کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۳۹: خط ۴۳۹:


==== کتاب ژان کلود موریس دربارهٔ حمله ۱۷ ژوئن ====
==== کتاب ژان کلود موریس دربارهٔ حمله ۱۷ ژوئن ====
با انتشار کتاب «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» به قلم «ژان کلود موریس» سردبیر وقت هفته‌نامه فرانسوی «ژورنال دودیمانش»، پشت پرده زد و بند جمهوری اسلامی ایران و دولت وقت فرانسه به ریاست ژاک شیراک، برای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، علیه دفتر شورای ملی مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی برملا شد. ژان کلود موریس که شخصاً شاهد گفتگوی «دومینیک دو ویلپن»، وزیرخارجه دولت شیراک و کمال خرازی وزیرخارجه حکومت ایران بوده‌است، سخنان رد و بدل شده بین طرفین در تهران را، برای انجام عملیات تهاجم علیه مقاومت ایران در اورسوراواز، در کتاب خود بازگو می‌کند. عنوان این کتاب که توسط انتشارات «پلون» منتشر شده‌است، عبارت کوتاهی از ژاک شیراک است که خطاب به نویسنده کتاب می‌گوید: «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» ۳۰ صفحه از این کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای، به سیاست دولت شیراک در قبال رژیم آخوندها و زد و بند و تبادل اطلاعات و هماهنگی با وزارت اطلاعات و سفارت رژیم در فرانسه، برای اجرای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ اختصاص دارد. ژورنال دو دیمانش در شماره هفته اول ماه مارس خود (یکشنه ۸مارس ۲۰۰۴ برابر با ۱۸اسفند ۱۳۸۲) با انتشار این کتاب سبب بازتاب وسیعی درمحافل مطبوعاتی و سیاسی و قضایی فرانسه شد. ژورنال دو دویمانش می‌افزاید: «مدیر تحریریه وقت ژورنال دو دیمانش در کتاب خود، پشت پرده موج دستگیری اورسورواز در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ را بر ملأ می‌سازد، (که عبارت‌اند از): جلسات تبادل از سال ۲۰۰۰ بین د.اس. ت و اطلاعات ایران، سفر وزیر خارجه دمینیک دو ویلپن به تهران در مارس ۲۰۰۳، دیدار بین وزیر کشور و سفیر ایران در مه ۲۰۰۳». http://iranazadfarda.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%8C-%D8%AA%DA%A9%D8%B0%DB%8C%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D9%85/
با انتشار کتاب «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» به قلم «ژان کلود موریس» سردبیر وقت هفته‌نامه فرانسوی «ژورنال دودیمانش»، پشت پرده زد و بند جمهوری اسلامی ایران و دولت وقت فرانسه به ریاست ژاک شیراک، برای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، علیه دفتر شورای ملی مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی برملا شد. ژان کلود موریس که شخصاً شاهد گفتگوی «دومینیک دو ویلپن»، وزیرخارجه دولت شیراک و کمال خرازی وزیرخارجه حکومت ایران بوده‌است، سخنان رد و بدل شده بین طرفین در تهران را، برای انجام عملیات تهاجم علیه مقاومت ایران در اورسوراواز، در کتاب خود بازگو می‌کند. عنوان این کتاب که توسط انتشارات «پلون» منتشر شده‌است، عبارت کوتاهی از ژاک شیراک است که خطاب به نویسنده کتاب می‌گوید: «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» ۳۰ صفحه از این کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای، به سیاست دولت شیراک در قبال رژیم آخوندها و زد و بند و تبادل اطلاعات و هماهنگی با وزارت اطلاعات و سفارت رژیم در فرانسه، برای اجرای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ اختصاص دارد. ژورنال دو دیمانش در شماره هفته اول ماه مارس خود (یکشنه ۸مارس ۲۰۰۴ برابر با ۱۸اسفند ۱۳۸۲) با انتشار این کتاب سبب بازتاب وسیعی درمحافل مطبوعاتی و سیاسی و قضایی فرانسه شد. <ref name=":12">ایران آزاد فردا- معرفی کتاب: اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم کردم- به قلم «ژان کلود موریس»</ref>


