهی نظریه ادبی میشود. در بین آثار نظری شفیعی کدکنی کتاب ''موسیقی شعر'' جایگاهی ویژه دارد؛ و در میان مجموعه اشعارش ''در کوچه باغهای نیشابور''، آوازه بیشتری دارد.<ref name=":4">[http://www.shabestan.ir/detail/News/492690 مروری بر زندگی و آثار محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت شبستان]</ref> | ||
مجمعوعه اشعار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی شامل ۸ کتاب و به ترتیب انتشار به شرح زیر است: | مجمعوعه اشعار دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی شامل ۸ کتاب و به ترتیب انتشار به شرح زیر است: | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۴۲: | ||
* ۱۳۵۶ – از بودن و سرودن | * ۱۳۵۶ – از بودن و سرودن | ||
* ۱۳۵۶ – مثل درخت در شب باران | * ۱۳۵۶ – مثل درخت در شب باران | ||
* ۱۳۶۷ – هزاره دوم آهوی | * ۱۳۶۷ – هزاره دوم آهوی کوهی<ref>[https://namnak.com/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%DA%A9%D9%86%DB%8C.p57910 مروری بر زندگی محمدرضا شفیعی کدکنی - سایت نمناک]</ref> | ||
کتاب ''آیینهای برای صداها''، نیز مجموعه هفت دفتر نامبرده شدهی شفیعی کدکنی است، یعنی: زمزمهها، شبخوانی، از زبان برگ، در کوچه باغهای نشابور، مثل درخت در شب باران، از بودن و سرودن و بوی جوی مولیان. | کتاب ''آیینهای برای صداها''، نیز مجموعه هفت دفتر نامبرده شدهی شفیعی کدکنی است، یعنی: زمزمهها، شبخوانی، از زبان برگ، در کوچه باغهای نشابور، مثل درخت در شب باران، از بودن و سرودن و بوی جوی مولیان.<ref name=":1" /> | ||
=== زمزمهها === | === زمزمهها === | ||
محمدرضا شفیعی کدکنی نخستین دفتر شعر خود را به نام زمزمهها در سال ۱۳۴۴، منتشر کرد. شاید از نظر قلب و قالب این ضعیفترین دفتر شعری اوست . م.سرشک خود در این باره میگوید: <blockquote>« تا آخرین مراحل صفحه آرایی این مجموعه به نظرم رسید که بعضی از شعرها از جمله تمامی دفتر زمزمهها را که روحیه عاریتی و بیمارگونه سبک هندی حاکم بر بعضی از غزلهای آن را دیگر به هیچ وجه نمیپسندم ولی دیدم همانهایی که چنین اندیشههایی درباره آنها دارم بارها و بارها در حافظه دیگران دیدهام. بهترین شعر برای هر کس شعری است که آن را با دل خویش هماهنگ بیند. به احترام چنین دلهایی از این کار چشم پوشیدم.» | محمدرضا شفیعی کدکنی نخستین دفتر شعر خود را به نام زمزمهها در سال ۱۳۴۴، منتشر کرد. شاید از نظر قلب و قالب این ضعیفترین دفتر شعری اوست . م.سرشک خود در این باره میگوید: <blockquote>« تا آخرین مراحل صفحه آرایی این مجموعه به نظرم رسید که بعضی از شعرها از جمله تمامی دفتر زمزمهها را که روحیه عاریتی و بیمارگونه سبک هندی حاکم بر بعضی از غزلهای آن را دیگر به هیچ وجه نمیپسندم ولی دیدم همانهایی که چنین اندیشههایی درباره آنها دارم بارها و بارها در حافظه دیگران دیدهام. بهترین شعر برای هر کس شعری است که آن را با دل خویش هماهنگ بیند. به احترام چنین دلهایی از این کار چشم پوشیدم.»<ref name=":3" /> </blockquote> | ||
=== شبخوانی === | === شبخوانی === | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۶۵: | ||
کار از باور مردی و جوانمردی گذشته است | کار از باور مردی و جوانمردی گذشته است | ||
روزگار رنگ و نیرنگ | روزگار رنگ و نیرنگ است<ref name=":3" /> | ||
=== از زبان برگ === | === از زبان برگ === | ||
