کاربر:Sayfe/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
عاطفه مادرش را در تصادف از دست داد و پدرش نیز به شدت معتاد بود تا جایی‌که شغل خود را از دست داده بود و در خیابان شب را به صبح می‌رساند. عاطفه مهربان از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگه‌داری و سرپرستی می‌کرد و برای آنها نقش پدر و مادر را داشت!.  
عاطفه مادرش را در تصادف از دست داد و پدرش نیز به شدت معتاد بود تا جایی‌که شغل خود را از دست داده بود و در خیابان شب را به صبح می‌رساند. عاطفه مهربان از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگه‌داری و سرپرستی می‌کرد و برای آنها نقش پدر و مادر را داشت!.  


مامور سازمان بهزیستی در گزارشی که زندگی مشقت‌بار عاطفه رجوی را به تصویر کشیده چنین نوشته است: <blockquote>«عاطفه از پدربزرگ و مادربزرگ خود به تنهایی نگهداری می کرده، تمام کارهای خانه بر عهده او بوده، تمیز کردن، غذا پختن، حتی حمام کردن پدربزرگ و مادربزرگ».</blockquote>در ادامه همین گزارش ۳ سال پیش از اعدام عاطفه بدست جلادان جمهوری اسلامی چنین آمده است:<blockquote>«پدر و مادربزرگ این نوجوان ۱۳ ساله هیچگونه توجهی به او ندارند و اینچنین به نظر می‌رسد که عاطفه برای دستیابی به ذره ای عشق و محبت بسیار درمانده است!».</blockquote>کمبود عاطفه از یک سو و کارهای سخت و جانفرسای خانه از سوی دیگر عاطفه را گذراندن وقت در بیرون از منزل هل داده بود. عاطفه چهره آشنایی در کوچه و محل پیدا کرده بود. به طوری‌که مردم لقب «کولی» را روی او گذارده بودند.
مامور سازمان بهزیستی در گزارشی که زندگی مشقت‌بار عاطفه رجوی را به تصویر کشیده چنین نوشته است: <blockquote>«عاطفه از پدربزرگ و مادربزرگ خود به تنهایی نگهداری می‌کرده، تمام کارهای خانه بر عهده او بوده، تمیز کردن، غذا پختن، حتی حمام کردن پدربزرگ و مادربزرگ».</blockquote>در ادامه همین گزارش ۳ سال پیش از اعدام عاطفه بدست جلادان جمهوری اسلامی چنین آمده است:<blockquote>«پدر و مادربزرگ این نوجوان ۱۳ ساله هیچگونه توجهی به او ندارند و اینچنین به نظر می‌رسد که عاطفه برای دستیابی به ذره ای عشق و محبت بسیار درمانده است!».</blockquote>کمبود عاطفه از یک سو و کارهای سخت و جانفرسای خانه از سوی دیگر عاطفه را به گذراندن وقت در بیرون از منزل هل داده بود. عاطفه چهره‌ی آشنایی در کوچه و محل پیدا کرده بود. به طوری‌که مردم لقب «کولی» را روی او گذارده بودند.


شهر کوچک نکا، از دختری تنها و بی سرپرست، سوژه‌ای شناخته شده برای پلیس ارشاد ساخته بود. گشت‌های وزارت ارشاد در تمامی  روزهای هفته به پرسه‌زنی در خیابان‌های شهرهای ایران مشغول هستند تا با تهدید و اجبار مردم را به تن دادن قوانین به اصطلاح اسلامی وادار نمایند.
شهر کوچک نکا، از دختری تنها و بی سرپرست، سوژه‌ای شناخته شده برای پلیس ارشاد ساخته بود. گشت‌های وزارت ارشاد در تمامی  روزهای هفته به پرسه‌زنی در خیابان‌های شهرهای ایران مشغول هستند تا با تهدید و اجبار مردم را به تن دادن قوانین به اصطلاح اسلامی وادار نمایند.
۱٬۳۰۴

ویرایش

منوی ناوبری