۹۷۳
ویرایش
خط ۲۸۸: | خط ۲۸۸: | ||
== عملیاتهای پی در پی و خسارات جبران ناپذیر == | == عملیاتهای پی در پی و خسارات جبران ناپذیر == | ||
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو میشد و هزاران نفر کشته و مجروح میشدند. | |||
محسن رضایی در همان سالها صراحتاً گفت که به سرباز یکبار مصرف نیاز دارد!<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | |||
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانشآموز، در جبههها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref> | |||
گزارش سرتیپ دوم اسکندر بیرالوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد که در روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵، منتشر شده، سند تکان دهندهای است و از قضا اینگونه اسناد،جنگافروزان و کسانی را زیر سئوال میبرد که بر مدام بر طبل جنگ میکوبیدند. | |||
... | |||
خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمیدانستیم کار آن بچهها چیست... | |||
در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهرههای همه شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه میکردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت: | |||
فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جانهای ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید. | |||
یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین شان در صدای انفجارها گم شده بود. | |||
و عملیات پشت عملیات! آن هم به قیمت هزاران هزار کشته، اسیر، مجروح و معلول. | |||
۸مهر ۱۳۶۰ - عملیات موسوم به ثامنالائمه. | |||
۸آذر ۱۳۶۰ - عملیات طریق القدس. | |||
۱فروردین ۱۳۶۱ – عملیات فتح المبین. | |||
۲۲تیر ۱۳۶۱- عملیات رمضان. | |||
بهار۶۱ - سلسله عملیات محرم، و والفجر مقدماتی. | |||
صحنههای فجیع جنگ ایران و عراق و کشتار نجومی نیروهای اعزامی به جبهه، دنیا را تکان داد. بههمین دلیل، سیلی از شخصیتها و نهادهای بینالمللی برای میانجیگری، به سوی ایران سرازیر شدند. ولی خمینی که راه سرکوب مردم و خواستههایشان را تازه پیدا کرده بود، بهرغم بیسوادی و بیتجربگی مطلق در امور نظامی، اصلاً کوتاه نمیآمد. | |||
۷مهر ۱۳۷۹ رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه حکومتی جمهوری گفت: «امام بهعنوان فرمانده کل قوا با مسائل نظامی آشنا نبود… وقتی عملیاتی مانند والفجر شکست میخورد و ناموفق میشد، اسم آن را والفجر مقدماتی! گذاشتند که در عملیات بعد جبران کنند! نظر امام بر ادامه جنگ، قاطع بود. حتی اجازه نمیدادند که این بحثها خدمت ایشان مطرح شود». | |||
محسن رضایی: «حکم که صادر شد آقای هاشمی خدمت امام میرود و میگوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا اینکه بجنگیم. امام میگوید بجنگید! هاشمی میگوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواستههای فرماندهان را عمل کنیم. امام میگوید عمل کنید! آنچه فرماندهان میخواهند را بروید تأمین کنید. هاشمی میگوید پول نداریم. امام میگوید بروید از مردم مالیات بگیرید. هاشمی میگوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمیآیند. امام میگوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم میگویم که همه به جبهه بروند. هاشمی میگوید ما ارز و دلار نداریم. امام میگوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!» | |||
اعتراف پاسدار سعید قاسمی، گفتههای پاسدار رضایی را تکمیل میکند | |||
پاسدار سعید قاسمی: «در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!» | |||
كليپ دفاع مقدس-870703 / تايمكد 0809 تا تايمكد 0844 : درمراحل طراحي عملياتي كه چندي بعد با نام والفجر 8 انجام ميشود 2 تن از فرماندهان اصلي نبرد با دشمن يعني حسين خرازي فرمانده لشگر 14 امام حسين و احمد كاظمي فرماندهي لشگر 8 نجف اشرف در باره درستي تدابير اتخاذ شده عمليات ابهام دارند و حاضر نيستند نيروهايشان را درحمله شركت دهند فرمانده سپاه به ناچار اين دو لشگر بسيار قوي و خط شكن را از جمع يگانهاي عمل كننده خارج ميكند و جلسات بحث بررسي عمليات بدون حضور مستقيم خرازي و كاظمي دنبال ميشود. | |||
== قطعنامههای شورای امنیت == | == قطعنامههای شورای امنیت == |
ویرایش