کاربر:Hossein/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:


=== محکم و متشابه ===
=== محکم و متشابه ===
در قرآن آمده است: <blockquote>هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ<ref>آل عمران آیه هفتم</ref></blockquote>ترجمه:<blockquote>اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏ اى از آن آيات محكم است آنها اساس كتاب‌اند و [پاره‏‌اى] ديگر متشابهاتند. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏ جويى از متشابه آن پيروى مى كنند. تأویل آن‌را  جز خدا و ريشه‏ داران در دانش كسى نمى‌داند. آنان که مى‏‌گويند ما ايمان آورديم به آن‌چه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‌‏شود.</blockquote>محکمات، آیاتی هستند که دیدگاهها ونظرگاههای اساسی اسلام یعنی اصول دین ( «توحید»، «نبوت» و «معاد» ) را تبیین می‌کنند. محکم به‌معنی ”متقن“ ، ”قطعی“ ، ”پابرجا“ و ”استوار“ است. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان به‌طور نسبی تغییری نمی‌کنند.محکمات ۹۰% آیات قرآن‌ را تشکیل می‌دهند.
در قرآن آمده است: <blockquote>هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ<ref>آل عمران آیه هفتم</ref></blockquote>ترجمه:<blockquote>اوست كسى كه اين كتاب را بر تو فرو فرستاد پاره‏ اى از آن آيات محكم است آنها اساس كتاب‌اند و [پاره‏‌اى] ديگر متشابهاتند. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏ جويى از متشابه آن پيروى مى كنند. تأویل آن‌را  جز خدا و ريشه‏ داران در دانش كسى نمى‌داند. آنان که مى‏‌گويند ما ايمان آورديم به آن‌چه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‌‏شود.</blockquote>محکمات، آیاتی هستند که دیدگاهها ونظرگاه‌های اساسی اسلام را تبیین می‌کنند. محکم به‌معنی متقن، قطعی، پابرجا و استوار است. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان به‌طور نسبی تغییری نمی‌کنند. محکمات ۹۰% آیات قرآن‌ را تشکیل می‌دهند.


احکام «متشابه» حکمهایی هستند که باید با شرایط منطبق بشوند. یعنی که کاربرد تاکتیکی دارند، تضادهای اجتماعی شرایط خاصی را حل می‌کنند. در لغت به‌معنی ”پوشیده“ ، ”غیرمحکم“ یا ”آنچه که دارای دو معنی است“ آمده است. متشابهات در حوزه علوم قرار دارند وبا پیشرفت علوم طبیعی، علوم اجتماعی ،اقتصادی وسیاسی ،قبض وبسط می یابند وهمانطوری که گفته شد در شرایطی دیگر و در زمان  آینده ضد اصول و در تضاد با روح و جوهر اصول می‌گردند. در این حالت از متشابهات که با شرایط جدید نمی‌خوانند و پیاده کردن اصول از طریقشان نه تنها ممکن نیست بلکه خود ضد اصول هم هستند، نباید پیروی کرد .آنها منسوخ‌اند ، از دور خارج میشوند.
آیات متشابه اغلب حکم‌هایی هستند که در شرایطی خاص ابلاغ شده اند و اکنون منسوخ هستند. یعنی در زمان خود کاربرد تاکتیکی داشته‌اند و تضادهای اجتماعی را در شرایط خاصی حل کرده‌اند


برای مثال، قرآن در شرایطی نازل شد که هنوز مناسبات برده‌داری بر جهان آن‌‌ روز حاکم بود. در آن شرایط هیچ حقوقی برای انسانها به‌رسمیت شناخته نمی‌شد. در جزیره العرب، زنان حتی حق حیات هم نداشتند. در چنین شرایطی اسلام تصریح می‌کند که زن می‌تواند نصف مرد ارث ببرد و یا شهادت دو زن، معادل یک مرد پذیرفته می‌شود! یعنی به‌رسمیت‌شناختن حق استقلال اقتصادی و هویت مستقل اجتماعی برای زنان. امری که باتوجه به شرایط آن ‌روزگار یک تحول بسیار مهم محسوب می‌شده است. اما باید با گذشت زمان و رشد آگاهیها و تحولات تاریخی، این امر نیز متحول و منطبق شود. برای درک اهمیت قائل‌شدن آن میزان استقلال برای زن، باید توجه داشت که در اروپا تا نیمه قرن بیستم، زنان از حقوق مستقل اقتصادی محروم بودند!
متشابه در لغت به‌معنی پوشیده، یا آن‌ چیزی است که دارای دو معنی است. متشابهات با پیشرفت علوم طبیعی، علوم اجتماعی، اقتصادی وسیاسی،قبض و بسط می یابند. احکام متشابه اگر تغییر نکنند در شرایط متفاوت حتی ضد اصول و در تضاد با روح و جوهر اصول عمل‌ می‌کنند.  


