کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:


== جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی ==
== جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی ==
در مسیر تکامل اجتماعی جامعه‌‌ی بشری به جایی خواهد رسید که در آن اثری ازطبقات نباشد، استثمار در آن جامعه وجود ندارد، در این جامعه طبقات وجود ندارد به این دلیل بی‌طبقه نامیده می‌شود، توحیدی است چون تکامل اجتماعی هم مانند تکامل زیست شناسی، جهت دار و در مسیر مشخصی است، خود بخودی نیست یک هدایت و نیرویی آن را پیش می‌برد، در نهایت هم تمام تضاد‌ها در این جامعه به وحدت خواهد رسید.
در مسیر تکامل اجتماعی جامعه‌‌ی بشری به جایی خواهد رسید که در آن اثری ازطبقات نباشد، استثمار در آن جامعه وجود ندارد، یعنی روند تکامل اجتماعی به این سمت است، بی سمت و سو نیست بلکه جهت دار است، در این جامعه طبقات وجود ندارد به این دلیل بی‌طبقه نامیده می‌شود، توحیدی است چون تکامل اجتماعی هم مانند تکامل زیست شناسی، جهت دار و در مسیر مشخصی است، خود بخودی نیست یک هدایت و نیرویی آن را پیش می‌برد، در نهایت هم تمام تضاد‌ها در این جامعه به وحدت خواهد رسید.


الان سؤال اینجاست که وقتی توحید از نبرد بین طبقات محروم و استثمار شده با دیکتاتور‌ها و صاحبان قدرت و استثمار کنندگان در جامعه عبور می‌کند، وقتی که مذهب مذهب طبقات محروم است چگونه می‌شود که دیکتاتورها و استثمار کنندگان خودشان را با این دین تطبیق دهند، ودو رویانه منافقانه و سالوس وار از آن دم بزنند؟
الان سؤال اینجاست که وقتی توحید از نبرد بین طبقات محروم و استثمار شده با دیکتاتور‌ها و صاحبان قدرت و استثمار کنندگان در جامعه عبور می‌کند، وقتی که مذهب مذهب طبقات محروم است چگونه می‌شود که دیکتاتورها و استثمار کنندگان خودشان را با این دین تطبیق دهند، ودو رویانه منافقانه و سالوس وار از آن دم بزنند؟
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
معیارهایی كه برحسب آنها، در نهایت خوشبختی و مسرت انقلابی، سرانجام آرمان انبیا به تحقق خواهد پیوست؛ همان جامعه‌یی كه شش ویژگی بالا را دارد. جامعه یی كه حتی ما فكرش را نمی‌توانیم بكنیم. برای اینكه ما در شب تیره و تار استثمار به سر میبریم، در ماقبل تاریخ انسان، به سر می‌بریم. همچنان كه در ادوار ماقبل تكامل، فاز یا مرحله بعدی را نمیتوانستیم تصور كنیم، در تصورمان هم نمی گنجید؛ چه بسا برای امروز ما هم، جامعه غیركالایی، قابل بحث و قابل تصور نباشد. برای اینكه ما امروز در جامعه یی به سر میبریم كه همه چیزش روی یك حسابها و انگیزه‌های سودپرستانه و منفعت طلبانه است؛ در خیلی از موارد، حتی سلام كردن، حتی لبخندزدن! مگر اینكه بتوانیم خودمان را با استقلال و اختیاری كه فرد انسانی دارد، از چنین جامعه‌یی بیرون بكشیم، از آن خارج شویم، برآن بشوریم و در مسیری قرار گیریم كه بتوانیم سیمای توحید را در خودمان زنده كنیم.
معیارهایی كه برحسب آنها، در نهایت خوشبختی و مسرت انقلابی، سرانجام آرمان انبیا به تحقق خواهد پیوست؛ همان جامعه‌یی كه شش ویژگی بالا را دارد. جامعه یی كه حتی ما فكرش را نمی‌توانیم بكنیم. برای اینكه ما در شب تیره و تار استثمار به سر میبریم، در ماقبل تاریخ انسان، به سر می‌بریم. همچنان كه در ادوار ماقبل تكامل، فاز یا مرحله بعدی را نمیتوانستیم تصور كنیم، در تصورمان هم نمی گنجید؛ چه بسا برای امروز ما هم، جامعه غیركالایی، قابل بحث و قابل تصور نباشد. برای اینكه ما امروز در جامعه یی به سر میبریم كه همه چیزش روی یك حسابها و انگیزه‌های سودپرستانه و منفعت طلبانه است؛ در خیلی از موارد، حتی سلام كردن، حتی لبخندزدن! مگر اینكه بتوانیم خودمان را با استقلال و اختیاری كه فرد انسانی دارد، از چنین جامعه‌یی بیرون بكشیم، از آن خارج شویم، برآن بشوریم و در مسیری قرار گیریم كه بتوانیم سیمای توحید را در خودمان زنده كنیم.