شفیعی کدکنی دفتر سوم خود را به نام ''از زبان برگ،'' در سال ۱۳۴۷، منتشر کرد. این دفتر را دکتر عبدالحسين زرینکوب اینطور توصیف میکند: | شفیعی کدکنی دفتر سوم خود را به نام ''از زبان برگ،'' در سال ۱۳۴۷، منتشر کرد. این دفتر را دکتر عبدالحسين زرینکوب اینطور توصیف میکند:<blockquote>«م.سرشک وقتی در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۵، از زادگاه خود، خراسان، به شهر غرق ازدحام آهن و فولاد تهران روی میآورد از زبان برگها سخن میگوید و گویی انس با طبیعت که یادگار سالهای کودکی و جوانی اوست همچنان او را به سوی خود میکشاند و زمینهی آهن و پولاد نمیتواند شاعر را از طبیعت مأنوس خود جدا سازد. از این روست که از زبان طبیعت سخن میگوید؛ از باد و باران، از گل و گیاه، از معنای جویباران و از زبان مرگ، او با طبیعت همراز و مأنوس است آن را خوب میشناسد و میتواند به راز عاشقانه فاصله گیرد اما روح لطیف تغزلی او با عشق به کائنات، عشق به طبیعت و همه مظاهر آن جلوههای خاص مییابد و این عشق در طرف مظاهر طبیعی کافی نیست تا شعر او را مطلوب و مقبول همگان نماید.»</blockquote>اصلیترین ویژگی این دفتر ''از زبان برگ''، همین طبیعتگرایی است؛ و تمام سطوح شعر، از زبان گرفته تا موسیقی و عاطفه و حتی درون مایه آن، تماماً متأثر از این موضوع است. گویی اینکه نام این دفتر نیز برگرفته از عناصر طبیعت است؛ ''از زبان برگ.'' | ||
«م.سرشک وقتی در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۵، از زادگاه خود، خراسان، به شهر غرق ازدحام آهن و فولاد تهران روی میآورد از زبان برگها سخن میگوید و گویی انس با طبیعت که یادگار سالهای کودکی و جوانی اوست همچنان او را به سوی خود میکشاند و زمینهی آهن و پولاد نمیتواند شاعر را از طبیعت مأنوس خود جدا سازد. از این روست که از زبان طبیعت سخن میگوید؛ از باد و باران، از گل و گیاه، از معنای جویباران و از زبان مرگ، او با طبیعت همراز و مأنوس است آن را خوب میشناسد و میتواند به راز عاشقانه فاصله گیرد اما روح لطیف تغزلی او با عشق به کائنات، عشق به طبیعت و همه مظاهر آن جلوههای خاص مییابد و این عشق در طرف مظاهر طبیعی کافی نیست تا شعر او را مطلوب و مقبول همگان نماید.» | |||
اصلیترین ویژگی این دفتر ''از زبان برگ''، همین طبیعتگرایی است؛ و تمام سطوح شعر، از زبان گرفته تا موسیقی و عاطفه و حتی درون مایه آن، تماماً متأثر از این موضوع است. گویی اینکه نام این دفتر نیز برگرفته از عناصر طبیعت است؛ ''از زبان برگ.'' | |||
کدکنی در این دفتر وقتی که از زادگاه خویش به تهران سفر میکند از پنجرهی قطار به کوهها و دشتها سلام عاشقانه میفرستد؛ و ناگهان احساس آنرا دارد که همه مظاهر طبیعت پیامآور صلح و دوستی به یکدیگرند. م. سرشک مجذوب طبیعت است و در این دفتر، طبیعت بزرگترین مایهی الهام اوست. شب با زلال آب راز و نیاز عاشقانه دارد؛ و باران برای او تمثیل روشنایی و پاکی است. | کدکنی در این دفتر وقتی که از زادگاه خویش به تهران سفر میکند از پنجرهی قطار به کوهها و دشتها سلام عاشقانه میفرستد؛ و ناگهان احساس آنرا دارد که همه مظاهر طبیعت پیامآور صلح و دوستی به یکدیگرند. م. سرشک مجذوب طبیعت است و در این دفتر، طبیعت بزرگترین مایهی الهام اوست. شب با زلال آب راز و نیاز عاشقانه دارد؛ و باران برای او تمثیل روشنایی و پاکی است. | ||
خط ۲۱۱: | خط ۱۹۶: | ||
اگر به آب ببخشی | اگر به آب ببخشی | ||
حباب خواهد | حباب خواهد شد<ref name=":3" /> | ||
=== در کوچه باغهای نیشابور === | === در کوچه باغهای نیشابور === | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۴۱: | ||
به شکوفهها، به باران، | به شکوفهها، به باران، | ||
برسان سلام ما | برسان سلام ما را<ref name=":3" /> | ||
