تروریسم جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


اداره اطلاعات نظامی (J2)»<ref name=":0">Bundesamt für Verfassungsschutz: Die nachtrichtendienstlichen Strukturen des Iran</ref>
اداره اطلاعات نظامی (J2)»<ref name=":0">Bundesamt für Verfassungsschutz: Die nachtrichtendienstlichen Strukturen des Iran</ref>
 تروریسم در جمهوری اسلامی بنا بر گفته ناظران به ماهیت و اهداف برپایی این نظام برمی‌گردد. آنها استناد می‌کنند:




در مقدمهٌ قانون اساسی تحت عنوان ارتش مکتبی می‌خوانیم: «ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب… نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهند بود.
در مقدمهٌ قانون اساسی تحت عنوان ارتش مکتبی می‌خوانیم: «ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب… نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهند بود.


در کتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که توسط یکی از دست‌اندرکاران باسابقهٌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی نوشته شده، می‌خوانیم: «مسلمین یک مجموعه هستند که باید زیر چتر یک حکومت زندگی کنند و تمامی سرزمین آنها به‌وسیلهٌ حکومتی واحد اداره شود و دارای یک سیاست خارجی باشند تا دفاع از کیان اسلام و حفظ منافع مسلمین تحقق پیدا کند»<ref>نظری به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جواد منصوری، انتشارات امیرکبیر، 1365، ص51</ref>
در کتاب «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» که توسط یکی از دست‌اندرکاران باسابقهٌ سیاست خارجی جمهوری اسلامی نوشته شده، می‌خوانیم: «مسلمین یک مجموعه هستند که باید زیر چتر یک حکومت زندگی کنند و تمامی سرزمین آنها به‌وسیلهٌ حکومتی واحد اداره شود و دارای یک سیاست خارجی باشند تا دفاع از کیان اسلام و حفظ منافع مسلمین تحقق پیدا کند»<ref>نظری به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جواد منصوری، انتشارات امیرکبیر، 1365، ص51</ref>


=== باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی ===
=== باورهای مبتنی بر تروریسم در جمهوری اسلامی ===
خط ۷۶: خط ۷۸:
'''دخالت در امور داخلی کشورهای عرب و مسلمان'''
'''دخالت در امور داخلی کشورهای عرب و مسلمان'''


تلاش برای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی و مسلمان و انجام عملیات تروریستی علیه آنها بخش دیگری از تروریسم جمهوری اسلامی است که با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات آن را پیش می‌برد.
تلاش برای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی و مسلمان و انجام عملیات تروریستی علیه آنها بخش دیگری از تروریسم جمهوری اسلامی است که با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات آن را پیش می‌برد.


=== مراکز آموزش تروریسم در جمهوری اسلامی ===
=== مراکز آموزش تروریسم در جمهوری اسلامی ===
خط ۱۸۷: خط ۱۸۹:
یکی دیگر از مراکز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات برای آموزش تروریستهایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، ۴۰کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده‌است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزشهای وزارت اطلاعات به‌وجود آورده‌است.
یکی دیگر از مراکز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات برای آموزش تروریستهایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، ۴۰کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده‌است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزشهای وزارت اطلاعات به‌وجود آورده‌است.


عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر ۳۲۰میلیمتری را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در ۵مارس سال ۱۹۹۶ برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با سه قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه۱۳۷۵هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد<ref>وزارت اطلاعات طی سالهای گذشته بارها مراکز مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را با کاتیوشا مورد حمله قرار داده‌است.</ref>تروریستهای وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.
عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر ۳۲۰میلیمتری را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در ۵مارس سال ۱۹۹۶ برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با سه قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه۱۳۷۵هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد<ref>وزارت اطلاعات طی سالهای گذشته بارها مراکز مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را با کاتیوشا مورد حمله قرار داده‌است.</ref>تروریستهای وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.


پادگان مصطفی خمینی
پادگان مصطفی خمینی
خط ۲۷۴: خط ۲۷۶:
۴ـ نقشه‌خوانی، مکان‌یابی و هویت‌شناسی و عکس‌برداری با دوربینهای مادون قرمز و دوربینهای معمولی
۴ـ نقشه‌خوانی، مکان‌یابی و هویت‌شناسی و عکس‌برداری با دوربینهای مادون قرمز و دوربینهای معمولی


۵ـ آموزش تکنیکها و وسایل ارتباطاتی و مدیریت و کنترل ارتباطات
۵ـ آموزش تکنیکها و وسایل ارتباطاتی و مدیریت و کنترل ارتباطات


# آموزش کار با دستگاه‌های استراق سمع و نحوهٌ کار گذاشتن و کنترل این دستگاه‌ها
# آموزش کار با دستگاه‌های استراق سمع و نحوهٌ کار گذاشتن و کنترل این دستگاه‌ها
خط ۲۹۶: خط ۲۹۸:
۳- آموزش جنگ تن به تن.
۳- آموزش جنگ تن به تن.


۴- آموزش شیوه‌های ترور افراد بدون سلاح مانند ترور از طریق شکستن گردن و ضربه‌زدن به نقاط حساس، خفه‌کردن فوری با استفاده از بعضی وسایل ابتدایی و…
۴- آموزش شیوه‌های ترور افراد بدون سلاح مانند ترور از طریق شکستن گردن و ضربه‌زدن به نقاط حساس، خفه‌کردن فوری با استفاده از بعضی وسایل ابتدایی و…


۵ـ آموزش عملیات شهری و تمرین روی ماکتهای عملیاتی
۵ـ آموزش عملیات شهری و تمرین روی ماکتهای عملیاتی
خط ۳۳۱: خط ۳۳۳:
نمونه عمل این واحد را می‌توان در طرحهای آن برای '''ترور [[مسعود رجوی]]''' رهبر مقاومت ایران در فرانسه مشاهده کرد. از سال۱۳۶۰و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه، جمهوری اسلامی پاسداری به‌نام «محمد خاتمی» معروف به «ابووقا» را با حکم خمینی به همراه ۱۵پاسدار دیگر به اروپا به منظور عملیات تروریستی اعزام کرد. ابووقا که نتوانست موفقیتی علیه مجاهدین کسب کند به اقدام تروریستی علیه یک گروه دیگر ایرانی روی آورد. به‌دنبال آن محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران یک گروه دیگر تروریستی را به فرانسه اعزام نمود. در رابطه با اقدام برای انجام این ترور طرحهای مختلفی به‌کار گرتفه شد. این طرحها عبارت بودند از:
نمونه عمل این واحد را می‌توان در طرحهای آن برای '''ترور [[مسعود رجوی]]''' رهبر مقاومت ایران در فرانسه مشاهده کرد. از سال۱۳۶۰و پس از اقامت مسعود رجوی در فرانسه، جمهوری اسلامی پاسداری به‌نام «محمد خاتمی» معروف به «ابووقا» را با حکم خمینی به همراه ۱۵پاسدار دیگر به اروپا به منظور عملیات تروریستی اعزام کرد. ابووقا که نتوانست موفقیتی علیه مجاهدین کسب کند به اقدام تروریستی علیه یک گروه دیگر ایرانی روی آورد. به‌دنبال آن محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران یک گروه دیگر تروریستی را به فرانسه اعزام نمود. در رابطه با اقدام برای انجام این ترور طرحهای مختلفی به‌کار گرتفه شد. این طرحها عبارت بودند از:


۱- تلاش برای نفوذ در صفوف مجاهدین
۱- تلاش برای نفوذ در صفوف مجاهدین


الف. در خرداد۱۳۶۱ گروهی به‌نام مبارزان آزادی اعلام موجودیت کرد که خودش را یک شاخهٌ انشعابی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معرفی می‌کرد که در آن زمان به مثابه پوش اطلاعات سپاه علیه مجاهدین کار می‌کرد. هدف سپاه از این انشعاب ساختگی این بود که از طریق این گروه جدید، به سازمان مجاهدین نزدیک شده و در آن نفوذ کند. این گروه مجعول متقاضی عضویت در شورای ملی مقاومت و متقاضی دیدار  با مسعود رجوی شده بود.
الف. در خرداد۱۳۶۱ گروهی به‌نام مبارزان آزادی اعلام موجودیت کرد که خودش را یک شاخهٌ انشعابی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معرفی می‌کرد که در آن زمان به مثابه پوش اطلاعات سپاه علیه مجاهدین کار می‌کرد. هدف سپاه از این انشعاب ساختگی این بود که از طریق این گروه جدید، به سازمان مجاهدین نزدیک شده و در آن نفوذ کند. این گروه مجعول متقاضی عضویت در شورای ملی مقاومت و متقاضی دیدار  با مسعود رجوی شده بود.
خط ۳۴۳: خط ۳۴۵:
۳- اعزام تیم ترور
۳- اعزام تیم ترور


اطلاعات سپاه در آذرماه۱۳۶۱ یک تیم تروریستی به فرماندهی فردی به‌نام بهروز ماکویی که از افراد آموزش‌دیدهٌ تروریستی و از افراد نزدیک به بهزاد نبوی و چمران بود را به ترکیه فرستاد که به فرانسه منتقل شود. هم‌زمان دو تروریست را برای شناسایی به منطقه اور سوراواز محل اقامت مسئول شورای مقاومت فرستاد که در مراحل اولیه این طرح لو رفت و امکان اجرا پیدا نکرد.
اطلاعات سپاه در آذرماه۱۳۶۱ یک تیم تروریستی به فرماندهی فردی به‌نام بهروز ماکویی که از افراد آموزش‌دیدهٌ تروریستی و از افراد نزدیک به بهزاد نبوی و چمران بود را به ترکیه فرستاد که به فرانسه منتقل شود. هم‌زمان دو تروریست را برای شناسایی به منطقه اور سوراواز محل اقامت مسئول شورای مقاومت فرستاد که در مراحل اولیه این طرح لو رفت و امکان اجرا پیدا نکرد.


۴- طرح استفاده از هلی‌کوپتر
۴- طرح استفاده از هلی‌کوپتر
خط ۳۵۵: خط ۳۵۷:
۶- استفاده از مزودران خارجی برای شناسایی
۶- استفاده از مزودران خارجی برای شناسایی


زمانی که بیشتر طرحهای اطلاعات سپاه امکان تحقق پیدا نکرد جمهوری اسلامی به این فکر افتاد که از مزدوران خارجی برای اجرای این توطئه استفاده کند. روز ۲۱اسفند۱۳۶۲ امام جمعهٌ مراکشی‌الاصل مسجدی در اطراف شهر لیل برای شناسایی به منطقهٌ اورسوراواز رفت که در حال عکسبرداری با دوربین عکاسی تله‌دار، مورد شناسایی پلیس قرار گرفت و نتوانستند طرح را ادامه دهند.
زمانی که بیشتر طرحهای اطلاعات سپاه امکان تحقق پیدا نکرد جمهوری اسلامی به این فکر افتاد که از مزدوران خارجی برای اجرای این توطئه استفاده کند. روز ۲۱اسفند۱۳۶۲ امام جمعهٌ مراکشی‌الاصل مسجدی در اطراف شهر لیل برای شناسایی به منطقهٌ اورسوراواز رفت که در حال عکسبرداری با دوربین عکاسی تله‌دار، مورد شناسایی پلیس قرار گرفت و نتوانستند طرح را ادامه دهند.