ژان کلود موریس سردبیر وقت ژورنال دودیمانش که شخصاً شاهد گفتگوی دومینیک دو ویلپن و کمال خرازی وزیرخارجه حکومت ایران در تهران بوده، زیر عنوان «شکار مجاهدین»، جزئیات گفتگوها در جلسه دربسته را برملا کرده و می‌نویسد: «دو هیئت دور یک میز دراز چوبی که بر روی آن دو پرچم ایران و فرانسه قرار دارد در مقابل یک دیگر نشسته‌اند. هجده نفر در سکوت به هم نگاه می‌کنند. فقط سه نفر حرف می‌زنند. کمال خرازی، وزیر خارجه، دمینیک دو ویلپن و مترجم…
ژورنال دو دویمانش: «مدیر تحریریه وقت ژورنال دو دیمانش در کتاب خود، پشت پرده موج دستگیری اورسورواز در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ را بر ملأ می‌سازد، (که عبارت‌اند از): جلسات تبادل از سال ۲۰۰۰ بین د.اس. ت و اطلاعات ایران، سفر وزیر خارجه دمینیک دو ویلپن به تهران در مارس ۲۰۰۳، دیدار بین وزیر کشور و سفیر ایران در مه ۲۰۰۳». <ref name=":13">ژورنال دو دویمانش- ۸ مارس ۲۰۰۴</ref>


خرازی تشکر کند ومی گوید: ”مایلم به شما رضایت دولت خودمان را از تحویل دادن کالاهایی که اخیر به ما رسیده‌است، ابراز کنم. اما ما نیاز به تجهیزات بیشتری داریم”.
ژان کلود موریس سردبیر وقت ژورنال دودیمانش که شخصاً شاهد گفتگوی دومینیک دو ویلپن و کمال خرازی وزیرخارجه حکومت ایران در تهران بوده، زیر عنوان «شکار مجاهدین»، جزئیات گفتگوها در جلسه دربسته را برملا کرد و نوشت: «دو هیئت دور یک میز دراز چوبی که بر روی آن دو پرچم ایران و فرانسه قرار دارد در مقابل یک دیگر نشسته‌اند. هجده نفر در سکوت به هم نگاه می‌کنند. فقط سه نفر حرف می‌زنند. کمال خرازی، وزیر خارجه، دمینیک دو ویلپن و مترجم… خرازی تشکر کند ومی‌گوید: ”مایلم به شما رضایت دولت خودمان را از تحویل دادن کالاهایی که اخیر به ما رسیده‌است، ابراز کنم. اما ما نیاز به تجهیزات بیشتری داریم”. وزیر نظام ایران سپس به فرانسه درس می‌دهد و می‌گوید: ”به نظرمی رسد تروریست‌هایی که در ایران به ما ضربه زده‌اند در اور سور اوآز از یک موقعیت دارای مصونیت برخورد دارند. مبارزه علیه تروریسم باید بدون تبعیض باشد. ریشه کن کردن این پدیده ضد بشری نمی‌تواند بدون همکاری جامعه بین‌المللی تضمین پیدا کند”. این جمله آخر، روز بعد در سایت اینترنت سفارت ایران در پاریس تکرار شده‌است. اما آنچه را که سایت سفارت نمی‌گوید و قابل فهم است که سری باقی بماند پاسخ غافلگیر کننده‌ای است که دومینیک دو ویلپن به خرازی میدهد و می‌گوید: ”می‌توانم به شما اعلام کنم که نیکولا سارکوزی دارد یک عملیات را در این رابطه تدارک می‌بیند”. <ref name=":13" />


وزیر رژیم ایران سپس به فرانسه درس می‌دهد و می‌گوید: ”به نظرمی رسد تروریست‌هایی که در ایران به ما ضربه زده‌اند در اور سور اوآز از یک موقعیت دارای مصونیت برخورد دارند. مبارزه علیه تروریسم باید بدون تبعیض باشد. ریشه کن کردن این پدیده ضد بشری نمی‌تواند بدون همکاری جامعه بین‌المللی تضمین پیدا کند”.
سردبیر وقت ژورنال دو دیمانش، دربخشی ازمقدمه کتابش به شهادت، مشعل فروزان آزادی صدیقه مجاوری براثر خودسوزی در مقابل د اس ت اشاره کرده و می‌نویسد: یک زن ایرانی، خود را در مقابل د اس ت به آتش می‌کشد. آنها چهار نفرند که فتیله را آتش زدند: شیراک، سارکوزی، ویلپن و بازپرس بروگیر: مصلحت حکومتی!


