۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←تکامل) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
عمر هستی را ۱۴ میلیارد سال تخمین میزنند، از لحظهی انفجار اولیه تا امروز تغییراتی در هستی رخ داده است که نمیتوان آنها را ضریب عدد بیان کرد، مسیر آن لحظه از هیچ تا به امروز یک مسیر تکاملی بوده است، اما تکامل یعنی چه؟ | عمر هستی را ۱۴ میلیارد سال تخمین میزنند، از لحظهی انفجار اولیه تا امروز تغییراتی در هستی رخ داده است که نمیتوان آنها را ضریب عدد بیان کرد، مسیر آن لحظه از هیچ تا به امروز یک مسیر تکاملی بوده است، اما تکامل یعنی چه؟ | ||
متخصصان کلمهی تکامل را در دنیای زنده اینطور تعریف کرده اند:<blockquote>«یک روند توسعه، که در آن یک عضو یا ارگانیزم به واسطه تفصیل اجزایش بیش از پیش پیچیدهتر میشود».<ref> | متخصصان کلمهی تکامل را در دنیای زنده اینطور تعریف کرده اند:<blockquote>«یک روند توسعه، که در آن یک عضو یا ارگانیزم به واسطه تفصیل اجزایش بیش از پیش پیچیدهتر میشود».<ref>تبیین جهان، قواعد و مفهوم تکامل- سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف زمستان ۱۳۵۸</ref></blockquote>یا:<blockquote>«یک تغییر مداوم و پیش رونده به وسیلهی نیروهای ذاتی درونی، برحسب قوانین». <ref>ترجمه از فرهنگ فلسفی: A dictionary of philosophy</ref></blockquote>برای درک بهتر تکامل، در نظر گرفتن کارکردهای اشیاء و پدیدهها است، هر پدیدهای که کارکردهایش دقیقتر، سریعتر، سهلتر و ظریفتر باشد، متکاملتر است، به عنوان نمونه هواپیمای جت از یک بالن متکاملتر است. در سیستمهای زنده هم، ارگان و عضوی که کارآمدتر و مؤثرتر باشد، متکاملتر است، در دنیای بیولوژیک حیوانی و یا جانداری متکاملتر است که در نبرد تنازغ بقا پیروز میشود. این همان مضمون انتخاب طبیعی است، که آن همه برای زیست شناسان اهمیت دارد. <ref>تبیین جهان، قواعد و مفهوم تکامل- سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف زمستان ۱۳۵۸</ref> | ||
میگویند:هرچه درجه انطباق موجود زنده با شرایط محیط زیادتر باشد، متکاملتر است، مفهوم روشنتر «انطباق» این است که به چه میزان از اسارت و بندگی محیط آزاد شده باشد. | میگویند:هرچه درجه انطباق موجود زنده با شرایط محیط زیادتر باشد، متکاملتر است، مفهوم روشنتر «انطباق» این است که به چه میزان از اسارت و بندگی محیط آزاد شده باشد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=== قواعد تکامل === | === قواعد تکامل === | ||
* پیچیدگی یا گذار مداوم از کهنه به نو | * '''قاعدهی اول تکامل:''' پیچیدگی یا گذار مداوم از کهنه به نو | ||
در مسیر تکامل اشکال ساده مستمر به اشکال پیچیده، پیچیدهتر و باز هم پیچیدهتر تبدیل میشوند.<blockquote>«واقعیت اساسی در بارهی آن فرآیند و جریان خلاقی که در ظلمت ابر نخستین ریشه زد، آن است که پیوسته، تازگی و نوی از آن میزاید؛ چیزهایی پدیدار میشود که با آن چه در پیش میبود، از بن متفاوت است. از اثر آن، نه تنها طرحها و نقشهها بهوجود میآید بلکه «بغرنجی» و «تودرتویی» نقشها نیز تحقق میپذیرد. یا به دیگر سخن، ماده هردم خود را در قالبی پیچیدهتر جلوهگر میسازد؛ آن ابر نخستین تطور یافته است و جهان، دیگر به صورتی که داشت باز نخواهد گشت». <ref>کتاب از کهکشان تا انسان- جان ففر صفحهی ۱۳</ref></blockquote> | در مسیر تکامل اشکال ساده مستمر به اشکال پیچیده، پیچیدهتر و باز هم پیچیدهتر تبدیل میشوند.