۷- کامیون انفجاری
۷- کامیون انفجاری
خط ۳۸۵: خط ۳۸۷:
۹. اعزام تیمهای عملیاتی به اروپا و لورفتن آنها
۹. اعزام تیمهای عملیاتی به اروپا و لورفتن آنها


اطلاعات سپاه در آذرماه۱۳۶۳ سه تیم ویژهٌ عملیاتی را به هامبورگ، لندن و پاریس به منظور ترور مسعود رجوی روانه کرد. دو تیم لندن و هامبورگ به‌عنوان پشتیبان و تیم پاریس به‌عنوان عمل‌کننده بودند. فرمانده تیم پاریس عمیدالدین فهری نام داشت. وی پس از مدتها تلاش برای شناسایی محل اقامت موفقیتی به‌دست نیاورد. از آن‌جایی که احتمال لورفتن طرح وجود داشت، تروریستها از طریق دمشق به ایران برگشتند.<ref group="پاورقی">چند سال بعد طی مصاحبه‌یی یکی از افراد خارجی تیم‌های ترور وابسته به سپاه از فرانسه گفت که اگر رئیس جمهور فرانسه را هم بخواهد، می‌تواند کت بسته تحویل رژیم بدهد، اما دسترسی به رجوی امکان‌پذیر نیست.</ref>
اطلاعات سپاه در آذرماه۱۳۶۳ سه تیم ویژهٌ عملیاتی را به هامبورگ، لندن و پاریس به منظور ترور مسعود رجوی روانه کرد. دو تیم لندن و هامبورگ به‌عنوان پشتیبان و تیم پاریس به‌عنوان عمل‌کننده بودند. فرمانده تیم پاریس عمیدالدین فهری نام داشت. وی پس از مدتها تلاش برای شناسایی محل اقامت موفقیتی به‌دست نیاورد. از آن‌جایی که احتمال لورفتن طرح وجود داشت، تروریستها از طریق دمشق به ایران برگشتند.<ref group="پاورقی">چند سال بعد طی مصاحبه‌یی یکی از افراد خارجی تیم‌های ترور وابسته به سپاه از فرانسه گفت که اگر رئیس جمهور فرانسه را هم بخواهد، می‌تواند کت بسته تحویل رژیم بدهد، اما دسترسی به رجوی امکان‌پذیر نیست.</ref>


===== واحدهای برون مرزی سپاه =====
===== واحدهای برون مرزی سپاه =====
خط ۴۴۲: خط ۴۴۴:
در پائیز۱۳۵۸، شورای انقلاب رژیم طرحی برای سازمان دادن یک تشکیلات اطلاعاتی تصویب کرد و بر اساس این طرح دفتر اطلاعات نخست‌وزیری به‌ریاست خسرو تهرانی تشکیل شد.
در پائیز۱۳۵۸، شورای انقلاب رژیم طرحی برای سازمان دادن یک تشکیلات اطلاعاتی تصویب کرد و بر اساس این طرح دفتر اطلاعات نخست‌وزیری به‌ریاست خسرو تهرانی تشکیل شد.


در سال ۶۰ به‌دنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشکیل وزارت اطلاعات در تاریخ ۱۵اردیبهشت۱۳۶۱ در مجلس رژیم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت می‌کرد ولی نهایتا در جلسهٌ روز پنجشنبه ۲۷مرداد۱۳۶۲ در مجلس رژیم تصویب شد و در تاریخ ۳شهریور۱۳۶۲ به تأیید شورای نگهبان رسید. محمدی ریشهری به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات به مجلس معرفی شد.<ref group="پاورقی">وی از اوایل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاه‌های انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرم‌آباد، بروجرد و رشت به جنایت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهی دادسراهای ارتش شد. وی در این سمت شمار زیادی از پرسنل مردمی و ناراضی ارتش را تصفیه یا دستگیر و اعدام نمود.</ref> ریشهری با همکاری یک اکیپ ۴۰نفره که به‌عنوان مؤسسین وزارت اطلاعات شناخته می‌شوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد.<ref group="پاورقی">از جملهٌ این 40نفر می‌توان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانی)، حسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد. ریشهری به‌مدت یک‌سال با استفاده از کادرهای اطلاعات نخست‌وزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیمانده‌های ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.</ref> و در ۱۰مهر سال۱۳۶۳ آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. وزارت اطلاعات محور اصلی شناسایی، طراحی و اجرای ترورهای جمهوری اسلامی در خارج و قتلهای سیاسی در داخل کشور است. این وزارتخانه از یک‌سو در شورای عالی امنیت ملی در تصمیمگیری سیاسی در مورد ترورها شرکت می‌کند و از سوی دیگر با کمیتهٌ ویژهٌ عملیاتی دفتر خامنه‌ای با ارگانهای تروریستی دیگر هماهنگ می‌شود.
در سال ۶۰ به‌دنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشکیل وزارت اطلاعات در تاریخ ۱۵اردیبهشت۱۳۶۱ در مجلس رژیم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت می‌کرد ولی نهایتا در جلسهٌ روز پنجشنبه ۲۷مرداد۱۳۶۲ در مجلس رژیم تصویب شد و در تاریخ ۳شهریور۱۳۶۲ به تأیید شورای نگهبان رسید. محمدی ریشهری به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات به مجلس معرفی شد.<ref group="پاورقی">وی از اوایل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاه‌های انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرم‌آباد، بروجرد و رشت به جنایت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهی دادسراهای ارتش شد. وی در این سمت شمار زیادی از پرسنل مردمی و ناراضی ارتش را تصفیه یا دستگیر و اعدام نمود.</ref> ریشهری با همکاری یک اکیپ ۴۰نفره که به‌عنوان مؤسسین وزارت اطلاعات شناخته می‌شوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد.<ref group="پاورقی">از جملهٌ این 40نفر می‌توان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانی)، حسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد. ریشهری به‌مدت یک‌سال با استفاده از کادرهای اطلاعات نخست‌وزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیمانده‌های ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.</ref> و در ۱۰مهر سال۱۳۶۳ آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. وزارت اطلاعات محور اصلی شناسایی، طراحی و اجرای ترورهای جمهوری اسلامی در خارج و قتلهای سیاسی در داخل کشور است. این وزارتخانه از یک‌سو در شورای عالی امنیت ملی در تصمیمگیری سیاسی در مورد ترورها شرکت می‌کند و از سوی دیگر با کمیتهٌ ویژهٌ عملیاتی دفتر خامنه‌ای با ارگانهای تروریستی دیگر هماهنگ می‌شود.


سازمان کار وزارت اطلاعات برای ترور و سرکوب
سازمان کار وزارت اطلاعات برای ترور و سرکوب
خط ۴۴۸: خط ۴۵۰:
وزارت اطلاعات از ۱۶معاونت، ۲سازمان، ۵ادارهٌ مستقل و ۲۷ادارهٌ کل برای هر استان تشکیل می‌شود. از ۱۶معاونت وزارت اطلاعات ۳ معاونت که از مهمترین آنها هستند تماماً و مستقیماً درگیر صدور تروریسم می‌باشند.
وزارت اطلاعات از ۱۶معاونت، ۲سازمان، ۵ادارهٌ مستقل و ۲۷ادارهٌ کل برای هر استان تشکیل می‌شود. از ۱۶معاونت وزارت اطلاعات ۳ معاونت که از مهمترین آنها هستند تماماً و مستقیماً درگیر صدور تروریسم می‌باشند.


معاونت برون‌مرزی به مسئولیت فردی به‌نام محمد حسین  تقوی است که شعبه‌های وزارت اطلاعات در خارج کشور را کنترل می‌کند و سازماندهی اقدامات تروریستی و به‌طور خاص توطئه علیه سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران را برعهده دارد. نمایندگیهای وزارت اطلاعات در خارج کشور اساساً تحت کنترل این معاونت قرار دارند.
معاونت برون‌مرزی به مسئولیت فردی به‌نام محمد حسین  تقوی است که شعبه‌های وزارت اطلاعات در خارج کشور را کنترل می‌کند و سازماندهی اقدامات تروریستی و به‌طور خاص توطئه علیه سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران را برعهده دارد. نمایندگیهای وزارت اطلاعات در خارج کشور اساساً تحت کنترل این معاونت قرار دارند.


این معاونت دارای پایگاه‌های مرزی می‌باشد که اصلی‌ترین پایگاه‌های آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان‌غربی و کردستان هستند.
این معاونت دارای پایگاه‌های مرزی می‌باشد که اصلی‌ترین پایگاه‌های آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان‌غربی و کردستان هستند.
خط ۴۵۴: خط ۴۵۶:
معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضتها
معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضتها


وظیفهٌ اعضای این معاونت جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و هم‌چنین به‌کارگیری تروریستها و مزدوران غیرایرانی است. هم‌چنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بین‌المللی علیه سازمان مجاهدین دارد. معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن می‌باشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج می‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، به استخدام خارجیان و به‌کارگرفتن آنها در کارهای تروریستی نیز می‌پردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref group="پاورقی">و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنه‌ای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی هم‌چنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی به‌عنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار می‌کرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمی‌علوی این معاونت را عهده‌دار شده‌است.<ref group="پاورقی">وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کرده‌ایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) می‌باشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشک‌باران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کرده‌است.</ref>
وظیفهٌ اعضای این معاونت جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و هم‌چنین به‌کارگیری تروریستها و مزدوران غیرایرانی است. هم‌چنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بین‌المللی علیه سازمان مجاهدین دارد. معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن می‌باشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج می‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، به استخدام خارجیان و به‌کارگرفتن آنها در کارهای تروریستی نیز می‌پردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref group="پاورقی">و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنه‌ای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی هم‌چنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی به‌عنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار می‌کرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمی‌علوی این معاونت را عهده‌دار شده‌است.<ref group="پاورقی">وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کرده‌ایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) می‌باشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشک‌باران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کرده‌است.</ref>


معاونت اطلاعات مردمی وزارت اطلاعات به مسئولیت آخوند محمد شفیعی نیز وظیفه‌اش مقابله با نارضایتیهای اجتماعی و سرکوب آنهاست.
معاونت اطلاعات مردمی وزارت اطلاعات به مسئولیت آخوند محمد شفیعی نیز وظیفه‌اش مقابله با نارضایتیهای اجتماعی و سرکوب آنهاست.
خط ۴۶۲: خط ۴۶۴:
-معاونت ضدجاسوسی با مسئولیت سجادی.
-معاونت ضدجاسوسی با مسئولیت سجادی.


-معاونت فنی با مسئولیت فیروزآبادی
-معاونت فنی با مسئولیت فیروزآبادی (کلیهٌ فعالیتهای فنی و تکنیکی جاسوسی از جمله پارازیت روی تلویزیون ملی ایران و رادیو صدای مجاهد متعلق به مجاهدین بر عهدهٌ این معاونت می‌باشد.)
 
کلیهٌ فعالیتهای فنی و تکنیکی جاسوسی از جمله پارازیت روی تلویزیون ملی ایران و رادیو صدای مجاهد متعلق به مجاهدین بر عهدهٌ این معاونت می‌باشد.