لذا به‌خوبی روشن می‌شود که این احکام، سمت‌گیری مشخصی را دنبال می‌کنند. اما این سمت‌گیری می‌بایستی که گام‌به‌گام و در هرمرحله معین از تکامل اجتماعی صورت گیرد. این‌جاست که مفهوم «محکم و متشابه» در اسلام روشن می‌شود، زیرا قرآن، کتاب همه دورانهای تاریخ است.
یک مثال از متشابهات


خود قرآن در این باره می‌گوید: ”کتاباً مّتشابهاً مّثانی“ کتابی که دارای قدرت انطباق و انعطاف با شرایط مختلف زمانی است. کتابی که متعلق به همه دورانها است و دچار کهولت نمی‌شود.
به عنوان مثال قرآن در ده‌ها آیه تأکید کرده‌است که هیچ انسانی بر هیچ‌ انسانی برتری ندارد جز آن‌که در تقوا از او برتر باشد. این آیه نشان‌گر دعوت قرآن به برابری و به ویژه برابر زن و مرد است. در آیات دیگری که جزو متشابهات قرآن است ارث زن نصف مرد در نظر گرفته شده است.<ref>سوره نساء - آیه چهار</ref>  باید توجه داشت که قرآن در شرایطی نازل شد که هنوز مناسبات برده‌داری بر جهان آن‌‌ روز حاکم بود. در آن شرایط هیچ حقوقی برای انسان‌ها به‌رسمیت شناخته نمی‌شد. در جزیره العرب، زنان حتی حق حیات هم نداشتند. در چنین شرایطی اسلام تصریح می‌کند که زن می‌تواند نصف مرد ارث ببرد و یا شهادت دو زن، معادل یک مرد پذیرفته می‌شود! یعنی به‌رسمیت‌شناختن حق استقلال اقتصادی و هویت مستقل اجتماعی برای زنان. امری که باتوجه به شرایط آن ‌روزگار یک تحول بسیار مهم محسوب می‌شد. اما  با گذشت زمان و رشد آگاهیها و تحولات تاریخی، این امر نیز بایدمتحول و منطبق شود. زیرا با محکمات قرآن که تاکید بر برتری نداشتن انسان‌ها نسبت به یکدیگر دارد در تضاد است. برای درک اهمیت قائل‌شدن آن میزان استقلال برای زن، باید توجه داشت که در اروپا تا نیمه قرن بیستم، زنان از حقوق مستقل اقتصادی محروم بودند! پس این حکم در دورانی که زن هیچ گونه حق حیات اجتماعی نداشت و چون برده‌ای خرید و فروش می‌شد یک دستاورد در راستای احقاق حقوق زنان بود.


از این برداشتهای مختلف از آیات قرآن و همچنین با تعمق در خود قرآن ،مخصوصا از آیه 106 سوره بقره (آیه نسخ) و همانطوری که آیت‌الله طالقانی هم بیان کردند، نتیجه می‌گیریم که، با دگرگونی شرایط جامعه، آیاتی از قرآن هم منسوخ میشوند ، اینها همان متشابهات  ،البته در حیطه مسائل اجتماعی ، میباشند و همین امر یکی از عوامل دینامیزم ، پویایی و شکفتگی قرآن در هر زمانی میباشد. به گفته مسعود رجوی «تشابه» به زبان امروزی، مصداق دینامیسم و صور ناپیداست که در جریان تکامل بارز و آشکار می‌شود و مصداق پیدا می‌کند.<ref name=":2">دینامیسم قرآن و دو نوع اسلام سراپا متضاد مسعود [https://www.mojahedin.org/news/140145/%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%BE%D8%A7-%D9%85%D8%AA%D8%B6%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B رجوی]</ref>
لذا به‌خوبی روشن می‌شود که این احکام، سمت‌گیری مشخصی را دنبال می‌کنند. اما این سمت‌گیری می‌بایستی که گام‌به‌گام و در هرمرحله معین از تکامل اجتماعی صورت گیرد. این‌جاست که مفهوم «محکم و متشابه» در اسلام روشن می‌شود، زیرا قرآن، کتاب همه دوران‌های تاریخ است.