ژان کلود موریس می‌افزاید: این جمله آخر، روز بعد در سایت اینترنت سفارت ایران در پاریس تکرار شده‌است. اما آنچه را که سایت سفارت نمی‌گوید و قابل فهم است که سری باقی بماند پاسخ غافلگیر کننده‌ای است که دومینیک دو ویلپن به خرازی میدهدو می‌گوید: ”می‌توانم به شما اعلام کنم که نیکولا سارکوزی دارد یک عملیات را در این رابطه تدارک می‌بیند”.
در خروج از سالن مذاکرات، ”دومینیک دو ویلپن ”، ”برون لومر ”و ”فرانسوا نیکولو ”، سفیر فرانسه در تهران، مدیر دفتر سابق ”پیر ژوکس ”در وزارت کشور و سپس در وزارت دفاع، متوجه حضور من می‌شوند. آنها به یکدیگر، نگاه‌های پر از شگفتی را، رد و بدل می‌کنند. ویلپن به من گفت ”چطور تو اینجا بودی! خوب آنچه که پیش آمده، آمده‌است، اما هیچی ندیدی و هیچی نشنیدی! “ ۲۲ مه ۲۰۰۳٫ دو ماه پس از ملاقات بین دومینیک دوویلپن و کمال خرازی در تهران، وزیر کشور (وقت)، سفیر جمهوری اسلامی ایران را در مقر وزارت کشور به حضور می‌پذیرد. اسم او نیز خرازی است (صادق خرازی)… سفیر از وزیر فرانسوی در مورد تاریخ عملیات علیه سازمان مجاهدین خلق ایران جویای اطلاعات می‌شود و با خاطری آسوده، آنجا را ترک می‌کند. او به تهران تلکس می‌زند:“عملیات در طول ماه ژوئن پیش‌بینی شده‌است“. همه چیز از یک سال پیش آماده است، از همان زمانی که سرویس‌های ایرانی، لیست مخالفانی را که مایل‌اند آنها را در پشت میله‌های زندان ببینند، به DST تحویل داده‌اند؛ ولی هنوز باید به این عملیات “پوشش“ قانونی داد. در اوایل ژوئن ۲۰۰۳، در مقر وزارت کشور بودم. در پایان یک مصاحبه پیرامون سیاست داخلی فرانسه، با روزنامه ژورنال دو دیمانش، نیکلا سارکوزی مانند معمول، از صحبت‌هایش راضی است. او بازوی مرا می‌گیرد و می‌گوید:“با این [مصاحبه] فروش خوبی خواهی کرد. من مشتری خوبی هستم، هان؟ “ در پاسخ، من آهسته سؤالی را می‌پرسم که در طول مصاحبه مطرح نشده بود:“عملیات شما علیه مجاهدین خلق برای چه زمانی است؟ “ او گفت:“از کجا می‌دانی؟ “به نظر می‌رسید که او مطمئن است خبر از کاخ الیزه درز پیدا کرده‌است. اما اینطور نیست، این از نتایج سفر من به تهران است؛ البته من او را از اشتباه درنمی‌آورم. هر چند آنطور که وی می‌گوید، من “دوستش“ هستم، ولی با این حال تاریخ این دستگیریهای دسته جمعی را به من نمی‌دهد… این یک راز است؛ او فقط اجراکننده یک «پرونده دولتی ”است… او تا بالای راه پله، جایی که از هم جدا می‌شویم، ساکت باقی می‌ماند. به‌عنوان خداحافظی، فقط این جمله را می‌گوید:» بزودی انجام می‌شود! “ چهار روز بعد، در صبح ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، عملیات پر سر و صدا علیه مقر شورای ملی مقاومت ایران و ۱۳ محل سکونت پناهندگان سیاسی ایرانی در استانهای «والدوآز ”و ”ایولین ”آغاز می‌شود. ۱۶۴نفر در پی این حمله استثنایی با گستردگی بی‌نظیر نیرو، دستگیر شدند. حمله‌ای که ایو بونه، رئیس پیشین DST (در کتاب پرونده اتمی ایران، یک دورویی بین‌المللی) آن را “نامتناسب» توصیف می‌کند. تهاجمی که نزدیک به هزار و سیصد پلیس و ژاندارم که “برخی در دستگیری خطرناک‌ترین جانیان تبحر داشتند ”، برای این حمله بسیج شده بودند. به‌رغم تفتیش دقیق و خشونت‌بار (مانند تخریب آنتنهای رادیو و تلویزیون و ضبط کامپیوترها) هیچ سلاح و هیچ سند قانع کننده‌ای، که نشان دهد این یک سازمان تروریستی است، یافت نشد. تحقیقگران DST که بازجوییها را انجام می‌دهند، ۱۳۱نفر از دستگیرشدگان را آزاد می‌کنند. هفده نفر دیگر تحت پیگرد قضایی قرار می‌گیرند. نام شانزده تن از آنها در لیست مخالفینی قرار دارد که تهران برای سرویس فرانسوی“سیبل ”کرده بود. یازده نفر دیگر هم، تحت بازداشت قرار می‌گیرند. اینجاست که فاجعه آغاز می‌شود. در بین افراد زندانی شده، مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، چهره نمادین اپوزیسیون رژیم ملاها قرار دارد. محبوبیت او در نزد پناهندگان، تبعیدیان و مقاومین ایرانی بسیار زیاد است. از نظر همه ایرانی‌های اروپا- بیش از ۴۰هزار نفر برای حمایت و تشویق او در ژوئن ۲۰۰۷ به ویلپنت آمدند- زندانی کردن مریم رجوی علامت این است که موضوع فقط به یک عملیات ساده پلیسی محدود نمی‌شود، بلکه حاکی از اراده‌ای‌ست، برای سر بریدن اپوزیسیون ایران، به‌درخواست فوری ملاها. <ref name=":13" />