- معاونت آموزش با مسئولیت بخشی
- معاونت آموزش با مسئولیت بخشی
خط ۴۸۶: خط ۴۸۶:
-معاونت اقتصادی
-معاونت اقتصادی


علاوه براین، چندین ادارهٌ کل اطلاعات در مناطق مرزی، نقش جدی در پشتیبانی صدور تروریسم دارند. از جمله ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان شرقی به‌منظور دخالت در آذربایجان، ادارهٌ اطلاعات کل آذربایجان غربی با مدیریت حمید رضایی، برای دخالت در ترکیه و عراق، اداره اطلاعات کردستان با مدیریت مجیدی و کرمانشاه با مدیریت تهرانی و ایلام با مدیریت حاج ناصر کریمی و خوزستان با مدیریت حاجی‌پور برای اقدامات تروریستی در عراق، ادارهٌ کل اطلاعات خراسان برای دخالت در افغانستان و کشورهای آسیای میانه و ادارهٌ کل سیستان و بلوچستان برای پاکستان و ادارهٌ کل اطلاعات فارس و هرمزگان برای دخالت در کشورهای عربی حاشیهٌ جنوبی خلیج فارس کار می‌کنند.
علاوه براین، چندین ادارهٌ کل اطلاعات در مناطق مرزی، نقش جدی در پشتیبانی صدور تروریسم دارند. از جمله ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان شرقی به‌منظور دخالت در آذربایجان، ادارهٌ اطلاعات کل آذربایجان غربی با مدیریت حمید رضایی، برای دخالت در ترکیه و عراق، اداره اطلاعات کردستان با مدیریت مجیدی و کرمانشاه با مدیریت تهرانی و ایلام با مدیریت حاج ناصر کریمی و خوزستان با مدیریت حاجی‌پور برای اقدامات تروریستی در عراق، ادارهٌ کل اطلاعات خراسان برای دخالت در افغانستان و کشورهای آسیای میانه و ادارهٌ کل سیستان و بلوچستان برای پاکستان و ادارهٌ کل اطلاعات فارس و هرمزگان برای دخالت در کشورهای عربی حاشیهٌ جنوبی خلیج فارس کار می‌کنند.


در سال۶۴ دانشکدهٌ وزارت اطلاعات موسوم به دانشکدهٌ امام باقر تأسیس شد و از مهر۶۵ کار خود را رسماً شروع کرد. این دانشگاه مرکز تعلیم بازجویان و شکنجه‌گران و تروریستهای جمهوری اسلامی است.
در سال۶۴ دانشکدهٌ وزارت اطلاعات موسوم به دانشکدهٌ امام باقر تأسیس شد و از مهر۶۵ کار خود را رسماً شروع کرد. این دانشگاه مرکز تعلیم بازجویان و شکنجه‌گران و تروریستهای جمهوری اسلامی است.
خط ۵۰۰: خط ۵۰۰:
پوشهای وزارت اطلاعات برای اقدامات جاسوسی و تروریستی
پوشهای وزارت اطلاعات برای اقدامات جاسوسی و تروریستی


۱) مراکز دیپلوماتیک رژیم در خارج کشور که مهمترین خصوصیت آن مصونیت دیپلوماتیک است.
۱) مراکز دیپلوماتیک رژیم در خارج کشور که مهمترین خصوصیت آن مصونیت دیپلوماتیک است.


۲) شرکتهای تجاری و اقتصادی که مهمترین ویژگی آنها مخفی بودن و عادی بودن می‌باشد.
۲) شرکتهای تجاری و اقتصادی که مهمترین ویژگی آنها مخفی بودن و عادی بودن می‌باشد.
خط ۵۲۲: خط ۵۲۲:
- شرکت حمل و نقل سیروس در هلند: مدیر آن سیروس اجاقی است.
- شرکت حمل و نقل سیروس در هلند: مدیر آن سیروس اجاقی است.


آدرس شرکت:
آدرس شرکت:


SEROOS
SEROOS
خط ۵۳۶: خط ۵۳۶:
EMIL SOJAGHI@NL PACKADBELL ORG
EMIL SOJAGHI@NL PACKADBELL ORG


شرکت واردات و صادرات هومن در دوسلدروف آلمان: مدیر شرکت فردی به‌نام یحیی درم گزین است و دوتن از کارکنان آن صادقی و جورابچی نام دارند.
شرکت واردات و صادرات هومن در دوسلدروف آلمان: مدیر شرکت فردی به‌نام یحیی درم گزین است و دوتن از کارکنان آن صادقی و جورابچی نام دارند.


آدرس شرکت:
آدرس شرکت:
خط ۶۸۹: خط ۶۸۹:
روزنامهٌ ۲۴ساعت ۱۳ژوئن۹۷: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته‌است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده‌است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این ۱۳مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.
روزنامهٌ ۲۴ساعت ۱۳ژوئن۹۷: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته‌است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده‌است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این ۱۳مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.


قاتلان کاظم رجوی، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی
قاتلان کاظم رجوی، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی


بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.
بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.
خط ۶۹۷: خط ۶۹۷:
در میان قاتلان کاظم رجوی، محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.
در میان قاتلان کاظم رجوی، محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.


سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.
سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.


یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن۷۸ برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن۷۸ برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
خط ۷۱۹: خط ۷۱۹:
در فروردین سال۷۱ اکبر خوشکوش<ref group="پاورقی">اکبر خوشکوش مشاور عملیاتی سرمدی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در زمان دری نجف‌آبادی بود. وی از لمپنهای یاخچی‌آباد تهران و از دوستان سعید حجاریان و عباس عبدی است. از بهمن سال57 با سعید حجاریان در کمیته به‌فعالیت پرداخت و از سال58 از کسانی بود که حملات چماقداران علیه مجاهدین را در تهران سازمان می‌داد. از بهمن59 در کمیتهٌ نازی‌آباد شکنجه و بازجویی از هواداران مجاهدین را شروع کرد و بعداز 30خرداد از شکنجه‌گران زندان اوین شد. به توصیهٌ لاجوردی بعداز تشکیل وزارت اطلاعات خوشکوش به این وزارتخانه منتقل شد و در تیمهای ضربت (تروریستی) معاونت خارجی قرار گرفت. در قتلهای زنجیره‌یی فاش شد: «اکبر خوشکوش از جمله کسانی است که در وزارت اطلاعات به «فرنگی کاری» معرو ف هستند و در ترورهای خارج کشور دست دارد».</ref>از  تروریستهای وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهنی<ref group="پاورقی">منصور آهنی عضو تیمهای ترور وزارت اطلاعات است که در سال70 به کانادا فرستاده شد و متقاضی پناهندگی شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امکانات پناهندگی برای کارهای تروریستی خود در خارج استفاده کند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندمیل کانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پیش منصور آهنی، تلفنی از مربی سابقش رئیس جوخهٌ آدمکشی ایران دریافت کرد. تماس تلفنی از ایران درست چند هفته پس از این که منصور آهنی رسماً در دادگاهی در تورنتو درخواست پناهندگی کرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقای آهنی که توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران برای کشتن آموزش دیده بود در آپارتمانی در دان میلز با همسرش و دو مردی که در مرکز پناهندگان ملاقات کرده بود، مستقر شده بود. او در برگرکینگز در مرکز تورنتو همبرگر درست می‌کرد.  تلفن کننده فارسی حرف می‌زد. او گفت جای آقای آهنی خالی است و می‌خواهد او را دوباره در اروپا در جایی دنج ببیند. تلفن‌کننده نیازی نداشت خود را معرفی کند.  او صدا را می‌شناخت. او علی‌اکبر بود که برای سرویسهای اطلاعاتی غربی تحت نام اکبر خوشکوش شناخته می‌شود. آقای خوشکوش در ایران معروف بود. او رئیس جوخه‌های قتل در خارج بود.  هفت سال پیش در تهران او به آقای آهنی آموزش داده بود که چگونه از موشک‌انداز دستی استفاده کند و چگونه از یک اتومبیل در حال حرکت بیرون بپرد و چهار گلوله به قلب و یکی به مغز یک مرد خالی کند و بعد دوباره سوار اتومبیل شود. آقای آهنی که پنج ماه قبل از آن در اکتبر1991 به کانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقای خوشکوش گفت که برایش پول می‌فرستد تا یک پاسپورت تقلبی بخرد؛ بنابراین آقای آهنی طرحهای ملاقات مخفیانه در اروپا را شروع کرد».</ref>که برای ترور محمدحسین نقدی به ایتالیا آمده بودند با ۳۰هزار دلار اسکناس تقلبی و یک‌سری مدارک توسط پلیس دستگیر شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشکوش که پاسپورت دیپلوماتیک داشت به تهران رفت و آهنی به کانادا رفت که توسط پلیس این کشور دستگیر شد.
در فروردین سال۷۱ اکبر خوشکوش<ref group="پاورقی">اکبر خوشکوش مشاور عملیاتی سرمدی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در زمان دری نجف‌آبادی بود. وی از لمپنهای یاخچی‌آباد تهران و از دوستان سعید حجاریان و عباس عبدی است. از بهمن سال57 با سعید حجاریان در کمیته به‌فعالیت پرداخت و از سال58 از کسانی بود که حملات چماقداران علیه مجاهدین را در تهران سازمان می‌داد. از بهمن59 در کمیتهٌ نازی‌آباد شکنجه و بازجویی از هواداران مجاهدین را شروع کرد و بعداز 30خرداد از شکنجه‌گران زندان اوین شد. به توصیهٌ لاجوردی بعداز تشکیل وزارت اطلاعات خوشکوش به این وزارتخانه منتقل شد و در تیمهای ضربت (تروریستی) معاونت خارجی قرار گرفت. در قتلهای زنجیره‌یی فاش شد: «اکبر خوشکوش از جمله کسانی است که در وزارت اطلاعات به «فرنگی کاری» معرو ف هستند و در ترورهای خارج کشور دست دارد».</ref>از  تروریستهای وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهنی<ref group="پاورقی">منصور آهنی عضو تیمهای ترور وزارت اطلاعات است که در سال70 به کانادا فرستاده شد و متقاضی پناهندگی شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امکانات پناهندگی برای کارهای تروریستی خود در خارج استفاده کند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندمیل کانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پیش منصور آهنی، تلفنی از مربی سابقش رئیس جوخهٌ آدمکشی ایران دریافت کرد. تماس تلفنی از ایران درست چند هفته پس از این که منصور آهنی رسماً در دادگاهی در تورنتو درخواست پناهندگی کرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقای آهنی که توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران برای کشتن آموزش دیده بود در آپارتمانی در دان میلز با همسرش و دو مردی که در مرکز پناهندگان ملاقات کرده بود، مستقر شده بود. او در برگرکینگز در مرکز تورنتو همبرگر درست می‌کرد.  تلفن کننده فارسی حرف می‌زد. او گفت جای آقای آهنی خالی است و می‌خواهد او را دوباره در اروپا در جایی دنج ببیند. تلفن‌کننده نیازی نداشت خود را معرفی کند.  او صدا را می‌شناخت. او علی‌اکبر بود که برای سرویسهای اطلاعاتی غربی تحت نام اکبر خوشکوش شناخته می‌شود. آقای خوشکوش در ایران معروف بود. او رئیس جوخه‌های قتل در خارج بود.  هفت سال پیش در تهران او به آقای آهنی آموزش داده بود که چگونه از موشک‌انداز دستی استفاده کند و چگونه از یک اتومبیل در حال حرکت بیرون بپرد و چهار گلوله به قلب و یکی به مغز یک مرد خالی کند و بعد دوباره سوار اتومبیل شود. آقای آهنی که پنج ماه قبل از آن در اکتبر1991 به کانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقای خوشکوش گفت که برایش پول می‌فرستد تا یک پاسپورت تقلبی بخرد؛ بنابراین آقای آهنی طرحهای ملاقات مخفیانه در اروپا را شروع کرد».</ref>که برای ترور محمدحسین نقدی به ایتالیا آمده بودند با ۳۰هزار دلار اسکناس تقلبی و یک‌سری مدارک توسط پلیس دستگیر شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشکوش که پاسپورت دیپلوماتیک داشت به تهران رفت و آهنی به کانادا رفت که توسط پلیس این کشور دستگیر شد.


تلاش مجدد برای وارد کردن پرنده
تلاش مجدد برای وارد کردن پرنده


بعداز شکست تیم، خوشکوش، تصمیم گرفت به‌رغم این‌که وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اسفند۶۷ با دادن ویزای دیپلوماتیک به حمید پرنده مخالف کرده بود، مجدداً برای او در خواست ویزا کند. پرنده از ژانویهٌ۱۹۸۸ تا ژوئن۱۹۹۰ به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت کرده بود.
بعداز شکست تیم، خوشکوش، تصمیم گرفت به‌رغم این‌که وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اسفند۶۷ با دادن ویزای دیپلوماتیک به حمید پرنده مخالف کرده بود، مجدداً برای او در خواست ویزا کند. پرنده از ژانویهٌ۱۹۸۸ تا ژوئن۱۹۹۰ به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت کرده بود.


مقامات آلمانی او را در طول مقطع یاد شده یک مقام مهم سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده و در رابطه با فعالیتهای تروریستی به او مظنون بودند. در ۲۳تیر۷۱ وزارت‌خارجهٌ ایتالیا درخواست ویزای دیپلوماتیک پرنده را به‌عنوان دیپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد کرد. ارگانهای امنیتی به‌دلیل «ظن مشارکت در فعالیتهای تروریستی و تهدیداتی که برای امنیت کشور می‌تواند داشته باشد» با اعطای ویزا به او مخالفت کردند. وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اواخر شهریور۷۱  یک بار دیگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاک ایتالیا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاریخ ۳آذر۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ ۰۰۸۶۲۵ برای یک مأموریت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت۲۳٫۴۵ از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولایتی خواست به فشار دیپلوماتیک برای دریافت ویزا برای پرنده متوسل شود. این‌بار برای پرنده به‌عنوان یکی از نفرات نزدیک و مورد اعتماد ولایتی از دولت ایتالیا تقاضای ویزای دیپلوماتیک شد و به سفیر ایتالیا در تهران گوشزد کردند که ولایتی عدم موافقت با این ویزا را به عدم اعتماد به خودش تفسیر خواهد کرد و ناچار به‌عمل متقابل می‌شود.
مقامات آلمانی او را در طول مقطع یاد شده یک مقام مهم سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده و در رابطه با فعالیتهای تروریستی به او مظنون بودند. در ۲۳تیر۷۱ وزارت‌خارجهٌ ایتالیا درخواست ویزای دیپلوماتیک پرنده را به‌عنوان دیپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد کرد. ارگانهای امنیتی به‌دلیل «ظن مشارکت در فعالیتهای تروریستی و تهدیداتی که برای امنیت کشور می‌تواند داشته باشد» با اعطای ویزا به او مخالفت کردند. وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اواخر شهریور۷۱  یک بار دیگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاک ایتالیا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاریخ ۳آذر۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ ۰۰۸۶۲۵ برای یک مأموریت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت۲۳٫۴۵ از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولایتی خواست به فشار دیپلوماتیک برای دریافت ویزا برای پرنده متوسل شود. این‌بار برای پرنده به‌عنوان یکی از نفرات نزدیک و مورد اعتماد ولایتی از دولت ایتالیا تقاضای ویزای دیپلوماتیک شد و به سفیر ایتالیا در تهران گوشزد کردند که ولایتی عدم موافقت با این ویزا را به عدم اعتماد به خودش تفسیر خواهد کرد و ناچار به‌عمل متقابل می‌شود.


به‌رغم این اصرار ارگانهای ذیربط امنیتی در ایتالیا هم‌چنان با ورود پرنده به ایتالیا مخالفت کردند. اما وزارت‌خارجهٌ ایتالیا با طرح این موضوع که ندادن ویزا به پرنده به روابط دو کشور ضربه می‌زند خواهان تجدیدنظر در تصمیم ارگانهای امنیتی شد.  بالاخره در اوایل دیماه۷۱ با ویزای ورود برای وی موافقت کردند. در روز ۱۸دیماه۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک شمارهٌ۰۱۰۲۳۶ وارد رم شد، او به مقامات ایتالیا آدرس «سفارت جمهوری اسلامی ایران» را به‌عنوان محل سکونت خودش داد؛ ولی چنان‌که در پرونده منعکس است تا ۲۷اسفند یعنی دو روز بعداز ترور، ارگانهای امنیتی ایتالیا هیچ اطلاعی از وی نداشتند. پرنده در حالی‌که شغل رسمی او مسئول رمز سفارت بود ولی از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصمیم‌گیری و اعتبار بالایی حتی نسبت به  شخص سفیر برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات که بعنوان دیپلومات وارد ایتالیا می‌شدند بدون مراجعه به سفیر، به‌طور مستقیم به او مراجعه می‌کردند. در همین رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا در هفتهٌ اول اسفند برای توجیه طرح ترور به تهران احضار شد و بعداز توجیه به ایتالیا بازگشت. در ۱۱اسفند۷۱ خامنه‌ای طی حکمی سرهنگ محمدرضا نقدی (پسر عموی محمد حسین نقدی) را با اعطای درجهٌ سرتیپی (سرتیپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نیروی انتظامی منصوب کرد.
به‌رغم این اصرار ارگانهای ذیربط امنیتی در ایتالیا هم‌چنان با ورود پرنده به ایتالیا مخالفت کردند. اما وزارت‌خارجهٌ ایتالیا با طرح این موضوع که ندادن ویزا به پرنده به روابط دو کشور ضربه می‌زند خواهان تجدیدنظر در تصمیم ارگانهای امنیتی شد.  بالاخره در اوایل دیماه۷۱ با ویزای ورود برای وی موافقت کردند. در روز ۱۸دیماه۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک شمارهٌ۰۱۰۲۳۶ وارد رم شد، او به مقامات ایتالیا آدرس «سفارت جمهوری اسلامی ایران» را به‌عنوان محل سکونت خودش داد؛ ولی چنان‌که در پرونده منعکس است تا ۲۷اسفند یعنی دو روز بعداز ترور، ارگانهای امنیتی ایتالیا هیچ اطلاعی از وی نداشتند. پرنده در حالی‌که شغل رسمی او مسئول رمز سفارت بود ولی از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصمیم‌گیری و اعتبار بالایی حتی نسبت به  شخص سفیر برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات که بعنوان دیپلومات وارد ایتالیا می‌شدند بدون مراجعه به سفیر، به‌طور مستقیم به او مراجعه می‌کردند. در همین رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا در هفتهٌ اول اسفند برای توجیه طرح ترور به تهران احضار شد و بعداز توجیه به ایتالیا بازگشت. در ۱۱اسفند۷۱ خامنه‌ای طی حکمی سرهنگ محمدرضا نقدی (پسر عموی محمد حسین نقدی) را با اعطای درجهٌ سرتیپی (سرتیپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نیروی انتظامی منصوب کرد.
خط ۷۳۱: خط ۷۳۱:
در ۱۸اسفند۷۱ دو تروریست به‌نامهای حسین نیسوی (حسین نیسوی ۳۵–۴۰ ساله، متولد اصفهان و از شکنجه‌گران اوین  و نفر مورد اعتماد محسن رضایی است) و احمد کلامی و هجابادی وارد رم شدند و مستقیماً به نزد پرنده رفتند. این دو نفر در تاریخ ۲۷اسفند۷۱ یعنی ۲روز بعداز ترور، رم را ترک کردند.
در ۱۸اسفند۷۱ دو تروریست به‌نامهای حسین نیسوی (حسین نیسوی ۳۵–۴۰ ساله، متولد اصفهان و از شکنجه‌گران اوین  و نفر مورد اعتماد محسن رضایی است) و احمد کلامی و هجابادی وارد رم شدند و مستقیماً به نزد پرنده رفتند. این دو نفر در تاریخ ۲۷اسفند۷۱ یعنی ۲روز بعداز ترور، رم را ترک کردند.


ورود هیأت ۷نفره برای اجرای طرح فریب
ورود هیأت ۷نفره برای اجرای طرح فریب


در ۱۹اسفند۷۱ یک هیأت ۷نفره بعنوان مسئولین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی برای یک بازدید آموزشی از امنیت سیستمهای گمرکی فرودگاه رم، وارد ایتالیا شدند. این بازدیدها در روزهای ۲۰ و ۲۱اسفند بود و این هفت‌نفر در هتل «سات لیت» شهرک اوستیا در نزدیکی رم تا روز ۲۵اسفند جا رزرو کرده بودند. اما عملاً به جز یک نفر از آنان بقیه تا سه روز پس از ترور نقدی یعنی ۲۸اسفند در رم ماندند. تحقیقات بعدی مقاومت ایران نشان داد که ۵نفر از اعضای این هیأت از کادرهای وزارت اطلاعات بوده‌اند که برای اجرای یک طرح فریب به ایتالیا آمده بودند. اسامی این هیأت عبارت بود از:
در ۱۹اسفند۷۱ یک هیأت ۷نفره بعنوان مسئولین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی برای یک بازدید آموزشی از امنیت سیستمهای گمرکی فرودگاه رم، وارد ایتالیا شدند. این بازدیدها در روزهای ۲۰ و ۲۱اسفند بود و این هفت‌نفر در هتل «سات لیت» شهرک اوستیا در نزدیکی رم تا روز ۲۵اسفند جا رزرو کرده بودند. اما عملاً به جز یک نفر از آنان بقیه تا سه روز پس از ترور نقدی یعنی ۲۸اسفند در رم ماندند. تحقیقات بعدی مقاومت ایران نشان داد که ۵نفر از اعضای این هیأت از کادرهای وزارت اطلاعات بوده‌اند که برای اجرای یک طرح فریب به ایتالیا آمده بودند. اسامی این هیأت عبارت بود از:
خط ۷۶۳: خط ۷۶۳:
شناسایی حمید پرنده به‌عنوان قاتل اصلی
شناسایی حمید پرنده به‌عنوان قاتل اصلی


بعداز ترور نقدی، وقتی پلیس یک آلبوم عکس را که شامل ۱۴۰عکس بود به خانم مورونی نشان داد، وی عکس شماره۳۰ را به‌عنوان فردی که  در ۲۲اسفند به‌همراه یک نفر دیگر او و آقای نقدی را تحت‌نظر داشت، شناسایی کرد. عکس شماره۳۰ به حمید پرنده تعلق داشت. بر اساس توضیحات رانندهٌ ماشین آقای نقدی و سایر شهود، چهرهٌ قاتل ترسیم شد. خانم مورونی تأیید کرد که این چهره همان کسی است که سه روز قبل از ترور، او را  در نزدیکی منزلشان دیده‌است. این همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروی آقای نقدی نیز در آلبوم عکسهای پلیس روی عکس پرنده به‌عنوان کسی که بیشترین شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.
بعداز ترور نقدی، وقتی پلیس یک آلبوم عکس را که شامل ۱۴۰عکس بود به خانم مورونی نشان داد، وی عکس شماره۳۰ را به‌عنوان فردی که  در ۲۲اسفند به‌همراه یک نفر دیگر او و آقای نقدی را تحت‌نظر داشت، شناسایی کرد. عکس شماره۳۰ به حمید پرنده تعلق داشت. بر اساس توضیحات رانندهٌ ماشین آقای نقدی و سایر شهود، چهرهٌ قاتل ترسیم شد. خانم مورونی تأیید کرد که این چهره همان کسی است که سه روز قبل از ترور، او را  در نزدیکی منزلشان دیده‌است. این همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروی آقای نقدی نیز در آلبوم عکسهای پلیس روی عکس پرنده به‌عنوان کسی که بیشترین شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.


