کاربر:Hossein/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
دینامیزم قرآن نام یک کتاب و یک مبحث ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین خلق ایران است. دینامیزم از ریشه دینام به معنای حرکت داشتن از درون می‌باشد. در متون فارسی، دینامیزم را «'''پویائی'''» ترجمه می‌کنند که منظور از آن گنجایش تغییرپذیری درون یک پدیده است. البته این تغییرپذیری در جریان یک بسامد صورت می‌گیرد  که در جریان آن، پدیده، خود را با تغییرات محیط و شرایط خارجی همگام و منطبق می‌کند و به‌این‌ترتیب موجودیت خود را حفظ و تضمین می‌نماید. مثلا وقتی یک حیوان با سرد شدن محیط به جای گرمتر مهاجرت می‌کند یک پویایی را به‌کار گرفته است و به این وسیله حیات خود را حفظ نموده است. وقتی یک جامعه با مسایلی مثل فقر و فساد روبرو می‌شود و برای تغییر آن بپا می‌خیزد و در این مسیر با تحرک و خیزش‌های مناسب عمل می‌کند، نشان از پویایی دارد.
دینامیزم قرآن نام یک کتاب و یک مبحث ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین خلق ایران است. دینامیزم از ریشه دینام به معنای حرکت داشتن از درون است. در متون فارسی، دینامیزم را «'''پویائی'''» ترجمه می‌کنند که منظور از آن گنجایش تغییرپذیری درون یک پدیده است. این تغییرپذیری در جریان یک بسامد صورت می‌گیرد  که در آن، پدیده خود را با تغییرات محیط و شرایط خارجی همگام و منطبق می‌کند و به‌این‌ترتیب موجودیت خود را حفظ و تضمین می‌نماید. به عنوان مثال وقتی انسانها برای مقابله با سرمای هوا به استفاده از سوخت‌های فسیلی و ساخت بخاری روی می‌آورند، از پویایی خود بهره گرفته و با محیط انطباقی فعال پیدا کرده‌اند. در عرصه اجتماعی وقتی یک جامعه با مسائلی چون فقر روبرو می‌شود و برای تغییر آن بپا می‌خیزد و در این مسیر با تحرک و خیزش‌های مناسب عمل می‌کند، نشان از پویایی دارد.همچنین دینامیزم در منطق در برابر منطق استاتیک به‌کار برده می‌شود. در منطق دینامیک، یک پدیده در جریان رشد خود و ارتباطش با پیرامون خود مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما در منطق استاتیک هر پدیده به عنوان یک موضوع مجرد، جدای از جریان رشد و تکامل خود بررسی می‌شود.


همچنین دینامیزم در منطق در برابر منطق استاتیک به‌کار برده می‌شود. در منطق دینامیک یک پدیده در جریان رشد خود وارتباطش با پیرامون خود مورد بررسی قرار می‌گیرد اما در منطق استاتیک هر پدیده به عنوان یک موضوع مجرد، جدای از جریان رشد و تکامل خود بررسی می‌شود.
منظور از دینامیزم قرآن نیز گنجایش تغییرپذیری قرآن است. به‌صورتی‌که بتواند هم‌گام با تغییرات محیط (اجتماعی) خود را با زمان منطبق کند. از دیدگاه مجاهدین خلق قرآن دارای دو بخش محکمات و متشابهات است. محکمات در قرآن اشاره به اصول و ارزش‌ها داشته و متشابهات ناظر بر احکام اجتماعی هستند. دینامیزم قرآن توضیح می‌دهد که متشابهات در قرآن در طول زمان تغییر می‌کنند. آنها در زمان خود احکامی مترقی به شمار می‌رفتند اما با رشد بشریت منسوخ شده‌اند. به عنوان مثال در شهر مکه در شرایطی که دختران در هنگام تولد دفن می‌شدند و یا به‌صورت برده مورد استفاده قرار می‌گرفتند، دادن حق حیات اجتماعی و حقوق شهروندی به آنها به همراه اعطای حق ارث حتی به اندازه‌ی نیمی از مردان، یک پیشرفت به شمار می‌رفت، اما امروزه نمی‌توان به نیمه‌ بودن حق ارث در آن دوران استناد کرد. مجاهدین خلق با استناد به آیه‌ی ۱۰۵ سوره‌ی بقره که به نسخ شدن برخی آیات قرآن دلالت دارد، این آیات را منسوخ می‌شمرند و معتقدند باید با توجه به روح حاکم بر قرآن، قوانین متناسب با شرایط روز را تدوین نمود. کتاب دینامیزم قرآن  در سال ۱۳۵۸ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران در 70 صفحه منتشر شد<ref>چگونه قرآن بیاموزیم (دینامیزم قرآن)[https://vista.ir/m/b/ejswp]</ref> و مطالب بحث‌انگیزی را در محافل روشنفکری آن روزگار پدید آورد. البته دینامیزم قرآن، سال‌ها پیش از آن در زمان شاه و هنگام تأسیس سازمان مجاهدین یکی از مبانی اندیشه‌ی سازمان مجاهدین خلق بود.