<blockquote>«واقعیت اساسی در بارهی آن فرآیند و جریان خلاقی که در ظلمت ابر نخستین ریشه زد، آن است که پیوسته، تازگی و نوی از آن میزاید؛ چیزهایی پدیدار میشود که با آن چه در پیش میبود، از بن متفاوت است. از اثر آن، نه تنها طرحها و نقشهها بهوجود میآید بلکه «بغرنجی» و «تودرتویی» نقشها نیز تحقق میپذیرد. یا به دیگر سخن، ماده هردم خود را در قالبی پیچیدهتر جلوهگر میسازد؛ آن ابر نخستین تطور یافته است و جهان، دیگر به صورتی که داشت باز نخواهد گشت». <ref>کتاب از کهکشان تا انسان- جان ففر صفحهی ۱۳</ref></blockquote> | ||
* شتاب یا سرعت روز افزون جریان تکامل | * '''قاعدهی دوم تکامل:''' شتاب یا سرعت روز افزون جریان تکامل | ||
همزمان با گذار از مراحل مختلف و پیچیدهتر شدن تدریجی اشکالات سرعت تحولات هم به نحو بارزی افزایش پیدا میکند. | همزمان با گذار از مراحل مختلف و پیچیدهتر شدن تدریجی اشکالات سرعت تحولات هم به نحو بارزی افزایش پیدا میکند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
* آغاز دوران سرمایه داری ۳۰۰ سال پیش | * آغاز دوران سرمایه داری ۳۰۰ سال پیش | ||
به این ترتیب مشاهده میشود که تکامل به تعبیر پروفسور اُپارین مانند موشکی که هر لحظه به سرعت آن افزوده میشود، در حال پیشروی است. | به این ترتیب مشاهده میشود که تکامل به تعبیر پروفسور اُپارین مانند موشکی که هر لحظه به سرعت آن افزوده میشود، در حال پیشروی است. | ||
* | * '''قاعدهی سوم تکامل: «جهتداری» یا «برگشت ناپذیری»''' | ||
جهتداری به این معنی است که در تکامل یک مسیر اصلی وجود دارد، مسیر اصلی، مسیری است که بستر اصلی رشد و کمال است، مسیرهای فرعی نافرجام و سرانجام به بنبست میرسند. | جهتداری به این معنی است که در تکامل یک مسیر اصلی وجود دارد، مسیر اصلی، مسیری است که بستر اصلی رشد و کمال است، مسیرهای فرعی نافرجام و سرانجام به بنبست میرسند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
پروفسور اُپارین در جای دیگر تأکید میکند که محصولاتی که یکی بعد از دیگری برای ایجاد حیات میآمدند،همه «در یک جهت جداً معین تغییر میکنند» یعنی جهت یافته. | پروفسور اُپارین در جای دیگر تأکید میکند که محصولاتی که یکی بعد از دیگری برای ایجاد حیات میآمدند،همه «در یک جهت جداً معین تغییر میکنند» یعنی جهت یافته. | ||
* '''قاعدهی اساسی تکامل - قاعدهی تطبیق یا وحدت''' | |||
قاعدهی تطبیق یا وحدت | |||
در جریان تکامل با افزایش مناسبات و ارتباطات بین پدیدهی نوتر با محیط، روز به روز سیستمهای کارآتر، منطبقترو فعالتر، با روابطی هر چه مستحکمتر با محیط، عرضه میشوند، که سلطهی بیشتری بر محیط دارند. | در جریان تکامل با افزایش مناسبات و ارتباطات بین پدیدهی نوتر با محیط، روز به روز سیستمهای کارآتر، منطبقترو فعالتر، با روابطی هر چه مستحکمتر با محیط، عرضه میشوند، که سلطهی بیشتری بر محیط دارند. | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۶: | ||
آری در هر دوره و زمانی مردم جهان منتظر یک نجات دهنده بوده اند ولی باید گفت که آنها در تعیین مصداق، که آن منجی و مصلح کیست در اشتباه اند. | آری در هر دوره و زمانی مردم جهان منتظر یک نجات دهنده بوده اند ولی باید گفت که آنها در تعیین مصداق، که آن منجی و مصلح کیست در اشتباه اند. | ||
<references /> |
ویرایش