این آیات آنهایی اند که با شرایط جدید نمیخوانند برای مثال در مورد زنا و حکم شلاق ویا اعدام ویا سنگسار همه براین عقیده‌اند که آیه قصاص، از محکمات قرآن است . براساس این آیه ، قصاص باید برای جامعه حیات و زندگی بیآورد وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ  تَتَّقُونَ. بقره 179 ، یعنی هر قانونی که در جامعه براساس قصاص، در مورد مجرمین به اجرا در میآید، باید برای آن جامعه حیات و زندگی و شکفتگی بیآورد ولی اگر نتیجه حاصله برعکس این باشد پس آن قانون  منسوخ میشود وباید قانون دیگری ،که ببارآورنده روح قصاص ( حیات و زندگی ) است، در مورد مجرم اجرا شود. قصاص در حقیقت برای محدود کردن مجازات یک قتل یا یک نقص عضو حداکثر به معادل آن ونه بیشتر که در جامعه بدوی آن روزگار رسم بوده است و بعضا به کشتار قبیله‌ای می‌انجامید بوده است.
خود قرآن در این باره می‌گوید:<blockquote>کتاباً مّتشابهاً مّثانی</blockquote>یعنی کتابی که دارای قدرت انطباق و انعطاف با شرایط مختلف زمانی است. کتابی که متعلق به همه دورانها است و دچار کهولت نمی‌شود.


مجاهدین معتقدند در طی حکومت جمهوری اسلامی دست وپا بریدنها ، شلاق زدنها در زندانها و ملأ عام ، چشم در آوردنها، دست بریدنها و سنگسارها و اجرای دهها عمل دیگر تحت نام قصاص ،برای جامعه حیات وزندگی بوجود نیاورده است بلکه برعکس باعث کشتن روح انسانها شده است. باعث کم شدن ویا ازبین رفتن  جرم و زمینه ارتکاب جرم نشده است بلکه برعکس و همانطور که آمار نشان می‌دهد فساد ودزدی و فحشا و اعتیاد جمهوری اسلامی را به کشورهای اول لیست دارای این ناهنجاریهای اجتماعی انتقال داده است.
از این برداشت‌های مختلف از آیات قرآن و همچنین با تعمق در خود قرآن،به ویژه از آیه 106 سوره بقره (آیه نسخ) می‌توان نتیجه گرفت که، با دگرگونی شرایط جامعه، آیاتی از قرآن هم منسوخ می‌شوند ، به گفته مسعود رجوی «تشابه» به زبان امروزی، مصداق دینامیسم و صور ناپیداست که در جریان تکامل بارز و آشکار می‌شود و مصداق پیدا می‌کند.<ref name=":2">دینامیسم قرآن و دو نوع اسلام سراپا متضاد مسعود [https://www.mojahedin.org/news/140145/%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%BE%D8%A7-%D9%85%D8%AA%D8%B6%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B رجوی]</ref>


== مخالفین دینامیزم قرآن ==
این آیات آنهایی اند که با شرایط جدید منطبق نیستند
اما سوال اینست که ، چه کسانی اینرا نمیخواهند و چرا ؟؟


فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ
به عنوان مثال از دیدگاه مجاهدین احکامی که در مورد زنا و حکم شلاق و یا اعدامدر قرآن آمده است تماما جزو متشابهات است و در شرایط کنونی منسوخ هستند. در مورد حکم سنگسار باید گفت که در تمامی قرآن در هیچ‌کجا اشاره‌ای به آن نشده است و حتی در متشابهات نیز وجود ندارد.


آنهاییکه در درونشان مرض است، مهر و کین‌های شخصی و منافع مادی ......... دارند ،به آیات متشابه میچسبند ودر صدد تأویل و توجیه آنها برمی‌آیند و به آن عمل کرده و مردم را هم به‌عمل به این آیات می‌کشانند.  
به این ترتیب تمامی آیاتی که در مورد قصاص در قرآن وجود دارند منسوخ‌اند و نمی‌توان به آن‌ها استناد کرد زیرا با محکمات قرآن در تضاد هستند.


وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ .
براساس این آیه ، قصاص باید برای جامعه حیات و زندگی بیآورد


در حالیکه تاویل این آیات متشابه را پروردگار جهانیان میداند و راسخون فی العلم .. یعنی انطباق این احکام برگرفته از این آیات باید بر عهده افراد ذیصلاح، کسانی‌ که ، آگاهی و توانایی کافی به اصول دارند و رسوخ در علم دارند است. این داشتن علم عمیق (رسوخ در علم) همان معنی ومفهوم فقاهت و اجتهاد است .که هیچ ربطی هم  به قشر خاصی (مثل آخوند و ملا )  ندارد.
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ<ref>سوره بقره - آیه ۱۷۹</ref>


اگر یک مکتبی نتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد ،همچون موجوداتی که نتوانستند خود را با محیط خود تطبیق دهند ، از تکامل خارج شده ،منسوخ شده وجای خود را بالاجبار به مکتبی متکاملتر میدهد. این قانون وسنت مسیر تکامل جهان از آغاز پیدایش هستی بوده است.سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا. سوره فتح ،آیه 23
یعنی هر قانونی که در جامعه براساس قصاص، در مورد مجرمین به اجرا در می‌آید، باید برای آن جامعه حیات و زندگی به همراه بیاورد. پس اگر  نتیجه حاصل شده از آن چنین نباشد آن آیه منسوخ است. قصاص به عنوان حکمی متشابه در قرآن در حقیقت برای محدود کردن مجازات یک قتل یا یک نقص عضو حداکثر به معادل آن و نه بیشتر، نازل شده است. در آن دوران گاه یک قتل یا نقص عضو به جنگ‌ها و کشتارهای قبلیه‌ای منجر می‌شد.  


قانون الهى از پيش همين بوده و در قانون الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت
مجاهدین معتقدند در طی حکومت جمهوری اسلامی دست و پا بریدن ،شلاق زدن در زندان و در ملأ عام ، چشم در آوردن و اجرای ده‌ها مجازات دیگر تحت نام قصاص چیزی جز  ارتجاع و [[بنیادگرایی اسلامی|بنیادگرایی]] نیست. اعمالی که البته نه حتی برای مراعات قوانین اسلام بلکه برای حفظ بقای حکومت انجام می‌شود. این اعمال نه تنها برای جامعه حیات و زندگی بوجود نیاورده بلکه باعث کشتن روح انسان‌ها شده است.


اسلام با اتکا به نهاد اجتهاد.. ایدئولوژی توحیدی با وجود محکمات و متشابهات ، ناسخ ومنسوخ در قرآن از این دینامیزم وپویایی برخوردار است و قدرت تطابقی در هر شرایطی را داراست و بنابراین ماندگارست وجاودان....<ref>پژواک ایران - علی دیانتی</ref>
=== اجتهاد ===
از دیدگاه مجاهدین خلق اجتهاد در دین اسلام به این دلیل وجود دارد که باید آیات متشابه را با زمان و شرایط موجود منطبق کرد. مسعود رجوی در سخنرانی خود تحت عنوان [[دو اسلام سراپا متضاد]] توضیح می‌دهد که اصولی چون نماز ثابت هستند و چیزی به آن‌ها اضافه یا کم نمی شود. آنچه باید در اجتهاد انجام شود منطبق کردن قرآن و دین با شرایط زمانه است.  


== نظرگاه مسعود رجوی و مریم رجوی در رابطه با دینامیزم قرآن ==
== مخالفین دینامیزم قرآن ==
مسعود رجوی:
در اسلام جریانی که آن‌را امروزه [[بنیادگرایی اسلامی|بنیادگرایی]] می‌نامند به دینامیزم قرآن معتقد نیستند. آن‌ها به اجرای احکام قرآن درست مانند همان‌که در گذشته بوده است اصرار دارند. خمینی و هم‌فکران او در این دسته قرار می‌گیرند. همچنین بنیادگرایان سنی چون القاعده یا داعش چنین تفکری دارند.