منظور از دینامیزم قرآن نیز گنجایش تغییرپذیری قرآن است به‌صورتی‌که بتواند هم‌گام با تغییرات محیط (اجتماعی) خود را با زمان منطبق کند. از دیدگاه مجاهدین خلق قرآن دارای دو بخش محکمات و متشابهات است. محکمات در قرآن اشاره به اصول و ارزش‌ها داشته و متشابهات ناظر بر احکام اجتماعی هستند. دینامیزم قرآن توضیح می‌دهد که متشابهات در قرآن در طول زمان تغییر می‌کنند. آنها در زمان خود خود احکام مترقی به شمار می‌رفتند اما با رشد بشریت منسوخ شده و قابل پیروی نیستند. به عنوان مثال در شهر مکه در شرایطی که دختران در هنگام تولد دفن می‌شدند و یا به‌صورت برده مورد استفاده قرار می‌گرفتند، دادن حق حیات اجتماعی و حقوق شهروندی به آنها به همراه اعطای حق ارث حتی به اندازه‌ی نیمی از مردان، یک پیشرفت به شمار می‌رفت اما امروزه نمی‌توان به نیمه‌ بودن حق ارث استناد کرد. مجاهدین خلق با استناد به آیه‌ی ۱۰۵ سوره‌ی بقره که به نسخ شدن برخی آیات قرآن دلالت دارد، این آیات را منسوخ می‌شمرند و معتقدند باید با توجه به روح حاکم بر قرآن قوانین متناسب با شرایط روز را تدوین نمود.
== ضرورت دینامیزم قرآن ==
 
در کتاب دینامیزم قرآن که یکی از مبانی اندیشه‌ی مجاهدین خلق ایران است در مورد برخورد دگماتیستی با قرآن اصل شمردن احکام به جای روح و جوهر قرآن می‌نویسد:<blockquote>چگونه بايد قرآن را مطالعه كرد تابه درك و فهم صحيح آن يعني چنان درك و فهمي كه با جوهر و روح آن سازگار باشد نائل آمد؟ چرا که تصاوير عرضه شده از قرآن، در طول تاريخ از محتواي اصيل قرآن تهي شده و از آن جز اسمی باقي نمانده است.<ref name=":1">چگونه قرآن بیاموزیم جلد اول از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> </blockquote>مجاهدین پاسخ این سوال را در استفاده از دینامیزم قرآن می‌دانند. مجاهدین معتقدند اسلام به این دلیل می‌تواند دین همه عصرها و همه نسل‌ها باشد که از پویایی لازم برخوردار است. یعنی دارای مکانیزمی است که پاسخگوی سوالات هر عصر و ارائه دهنده راه حل‌های مناسب برای مشکلات و تضادهای یک جامعه است. مجاهدین اثبات می‌کنند که دینامیزم لازم در قرآن که کتاب اصلی و محوری دین اسلام است وجود دارد. آنها استدلال می‌کنند که در غیر اینصورت هر کتابی پس از چندی کهنه و به درد نخور می‌شود.
کتاب دینامیزم قرآن در سال ۱۳۵۸ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران در 70 صفحه منتشر شد<ref>چگونه قرآن بیاموزیم (دینامیزم قرآن)[https://vista.ir/m/b/ejswp]</ref> و مطالب بحث‌انگیزی را در محافل روشنفکری آن روزگار پدید آورد. البته دینامیزم قرآن، سال‌ها پیش از آن در زمان شاه و هنگام تأسیس سازمان مجاهدین یکی از مبانی اندیشه‌ی سازمان مجاهدین خلق بود.