شمس لنگرودی شاعر معروف دربارهی کتاب در کوچهباغهای نیشابور میگوید: <blockquote>«کوچهباغهای نشابور چندی پس از قیام سیاهکل و در بحبوحه مبارزات چریکی ایران منتشر شد و به سبب محتوای روشن انقلابی و قالب نیمایی و زیباشناسی نوقدمایی (ترکیبات و تعابیر ساده و آشنا و آسانیاب) و ضرباهنگ تند و روان، به سرعت در میان روشنفکران سیاسی و بخشی از مردم جا باز کرد و پارهای از اشعارش به سرود و زمزمه بدل شد.» | شمس لنگرودی شاعر معروف دربارهی کتاب در کوچهباغهای نیشابور میگوید: <blockquote>«کوچهباغهای نشابور چندی پس از قیام سیاهکل و در بحبوحه مبارزات چریکی ایران منتشر شد و به سبب محتوای روشن انقلابی و قالب نیمایی و زیباشناسی نوقدمایی (ترکیبات و تعابیر ساده و آشنا و آسانیاب) و ضرباهنگ تند و روان، به سرعت در میان روشنفکران سیاسی و بخشی از مردم جا باز کرد و پارهای از اشعارش به سرود و زمزمه بدل شد.»<ref name=":1" /> </blockquote> | ||
=== مثل درخت در شب باران === | === مثل درخت در شب باران === | ||
خط ۲۹۱: | خط ۲۷۶: | ||
و آرایهی خونابه برگان پاییز است... | و آرایهی خونابه برگان پاییز است... | ||
بر خلاف دو مجموعه پیشین، در دفتر ''مثل درخت در شب باران،'' نگاه شفیعی کدکنی متوجه درون خود شده و شعر او برخورد غنایی شاعر با طبیعت است. | بر خلاف دو مجموعه پیشین، در دفتر ''مثل درخت در شب باران،'' نگاه شفیعی کدکنی متوجه درون خود شده و شعر او برخورد غنایی شاعر با طبیعت است. بههمین نسبت، روح جامعهگرایی به معنای سیاسی کلمه در این مجموعه ضعیفتر شده است. بسیاری از اشعار این مجموعه در خارج از ایران سروده شده است.<ref name=":3" /> | ||
=== '''بوی جوی مولیان''' === | === '''بوی جوی مولیان''' === | ||
خط ۳۲۶: | خط ۳۱۱: | ||
ترکید بغض تندر در صبر ابرها | ترکید بغض تندر در صبر ابرها | ||
پاشید چون صاعقه بر سبزهی | پاشید چون صاعقه بر سبزهی جوان<ref name=":3" /> | ||
=== هزارهی دوم آهوی کوهی === | === هزارهی دوم آهوی کوهی === | ||
''هزارهی دوم آهوی کوهی''، مجموعهی دیگری از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است که شامل ۵ دفتر ۲۴۴، قطعه شعر است. ''مرثیه سرو کاشمر''، ۲۸ قطعه، ''خط زدلتنگی''، ۵۲ قطعه، ''غزل برای آفتابگردان''، ۶۳ قطعه، ''در ستایش کبوترها''، ۴۶ قطعه و ''ستارهی دنباله دار''، ۵۵ قطعه شعر را در بر میگیرد. در میان این قطعهها همه گونه شعر ازغزل تا قصید ه و رباعی و... یافت میشود. تاریخ سرایش این اشعار نیز برخی به سالهای دههی ۴۰ و ۵۰ بر میگردد؛ و برخی دیگر به سالهای ۶۰ و ۷۰. م. سرشک در مقدمهي ''هزارهی دوم آهوی کوهی،'' میگوید:<blockquote>«تقسیم بندی این مجموعه بیشتر حال وهوای شعری ملاک بوده است تا زمان سرودن، به همین دلیل تک و توک نمونههایی از دهه چهل هم در میان این مجموعهها میبینید. با این که بخش اعظم شعرها مربوط به سالهای آخر دههی پنجاه و تمامی دههی شصت است؛ و پنج سالی از دهه هفتاد... همان گونه که دلم خواست تدوین تاریخی را رعایت نکنم، دلم خواست تدوین سوری و قالبی را نیز به یک سو نهم. بنابراین همه نوع حرف در میان این دفترها و دربارهی این دفترهاست و خواهد بود. با این همه اگر بعضی از این کارها بتواند دلی را تسخیر کند و در صفا النعال کارهای شاگردان بهار و نیما و شهریار و امید قرار گیرد سعادت بزرگی نصیبشان شده است.»