در تشیع و اسلام انقلابی و در اسلام مجاهدین، نخستین ویژگی، پویایی و دینامیسم آن است. اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست. اگر این دین مربوط به هزاره‌های پیشین است، خوب دیگر چرا باید به آن چسبید؟ ولش کنید. چطور است که آخوندها از آخرین دستاوردهای فنی، علمی و حرفه‌یی و تخصصی پایان قرن بیستم استفاده می‌کنند، اما جزائیات و قصاص رژیمشان متعلق به هزاره‌های پیشین است؟ از آخوندها بپرسید چرا دنبال موشکهای میان‌برد و دوربرد و سلاحهای شیمیایی و اتمی و میکروبی هستید و دنبال همان چرخ و چاه و اسب و منجنیق نیستید؟ این آخوندها تا دهه سی و چهل و سالهای 1350 ریش تراشیدن را هم حرام می‌دانستند. خمینی به صراحت این را می‌گفت. حتماً یادتان هست برخی از آخوندها تلفن، ماشین، قطار و رادیو و تلویزیون را هم حرام می‌دانستند. نه حرفهای تلویزیون، بلکه خود دستگاه تلویزیون را هم حرام می‌دانستند. همین آخوندها، آخوندهای مرتجع خمینی صفت، با مدرسه رفتن دخترها در زمان ما مخالف بودند، در دهه بیست و سی. راستی مگر این آخوندها نمی‌گفتند که غنا و موسیقی حرام است؟ پس چه شد؟ وقتی که دجال خودش به حاکمیت رسید و رادیو و تلویزیون را قبضه کرد، دید نمی‌شود، خودش فتوا داد که موسیقی آزاد است، در حالی که قبل از آن همین‌ها را علامت نفاق مجاهدین می‌دانست. مگر آخوندها نمی‌گفتند شطرنج حرام است؟ بعضی وقتها که بچه‌ها در زندان شطرنج بازی می‌کردند، آخوندها تذکر می‌دادند که حرام است.  
در تاریخ اسلام افراد دیگری نیز بوده اند که اسلام را دینی پویا و دینامیک می‌دانستند. در این میان [[محمد حنیف‌نژاد]] بنیانگذار [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] اولین کسی است که با همین تفکر این سازمان را تأسیس کرد. آن‌ها از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی سازمان خود پرداختند. «زدودن غبار ارتجاع از دین» تعبیری است که مجاهدین درباره‌ی این دوران به کار می‌برند.


ریش تراشی، غنا و شطرنج همه حرام بودند. اما دست و پا بریدن و سنگسار حلال است، آن هم با کلمه تکبیر. این حکم‌های شلاق زدن و سنگسار را چه کسی داده است؟ کدام مرجع؟ کدام ملا؟ که آن را به‌عنوان جزای اسلامی معرفی می‌کنید. لعنت خدا بر او باد و بر آل خمینی و هر کس چنین کند و چنین بگوید. پس سنت پیامبر و حضرت علی و باب اجتهاد، محکم و متشابه و دینامیسم اسلام و قرآن چه شد؟ در صدر اسلام از آنجا که در مدینه برنج کشت نمی‌شد، زکاتی هم به آن تعلق نمی‌گرفت. بعدها اما از حضرت صادق روزی پرسیدند که آیا برنج زکات دارد؟ پاسخ داد آری، به برنج هم که در نواحی عراق کشت می‌شود زکات تعلق می‌گیرد و توضیح داد که در صدر اسلام در مدینه برنج در کار نبوده که موضوع زکات باشد.  
در کتاب دینامیزم قرآن از منتشرات سازمان مجاهدین خلق به آیه‌ای از قرآن اشاره می‌شود که در مورد کسانی که به متشابهات قرآن استناد می‌کنند چنین گفته است:<blockquote>فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ</blockquote><blockquote>آنهاییکه در درونشان مرض است، به آیات متشابه می‌چسبند و در صدد تأویل و توجیه آنها برمی‌آیند و فتنه می‌کنند.</blockquote><blockquote>وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ .</blockquote><blockquote>در حالیکه تاویل این آیات متشابه را پروردگار جهانیان میداند و خردمندان و دانشمندان!</blockquote>اگر یک مکتبی نتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد ،همچون موجوداتی که نتوانستند خود را با محیط خود تطبیق دهند ، از تکامل خارج شده ،منسوخ شده وجای خود را بالاجبار به مکتبی متکاملتر میدهد. این قانون وسنت مسیر تکامل جهان از آغاز پیدایش هستی بوده است.سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا. سوره فتح ،آیه 23