== ضرورت دینامیزم قرآن ==
آیا کتاب‌هایی که فرضا در قرن نوزدهم نوشته شده‌اند، در قرن بیستم مورد استفاده قرار می‌گیرند؟ آیا دست‌کم بخشی از آنها دچار فرسودگی و کهولت نشده است؟
در کتاب خود توضیح می‌دهند:‌<blockquote>سازمان ما در كار ايدئولوژي،بدلائل متعددي بيشترين تأكيد را بر استفاده ازمتون اصلي اسلام بخصوص قرآن ونهج البلاغه داشت و بديهي است كه نحوه برخورد سازمان با اين متون و چگونگي استفاده از آن‌ها،كیفاٌ با تمام شيوه‌هاي سنتي متفاوت بود و من‌جمله، سازمان براي توفيق در اين امر خود را به يك برخورد واقع‌گرايانه علمي ملزم مي ديد. برخوردي كه بر طبق آن ما مي‌بايست مضافا بر شركت فعال در حركت اجتماعي و از مواضعي انقلابي، از كليه دست‌آوردهاي علمي واجتماعي ”راستين” انسان استفاده كنيم. به‌همين دليل هم بود كه سازمان مطالعه مكاتب ديگر بخصوص مكاتب مترقي وانقلابي موجود را بدون هيچگونه تعصبي براي خود يك فريضه تلقي كرده است. راهنماي ما در اين بر خورد، اين آموزش درخشان قرآن بوده است:”فبشر عبادي الذين يستمعون القول فيبتعون احسنه”. بسياري به مطالعه قرآن روي ميآورند تا از سر  چشمه فناناپذير آن سيراب شوند وپاسخ سئوالات وحل مشكلات خود را در آن جستجو كنند. اما چگونه ميشود در اين كار موفق بود؟ چگونه بايد قرآن را مطالعه كرد تابه درك وفهم صحيح آن يعني چنان درك و فهمي كه با جوهر و روح آن سازگار باشد نائل آمد؟ چرا که تصاوير عرضه شده از قرآن، در طول تاريخ از محتواي اصيل قرآن تهي شده وازآن جز اسم و رسمي باقي نمانده است.<ref name=":1">چگونه قرآن بیاموزیم جلد اول از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> </blockquote>مجاهدین پاسخ این سوال را در استفاده از دینامیزم قرآن می‌دانند.