در احضاریهٌ دادستان آمده‌است: … اگر پرنده شخصی باشد که توسط خانم مورونی در ۱۳مارس۹۳ (۲۲اسفند ۷۱) با دروبین عکاسی دیده شده و اگر تصویر نقاشی شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظیفهٌ پرنده روشن بوده‌است، اول شناسایی، بعد تعقیب و مراقبت و سپس اجرای قتل به‌کمک افراد مؤمن. به‌رغم این‌که برای مقامات امنیتی و قضایی ایتالیا نقش حمید پرنده در این ترور مشخص بود، اما جمهوری اسلامی با استفاده از مصونیت دیپلوماتیک او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولایتی مشغول به‌کار شد.
در احضاریهٌ دادستان آمده‌است: … اگر پرنده شخصی باشد که توسط خانم مورونی در ۱۳مارس۹۳ (۲۲اسفند ۷۱) با دروبین عکاسی دیده شده و اگر تصویر نقاشی شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظیفهٌ پرنده روشن بوده‌است، اول شناسایی، بعد تعقیب و مراقبت و سپس اجرای قتل به‌کمک افراد مؤمن. به‌رغم این‌که برای مقامات امنیتی و قضایی ایتالیا نقش حمید پرنده در این ترور مشخص بود، اما جمهوری اسلامی با استفاده از مصونیت دیپلوماتیک او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولایتی مشغول به‌کار شد.
خط ۷۷۱: خط ۷۷۱:
در گزارش بخش عملیات ویژهٌ ژاندارمری - بخش خرابکاری -مندرج در نامهٌ دادستانی ایتالیا آمده‌است: «در رابطه با قتل نقدی، روز۷ فروردین۷۲ (۲۷مارس۱۹۹۳) رژیم تهران از طریق آژانس خبری ایرنا می‌گوید که طبق منابع اطلاعاتی، قتل نمایندهٌ مقاومت ایران در ایتالیا را باید تسویه حساب درونی سازمان مجاهدین تلقی کرد. این تئوری را از آن‌جا می‌توان «کلاسیک» در نظر گرفت که هر بار که مقامات اپوزیسیون رژیم آیت‌الله‌ها هدف قرار گرفته‌اند، مطرح شده‌است. در هرحال این نکته خیلی معنی‌دار است. زیرا یک نوع مسئولیت به‌عهده گرفتن «برعکس» از جانب ملاتاریسم ایران را به نمایش می‌گذارد».
در گزارش بخش عملیات ویژهٌ ژاندارمری - بخش خرابکاری -مندرج در نامهٌ دادستانی ایتالیا آمده‌است: «در رابطه با قتل نقدی، روز۷ فروردین۷۲ (۲۷مارس۱۹۹۳) رژیم تهران از طریق آژانس خبری ایرنا می‌گوید که طبق منابع اطلاعاتی، قتل نمایندهٌ مقاومت ایران در ایتالیا را باید تسویه حساب درونی سازمان مجاهدین تلقی کرد. این تئوری را از آن‌جا می‌توان «کلاسیک» در نظر گرفت که هر بار که مقامات اپوزیسیون رژیم آیت‌الله‌ها هدف قرار گرفته‌اند، مطرح شده‌است. در هرحال این نکته خیلی معنی‌دار است. زیرا یک نوع مسئولیت به‌عهده گرفتن «برعکس» از جانب ملاتاریسم ایران را به نمایش می‌گذارد».


  اعتراف عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی به ترور محمد حسین نقدی
اعتراف عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی به ترور محمد حسین نقدی


روزنامهٌ نیویورک تایمز اول تیرماه۷۲ (۲۲ژوئن۹۳) در مقاله‌یی تحت‌عنوان «ایزولاسیون و ناآرامی واقعی مزاحم ایران است»، که توسط خبرنگار اعزامی این روزنامه، کریس هجز به تهران نوشته شده، می‌نویسد: «از عبدالله نوری وزیر کشور در حالی‌که در یک اتاق مجلل و با پرده‌یی توری و منظره‌یی از تمامی تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضیان ایرانی در خارج کشور سئوال شد. او کشته‌شدگان را محکوم کرد و نه زنده‌ها را. وزیر با اشاره به رهبران اپوزیسیون نظیر محمدحسین نقدی سفیر سابق ایران در ایتالیا که در رم با اسلحه به قتل رسید، سئوال کرد، آیا این‌گونه افراد تروریست هستند یا نه؟ و اگر کسانی علیه این‌گونه تروریستها دست به‌عمل بزنند، آیا آنها تروریست هستند؟ من فکر نمی‌کنم این‌طور باشد».
روزنامهٌ نیویورک تایمز اول تیرماه۷۲ (۲۲ژوئن۹۳) در مقاله‌یی تحت‌عنوان «ایزولاسیون و ناآرامی واقعی مزاحم ایران است»، که توسط خبرنگار اعزامی این روزنامه، کریس هجز به تهران نوشته شده، می‌نویسد: «از عبدالله نوری وزیر کشور در حالی‌که در یک اتاق مجلل و با پرده‌یی توری و منظره‌یی از تمامی تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضیان ایرانی در خارج کشور سئوال شد. او کشته‌شدگان را محکوم کرد و نه زنده‌ها را. وزیر با اشاره به رهبران اپوزیسیون نظیر محمدحسین نقدی سفیر سابق ایران در ایتالیا که در رم با اسلحه به قتل رسید، سئوال کرد، آیا این‌گونه افراد تروریست هستند یا نه؟ و اگر کسانی علیه این‌گونه تروریستها دست به‌عمل بزنند، آیا آنها تروریست هستند؟ من فکر نمی‌کنم این‌طور باشد».
خط ۸۱۳: خط ۸۱۳:
با احترام -مسئول شورای ملی مقاومت ایران مسعود رجوی
با احترام -مسئول شورای ملی مقاومت ایران مسعود رجوی


  ۲۵ اسفند ۱۳۷۱ (۱۶ مارس ۱۹۹۲)
۲۵ اسفند ۱۳۷۱ (۱۶ مارس ۱۹۹۲)


====== اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری ======
====== اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری ======
خط ۸۲۸: خط ۸۲۸:
یکی از طرحهای وزارت اطلاعات برای زمانی درنظر گرفته شده بود که قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنرانی کند. این طرح قبل از این‌که وارد مراحل اجرایی بشود، لو رفت و دو دیپلومات جمهوری اسلامی به‌نامهای علی اصولی و جلال عباسی به‌خاطر دخالتشان در این طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شکست این طرح، شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در اوایل تیر۷۴ با حضور اعضای ثابت و با شرکت سعید امامی و احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس) تشکیل جلسه داد. در این جلسه مطرح شد که هر چند ما تاکنون توانسته‌ایم ضربات زیادی به مجاهدین در خارج از کشور بزنیم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ایم. نه در پاریس و نه در بغداد و نه در قرارگاه‌های مختلف مجاهدین نتوانسته‌ایم ضربهٌ کیفی به بالای دستگاه آنها بزنیم.<ref group="پاورقی">بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طی گزارشی مقر خانم رجوی در اورسوراواز را یک دژ تسخیرناپذیر توصیف کرد که در مدت 1.5سال اقامت مریم رجوی نتوانسته‌اند هیچ شکافی برای نفوذ به آن پیدا کنند و امکان استفاده از عوامل نفوذی نیز ندارند. امکان استفاده از ماشین انفجاری شبیه به آن‌چه در بیروت به‌کار بردند، نیز به‌دلیل موانع فیزیکی و هشیاری نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.</ref> در این جلسه پیشنهاد ساخت و به‌کارگیری سلاحی شد که هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر موردنظر شلیک کند، هم این‌که قدرت تخریب آن زیاد باشد و هم این‌که ابعاد آن طوری باشد که در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنین سلاحی از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفته بود.
یکی از طرحهای وزارت اطلاعات برای زمانی درنظر گرفته شده بود که قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنرانی کند. این طرح قبل از این‌که وارد مراحل اجرایی بشود، لو رفت و دو دیپلومات جمهوری اسلامی به‌نامهای علی اصولی و جلال عباسی به‌خاطر دخالتشان در این طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شکست این طرح، شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در اوایل تیر۷۴ با حضور اعضای ثابت و با شرکت سعید امامی و احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس) تشکیل جلسه داد. در این جلسه مطرح شد که هر چند ما تاکنون توانسته‌ایم ضربات زیادی به مجاهدین در خارج از کشور بزنیم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ایم. نه در پاریس و نه در بغداد و نه در قرارگاه‌های مختلف مجاهدین نتوانسته‌ایم ضربهٌ کیفی به بالای دستگاه آنها بزنیم.<ref group="پاورقی">بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طی گزارشی مقر خانم رجوی در اورسوراواز را یک دژ تسخیرناپذیر توصیف کرد که در مدت 1.5سال اقامت مریم رجوی نتوانسته‌اند هیچ شکافی برای نفوذ به آن پیدا کنند و امکان استفاده از عوامل نفوذی نیز ندارند. امکان استفاده از ماشین انفجاری شبیه به آن‌چه در بیروت به‌کار بردند، نیز به‌دلیل موانع فیزیکی و هشیاری نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.</ref> در این جلسه پیشنهاد ساخت و به‌کارگیری سلاحی شد که هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر موردنظر شلیک کند، هم این‌که قدرت تخریب آن زیاد باشد و هم این‌که ابعاد آن طوری باشد که در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنین سلاحی از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفته بود.