</blockquote>در این پنج دفتر به اشعاری بسیاری بر میخوریم که دارای مضامین فلسفی و هستی شناسی هستند. نظیر اشعار ''درآمد به حصار''، ''چرخ چاه''، ''وزن جهان''، ''نوشدارو بعد از مرگ سهراب''، ''ساعت شنی،'' و ''قرار زندگی'' | ''هزارهی دوم آهوی کوهی''، مجموعهی دیگری از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است که شامل ۵ دفتر ۲۴۴، قطعه شعر است. ''مرثیه سرو کاشمر''، ۲۸ قطعه، ''خط زدلتنگی''، ۵۲ قطعه، ''غزل برای آفتابگردان''، ۶۳ قطعه، ''در ستایش کبوترها''، ۴۶ قطعه و ''ستارهی دنباله دار''، ۵۵ قطعه شعر را در بر میگیرد. در میان این قطعهها همه گونه شعر ازغزل تا قصید ه و رباعی و... یافت میشود. تاریخ سرایش این اشعار نیز برخی به سالهای دههی ۴۰ و ۵۰ بر میگردد؛ و برخی دیگر به سالهای ۶۰ و ۷۰. م. سرشک در مقدمهي ''هزارهی دوم آهوی کوهی،'' میگوید:<blockquote>«تقسیم بندی این مجموعه بیشتر حال وهوای شعری ملاک بوده است تا زمان سرودن، به همین دلیل تک و توک نمونههایی از دهه چهل هم در میان این مجموعهها میبینید. با این که بخش اعظم شعرها مربوط به سالهای آخر دههی پنجاه و تمامی دههی شصت است؛ و پنج سالی از دهه هفتاد... همان گونه که دلم خواست تدوین تاریخی را رعایت نکنم، دلم خواست تدوین سوری و قالبی را نیز به یک سو نهم. بنابراین همه نوع حرف در میان این دفترها و دربارهی این دفترهاست و خواهد بود. با این همه اگر بعضی از این کارها بتواند دلی را تسخیر کند و در صفا النعال کارهای شاگردان بهار و نیما و شهریار و امید قرار گیرد سعادت بزرگی نصیبشان شده است.»</blockquote>در این پنج دفتر به اشعاری بسیاری بر میخوریم که دارای مضامین فلسفی و هستی شناسی هستند. نظیر اشعار ''درآمد به حصار''، ''چرخ چاه''، ''وزن جهان''، ''نوشدارو بعد از مرگ سهراب''، ''ساعت شنی،'' و ''قرار زندگی''<ref name=":3" /> | ||
== آثار نظری و انتقادی و تصحیح و ترجمه == | == آثار نظری و انتقادی و تصحیح و ترجمه == | ||
محمدرضا شفیعی کدکنی، در عرصهی تألیف، تصحیح، ترجمه، و نقد و تحقیق، چهرهای ممتاز و برجسته است. کتابهای م. سرشک بهویژه ''صور خیال در شعر فارسی''، ''موسیقی شعر''، ''اسرار التوحید'' و دهها کتاب و مقاله دیگر او امروزه، در زمرهی آثار مرجع محسوب میشود.<ref name=":0" /> | |||
دکتر شفیعی کدکنی، آثار تصحیح، مقدمه و تعلیقات متعدد و بینظیری دارد؛ که به برخی از آنها عبارتند از: | دکتر شفیعی کدکنی، آثار تصحیح، مقدمه و تعلیقات متعدد و بینظیری دارد؛ که به برخی از آنها عبارتند از: | ||
* صور خیال در شعر فارسی | * صور خیال در شعر فارسی | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۵۱: | ||
* تصحیح غزلیات شمس تبریز | * تصحیح غزلیات شمس تبریز | ||
* در عشق، زنده بودن: گزیده غزلیات شمس تبریزی | * در عشق، زنده بودن: گزیده غزلیات شمس تبریزی | ||
* مقدمهنویسی و انتشار تصویر نسخه خطی منظومهی | * مقدمهنویسی و انتشار تصویر نسخه خطی منظومهی علینامه | ||
یکی از مهمترین معیار تصحیحهای دکتر شفیعی کدکنی، ویژگیهای نسخهشناسی و نسخهکاوی او است. وی برای تحقیق و تصحیح آثاری که بررسی کرده است، همواره نسخههای خطی فراوانی را مورد مطالعه قرار داده تا هر چه بیشتر به اصالت آثار منتسب نزدیکتر باشد. | یکی از مهمترین معیار تصحیحهای دکتر شفیعی کدکنی، ویژگیهای نسخهشناسی و نسخهکاوی او است. وی برای تحقیق و تصحیح آثاری که بررسی کرده است، همواره نسخههای خطی فراوانی را مورد مطالعه قرار داده تا هر چه بیشتر به اصالت آثار منتسب نزدیکتر باشد.<ref name=":2" /> | ||
=== تصحیح غزلیات شمس تبریزی === | === تصحیح غزلیات شمس تبریزی === | ||