مجاهدین معتقدند اسلام به این دلیل می‌تواند دین همه عصرها و همه نسلها باشد که از پویایی لازم برخوردار است. یعنی دارای مکانیزمی است که پاسخگوی سوالات هر عصر و ارائه دهنده راه حلهای مناسب به مشکلات و تضادهای یک جامعه هرچقدر هم که پیچیده باشد می‌باشد. مجاهدین اثبات می‌کنند که این مکانیزم لازم در قرآن که کتاب اصلی و محوری دین اسلام است وجود دارد. آنها استدلال می‌کنند در غیر اینصورت هر کتابی پس از چندی کهنه و بدرد نخور می‌شود. برای مثال می‌گویند ببینید چند تا از کتاب‌هایی که در قرن نوزدهم نوشته شده‌اند، هنوز در قرن بیستم از دور خارج نشده‌اند؟ یا لااقل قسمتی از آنها دچار فرسودگی و کهولت نشده است؟ آنها استدلال می‌کنند قرآن به خودی خود و براي خود نازل نشده است. اين مجموعه آيات, براي هدايت ”جامعه ” بشري در رويارويي بشر با روند تكاملي اجتماعي خود بوده و هست. بنابراين با تغييراتي كه درهر مسير تكاملي اجتناب ناپذير و بعضا ضروري است, بايد برخوردي متفاوت كرد و فهم و عدم فهم اين موضوع, تفاوتي است بين آنانيكه درتعبير و فهم قرآن عميق هستند و يا متحجريني كه قرآن را فسيل شده و ثابت تعبير و تفسير ميكنند.<ref name=":0">دینامیزم قرآن چیست؟[http://intnetonline.link/%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B2%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%9F/]</ref>
از دیدگاه مجاهدین قرآن براي هدايت جامعه بشري در بستر تكاملي اجتماعي است. بنابراين با تغييراتي كه در مسير تكامل اجتناب ناپذير است، بايد برخوردي متفاوت داشته باشد. چه بسا هدایتی در یک زمان درست و در زمان دیگر نادرست یا کهنه به شمار رود. واژه‌ی ارتجاع که توسط مجاهدین برای اولین بار نسبت به خمینی و هم فکران او به کار برده شد ناظر بر این است که آن‌ها با تحجر و خشک‌مغزی همه چیز را ایستا می‌بینند و قصد دارند جامعه بشری را صدها سال به عقب برگردانند. از نظر مجاهدین اجرای احکام اسلامی که خمینی از آن دفاع می‌کرد چیزی جز پیروی از قوانین منسوخ شده نیستند و ارتباطی با روح وجوهره‌ی واقعی اسلام که مبتنی بر آزادی و آگاهی انسان است ندارند.<ref name=":0">دینامیزم قرآن چیست؟[http://intnetonline.link/%D8%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B2%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%9F/]</ref>


== قرآن چگونه کتابی است؟ ==
== قرآن چگونه کتابی است؟ ==
خط ۳۱: خط ۲۹:


== چگونگی دینامیزم در قرآن ==
== چگونگی دینامیزم در قرآن ==
آیات قرآن به گفته پیامبر اسلام و امام علی و راویان دارای دسته‌بندی با مضمون «محکم و متشابه» و «عام و خاص» و «ناسخ و منسوخ» و «مرسل و محدود» می‌باشد. همین دسته‌بندی و اصل «اجتهاد»، پویایی (دینامیزم) قرآن را تأمین و تضمین می‌کند.
آیات قرآن به گفته پیامبر اسلام و امام علی و راویان دارای دسته‌بندی با مضمون «محکم و متشابه» است. همین دسته‌بندی است که پویایی (دینامیزم) قرآن را تأمین و تضمین می‌کند. به این ترتیب برخی از آیات قرآن محکم هستند. یعنی بیانگر روح و جوهره‌ی قرآن هستند و برخی تنها حاوی قوانین و احکامی هستند که در زمان خود برای حل مشکلی نازل شده اند. دسته دوم را متشابهات می‌نامند. این آیات در طول زمان منسوخ می‌شوند باید با توجه به روح قرآن قوانین جدیدی را به جای آن‌ها تدوین کرد. از نظر مجاهدین خلق اصل اجتهاد در اسلام نیز به همین دلیل آمده است. مجتهد نه الزاما یک آخوند  و طلبه بلکه کسی است که می‌تواند همین قوانین را با توجه پیام اصلی و محوری قرآن درک و از آن استخراج کند.


=== ناسخ و منسوخ ===
=== ناسخ و منسوخ ===
در قرآن آمده است: مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ  مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ . بقره 106
در خود قرآن آمده است که برخی آیات نسخ می‌شوند
 
مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ  مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ . بقره 106
 
در خود قرآن آمده است که برخی آیات نسخ می‌شوند
 
مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ  مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ . بقره 106


هر آيه‏‌اى را كه نسخ كنيم يا فروگذاريم، بهتر از آن يا همانندش را در ميان  آوريم، آيا نمیدانى كه خداوند بر هر كارى تواناست‏.  
هر آيه‏‌اى را كه نسخ كنيم يا فروگذاريم، بهتر از آن يا همانندش را در ميان  آوريم، آيا نمیدانى كه خداوند بر هر كارى تواناست‏.  