✅«بگذارید معیارها را مرور كنیم. ملاكهایی را كه بایستی در مسیر یگانگی اجتماعی، سرانجام به آن برسیم، مرور كنیم. مرور اینها به ما امكان خواهد داد كه خیلی از دعاوی و داعیه ها را از آغاز ارزیابی كرده و برایش ملاك داشته باشیم. منظورم بیان چند تا از اصلیترین خصوصیات آن جامعه آرمانی است كه از صدر اسلام وعده داده شده است، همان كه با «امام قائم» نامخورده است؛ مهمترین ویژگیهای آن چیست؟ ویژگیهایی كه امروز برای ما الزامآور میكند كه وقتی صحبت از جامعه توحیدی میكنیم، تأكید و تصریح كنیم كه بی طبقات است.  
== عقاید اقوام مختلف در مورد مصلح آخر الزمان ==
تقریباً تمامی ادیان و مذاهب و تمامی اقوام به یک منجی نهایی اعتقاد دارند. یعنی بزرگترین و زیباترین آرزوی بشر رسیدن به چنین جامعه‌ای است.


اول، حداكثر رشد تكنولوژیك. پس جامعه عقب افتاده نیست. روایات و احادیث بسیاری هست كه وصف می كنند كه این جامعه، بایستی جامعه یی باشد كه در آن هیچ نقطه از زمین ناخرم و غیرآبادان باقی نمانده باشد.  
در آیین بودایی، بودای پنجم منجی نهایی است،  در دین زرتشت سه منجی به نام‏ های هوشیذر، هوشیذر ما و سوشیانس (نجات دهنده مرگ) از نسل زرتشت مطرح است. آنان جهان را پر ازعدل خواهند کرد. که پس از ظهور، فقر و تنگدستی را ریشه کن می­ کند و مردم جهان را هم فکر، هم گفتار و هم کردار می‏ گرداند. 


یا در نهج البلاغه، خطبه138، حضرت علی از حاكمی ناشناخته صحبت میكند كه حاكمیت او با شیوه هایی غیر از حكام و سلاطین و پادشاهان معمول تأمین شده؛(یعنی مظهر قهر یك طبقه، روی طبقه دیگر نیست):
در بین یهودیان، این مصلح آخرالزمان با خروج شخصی در آخر زمان است که کوکب افروز می ‏باشد و روی زمین را به نور رب کریم روشن می‏ گرداند. یهودیان در انتظار او هستند. به باور یهودیان اسم این فرد «ماشیح» است.


“وَ تخرج لَه الأَرض أَفَالیذَ كَبدهَا”
مسیحیان نیز در انتظار یک منجی نهایی هستند، آنها باور دارند که آن منجی آخرالزمان حضرت عیسی مسیح است که از آسمان نزول کرده و جهان را پر از عدل خواهد کرد. 