دکتر شفیعی کدکنی دو برگزیده از غزلیات شمس تبریزی ارائه داده است؛ یکی گزیدهی غزلیات شمس، در سال ۱۳۵۲، و دیگری غزلیات شمس تبریز، در سال ۱۳۸۷. کدکنی خود میگوید، کار دوم تکمیل کار قبلی است با این تفاوت که در تدوین کتاب نخستین تنها چندماه وقت هزینه کرده؛ ولی در گزینش و تصحیح دوم حدود ۳۵ سال از عمر خود را صرف کرده است و در هر گوشه ادب و فرهنگ ایرانی و اسلامی نکتهای دیده که میتوانسته در فهم سخن مولانا یاریدهنده باشد، آن را در تفسیر و شرح غزلها و رباعیها آورده است. | دکتر شفیعی کدکنی دو برگزیده از غزلیات شمس تبریزی ارائه داده است؛ یکی گزیدهی غزلیات شمس، در سال ۱۳۵۲، و دیگری غزلیات شمس تبریز، در سال ۱۳۸۷. کدکنی خود میگوید، کار دوم تکمیل کار قبلی است با این تفاوت که در تدوین کتاب نخستین تنها چندماه وقت هزینه کرده؛ ولی در گزینش و تصحیح دوم حدود ۳۵ سال از عمر خود را صرف کرده است و در هر گوشه ادب و فرهنگ ایرانی و اسلامی نکتهای دیده که میتوانسته در فهم سخن مولانا یاریدهنده باشد، آن را در تفسیر و شرح غزلها و رباعیها آورده است. <ref name=":1" /> | ||
گزیده غزلیات شمس بارها به چاپ رسیده خلاصهای از دیوان کبیر مولانا جلاالدین بلخی است که پس از ۳۶ سال به شکل دیگری توسط دکتر شفیعی کدکنی منتشر شده است. | گزیده غزلیات شمس بارها به چاپ رسیده خلاصهای از دیوان کبیر مولانا جلاالدین بلخی است که پس از ۳۶ سال به شکل دیگری توسط دکتر شفیعی کدکنی منتشر شده است. | ||
شفیعی کدکنی در آغاز کتاب غزلیات شمس تبریز با اشاره به ''گزیده غزلیات شمس،'' که در سال ۱۳۵۲، انتشار یافته آورده است: <blockquote>«کتابی که اکنون در برابر شما قرار دارد ممکن است صورت گسترش یافته و کمالپذیرفته همان کتاب نخست (گزیده غزلیات شمس) در نظر آید، اما در حقیقت کتاب دیگری است که تمام ظرایف کتاب پیشین را دارد و بسیاری مزیتها نیز بر آن افزوده شدهاست. نخست آنکه حجم غزلهای مولانا در آن تقریباً سه برابر شده است و دیگر اینکه درخشانترین رباعیهای دیوان شمس را نیز به همراه خود دارد. سوم اینکه مقتضیات و تعلیقات به گونه چشمگیری چندین برابر گسترش یافته است. | شفیعی کدکنی در آغاز کتاب غزلیات شمس تبریز با اشاره به ''گزیده غزلیات شمس،'' که در سال ۱۳۵۲، انتشار یافته آورده است: <blockquote>«کتابی که اکنون در برابر شما قرار دارد ممکن است صورت گسترش یافته و کمالپذیرفته همان کتاب نخست (گزیده غزلیات شمس) در نظر آید، اما در حقیقت کتاب دیگری است که تمام ظرایف کتاب پیشین را دارد و بسیاری مزیتها نیز بر آن افزوده شدهاست. نخست آنکه حجم غزلهای مولانا در آن تقریباً سه برابر شده است و دیگر اینکه درخشانترین رباعیهای دیوان شمس را نیز به همراه خود دارد. سوم اینکه مقتضیات و تعلیقات به گونه چشمگیری چندین برابر گسترش یافته است.»<ref name=":0" /></blockquote> | ||
=== مرموزات اسدی در مزمورات داودی، نجمالدین رازی === | === مرموزات اسدی در مزمورات داودی، نجمالدین رازی === | ||
خط ۴۰۰: | خط ۳۸۷: | ||
=== الهی نامه عطار === | === الهی نامه عطار === | ||
الهینامه، از سرودههای مشهور عطار نیشابوری و جزو شاهکارها و نمونههای استادانه ادب پارسی محسوب میشود که بر وزن مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی سروده شده است. شفیعی کدکنی نسخهی ابراهیم مراغی از آثار عطار را نسخهی اصل قرار داده و سپس بقیه نسخهها را با این نسخه مطابقت داده است. | الهینامه، از سرودههای مشهور عطار نیشابوری و جزو شاهکارها و نمونههای استادانه ادب پارسی محسوب میشود که بر وزن مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی سروده شده است. شفیعی کدکنی نسخهی ابراهیم مراغی از آثار عطار را نسخهی اصل قرار داده و سپس بقیه نسخهها را با این نسخه مطابقت داده است.<ref name=":0" /> | ||
=== زبان شعر در نثر صوفیه === | === زبان شعر در نثر صوفیه === | ||