در تفسیر المیزان  در مورد تفسیر این آیه و همچنین مقولۀ نسخ چنین میخوانیم :
مـوارد  نـسخ در قرآن بسيار است از جمله تبديل عده زنی که همسرش فوت کرده است از يك سال ( بقره - آیه 240 ) به چـهـار مـاه و ده روز  ( بقره - آیه 234 ) و يا تغيير و تحويل قبله از بيت المقدس به سوى كعبه( بقره ،آیه 144)
 
« كلمه نسخ  بمعناى زايل كردن است ، وقتى ميگويند: نسخت الشمس الظل ، معنايش  ‍ اين‌ است‌ كه آفتاب سايه را زايل كرد، و از بين برد، در آيه : وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ  ...هيچ رسولى و پيامبرى نفرستاديم ، مگر آنكه وقتى  شيطان چيزى در دل او مى افكند، خدا القاء شيطانى را از دلش زايل مى كرد،  بهمين معنا استعمال شده است.»


مـوارد  نـسخ در قرآن بسيار است از جمله تبديل عده زن شوهر مرده از يك سال( بقره ,آیه 240 ) به چـهـار مـاه و ده روز  ( بقره آیه 234 ) ويا مساله  تغيير و تحويل قبله از بيت المقدس به سوى كعبه( بقره ،آیه 144)
آیت‌الله طالقانی در جلد اول کتاب پرتوی از قرآن می‌نویسد :


در جای دیگر پنج نکته در مورد ناسخ ومنسوخ ذکر کرده ودر مورد اولین خصوصیت آن چنین میگوید :
« نسخ در اصطلاح ، برداشتن صورتیست از محل اول خود و قراردادن در جای مناسب دیگر، یا گذاردن صورت دیگری به جای آن....چون هر آیه کوچک وبزرگ ،تکوینی وتشریعی را از کتاب هستی و قانونی، یا از ذهنها و خاطره‌ها (او ننسها) برداریم، برتر و گزیده‌تر از آنرا میآوریم .نأت بخیر منها..... »<ref>پرتوی از قرآن - جلد اول</ref>


« اول اينكه نسخ  تنها مربوط باحكام شرعى نيست بلكه در تكوينيات (خلقت جهان) نيز هست.» یعنی نسخ در مورد پدیده های طبیعت هم ساری و جاریست. در تفسیر این آیه ، آیت‌الله طالقانی در جلد اول کتاب پرتوی از قرآن ، چنین مینویسد :
براساس این تفسیرها مسئله ناسخ و منسوخ، جهانشمول است  یعنی هر پدیده ای چه در طبیعت و چه در اجتماع و چه در قرآن، که منسوخ میشود، پدیده ای و آیه‌ای  برتر از آن جایگزینش می‌گردد.


« نسخ در اصطلاح ، برداشتن صورتیست از محل اول خود و قراردادن در جای مناسب دیگر، یا گذاردن صورت دیگری به جای آن....چون هر آیه کوچک وبزرگ ،تکوینی وتشریعی را از کتاب هستی و قانونی، یا از ذهنها و خاطره‌ها (او ننسها) برداریم، برتر و گزیده‌تر از آنرا میآوریم .نأت بخیر منها..... »
به این ترتیب تمامی پدیده های هستی در یک مسیر تکاملی به جلو حرکت می‌کنند. همواره کهنه منسوخ می‌شود و نو جای آن‌را می‌گیرد.


براساس این تفسیرها مسئله ناسخ و منسوخ، جهانشمول است  یعنی هر پدیده ای چه در طبیعت و چه در اجتماع و چه در قرآن، که منسوخ میشود، پدیده ای و آیه‌ای  برتر از آن جایگزینش می‌گردد...
از دیدگاه [[سید محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] توقفی در تکامل جهان در حیطه طبیعت و جامعه وجود ندارد زیرا که این توقف به معنای تحدید (محدود کردن) صفات و ذات خداوند است.


