تروریسم جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تروریسم جمهوری اسلامی ایران''' یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جهان است. در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده‌است. تروریسم به قتل سیاسی گفته می‌شود. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌است. از سوی دیگر چون قتل سیاسی است از بالاترین نقطه هرم حاکمیت در مورد آن تصمیم گرفته شده بنابراین تمامی امکانات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی در اختیار تیم ترور قرار می‌گیرد تا بتواند با انواع ممکن پوششها دست به ترور بزند ورد خود را نیز پاک کند. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته‌است در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده‌است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته‌است. آنچه که بیشتر جهان را در این رابطه به بررسی و موضع‌گیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با جمهوری اسلامی بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضع‌گیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده‌اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان می‌باشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمب‌گذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزیسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده‌است.
'''تروریسم جمهوری اسلامی ایران''' یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جدی جهان است که هر روز ابعاد بیشتری به‌خود می‌گیرد. تروریسم به قتل سیاسی گفته می‌شود. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌است. از سوی دیگر چون قتل سیاسی است از بالاترین نقطه هرم حاکمیت در مورد آن تصمیم گرفته شده بنابراین تمامی امکانات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی در اختیار تیم ترور قرار می‌گیرد تا بتواند با انواع ممکن پوششها دست به ترور بزند ورد خود را نیز پاک کند. در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده‌است. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته‌است در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده‌است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته‌ است. آنچه که بیشتر، جهان را در این رابطه به بررسی و موضع‌گیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با جمهوری اسلامی بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضع‌گیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده‌اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان می‌باشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمب‌گذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزیسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده‌است.


== تروریسم دولت جمهوری اسلامی ==
== تروریسم دولت جمهوری اسلامی ==
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم: در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از ۱۹۷۹ تروریسم همواره بخش لاینفکی از سیاست ایران بوده‌است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفقالقول میباشند: ترور، گروگانگیری و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و داخلی بشمار میروند». در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به دوران رفسنجانی آمده‌است «هیج نشانهیی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتی «باز شدن دروازه های» ایران بعد از مرگ خمینی و در دوران نخستوزیری [ریاست جمهوری] رفسنجانی به روی کشورهای صنعتی غربی مانع از این نشد که رژیم ایران به تعقیب مخالفین در خاک کشورهای شریک تجاری خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشی میگردد که ایران مبارزه بامخالفین خود را در ورای مرزها به عنوان یک موضوع داخلی تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته‌است، برخورد نمیکند. به همین دلیل ایران هرگونه دخالت کشورهای خارجی را در این موضوع ممنوع میسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌است: «بخش حراست و امنییت کشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که: «مشکلات موجود در راستای مبارزه با این پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشی از آن است که درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1.</ref> و اضافه میکند: «در پشت تمام این گونه عملیات یک کشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هیچکدام از کارگزاران رژیم ایران انجام یک ترور سیاسی در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان)</ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتی ایران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده‌است. «اداره حراست از قانون اساسی آلمان» در گزارشی اطلاعات و دادههای خود را اینگونه در اختیار ادارهها و مراجع آلمانی قرار داد: «بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران دستگاه‌های مختلف جاسوسی و ارگانهای کنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشکیلات رسمی زیر از مهمترین آنها بشمار میآیند:
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم: در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از ۱۹۷۹ تروریسم همواره بخش لاینفکی از سیاست ایران بوده‌است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفق‌القول میباشند: ترور، گروگانگیری و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و داخلی بشمار میروند». در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به دوران رفسنجانی آمده‌است «هیج نشانه‌یی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتی «باز شدن دروازه های» ایران بعد از مرگ خمینی و در دوران نخست‌وزیری [ریاست جمهوری] رفسنجانی به روی کشورهای صنعتی غربی مانع از این نشد که رژیم ایران به تعقیب مخالفین در خاک کشورهای شریک تجاری خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشی میگردد که ایران مبارزه بامخالفین خود را در ورای مرزها به عنوان یک موضوع داخلی تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته‌است، برخورد نمیکند. به همین دلیل ایران هرگونه دخالت کشورهای خارجی را در این موضوع ممنوع میسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌است: «بخش حراست و امنییت کشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که: «مشکلات موجود در راستای مبارزه با این پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشی از آن است که درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1.</ref> و اضافه میکند: «در پشت تمام این گونه عملیات یک کشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هیچکدام از کارگزاران رژیم ایران انجام یک ترور سیاسی در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان)</ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتی ایران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده‌است. «اداره حراست از قانون اساسی آلمان» در گزارشی اطلاعات و دادههای خود را اینگونه در اختیار ادارهها و مراجع آلمانی قرار داد: «بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران دستگاه‌های مختلف جاسوسی و ارگانهای کنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشکیلات رسمی زیر از مهمترین آنها بشمار میآیند:


وزارت اطلاعات وامنیت (MOIS)
وزارت اطلاعات وامنیت (MOIS)
۱٬۱۸۸

ویرایش

منوی ناوبری