و زمین همه پاره های جگرش را و همه ثروتها و داراییهایش را برای او بیرون میآورد و تقدیم میكند.
=== عقاید اقوام مختلف ===
نه تنها ادیان بلکه اقوام مختلف هم به منجی آخر الزمان باور دارند.
* در آیین برهمایی، برهمنان بر این عقیده اند که در آخر الزمان "ویشنو" ظهور می نماید، در حالی که بر اسب سفیدی سوار است و شمشیر آتشبار در دست دارد. ویشنو مخالفین برهمنان را می کشد و دنیا را سعادتمند می نماید


پس ركن تكنولوژیك و فنی آن جامعه، كه امكان رفع نیازهای همه جوامع بشر را میدهد، بسیار پیشرفته است. باز به قول علی(ع):
* ساکنین جزایر انگلستان از چندین قرن قبل، به انتظار "آرتور" می باشند که می گویند: در جزیره آوالون سکونت دارد. گویند: روزی ظاهر شود و نژاد «ساکسون» را در دنیا غالب گرداند و سعادت را نصیب و روزی آنان سازد.


“وَ تلقی إلَیه سلماً مَقَالیدَهَا”
* نژاد اسلاو بر این عقیده بودند كه از مشرق زمین، یك نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متحد سازد و آنها را بر دنیا مسلط گرداند.
* نژاد ژرمن بر این باورند که یک نفر از آنها قیام می‌کند و ژرمن را بر دنیا حاکم می‌کند.
* ایرانیان بر این اعتقاد بودند که «گرزاسپه» پهلوان تاریخی ایران زنده است و در کابل خوابیده و روزی بیدار می‌شود و قیام می‌کند. دسته دیگری از ایرانیان اعتقادشان این بود که "کیخسرو" پس از  استوار ساختن شالوده فرمانروایی، سلطنت را به فرزند خود واگذار کرده، به کوهستان می‌رود و در آنجا آرام گرفته تا روزی دوباره برگردد و اهریمنان را  از گیتی بردارد.


زمین كلیه كلیدها و رموز خودش را به او تسلیم میكند.  
7. ایرانیان باستان:
 
@Strategy_gh
 
استراتژی قیام, [20.06.17 23:45]
 
[Forwarded from استراتژی قیام]
 
✅قوانین سلطه بر طبیعت و توانایی تولید، آنقدر زیاد میشود كه كفاف نیاز همگان را میدهد و این جامعه، جامعه نعمت و فراوانی است، پس تا اینجا، تأكید روی عنصر عینی و تكنولوژیك پیشرفت است.
 
دوم، هرگونه ظلم و ستم و بهره كشی در آنجا ریشه كن شده، پس طبعاً اثری از طبقات نیست.
 
سوم، تفكر پولی - به قول امروز ما، اقتصاد كالایی- نیست و ریشه كن شده است. به اصطلاح معمول، مردم با صلوات جنس میخرند. پس دیگر رابطه كالایی و اقتصاد پولی نیست. تا پول هست، استثمار هست. پس در آنجا بشریت به آنچنان بلوغی رسیده، كه دیگر انگیزهاش برای تولید، محركات مادی نیست، بایستی به معیارهای متعالی تری رسیده باشد. البته برای ما سخت نامأنوس است، چون ما در اقتصاد پولی و در جامعه كالایی غوطه میخوریم.
 
چهارم، هیچ زمینه و محلی برای جنگ، كشتار، خونریزی، برادركشی و تجاوز باقی نیست؛ و در سراسر عالم صلح و صفا برقرار است. مگر میشود تا وقتی ستمی هست، ظالمی هست و مظلومی، جنگ نباشد؟ صلح پایدار، یعنی این.
 
پنجم، فروریختن مرزهای قومی، ملی، نژادی و طبقاتی. یكبار صحبت كردیم كه «اینشتین» چقدر ساده میخواست حكومت جهانی واحد را برقرار كند؛ و گفتیم كه منهای ریختن این مرزها، به چنین چیزهایی نخواهیم رسید. این همان زمانی است كه به آن هدفها دست خواهیم یافت.
 