منظور ایشان اینست که تمامی پدیده های هستی در یک مسیر تکاملی ( و نه بشکل خلق الساعه ) بوجود آمده تا توسط حرکت جوهری ماده ، بهترینشان ( چه در حیطه طبیعت وچه در حیطه تاریخ ومسائل اجتماعی وتشریعی) خلق گردد. پدیده جدید که در این راه شکل میگیرد ،جای پدیده قدیمی که با شرایط جدید هماهنگی ندارد ، را میگیرد و توقف در تکامل وجود ندارد ،از دیدگاه آقای طالقانی توقفی در تکامل جهان در حیطه طبیعت و جامعه وجود ندارد زیرا که این توقف به معنای تحدید (محدود کردن) صفات وذات خداوند است و حتی درپیدایش ادیان این سیر تکاملی را میبینیم .به جای یهودیت ، مسیحیت و سپس اسلام می آید.
تمامی پدیده‌ها تا هنگامی‌که با شرایط تطبیق داشته باشند باقی می‌مانند اما با اگر نتوانند خود را تطبق دهند منسوخ می‌شوند و از میان می‌روند و سپس پدیده‌های متکامل‌تری جای آن‌ها را می‌گیرد.


در واقع همانطوریکه دانشمندان میگویند ، پدیده هایی که خلق شده اند تا زمانیکه با شرایط موجود وفق و تطبیق داشتند ،در نوک پیکان تکامل ماندند ولی در جایی‌که نتوانستند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند ، یا ازبین رفتند ویا اگر هم ماندند در شاخه های فرعی تکامل بزندگی ادامه دادند و نسخ گردیدند، منسوخ شدند و ناسخینشان بعنوان موجودات متکاملتر در راس مسیر تکامل جایشان را پر کردند. برای مثال جانورانی که همچون دایناسورها که حتی با جثه های چند متری و بسیار بزرگ ، خونسرد بودند و با تغییر شرایط محیط، قدرت آداپتاسیون با محیط جدید را نداشتند ، ازبین رفتند و جای خود را به موجودات متکاملتر از خود دادند . اینها از جمله پدیده های منسوخ در مسیر و جریان تکامل جهان هستند. پس قانون نسخ که قرآن در آیۀ بالا از آن سخن میگوید همان قانون گذار پدیده‌ها از کهنه به نو ــ از ساده به پیچیده ، میباشد.
در تاریخ تکامل جانورانی چون دایناسورها با جثه های بسیار بزرگ هنگامی که به دلیل خونسرد بودن نتوانستند با شرایط خود را منطبق کنند از میان رفتند و موجوداتی که قدرت آداپتاسیون داشتند جای آن‌ها را گرفتند.


فهم قانون نسخ ( گذار از کهنه به نو ) در  تاریخ بشر بسیار واضح و روشن است .دوران مختلف تاریخی از قبیل کمون اولیه، برده داری و ........را در کتابهای جامعه شناسی می‌توان مطالعه کرد . مراحلی از تکامل تاریخ که هر یک جای دیگری را گرفت . یکی نسخ شد و دیگری بجای آن روی کار آمد. برای مطالعات بیشتر در این دو مورد میتوان به کتابهایی که در مورد تکامل جهان و تکامل تاریخ نگاشته شده است ،مراجعه کرد.
به این ترتیب قانون نسخ که قرآن  از آن سخن می‌گوید همان قانون گذار پدیده‌ها از کهنه به نو ــ از ساده به پیچیده ، است.