حضرت علی هم در زمان خود برای اسب‌هایی که به چراگاه می‌رفتند سالیانه دو دینار وضع کرده بود، در حالی که قبل از آن چنین چیزی وجود نداشت. هم‌چنان که درباره وضع خمس (یک پنجم سود سالیانه) با استناد به آیه سوره انفال چنین شد. اجتهاد یعنی همین. یعنی که تعیین کم و کیف زکات مشروط به شرایط اقتصادی و تولید است و با تکامل قوای مولد دستخوش تغییر و تحول می‌گردد.
قانون الهى از پيش همين بوده و در قانون الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت


اصلاً اجتهاد برای چیست؟ برای انطباق اصول و احکام با شرایط متغیر. تضمین کننده پویایی و دینامیسم اسلام و قرآن. والا چه نیازی به باب اجتهاد و رساله و تقلید بود؟ اصول و احکام کلی و ثابت (مثل رکعت‌های نماز و مبطلات آن) که از قبل مشخص بود و با اجتهاد چیز جدیدی به آنها اضافه نمی‌شود. اگر اجتهاد نبود، دیگر چه نیازی به تقلید در فروع و شرایط متغیر و مرجع تقلید بود؟ این همه در فضیلت سوره قدر گفته شده و این‌که حتی مستحب است به هنگام وضو گرفتن خوانده بشود، چون به‌اندازه گذاری و دینامیسم مربوط است، چون به گذار از مراحل کمی و رسیدن به جهش و رشد کیفی مربوط است، رمز ماندگاری و جوانی قرآن و اسلام انقلابی است. آخر یک اسلام فعال، پویا و رزمنده و انطباق یابنده (به مفهوم تکاملی آن) داریم و یک اسلام متحجر خشک ارتجاعی. یادتان هست روزی که خمینی با قاضی القضاتش پشت تصویب لایحه قصاص بودند، نشریه مجاهد آشکارا و با تیتر درشت آن را نه فقط ضداسلامی، بلکه یک «لایحه ضدانسانی» معرفی کرد.
اسلام با اتکا به نهاد اجتهاد.. ایدئولوژی توحیدی با وجود محکمات و متشابهات ، ناسخ ومنسوخ در قرآن از این دینامیزم وپویایی برخوردار است و قدرت تطابقی در هر شرایطی را داراست و بنابراین ماندگارست وجاودان....<ref>پژواک ایران - علی دیانتی</ref>
 
بهترین شاخص برای ما حضرت علی است. ببینیم که او در مورد قرآن و پویایی آن چه می‌گوید و ما چرا می‌گوییم تشیع علوی؟ چرا می‌گوییم باب النبی؟ چرا می‌گوییم حضرت علی قدر انسان است؟ حضرت علی در نهج‌البلاغه قرآن را چنین توصیف می‌کند: «کتاب ربّکم فیکم مبیّناً حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله و ناسخه و منسوخه و رخصه و عزائمه و خاصّه و عامّه و عبره و أمثاله و مرسله و محدوده و محکمه و متشابهه مفسّراً مجمله و مبیّناً غوامضه بین مأخوذٍ میثاق علمه و موسّعٍ علی العباد فی جهله و بین مثبتٍ فی‌الکتاب فرضه و معلومٍ فی‌السّنّة نسخه و واجبٍ فی‌السّنّة أخذه و مرخّصٍ فی‌الکتاب ترکه و بین واجبٍ بوقته و زائلٍ فی مستقبله و مباین بین محارمه من کبیرٍ أوعد علیه نیرانه أو صغیرٍ أرصد له غفرانه و بین مقبولٍ فی أدناه موسّعٍ فی أقصاه»<ref>نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه ۱ پارگراف ۷</ref>.
 