توپ غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری به‌نام موشک تاشو
توپ غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری به‌نام موشک تاشو


وزارت اطلاعات در سال۷۳، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع داد که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو ۳۲۰میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن ۴ماه به‌طول انجامید و ۲۰فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال۷۴ به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.
وزارت اطلاعات در سال۷۳، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع داد که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو ۳۲۰میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن ۴ماه به‌طول انجامید و ۲۰فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال۷۴ به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.
خط ۸۴۰: خط ۸۴۰:
در روز ۲۳اسفند۷۴ مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژیک به کانتینرهای کشتی کلاهدوز که مستقیماً از بندرعباس آمده بود، مشکوک شدند. این کشتی فقط یکی از کانتینرهای خود را در بندر آنتورپ در سکوی۳۶۹ پیاده کرد. در این کانتینر که ظاهراً از ترشی، زیتون و چیزهای دیگر پرشده بود، یک قبضه توپ ۳۲۰م. م. همراه با گلوله جاسازی شده بود. مأموران ۳جعبهٌ چوبی کشف کردند که پشت جعبه‌هایی بود که به ظاهر جعبهٌ حمل‌ونقل سیرترشی و خیارشور بودند. در جعبهٌ شمارهٌ۱ بعداز کنارزدن وسایل بسته‌بندی، یک لولهٌ آهنی پیدا شد که در آن به‌جز ابزارهای مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره۲ نیز بعداز کنار زدن وسایل بسته‌بندی شده، یک لولهٌ آهنی دیگر یافتند. این درحالی بود که در بارنامه قید شده بود:
در روز ۲۳اسفند۷۴ مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژیک به کانتینرهای کشتی کلاهدوز که مستقیماً از بندرعباس آمده بود، مشکوک شدند. این کشتی فقط یکی از کانتینرهای خود را در بندر آنتورپ در سکوی۳۶۹ پیاده کرد. در این کانتینر که ظاهراً از ترشی، زیتون و چیزهای دیگر پرشده بود، یک قبضه توپ ۳۲۰م. م. همراه با گلوله جاسازی شده بود. مأموران ۳جعبهٌ چوبی کشف کردند که پشت جعبه‌هایی بود که به ظاهر جعبهٌ حمل‌ونقل سیرترشی و خیارشور بودند. در جعبهٌ شمارهٌ۱ بعداز کنارزدن وسایل بسته‌بندی، یک لولهٌ آهنی پیدا شد که در آن به‌جز ابزارهای مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره۲ نیز بعداز کنار زدن وسایل بسته‌بندی شده، یک لولهٌ آهنی دیگر یافتند. این درحالی بود که در بارنامه قید شده بود:


شمارهٌ کانتینر: CU288626
شمارهٌ کانتینر: CU288626


بار: ۱۲۲۵کارتن سیرترشی و خیارشور
بار: ۱۲۲۵کارتن سیرترشی و خیارشور
خط ۸۸۰: خط ۸۸۰:
بلندی مخروط (با شیارهای پیچ): حدود ۴۰۴میلیمتر
بلندی مخروط (با شیارهای پیچ): حدود ۴۰۴میلیمتر


وزن گلوله با پوستهٌ چدنی آن: حدود ۱۹۰کیلو گرم
وزن گلوله با پوستهٌ چدنی آن: حدود ۱۹۰کیلو گرم


میزان مواد منفجره: حدود ۱۱٫۴۵ کیلوگرم
میزان مواد منفجره: حدود ۱۱٫۴۵ کیلوگرم
خط ۹۴۲: خط ۹۴۲:
قسمت بالایی لوله به‌طول ۸۰/۵ سانتیمتر، ضخامت لوله ۱۴میلیمتر، کالیبر ۳۲۰م م، وزن ۹۸/۵کیلوگرم.
قسمت بالایی لوله به‌طول ۸۰/۵ سانتیمتر، ضخامت لوله ۱۴میلیمتر، کالیبر ۳۲۰م م، وزن ۹۸/۵کیلوگرم.


قسمت میانی به‌طول ۶۹/۵سانتی متر، ضخامت و کالیبر مشابه بالا، وزن ۸۶کیلوگرم  قسمت تحتانی طول ۱۲سانتیمتر
قسمت میانی به‌طول ۶۹/۵سانتی متر، ضخامت و کالیبر مشابه بالا، وزن ۸۶کیلوگرم  قسمت تحتانی طول ۱۲سانتیمتر


- ضخامت کف ۳سانتیمتر،
- ضخامت کف ۳سانتیمتر،
خط ۱٬۰۱۰: خط ۱٬۰۱۰:
استخدام مزدور از ترکیه
استخدام مزدور از ترکیه


جمهوری اسلامی از اولین سالهای دههٌ۶۰ به تشکیل شبکهٌ گسترده‌یی از مزدوران خود در ترکیه اقدام کرد. نفرات جذب شده توسط این شبکه، توسط دیپلوماتهای جمهوری اسلامی به ایران اعزام شده و در کمپ غنی حسینی در نزدیکی قم دوره‌های آموزش تروریستی می‌دیدند.
جمهوری اسلامی از اولین سالهای دههٌ۶۰ به تشکیل شبکهٌ گسترده‌یی از مزدوران خود در ترکیه اقدام کرد. نفرات جذب شده توسط این شبکه، توسط دیپلوماتهای جمهوری اسلامی به ایران اعزام شده و در کمپ غنی حسینی در نزدیکی قم دوره‌های آموزش تروریستی می‌دیدند.


سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا و کنسولگری آن در استانبول در ارتباط فعال با این افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ایران را حل و فصل می‌کرد. جمهوری اسلامی این مزدوران خود را تحت عناوین مختلفی مانند حزب‌الله ترکیه یا حرکت اسلامی ترکیه به کار می‌گیرد تا اهداف خود را پیش ببرد. نجمی آسلان مسئول این شبکه در آنکارا به‌وسیله نمایندهٌ فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا  با پاسپورت جعلی به اسم حمید پولاد به‌منظور دیدن دوره‌های آموزش نظامی و سیاسی به ایران فرستاده شد.
سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا و کنسولگری آن در استانبول در ارتباط فعال با این افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ایران را حل و فصل می‌کرد. جمهوری اسلامی این مزدوران خود را تحت عناوین مختلفی مانند حزب‌الله ترکیه یا حرکت اسلامی ترکیه به کار می‌گیرد تا اهداف خود را پیش ببرد. نجمی آسلان مسئول این شبکه در آنکارا به‌وسیله نمایندهٌ فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا  با پاسپورت جعلی به اسم حمید پولاد به‌منظور دیدن دوره‌های آموزش نظامی و سیاسی به ایران فرستاده شد.
خط ۱٬۰۲۹: خط ۱٬۰۲۹:
در کنارم یک سنگ باندازهٌ یک مشت بود که برداشتم و فریاد زدم مرگ بر خمینی و شروع به فرار به موازات جاده اصلی کردم. به‌علت گلی بودن زمین شخم خورده سرعتم کم شد که به جاده اصلی رفتم و حدود ۱۰۰متر که رفته بودم مزدور باقری مرا از پشت گرفت که با سنگ برگشتم و گفتم مزدور و یقه‌اش را گرفتم که پیراهنش پاره شد. سنگ را به صورتش زدم جاخالی داد و به سنیه‌اش خورد. کاملاً خودش را باخته بود که دوباره شروع به فرار کردم که ماشین بنز متعلق به تروریست رسول باقرنژاد شایان، (نفر سوم سفارت در آنکارا) جلوی مرا گرفت که من به جادهٌ خاکی رفتم و بعد مجدداً‌به جاده آمدم که تا سرعتم را بیشتر کنم که بنز دوم به رانندگی مزدور حمید رضا کریمی جلوی من ترمز کرد و در یک حلقهٌ محاصره مرا دوباره دستگیر کردند. در این حالت دو تراکتور که از آن‌جا عبور می‌کردند مرا دیدند و مات و مبهوت ماندند.
در کنارم یک سنگ باندازهٌ یک مشت بود که برداشتم و فریاد زدم مرگ بر خمینی و شروع به فرار به موازات جاده اصلی کردم. به‌علت گلی بودن زمین شخم خورده سرعتم کم شد که به جاده اصلی رفتم و حدود ۱۰۰متر که رفته بودم مزدور باقری مرا از پشت گرفت که با سنگ برگشتم و گفتم مزدور و یقه‌اش را گرفتم که پیراهنش پاره شد. سنگ را به صورتش زدم جاخالی داد و به سنیه‌اش خورد. کاملاً خودش را باخته بود که دوباره شروع به فرار کردم که ماشین بنز متعلق به تروریست رسول باقرنژاد شایان، (نفر سوم سفارت در آنکارا) جلوی مرا گرفت که من به جادهٌ خاکی رفتم و بعد مجدداً‌به جاده آمدم که تا سرعتم را بیشتر کنم که بنز دوم به رانندگی مزدور حمید رضا کریمی جلوی من ترمز کرد و در یک حلقهٌ محاصره مرا دوباره دستگیر کردند. در این حالت دو تراکتور که از آن‌جا عبور می‌کردند مرا دیدند و مات و مبهوت ماندند.


آنها نتوانستند مرا دوباره به صندوق عقب بیندازند و مرا در داخل ماشین مزدور شایان گذاشتند و مزدوران حمیدرضا کریمی و باقری‌نژاد در دوطرف من نشستند. باقری کلتش را که در کیسه کرده بود به سمت من گرفت و سر مرا به‌زور پایین برد. ۳۰۰–۴۰۰متر با سرعت تمام حرکت کردند که شایان گفت: بنزین ما دارد تمام می‌شود. … در شهر رفاهیه در کنار یک پمپ بنزین نگهداشتند، یکی از مزدوران برای زدن بنزین پیاده شد، کریمی هم به ماشین خودش رفت من از اولین فرصت استفاده کردم وقتی کریمی پیاده شد با دست چپم زیر کلت مهران باقری زدم و چون شل گرفته بود با این ضربه کلت به طرف سقف ماشین پرتاب شد و با تمام قوا با پاهایم به شیشه درب ماشین زدم به‌طوری‌که درب آن باز شد و فریاد زدم «کمک! اینها تروریستند». با شنیدن صدای من ۵–۶بچه که آن‌جا بودند به طرف ماشین دویدند که شایان مقداری پول به طرف آنها انداخت و سوار ماشین شد، خسرو عبداللهی که جلو نشسته بود فوراً درب عقب را بست و من در داخل ماشین با مهران باقری درگیر شدم، نفر جلو نیز مرا می‌زد هر دو می‌خواستند جلو تحرک مرا بگیرند ولی من توانستم دوباره با پایم به درب بکوبم که قفل درب شکست و درب به پمپ بنزین خورد و صدای وحشتناکی کرد و دوباره شروع به دادزدن کردم «کمک، کمک اینها تروریستهای خمینی هستند». کسی که در پمپ بنزین کار می‌کرد و یک جوان ۲۰ساله که آن‌جا بود شاهد این ماجرا بودند؛ که به‌زبان ترکی گفتند چرا او را می‌کشید. مهران باقری داد زد که «فوری، فوری حرکت کنید». پس از این‌که ۳۰۰متر از پمپ بنزین دور شدیم به جادهٌ فرعی و به طرف یک دره پایین رفتند و در کنار رودخانه نگهداشتند و بعداز کتک مفصل به‌من دست و پا و چشمم را محکم بستند و با چسب ضدآب باندپیچی کرده و در صندوق عقب انداخته و به‌سرعت از دره بیرون آمدند. بعداز ۳۰۰–۴۰۰متر دوباره نگهداشتند و بر روی من در صندوق عقب لاستیک زاپاس و کیف و ساک قرار دادند تا هیچ فضایی برای حرکت من نباشد؛ و صندوق عقب هم عادی باشد. بعداز طی مسافت حدود ۷۰ کیلومتر پلیس خودرو را متوقف کرد و علی‌رغم مقاومت مزدوران رژیم، صندوق عقب ماشین نمرهٌ دیپلوماتیک را باز کرد و مرا بیرون آورد».<ref>مجاهدین می‌گویند تلگرافهای مسعود رجوی به رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه و اقدامات بین‌المللی آنها، باعث شده بود که دولت ترکیه یک بسیج گسترده برای پیداکردن مجتهدزاده به‌عمل بیاورد.</ref>
آنها نتوانستند مرا دوباره به صندوق عقب بیندازند و مرا در داخل ماشین مزدور شایان گذاشتند و مزدوران حمیدرضا کریمی و باقری‌نژاد در دوطرف من نشستند. باقری کلتش را که در کیسه کرده بود به سمت من گرفت و سر مرا به‌زور پایین برد. ۳۰۰–۴۰۰متر با سرعت تمام حرکت کردند که شایان گفت: بنزین ما دارد تمام می‌شود. … در شهر رفاهیه در کنار یک پمپ بنزین نگهداشتند، یکی از مزدوران برای زدن بنزین پیاده شد، کریمی هم به ماشین خودش رفت من از اولین فرصت استفاده کردم وقتی کریمی پیاده شد با دست چپم زیر کلت مهران باقری زدم و چون شل گرفته بود با این ضربه کلت به طرف سقف ماشین پرتاب شد و با تمام قوا با پاهایم به شیشه درب ماشین زدم به‌طوری‌که درب آن باز شد و فریاد زدم «کمک! اینها تروریستند». با شنیدن صدای من ۵–۶بچه که آن‌جا بودند به طرف ماشین دویدند که شایان مقداری پول به طرف آنها انداخت و سوار ماشین شد، خسرو عبداللهی که جلو نشسته بود فوراً درب عقب را بست و من در داخل ماشین با مهران باقری درگیر شدم، نفر جلو نیز مرا می‌زد هر دو می‌خواستند جلو تحرک مرا بگیرند ولی من توانستم دوباره با پایم به درب بکوبم که قفل درب شکست و درب به پمپ بنزین خورد و صدای وحشتناکی کرد و دوباره شروع به دادزدن کردم «کمک، کمک اینها تروریستهای خمینی هستند». کسی که در پمپ بنزین کار می‌کرد و یک جوان ۲۰ساله که آن‌جا بود شاهد این ماجرا بودند؛ که به‌زبان ترکی گفتند چرا او را می‌کشید. مهران باقری داد زد که «فوری، فوری حرکت کنید». پس از این‌که ۳۰۰متر از پمپ بنزین دور شدیم به جادهٌ فرعی و به طرف یک دره پایین رفتند و در کنار رودخانه نگهداشتند و بعداز کتک مفصل به‌من دست و پا و چشمم را محکم بستند و با چسب ضدآب باندپیچی کرده و در صندوق عقب انداخته و به‌سرعت از دره بیرون آمدند. بعداز ۳۰۰–۴۰۰متر دوباره نگهداشتند و بر روی من در صندوق عقب لاستیک زاپاس و کیف و ساک قرار دادند تا هیچ فضایی برای حرکت من نباشد؛ و صندوق عقب هم عادی باشد. بعداز طی مسافت حدود ۷۰ کیلومتر پلیس خودرو را متوقف کرد و علی‌رغم مقاومت مزدوران رژیم، صندوق عقب ماشین نمرهٌ دیپلوماتیک را باز کرد و مرا بیرون آورد».<ref>مجاهدین می‌گویند تلگرافهای مسعود رجوی به رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه و اقدامات بین‌المللی آنها، باعث شده بود که دولت ترکیه یک بسیج گسترده برای پیداکردن مجتهدزاده به‌عمل بیاورد.</ref>