این کتاب در آمدی به سبک شناسی نگاه عرفانی، شامل بیش از ۴۰ مقاله درسبک شناسی نگاه عرفانی است. نویسنده در اين اثر پژوهشی به بررسی زبان عارفان ايران در مکتوبات و گفتارهایشان پرداخته است. اين كتاب روشنكنندهی بسياری نكات در پرده مانده از میراث صوفیان ايرانی است؛ و چون با نگاه انتقادی تدوین شده است، میتواند مرجع علمی مناسبی برای شناخت بخشی از تاريخ فرهنگ و انديشه ايرانيان مسلمان باشد. | این کتاب در آمدی به سبک شناسی نگاه عرفانی، شامل بیش از ۴۰ مقاله درسبک شناسی نگاه عرفانی است. نویسنده در اين اثر پژوهشی به بررسی زبان عارفان ايران در مکتوبات و گفتارهایشان پرداخته است. اين كتاب روشنكنندهی بسياری نكات در پرده مانده از میراث صوفیان ايرانی است؛ و چون با نگاه انتقادی تدوین شده است، میتواند مرجع علمی مناسبی برای شناخت بخشی از تاريخ فرهنگ و انديشه ايرانيان مسلمان باشد. | ||
در مقدمهی این کتاب چنین آمده است: <blockquote>«هر کس با تاریخ عرفان و مطالعات عرفانی آشنایی داشته باشد، میداند که این نوع نگاه به عرفان اسلامی، احتمالاً بیسابقه است؛ ولی از بس که در طول این سی چهل سال این حرفها را در کلاسهای درس و بعضی مقالاتم تکرار کردهام و دانشجویان من آنها را در کتابها و مقالاتشان نقل کردهاند، بعضی از خوانندگان ممکن است تصور کنند که این حرفها از روزگار قشیری و هجویری وجود داشته است.» | در مقدمهی این کتاب چنین آمده است: <blockquote>«هر کس با تاریخ عرفان و مطالعات عرفانی آشنایی داشته باشد، میداند که این نوع نگاه به عرفان اسلامی، احتمالاً بیسابقه است؛ ولی از بس که در طول این سی چهل سال این حرفها را در کلاسهای درس و بعضی مقالاتم تکرار کردهام و دانشجویان من آنها را در کتابها و مقالاتشان نقل کردهاند، بعضی از خوانندگان ممکن است تصور کنند که این حرفها از روزگار قشیری و هجویری وجود داشته است.»<ref name=":4" /></blockquote> | ||
== پژوهشها و نقدهای ادبی شفیعی کدکنی == | == پژوهشها و نقدهای ادبی شفیعی کدکنی == | ||
خط ۴۳۲: | خط ۴۱۹: | ||
* با چراغ و آینه در جستوجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران | * با چراغ و آینه در جستوجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران | ||
* دفتر روشنایی، از میراث عرفانی بایزید بسطامی، اثر محمدبنعلی سهلگی | * دفتر روشنایی، از میراث عرفانی بایزید بسطامی، اثر محمدبنعلی سهلگی | ||
* این کیمیای هستی، شامل مجموعه مقالهها و یادداشتها درباره حافظ. این کتاب به صورت دوره سه جلدی منتشر شده است که عبارتند از: جلد اول: جمالشناسی و جهانِ شعری. جلد دوم: یادداشتها و نکتهها. جلد سوم: درس گفتارهای دانشگاه تهران. | * این کیمیای هستی، شامل مجموعه مقالهها و یادداشتها درباره حافظ. این کتاب به صورت دوره سه جلدی منتشر شده است که عبارتند از: جلد اول: جمالشناسی و جهانِ شعری. جلد دوم: یادداشتها و نکتهها. جلد سوم: درس گفتارهای دانشگاه تهران.<ref name=":1" /> | ||
=== حزین لاهیجی، زندگی و معروفترین غزلهای وی === | === حزین لاهیجی، زندگی و معروفترین غزلهای وی === | ||
خط ۴۴۰: | خط ۴۲۷: | ||
صور خیال در شعر فارسی، تحقیق انتقادی در تطور نقشهای شعر پارسی و سیر نظریه بلاغت در اسلام و ایران، این کتاب در اصل رسالهی دکترای شفیعی کدکنی بوده و بعدها به شکل کتاب درآمده است. صور خیال در شعر فارسی یکی از کتابهای مرجع در این زمینه است. | صور خیال در شعر فارسی، تحقیق انتقادی در تطور نقشهای شعر پارسی و سیر نظریه بلاغت در اسلام و ایران، این کتاب در اصل رسالهی دکترای شفیعی کدکنی بوده و بعدها به شکل کتاب درآمده است. صور خیال در شعر فارسی یکی از کتابهای مرجع در این زمینه است. | ||
شاعری در هجوم منتقدان، نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی | شاعری در هجوم منتقدان، نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی<ref name=":1" /> | ||
=== موسیقی شعر === | === موسیقی شعر === | ||
