۱٬۳۰۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==== ازدواج نافرجام عاطفه ==== | ==== ازدواج نافرجام عاطفه ==== | ||
عاطفه قصد داشت با جوانی به نام حسن ازدواج کند. جوانی که بهصورت واقعی به او علاقه داشت و روح بی آلایش و پاک عاطفه را از ورای هیاهوی دروغین دین فروشان شناخته بود. حسن بارها در روزهای دستگیری و زندان عاطفه، به ملاقات او رفت. حسن به اطرافیان عاطفه گفته بود که:<blockquote>«من تنها میخواهم عاطفه را شاد کنم. من عاشق عاطفه هستم و عاطفه را بیشتر از زندگی خودم دوست دارم!.»</blockquote> | عاطفه قصد داشت با جوانی به نام حسن ازدواج کند. جوانی که بهصورت واقعی به او علاقه داشت و روح بی آلایش و پاک عاطفه را از ورای هیاهوی دروغین دین فروشان شناخته بود. حسن بارها در روزهای دستگیری و زندان عاطفه، به ملاقات او رفت. حسن به اطرافیان عاطفه گفته بود که:<blockquote>«من تنها میخواهم عاطفه را شاد کنم. من عاشق عاطفه هستم و عاطفه را بیشتر از زندگی خودم دوست دارم!.»</blockquote>پس از اینکه عاطفه برای سومین بار دستگیر شد، حسن تقاضای ازدواج از عاطفه کرد. اما این ازدواج نافرجام ماند. چرا که تنها ساعاتی قبل از مراسم ازدواج در حالیکه عاطفه ۱۶ ساله مشغول پختن غذا برای پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش بود مامورین گشت ارشاد به خانهی آنها هجوم آورده و عاطفه را دستگیر کردند. مامورین دلیل بازداشت او را به دروغ یک شکایتنامه محلی عنوان کردند. در حالیکه در آن شکایتنامه هیچ امضایی از همسایگان عاطفه نبود و تنها امضاء کنندگان آن خود مامورین نیروی انتظامی بودند که شکایتنامه را آماده کرده بودند. | ||
عاطفه دختر بیپناهی بود که به اتهام دروغ چند بار دستگیر، شکنجه، و شلاق خورده و مورد هتک حرمت از طرف زندانبانان و مامورین انتظامی قرار گرفته بود. عاطفهی جوان که بیپناه و بیسرپرست بود،در واقع طعمهی خوبی برای سوء استفادههای جنسی نیروی انتظامی و گشت ارشاد بود. | |||
== دادگاه و دفاعیات == | == دادگاه و دفاعیات == |
ویرایش