@Strategy_gh
 
استراتژی قیام, [20.06.17 23:45]
 
[Forwarded from استراتژی قیام]
 
✅ششم، با این تغییرات در بنیادهای جامعه، خیلی طبیعی است كه همه مفاسد از قبیل فحشا، سرقت، خیانت، دزدی و… باید ریشه كن شده باشند؛ و بنابراین در روانشناسی بشری، اثری از عقدهها و كینه جوییها نیست؛ همچنین از حسادتها، سودپرستی ها و منفعت طلبیها!
 
اینها سیمای «قسط» هستند. «توحید اجتماعی» در یك كلام، در فرهنگ انبیا، در «قسط» خلاصه میشود؛ جایی كه به تمام نیازهای راستین و نه كاذب انسان، پاسخ داده میشود. بله، قسط! 


<nowiki>http://www.irna.ir/fa/News/268865/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD_%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%88%D8%AF_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85_%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86</nowiki>  
<nowiki>http://www.irna.ir/fa/News/268865/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD_%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%88%D8%AF_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85_%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86</nowiki>  
'''عقاید اقوام مختلف'''
1. برهمنان:
قضیه مهدویت حتی منحصر به مسلمانان نیست، همه اقوام و همه ادیان این اعتقاد را دارند. وقتی به تاریخ ملل و اقوام عالَم می نگریم، می بینیم از زمانهای پیش این مسأله، آنان را به خود متوجه و مشغول ساخته و به انتظار مصلحی که بتواند جهان را نیکو اداره کند، دقیقه شماری می کنند.
برهمنان بر این عقیده اند که در آخر الزمان "ویشنو" ظهور می نماید، در حالی که بر اسب سفیدی سوار است و شمشیر آتشبار در دست دارد. ویشنو مخالفین برهمنان را می کشد و دنیا را سعادتمند می نماید.
2. انگلیسی ها:
ساکنین جزایر انگلستان از چندین قرن قبل، به انتظار "آرتور" می باشند که می گویند: در جزیره آوالون سکونت دارد. گویند: روزی ظاهر شود و نژاد "ساکسون" را در دنیا غالب گرداند و سعادت را نصیب و روزی آنان سازد.
3. نژاد اسلاو:
نژاد اسلاو بر این عقیده بودند كه از مشرق زمین، یك نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنیا مسلّط گرداند.
4. نژاد ژرمن:
 نژاد ژرمن معتقد بودند: یك نفر فاتح از طوایف آنان قیام مى كند و «ژرمن» را بر دنیا حاكم مى گرداند.
5. مسیحیان:
یكى از اعتقادات غربیان مسیحى، باور به بازگشت عیسى مسیح -به عنوان نجات دهنده مسیحیان و تحقق بخش ملكوت و سلطنت الهى- است. با این حال در میان اقوام مختلف غربى نیز سخن از یك منجى بزرگ مطرح بوده و پاره اى از افراد از چنین انتظارى بهره بردارى كرده اند.
6. یهودیان:
یهودیان بر این عقیده بوده و هستند که در آخرالزمان "ماشیح" پیدا شود و پادشاه پادشاهان گردد.
7. ایرانیان باستان:
ایرانیان بر این اعتقاد راسخ بودند که "گرزاسپه" پهلوان تاریخی ایران زنده است و در کابل خوابیده و صدهزار فرشته او را نگهبان هستند و روزی بیدار شود و قیام کند. دسته دیگری از ایرانیان اعتقادشان این بود که "کیخسرو" پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایی، سلطنت را به فرزند خود واگذار کرده، رو به کوهستان نموده، در آنجا آرمیده روزی ظاهر گردد و اهریمنان را از گیتی براند.
آری در هر دوره و زمانی مردم جهان منتظر یک نجات دهنده بوده اند ولی باید گفت که آنها در تعیین مصداق، که آن منجی و مصلح کیست در اشتباه اند.


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری