۲٬۳۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
غزاله علیزاده درباره خود و زندگیاش در گفتوگویی با مجله ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهر ماه ۱۳۷۴ گفت: <blockquote>«دوازده، سيزده ساله بودم، دنيا را نمیشناختم. کی دنيا را میشناسد؟ اين توده بی شکل مدام در حال تغيير را که دور خودش میپيچد و از يک تاريکی میرود به طرف تاريکی ديگر. در اين فاصله، ما بيش و کم رويا میبافيم، فکر میکنيم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مايه حيرتانگيز از حيوانيت در خود و ديگران را. ما نسلی بوديم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتيم. هيچ تاسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رويا حيرت میکنم. تا اين درجه وابستگی به ماديت، اگر هم نشانه عقل معيشت باشد، باز حاکي از زوال است. ما واژههای مقدس داشتيم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زيبايی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت … اغلب دراز میکشيدم روی چمن مرطوب و خيره میشدم به آسمان. پارههای ابر گذر میکردند، اشتياق و حيرت نوجوانی بی قرار را میدميدم به آسمان. در گلخانه مینشستم، بی وقفه کتاب میخواندم، نويسندگان و شاعران بزرگ را تا حد تقديس میستودم. از جهان روزمرگی، تقديس گريخته است و اين بحران جنبه بومی ندارد. پشت مرزها هم تقديس و آرمانگرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، جنسيت و پول گريزنده، اقيانوسهای عظيم را در حد حوضچههایی تنگ فروکاسته است.»<ref name=":0" /></blockquote>غزاله علیزاده داستان نویسی را از دههی ۱۳۴۰ به طور جدی شروع کرد. اولین داستانهای این نویسنده در نشریهی خوشه به چاپ رسید. او نوشتن را آرام آرام ادامه داد و توانست در مجموع آثاری قابل تامل و توجه از خود بر جای بگذارد.<ref name=":4">[https://www.bartarinha.ir/fa/news/866114/%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%BA%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87 غزاله علیزاده و خانه ادریسیهایش؛ نابغهای با مرگ خودخواسته] - برترینها</ref> «سفر ناگذشتنی» نام نخستین مجموعه داستان غزاله است که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد اما از معروفترین آثار وی میتوان از رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» و مجموعه داستان «چهارراه» نام برد.<ref name=":5">[https://www.mag.cavack.com/%d8%ba%d8%b2%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%b9%d9%84%db%8c%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/ غزاله علیزاده] - کاواک </ref> | غزاله علیزاده درباره خود و زندگیاش در گفتوگویی با مجله ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهر ماه ۱۳۷۴ گفت: <blockquote>«دوازده، سيزده ساله بودم، دنيا را نمیشناختم. کی دنيا را میشناسد؟ اين توده بی شکل مدام در حال تغيير را که دور خودش میپيچد و از يک تاريکی میرود به طرف تاريکی ديگر. در اين فاصله، ما بيش و کم رويا میبافيم، فکر میکنيم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مايه حيرتانگيز از حيوانيت در خود و ديگران را. ما نسلی بوديم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتيم. هيچ تاسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رويا حيرت میکنم. تا اين درجه وابستگی به ماديت، اگر هم نشانه عقل معيشت باشد، باز حاکي از زوال است. ما واژههای مقدس داشتيم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زيبايی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت … اغلب دراز میکشيدم روی چمن مرطوب و خيره میشدم به آسمان. پارههای ابر گذر میکردند، اشتياق و حيرت نوجوانی بی قرار را میدميدم به آسمان. در گلخانه مینشستم، بی وقفه کتاب میخواندم، نويسندگان و شاعران بزرگ را تا حد تقديس میستودم. از جهان روزمرگی، تقديس گريخته است و اين بحران جنبه بومی ندارد. پشت مرزها هم تقديس و آرمانگرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، جنسيت و پول گريزنده، اقيانوسهای عظيم را در حد حوضچههایی تنگ فروکاسته است.»<ref name=":0" /></blockquote>غزاله علیزاده داستان نویسی را از دههی ۱۳۴۰ به طور جدی شروع کرد. اولین داستانهای این نویسنده در نشریهی خوشه به چاپ رسید. او نوشتن را آرام آرام ادامه داد و توانست در مجموع آثاری قابل تامل و توجه از خود بر جای بگذارد.<ref name=":4">[https://www.bartarinha.ir/fa/news/866114/%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%BA%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87 غزاله علیزاده و خانه ادریسیهایش؛ نابغهای با مرگ خودخواسته] - برترینها</ref> «سفر ناگذشتنی» نام نخستین مجموعه داستان غزاله است که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد اما از معروفترین آثار وی میتوان از رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» و مجموعه داستان «چهارراه» نام برد.<ref name=":5">[https://www.mag.cavack.com/%d8%ba%d8%b2%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%b9%d9%84%db%8c%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/ غزاله علیزاده] - کاواک </ref> | ||
غزاله علیزاده نویسندهیی مبارز و مخالف استبداد بود و با اعتقاد بهدموکراسی، از دوران دانشجوییش در دهه ۴۰ با مبارزان راه آزادی و استقلال ایران همراهی میکرد. پس از استقرار حاکمیت ولایت فقیه، بهخصوص پس از ۳۰خرداد۱۳۶۰، که مبارزان و مجاهدان بهشدت تحتتعقیب و شکنجه و کشتار قرار گرفتند، غزاله بهحمایت از مبارزان آزادی برخاست، بهآنها پناه داده، جا و مکان دراختیارشان قرار میداد. وی ازجمله بههمین اتهام در معرض | غزاله علیزاده نویسندهیی مبارز و مخالف استبداد بود و با اعتقاد بهدموکراسی، از دوران دانشجوییش در دهه ۴۰ با مبارزان راه آزادی و استقلال ایران همراهی میکرد. پس از استقرار حاکمیت ولایت فقیه، بهخصوص پس از ۳۰خرداد۱۳۶۰، که مبارزان و مجاهدان بهشدت تحتتعقیب و شکنجه و کشتار قرار گرفتند، غزاله بهحمایت از مبارزان آزادی برخاست، بهآنها پناه داده، جا و مکان دراختیارشان قرار میداد. وی ازجمله بههمین اتهام در معرض انتقام جویی جمهوری اسلامی واقع شد و تحت شکنجه و آزار قرار گرفت.<ref name=":6" /> | ||
غزاله علیزاده گفته بود:<blockquote>«زنان ایران زیر بار ظلم و زورگویی نمیروند و سعی کردهاند با نیرویی مضاعف پرواز کنند»<ref name=":6">[https://event.mojahedin.org/i/events/4893 غزاله علیزاده نویسنده مبارز و آزادهایرانی ترور شد] - سایت مجاهد</ref></blockquote> | غزاله علیزاده گفته بود:<blockquote>«زنان ایران زیر بار ظلم و زورگویی نمیروند و سعی کردهاند با نیرویی مضاعف پرواز کنند»<ref name=":6">[https://event.mojahedin.org/i/events/4893 غزاله علیزاده نویسنده مبارز و آزادهایرانی ترور شد] - سایت مجاهد</ref></blockquote> |
ویرایش