سردبیر وقت ژورنال دو دیمانش، دربخشی ازمقدمه کتابش به شهادت، مشعل فروزان آزادی صدیقه مجاوری براثر خودسوزی در مقابل د اس ت اشاره کرده و می‌نویسد: یک زن ایرانی، خود را در مقابل د اس ت به آتش می‌کشد. آنها چهار نفرند که فتیله را آتش زدند: شیراک، سارکوزی، ویلپن و بازپرس بروگیر: مصلحت حکومتی!
ژان کلود موریس در خاتمه این بخش از کتاب خود، به چند مورد دیگر از بند و بست‌ها بین مقامات کشورهای غربی و جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌کند. از جمله به قضایای تبعید اعضا و وابستگان مقاومت ایران، از فرانسه به گابن، در سال ۱۹۸۸، زد و بند تروئیکای اروپا، یعنی سه دولت انگلیس، آلمان و فرانسه، برای حفظ نام مجاهدین در لیست تروریستی، در ازای تعلیق غنی‌سازی اورانیوم توسط آخوندها در سال ۲۰۰۴ و همچنین تلاشهای دولت فرانسه برای جلوگیری از اجرای حکم دادگاه عدالت اروپا و شکست و رسوایی این بند و بستها اشاره می‌کند. <ref name=":12" />
 
http://iran-ema.bloggo.nu/---------------153371/
 
در خروج از سالن مذاکرات، ”دومینیک دو ویلپن ”، ”برون لومر ”و ”فرانسوا نیکولو ”، سفیر فرانسه در تهران، مدیر دفتر سابق ”پیر ژوکس ”در وزارت کشور و سپس در وزارت دفاع، متوجه حضور من می‌شوند. آنها به یکدیگر، نگاه‌های پر از شگفتی را، رد و بدل می‌کنند.
 
ویلپن به من گفت ”چطور تو اینجا بودی! خوب آنچه که پیش آمده، آمده‌است، اما هیچی ندیدی و هیچی نشنیدی! “
 
۲۲ مه ۲۰۰۳٫ دو ماه پس از ملاقات بین دومینیک دوویلپن و کمال خرازی در تهران، وزیر کشور (وقت)، سفیر جمهوری اسلامی ایران را در مقر وزارت کشور به حضور می‌پذیرد. اسم او نیز خرازی است (صادق خرازی)… سفیر از وزیر فرانسوی در مورد تاریخ عملیات علیه سازمان مجاهدین خلق ایران جویای اطلاعات می‌شود و با خاطری آسوده، آنجا را ترک می‌کند. او به تهران تلکس می‌زند:“عملیات در طول ماه ژوئن پیش‌بینی شده‌است“. همه چیز از یک سال پیش آماده است، از همان زمانی که سرویس‌های ایرانی، لیست مخالفانی را که مایل‌اند آنها را در پشت میله‌های زندان ببینند، به DST تحویل داده‌اند؛ ولی هنوز باید به این عملیات “پوشش“ قانونی داد.
 