«کتاب پروردگارتان، در آن بیان شده است حلال و حرام، واجب و دارای فضیلت (حداقل ضروری و مستحب)، نسخ کننده و نسخ شده (کهنه و نو)، رخصتها و عزیمتها (آغازها و پایانها یعنی به زبان امروز چپ و راست‌ها)، خاص و عام، عبرتها و مثل‌ها، آنچه به اختیار است و آنچه که مردم در آن مقید و محدودند و محکم و متشابه. مجمل‌ها (موضوعات خلاصه و فشرده) را در کتابش تفسیر و باز نموده و پیچیدگیها و غوامض آن را روشن کرده است. مانند آنچه دانستن آنها را ضروری شمرده (در اصول) و آنچه که ندانستن آن را بر مردمان منعی نیست (و می‌توانند تبعیت کنند) و چیزی که در کتاب واجب و ضروری می‌نماید، اما در سنت، نسخ و رفع آن معلوم شده است و آنچه در سنت واجب می‌نماید، اما در کتاب، ترک آن مجاز است. و آنچه در زمان خود واجب اما در آینده زائل و منتفی می‌شود. بین محرمات و امور غیرمجاز نیز تفاوت قائل شده است، هم‌چنان که بین گناه بزرگی که شایان آتش است، با خطای کوچکی که مشمول آمرزش می‌شود، تفاوت قائل شده و آن را مشخص کرده است. و آنچه که در ابعاد کوچک پذیرفته و قابل‌قبول است و در ابعاد بزرگ و بسیار آن هم شایسته و پسندیده است، اما تحمیلی در آن نیست».<ref name=":2" />
 
مريم رجوي:
 
مریم رجوی به ديناميزم اسلام و قرآن معتقد است. او ميگويد: ملايان تأكيد ميكنند كه قوانين و احكام اسلامي بايد عيناً به‌ همان شكل 1400سال پيش اجرا شود. اما آيات قرآن نشان ميدهد كه احكام نبايد دگمهاي لايتغير تلقي شود، بلكه بايد با تغيير شرايط، جاي خود را به‌ احكام جديدي بدهد كه براي پيشرفتهاي بشري و مقتضيات اجتماعي راه باز مي‌كند.
 
او از جمله در دیدگاه 10 ماده‌ای<ref>کنفرانس ضد بنیادگرایی ۶ سپتامبر ۲۰۰۸ - لوور پاریس</ref> خود می‌گوید:
 
5ـ اسلام دين برابري زن و مرد است. نخستين ايمان آورنده به اسلام، خديجه كبري، الگوي جاودان رهايي و برابري است. برطبق پيام حقيقي اسلام زنان در رهبري سياسي جامعه بايد مشاركت برابر داشته باشند.
 
7ـ با اعتقاد به ديناميزم اسلام شريعت آخوندي و اجراي مقررات 1400سال پيش تحت نام اسلام را رد مي‌كنيم. آيات قرآن، دگمهاي لايتغير براي زندگي اجتماعي و اقتصادي مردم را رد مي‌كند. اسلام براي پيشرفت جامعه بشري و ارتقا مناسبات انسانها راه باز مي كند. سنگسار و ديگر مجازاتهاي عصر حجر ربطي به اسلام ندارد
 
8ـ اسلام قوانيني را كه توسط منتخبان مردم وضع شده باشد، محترم مي‌شمارد. اصل اجتهاد، برخلاف داعيه ملايان ترغيب كنندهٌ مشاركت عمومي در ادارة جامعه است.


9ـ هرگونه تحميلي به مردم بر ضد اسلام حقيقي است. چه در عبادتها، چه در شعائر و چه در پوشش. مجازات زنان به خاطر نپذيرفتن نوع خاصي از پوشش بر ضد اسلام است.
== مسعود رجوی؛ دینامیزم قرآن ==
مسعود رجوی در سخنانی در مورد دینامیزم قرآن چنین می‌گوید: <blockquote>در تشیع و اسلام انقلابی و در اسلام مجاهدین، نخستین ویژگی، پویایی و دینامیسم آن است. اسلام یک شریعت خشک و منجمد نیست. اگر این دین مربوط به هزاره‌های پیشین است، خوب دیگر چرا باید به آن چسبید؟ ولش کنید. چطور است که آخوندها از آخرین دستاوردهای فنی، علمی و حرفه‌یی و تخصصی پایان قرن بیستم استفاده می‌کنند، اما جزائیات و قصاص رژیمشان متعلق به هزاره‌های پیشین است؟ از آخوندها بپرسید چرا دنبال موشکهای میان‌برد و دوربرد و سلاحهای شیمیایی و اتمی و میکروبی هستید و دنبال همان چرخ و چاه و اسب و منجنیق نیستید؟ این آخوندها تا دهه سی و چهل و سالهای 1350 ریش تراشیدن را هم حرام می‌دانستند. خمینی به صراحت این را می‌گفت. حتماً یادتان هست برخی از آخوندها تلفن، ماشین، قطار و رادیو و تلویزیون را هم حرام می‌دانستند...ریش تراشی، غنا و شطرنج همه حرام بودند. اما دست و پا بریدن و سنگسار حلال است، آن هم با کلمه تکبیر. این حکم‌های شلاق زدن و سنگسار را چه کسی داده است؟ کدام مرجع؟ کدام ملا؟ که آن را به‌عنوان جزای اسلامی معرفی می‌کنید. لعنت خدا بر او باد و بر آل خمینی و هر کس چنین کند و چنین بگوید. پس سنت پیامبر و حضرت علی و باب اجتهاد، محکم و متشابه و دینامیسم اسلام و قرآن چه شد؟ ...  این همه در فضیلت سوره قدر گفته شده و این‌که حتی مستحب است به هنگام وضو گرفتن خوانده بشود، چون به‌اندازه گذاری و دینامیسم مربوط است، چون به گذار از مراحل کمی و رسیدن به جهش و رشد کیفی مربوط است، رمز ماندگاری و جوانی قرآن و اسلام انقلابی است. آخر یک اسلام فعال، پویا و رزمنده و انطباق یابنده (به مفهوم تکاملی آن) داریم و یک اسلام متحجر خشک ارتجاعی. یادتان هست روزی که خمینی با قاضی القضاتش پشت تصویب لایحه قصاص بودند، نشریه مجاهد آشکارا و با تیتر درشت آن را نه فقط ضداسلامی، بلکه یک «لایحه ضدانسانی» معرفی کرد.<ref name=":2" /></blockquote>