=== محکم و متشابه ===
=== محکم و متشابه ===
در قرآن آمده است: هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ .آل عمران آیه هفتم
در قرآن آمده است: <blockquote>هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ<ref>آل عمران آیه هفتم</ref></blockquote>ترجمه:<blockquote>اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏ اى از آن آيات محكم است آنها اساس كتاب‌اند و [پاره‏‌اى] ديگر متشابهاتند. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏ جويى از متشابه آن پيروى مى كنند. تأویل آن‌را  جز خدا و ريشه‏ داران در دانش كسى نمى‌داند. آنان که مى‏‌گويند ما ايمان آورديم به آن‌چه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‌‏شود.</blockquote>محکمات، آیاتی هستند که دیدگاهها ونظرگاههای اساسی اسلام یعنی اصول دین ( «توحید»، «نبوت» و «معاد» ) را تبیین می‌کنند. محکم به‌معنی ”متقن“ ، ”قطعی“ ، ”پابرجا“ و ”استوار“ است. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان به‌طور نسبی تغییری نمی‌کنند.محکمات ۹۰% آیات قرآن‌ را تشکیل می‌دهند.
 
محکمات، آیاتی هستند که دیدگاهها ونظرگاههای اساسی اسلام یعنی اصول دین ( «توحید»، «نبوت» و «معاد» ) را تبیین می‌کنند. محکم به‌معنی ”متقن“ ، ”قطعی“ ، ”پابرجا“ و ”استوار“ است. قوانینی که با تغییر شرایط و گذشت زمان به‌طور نسبی تغییری نمی‌کنند.محکمات ۹۰% آیات قرآن‌ را تشکیل می‌دهند.


احکام «متشابه» حکمهایی هستند که باید با شرایط منطبق بشوند. یعنی که کاربرد تاکتیکی دارند، تضادهای اجتماعی شرایط خاصی را حل می‌کنند. در لغت به‌معنی ”پوشیده“ ، ”غیرمحکم“ یا ”آنچه که دارای دو معنی است“ آمده است. متشابهات در حوزه علوم قرار دارند وبا پیشرفت علوم طبیعی، علوم اجتماعی ،اقتصادی وسیاسی ،قبض وبسط می یابند وهمانطوری که گفته شد در شرایطی دیگر و در زمان  آینده ضد اصول و در تضاد با روح و جوهر اصول می‌گردند. در این حالت از متشابهات که با شرایط جدید نمی‌خوانند و پیاده کردن اصول از طریقشان نه تنها ممکن نیست بلکه خود ضد اصول هم هستند، نباید پیروی کرد .آنها منسوخ‌اند ، از دور خارج میشوند.
احکام «متشابه» حکمهایی هستند که باید با شرایط منطبق بشوند. یعنی که کاربرد تاکتیکی دارند، تضادهای اجتماعی شرایط خاصی را حل می‌کنند. در لغت به‌معنی ”پوشیده“ ، ”غیرمحکم“ یا ”آنچه که دارای دو معنی است“ آمده است. متشابهات در حوزه علوم قرار دارند وبا پیشرفت علوم طبیعی، علوم اجتماعی ،اقتصادی وسیاسی ،قبض وبسط می یابند وهمانطوری که گفته شد در شرایطی دیگر و در زمان  آینده ضد اصول و در تضاد با روح و جوهر اصول می‌گردند. در این حالت از متشابهات که با شرایط جدید نمی‌خوانند و پیاده کردن اصول از طریقشان نه تنها ممکن نیست بلکه خود ضد اصول هم هستند، نباید پیروی کرد .آنها منسوخ‌اند ، از دور خارج میشوند.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
10ـ  آپارتايد جنسي ملايان هيچ ربطي به اسلام ندارد. كما اين كه در مراسم حج زنان و مردان دوشادوش يكديگر بدون هيچ‌گونه جداسازي در يك محيط گردهم مي‌آيند.
10ـ  آپارتايد جنسي ملايان هيچ ربطي به اسلام ندارد. كما اين كه در مراسم حج زنان و مردان دوشادوش يكديگر بدون هيچ‌گونه جداسازي در يك محيط گردهم مي‌آيند.


== منابع ==
<span dir="RTL"></span><references />
<span dir="RTL"></span><references />

منوی ناوبری