وزارت اطلاعات طراح و مجری عملیات آدم‌ربایی
وزارت اطلاعات طراح و مجری عملیات آدم‌ربایی
خط ۱٬۰۵۳: خط ۱٬۰۵۳:
طرح ترور
طرح ترور


وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردی به‌نام «آدینچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود درآورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مرکزی سورایچی استانبول (در امین اونو) کار می‌کرد. وزارت اطلاعات با پرداخت ۸۰هزار دلار از طریق این فرد امکان شنود شماری از تلفنهای مجاهدین در ترکیه را به‌دست آورده بود.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردی به‌نام «آدینچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود درآورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مرکزی سورایچی استانبول (در امین اونو) کار می‌کرد. وزارت اطلاعات با پرداخت ۸۰هزار دلار از طریق این فرد امکان شنود شماری از تلفنهای مجاهدین در ترکیه را به‌دست آورده بود.


اطلاعات آخوندی با استفاده از مانیتور تلفنهای مجاهدین به جزئیات برخی از ترددهای مجاهدین از طریق فرودگاه استانبول پی برده بود و بر این اساس به احمد عقیقی یک فرمانده تروریست در سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه دستور آماده شدن تیمها را برای این ترور می‌دهد. عقیقی یک تروریست به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست دیگر به‌سرعت از طریق قبرس وارد ترکیه می‌کند.
اطلاعات آخوندی با استفاده از مانیتور تلفنهای مجاهدین به جزئیات برخی از ترددهای مجاهدین از طریق فرودگاه استانبول پی برده بود و بر این اساس به احمد عقیقی یک فرمانده تروریست در سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه دستور آماده شدن تیمها را برای این ترور می‌دهد. عقیقی یک تروریست به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست دیگر به‌سرعت از طریق قبرس وارد ترکیه می‌کند.
خط ۱٬۰۹۹: خط ۱٬۰۹۹:
یک عنصر مشترک در هر دو طرح تروریستی، استفاده از رضا معصومی بود، به‌همین منظور سعید چوب تراش، همان که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی به‌خوبی آشنا بود، همراه با یکی از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی این طرح، به ترکیه رفتند.
یک عنصر مشترک در هر دو طرح تروریستی، استفاده از رضا معصومی بود، به‌همین منظور سعید چوب تراش، همان که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی به‌خوبی آشنا بود، همراه با یکی از فرماندهان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی این طرح، به ترکیه رفتند.


سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسن‌زاده و شماره پاسپورت ۱۴۴۴۱۳۸، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و باشماره پاسپورت ۱۴۴۴۴۴۵، در ۲۰بهمن ۷۴، وارد ترکیه شدند. رحیم افشار و سعید چوب تراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و  سعید چوب تراش که در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از ۲۲ بهمن ۷۴ تا اول اسفند هر روز با معصومی دیدار و مراحل مختلف این عملیات را هماهنگ می‌کردند.
سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسن‌زاده و شماره پاسپورت ۱۴۴۴۱۳۸، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و باشماره پاسپورت ۱۴۴۴۴۴۵، در ۲۰بهمن ۷۴، وارد ترکیه شدند. رحیم افشار و سعید چوب تراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و  سعید چوب تراش که در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از ۲۲ بهمن ۷۴ تا اول اسفند هر روز با معصومی دیدار و مراحل مختلف این عملیات را هماهنگ می‌کردند.


تیم عملیاتی طرح تروریستی
تیم عملیاتی طرح تروریستی
خط ۱٬۱۳۹: خط ۱٬۱۳۹:
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز ۲اسفند ۷۴ به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز ۲اسفند ۷۴ به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.


ماجرای ترور از زبان رضا معصومی
ماجرای ترور از زبان رضا معصومی


از همان ابتدا نقش رضا معصومی در این عملیات روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری ومجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۷۵ رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگیر کرد.
از همان ابتدا نقش رضا معصومی در این عملیات روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری ومجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۷۵ رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگیر کرد.
خط ۱٬۱۴۵: خط ۱٬۱۴۵:
رضا معصومی در دادگاه گفت  من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوب تراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کرده‌است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جدید مریم جاودان را اطلاع دادم.
رضا معصومی در دادگاه گفت  من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوب تراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کرده‌است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جدید مریم جاودان را اطلاع دادم.


درساعت ۲ روز۱۲بهمن، با فردی به‌نام مهدی (مرتضی محسن‌زاده) از وزارت  اطلااعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم. دردیدار بعدی فرد جدیدی به‌نام رسول (رحیم افشار) نیز در ملاقات ما شرکت کرد و آنها گفتند که ازایران برای بردن مریم جاودان آمده‌اند؛ که من گفتم درمورد ربودن من نمی‌توانم کمک کنم که آنها بچه وخانواده‌ام راتهدید کردند وگفتند که مجبوری این‌کار را انجام دهی و رسول در این رابطه با من صحبت کرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شدیم  وساعت ۷ با رحیم افشار و مرتضی محسن زاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض ۱۵ دقیقه فردی به‌نام جلات (محسن کارگر آزاد) آمد وهمراه او یک کرد ایرانی بود که این‌جا محسن کارگر آزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن  از من سؤال کرد.
درساعت ۲ روز۱۲بهمن، با فردی به‌نام مهدی (مرتضی محسن‌زاده) از وزارت  اطلااعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم. دردیدار بعدی فرد جدیدی به‌نام رسول (رحیم افشار) نیز در ملاقات ما شرکت کرد و آنها گفتند که ازایران برای بردن مریم جاودان آمده‌اند؛ که من گفتم درمورد ربودن من نمی‌توانم کمک کنم که آنها بچه وخانواده‌ام راتهدید کردند وگفتند که مجبوری این‌کار را انجام دهی و رسول در این رابطه با من صحبت کرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شدیم  وساعت ۷ با رحیم افشار و مرتضی محسن زاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض ۱۵ دقیقه فردی به‌نام جلات (محسن کارگر آزاد) آمد وهمراه او یک کرد ایرانی بود که این‌جا محسن کارگر آزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن  از من سؤال کرد.


در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون  را باز کنم سپس همگی وارد شویم و با آسانسور به طبقه ۵ برویم آنها درآسانسور نیمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طریق پله فرار کنم و  آنها داخل آپارتمان بشوند بعداز این‌که به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا ۶ نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدی‌نیا)، محسن کارگر آزاد و یک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد ورسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوب تراش) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگر آزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگر آزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز وبسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی ویک نفر کوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و۴ نفری وارد آسانسور شدیم و دگمهٌ طبقهٌ ۵ را زدم نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد.  سلاحها درروزنامه پیچیده  وآماده بود…»
در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون  را باز کنم سپس همگی وارد شویم و با آسانسور به طبقه ۵ برویم آنها درآسانسور نیمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از باز شدن از طریق پله فرار کنم و  آنها داخل آپارتمان بشوند بعداز این‌که به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا ۶ نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدی‌نیا)، محسن کارگر آزاد و یک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جدا شد ورسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوب تراش) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگر آزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگر آزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز وبسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی ویک نفر کوتاه قد وارد آپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و۴ نفری وارد آسانسور شدیم و دگمهٌ طبقهٌ ۵ را زدم نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد.  سلاحها درروزنامه پیچیده  وآماده بود…»
خط ۱٬۱۵۳: خط ۱٬۱۵۳:
به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال ۶۸ در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.
به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال ۶۸ در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.


روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷فروردین ۷۵، نوشت: «عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده‌است». وی هم‌چنین از نقش ۹دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.
روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷فروردین ۷۵، نوشت: «عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده‌است». وی هم‌چنین از نقش ۹دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.


به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از ۵جلسهٌ دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.
به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از ۵جلسهٌ دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.
خط ۱٬۱۷۱: خط ۱٬۱۷۱:
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.


یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴، نوشت
یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴، نوشت


«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند… لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».
«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند… لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».
خط ۱٬۲۶۹: خط ۱٬۲۶۹:
در ماه مارس درکراچی/ پاکستان دو نفر از روحانیون ایرانی سنیمذهب بوسیله گروه کماندویی ۴ نفره جان باختند.
در ماه مارس درکراچی/ پاکستان دو نفر از روحانیون ایرانی سنیمذهب بوسیله گروه کماندویی ۴ نفره جان باختند.