موسیقی شعر، کتابی ارزشمند و دقیق در بحث موسیقی شعر است. و دربارهی وزن و قافیه و موسیقی شعر است و نویسنده به نقد و بررسی این عوامل پرداختهاست. این کتاب شامل ۶ بخش است و مقایسه میان شعر فارسی و عربی از نکات خوب و قابل توجه این کتاب است. در این کتاب فصول کاملی در باب قافیه و ردیف و شعر در ایران پیش از اسلام و همچنین سه فصل بسیار مهم درباب موسیقی شعر حافظ و فردوسی و مولانا نگارش شده است؛ و کتابی مرجع برای استفاده علاقهمندان به شعر و موسیقی شعر میباشد. | موسیقی شعر، کتابی ارزشمند و دقیق در بحث موسیقی شعر است. و دربارهی وزن و قافیه و موسیقی شعر است و نویسنده به نقد و بررسی این عوامل پرداختهاست. این کتاب شامل ۶ بخش است و مقایسه میان شعر فارسی و عربی از نکات خوب و قابل توجه این کتاب است. در این کتاب فصول کاملی در باب قافیه و ردیف و شعر در ایران پیش از اسلام و همچنین سه فصل بسیار مهم درباب موسیقی شعر حافظ و فردوسی و مولانا نگارش شده است؛ و کتابی مرجع برای استفاده علاقهمندان به شعر و موسیقی شعر میباشد. <ref name=":4" /> | ||
=== ادوار شعر فارسی === | === ادوار شعر فارسی === | ||
خط ۴۵۴: | خط ۴۴۱: | ||
=== تصوف اسلامی و رابطه انسان با خدا === | === تصوف اسلامی و رابطه انسان با خدا === | ||
این کتاب یکی از معروفترین تحقیقات رینولد نیکلسون در زمینه تصوف اسلامی است و جای آن در زبان فارسی خالی بود. رینولد نیکلسون (۱۹۴۵ – ۱۸۶۸) استاد دانشگاه کمبریج، یکی از شرقشناسان بزرگ و معرفی است که در طول تاریخ شرقشناسی جهان در باب تصوف اسلامی به تحقیقات و جستجوهای طراز اول پرداخته و بدون شک بزرگترین مولویشناس غرب به شمار میرود که تحقیقات او در زبان انگلیسی هنوز بی نظیر است. بزرگترین کارهای نیکلسون در باب مولانا و از همه مهمتر، تفسیر مثنوی به زبان انگلیسی است. کتاب تصوف اسلامی و رابطهی انسان و خدا، شامل سه سخنرانی نیکلسون به انضمام یاداشتهای مترجم اثر، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است. | این کتاب یکی از معروفترین تحقیقات رینولد نیکلسون در زمینه تصوف اسلامی است و جای آن در زبان فارسی خالی بود. رینولد نیکلسون (۱۹۴۵ – ۱۸۶۸) استاد دانشگاه کمبریج، یکی از شرقشناسان بزرگ و معرفی است که در طول تاریخ شرقشناسی جهان در باب تصوف اسلامی به تحقیقات و جستجوهای طراز اول پرداخته و بدون شک بزرگترین مولویشناس غرب به شمار میرود که تحقیقات او در زبان انگلیسی هنوز بی نظیر است. بزرگترین کارهای نیکلسون در باب مولانا و از همه مهمتر، تفسیر مثنوی به زبان انگلیسی است. کتاب تصوف اسلامی و رابطهی انسان و خدا، شامل سه سخنرانی نیکلسون به انضمام یاداشتهای مترجم اثر، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است.<ref name=":1" /> | ||
شفیعی کدکنی غیر از تألیف و ترجمه و شاعری، مقالات کوتاه فراوانی نیز نوشته است. تا کنون نزدیک به ۹۰ مقاله از وی در جاهای مختلف به چاپ رسیده است. ذوق وروش علمی، دو ویژگی ممتازی است که در اکثر این مقالات مشاهده میشود. | شفیعی کدکنی غیر از تألیف و ترجمه و شاعری، مقالات کوتاه فراوانی نیز نوشته است. تا کنون نزدیک به ۹۰ مقاله از وی در جاهای مختلف به چاپ رسیده است. ذوق وروش علمی، دو ویژگی ممتازی است که در اکثر این مقالات مشاهده میشود.<ref name=":3" /> | ||
== آثار چاپ نشده و در دست چاپ == | == آثار چاپ نشده و در دست چاپ == | ||
خط ۴۶۵: | خط ۴۵۲: | ||
* پیران خراسان | * پیران خراسان | ||
* تصحیح حقایقالتفسیر | * تصحیح حقایقالتفسیر | ||
* ترجمه معیدالنعم | * ترجمه معیدالنعم<ref name=":1" /> | ||
== گزیده اشعار نو == | == گزیده اشعار نو == | ||
خط ۴۸۲: | خط ۴۶۹: | ||