در اوایل ژوئن ۲۰۰۳، در مقر وزارت کشور بودم. در پایان یک مصاحبه پیرامون سیاست داخلی فرانسه، با روزنامه ژورنال دو دیمانش، نیکلا سارکوزی مانند معمول، از صحبت‌هایش راضی است. او بازوی مرا می‌گیرد و می‌گوید:“با این [مصاحبه] فروش خوبی خواهی کرد. من مشتری خوبی هستم، هان؟ “
 
در پاسخ، من آهسته سؤالی را می‌پرسم که در طول مصاحبه مطرح نشده بود:“عملیات شما علیه مجاهدین خلق برای چه زمانی است؟ “
 
او گفت:“از کجا می‌دانی؟ “
 
به نظر می‌رسید که او مطمئن است خبر از کاخ الیزه درز پیدا کرده‌است. اما اینطور نیست، این از نتایج سفر من به تهران است؛ البته من او را از اشتباه درنمی‌آورم. هر چند آنطور که وی می‌گوید، من “دوستش“ هستم، ولی با این حال تاریخ این دستگیریهای دسته جمعی را به من نمی‌دهد… این یک راز است؛ او فقط اجراکننده یک «پرونده دولتی ”است… او تا بالای راه پله، جایی که از هم جدا می‌شویم، ساکت باقی می‌ماند. به‌عنوان خداحافظی، فقط این جمله را می‌گوید:» بزودی انجام می‌شود! “
 
چهار روز بعد، در صبح ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، عملیات پر سر و صدا علیه مقر شورای ملی مقاومت ایران و ۱۳ محل سکونت پناهندگان سیاسی ایرانی در استانهای «والدوآز ”و ”ایولین ”آغاز می‌شود. ۱۶۴نفر در پی این حمله استثنایی با گستردگی بی‌نظیر نیرو، دستگیر شدند. حمله‌ای که ایو بونه، رئیس پیشین DST (در کتاب پرونده اتمی ایران، یک دورویی بین‌المللی) آن را “نامتناسب» توصیف می‌کند. تهاجمی که نزدیک به هزار و سیصد پلیس و ژاندارم که “برخی در دستگیری خطرناک‌ترین جانیان تبحر داشتند ”، برای این حمله بسیج شده بودند.
 
به‌رغم تفتیش دقیق و خشونت‌بار (مانند تخریب آنتنهای رادیو و تلویزیون و ضبط کامپیوترها) هیچ سلاح و هیچ سند قانع کننده‌ای، که نشان دهد این یک سازمان تروریستی است، یافت نشد.
 
تحقیقگران DST که بازجوییها را انجام می‌دهند، ۱۳۱نفر از دستگیرشدگان را آزاد می‌کنند. هفده نفر دیگر تحت پیگرد قضایی قرار می‌گیرند. نام شانزده تن از آنها در لیست مخالفینی قرار دارد که تهران برای سرویس فرانسوی“سیبل ”کرده بود. یازده نفر دیگر هم، تحت بازداشت قرار می‌گیرند. اینجاست که فاجعه آغاز می‌شود.
 
در بین افراد زندانی شده، مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، چهره نمادین اپوزیسیون رژیم ملاها قرار دارد. محبوبیت او در نزد پناهندگان، تبعیدیان و مقاومین ایرانی بسیار زیاد است. از نظر همه ایرانی‌های اروپا- بیش از ۴۰هزار نفر برای حمایت و تشویق او در ژوئن ۲۰۰۷ به ویلپنت آمدند- زندانی کردن مریم رجوی علامت این است که موضوع فقط به یک عملیات ساده پلیسی محدود نمی‌شود، بلکه حاکی از اراده‌ای‌ست، برای سر بریدن اپوزیسیون ایران، به‌درخواست فوری ملاها.
 
ژان کلود موریس در خاتمه این بخش از کتاب خود، به چند مورد دیگر از بند و بست‌ها بین مقامات کشورهای غربی و جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌کند. از جمله به قضایای تبعید اعضا و وابستگان مقاومت ایران، از فرانسه به گابن، در سال ۱۹۸۸، زد و بند تروئیکای اروپا، یعنی سه دولت انگلیس، آلمان و فرانسه، برای حفظ نام مجاهدین در لیست تروریستی، در ازای تعلیق غنی‌سازی اورانیوم توسط آخوندها در سال ۲۰۰۴ و همچنین تلاشهای دولت فرانسه برای جلوگیری از اجرای حکم دادگاه عدالت اروپا و شکست و رسوایی این بند و بستها اشاره می‌کند.
 
http://iranazadfarda.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%8C-%D8%AA%DA%A9%D8%B0%DB%8C%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D9%85/


== شاهدان حکومت ایران در پرونده ۱۷ ژوئن ==
== شاهدان حکومت ایران در پرونده ۱۷ ژوئن ==
۳۷۴

ویرایش