دربغداد حامدرضا رحمانی نماینده سازمان مجاهدین خلق هدف گلولههای مسلسل تروریستهای تهران گردید.
دربغداد حامدرضا رحمانی نماینده سازمان مجاهدین خلق هدف گلولههای مسلسل تروریستهای تهران گردید.


چند روز بعد ۴ نفر از اعضای حزب دمکرات کردستان PDKI در اربیل واقع در شمال عراق کشته شدند.
چند روز بعد ۴ نفر از اعضای حزب دمکرات کردستان PDKI در اربیل واقع در شمال عراق کشته شدند.


ماه می۱۹۹۶ رضا مظلومان، کارمند ارشد زمان شاه، در پاریس قربانی عملیات تروریستی رژیم گردید.
ماه می۱۹۹۶ رضا مظلومان، کارمند ارشد زمان شاه، در پاریس قربانی عملیات تروریستی رژیم گردید.
خط ۱٬۲۹۰: خط ۱٬۲۹۰:


==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ====
==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ====
بر اساس منابع مجاهدین یکی از وظایف ارگانهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل‌البیت، مجمع التقریب  بین‌المذاهب‌الاسلامی، رایزنهای فرهنگی، بنیادهای مختلف و … جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از یک‌سری آموزشهای اولیه و چکهای اولیهٌ امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. در اسفند۷۳ خامنه‌ای دستور داد که با ادغام ۵ ارگان ویژهٌ تروریسم و صدور بنیادگرایی، در یک‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، بر دامنهٌ صدور بنیادگرایی و تروریسم افزوده شود.<ref>جریان عضوگیری، آموزش و به‌کارگیری تروریستهای ایرانی و  غیرایرانی در سالهای بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نیروی قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادامه یافت.</ref> این ۵سازمان که تا آن زمان به‌طور جداگانه زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، عبارتند از:
بر اساس منابع مجاهدین یکی از وظایف ارگانهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل‌البیت، مجمع التقریب  بین‌المذاهب‌الاسلامی، رایزنهای فرهنگی، بنیادهای مختلف و … جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از یک‌سری آموزشهای اولیه و چکهای اولیهٌ امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. در اسفند۷۳ خامنه‌ای دستور داد که با ادغام ۵ ارگان ویژهٌ تروریسم و صدور بنیادگرایی، در یک‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، بر دامنهٌ صدور بنیادگرایی و تروریسم افزوده شود.<ref>جریان عضوگیری، آموزش و به‌کارگیری تروریستهای ایرانی و  غیرایرانی در سالهای بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نیروی قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادامه یافت.</ref> این ۵سازمان که تا آن زمان به‌طور جداگانه زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، عبارتند از:


۱ـ «سازمان تبلیغات اسلامی» که وظیفهٌ اصلی آن جذب مخالفان در کشورهای اسلامی است. فعال کردن جریانهای بنیادگرا علیه صلح خاورمیانه، در رأس اهداف این سازمان قرار دارد.
۱ـ «سازمان تبلیغات اسلامی» که وظیفهٌ اصلی آن جذب مخالفان در کشورهای اسلامی است. فعال کردن جریانهای بنیادگرا علیه صلح خاورمیانه، در رأس اهداف این سازمان قرار دارد.
خط ۱٬۲۹۶: خط ۱٬۲۹۶:
۲ـ «مجمع جهانی اهل‌بیت» که فعالیتهایش برروی مسلمانان شیعه در کشورهای مختلف متمرکز است.
۲ـ «مجمع جهانی اهل‌بیت» که فعالیتهایش برروی مسلمانان شیعه در کشورهای مختلف متمرکز است.


این مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از میان شیعیان کشورهای مختلف انتخاب می‌کند و آنها را به‌ایران می‌برد و وارد اردوهای آموزشی می‌نماید. در این اردوها، سردمداران نیروی قدس و وزارت اطلاعات، شرکت‌کنندگان را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و مزدورانی را که برای اهداف خود مناسب تشخیص می‌دهند، استخدام می‌کنند. ریاست مجمع جهانی اهل‌البیت از بدو تأسیس تا مرداد۷۸ با محمدعلی تسخیری (آخوند) بود و از ۲۴مرداد۷۸ علی‌اکبر ولایتی به ریاست آن منصوب شد.
این مجمع عوامل مورد نظر جمهوری اسلامی را از میان شیعیان کشورهای مختلف انتخاب می‌کند و آنها را به‌ایران می‌برد و وارد اردوهای آموزشی می‌نماید. در این اردوها، سردمداران نیروی قدس و وزارت اطلاعات، شرکت‌کنندگان را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و مزدورانی را که برای اهداف خود مناسب تشخیص می‌دهند، استخدام می‌کنند. ریاست مجمع جهانی اهل‌البیت از بدو تأسیس تا مرداد۷۸ با محمدعلی تسخیری (آخوند) بود و از ۲۴مرداد۷۸ علی‌اکبر ولایتی به ریاست آن منصوب شد.


۳ـ «مجمع التقریب بین‌المذاهب الاسلامیه» که وظیفهٌ جذب عوامل غیرشیعه را برعهده دارد.
۳ـ «مجمع التقریب بین‌المذاهب الاسلامیه» که وظیفهٌ جذب عوامل غیرشیعه را برعهده دارد.
خط ۱٬۳۰۶: خط ۱٬۳۰۶:
تسخیری، رئیس دفتر روابط بین‌المللی خامنه‌ای، از سال۷۴ تا ۲مهر۸۰ ریاست این سازمان را به‌عهده داشت. از این تاریخ محمدی عراقی (آخوند) ریاست این سازمان را به‌عهده گرفت.
تسخیری، رئیس دفتر روابط بین‌المللی خامنه‌ای، از سال۷۴ تا ۲مهر۸۰ ریاست این سازمان را به‌عهده داشت. از این تاریخ محمدی عراقی (آخوند) ریاست این سازمان را به‌عهده گرفت.


محمدی عراقی از زمان خمینی تا سال۷۱ نمایندهٌ ولی‌فقیه در سپاه بود و از سال۷۱ تا مهر۸۰ ریاست سازمان تبلیغات اسلامی را به‌عهده داشت؛ و تسخیری ریاست مجمع‌التقریب اسلامی را از ۲مهر۸۰ به‌عهده گرفته‌است.
محمدی عراقی از زمان خمینی تا سال۷۱ نمایندهٌ ولی‌فقیه در سپاه بود و از سال۷۱ تا مهر۸۰ ریاست سازمان تبلیغات اسلامی را به‌عهده داشت؛ و تسخیری ریاست مجمع‌التقریب اسلامی را از ۲مهر۸۰ به‌عهده گرفته‌است.


سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر رایزنهای فرهنگی، از طریق خانه‌های فرهنگ و شرکتها و کتابخانه‌هایی که در کشورهای خارجی به‌وجود آورده‌است، عناصر مستعد را برای شبکه‌های تروریستی و تبلیغاتی رژیم، عضوگیری می‌کند. مسافرت مأموران این سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌های فرهنگی، با پاسپورت و ویزاهایی که توسط وزارت خارجه دراختیار آنها گذاشته می‌شود، انجام می‌شود.  این سازمان در ایجاد شرکتهای پوششی برای عملیات تروریستی با وزارت اطلاعات و نیروی قدس همکاری نزدیک دارد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر رایزنهای فرهنگی، از طریق خانه‌های فرهنگ و شرکتها و کتابخانه‌هایی که در کشورهای خارجی به‌وجود آورده‌است، عناصر مستعد را برای شبکه‌های تروریستی و تبلیغاتی رژیم، عضوگیری می‌کند. مسافرت مأموران این سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌های فرهنگی، با پاسپورت و ویزاهایی که توسط وزارت خارجه دراختیار آنها گذاشته می‌شود، انجام می‌شود.  این سازمان در ایجاد شرکتهای پوششی برای عملیات تروریستی با وزارت اطلاعات و نیروی قدس همکاری نزدیک دارد.
خط ۱٬۳۶۲: خط ۱٬۳۶۲:
در آخرین بخش حکم دادگاه برلین (بخش M= صفحه ۳۲۴ به بعد در متن آلمانی حکم و صفحه ۱۹۶ به بعد در ترجمه ایتالیایی) تحت عنوان «سوابق تاریخی امر وثبوت آمریت سردمداران رژیم در این ترور» به تفصیل به نقش رهبر جمهوری اسلامی خامنه ای و «کمیته» ویژه تحت نظر او که متشکل از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است پرداخته و نقش آنها را در تصمیمگیری، سازماندهی واجرای جنایت مورد تأکید قرار داده‌است.
در آخرین بخش حکم دادگاه برلین (بخش M= صفحه ۳۲۴ به بعد در متن آلمانی حکم و صفحه ۱۹۶ به بعد در ترجمه ایتالیایی) تحت عنوان «سوابق تاریخی امر وثبوت آمریت سردمداران رژیم در این ترور» به تفصیل به نقش رهبر جمهوری اسلامی خامنه ای و «کمیته» ویژه تحت نظر او که متشکل از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است پرداخته و نقش آنها را در تصمیمگیری، سازماندهی واجرای جنایت مورد تأکید قرار داده‌است.


(بطور مشخص توجه کنید به صفحات زیر در ترجمه ایتالیایی حکم= ۱۹۶, ۱۹۷, ۱۹۹,  ۲۰۳ تا ۲۰۹, ۲۱۵, ۲۱۹, پاراگراف دوم ۲۲۰, پاراگرافهای ۲–۴ صفحه ۲۲۱, دو پاراگراف آخر ۲۲۶ وصفحات ۲۲۷ و۲۲۸, ۲۳۱–۲۳۳)
(بطور مشخص توجه کنید به صفحات زیر در ترجمه ایتالیایی حکم= ۱۹۶, ۱۹۷, ۱۹۹,  ۲۰۳ تا ۲۰۹, ۲۱۵, ۲۱۹, پاراگراف دوم ۲۲۰, پاراگرافهای ۲–۴ صفحه ۲۲۱, دو پاراگراف آخر ۲۲۶ وصفحات ۲۲۷ و۲۲۸, ۲۳۱–۲۳۳)


'''دستور قتل مکتوب'''
'''دستور قتل مکتوب'''
خط ۱٬۳۹۴: خط ۱٬۳۹۴:
'''۲.  حکم جلب دستگاه قضایی سوییس'''
'''۲.  حکم جلب دستگاه قضایی سوییس'''


قاضی ژاک آنتنن در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۶ پس از تحقیقات گسترده پلیس که از زمان ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ صورت گرفت، حکم جلب بین المللی علی فلاحیان را بعنوان کسی که در این قتل دست داشته صادر نمود. (متن این حکم همراه با ترجمه آن موجود است)
قاضی ژاک آنتنن در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۶ پس از تحقیقات گسترده پلیس که از زمان ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ صورت گرفت، حکم جلب بین المللی علی فلاحیان را بعنوان کسی که در این قتل دست داشته صادر نمود. (متن این حکم همراه با ترجمه آن موجود است)


'''ب. دستور  جلب ۸ تن از سران''' جمهوری اسلامی '''توسط قاضی آرژانتینی'''
'''ب. دستور  جلب ۸ تن از سران''' جمهوری اسلامی '''توسط قاضی آرژانتینی'''

منوی ناوبری