حضور كودكيست | حضور كودكيست | ||
كه شير مي خورد | كه شير مي خورد<ref>دوچهرهی درخت، از دفتر: مثل درخت در شب باران</ref> | ||
<nowiki>***</nowiki> | <nowiki>***</nowiki> | ||
خط ۴۹۸: | خط ۴۸۵: | ||
بر سر چوبهي دار | بر سر چوبهي دار | ||
به كجا رفت كجا؟ | به كجا رفت كجا؟<ref>بار امانت، از دفتر: بوی جوی مولیان</ref> | ||
<nowiki>***</nowiki> | <nowiki>***</nowiki> | ||
خط ۵۱۴: | خط ۵۰۱: | ||
زين گونه غريب رهرو شبخوان | زين گونه غريب رهرو شبخوان | ||
در برج ملول شهر مي خواند... | در برج ملول شهر مي خواند...<ref>شبخوانی، از دفتر شبخوانی</ref> | ||
<nowiki>***</nowiki> | <nowiki>***</nowiki> | ||
خط ۵۲۴: | خط ۵۱۱: | ||
چندان كه درون سينه و دفتر ماند | چندان كه درون سينه و دفتر ماند | ||
آواز و سرود و شعر زنگار گرفت | آواز و سرود و شعر زنگار گرفت<ref>حسب حال، از دفتر: بوی جوی مولیان</ref> | ||
'''***''' | '''***''' | ||
خط ۵۴۸: | خط ۵۳۵: | ||
در این شب ها | در این شب ها | ||
که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر | که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر میترسد | ||
در این | در این شبها | ||
که هر آیینه با تصویر | که هر آیینه با تصویر بیگانهست | ||
و پنهان | و پنهان میکند هر چشمهای | ||
سِـر و سرودش را | سِـر و سرودش را | ||
خط ۵۶۰: | خط ۵۴۷: | ||
چنین بیدار و دریاوار | چنین بیدار و دریاوار | ||
تویی تنها که | تویی تنها که میخوانی | ||
تویی تنها که | تویی تنها که میخوانی | ||
رثای قتل عام و خون پامال تبار آن شهیدان را | رثای قتل عام و خون پامال تبار آن شهیدان را | ||
تویی تنها که | تویی تنها که میفهمی | ||
زبان و رمز آواز چگور ناامیدان را | زبان و رمز آواز چگور ناامیدان را | ||
خط ۵۷۲: | خط ۵۵۹: | ||
بر آن شاخ بلند | بر آن شاخ بلند | ||
ای نغمه ساز باغ | ای نغمه ساز باغ بیبرگی | ||
بمان تا بشنوند از شور آوازت | بمان تا بشنوند از شور آوازت | ||
درختانی که اینک در | درختانی که اینک در جوانههای خرد باغ | ||
در | در خواباند | ||
بمان تا | بمان تا دشتهای روشن آیینهها | ||
گلهای جوباران | |||
تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را | تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را | ||
خط ۵۹۰: | خط ۵۷۷: | ||
تو غمگین تر سرود حسرت و چاووش این ایام | تو غمگین تر سرود حسرت و چاووش این ایام | ||
تو | تو بارانیترین ابری | ||
که | که میگرید | ||
به باغ مزدک و زرتشت | به باغ مزدک و زرتشت | ||
تو | تو عصیانیترین خشمی که میجوشد | ||
ز جام و ساغر خیام | ز جام و ساغر خیام | ||
درین | درین شبها | ||
که گل از برگ و | که گل از برگ و | ||
خط ۶۰۶: | خط ۵۹۳: | ||
برگ از باد | برگ از باد | ||
از خویش | از خویش میترسد | ||
و پنهان | و پنهان میکند هر چشمهای | ||
سر و سرودش را | سر و سرودش را | ||
خط ۶۱۶: | خط ۶۰۳: | ||
چنین بیدار و دریاوار | چنین بیدار و دریاوار | ||
تویی تنها که | تویی تنها که میخوانی | ||
== | == گزیدهی غزلیات شفیعی کدکنی == | ||
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم | دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم | ||
خط ۷۲۵: | خط ۷۱۲: | ||
در خرام نازنینت جلوه کرد | در خرام نازنینت جلوه کرد | ||
رقص ماهیها و پیچ و تابها | رقص ماهیها و پیچ و تابها<ref>[https://setare.com/fa/news/12685/%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%DA%A9%D9%86%DB%8C گزیدهای از زیباترین اشعار شفیعی کدکنی - سایت ستاره]</ref> | ||
< | |||
== منابع: == | == منابع: == | ||
<references /> |
ویرایش