10ـ  آپارتايد جنسي ملايان هيچ ربطي به اسلام ندارد. كما اين كه در مراسم حج زنان و مردان دوشادوش يكديگر بدون هيچ‌گونه جداسازي در يك محيط گردهم مي‌آيند.
== مریم رجوی؛ دینامیزم قرآن ==
مریم رجوی در مورد ديناميزم اسلام و قرآن  ميگويد: <blockquote>ملايان تأكيد ميكنند كه قوانين و احكام اسلامي بايد عيناً به‌ همان شكل 1400سال پيش اجرا شود. اما آيات قرآن نشان ميدهد كه احكام نبايد دگمهاي لايتغير تلقي شود، بلكه بايد با تغيير شرايط، جاي خود را به‌ احكام جديدي بدهد كه براي پيشرفتهاي بشري و مقتضيات اجتماعي راه باز مي‌كند.</blockquote><blockquote>او از جمله در دیدگاه 10 ماده‌ای<ref>کنفرانس ضد بنیادگرایی ۶ سپتامبر ۲۰۰۸ - لوور پاریس</ref> خود می‌گوید:</blockquote><blockquote>5ـ اسلام دين برابري زن و مرد است. نخستين ايمان آورنده به اسلام، خديجه كبري، الگوي جاودان رهايي و برابري است. برطبق پيام حقيقي اسلام زنان در رهبري سياسي جامعه بايد مشاركت برابر داشته باشند.</blockquote><blockquote>7ـ با اعتقاد به ديناميزم اسلام شريعت آخوندي و اجراي مقررات 1400سال پيش تحت نام اسلام را رد مي‌كنيم. آيات قرآن، دگمهاي لايتغير براي زندگي اجتماعي و اقتصادي مردم را رد مي‌كند. اسلام براي پيشرفت جامعه بشري و ارتقا مناسبات انسانها راه باز مي كند. سنگسار و ديگر مجازاتهاي عصر حجر ربطي به اسلام ندارد</blockquote><blockquote>8ـ اسلام قوانيني را كه توسط منتخبان مردم وضع شده باشد، محترم مي‌شمارد. اصل اجتهاد، برخلاف داعيه ملايان ترغيب كنندهٌ مشاركت عمومي در ادارة جامعه است.</blockquote><blockquote>9ـ هرگونه تحميلي به مردم بر ضد اسلام حقيقي است. چه در عبادتها، چه در شعائر و چه در پوشش. مجازات زنان به خاطر نپذيرفتن نوع خاصي از پوشش بر ضد اسلام است.</blockquote><blockquote>10ـ  آپارتايد جنسي ملايان هيچ ربطي به اسلام ندارد. كما اين كه در مراسم حج زنان و مردان دوشادوش يكديگر بدون هيچ‌گونه جداسازي در يك محيط گردهم مي‌آيند.</blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<span dir="RTL"></span><references />
<span dir="RTL"></span><references />

منوی ناوبری