۲٬۳۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
آنچه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسندهای صاحبسبک و معتبر در قصهنویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده همچون «چهارراه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شبهای تهران» همه نشانهای از تسلط نویسندهای در حیطه کار خود است.<ref name=":0" /> | آنچه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسندهای صاحبسبک و معتبر در قصهنویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده همچون «چهارراه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شبهای تهران» همه نشانهای از تسلط نویسندهای در حیطه کار خود است.<ref name=":0" /> | ||
سایت تریبون زمانه در مطلبی با عنوان غزاله علیزاده خالق «خانه ادریسی ها» به روایت سایرین درباره رمان خانه ادریسیها نوشته است:<blockquote>«یکی از مولفهها که خانه ادریسیها را منحصر به فرد میکند دست بردن در شکل واقعیت و ساخت موقعیتهایی است که اساساً مصداق بیرونی ندارند. خانه ادریسیها داستان شهری است به نام «عشق آباد» و گروهی به قدرت رسیده که وارد شهر شدهاند تا حق ستمدیدگان را از ثروتمندان بگیرند و آنها را از خانه هاشان بیرون کنند. همه ماجرا در خانهای «بزرگ و کهنه» میگذرد. رمانی مفصل و دو جلدی که تمام فضاهایش انگار در ساعاتی گرگ و میش و مبهم میگذرد که نه میتوانیم به واقعیتهای آنچه میبینیم دست بزنیم و نه به سادگی از فضای وهم آلود آنچه میخوانیم عبور کنیم. او در این کتاب تاریخ شکستخوردگان را به نحوی دیگر روایت کرده است؛ همانطور که تاریخ خودش را در جدال با بیماری سرطان. علیزاده که ۲۷ بهمن ۱٣۲۷ در مشهد به دنیا آمده بود پنج سال پس از انتشار خانه ادریسیها در سال ۱٣۷۰ یک روز به قصد نابودی خود به رامسر رفت و اهالی «جواهرده» در حالی او را پیدا کرده بودند که با کمی فاصله از زمین داشت به خلق لحظههایی فکر میکرد که در «خانه ادریسیها» یکبار زندگیاش کرده بود.»<ref name=":2" /></blockquote>صدف بیکامی در مورد رمان خانه ادریسیها مینویسد:<blockquote>«داستان رمان خانه ادریسی ها بیشتر حول محور چند شخصیت به نامهای خانم ادریسی، وهاب و لقا در این خانه میچرخد. به نظر میرسد که این رمان بیشتر از هر چیز داستان آدمها است. داستان آدم هایی با ابعاد شخصیتی متفاوت و در جایگاه اجتماعی خاص خودشان؛ در این میان شاید نگاهی ویژه به وضعیت زنان در اجتماع شده است. زنان رمان خانه ادریسی ها شاید هر کدام به نوعی تحت تاثیر نظامی مردسالار و مقتدر قرار گرفته اند که البته هر کدام با شخصیتی متمایز در چارچوب اجتماع و در مقابل این مردسالاری قرار میگیرند. این نگاه غزاله علیزاده تنها در این رمان دیده نمیشود بلکه در اغلب آثار وی، او به جنبه زندگی خانوادگی و هم آنچه در اجتماع زمانش میگذشته، پرداخته و نقش زنان و مردان را در آن بیان کرده است. رمان خانه ادریسی ها همچنین به نوعی به بررسی وضعیت انسان به ویژه زنان در محیط سنتی و خرافی اشرافیت میپردازد. نگاه او به گونهای است که اشرافیت را با آن ظاهر پر طمطراق، با خرافه و عقب افتادگی هایی که دارا بوده است را با نگاهی تیز به شدت نقد میکند.</blockquote><blockquote>به نظر میرسد که سرنوشت زنان در نسلهای مختلف یکی از دغدغههای غزاله علیزاده در رمان خانه “ادریسی ها” بوده است. او در این رمان سرنوشت چند زن از خاندان ادریسی ها را به صورت کلیدی مورد پردازش خود قرار داده است. زنانی که هر کدام به گونهای یا زندگی خود را از دست دادهاند یا حق شاد زیستن را.»<ref>[https://netnevesht.com/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D9%87%D8%A7/ ادبیات ایرانخانه ادریسی ها نوشتهی غزاله علیزاده] - نت نوشت</ref></blockquote> | |||
== مرگ غراله علیزاده == | == مرگ غراله علیزاده == |
ویرایش